چهل حدیث در رابطه با معاد ( جهان آخرت و قیامت )
1ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
لَيسَ بِمُؤمِنٍ مَن لَم يَهتَمَّ بِاِصلاحِ مَعادِهِ!
كسي كه در بند اصلاح معاد و آخرت خود نباشد، مؤمن نيست!(فهرست غرر، ص ٦)
٢ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اِنَّ اليَومَ عَمَلٌ و لاحِسابٌ وَغَداً حِسابٌ وَ لاعَمَلٌ.
امروز تنها عمل است بدون حسابرسي و فردا تنها حسابرسي است بدون عمل. (فهرست غرر، ص ٤)
٣ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
اِنَّما الدُّنيا مُنتَهي بَصَرِالأَعمي لايُبْصِرُ مِمّا وَراءَهَا شَيئاً، والبَصيرُ يُنفِذُها بَصَرُهُ وَ يَعلَمُ أَنَّ الدّارَ وَراءَها.
آدم کوردل عوالم ماوراء دنيا را نميبيند و زندگي دنيوي تنها نهايت ديدن او است اما آدم بينا و بصير آينده را با بصيرت خود مينگرد و ميداند که سراي حقيقي و جاودان وراي اين جهان است. (نهجالبلاغه، خطبة ١٣٣)
٤ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
شَرُّ النّاسِ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ وَ شرٌّ مِن ذلِكَ مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنيا غَيرهِ!
بدترين مردم آن كسي است که آخرت خود را به دنياي خود بفروشد و بدتر از او آن کسي است که آخرت خود را به دنياي ديگري بفروشد! (لئاليالاخبار، ج ٥، ص ٩٥)
٥ـ «امام جعفرصادق عليهالسلام»:
اِنَّ فيالقِيامَةِ خَمسينَ مَوقِفاً كُلّ مَوقِفٍ مِثلَ اَلفِ سَنَةٍ مَمّا تَعُدوُّنَ!
روز قيامت پنجاه منزلگاه و ايستگاه حسابرسي دارد كه هر منزلگاهي هزار سال به حساب سالهاي دنيا طول خواهد كشيد! (سفينه، ج ٢، ص ٤٥٥)
٦ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
لايَشغَلَنَّكَ عَنِ العَمَلِ لِلآخِرَةِ شُغلٌ فَاِنَّ المُدَّةَ قَصيرَةٌ!
(برحذر باش)! هيچچيز تو را از عمل آخرتت باز ندارد که فرصت کم است و مدّت کوتاه! (فهرست غرر، ص ٦)
٧ـ «مولي اميرالمؤمنين عليهالسلام»:
كُن فيِ الدُّنيا بِبَدنِكَ وَ فيِ الآخِرَةِ بِقَلبِكَ وَ عَمَلِكَ.
در دنيا (با مردم) با بدنت زندگي کن ولي (تمام) دل و فکر و عملت متوجه آخرتت باشد. (فهرست غرر، ص ٥)
٨ـ «امام زينالعابدين(عليهالسلام)»:
اَشَدُّ ساعاتِ ابنِ آدَمَ ثَلاثٌ: السّاعَةُ الّتي يُعايِنُ فيها مَلَكَ المَوتِ وَ السّاعَةَ الّتي يَقومُ فيها مِن قَبرِهِ وَالسّاعَةُ الّتي يَقِفُ فيها بَينَ يَدَيِ اللهِ تَباركَ وَ تَعالي.
سختترين ساعات بنيآدم در سه جا است: ساعتي که مَلَکالموت (حضرت عزرائيل(ع) ) را ميبيند و هنگامي که از قبر بيرون ميآيد و زماني در برابر خداي تبارک و تعالي (جهت محاکمه و دادرسي) قرار ميگيرد. (بحار، ج ٧، ص ١٠٥)
٩ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
وَالّذي بَعَثَني بالحقِّ لتَموُتُنَّ كَما تنامُونَ ولَتُبْعَثُنَ كَما تَستَيقِظونَ وَ ما بَعدَ المَوتِ اِلاّ جَنَّةٌ أَونارٌ.
قَسم به آن کس که مرا به حق فرستاده همان گونه که ميخوابيد همان گونه ميميريد و همانطور که بيدار ميشويد روز قيامت برانگيخته خواهيد شد و بعد از مردن، منزلگاهي جز بهشت يا جهنم نخواهد بود. (بحار، ج ٧، ص ٤٧)
١٠ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
يا عَلي! اَنَا اَوَّلُ مَن يَنفُضُ التُّرابَ عَن رَأسِهِ وَ اَنتَ مَعي ثُمَّ سائِرُ الخَلِق.
يا علي! من نخستين کسي هستم که (فرداي قيامت) خاک (قبر) را از سرش پاک ميکند و تو در کنار من خواهي بود سپس ساير خلقالله برانگيخته ميگردند. (بحار، ج ٧، ص ١٧٩)
١١ـ امام سجاد(ع):
فَتَنبُتُ اَجسادُ الخَلائِقِ كَما يَنبُتُ البَقلُ فَتَتَداني اَجزاؤُهُم الّتي صارَتْ تُراباً بَعضُها الي بَعضٍ بِقُدرَةِ العَزيزِ الحَميد.
در آن هنگام بدنهاي خلقالله همانند گياه که از زمين ميرويد (از خاك) روئيده ميشوند و اجزاي خاکشدة آنها به قدرت خداي حميد توانا با يکديگر آميخته شده به هم پيوند ميخورد. (لئاليالاخبار، ج ٥، ص ٦٠)
١٢ـ امام سجاد(ع):
لَو دُفِنَ في قَبرٍ واحِدٍ اَلفُ مَيِّتٍ و صارَلُحوُمُهمَ وَ اَجسادُهم تُراباً مُخْتَلِطَةً... لَم يَخَتَلِطْ تُرابُ مَيِّتٍ بِمَيِّتٍ آخَر.
در يك قبر اگر هزار ميّت دفن گردد و گوشت و بدن آنها با يکديگر مخلوط شود (در روز حشر قيامت) تماماً از هم جدا گشته و خاک و بدن هيچ يک با خاک ديگري آميخته نخواهد گرديد. (لئاليالاخبار، ج ٥، ص ٦٠)
١٣ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
يُحشَرُ النّاسُ عَلي نِيّاتِهِمِ يَوْمَ القِيامَةِ.
مردم در روز قيامت بر حسب نيّتها و اهداف باطنيشان محشور ميگردند. (مشکوةالانوار، ص ١٤٧)
١٤ـ «امام موسيكاظم(عليهالسلام)»:
لا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ القِيامَةِ حَتّي يُسْأَلَ عَن اَرَبع: عَنْ عُمِرَهِ فيما أَفْناهُ وَ شَبابِهِ فيما أَبْلاهُ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ أَيْنَ كَسَبَهُ وَ فيما أَنفَقَهُ؟ وَ عَنْ حُبِّنا اَهلَ البَيْتِ.
بنده در روز قيامت قدمي از قدم برنميدارد تا از چهار چيز از او بازخواست شود: عمر خود را در چه راهي به پايان رسانده، جوانيش را در كجا سپري نموده، مالش را از چه راهي به دست آورده و در كجا به مصرف رسانده؟ و ديگر از ولايت و محبت ما اهل بيت است. (بحار، ج ٧، ص ٢٨٩)
١٥ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
انّما يُداقُّ اللهُ العبادَ في الحِسابِ يَومَ القيامَةِ عَلي قَدرِ ما آتاهُم مِنَ العُقولِ في الدُّنيا.
خداوند بندگان را در روز قيامت به اندازة عقل و خردي که در دنيا به آنها عطا کرده دقت در حسابرسي آنان مينمايد. (بحار، ج ٧، ص ٢٦٧)
١٦ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
كُلُّكُم يُكَلِّمُ رَبَّهُ يَومَ القيامَةِ لَيسَ بَينَهُ و بَينَهُ تَرجُمانُ.
همة شما در روز قيامت با پروردگار خود مستقيماً سخن ميگوئيد و ميان خود و خدا واسطه و ميانجي نخواهد بود. (بحار، ج ٧، ص ١٨٣)
١٧ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
وَالدّوابُّ وَالطّيرُ وَ كلُّ شَيءٍ... فَيَبلُغُ مِن عَدلِ اللهِ يؤمَئِذٍ أَنْ يأخُذَ لِلجَمّاءِ مِنَ القَرناءِ.
روز قيامت خداوند همة آفريدهها را محشور ميکند: چهارپايان، جنبندگان، پرندگان و همهچيز... عدالت خدا در آن روز آنچنان است که داد حيوان بيشاخ را از حيوان شاخدار که آن را شاخ زده ميگيرد. (بحار، ج ٧، ص ٢٥٦)
١٨ـ «امام زينالعابدين(عليهالسلام)»:
وَ ذلِكَ يَومٌ لاتُقالُ فيهِ عَثْرَةٌ ولاتُؤخَذُ مِن اَحَدٍ فِديَةٌ وَ لاتُقْبلُ مِن أَحَدٍ مَعذِرَةٌ ولالِأَحَدٍ فيه مُستَقبَلُ تَوبةٍ.
روزي است که ديگر هيچگونه لغزشي قابل گذشت نيست، از هيچکس تاوان و فديه و عذرخواهي پذيرفته نميشود و احدي ديگر اميدي به (قبول) توبهاش نخواهد داشت. (بحار، ج ٧، ص ٦١)
١٩ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
ما مِنْ مَخلوقٍ يَومَ القيامَةِ اِلاّ وَيندَمُ وَ لكِن لايَنفَعُهُ النَّدامَةُ!
هيچ آفريدهاي نيست جز اينکه روز قيامت اظهار ندامت و پشيماني خواهد کرد. جايي که ديگر پشيماني اثر ندارد! (لئاليالأخبار، ج ٥، ص ٩١)
٢٠ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
كُلُّ شَيءٍ مِنَ الآخِرَةِ عَيانُهُ اَعظَمُ مِن سَماعِه!
هر چيز در آخرت (برعکس دنيا) ديدن آن به مراتب بزرگتر از شنيدن آن است! (بحار، ج ٨، ص ١٩١)
٢١ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اِنَّ المُتَكَبِّرينَ يُجعلونَ فيصُوَرِ الذَّرِّ يَتَواطَؤُهُمُ النّاسُ حَتَّي يَفرِغَ اللهُ مِنَ الحِسابِ!
در روز محشر متکبران به صورت ذرّاتي درميآيند که در زير پاهاي خلايق لگدکوب ميمانند تا زماني که خداوند از حساب (بندگان) فارغ گردد! (بحار، ج ٧، ص ٢١٦)
٢٢ـ «امام زينالعابدين(عليهالسلام)»:
وَ اللهِ لايَنفَعُكَ غَداً اِلاّ مقَدِمَةٌ تُقَدِّمُها مِن عَمَلٍ صالح.
به خدا قسم فرداي قيامت چيزي براي تو جز اعمال صالحهاي كه از پيش فرستادهاي سودي نخواهد داشت. (معاد از نظر روح و جسم، ج ٢، ص ٣٠٤)
٢٣ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اِنّ الأَرضَ لَتُخِبرُ يَومَ القيامَةِ لِكُلِّ ما عُمِلَ علي ظَهرِها.
زمين در روز قيامت هر عملي را که بر روي آن واقع شده گزارش خواهد داد. (معاد از نظر روح و جسم، ج ٢، ص ٥٦)
٢٤ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
أَخبرني الرُّوح الأَمينُ... فَما خَلَقَ اللهُ عَبداً مِن عِبادِهِ، مَلَكاً وَ لانَبِيّاً اِلاّ نادي: رَبِّ نَفسيِ نَفسي! وَ اَنتَ يا نبِّي اللهِ تُنادي: اُمَّتي اُمَّتي!
روحالأمين (جبرائيل) مرا خبر داد... روز قيامت (در آن محشر اعظم) خداوند هيچ مخلوقي از بندگانش و نه فرشته و نه پيامبري نيافريد مگر فرياد ميزند: پروردگارا! مرا درياب! مرا درياب! جز تو يا نبيالله که ندا سر ميدهي: پروردگارا! اُمّتم را اُمّتم را درياب! (بحار، ج ٧، ص ١٢٥)
٢٥ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
عَموُدُ الدّينِ الصَّلوةُ وَ هِيَ اَوَّلُ ما يُنظَرُ فيهِ مِنْ عَمَلِ بنيآدَمَ.
ستون دين نماز است و آن اوّلين عمل بنيآدم است که در روز قيامت بدان رسيدگي ميشود. (لئاليالأخبار، ج ٤، ص ٨)
٢٦ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اَوَّلُ ما يَحكُمُ اللهُ تعالي فيه يَومَ القِيامَةِ اَلدِّماءُ!
نخستين اموري که در روز قيامت خداوند متعال دربارة آن قضاوت ميكند خونهاي به ناحق ريخته شده است! (ثواب و عقابالاعمال، ص ٦٣٤)
٢٧ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
ثلاثةُ مَواطِنَ لايذكُرُ (فيها) اَحَدٌ اَحَداً! عِندَالميزانِ وَ عِندَالصِّراطِ و عِندَ الصُّحُفِ.
سه جايگاه (هولناک) است که هيچکس به هيچکس نيست! پاي سنجش و ميزان، در نزد پل صراط، و هنگام دريافت نامة اعمال. (تفسير برهان رحلي، ج ٤، ص ٤٢)
٢٨ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اَوّلُ ما يُوضَعُ في الميزانِ اَلخُلقُ الحَسَنُ.
اول چيزي که روز قيامت در ترازوي اعمال گذاشته ميشود اخلاق نيکو است. (ترازوي اعمال با سنجش اخلاق نيکو آغاز ميشود) (مواعظ عدديه، ص ٥)
٢٩ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اِنَّ اَوّلَ ما يُبدأُ بِهِ يَومَ القيامَةِ صَدَقَةُ الماء.
نخستين پاداشي که در روز قيامت بدان رسيدگي ميشود صدقة آب دادن (سيراب کردن ديگران) است. (سفينه، ج ٢، ص ٥٥٩)
٣٠ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
الصراطُ أَدَقُّ مِنَ الشَّعِروَ أَحَدُّ مِنَ السَّيفِ وَ أَظْلَمُ مِنَ اللَّيلِ!
پل «صراط» از مو باريکتر از شمشير برندهتر و از شب تار ظلمانيتر است! (علماليقين، ص ٩٦٩)
٣١ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اذا كانَ يَومُ القِيامَةِ وَ نُصِبَ الصّراطُ عَلي جَهنَّم لَمْ يَجُزْ عَلَيه الاّمَن كانَ مَعَهُ جَوازٌ فيهِ وِلايةُ عَلِّي بن ابيِ طالبٍ عليهالسلام.
زماني که روز قيامت برپا ميشود و پل صراط بر روي جهنم نصب ميگردد هيچکس حق عبور از آن را نخواهد داشت جز کسي که برگ عبوري که در آن ولايت علي بن ابيطالب(عليهالسلام) ثبت شده به همراه خود داشته باشد. (بحار، ج ٨، ص ٦٨)
٣٢ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
وَ اللهِ لَنشفَعَنَّ فيالمُذْنِبينَ مِن شيعَتِنا حَتّي يَقولَ اَعداؤُنا... فَما لَنا مِن شافعينَ وَلا صديقٍ حميم!
به خدا قسم در آن روز گنهکاران شيعيانمان را شفاعت خواهيم کرد آنچنان که دشمنان ما خواهند گفت ما (چرا) نه شفاعتکنندهاي داريم و نه دوست صميمي (که به داد ما برسدِ!) (لئاليالأخبار، ج ٤، ص ٣٢١)
٣٣ـ «مولي اميرالمؤمنين(عليهالسلام)»:
فلا اَزالُ واقفاً عَليَ الصراّطِ أدعو وَ أَقولُ: ربِّ سَلِّمْ شيعتي وَ مُحِبّيَّ وَ اَنصاري وَ مَن تَولاّني في دارالدُّنيا.
من در آن روز، استوار بر صراط ايستادهام و خدا را ميخوانم: پروردگارا شيعيان و دوستداران و ياورانم و هر کس در دار دنيا ولايتم را پذيرفته است او را سالم و ثابتقدم بدار. (بحار، ج ٨، ص ٣٩)
٣٤ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
اذا قمتُ المَقامَ المَحمودَ تَشفَّعتُ في اَصحابِ الكَبائِر مِن اُمّتي فَيُشفِّعَني اللهُ فيهم. وَ الله لاتَشَفَّعتُ فيمَن آذي ذُرِّيّتي.
زماني که به «مقام والاي محمود» دست يافتم گنهکاران کبيرة امتم را شفاعت خواهم کرد خداوند هم شفاعتم را خواهد پذيرفت. (اما) به خدا قسم شفاعتم به کساني که ذريه و اهلبيت مرا اذيت و آزار کردهاند هرگز نخواهد رسيد. (بحار، ج ٨، ص ٣٧)
٣٥ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
وَ اَنتَ يا عليُّ و شيعَتُكَ الفائِزونَ يَومَ القِيامَةِ. اِنَّ شيعَتَكَ يَرِدُونَ عَليَّ الحَوضَ بيضٌ وُجُوهُمُ.
تو يا علي و شيعيان تو هستند که در روز قيامت کامياب و رستگار خواهيد بود. شيعيان تو با چهرههاي سفيد و درخشان در کنار حوض کوثر بر من وارد خواهند شد. (لئاليالأخبار، ج ٤، ص ٣٠٣)
٣٦ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
اِنّ اَهلَ الجَنَّةِ يَحيَونَ فلايَموتونَ اَبداً... وَيَفرَحُونَ فَلايَحزَنُونَ اَبَداً... وَ يُكرَمُونَ فَلايُهانُون اَبَداً... يأَتيهُم التَّحيَّةُ وَ السَّلامْ مِنَ اللهِ اَبَداً.
بهشتيان هميشه زندهاند و هرگز نميميرند... هميشه شادان و هرگز محزون نميشوند... آنها براي هميشه عزيز و گرامي داشته ميشوند و هرگز تحقير و خوار نميگردند و سلام و تحيّت خداوند براي هميشه نثارشان باد. (بحار، ج ٨، ص ٢٢٠)
٣٧ـ «پيامبر گرامي اسلام صليالله عليه و آله و سلم»:
انَّ الله تَعالي يَقولُ: أَعْدَدْتُ لِعبادِيَ الصّالحين مالاعينٌ رَأتْ وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لاخَطَرَ عَلي قَلبِ بَشرٍ!
خداوند متعال ميفرمايد: براي بندگان صالح و شايستة خود جايي در بهشت آماده کردهام که نه چشمي آن را ديده و نه گوشي شنيده و نه بر قلب بشري خطور کرده است! (بحار، ج ٨، ص ٩٣)
٣٨ـ «امام جعفرصادق(عليهالسلام)»:
اِنّ اَهلَ جَهنَّمَ اذا دَخلوها هَوَوا فيها مسيرهَ سبعينَ عاماً (فَتَضْرِبُهُم زَفيرُها) فَاِذا بلغوا اعلاها قُمِعوا بِمقامِعَ مِن الحَديدِ وَ أُعيدوا في دَرَكِها!
اهل جهنم وقتي در آن سرنگون ميشوند هفتاد سال با شتاب طول ميکشد تا به قعر آن برسند. دو مرتبه زفير جهنم آنها را به بالا پرتاب ميکند در آنجا هم گرزهاي آهنين بر آنها ميکوبند و ديگر بار به همان ترتيب به قعر درک جهنم شتاب ميکنند (و همينطور براي هميشه گونههاي عذابها را خواهند چشيد. خداوند ما و تمام شيعيان را از جهنم و عذاب غضبش ايمن و مصون بدارد). (لئاليالأخبار، ج ٥، ص ١٥٢)
٣٩ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
اِنَّ اَهلَ النّارِ يَتعاوُون فيها كما يَتعاوَي الكِلابُ وَ الذّئابُ.
جهنميان از شدت درد و سوزش عذاب، همانند سگان و گرگان مرتّب زوزه ميکشند. (بحار، ج ٨، ص ٢٨١)
٤٠ـ «امام محمدباقر(عليهالسلام)»:
اذا دَخَلَ اَهلُ الجَنَّةِ الجَنَّةَ وَ اهلُ النّارِ النّارَ جيءَ بالمَوتِ فَيُذبَحُ كَالکبشِ ثُمَّ يُقالُ: خُلودٌ فلاموتَ ابداً.
زماني که بهشتيان وارد بهشت و جهنميان وارد جهنم شدند مرگ را ميآورند و آن را مانند گوسفند ذبح ميكنند و آنگاه گفته ميشود براي هميشه مخلّد و جاويدان (بمانيد) و ديگر هرگز مرگ نخواهيد داشت. (بحار، ج ٨، ص ٣٤٧)
منبع: شکوفه های حکمت
http://hedayatgar.ir/fa/news/209/