به منظرگاه مدیریتی حضرت امام موسی کاظم سلام الله علیه خوش آمدید.
۱. کلید بصیرت
الإمام الكاظم(ع : تَفَقَّهوا فی دینِ اللّهِ، فَإِنَّ الفِقهَ مِفتاحُ البَصیرَةِ.
امام كاظم(ع):در دین خدا، ژرفكاوی كنید؛ زیرا دین شناسی، كلید بصیرت است.
تحف العقول: ص۴۱۰
۲. پیری زودرس
الإمام الكاظم(ع : كَثرَةُ الهَمِّ یورِثُ الهَرَمِ.
امام كاظم(ع):فراوانی غصّه، موجب پیری است.
تحف العقول: ص ۴۰۳
۳. صداقت در گفتار
الإمام الكاظم(ع : مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكی عَمَلُهُ.
امام كاظم(ع):هر كه زبانش صادق باشد کردارش پاکیزه است.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷
۴. حسن نیت
جمعیت هلال احمر: هموطنان میتوانند کمکهای نقدی خود به مردم مظلوم فلسطین را به شماره حساب۹۹۹۹۹
و شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۵۴۴۹۹۹۹۹۹ نزد بانک ملی
و یا به شماره حساب۴۱۰۱۰۳۴۷۴۱۹۹۹۹۹۸
و شماره کارت۶۳۶۷۹۵۷۰۷۸۷۵۸۳۳۶ نزد بانک مرکزی
و یا از طریق شماره گیری کد دستوری #۵*۱۱۲* واریز کنند.
به گزارش مشرق، محمد رستم پور، فعال رسانه، در اینستاگرام خود از به مناسبت سالروز شهادت امام موسی کاظم (ع) مطلبی را منتشر کرد در مورد معنای «کاظم» و آموزه پرهیز از خشم در سیره ایشان:
امروز شهادت امام موسی کاظم است.
کاظم یعنی کسی که خیلی خشمش را مدیریت می کند.
همین بسه.
حضرت فرمودند خشمگین نشو.
جمعیت هلال احمر: هموطنان میتوانند کمکهای نقدی خود به مردم مظلوم فلسطین را به شماره حساب۹۹۹۹۹
و شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۷۵۴۴۹۹۹۹۹۹ نزد بانک ملی
و یا به شماره حساب۴۱۰۱۰۳۴۷۴۱۹۹۹۹۹۸
و شماره کارت۶۳۶۷۹۵۷۰۷۸۷۵۸۳۳۶ نزد بانک مرکزی
و یا از طریق شماره گیری کد دستوری #۵*۱۱۲* واریز کنند.
حضرت امام موسی کاظم سلام الله علیه می فرماید:
مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ
کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.
بحارالانوار، جلد 78، ص333
مهر | فرهنگی و هنری | دوشنبه، 19 تیر 1402 - 17:34
زندگی امام موسی کاظم(ع) با نگاهی نو و داستانی در کتاب «آفتاب در محاق» روایت شده است.
خلاصه خبر
به گزارش خبرگزاری مهر، امام موسی کاظم علیهالسلام امام هفتم شیعیان، در بیستم ماه ذی الحجه سال ۱۲۸ هجری قمری، در قریه ابواء (بین مکه و مدینه) دیده به جهان گشودند.
پدر بزرگوارشان امام صادق علیهالسلام، امام ششم شیعیان و مادر مهربان مکرمهشان، حمیده کنیزی از اهل مغرب یا اندلس (کشور اسپانیا) بوده است.
امام موسی کاظم علیهالسلام، بعد از شهادت پدر در سال ۱۴۸ قمری، در ۲۰ سالگی به امامت رسیدند.
دوران امامت ایشان با پادشاهی چهار تن از خلفای عباسی همزمان بود.
مدت امامت موسی بن جعفر علیهالسلام ۳۵ سال بود و با شهید شدن ایشان در سال ۱۸۳ ق امامت به فرزندشان، امام رضا علیهالسلام انتقال یافت.
کتاب «آفتاب در محاق» نوشته مرثا ثامتی برشهای کوتاهیست از زندگی و زمانه امام کاظم علیهالسلام، که نگاهی نو به زندگی آن حضرت انداخته است.
مهر | دین و اندیشه | یکشنبه، 18 تیر 1402 - 09:25
غلامی گفت: امام کاظم علیه السلام یک طراحی سازمان یافتهای را به نام شبکه وکالت برای جامعه شیعی انجام دادند که از طریق آن توانستند بسیاری از بحرانها و چالشهای عصر خودشان را مدیریت کنند.
خلاصه خبر
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- زینب حسینی روش: حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام، پس از شهادت پدرش امام جعفر صادق علیه السلام به امامت رسید و از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳ به مدت ۳۵ سال رهبری شیعیان را بر عهده گرفت.امام موسی کاظم (ع) عالم ترین، سخاوتمند ترین و بردبارترین فرد زمان خودش بود که سبب وحشت عباسیان میشد، به گونهای که با خلافت هارون، امام در سال ۱۷۰ هجری زندانی شد و از سال ۱۷۸ تا ۱۸۳ هجری قمری به طور متوالی در زندان بود و در سیاهچال های عباسی به دست بدترین زندان بان ها شکنجه میشد.
طبیعتاً حکومت عباسی وقتی به قدرت رسید برای آنکه بتواند قدرت خود را تثبیت کند و بر جریانات شیعی تسلط داشته باشد حضرت با چالش و فشارهای زیادی مواجه شدند.
با توجه به اختلاف و تفرقهای که در جامعه شیعی شکل گرفته بود یکی از اهداف حضرت حفظ جامعه شیعی و رسیدن به وضع مالی شیعیان بود.
غلامی ادامه داد: لازم بود با گسترش فضای جغرافیایی جامعه اسلامی حضرت به بسیاری از مسائل شرعی و سوالات پاسخ دهند و برای حل آن چارهای بیاندیشند.
قائم مقام بنیاد هدایت خاطرنشان کرد: برخی از یاران و اصحاب امامان پیشین بخصوص یاران امام صادق به عنوان وکیل حضرت در بخشی از شئون ورود داشتند که برخی از آن وکلا به نامها مفضل بن عمر جعفی در کوفه، عبدالرحمان بن حجاج در بغداد، عبدالله بن جندب در اهواز، علی بن یقطین در کوفه، اسامة بن حفص، ابراهیم بن سلام نیشابوری در نیشابور، یونس بن یعقوب در کوفه، علی بن حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی، احمد بن بشر سرّاج، عثمان بن عیسی رواسی در مصر، منصور بن یونس بزرج و حیان سرّاج بودند.
مهر | دین و اندیشه | یکشنبه، 18 تیر 1402 - 11:28
روایتی از حضرت موسیبنجعفر وجود دارد و سندش، سند بسیار معتبری است و صحیح است که توصیه میفرمایند به «جدّیّت»؛ جدّیّت یعنی تلاشِ تام و تمام.
خلاصه خبر
عَن اَبِی الحَسَن (عَلَیهِ السَّلام) اَنَّهُ قالَ: عَلَیکَ بِالجِدِّ وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِهِ فَاِنَّ اللهَ تَعالیٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه .(۱) عَلَیکَ بِالجِد
جِدّ در مقابل هزل (۲) نیست، در مقابل وهن (۳) است، [به معنی] سستیکردن، عدم مبالات؛ قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَی العَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِی الِاتِّصالِ بِخِدمَتِک .(۴) میفرمایند در رفتارِ دوران حیات خود، در مقابل وظیفه، در مقابل پروردگار دارای جِدّ باش!
وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه
مغفرت الهی و گذشت الهی، مورد نیاز صدّیقین و اولیای معصومین است؛ یعنی آنها هم «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک »،(۵) حقّ عبادت الهی را، حقّ اطاعت الهی را بهجا نیاوردند؛ با اینکه همهی وجودشان غرق در عبادت و محبّت و معرفت الهی است، در عین حال «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِکَ وَ ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک »؛(۶) بنابراین میفرماید که «وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه».
عرض کردم که سند این روایت، یک سند بسیار معتبری است و انسان در بین این روایات اخلاقی و مانند اینها کمتر سند به این محکمی مشاهده میکند.
مهر | دین و اندیشه | یکشنبه، 18 تیر 1402 - 13:34
از تمام اقطار اسلامی کسانی بودند که با حضرت موسیبنجعفر ارتباط داشتند. منتها این ارتباطات در حدی نبود که حضرت موسیبنجعفر بتوانند به یک حرکت مبارزهی مسلحانهی آشکاری دست بزنند.
خلاصه خبر
زندگی حضرت موسیبنجعفر(ع) یک زندگی شگفتآور و عجیبی است.
اولاً: در زندگی خصوصی حضرت موسیبنجعفر(ع) مطلب برای نزدیکان آن حضرت روشن بود.
هیچ کس از نزدیکان آن حضرت و خواص اصحاب آن حضرت نبود که نداند حضرت موسیبنجعفر برای چی دارد تلاش میکند، و خود حضرت موسیبنجعفر در اظهارات و اشارات خود و کارهای رمزیای که انجام میداد، این را به دیگران نشان میداد.
ببینید چه چیز سمبلیک و چه نشانهی زیبائی است، در اتاق خصوصی حضرت که جز اصحاب خاص آن حضرت کسی به آن اتاق دسترسی ندارد، نشانههای یک آدم جنگیِ مکتبی، مشاهده میشود.
حضرت موسیبنجعفر یقیناً یک دورانی را در خفا زندگی میکرده.
زندانش کردند، بردند برای اینکه از او بپرسند حضرت موسیبنجعفر کجاست.
دو تا خلیفه هست؛ یکی تویی، یکی حضرت موسیبنجعفر.
اما یک واقعیت بود، از تمام اقطار اسلامی کسانی بودند که با حضرت موسیبنجعفر ارتباط داشتند.
منتها این ارتباطات در حدی نبود که حضرت موسیبنجعفر بتوانند به یک حرکت مبارزهی مسلحانهی آشکاری دست بزنند.
امام کاظم ستمگران را به حال خود نگذاشت تا مانع رسیدن دستورات و ارشادات دینی به مردم شوند
امام موسی بن جعفر (ع) از جمله این امامان است، در زندگی ایشان ویژگی خاصی وجود داشته است که موجب شده است زندگی این امام از دیگر امامان متمایز و متفاوت باشد.
این ویژگی این است که امام تحت ظلم و ستم شدیدی زندگی میکرده است که در زیارتنامه خاص ایشان نیز به آن اشاره شده است.
امام در زندان به سر میبرد و از این زندان به آن زندان منتقل میشد.
امام موسی بن جعفر بیشتر دوران نشاط زندگی اش را در زیر ظلم و ستمی پیوسته به سر میبرد.
کدام ظلم؟
ظلم جدا کردن و دور نگه داشتن ایشان از مردم.
این مرد از اینکه مبتلا به نیرنگ ستمگران است نزد امام کاظم (ع) شکایت آورد و گفت: دوست دارم این کار را رها کنم ولی بر سر جانم میترسم.
از وضع خود گله میکرده اند و از همکاری با ظالمان راضی نبوده اند، هرچند در آن مال و ثروت و مقام بوده است.
آنان نگران دین خود بوده اند، زیرا میدانسته اند که پیامبر (ص) و خاندان ایشان فرموده اند کسی که ستمگر را کمک و یاری کند با او شریک است هرچند به این اندازه که قلمی به دست ستمگر بدهد تا بنویسد.
گفت: آری، امام فرمود: بنابراین، تو به بقای ستم راضی هستی و بقای ستمگر را دوست داری.
امامان تا این درجه همراهی و سازش با ستمگران را در هر مقام و لباس و درجه ای که باشند، نمیپذیرفته اند و آن را مشارکت با آنان میدانستهاند.
علی بن یقطین میگوید: از وضع خودم به امام گله کردم.
امام فرمود: تو برای حاکم ستمگر کار میکنی، ولی میتوانی از این رهگذر به هم کیشان و دوستان و مستضعفان خدمت کنی و از آنان دفاع کنی، و حقوقشان را پرداخت کنی.
حاکمان آن زمان، امام را بسیار آزار میدادند.
چه ستم و آزاری بیش از این میخواهید؟
این ظلم به تمام معناست، ولی آیا امام سکوت کرد؟
در روایاتی که از سایر امامان نقل شده، نام امام ذکر شده است و مثلاً راوی گفته است: از امام صادق شنیدم...
یعنی نام امام را به طور رمزی ذکر میکردند.