اصول دین. توحید
و چه میدانی که شب قدر چیست [1]. (حدیث شب قدر)
در این نوشتار بر آن شدیم تا فضیلت شب قدر و اهمیت آن را در کلام پیامبر (ص) و امامان (ع) جستجو نماییم و بیشتر و بهتر با فضائل این شب که در قرآن کریم خداوند متعال از آن سخن گفته است، آشنا گردیم.
شب قدر، شبی که در آن قرآن کریم یکباره بر پیامبر اکرم (ص) نازل گردید، شبی که از اسرار آن تنها خدا و اولیای بر حق او آگاهند، شبی که در فضیلت و بزرگیاش همین آیه سوره قدر کفایت میکند، آنجا که حق تعالی میفرماید: شب قدر برتر و بهتر از هزار ماه است[2]. این شب سراسر رحمت و امنیت است، در این شب مقدرات آدمیان رقم میخورند و فرشتگان الهی به امر و ارادهی الهی نازل میگردند. درباره شب قدر و فضیلت آن که قلب ماه مبارک رمضان است احادیث بسیاری از بزرگان معصوم (ع) روایت گردیده است که در نوشتار برخی از آنها را برای بهرهمندی و استفاده شما عزیزان گردآوری نمودهایم.
تسنیم | فرهنگی و هنری | یکشنبه، 26 اسفند 1403 - 16:53
کمال شریعت اسلام به «ولایت» است و نسبت شریعت او به سایر شریعت ها همانند نسبت خود او به صاحبان شریعت ها، و مانند نسبت اسم جامع به سایر اسماء است.
خلاصه خبر
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «دعای سحر» یکی از دعاهای عظیمالشأنی است که از امام رضا (ع) روایت شده و آن حضرت فرموده است: این دعا، دعایی است که امام باقر علیهالسلام در سحرهای ماه رمضان میخواند.
در عین حال یکی از آثار فاخر و ارزشمند امام خمینی (ره) «شرح دعای سحر» است؛ اثری که امام خمینی (ره) آن را در حدود 27 سالگی خود تألیف کرده و نشان از دانش و عرفان والای ایشان از دوران جوانی دارد.
بر همین اساس ولایت علوی، کمال دین و تمام نعمت است، چنانکه خداوند فرموده است: «الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی؛ امروز دین شما را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم.»
امام رضا، از پدرانش، از امام سجاد، و او از پدرش امام حسين عليهم السلام نقل مى كند:
روزى در خدمت حضرت على عليه السلام نشسته بودم كه مرد عربى وارد شد و گفت: اى اميرالمؤمنين مردى هستم عيال وار و از مال دنيا چيزى ندارم.
امام عليه السلام فرمود: اى برادر عرب چرا استغفار نمى كنى تا حالت اصلاح شود، مرد عرب گفت: اى اميرالمؤمنين من بسيار استغفار مى كنم و حالم تغيير مى كند،
امام فرمود:
خداوند مى فرمايد :
«اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ اِنَّهُ كانَ غَفّارا يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْرارا وَ يُمْدِدْكُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ اَنْهارا»
از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او بسيارآمرزنده است بارانهاى پربركت آسمان را پى درپى بر شما فرو مى فرستد و اموال و فرزندان شما را افزون مى كند و براى شما باغهاى خرم و سر سبز و نهرهاى آب جارى قرار مى دهد.
اينك من استغفارى به تو ياد مى دهم كه هنگام خواب آن را بخوان تا خداوند روزيت را زياد گرداند. آنگاه حضرت اميرعليه السلام استغفارى را نوشت و به مرد عرب داد و فرمود: هنگامى كه خواستى بخوابى و به بستر بروى اين استغفار را با حالت گريه بخوان و اگر گريه ات نيامد خود را به حالت گريه كنندگان در آور.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و به حقِّ عظمت و نورانیّتت و به آن روزی که محققا واقع می شود، انسانها را به چنان رُشد و منزهی و آگاهی و عقلانیتی به تعالی و کمالاتی برسان که ذره ای مانند کافرانی چون قوم ثمود و عاد و فرعون نباشند تا دچار گناهان و ظلم و تکذیب پیامبران و امامان نشوند و تا از کافران و منکران حقایق الهی و سرکشان و ظالمان نباشند و دچار عذابهای الهی نگردند و همواره انسانها و آنانکه باید بندگیّت نمایند، به تعالی از مهربانی و رحمت خداوند برخوردار باشند، چون انسانها و مخلوقات آفرینش خداوند بزرگ و رحمان و رحیم هستند که به قدرت و توانمندیهای علمِ خود، مخلوقات را به الطاف خداوندی آفریده است.
خداوندا! بر محمد و آل محمد درود فرست و همۀ بندگانت را از گنج اعتقادات حکیمانه ات به منزهی نفسها و تعالی و رشد و کمالات انسانها برخوردار نما و چنان نما که به رُشدی برسند که تحت تاثیر طاغوتها و القائات و وسوسه ها و خطورات اشتباه و باطل قرار نگیرند و حق را، از باطل به تعالی بشناسند و به حقِ خواستِ خالقِ هستی بخش خود به شناخت و علم و آگاهی و به یقین و از شفع دل و به ادب و به محبت، عمل نمایند.
خداوندا! ای که چنان نموده ای که با آگاهی بخشی و بصیرت متعالیِ کتابهای آسمانیت بخصوص کتاب کامل و بی نظیر قرآن، انسانهای سپاسگزار با خواندن آیات نورت سر بر سجاده گذارند و همواره حمد و ثنایت گویند و با طلب استغفار و آمرزش و با استعانت از هدایت و یاری و محافظتت در صراط مستقیم دینت به تعالی کمالات احسان و رحمت و بخشندگی الهی، به تعالی سپاسگزاری خداوند نمایند و ممنون از خالق و پروردگارا بی همتای خویش باشند، بر محمد و آل محمد رحمت فرست و چنان نما تا همۀ انسانها با بندگی خداوند نمودنشان، نگرشها و گفتار و اعمال خود را میزان به صراط مستقیم دینت نمایند و از نظریات و رهنمودهای خالق خویش و حجتهای معصومش بخصوص از حجت بر حقت دوازدهمین امام حضرت مهدی موعود قائم آل محمد سلام الله علیهم اطاعت نمایند تا همواره موجب رضایتمندی خالقِ یکتای هستی بخش و یگانه و بی همتای خود باشند.
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾
مالکیّتِ مشرق و مغرب فقط ویژه خداست؛ پس به هر کجا رو کنید آنجا روی خداست. یقیناً خدا بسیار عطا کننده و داناست. (۱۱۵)
وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ ﴿۱۱۶﴾
و [یهود و نصاری] گفتند: خدا [برای خود] فرزندی گرفته، منزّه است او [از اوصاف دروغ و باطلی که به حضرتش نسبت می دهند]، بلکه آنچه در آسمان ها و زمین است مخلوق و مملوک اویند [نه فرزند او؛ زیرا فرزند، هم جنس پدر و مادر است و چیزی در جهان هم جنس خدا نیست تا فرزند خدا باشد] و همه در برابر او مطیع و فرمانبردارند. (۱۱۶)
بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۱۱۷﴾
[بی سابقه ماده، مدت و نقشه] پدیدآورنده آسمان ها و زمین است. وهنگامی که فرمان به وجود آمدن چیزی را صادر کند فقط به آن می گوید: «باش». پس بی درنگ می باشد. (۱۱۷)
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۱۱۸﴾
و کسانی که نادان و ناآگاهند، گفتند: چرا خدا با ما سخن نمی گوید یا نشانه و معجزه ای برای ما نمی آید؟ گذشتگان آنان نیز مانند گفته ایشان را گفتند؛ دل هایشان [در تعصّب، لجاجت، عناد و نادانی] شبیه هم است. تحقیقاً ما [به اندازه لازم] نشانه ها را برای اهل باور بیان کرده ایم. (۱۱۸)
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ ﴿۱۱۹﴾
قطعاً ما تو را به درستی و راستی، بشارت دهنده وبیم رسان فرستادیم، و تو [بعد از ابلاغ پیام حق] مسؤولِ [ایمان نیاوردن و وضع و حال] دوزخیان نیستی. (۱۱۹)
وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۱۲۰﴾
یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. (۱۲۰)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۲۱﴾
کسانی که کتاب آسمانی به آنان عطا کرده ایم، آن را به طوری که شایسته آن است قرائت می کنند [و آن قرائت نمودن با تدبر و به قصد عمل است] اهل ایمان به آن [کتاب] هستند و کسانی که به آن کفر می ورزند فقط آنان زیانکارند. (۱۲۱) سوره بقره، کتاب آسمانی قرآن.
وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۱۵﴾
مالکیّتِ مشرق و مغرب فقط ویژه خداست؛ پس به هر کجا رو کنید آنجا روی خداست. یقیناً خدا بسیار عطا کننده و داناست. (۱۱۵) سوره بقره، کتاب آسمانی قرآن.
تسنیم | فرهنگی و هنری | دوشنبه، 20 اسفند 1403 - 12:53
هر صفتی در خداوند که به لطف تعلق داشته باشد صفت «جمال» است و هر صفتی که به قهر تعلق داشته باشد از صفات «جلال».
خلاصه خبر
در دعای شریف سحر میخوانیم:
صفات متقابل در خداوند تعالی که حقیقت بسیط است، وجود واحدی دارند و حضرت حق دارای همه صفات متقابل و حتی متضاد است.
پروردگار در ظهور خود بطون و در بطونش ظهور دارد؛ در رحمتش غضب و در غضبش رحمت است.
اگر پروردگار بر قلب سالک با لطف و مؤانست تجلی کند، او باید صفت جمال را متذکر شود و بگوید: «اللهم انی اسئلک من جمالک باجمله...» و اگر با قهر و عظمت و کبریا و سلطنت بر او تجلی کند، باید صفت جلال را یادآور شود و عرضه بدارد: «اللهم انی اسئلک من جلالک باجلّه».
- این مقاله درباره یکی از اعتقادات اسلام است، اگر به دنبال سورهای با همین نام هستید، به مقاله سوره توحید مراجعه کنید.
توحید، بنیادیترین اصل اعتقادی در اسلام، به معنای یکتا و بیمانند دانستن خداوند، و همچنین بیشریک بودن او در خلق جهان. نخستین جملات حضرت محمد(ص) در آغاز دعوت مردم به اسلام، حاوی شهادت بر یکتایی خدا و دوری از شرک بوده است. توحید همچنین در قرآن کریم و روایات معصومین، مورد توجه قرار گرفته و سوره توحید در همین موضوع است.
توحید در فرهنگ اسلامی در برابر شرک دانسته شده و متکلمان مسلمان، مراتبی برای آن برشمردهاند؛ این مراتب عبارتند از: توحید ذاتی به معنای اعتقاد به یگانگی ذات خدا، توحید صفاتی به معنای یکی بودن ذات الهی با صفات او، توحید افعالی به معنای آنکه خداوند نیازی به کمک و یاور ندارد، و نیز توحید عبادی به معنای آنکه جز خداوند کسی سزاوار پرستش نیست، چهار مرتبه در باور به توحید است که اولین مرتبه آن توحید ذاتی و بالاترین مرتبه، توحید افعالی است.
براهین و استدلالهای متفاوتی برای اثبات توحید، در آیات قرآن کریم، احادیث معصومان و همچنین آثار فیلسوفان و متکلمان مسلمان وجود دارد. برهان تمانع، برهان بعثت انبیاء و برهان تعین، نمونههایی از این دلایل هستند.
گروهی از اهلسنت از جمله ابنتیمیه، محمد بن عبدالوهاب و عبدالعزیز بنباز، اعتقاد به شفاعت، و توسل به پیامبران و اولیای الهی پس از مرگ آنان را از نشانههای شرک و عدم باور به توحید عبادی دانستهاند. شیعیان با اتکا به آیات قرآن کریم، این ادعا را نادرست میخوانند؛ با این استدلال که مسلمانان برخلاف بتپرستان، پیامبر را ربّ و زمامدار هستی نمیدانند و قصدشان از تکریم پیامبران و اولیای الهی، تقرب جستن به پروردگار از طریق آنهاست.