FarhangYar فرهنگ‌یار
  • قرآن و عترت
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت رقیه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت فاطمه سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام زین العابدین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد باقر سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام جعفر صادق سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام موسی کاظم سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام رضا سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد جواد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام هادی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن عسکری سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام مهدی سلام الله علیه
  • ولایت فقیه
    منظرگاه مدیریتی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامه حفاظاته اصول دین عدل اصول دین. معاد احکام دین. نماز احکام دین. روزه احکام دین. حج احکام دین. تولا و تبرّا اصول دین. توحید احکام دین. زکات احکام دین. جهاد احکام دین. امر به معروف و نهی از منکر فضائل اخلاقی رذائل اخلاقی اصول دین نبوت احکام دین خمس اصول دین امامت
  • مناسبتها
    ماه های شمسی ماههای قمری احکام حلال و حرام و مستحبات و مکروهات احکام و قوانین مختلف دین و شریعت اسلام منظرگاه مدیریتی تعلیم و تربیت خانواده در اسلام عفاف و حجاب
  • پیوندها
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی رفاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی ادبیات عطر بهار میز نظریه پرداری فرهنگ یار جوانان نماد شور و نشاط نگاه پر نور پای میز اندیشه اخلاق تعلیم و تربیت شخصیت و کرامت انسانی اصول و مبانی نقد و تبلیغ راه یافتگان منظرگاه مدیریتی مهدی منتظران منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • حوزه دین
    پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علم الهدی منظرگاه مدیریتی ثقلین منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید ابراهیم رئیسی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حائری شیرازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مصباح یزدی بنیاد فارس المومنین منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مکارم شیرازی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد مسعود عالی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد شهاب مرادی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علی سیستانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد پناهیان منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حسین انصاریان منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علی صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علوی گرگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله وحید خراسانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حاج شیخ علی فروغی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عبدالنبی نمازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله محمد جواد لنکرانی منظرگاه مدیریتی در راه حق منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مبشر کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شیخ حسین امامی نیای کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مجتهد تهرانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید رضی موسوی شکوری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله بهجت منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید عباس موسوی مطلق منظرگاه حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی خراسانی کتابخانه مجلس شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد علی جاودان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد محمدی مرکز تحقیقات اسلامی شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید حسن خمینی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد عبدالحسین بابائی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شوشتری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید حسن آملی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید محمد تقی مدرسی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عباس محفوظی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله مکارم شیرازی پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامة حفاظاته
  • رساله احکام دین
    رساله حضرت آیت الله سید علی خامنه ای رساله حضرت آیت الله فاضل لنکرانی رساله حضرت آیت الله بهجت رساله حضرت آیت الله سید حسینی سیستانی رساله احکام مراجع سایت انهار رساله حضرت آیت الله مظاهری رساله حضرت آیت الله جعفر سبحانی
  • کتابخانه
    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر کتابخانه تخصصی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کتابخانه تخصصی وزارت امورخارجه کتابخانه تبیان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کتابخانه نور کتابخانه تخصصی دانشگاه ادیان و مذاهب کتابخانه تخصصی فقه واصول کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی امیرکبیر کتابخانه ادبیات پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف کتابخانه دانشگاه پیام نور سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه ملی کتابخانه احادیث شیعه پایگاه مجلات تخصصی نور بزرگترین پایگاه قرآنی جهان اسلام جامع الاحادیث نور


اصول دین نبوت


ویژگی بارز ابراهیم نبی (ع) در اصلاح سبک زندگی

 

 تسنیم | فرهنگی و هنری | سه شنبه، 27 دی 1401 - 14:25

تمام انسان ها قابلیت بهره از نور فطرت را دارند و خوب و بد اعمال را به خوبی درک می کنند، هرچند عموماً به ندای فطرت گوش نمی دهند و به گناهان و خطاهای خود می پردازند. ابراهیم نبی علیه السلام پیامبری بود که خالصانه به ندای فطرت پاسخ داد.

 

خلاصه خبر

خداوند در آیات 120 و 121 سوره‌ی نحل می‌فرماید «إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکینَ» به راستى ابراهیم، یک امت بود که نسبت به خداوند سر تسلیم داشت در حالی که حنیفانه رفتار می‌کرد و از مشرکان نبود.
«شاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَ هَداهُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» [و] نعمت‌هاى او را شکرگزار بود.
[خدا] او را برگزید و به صراط مستقیم هدایتش کرد.
ابراهیم نبی علیه‌السلام پیامبری بود که خالصانه به ندای فطرت پاسخ داد و با این الگوی توحیدی حرکت کرد و به این ترتیب تمام ابعاد وجودش‌اش پاک و زلال شد تا حدی که خود وی مجرای نور فطرت خدا در پهنه عالم شد و در یک کلام،‌ حنیفانه زندگی کرد.
خود ابراهیم نبی علیه‌السلام نیز وقتی از ماه‌پرستان و خورشیدپرستان رویگردان می‌شود، خطاب به آنها می‌گوید «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ (79 انعام) یعنی من از روى حنیفیت، روى خود را به سوى کسى گردانیدم که آسمان‌ها و زمین را فطر کرده است؛ و من از مشرکان نیستم.


سه شنبه، 27 دی 1401 - 20:51 ادامه مطلب نظر بدهید

نکته های شگفت انگیز در تولد حضرت عیسی (ع)؛ از مژده روح القدس تا دوره جنینی کوتاه مدت

 

 تسنیم | فرهنگی و هنری | چهارشنبه، 14 دی 1401 - 09:58

مدت بارداری حضرت مریم(س) مانند سایر افراد 9 ماه نبود، بلکه بسیار کم بود؛ در بعضی از روایات به چند ساعت یا چند روز اشاره شده است.

 

خلاصه خبر

آن‌طور که این محقق اسلامی توضیح می‌دهد، نحوه تولد حضرت عیسی علیه السلام به هیچ وجه مانند سایر انسان‌ها نبود.
یعنی مدت کوتاهی گذشت و همین که حضرت جبرئیل علیه السلام به آن بانوی مکرم نوید تولد فرزند را داد، ایشان باردار شده و خیلی زود حضرت عیسی علیه السلام در رحم مادر مراحل جنینی را گذرانده و متولد شد.
چون اصلاً تولد آن حضرت استثنایی بود و شباهتی به تولد سایر انسان‌ها نداشته است.
یاد کردن خداوند از حضرت عیسی علیه السلام در قرآن
یکی از پیامبران بزرگ الهی که نامش در قرآن کریم بارها تکرار شده، حضرت عیسی علیه السلام است.
نام آن حضرت به چه عبارت‌ها و عناوینی در قرآن آمده است؟
نام مبارک حضرت عیسی علیه السلام 23 مرتبه در قرآن کریم عنوان شده است و در هر جا به ماجرای تولد، معجزات، نبوت و سرانجام آن حضرت اشاره‌هایی شده است.
البته از حضرت عیسی علیه السلام با عنوان مسیح هم یاد شده.
صدایی که حضرت مریم سلام‌الله علیها شنید
این ماجرا به زمانی اشاره دارد که حضرت عیسی علیه السلام به دنیا آمده و مادر او را در آغوش گرفته است.
یعنی در ابتدا حضرت جبرئیل علیه السلام بر حضرت مریم سلام‌الله علیها نمایان شده و به ایشان مژده داد که خداوند به تو پسری عنایت می‌فرماید.
نکته مهم این است که نحوه تولد حضرت عیسی علیه السلام به هیچ وجه مانند سایر انسان‌ها نبود.
یعنی مدت کوتاهی گذشت و همین که حضرت جبرئیل علیه السلام به آن بانوی مکرم نوید تولد فرزند را داد، ایشان باردار شده و خیلی زود حضرت عیسی علیه السلام در رحم مادر مراحل جنینی را گذرانده و متولد شد.
وقتی حضرت مریم سلام‌الله علیها آرزوی مرگ کرد
حضرت مریم سلام‌الله علیها دارای پدر و مادر مؤمن و شناخته‌شده‌ای بود.
صدای نوازد یا حضرت جبرئیل؟
اما گروهی از مفسران بر این باور هستند که آن صدا از سوی حضرت جبرئیل علیه السلام بوده.
به این صورت که حضرت مریم سلام‌الله علیها بر بالای تپه‌ای رفته بود و حضرت جبرئیل علیه السلام از پایین تپه ایشان را صدا کرد و این مطلب را اعلام فرمود.
از طرف دیگر مفسرانی که صدا را به حضرت جبرئیل نسبت داده‌اند، این‌طور نوشته‌اند که حضرت عیسی علیه السلام تا وقتی که مقابل مردم نبود و با آن‌ها مواجه نشده بود، سخنی نگفته بود.
علت توصیه به خوردن و آشامیدن از طرف حضرت عیسی علیه السلام چه بود؟


چهارشنبه، 14 دی 1401 - 22:32 ادامه مطلب نظر بدهید

نزدیک‌ترین امت به حضرت ابراهیم(ع) کدام امت‌ است؟

 

 مهر | دین و اندیشه | دوشنبه، 05 دی 1401 - 09:44

استاد حوزه علمیه گفت: تنها راه اتصال انسان به پروردگار عالم، عبودیت و عبادت است این اتصال وقتی برقرار شود بین انسان و خدا ایجاد سنخیت می‌شود.

 

خلاصه خبر

انصاریان ادامه داد: البته فوران قدرت عبودیت و عبادت برای هر کسی به تناسب ظرفیت و گنجایش و اخلاص اوست این طور نیست که همه مؤمنان که دارای روحیه عبودیت و حرکت عبادی هستند یک قدرت داشته باشد.
این مقام بهترین مقام برای انسان است، یک مقامی است که پروردگار مهربان عالم ۱۲۴ هزار پیامبر را به این مقام ستوده و تعریف کرده است.
رسالت درخت عرصه عبودیت و عبادت بوده بر همین اساس زمانی که پروردگار نام پیامبری را در قرآن ذکر می‌کند تحت این عنوان از او یاد می‌شود.
انصاریان با بیان آیه‌ای اطهار داشت: خداوند در قرآن کریم می‌فرماید در دین من تفرقه و جدایی ایجاد نکنید؛ انسان اگر به دستورات الهی به حالت گزینشی عمل کند مورد تأیید پروردگار نیست.
وی با اشاره به اینکه آمرزش خداوند همیشگی و دائمی است گفت: انسان گناهکار هر زمان از معصیت خود توبه کند خداوند او را می‌آمرزد.
تنها خداوند می‌تواند برای انسان‌ها سرمشق انتخاب کند و این لطف الهی به انسان است.
استاد حوزه علمیه در پایان خاطرنشان کرد: تنها راه اتصال انسان به پروردگار عالم، عبودیت و عبادت است این اتصال وقتی برقرار شود بین انسان و خدا ایجاد سنخیت می‌شود.


دوشنبه، 05 دی 1401 - 22:49 ادامه مطلب نظر بدهید

پژوهش‌های پیرامون مسیح در «کتاب‌فرهنگ» بررسی می‌شود

 

 مهر | فرهنگی و هنری، فرهنگی و هنری | یکشنبه، 04 دی 1401 - 14:34

برنامه رادیویی «کتاب فرهنگ» شامگاه یکشنبه ۴ دی به مناسبت میلاد حضرت عیسی (ع) به معرفی و بررسی کتاب‌هایی درباره این پیامبر عظیم الشان اختصاص دارد.

 

خلاصه خبر

به گزارش خبرگزاری مهر، در برنامه امشب «کتاب‌فرهنگ» که از ساعت ۲۰ از رادیو فرهنگ روی موج اف ام ردیف ۱۰۶ مگاهرتز پخش می‌شود، امین خرمی به عنوان کارشناس برنامه با پدرام حکیم‌زاده، نویسنده کتاب‌های پژوهشی درباره حضرت عیسی مسیح (ع) به گفت‌وگو می‌نشیند.
«کتاب فرهنگ» برنامه زنده‌ای از گروه کتاب رادیو فرهنگ است که هرشب ساعت ۲۰ پخش می‌شود.


دوشنبه، 05 دی 1401 - 01:00 ادامه مطلب نظر بدهید

نبوت و تاثیر آن در كمال انسان

 

خداى سبحان بعد از آنكه اين حقيقت (يعنى وصف ارشاد مردم به وسيله وحى) را در آيه مورد بحث و در بسيارى از موارد كلامش ذكر كرد، از مردانى كه متكفل اين وظيفه ‏اند تعبيرهايى مختلف كرده، يعنى دو جور تعبير كرده، كه كانه نظير تقسيم است يكى رسول، و يكى هم نبى، يك جا فرموده:" وَ جِي‏ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ" 1. و جايى ديگر فرموده:" يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ" 2.

و معناى اين دو تعبير، مختلف است، رسول كسى است كه حامل رسالت و پيامى است، و نبى كسى است كه حامل خبرى باشد، پس رسول شرافت وساطت ميان خدا و خلق دارد، و نبى شرافت علم به خدا و به اخبار خدايى.

 


یکشنبه، 15 آبان 1401 - 22:56 ادامه مطلب نظر بدهید

کتاب «اثبات خاتمیت» به چاپ دوم رسید

 

 مهر | دین و اندیشه | دوشنبه، 02 آبان 1401 - 15:41

چاپ دوم کتاب «اثبات خاتمیت» اثر محمدرضا ربانی به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۲۰۸ صفحه منتشر شد.

 

خلاصه خبر

این کتاب از چهار طریق براهین عقلی و کلامی و عرفانی، آیات قرآنی، اخبار و احادیث معصومان (ع) و معجزات آشکار و آثار علمی و عملی حضرت ختمی مرتبت (ص) به اثبات خاتمیت حضرت محمد (ص)، پرداخته است.
«در اثبات خاتمیت از راه معجزه علمی و عملی» عنوان چهارمین اشراق است که در این راستا به اعجاز قرآن و بیان برخی از وجوه آن، اشتمال بر امّهات اسماً و صفات الهی، اشمال بر امهات علوم ماورای طبیعی، اشتمال بر عالی‌ترین مراتب توحید، بیان بالاترین مراتب حکمت، بیان بالاترین درجات علم اخلاق و سیبر و سلوک، بیان رخدادهای گذشته، خبر دادن از اکتشافات و اختراعات، شیرینی و حلاوت معنوی، زنده بودن در همه زمان‌ها، اشتمال بر حقایق پنهان، خبر دادن از اجتماع اهل زمین با کرات دیگر و… پرداخته شده است.


دوشنبه، 02 آبان 1401 - 19:37 ادامه مطلب نظر بدهید

هدف انبیا و قرآن این نیست که مردم دست از دنیا بکشند

 

 مهر | دین و اندیشه | چهارشنبه، 27 مهر 1401 - 09:30

چه کسی گفته دنیا بد است؟ جواب این است که این مذمت یا حُسن، تابع نظر ماست. اگر ما به دنیا نظر ابزاری کردیم، باور کردیم که وسیله است اشکالی ندارد اما اگر هدفش دنیا باشد،بهره‌ای در آخرت ندارد.

 

خلاصه خبر

امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این باره می‌فرمایند: «وَ لَقَدْ کَانَ فِی رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله علیه وآله) کَافٍ لَکَ فِی الْأُسْوَةِ وَ دَلِیلٌ لَکَ عَلَی ذَمِّ الدُّنْیَا وَ عَیْبِهَا»؛ الگو بودن ۳؛ پیغمبر (صلی‌الله علیه وآله) برای شما کافیست، زیرا دنیا بسیار نارسا و معیوب است «وَ کَثْرَةِ مَخَازِیهَا وَ مَسَاوِیهَا»؛ زشتی‌ها و پلیدی‌هایش چقدر زیاد است «إِذْ قُبِضَتْ عَنْهُ أَطْرَافُهَا»؛ چیزی از دنیا در اختیار او قرار داده نشد «وَ وُطِّئَتْ لِغَیْرِهِ أَکْنَافُهَا»؛ و اکناف دنیا در اختیار غیر او قرار داشت «وَ فُطِمَ عَنْ رَضَاعِهَا»؛ مثل بچه‌ای که از شیر گرفته می‌شود پیغمبر از دنیا گرفته شد «وَ زُوِیَ عَنْ زَخَارِفِهَا»؛ از زیورهای دنیا دور شد.
حضرت امیر (علیه السلام) در مورد خصوصیات پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) می‌فرماید: «وَ لَقَدْ کَانَ (صلی‌الله علیه و آله) یَأْکُلُ عَلَی الْأَرْض»؛ روی زمین می‌نشست و همانجا غذا می‌خورد «وَ یَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْد»؛ مانند بردگان می‌نشست «وَ یَخْصِفُ بِیَدِهِ نَعْلَه»؛ پیغمبر به جای اینکه کفش نو بخرد یا آن را به دیگری بدهد تا وصله بزند، با دست خودش وصله می‌زد «وَ یَرْقَعُ بِیَدِهِ ثَوْبَه»؛ لباس پاره‌اش را با دست خودش وصله می‌زد «وَ یَرْکَبُ الْحِمَارَ الْعَارِی»؛ بر الاغ برهنه سوار می‌شد «وَ یُرْدِفُ خَلْفَهُ وَ یَکُونُ السِّتْرُ عَلَی بَابِ بَیْتِهِ فَتَکُونُ فِیهِ التَّصَاوِیر»؛ حضرت به یکی از همسرانش که پرده‌ای به در خانه آویخته بود که تصویری روی آن بود، فرمودند: «یَا فُلَانَةُ غَیِّبِیهِ عَنِّی»؛ این پرده را از جلوی چشم من دور کن «فَإِنِّی إِذَا نَظَرْتُ إِلَیْهِ ذَکَرْتُ الدُّنْیَا وَ زَخَارِفَهَا»؛ وقتی نگاهم به این پرده می‌افتد به یاد دنیا و زخارف آن می‌افتم.
بعد امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرماید «فَأَعْرَضَ عَنِ الدُّنْیَا بِقَلْبِهِ وَ أَمَاتَ ذِکْرَهَا مِنْ نَفْسِه»؛ محبت دنیا را از دلش بیرون و یاد آن را از خاطرش دور کرد «وَ أَحَبَّ أَنْ تَغِیبَ زِینَتُهَا عَنْ عَیْنِه»؛ دوست داشت که حتی زینت‌های دنیا جلوی چشمش نباشد «لِکَیْلَا یَتَّخِذَ مِنْهَا رِیَاشاً وَ لَا یَعْتَقِدَهَا قَرَاراً وَ لَا یَرْجُوَ فِیهَا مُقَاما»؛ مبادا وقتی نگاهش به زینت‌های دنیا می‌افتد فکر این باشد که از اینها برای خودش انتخاب کند، و باور کند که دنیا جایگاه خوبی است و بد نیست در آن اقامت کنیم «وَ کَذَلِکَ مَنْ أَبْغَضَ شَیْئاً أَبْغَضَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَیْهِ وَ أَنْ یُذْکَرَ عِنْدَه»؛ اگر کسی چیزی را زشت بشمارد و با آن دشمنی داشته باشد، نه می‌خواهد به آن نگاه کند، نه حتی یادی از آن بکند.
بعد اشاره می‌کند که من سعی می‌کنم مثل پیغمبر باشم «وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِی هَذِهِ حَتَّی اسْتَحْیَیْتُ مِنْ رَاقِعِهَا»؛ به خدا سوگند آنقدر این پیراهن پشمین را وصله زدم که دیگر خجالت می‌کشم بدهم وصله کنند.
در جای دیگر هم با تأکید می‌فرماید «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلاد»؛ دنیا ۶؛ اینهاست، خوردن و پول جمع کردن و افتخار کردن به این و آن، به خود بالیدن و فخر فروشی کردن.
پیداست در مقام تحقیر است «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاح» ۷؛ مَثل زندگی دنیا همچون آبی است که از آسمان می‌آید و گیاهی سبز می‌شود.
«وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوان»؛ انواع وسایل تأکید در این آیه به کار رفته ۸؛ «لَهِیَ الْحَیَوان»، تنها زندگی آخرت، زندگیست.
پول دربیاوریم برای اطاعت خدا، برای کمک به بندگان خدا، هیچ عیبی ندارد «مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیب»؛ اگر کسی هدفش دنیا باشد، اندکی از امور و لذایذ دنیا به او می‌دهیم، اما بداند «وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیب»؛ هیچ بهره‌ای در آخرت نخواهد داشت.
«ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُورا»؛ این یک دسته، «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعی؛ لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورا» ۱۳؛ اینها هم دسته دیگر هستند.
«قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا» ۱۶؛ باید محبت‌هایتان را بسنجید.


پنجشنبه، 28 مهر 1401 - 13:17 ادامه مطلب نظر بدهید

اگر بخواهیم به پیامبر تأسی کنیم، چه کار باید بکنیم؟

 

 مهر | دین و اندیشه | پنجشنبه، 28 مهر 1401 - 09:30

ما به طور طبیعی گونه‌ای آفریده شده‌ایم که ابتدائا فقط لذت‌های مادی را درک می‌کنیم مانند کودکی که از بدو تولد تا بزرگی احساسات مختلفی دارد باید آرام آرام به طرف معنویات و ارزشها سوق داده شود.

 

خلاصه خبر

به گزارش خبرنگار مهر، بهترین راه برای شناختن پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بیانات امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.
پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله) را از دیدگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) و در آینه نهج البلاغه بررسی کردیم.
چگونگی تأسی به پیامبر (صلی الله وعلیه وآله)
فَتَأَسَّ بِنَبِیِّکَ الْأَطْیَبِ الْأَطْهَرِ (صلی الله وعلیه وآله )۱؛ امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: محبوبترین‌بندگان نزد خدا کسی است که به پیامبر تأسی کند.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به ما سفارش می‌فرماید که به پیغمبر (صلی الله وعلیه وآله) تأسی کنیم.
آن جا که پیغمبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) فرمودند این پرده را از جلوی چشمم بردار؛ برای این بود که آن پرده استثنایی بود و جلب توجه می‌کرد.
حضرت فرمود این پرده من را به یاد زخارف دنیا می‌اندازد.
بنابراین رفتارهای پیغمبر (صلی الله وعلیه وآله) این‌جور نبود که چیز خیلی عجیبی باشد.
امتیاز پیغمبر (صلی الله وعلیه وآله) این بود که مقید نبود، دنبال رفاه نبود.
وقتی می‌گوئیم به پیغمبر (صلی الله وعلیه وآله) تأسی کنید، نه اینکه عین آن قالب را انجام بدهید.
نکته دیگر این است که وقتی پیغمبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) می‌فرماید آن قدر از دنیا بدم می‌آید که دوست ندارم زخارفش را ببینم یا حرفش را بشنوم و امیرالمؤمنین (علیه السلام) از قول و رفتار پیغمبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) نقل می‌فرماید: قَضَمَ الدُّنْیَا قَضْماً وَ لَمْ یُعِرْهَا طَرْفاً؛ فقط برای ضرورت گازی به دنیا می‌زد و بی‌اعتنا بود و گوشه چشمی هم به دنیا نمی‌کرد، سوال می‌شود آیا وقتی حضرت در خیابان و کوچه راه می‌رفت، چشمش را می‌بست یا نه؟
سیره خود پیغمبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) نشان می‌دهد که این گونه نبود.
حاشا که پیغمبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) دشمن مخلوقات خدا باشد.
مبغوضیت دنیا از آن جهت است که انسان را از آخرت غافل کند، از یاد خدا باز دارد.
این گونه تماشای زینت‌های خدا، بد است؟
نه اینکه به یاد خدا بیفتد یا از آن برای رسیدن به سعادت آخرت، برای کسب رضای خدا، برای انجام تکلیف، برای خدمت به خلق خدا، استفاده کند.
به عبارت دیگر پیغمبر اکرم (صلی الله وعلیه وآله) همه مخلوقات خدا را دوست داشت، از آن جهت که نشانه محبوبش بودند.
وَ لَکُمْ فِیها جَمالٌ.؛ در چند جا وقتی دنیا را وصف می‌کند می‌گوید وَ زِینَةً وَ یَخْلُقُ ما لا تَعْلَمُونَ .۵؛ پس قرآن خوبیهای دنیا راذکر کرده است.
ببینید خدا چه چیزهایی برایتان خلق کرده است؛ اینها مذموم و دنیاگرایی نیست.
دنیاگرایی وابستگی انسان به این لذت‌های دنیا است که دیگر به یاد خدا و آخرت و قبر و قیامت نیفتد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرماید: دنیا از آب بینی بز نزد من زشت‌تر است؛ عفطة عنز؛ (آنفولانزا اصلش از انف العنزه است).
می‌گوید دین فقط ارتباط با خدا و قیامت و آخرت و ابدیت است.
خدا انشاالله یک ذره سواد به من مرحمت کند!
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَُیمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی؛ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً ۱۱ کسانی که ایمان و عمل صالح داشته باشند تدریجاً خدا این کمالات‌را به آنها می‌دهد -البته مصداق کاملش در زمان ظهور ولی عصر عجل الله فرجه الشریف است- اینها مقدمه هست برای اینکه مردم هر چه بیشتر و هر چه بهتر به عبادت خدا بپردازند و لذا امام فرمود حتی عدالت هم هدف انبیا نیست هدف، معرفت الله است.
ک: نهج‌البلاغه، حکمت ۲۳۶، ص ۵۱۰؛ «وَ اللَّهِ لَدُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِی عَیْنِی مِنْ عِرَاقِ خِنْزِیرٍ فِی یَدِ مَجْذُوم».


پنجشنبه، 28 مهر 1401 - 12:33 ادامه مطلب نظر بدهید

اطاعت از انبیاء سعادت دنیا را نیز تأمین می‌کند

 

 مهر | دین و اندیشه | شنبه، 23 مهر 1401 - 09:30

اگر جامعه خداپرست شدند، خداوند برکات مادی نیز برایشان نازل می‌کند. یعنی آنجایی که فردی در میان یک جامعه زندگی می‌کند، اگر نعمتهای مادی به او نمی‌رسد بخاطر این است که فساد دیگران مانع است.

 

خلاصه خبر

در خطبه اول نهج‌البلاغه، درباره وضع مردم قبل از بعثت و نقشی که پیغمبر اکرم در اصلاح آن‌ها ایفا کردند، با اشاره به بعثت پیغمبر می‌فرماید «وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یَوْمَئِذ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَیْنَ مُشَبِّه لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِد فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیر إِلَی غَیْرِهِ ۱؛ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَة»؛ وقتی پیغمبر اکرم مبعوث شدند، مردم دارای گرایشها، هوس‌ها، افکار، و اندیشه‌های بسیار مختلف و پراکنده ای بودند.
در خطبه دوم می‌فرماید «وَ النَّاسُ فِی فِتَن انْجَذَمَ فِیهَا حَبْلُ الدِّینِ وَ تَزَعْزَعَتْ سَوَارِی الْیَقِینِ ۲»؛ تا آن جا که می‌فرماید «فَالْهُدَی خَامِلٌ وَ الْعَمَی شَامِلٌ عُصِیَ الرَّحْمَنُ وَ نُصِرَ الشَّیْطَان»؛ و تا می‌رسد به این جا که می‌فرماید: «بِأَرْض عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُکْرَم»؛ وقتی پیامبر مبعوث شد، رشته دین از هم گسسته بود.
چراغ هدایت فرو مرده بود «فَالْهُدَی خَامِلٌ وَ الْعَمَی شَامِل».
از ویژگی‌های آن جامعه این بود که دهان دانا بسته بود و نادان‌ها مورد احترام واقع می‌شدند «عَالِمُهَا مُلْجَمٌ وَ جَاهِلُهَا مُکْرَم».
در خطبه بیست و ششم می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) نَذِیراً لِلْعَالَمِینَ وَ أَمِیناً عَلَی التَّنْزِیلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ دِین وَ فِی شَرِّ دَار ۳»؛ وقتی پیغمبر مبعوث شد، شما ای عرب‌ها!
گاهی از کشک و خرما خدا درست می‌کردند و وقتی هم زیاد گرسنه می‌شدند، خدایشان را می‌خوردند «مُنِیخُونَ بَیْنَ حِجَارَة خُشْن وَ حَیَّات صُمّ تَشْرَبُونَ الْکَدِرَ وَ تَأْکُلُونَ الْجَشِب»؛ از زندگی مادی هم بهره‌ای نداشتید.
غذای شما از غذاهای درشت و نامرغوب بود آبی که می‌آشامیدید آلوده بود «تَسْفِکُونَ دِمَاءَکُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَکُم»؛ خون یکدیگر را می‌ریختید و حتی به خویشانتان رحم نمی‌کردید «الْأَصْنَامُ فِیکُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِکُمْ مَعْصُوبَة»؛ در میان شما بت‌ها مورد احترام بود و شما در گرداب گناهان گرفتار شده بودید.
در جای دیگر می‌فرماید «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَاباً وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً ۴»؛ وقتی پیغمبر مبعوث شد در میان عرب‌ها یک نفر باسواد که بتواند کتاب بخواند، وجود نداشت.
در خطبه قاصعه می‌فرماید «فَالْأَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ وَ الْأَیْدِی مُخْتَلِفَةٌ وَ الْکَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ فِی بَلَاءِ أَزْل وَ أَطْبَاقِ جَهْل مِنْ بَنَات مَوْءُودَة وَ أَصْنَام مَعْبُودَة وَ أَرْحَام مَقْطُوعَة وَ غَارَات مَشْنُونَة ۵»؛ بت می‌پرستیدید؛ دختران خودتان را زنده به گور می‌کردید؛ دائماً با همدیگر در جنگ و ستیز بودید تا می‌رسد به این جا: «فَانْظُرُوا إِلَی مَوَاقِعِ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْهِمْ حِینَ بَعَثَ إِلَیْهِمْ رَسُولًا فَعَقَدَ بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ وَ جَمَعَ عَلَی دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ»؛ بیندیشید و آن وضع را مقایسه کنید با این وضعی که بعد از پیغمبر اکرم پیش آمد.
«وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ نَعِیمِهَا»؛ جویبارهای نعمت را در اطرافشان سرازیر کرد «فَأَصْبَحُوا فِی نِعْمَتِهَا غَرِقِینَ وَ فِی خُضْرَةِ عَیْشِهَا فَکِهِین»؛ آن مردمی که از آب آشامیدنی بی بهره بودند، غرق نعمت شدند و در نتیجه «فَهُمْ حُکَّامٌ عَلَی الْعَالَمِین»؛ همان کسانی که به خویشان خودشان رحم نمی‌کردند و پست ترین مردم عالم بودند، شدند آقای جهان «وَ مُلُوکٌ فِی أَطْرَافِ الْأَرَضِین».
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکات مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ ۶»؛ هر جا آبادی هست و هر جا گروهی از انسان‌ها زندگی می‌کنند؛ اگر در قلبشان ایمان داشته باشند و در عملشان تقوا، درهای آسمان و زمین را به روی آن‌ها می‌گشاییم.
اینچنین دنیایی نه مطلوب است نه سعادت نصیب ما می‌کند «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ ۱۲»؛ این سعادت است؟
«وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً ۱۵»؛ کسانی که عمل صالح داشته باشند -البته مصداق اتمش اصحاب ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف است- خدا وعده داده است که در همین دنیا به آن‌ها قدرت می‌دهد «وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنا»؛ ناامنی‌ها را از جامعه شأن برطرف می‌کند.


شنبه، 23 مهر 1401 - 17:38 ادامه مطلب نظر بدهید

سلسله انبیا از یک شجره واحدی است

 

 مهر | دین و اندیشه | پنجشنبه، 21 مهر 1401 - 06:44

هیچ‌گاه کمبود عدد و کثرت دشمنانشان موجب نشد شانه از زیر بار تکلیف خالی کنند «سُمِّیَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَه»؛ هر پیغمبر پیشینی پیغمبر بعدی را معرفی می‌کرد.

 

خلاصه خبر

وقتی ایشان در زمین مستقر شدند خدا مقام نبوت هم به ایشان داد تا فرزندانشان را هدایت کنند.
بعد می‌فرماید «وَ لَمْ یُخْلِهِمْ بَعْدَ أَنْ قَبَضَه»؛ بعد از اینکه حضرت آدم قبض روح شد، خدا مردم را تنها و بدون رهبر نگذاشت «مِمَّا یُؤَکِّدُ عَلَیْهِمْ حُجَّةَ رُبُوبِیَّتِهِ وَ یَصِلُ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ۱مَعْرِفَتِهِ»؛ این رهبر واسطه‏ای است بین مردم و بین معرفت خدا.
تا وقتی آدم بود، این واسطه‏گی را انجام می‌داد یعنی مردم را با خدا آشنا می‌کرد «بَلْ تَعَاهَدَهُمْ بِالْحُجَجِ عَلَی أَلْسُنِ الْخِیَرَةِ مِنْ أَنْبِیَائِهِ وَ مُتَحَمِّلِی وَدَائِعِ رِسَالَاتِه»؛ خدا آنها را رها نکرد بلکه پیامبرانی پی در پی مبعوث فرمود تا همان نقش را برای معرفت مردم نسبت به خدای متعال ایفا کنند «حَتَّی تَمَّتْ بِنَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ (صلی الله وعلیه وآله) حُجَّتُه»؛ تا نوبت به پیامبر عظیم الشأن اسلام رسید که حجت الهی دیگر بر مردم کاملاً تمام شد.
«وَ بَلَغَ الْمَقْطَعَ عُذْرُهُ وَ نُذُرُه»؛ کار انبیا اتمام حجت بود و بیان راه هدایت و سعادت.
«عَلَی ذَلِکَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ وَ مَضَتِ الدُّهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاء»؛ این سنت همچنان ادامه داشت.
خطبه اول نهج‏البلاغه در موضوع پیغمبر اکرم می‌فرماید «فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَکَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ ثُمَّ اخْتَارَ سُبْحَانَهُ لُِمحَمَّدٍ ص لِقَاءَه»؛ پیغمبر اکرم مردم را که از ضلالت و جهالت نجات دادند، خدا لقاء خودش را برای او انتخاب کرد «وَ رَضِیَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَکْرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنْیَا»؛ دیگر این دنیا را برای او زیبا و مناسب ندانست «فَقَبَضَهُ إِلَیْهِ کَرِیما»؛ او را بزرگوارانه به سوی خود برد «وَ خَلَّفَ فِیکُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِیَاءُ فِی أُمَمِهَا»؛ ولی چنان نبود که دیگر بساط هدایت برچیده شود.
در بخش دیگر می‌فرماید «وَ عَمَّرَ فِیکُمْ نَبِیَّهُ أَزْمَاناً حَتَّی أَکْمَلَ لَهُ وَ لَکُمْ فِیَما أَنْزَلَ مِنْ کِتَابِهِ دِینَهُ الَّذِی رَضِیَ لِنَفْسِه»؛ آنقدر به پیغمبر عمر داد ۳؛ که آن دینی را که خدا برای مردم بیان کرده، کامل کند می‌دانید دین کی کامل شد؟
«وَ أَنْهَی إِلَیْکُمْ عَلَی لِسَانِهِ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَکَارِهَهُ وَ نَوَاهِیَهُ وَ ۴؛ أَوَامِرَهُ»؛ خدا هر چه را دوست می‌داشت یا مکروه می‌داشت آنها را به وسیله پیغمبر به مردم تعلیم داد.
این جایی نیست که آدم به یک استثنائاتی بپردازد بگوید: بله، بعضی‌ها خدا بهشان چشم نداده است!
از طرف دیگر ما می‌بینیم وقتی تعالیم انبیا به وسیله خود مسئولین دینی آن مردم تحریف می‌شد «وَ مَا إخْتَلَفَ فیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ‏بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُم »۶؛ خدا باز پیغمبری می‌فرستاد تا تحریفات گذشتگان را تصحیح کند.
خدای متعال آن قدر عمر به پیغمبر داد که دین خدا را به طول کامل برای مردم بیان کرد.
خدا تدبیرهایی به کار برده که آن چه نیاز ضروری سعادت انسان‌ها در دنیا و آخرت است بوسیله پیغمبر بیان شده و تا روز قیامت باقی خواهد ماند.
چون می‌دانیم اگر چیز دیگری لازم بود و پیغمبر نفرموده بود، کار خدا ناقص بود و نقض غرض می‌شد.
مگر خدا انسان را نیافریده بود که راه سعادتش را بشناسد و بپیماید؟
اما بعد از اینکه خدا پیغمبر را فرستاد و اینها را بیان فرمود می‌فهمم که اینها ضرورت داشته و مخالفتش جایز نیست.
با هواپیما سازی نه کسی به خدا می‌رسد نه از خدا دور می‌شود، کافر و مؤمن هر دو می‌توانند بهره‏مند شوند.
هر چه عقلای عالم بگویند بدون ربا اقتصاد ما نمی‌چرخد، قرآن می‌گوید دروغ می‌گوئید اگر دست بر ندارید اعلان جنگ با خدا داده‏اید.
پیغمبر اسلام آمد و همه حقایق را بیان فرمود.
مگر قرآن نفرمود «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیَما اخْتَلَفُوا فِیه»؛ خدا پیغمبران را فرستاد تا در امور دینی مردم رفع اختلاف کنند.
آیا باز خدا باید پیغمبری را بفرستد ۷؛ یا نه؟
خدا برای هیچ کتاب آسمانی دیگری چنین ضمانتی نکرده است.
ممکن است کسی اصلاً درصدد تحقیق بر نیاید و خدا را هم انکار کند، چه رسد به اصل دین.
اگر کمبودهایی هست به گونه‏ای نیست که به اساس سعادت دنیا و آخرت انسان‌ها لطمه بزند.


پنجشنبه، 21 مهر 1401 - 21:14 ادامه مطلب نظر بدهید


  • صفحه 1 از 11


پنل مدیریت
  نسخه بتا 1.1.0