رذائل اخلاقی
۱ - توصیف اجمالی
«گناه» عملی است که با اراده و رضایت الهی در تضاد بوده، با ایجاد نوعی " تاریکی" معنوی در نفس انسان، آدمی را از خدای متعال که "نور" آسمانها و زمین است، دور میسازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وی از کمال و قرب به خدا میگردد. تعیین اینکه چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناهبودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است که این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده است.
۲ - اقسام گناه
عالمان اسلامی گناهان را بر دو گونه تقسیم نمودهاند: گناهان کبیره (بزرگ) و گناهان صغیره (کوچک).
این تقسیمبندی از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است؛ در قرآن چنین میخوانیم: اگر از گناهان کبیرهای که از آن نهی شدهاید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم و شما را در جایگاه خوبی وارد میسازیم.
و در جای دیگر آمده است: و کتاب (نامه اعمال) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را میبینی که از آنچه در آن است، ترسان و هراسناکند، و میگویند: ای وای بر ما، این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی نیست، مگر اینکه آن را شماره کرده است؟
و درباره بهشتیان میخوانیم: مواهب آخرت، جاودانه است برای آنانکه از گناهان بزرگ و کارهای زشت پرهیز میکنند.
از این آیات به روشنی استفاده میشود، که گناهان، دو گونهاند: کبیره و صغیره و همچنین استفاده میشود بعضی از گناهان، بدون توبه حقیقی بخشودنی نیست، ولی بعضی از آنها بخشودنی است.
امام علی (علیهالسّلام) در گفتاری فرمود:«ان الذنوب ثلاثة: فذنب مغفور و ذنب غیر مغفور و ذنب نرجو لصاحبه و نخاف علیه؛ گناهان بر سه گونهاند: گناه بخشودنی و گناه نابخشودنی و گناهی که برای صاحبش، هم امیدبخشش داریم و هم ترس از کیفر.» سپس فرمود: اما گناهی که بخشیده است، گناه بندهای است که خداوند او را در دنیا کیفر میکند و در آخرت کیفر ندارد. در این صورت خداوند حکیمتر و بزرگوارتر از آن است که بنده اش را دو بار کیفر کند.
اما گناهی که نابخشودنی است، حق الناس است یعنی ظلم بندگان نسبت به همدیگر که بدون رضایت مظلوم بخشیده نمیشود. و اما نوع سوم، گناهی است که خداوند آن را بر بنده اش پوشانده، توبه را نصیب او نموده است، و در نتیجه آن بنده هم از گناهش هراسان است و هم امید به آمرزش پروردگارش دارد، ما نیز درباره چنین بنده ای، هم امیدواریم و هم ترسان.
دروغ از بدترین معایب، زشت ترین گناهان و منشأ بسیاری از مفاسد است و بالطبع از کارهای زشت و ناپسند و عادت به آن از رذایل اخلاقی و از گناهان کبیره است و تا ضرورت و مصلحت مهمی در میان نباشد ، دروغ گفتن جایز نمی باشد.
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، دروغ در دنیا و آخرت انسان را از رحمت الهی محروم می کند و در میان مردم بی اعتبار می نماید و اعتماد عمومی را سلب و جامعه را به بیماری نفاق دچار می سازد و از آفات زبان و خراب کننده ایمان است.
بنابر روایت ایسنا، علت اصلی دروغ ، عقده حقارت و خود کم بینی انسان دروغگو است و این یکی از نکات روانی است که به عنوان روانشناسی اخلاقی در کلمات معصومین به آن اشاره شده است.
آنچه را در بالا گفتیم از نظر دلائل عقلی و تاریخی بود، هنگامی که به دلائل نقلی یعنی آنچه از مبدا وحی و سخنان معصومین (ع) به دست آمده مراجعه کنیم مساله از این هم روشنتر است؛ زیرا:
[34]
1- نفس مساله بعثت انبیا و ارسال رسل و انزال کتب آسمانی و بطور کلی ماموریتی که آنها برای هدایت و تربیت همه انسانها داشتند، محکمترین دلیل بر امکان تربیت و پرورش فضائل اخلاقی در تمام افراد بشر است.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :
خشم خود را فرو خور که من جرعهای خوشعاقبتتر و گواراتر از آن ندیدهام.
تَجَرَّعِ الغَیظَ؛ فَإنِّي لَم أرَ جُرعَةً أحلی مِنها عاقِبَةً ولا ألَذَّ مَغَبَّةً.
.Swallow the swings of wrath, for I have not seen any swing with a sweeter final and a fresher future than it.
وسائل الشيعه، جلد 7، صفحه 3880
https://janat1.ir/hadith/?SN=2927
امام محمد باقر عليه السلام می فرمایند :
رحمت خدا بر کسی که بین دو نفر از دوستان ما الفت ایجاد کند. ای مومنان با هم مأنوس باشید و به هم مهربانی کنید.
رَحِمَ اللهُ امرَءاً ألَّفَ بَینَ وَلِیَّینِ لَنا. یا مَعشَرَ المُؤمِنِینَ، تَألَّفُوا وتَعاطَفوا.
May Allah have mercy upon the person whomakesclosed connection between two of our lovers. So oh believers be friends together and treat kindly.
کافی، جلد 2، صفحه 345
https://janat1.ir/hadith/?SN=4026
امام جعفر صادق عليه السلام می فرمایند :
از خصومت بپرهیزید، زیرا که دل را به خود مشغول دارد و نفاق به ارث گذارد و باعث کینهتوزی شود.
إیّاکُمْ وَالخُصُومَةََ فَإنَّهَا تَشْغَلُ القَلْبَ وَتُورِثُ النِّفاقَ وَتَکْسِبُ الصَّغائِنَ.
Keep away from hostility, for it occupies the heart, gives rise to hypocrisy, and creates ill will within the heart.
کافی، جلد 2، صفحه 301
روش تخلق به صفات نیک از اساسی ترین و گسترده ترین مباحث علم اخلاق است. موضوع و هدف اصلی تمامی کتاب هایی که در زمینه اخلاقیات و علم اخلاق نگاشته شده است، آموزش تخلق به ارزش های اخلاقی است. ما در این فرصت تنها قادریم به صورت فهرست وار و به طور کلی روش خودسازی و تخلق به ارزشها را بیان نماییم.
عالمان اخلاقی در منابع این علم برای وصول به این هدف، سه مرحله را بر می شمارند.
1. علم: یعنی تحصیل در علم اخلاق و آشنایی با رذائل و روش معالجت آنها و همچنین آشنایی با فضایل و روش تخلق به آنها، از طریق مراجعه به منابع اخلاقی و یا اساتید این دانش.
2. حال : منظور از حال همان برانگیختگی و انگیزش در انسان است. در اثر آشنایی با اخلاق، رذایل و فضایل اخلاقی و همچنین پی بردن به ارزش تهذیب نفس و منافع و معنویتی که از این طریق نصیب انسان می شود، این اشتیاق در انسان پدید می آید که نفس خود را از رذایل و پلیدی های خلقی پاک و به صفات حمیده و فضایل پسندیده انسانی بیاراید و این همان مرحله «حال» است.
اهمیت تهذیب نفس
تهذیب نفس و اصلاح آن بر طبق شریعت محمّدی صلی الله علیه و آله همواره مورد توجه عالمان اخلاق و عرفان بوده و هست. عالمان بصیرت یافته و بهره مند از علم نافع، به یقین دریافته اند که رسولان الهی، از آدم تا محمّد علیهم السلام و اوصیای الهی، از شیث تا مهدی علیهم السلام مردم را متوجه محوری ترین مسأله جهان هستی، که همان «توحید» است، نموده اند. خاصان درگاه حق همواره از خدا گفته و مردم را دعوت به خداشناسی نموده اند و در سخنان خود، به مسأله اصلاح نفس و تهذیب آن تأکید بسیاری نموده اند. این تأکیدها آن قدر وسیع بوده که آدمی درمی یابد که جز کشیک نفس کشیدن و تربیت آن، هیچ وظیفۀ مهم دیگری ندارد.
حضرت امام هدف از بعثت انبیا را، آدم سازی می داند و می فرماید:
انبیا علیهم السلام برای این مبعوث شدند که آدم تربیت کنند، انسان بسازند، بشر را از زشتی ها، پلیدی ها، فسادها و رذایل اخلاقی دور سازند و با فضایل و آداب حسنه آشنا کنند.[2]
امیر مؤمنان علیه السلام می فرماید:
ای مردم! خودتان به ادب کردن و اصلاح نفس هایتان بپردازید و نفس را از جرأت و دلیری بر عادت ها و خوی های ناشایست باز گردانید.[3]
و قرآن کریم می فرماید:
«قَدْ أفْلَحَ مَنْ زَکَّیٰهَا * وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّیٰهَا».[4]
نبیّ صادق، محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمود:
«إنّما بعثتُ لاُتمّم مکارم الأخلاق».[5]
.رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :ما اُوذِيَ أحدٌ مِثْلَ ما اُوذِيتُ في اللّهِ . ۶
(انظر) خصائص خاتم النَّبيّين : باب ۳۷۸۴.
۴۷۲.امام زين العابدين عليه السلام :آزار نرساندن، نشانه كمال خرد است و مايه آسايش تن در دنيا و آخرت است.
۴۷۳.امام صادق عليه السلام :هر كه دست از آزار مردم بردارد، يك دست از آنها نگه داشته و مردم دستهاى بسيار از [آزار] او نگه مى دارند.
۸۰
شكيبايى بر آزار ديدن در راه خدا
رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند :
غيبت در نابود كردن نيكیهای بندگان سريعتر است از آتش در [مواد] خشک.
مَا النّارُ فِي الیُبْسِ بِأسْرَعَ مِنَ الغَیْبَةِ فِي حَسَناتِ العَبْدِ.
No fire is faster in consuming dry wood than Ghayba is in consuming a devout Muslim`s virtues.
بحارالأنوار، جلد 72، صفحه 229
https://janat1.ir/hadith/?SN=2982
خداوند تبارک و تعالی می فرمایند :
اي کساني که ايمان آوردهايد! از بسياري از گمانها بپرهيزيد، چرا که بعضي از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار ديگران) تجسس نکنيد؛ و هيچ يک از شما ديگري را غيبت نکند، آيا کسي از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به يقين) همه شما از اين امر کراهت داريد؛ تقواي الهي پيشه کنيد که خداوند توبهپذير و مهربان است!
يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ
O you who believe! Avoid much suspicions, indeed some suspicions are sins. And spy not, neither backbite one another. Would one of you like to eat the flesh of his dead brother? You would hate it (so hate backbiting) . And fear Allâh. Verily, Allâh is the One Who accepts repentance, Most Merciful.
قرآن / حجرات / 12
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :
هيچ بي شرمي و وقاحتي چون بهتان زدن نيست.
لا قحَةَ كَالبُهتِ.
غرر الحكم، حدیث 4438
https://janat1.ir/hadith/?SN=1159
امام جعفر صادق عليه السلام می فرمایند :
غيبت آن است که در مورد برادرت آنچه را خدا پوشانده بيان کني و بهتان آن است که آنچه در او نيست را به او نسبت دهي.
إنَّ مِنَ الغِيبَةِ أَن تَقُولَ في أَخِيكَ مَا سَتَرَهُ اللهُ عَلَيهِ، وَ إنَّ مِنَ البُهتَانِ أَن تَقُولَ في أخيكَ مَا لَيسَ فِيهِ.
بحار الانوار، جلد 2، صفحه 248
https://janat1.ir/hadith/?SN=2266
رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند :
هر كس به مرد يا زن مؤمن بهتان زند يا درباره او چيزي بگويد كه از آن مبراست، خداوند متعال در روز رستاخيز او را بر تلّي از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره آن مومن برگردد.
مَن بَهَتَ مُؤمِناً أَو مُؤمِنَةً أَو قَالَ فِيهِ مَا لَيسَ فِيهِ أقَامَهُ اللهُ تَعَالي يَومَ القِيَامَةِ عَلَي تَلٍّ مِن نَّارٍ، حَتَّي يَخرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِيهِ.
عيون الاخبار الرضا - عليه السلام -، جلد 2، صفحه 33