دین درحالی که مارا از ساده لوحی وحماقت برحذر داشته ، مارا به خوش گمانی نیز دعوت کرده است ! درپاسخ به سؤال شما مواردی را متذکر می شویم :
الف ) خوش بینی، نه ساده لوحی
هرگز مثبت اندیشی به معنای ساده اندیشی و ساده لوحی نیست. باید میان این دو مقوله تفاوت قائل شد. ساده لوحی برپایه بی مسئولیتی است، برخلاف خوش بینی که آگاهانه و مسئولانه است. مومن در عین حال که به دیگران حسن ظن دارد، زیرک و باهوش و حساس نیز است تا هیچ کس از او سوءاستفاده ننماید؛ لذا اسلام به هوشیاری در انتخاب شریک و سند نوشتن و گواه گرفتن در بسیاری از معاملات تاکید کرده است. جالب این که طولانی ترین آیه قرآن درباره ضرورت تنظیم قرارداد، همراه با شاهد گرفتن در هنگام داد و ستدهای مدت دار است. (بقره ۲۸۲)
اسلام، خوش گمانی بی جا را مردود دانسته است، که در ادامه به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم:
۱- خوش بینی در شرایط نامساعد:
امام علی علیه السلام می فرماید:هرگاه خوبی بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسی به دیگری گمان بد برد، در حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده، ستم کار است و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسی به دیگری خوش گمان باشد، خود را فریب داده است. (نهج البلاغه قصار ۱۱۴) اسماعیل، فرزند امام صادق علیه السلام می خواست مال خود را در اختیار مردی از قریش قرار دهد که برای تجارت عازم یمن بود. بدین منظور با پدرش مشورت کرد، حضرت فرمود: آیا تو نمی دانی که این شخص شراب خوار است؟ اسماعیل گفت: مردم چنین می گویند. امام علیه السلام فرمود: فرزندم! به او اعتماد مکن و مالت را به او مسپار. اسماعیل اندرز پدر را نادیده گرفت و مالش را به او داد. آن مرد به یمن رفت و اموال اسماعیل را تلف کرد و به وی هیچ نداد.
در موسم حج، اسماعیل همراه با امام علیه السلام مشغول طواف بود و دعا می کرد تا خداوند مالش را به او برگرداند. آن حضرت به او رسید و دست مبارکش را بر پشت وی گذاشت و فرمود: فرزندم، به خدا سوگند! که تو را بر خدا حقی نیست و در برابر مالی که از تو تلف شده است، اجری نخواهد بود؛ زیرا به شراب خوار اعتماد کردی. قرآن می فرماید: اموالتان را به افراد کم خرد نسپارید. (نساء ۵) کدام شخص کم خرد از شارب الخمر سفیه تر است؟ هرگاه دسته ای از مومنان نزد تو شهادت دادند آنها را تصدیق کن و شراب خوار را (با خوش بینی بی جا) امین خود قرار مده.(وسائل الشیعه ج۱۳، ص۲۳۰)
۲- خوش گمانی در مورد دشمن:
امام علی علیه السلام می فرماید: هنگامی که با دشمنت پیمان صلح بستی کاملا از او برحذر باش؛ زیرا دشمن گاه نزدیک می شود تا طرف مقابل را غافل گیر کند. پس در چنین شرایطی احتیاط را از دست مده و حسن ظن خویش را متهم ساز. (نهج البلاغه، نامه ۵۳)
۳- ساده اندیشی در انتخاب کارگزاران:
دین مبین اسلام بر لزوم رعایت احتیاط در گزینش افراد برای پست های کلیدی تاکید کرده است. امام علی علیه السلام به مالک اشتر می فرماید:در انتخاب منشیان، هرگز به زیرکی و خوش بینی خود تکیه مکن، زیرا مردان زرنگ طریقه جلب نظر و خوش بینی زمام داران را با ظاهرسازی و تظاهر به خوش خدمتی، خوب می دانند.
ب ) بدگمانی
بدگمانی، نوعی بیماری فکری و اخلاقی است که به شکل منفی در فرد، کسی یا چیزی ایجاد می شود. فرد بدگمان و بدبین کسی است که برداشت های ذهنی خود را از دیگران بر وجه زشت و نادرست حمل کند، در حالی که حمل بر وجه شایسته نیز وجود دارد.
۱- سفارش قرآن و اهل بیت علیهم السلام به پرهیز از بدگمانی
بدگمانی، از بدبینی و افکار منفی فرد سرچشمه می گیرد و پی آمدهای ویرانگری برجای می گذارد، ازاین رهگذر، در قرآن کریم و روایت های اهل بیت علیهم السلام آشکارا مسلمانان از بدگمانی برحذر داشته شده اند، چنان که خداوند در قرآن کریم می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ. (حجرات: ۱۲)ای اهل ایمان، از بسیاری از گمان ها دوری کنید که برخی گمان ها معصیت است.
پیامبر اسلام نیز فرمود:«اِنَّ اللّه َ تعالی حَرَّمَ مِنَ المُسْلِمِ دَمُه و مالُه و اَنْ یُظَّنَ به ظَنَّ السّوءِ.»خداوند خون و مال و بدگمان شدن به مسلمان را حرام کرده است.
از امام صادق علیه السلام نیز در این باره روایت می کنند: اِنَّ المومنَ اَخُ المُؤمِنِ لا یَشْتِمُهُ و لا یَحْرِمُه و لا یَسی ءُ به الظَّنّ.مؤمن برادر مؤمن است. او را دشنام نمی دهد، محروم نمی کند و به او بدگمان نمی شود.
بدگمانی بیجا بسان بیماری عفونی است که اگر به موقع درمان نشود، عفونت ناشی از آن، سراسر بدن را فرامی گیرد، اعضای او را از کار می اندازد و به نابودی می کشاند. گاهی انسان بدگمان، به همه چیز و همه کس بدگمان و منفی نگر می شود. این گونه بدگمانی می تواند، پی آمدهای زیان بار اجتماعی نیز به همراه داشته باشد. به گواهی پرونده های موجود در حوزه های قضایی و مراجع انتظامی و نیز به گفته روان شناسان، در بسیاری از اقدام های جنایی و قتل ها، ردپای بدگمانی به طور آشکار به چشم می خورد.
دین مقدس اسلام، اصل را در رفتار با مردم، بر خوش گمانی قرار داده است؛ زیرا بدگمانی بیجا درباره دیگران، نوعی تحقیر شخصیت آنهاست و به پیوندهای اجتماعی نیز آسیب جدی می زند.
۲- ریشه های بدگمانی
۱. وسوسه شیطان
شیطان، دشمن قسم خورده و آشکار انسان است که خداوند در قرآن بارها به دوری از آن و گفته های او تأکید کرده و از انسان ها خواسته است، فریب شیطان را نخورند. همو که بندگان خدا را از بندگی باز می دارد و گناهان آنان را زینت می دهد تا متوجه زشتی آن نگردند. یکی از کارهای شیطان، بدگمان ساختن مردم به یکدیگر است. شخص بدگمان بر اثر زینت دهی های شیطان گاهی فریب می خورد، از بدگمانی خود حمایت می کند و خود را زرنگ تر و باهوش تر از دیگران می شمارد. این گونه افراد، به دلیل و برهان های باطل خود یقین می یابند و ارشادگران خود را حسود و بدخواه می پندارند. بی گمان بدگمانی هایی که ریشه در وسوسه شیطان دارد، جز پیامدهای منفی و زیان های آشکار، چیز دیگری در پی نخواهد داشت.
۲. شایعه
یکی از ریشه های بدگمانی به افراد، شایعه پراکنی بر ضد آنهاست.یکی از نمونه های این کار ناپسند، در قرآن کریم در داستان «اِفْک» آمده است:
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُم مَا لَیْسَ لَکُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَهُوَ عِندَ اللّه ِ عَظِیمٌ (نور: ۱۵)
آن گاه که آن [بهتان] را از زبان یکدیگر می گرفتید و با زبان های خود چیزی را که به آن علم نداشتید، (از روی بدگمانی) می گفتید و این کار را ساده می پنداشتید. حال آنکه نزد خدا بس بزرگ بوده است.
داستان از این قرار است که: منافقان به یکی از همسران پیامبراعظم صلی الله علیه و آله تهمت بی عفتی زدند و شایعه ای ساختند و در مدینه پخش کردند. در نتیجه، عده ای از مسلمانان از این شایعه تأثیر گرفتند و به همسر پیامبر بدگمان شدند. این امر بر پیامبر گران آمد تا اینکه آیه ای نازل شد و منافقان و توطئه گران را رسوا و آنان را که این شایعه را پذیرفته بودند، سرزنش کرد.
پیام: تنها افراد زودباور و شتاب زده، با پذیرفتن شایعه، به دیگران بدگمان می شوند.
۳. هم نشینی با بدان
انسان، خواه ناخواه از هم نشین خود اثر می پذیرد. از این رهگذر، در آموزه های دینی دستورهای فراوانی درباره هم نشینی با خوبان و پرهیز از هم نشینی با بدان آمده است. برای نمونه، از حضرت علی علیه السلام درباره یکی از زیان های هم نشینی با اهل شر آمده است: مُجالَسَةُ الاَْشْرارِ تُوْرِثُ سوءَ الظَّنِّ بِالاَخْیار.هم نشینی با بدان، سبب بدگمانی به خوبان می شود.
از امام صادق علیه السلام نیز نقل است که فرمود:مَنْ جالسَ اهلَ الرَّیْبِ فَهُوَ مُریبٌ.کسی که با اهل شک و گمان بد هم نشینی کند، از آنها می شود.
۴. ترس و ضعف نفس
افکار و خیال های باطل، در افراد ترسو بیش از دیگران پرورش می یابد. از نگاه این گونه افراد، برخی امور سطحی و بی اهمیت؛ بزرگ و خطرناک جلوه می کند و عامل بدگمانی در آنان می شود. برای نمونه، شخص ترسو گاه گمان می کند، دیگران برای نابودی یا به ضرر او نقشه می کشند؛ می خواهند او را فریب دهند، اموالش را ببرند، از او بدگویی کنند. در واقع، عامل همه این گمان های ناروا و بی دلیل، چیزی نیست، جز ضعف نفس و ترس که او برای دفاع از خویشتن، به این بدگمانی های موهوم دست می آویزد. در نتیجه، به کارهای ناشایست اقدام می کند. چه زیبا فرموده است امیر مؤمنان علی علیه السلام که:
مَن لَمْ یَحْسُنْ ظَنُّهُ اِسْتَوْحَشَ مِنْ کُلِّ اَحَدٍ.کسی که گمانش نیکو نباشد (بدگمان باشد)، از هر کسی وحشت می کند. از این رو، یکی از ریشه های بدگمانی، ترس و وحشت از دیگران است.
۶. بخل ورزیدن
بخل، پی آمدهای منفی بسیاری دارد. یکی از آنها بدگمانی به خداوند است که از بدترین نوع بدگمانی ها به شمار می آید. بخیل، می پندارد که با احسان و کمک به نیازمندان، روزی اش قطع می شود. این کار او، بدگمانی به خدای رزاق و روزی دهنده جهانیان است. علی علیه السلام می فرماید: «البُخلُ بِالموجودِ سوءُ الظَّنِ بالمعبود؛ بخل ورزیدن به آنچه [و در دست انسان است [بدگمانی به خداوند است».
۷. دو رویی و نفاق
دو رویی و نفاق، یکی دیگر از عوامل بد گمانی انسان ها به یکدیگر است. فرد دورو دیگران را نیز مثل خود می پندارد. در نتیجه، همیشه در شک و تردید به سر می بردو به دیگران بد گمان است. افزون بر این، نفاق نه تنها سبب بدگمانی منافق به دیگران می شود، مردم را نیز به یکدیگر بدگمان می سازد. برخی از مردم سخنان منافقان را به راحتی باور می کنند و به اشخاص پاک و بی گناه بدگمان می شوند. علی علیه السلام می فرماید: «کُلُّ الْمُنافِقِ مُریبٌ؛ هر منافقی بدگمان است».
مرا شیخ دانای مرشد شهاب دو اندرز فرمود بر روی آب //یکی اینکه بر نفس، خوش بین مباش دگر اینکه بر غیر، بدبین مباش سعدی
۳- پی آمدهای بد گمانی
بدگمانی، پی آمدهای زیان بار اخروی و دنیوی در زندگی فردی و جمعی به همراه دارد. این حالت منفی روحی، امنیت و آرامش را از فرد می گیرد، سبب گوشه گیری و تنهایی او می شود و اعتماد به نفس و آرامش روانی او را بر هم می زند.
پی آمدهای منفی بدگمانی، تنها متوجه خود فرد نیست، بلکه جامعه را نیز دربردارد و این مسئله، نظام اجتماعی و خانوادگی را آشفته می سازد. برخی از مهم ترین آثار اجتماعی بد گمانی، عبارتند است از: سلب امنیت و آرامش از خانواده و جامعه، رواج بی اعتمادی در جامعه، کم رنگ شدن دوستی ها و محبت ها و تبدیل آن به دشمنی، رواج رذیلت های اخلاقی مانند غیبت، تهمت، عیب جویی، بغض و کینه، روی آوردن فقر و تنگ دستی و از میان بردن سلامت و امنیت روانی جامعه .
پیشوایان دین، بر پرهیز از بدگمانی و زشت و گناه شمردن آن، با در نظرداشتن پی آمدهای منفی آن، بسیار سفارش کرده اند. این ویژگی منفی روحی، آخرت فرد و روان و اخلاق او و سلامت جامعه را هدف قرار می دهد و پیوندهای اجتماعی را سست و آسیب پذیر می سازد.
https://www.porseman.com/article/%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%84%D9%88%D8%AD%D9%8A-%D9%88%D8%AE%D9%88%D8%B4-%D8%A8%D9%8A%D9%86%D9%8A/20191