اصول دین معاد
بزرگان دین از جمله امام صادق علیه السلام می فرمایند: کسی که سوره های «وَالشَّمس»، «وَاللَّیل»، «وَالضُّحی» و «اَلَم نَشْرَحْ» را در روز و یا در شب زیاد بخواند هر چیزی که گرداگرد وجود اوست حتی مو، پوست، گوشت، خون، رگ، عصب و استخوان او فردای قیامت برای وی گواهی خواهند داد و (به مضمون روایت) خداوند گواهی آن ها را می پذیرد و به فضل و رحمتش وارد جنّات خود می کند تا هر کدام که خواست آن را برگزیند و می فرماید: گوارا باد بنده مرا!
ثواب الاعمال ص ٢٧٧، تفسیر نورالثقلین، وسائل ج ٤ ص ٨٩٤.
در كتاب مقاييس اللغة آمده: «موت يك اصل صحيح است كه بر از دست رفتن نيرو و توان يك شيء دلالت دارد و از همين معناست موت در برابر حيات». اصل در استعمال موت همين معناست و معاني ديگر آن مانند: خاموش شدن آتش، غير قابل كشت شدن زمين و خفتن، به همين معنا باز مي گردد.(1)
در جاي ديگر آمده معناي لغوي مرگ عبارت است از «مردن»، «فناشدن» و «زوال حيات»، اما در حقيقت، ماهيت و مفهوم مرگ نيستي و زوال حيات نيست، بلكه انتقال است، آن هم انتقال از حياتي(دنيا) به حيات ديگر(آخرت). در حقيقت مرگ براي انسان سرآغاز حياتي نو است. حقيقت انسان «منِ» اوست، نه بدن مادي اش؛ چرا كه با توفي و مرگ، شخصيت و منِ حقيقي انسان به تمام و كمال دريافت مي شود و بدن كم كم پوسيده و بعد پراكنده مي شود، آنچه پوسيده نمي شود و تحويل مأموران الهي مي گردد بدن مادي انسان نيست، بلكه حقيقت وجودي اوست كه «منِ» او وابسته به آن است و قرآن از آن به نفس و روح تعبير مي كند.(2)
مهر | دین و اندیشه | سه شنبه، 12 فروردین 1404 - 20:30
حجتالاسلام والمسلمین حسین عشاقی عضو سابق گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به تحلیل از حقیقت مرگ در تجربههای «زندگی پس از زندگی»و تفاوت مرگ و خواب پرداخته است..
خلاصه خبر
در زمینه ارتباط روح و بدن سه حالت متفاوت امکان دارد، حالت خواب، حالت مدهوشی و حال مرگ؛ این سه حالت دارای قدر مشترکی هستند و هر یک نیز وجه ممیزهای دارد که از دیگران متفاوت میگردد؛ اصل ارتباط روح و بدن بر اساس مبانی قرآنی و نیز فلسفه صدرائی این گونه است که روح و بدن دو مرتبه از یک وجود ذو مراتباند؛ بدین صورت که بدن جنین با حرکت جوهری و ارتقائی که در وجودش رخ میدهد به مرحلهای میرسد که روح به مثابه یک میوه از بدن، متولد میگردد؛ روشن است مراحل یک حرکت، نسبت به همدیگر وجوداتی متباین و بیگانه نیستند بلکه هر مرتبهای همان وجود سابق است با رتبهای بالاتر و عالیتر؛ بنابراین انسان دارای روح، همان جنین مادی استکمال یافته است که اینک به یک «من» مجرد و روحانی مبدّل گشته است «ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَر…» (۱۴ مؤمنون)؛ شاهد بر یگانگی وجود بدن و نفس، این است که به این «من»، هم محمولات مادی بدن نسبت داده میشود
در روز تجلی نور عظمت، همه موجودات در پرتو تابش نور عظمت او نابود می شوند و آن روز روز رجوع تامّ و روز بروز احدیت و مالکیت مطلق است.
كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۸﴾
چگونه به خدا کفر می ورزید در حالی که [پیش از دمیده شدن روح به کالبدتان ترکیبی از عناصر] مرده بودید، پس شما را حیات بخشید، سپس شما را می میراند، آن گاه دوباره زنده می کند، سپس به سوی او بازگردانده می شوید. (۲۸)
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۹﴾
اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید، سپس آفرینش آسمان را [که به صورت ماده ای دود مانند بود] اراده کرد و آن را به شکل هفت آسمان [همراه با نظامی استوار] درست و نیکو قرار داد؛ و او [به قوانین و محاسباتِ] همه چیز داناست. (۲۹) سوره بقره ، جزء اول، کتاب آسمانی قرآن
پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
يتبع الميّت ثلاثة: أهله وماله وعمله، فيرجع اثنان و يبقي واحد؛ يرجع أهله و ماله و يبقي عمله؛
سه چيز، شخص مرده را همراهي ميكنند: خانوادهاش، دارايياش و عملش. دو تاي آنها بر ميگردند و يكي باقي ميماند. خانواده و دارايي او برميگردند و عملش با او ميماند.
(كنز العمال: 42761)
پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله وسلم) ميفرمايند:
فاي رجل لطم امراته لطمة، امرالله عزوجل مالک خازن النيران فيلطمه علي حر وجهه سبعين لطمة في نار جهنم؛
هر کس به صورت زنش سيلي بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور ميدهد تا در آتش جهنم هفتاد سيلي بر صورت او بزند .
مستدرک الوسائل، ج14، ص250 .
قال الصادق – عليه السّلام – : انَّ في الجَهَنَم لَوادياً للمتكبّرينَ يُقالُ لهُ سَقَرُ، شكي الي اللهِ عزّ و جَلّ شِدَةَ حَرِّهِ وَ سَأَلَهُ ان ياذَنَ لَهُ ان يَتَنَفَّسَ، فَتنَفَّسَ فَاَحْرَقَ جَهَنَّمَ.
امام صادق – عليه السّلام – فرمودند: در جهنم سرزميني است كه مخصوص متكبران است و آن را سقر گويند. اين وادي از شدت حرارت خود به خدا شكايت برد و تقاضا نمود كه به وي اجازه دهد تا تنفسي كند پس آن وادي نفسي كشيد كه از آن نفس جهنم نيز شعله ور شد.
«الکافي، ج 2، ص 310»
قال ابو عبدالله – عليه السّلام – : اِنَّ المُتكبّرينَ يَجعَلُونَ في صُورَةِ الذّرِّ يَتَوَطَّأُهُمُ النّاس حتّي يَفرغَ اللهُ مِن الحساب.
امام صادق – عليه السّلام – فرمودند: انسانهاي متكبر در قيامت به صورت مورچگان پديدار مي گردند و زير دست و پاي مردم قرار مي گيرند تا خداوند از حسابرسي فارغ گردد.
«الكافي، ج 3، ص 424»
قال رسول الله – صلي الله عليه و آله – : من بَهَّتَ مُؤمِناً أو مُؤمِنَةً أو قَالَ فِيهِ مَا لَيسَ فِيهِ أقَامَهُ اللهُ تَعَالي يَومَ القِيَامَةِ عَلَي تَلٍّ مِن نَّارٍ حَتَّي يَخرُجَ مِمَّا قَالَهُ فِيهِ.
پيامبر خدا – صلي الله عليه و آله – فرمودند: هر كس به مرد يا زن مؤمن بهتان زند يا درباره او چيزي بگويد كه از آن مبراست خداوند در روز رستاخيز وي را بر تلّي از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره او برگردد.
«بحار الانوار، ج 75، ص 194»
برای دیگر کاربردها قیامت (ابهامزدایی) را ببینید.
قیامت روزی است که بنابر آموزههای اسلام، تمام انسانها به خواست الهی برای محاسبه اعمالی که در دنیا انجام دادهاند در پیشگاه الهی جمع میشوند. پیش از این روز وقایعی شگفت در زمین و آسمان روی میدهد که به اشراط الساعه معروف است. قرآن و روایات تاکید دارند که زمان قیامت، بر کسی جز خدا معلوم نیست.
قیامت حادثهای است که همه اشیاء و همه انسانها را در بر میگیرد و واقعهای است که برای کل جهان رخ میدهد و کل جهان وارد مرحله جدید و حیات جدید و نظام جدید میگردد. برای محاسبه اعمال انسان، علاوه بر اعمالی که به صورت مُجَسَّم و عینی در پیش چشم او قرار دارد، نامه اعمال انسان که تمام اعمال انسان در آن ضبط شده به او داده میشود. کسی که نامه اعمالش به دست چپش داده شود، اهل دوزخ است و آنکه نامه اعمالش به دست راستش داده میشود، یعنی نیکوکار بوده و اهل بهشت و رستگاری است. گواهانی نیز که شاهد اعمال انسان بودهاند برای شهادتدادن وجود دارند.
اعمال انسان در آن روز با پیشوایان دینی(پیامبر اکرم(ص)، امامان و صالحان) سنجیده میشود و کسی که اعمال و اعتقاداتش شباهت بیشتری با اعمال و اعتقادات ایشان داشته باشد، سعادتمندتر خواهد بود.
نامهای قیامت
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا ﴿۱۰۷﴾
آنان که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شدند البته آنها در بهشت فردوس منزل خواهند یافت. (۱۰۷)
خَالِدِينَ فِيهَا لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا ﴿۱۰۸﴾
همیشه در آن بهشت ابد منزل یافته و هرگز از آنجا انتقال نخواهند یافت. (۱۰۸) سوره کهف، کتاب آسمانی قرآن
١ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
لَیسَ بِمُؤمِنٍ مَن لَم یَهتَمَّ بِاِصلاحِ مَعادِهِ!
كسی كه در بند اصلاح معاد و آخرت خود نباشد، مؤمن نیست!(فهرست غرر، ص ٦)
٢ـ «مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
اِنَّ الیَومَ عَمَلٌ و لاحِسابٌ وَغَداً حِسابٌ وَ لاعَمَلٌ.
امروز تنها عمل است بدون حسابرسی و فردا تنها حسابرسی است بدون عمل. (فهرست غرر، ص ٤)
وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِينَ عَرْضًا ﴿۱۰۰﴾
و در آن روز دوزخ را (که انکار میکردند) آشکار به کافران بنماییم. (۱۰۰)
الَّذِينَ كَانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطَاءٍ عَنْ ذِكْرِي وَكَانُوا لَا يَسْتَطِيعُونَ سَمْعًا ﴿۱۰۱﴾
آن کافرانی که بر چشم (قلب) شان پرده (غفلت) بود و از یاد من غافل بودند و (از فرط هوای نفس) هیچ توانایی بر شنیدن (آیات و کلمه الهی) نداشتند. (۱۰۱)
أَفَحَسِبَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ يَتَّخِذُوا عِبَادِي مِنْ دُونِي أَوْلِيَاءَ إِنَّا أَعْتَدْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ نُزُلًا ﴿۱۰۲﴾
آیا کافران پندارند که بندگان من (چون فرشتگان و حضرت مسیح) را به جای من دوست و یاور خود میگیرند؟! ما برای کافران دوزخ را منزلگاه قرار دادهایم. (۱۰۲)، سوره کهف، کتاب آسمانی قرآن.