بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
نشانه ها و عوامل ایجاد غفلت و راهبردها و راهکارها و عوامل پیشگیری و درمان غفلت از اصول و مبانی اعتقادات دینی
چکیده
غفلت در دین و وظائف دینی و هر وضعیتی که موجب شود انسان از توجه به اصول و مبانی دین خداوند غافل شود، در اثرعواملی بوجود می آید که متاسفانه منجر به تاثیرات مخربی در زندگی دنیوی و اخروی انسانها می گردد و راههای اصلاح و درمان آن نیاز به تحقیق و مطالعاتی و رشد و آگاهیها نسبت به دین و مسائل مربوط به وضعیت غفلت دارد، که در اینجا به تعدادی از نشانه ها و عواملی که موجب پدیدآمدن غفلت از اصول و مبانی دین می شود و راهبردها و راهکارهای عواملی که موجب پیشگیری و درمان غفلت می شود، اشاره می شود. وضعیتی که در عین توجه به مسائل اصول و مبانی یا حقایق یا وظائف مشغول مسئلۀ دیگری انشان می شود، در اصطلاح غافل شدن و غفلت می گویند مانند وقتی فردی دارد رانندگی می کند و دستان و یا فکرش به مسئله دیگر مشغول می شود و رانندگیش دچار خطا و مشکل می گردد، یعنی از اصل کار رانندگیش باز داشته می شود و موجب وارد شدن صدمه ای به خود و یا دیگران می گردد.
مقدمه
غفلت در متون کتابهای دینی دارای نشانه ها و علل و راههای درمان می باشد، که در اینجا با بهره مندی از نظریا ت کتاب آسمانی آیات خداوند و همچنین نظریات رهنمودهای معصومین سلام الله علیهم به مسائل آن پرداخته می شود و در اخر راهبردها و راهکارهای متناسبی ارائه می گردد.
به همین دلیل علمای اخلاق، بحثهای وسیعی درباره «غفلت» و ذکر و بیداری (که نقطه مقابل آن است) در کتابهای خود آوردهاند و از عواملی که میتواند پردههای «غفلت» را کنار زند و انسان را از خواب «غفلت» بیدار کند، بحث نمودهاند." [1]
با این مقدمه، به قرآن مجیدو روایاتی مراجعه میکنیم و اهمیتی را که این کتاب بزرگ آسمانی بر این امر قائل شده، در آیات و روایات زیر مورد بررسی قرار میدهیم:
نشانه ها و عوامل و آثار غفلت و راهبردها وعوامل نجات از غفلت
نشانه های غفلت در اعضای بدن
- عدم استفاده مناسب و خداپسندانه از نعمتهای عقل قلب و و چشم و گوش منجر به غفلت می گردد. نظریه رهنمود کتاب قرآن در سوره اعراف، آیه صدوهفتادونه، و نظریه رهنمود امام علی سلام الله علیه درعبارتهای "(و لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لایبصرون بها و لهم آذان لایسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون؛ به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم، آنها دلها (عقلها) یی دارند که که با آن (اندیشه نمیکنند ) و نمیفهمند و چشمانی که با آن نمیبینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپاینند، بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند."[2] حضرت امام علی سلام الله علیه: مَا لِی أَرَاكُمْ أَشْبَاحاً بِلَا أَرْوَاحٍ وَ أَرْوَاحاً بِلَا أَشْبَاحٍ وَ نُسَّاكاً بِلَا صَلَاحٍ وَ تُجَّاراً بِلَا أَرْبَاحٍ وَ أَیْقَاظاً نُوَّماً وَ شُهُوداً غُیَّباً وَ نَاظِرَةً عَمْیَاءَ وَ سَامِعَةً صَمَّاءَ وَ نَاطِقَةً بَكْمَاء.چه شده كه شما را پيكرهايى بىجان، جانهايى بىپيكر، عابدانى بىصلاح، تاجرانى بىسود، بيدارانى خواب، حاضرانى غايب، ناظرانى كور، شنوندگانى كر، و گويندگانى لال».[3])"، دلالت دارد بر اینکه 1-1- غفلت عبارت است، وضعیتی که انسانها و جنیان از آنچه قلبهایشان، گواهی می دهد درک ندارند و نمی فهمند و متوجه نمی شوند و یا اهمیّت نمی دهند و نسبت به آن مسئله غافلند. 2-1-- وضعیتی که انسانها و جنیان چشمهایشان با بصیرت و تیزبینی و دقت و درک لازم مسائل را نمی بینند. 3-1- گوشهائی که با اینکه می شنوند ولی با صدا بگونه ای رفتار می نمایند مثل اینکه که صداها را نمی شنوند و متوجه نمی شنوند. 4-1- نظریه نشانه های غفلت را اینگونه بیان می نماید: انسانهائی که با قلبهایشان نمی فهمند و با چشمانشان بصیرت ندارند و با گوشهایشان نمی شنوند، اینها غافلانند و همطراز چهارپایان بلکه گمراهتر هستند و در دنیای دیگر اینها جایگاهشان در جهنم است. 5-1- باید عبادتها و زندگی انسانها در غفلت نباشد و باید بیشتر به معنویت و حضور قلب و ذهن و هوشیاری و توجه به معانی توجه لازم را داشته باشند.
بی ایمانی به اصول و مبانی اعتقادات دینی و تکذیب آیات خداوند
- بی ایمانی به اصول و مبانی اعتقادات اسلامی و تکذیب آیات خداوند از جمله عوامل غفلت می باشد. نظریه رهنمودِ قرآن، سوره یونس، آیه هفت و هشت عبارت "( ان الذین لایرجون لقائنا و رضوا بالحیاة الدنیا و اطمانوا بها و الذین هم عن آیاتنا غافلون اولئک ماواهم النار بما کانوا یکسبون؛ آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز)، ندارند و به زندگی دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند و آنها که از آیات ما غافلند (همه) آنها جایگاهشان آتش است، به خاطر کارهایی که انجام میدادند.)[4]، دلالت دارد بر اینکه 1- 2- خداوند از انسان مراتب بالاتر از مشغولیات به زندگی دنیا انتظار دارد. 2-2- از جمله عوامل غفلت عبارت است از: انسانهائی که به مسائل غیب و ملاقات خداوند و معاد ایمان ندارند و همچنین به زندگی دنیا راضی هستند و نسبت به مسائل آن حریص هستند و تکیه گاهشان دنیاست و از خداوند غافل می شوند. 3- 2- نتیجه غفلت محروم شدن از معانی عالی مانند ملاقات با خداوند و حقیقت معاد وقیامت در آینده دنیای کنونی و عدم بندگی خداوند و گرفتار نمودن خود به آتش جهنم در آخرت می باشد. 4-2- از جمله عوامل عدم غفلت توجه به معانی عالی مانند ملاقات خداوند و توجه به بندگی نمودنِ خداوند و توکل به خداوند و پرهیز نمودن از گرفتار بودن به دنیا و پرهیز نمودن از طمع ورزی و پرهیز از تکیه به دنیای فانی نمودن، می باشد.
اندیشه نمودن در رابطه با اصول و مبانی اعتقادی و آثار و سرانجام و عاقبت غفلت
- اندیشه نمودن در مورد معاد و برانگیختن انسانها حقیقتی هست که بوقوع می پیوندد و سرانجام و عاقبت کفر و غفلت و بی ایمانی به اصول و مبانی اعتقادات اسلامی عذاب الهی می باشد. نظریه رهنمودِ قرآن سوره انبیاء، آیه نودوهفت، قران، سوره حدید، آیه هفده عبارتهای"( واقترب الوعد الحق فاذا هی شاخصة ابصار الذین کفروا یا ویلنا قد کنا فی غفلة من هذا بل کنآ ظالمین؛ و وعده حق(قیامت) نزدیک میشود، در آن هنگام چشمهای کافران از وحشت، از حرکت باز میماند، (میگویند) ای وای! بر ما که از این (جریان) در غفلت بودیم؛ بلکه ما ستمکار بودیم.[5] اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ. بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می کند! ما آیات (خود) را برای شما بیان کردیم، شاید اندیشه کنید.)[6]"، دلالت دارد بر اینکه 1-3- از علل غفلت عبارت است از بی اطلاعی و ناآگاهی و عدم باورو یقین و عدم رشد یافتگیِ دانش و عقل و فضیلت و دریافت حقایق می باشد. 2-3- کفر و تردید بر اثر نا آگاهی و عدم باور و یقین نسبت به مسئله پیش می آید. 3-3- حتّی کافران وقتی به یقین نتیجۀ غفلت خویش و در نتیجه ستمکاری که نسبت به خود داشته اند را می بینند در آن هنگام از حر کت باز می مانند و میگویند: ای وای! بر ما که از این (جریان) در غفلت بودیم؛ بلکه ما ستمکار بودیم. 3-3- نتیجۀ غفلت ستمگری در دنیا و آخرت بر خود و دیگران و در نتیجه در آخرت آتش جهنم می باشد. 4-3- همینطور که خداوند زمین را پس از مرگ زنده می کند، انسانها هم پس از مرگ زنده می شوند. 5-3- از عوامل غفلت می تواند ناباوری بر اثر نا آگاهی و عدم اعتماد و روشن نبودن مسائل بر افراد و کارهای روزمره و گرفتاریهای دنیا می باشد و عامل پیشگیری از غفلت تفکر در رابطه با کارهای خداوند و اعتقادات دینی می باشد.
توجه به یاد خدا و همنشینی با ذاکران و پرهیز در افراط به علائق دنیوی و هوای نفسانی
- توجه به عوامل پیشگیری از غفلت ضروریست و همنشینی با افرادی که مومنین واقعی هستند و به یاد خداوند هستند به ذکر خداوند می پردازند و پرهیز از مشغول شدن به زرو زیور دنیا و پرهیز از پیروی از هواهای نفسانی و افراط نورزیدن در امور لازمه نجات از غفلت می باشد. نظریه رهنمودِ قرآن، سوره کهف، آیه بیست و هشت، و کتاب قرآن، سورۀ منافقون، آیۀ نه. قرآن، سورۀ اعراف، آیۀ دویست و پنج، در عبارتهای "( واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداة والعشی یریدون وجهه ولا تعد عیناک عنهم ترید زینة الحیاة الدنیا ولا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هواه وکان امره فرطا؛ با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، و تنها رضای او را میطلبند! و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم، اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است.[7] أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَاتُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَ لِكَ فَأُوْلئِكَ هُمُ الْخَاسِرُون اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اموال و اولادتان شما را از ياد خدا غافل نسازد، و كسانى كه چنين كنند، آنان همان زيانكارانند.[8] وَ اذْکُرْ رَبَّکَ في نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلينَ. پروردگارت را در دل خود از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن و از غافلان مباش. [9])" دلالت دارد بر اینکه 1- 4- انسانها برای اینکه از یاد خداوند غافل نشوند باید با افرادی ارتباط و همنشینی داشته باشند که ذکر پروردگار خود را در صبح و عصر ( در وقتهای مختلف)، می گویند و از خداوند خالق هستی یاد می کنند. 2- 4- از جمله علتهای غفلت عبارت است از: یاد نکردن خداوند و همنشینی با کسانی که خداوند را در وقتهای مختلف یاد نمی نمایند و انسانهائی که مشغول زیورهای دنیا هستند و انسانهائی که از هوای نفس پیروی می نمایند و به رضایتمندی خداوند عمل نمی نمایند و در کارهایشان افراط می نمایند. 3-4- عوامل مؤثر در پرهیز از غفلت و هوشیار بودن عبارت است از: 1- به یاد خداوند بودن و گفتن ذکر خداوند 2- همنشینی با انسانهائی که به یاد خداوند هستند و در صبح و عصر ذکر خداوند می گویند. 3- پرهیز از مشغول و سرگرم نبودن به زیورهای دنیا ( و آنچه که انسان را از توجه آگاهانه ودرست به مسائل و همچنین بندگی خداوند باز می دارد.) 4- پرهیز از پیروی از هواهای نفس ( پیروی از لذات و هوای نفس به ناصواب و عدم رضایتمندی خداوند و افراط نمودن) 5- پرهیز از افراط در کارها و اموری که به انسان مربوط می شود و موجب غفلت انسان از بندگی خداوند می شود.
سطحی نگری و عدم آینده نگری
- از جمله عوامل غفلت سطحی نگری و عدم درایت و آینده نگری به نتیجه و آثار کارها در دنیا و آخرت و قیامت می باشد. نظریه رهنمودِ قرآن، سوره روم، آیه هفت، در عبارت "( یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة هم غافلون؛ آنها فقط ظاهری از زندگی دنیا را میدانند و از آخرت ( و پایان کار) غافلند)[10]"، دلالت دارد بر اینکه 1-5- از عوامل غفلت عبارت است به سطحی نگری و تحلیل سطحی و ضعیف و بی توجهی به عاقبت و نتیجه کارها و بی توجهی به آخرت و قیامت و محاسبه اعمال و دنیای پیش رو. 2-5- عوامل پرهیز از غفلت توجه به ژرف نگری در رابطه با مسائل دنیا و آخرت و آینده نگر بودن و عاقلانه عمل نمودن و توجه به عاقبت کارها و آخرت دنیا توجه به رهنمودها و معارف الهی.
تکبر و استکبار و حاکمیت به ظلم
6- غفلت از اصول و مبانی اعتقادات دین منجر به غفلت از به یاد خداوند بودن و خود را در محضر خدا دیدن در نتیجه استکبار و ظلم و فاصله از راه هدایت و رشد به تعالی و کمالات می گردد. نظریه رهنمودِ قرآن سوره اعراف، آیه صدوچهل وشش، عبارت"( سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ. من آنان را که در زمین به ناحق کبر و بزرگ منشی کنند از آیات خود رو گردان و معرض خواهم ساخت، و اگر هر آیتی بینند به آن ایمان نیاورند و اگر راه رشد و هدایت یابند آن را نپیمایند و اگر راه جهل و گمراهی یابند آن را پیش گیرند. این (ضلالت آنها) بدین جهت است که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها غافل و معرض بودند. )[11]"، دلالت دارد بر اینکه 1-6- از جمله عوامل غفلت عبارت است از: رذالتها از جمله خودخواهیها و تاثیرگذاریهای مستکبرانۀ به ناحق و ظالمانه و لجبازیها و ایمان نیاوردن بی توجهی و تکذیب به آیات و نشانه های خداوند و نپیمودن راه رشد و هدایتی که بدان دست یافته اند و پیمودن راه جهل و گمراهی که بدان دست یافته اند. 2-6- از جمله عوامل پیشگیری و درمان غفلت پرهیز از رذالتها بخصوص پرهیز از رذیلت خودخواهی و استکبار و لجبازی با راه حق اصول و مبانی دین و پرهیز از تکذیب آیات خداوند و پیمودن راه رشد و تعالی و هدایت الهی.
تقوا و پرهیزکاری عامل پیشگیری و گرفتار شدن به غفلت از اصول و مبانی اعتقادات دین
7- تقوا و پرهیزکاری از جمله عوامل مهم به پیشگیری از غفلت از اصول و مبانی اعتقادات دین می باشد. نظریه رهنمود کتاب قرآن، سوره اعراف، آیه دویست و یک، در عبارت "(ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون؛ هنگامی که پرهیزگاران، گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند)[12]"، دلالت دارد بر اینکه 1-7- از جمله عوامل غفلت نورزیدن پرهیزکاری و تقوا و یاد خدا و بصیرت داشتن است که موجب می شود که انسانها دچار غفلت نشوند و به دام وسوسه های شیطانی گرفتار نگردند. 2-7- تقوا موجب بصیرت و دچار نشدن به غفلت و در نتیجه نجات انسانها در گرفتار نشدن از وسوسه های شیطان می باشد. 3-7- تقوا و بصیرت انسانها را از اسفل سافلین و مرتبه پست به اعلی علیین می رساند و موجب بهره مندی انسانها از مواهب الهی می گردد.
عاقبت غفلت و تکذیب آیات خداوند و انکار اصول و مبانی دین
8- سرانجام غفلت و تکذیب آیات خداوند عذاب و انتقام خداوند از کفر و انکار و تکذیب آیات خداوند می باشد. نظریه رهنمودِ کتاب قرآن، سوره اعراف، آیه صد و سی و شش در عبارت "( سوره فانتقمنا منهم فاغرقناهم فی الیم بانهم کذبوا بآیاتنا و کانوا عنها غافلین؛ سرانجام از آنها انتقام گرفتیم و آنان را در دریا غرق کردیم، زیرا آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند.)[13]" دلالت دارد بر اینکه 1-8- سرانجام غافلین به انتقام خداوند از غفلتشان می گردد، مانند فرعون و پیروان فرعون که دعوت حضرت موسی سلام الله علیه را به آیات توحید خداوند تکذیب نمودند و خداوند فرعون و پیروانش را در دریا غرق نمود. 2-8- عاقبت غفلت از آیات خداوند و تکذیب کنندگان آیات خداوند عذاب و انتقام خداوند می باشد.
کمک خواستن از یاری و هدایت و الطاف خداوند در همه حال ( هنگام سختی و آسایش و رفاه )
9- انسانها باید همواره از خداوند برای سعادتمندی خود کمک بخواهند و هم در مواقع اضطراری و سختی به یاد خداوند باشند و هم در زمان رفاه و آسایش به یاد خداوند باشند و از خداوند کمک بخواهند. نظریه رهنمودِ کتاب قرآن، سوره عنکبوت، آیه شصت و پنج، در عبارت "( فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین فلما نجاهم الی البر اذاهم یشرکون؛ هنگامی که سوار بر کشتی شوند، خدا را باخلاص میخوانند (و غیر او را فراموش میکنند)؛ اما هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک میشوند.)[14]، دلالت دارد بر اینکه 1-9- بعضی از انسانها به وقت سختی و بلا خداوند را یاد می کنند ولی همین که در آرامش و نجات قرار می گیرند، از یاد خداوند غفلت می ورزند. 2-9- انسانها باید در همه وقت خدا را یاد نمایند. 3-9- هدایت و پرورش تعلیم و تربیت انسانها و نگرش و اعتقادات انسانها در یاد نمودن خداوند، باید برای همۀ زمانها و حالات انسانها باشد.( چه در سختی و گرفتاری و چه درآرامش و رفاه )
غفلت از یاد خداوند مساوی است با تسلط شیطان بر انسان
10- از جمله نشانه ها و عوامل غفلت روی گردانی و غفلت انسان از یاد خداوند است که منجر به تسلط شیطان بر انسان و انحرافات از اصول و مبانی اعتقادات دین می شود. نظریه رهنمودِ کتاب قرآن، سوره زخرف، آیه سی و شش، در عبارت "( و من یعش عن ذکر الرحمان نقیض له شیطانا فهو له قرین؛ و هر کس از یاد خدا روی گردان شود، شیطان را به سراغ او میفرستیم؛ پس همواره قرین اوست.)[15]"، دلالت دارد بر اینکه 1-10- انسانها باید همواره به یاد خداوند باشند و خود را در محضر خداوند حاضر ببینند و به ذکر خداوند بپردازند. 2-10- در صورتی که انسانها از یاد خداوند غافل شوند، شیطان به طرف آنها آمده و همواره با آنها ست و آنها را به انحرافات می کشاند. 3-10- انسانها با غافل نشدن از یاد خداوند و قوی نگهداشتن توحید خود و ذکر یاد خداوند می توانند از گرفتار شدن به تسلط شیطان و دچار شدن به انحرافات پیشگیری نموده و از ایمان به اصول و مبانی اعتقادات دینی، خود را محافظت نمایند.
هوشیاری و بیداری در قیامت در مواجه شدن به نتیجه اعمال
11- عاقبت غفلت در دنیا و بیدار و آگاه و مؤمن نشدن در دنیا می باشد که اگر انسانها به خود نیایند و از غفلت در نیایند زمانی از غفلت در می آیند که خداوند به اجبار پردهها را در روز قیامت کنار می زند آن زمانی که برای جبران نمودن اعمال دیر شده است. نظریه رهنمود کتاب قرآن، سوره قاف، آیه بیست و دو، در عبارت"( لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطآئک فبصرک الیوم حدید؛ (به او خطاب میشود) تو از این صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملا تیزبین است.)[16]"، دلالت دارد بر اینکه 1-11- در روزقیامت پردهها کنار می رود و انسانها از غفلت بدر می آیند، اما دیر است و راهی برای برگشت در قیامت وجود ندارد. 2-11- باید عواملی را که موجب می شود انسان دچار غفلت نشود در محتوای تعلیم و تربیت و فرهنگ سازیها و برنامه های تبلیغی و انتقال مفاهیم تعالی زندگی به انسانها متناسب با سن در قالبهای مختلف یادآور شد، تا انسانها دچار زیان بزرگ نگردند و زمانی پردهها کنار نرود( روز قیامت)، که راهی برای برگشت نباشد.
عاقبت بی ایمانی و غفلت از اصول و مبانی اعتقادات دین
- انذار از عاقبت غفلت و روز حسرت در قیامت ( وقتی به یقین نتیجه کارشان را افراد بی ایمان می بینند از ایکه در قیامت بی ایمان به اصول و مبانی دینی بودند حسرت می خورند. نظریه رهنمود کتاب قران، سوره مریم، آیه سی و نه، در عبارت "(و انذرهم یوم الحسرة اذا قضی الامر و هم فی غفلة و هم لایؤمنون؛ آنان را از روز حسرت (روز رستاخیز که برای همه مایه تاسف است) بترسان، در آن هنگام که همه چیز پایان مییابد و آنها در غفلتند و ایمان نمیآوردند.)[17]"، دلالت دارد بر اینکه 1-12- زمانی که در قیامت انسانها از غفلت در می آیند ، متوجه اشتباه و غفلت خود در دنیا می شوند و بدین سبب انسانها به دلیل بی ایمانی به اعتقادات دینی و بهره مندی از اعتقادات دینی در دنیا حسرت می خورند. 2-12- بی ایمانی انسانها به اعتقادات دینی در دنیا، منجر به حسرت در قیامت و آخرت می گردد. 3-12- از جمله عوامل غفلت، بی ایمانی انسانها نسبت به اعتقادات دینی در دوران زندگیشان در دنیا می باشد. 4-12- از جمله عوامل بصیرت و هوشیاری و غفلت نورزیدن شناخت دین و ایمان و یقین به اعتقادات دینی می باشد.
تفکر در مورد نفس خود و آفرینش خداوند و عدم تکذیب لقای خداوند
- از جمله راهبردهای پیشگیری از غفلت تفکر در مورد نفس انسان و آفرینش آفریدههای خداوند و زمانبندی خداوند در عطای نعمتها و الطاف و محبتها نسبت به جامعه انسانی می باشد. که از جمله این الطاف ملاقات با پروردگار است، که انسانها بخاطر جهل و رشد نیافتگیشان آن را تکذیب می نمایند. در نظریه رهنمود کتاب قرآن، سوره روم، آیه هشت، در عبارت"( أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ. آيا در خودشان به تفكر نپرداخته اند خداوند آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و تا هنگامى معين نيافريده است و (با اين همه) بسيارى از مردم لقاى پروردگارشان را سخت منكرند.)[18]، دلالت دارد بر اینکه 1- از جمله عوامل غفلت عبارت است از اینکه انسانها در رابطه با نفسهای خود تفکر نمی کنند و اکثر مردم ملاقات خداوند را باور و اعتقاد ندارد.2- از جمله عوامل پیشگیری و درمان غفلت تفکر در مورد نفس خود و آفرینش و نعمتهای خداوند زیراخداوند آسمانها و زمین و آنچه ما بین آن است به با اهداف حقی و برای مدت محدود آفریده است. 3- ایمان به لقاء خداوند ( ملاقات با خداوند).
سیر و سفر و تفکر و عبرت از عاقبت جوامع و حاکمیتها
- از جمله پیشگیری و برطرف نمودن غفلت از اصول و مبانی اعتقادی سیر و سفر در زمین و عبرت گرفتن از عاقبت نسلها و جوامعی که قبل از آنها آماده اند و نیرومند تر بودن و بیشتر و توانمند تر به آبادانی و عمران پرداختند و پیامبرانشان با آیات و نشانه های توانمندی آنان را هدایت نمودند ولی به دلیل ستمی که به خود و دیگران نمودند خداوند مجازاتشان نمود. نظریه رهنمودِ کتاب قرآن، سوره روم ، آیه نه، و کتاب قرآن، سوره طه، آیه صدوبیست و هشت، و کتاب قرآن، سورۀ یس، آیۀ سی و یک، در عبارتهای"( أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ. آيا در زمين نگرديده اند تا ببينند فرجام كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بوده است آنها بس نيرومندتر از ايشان بودند و زمين را زير و رو كردند و بيش از آنچه آنها آبادش كردند آن را آباد ساختند و پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند بنابراين خدا بر آن نبود كه بر ايشان ستم كند ليكن خودشان بر خود ستم میکردند.[19] و أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَىٰ» آیا برای هدایت آنان کافی نیست که بسیاری از نسلهای پیشین را (که طغیان و فساد کردند) هلاک نمودیم و اینها در مسکن های (ویران شده) آنان راه می روند! مسلماً در این امر، نشانه های روشنی برای خردمندان است.[20] أَلَمْ يَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لا يَرْجِعُونَ) آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را [به خاطر گناهانشان] هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان باز نمیگردند.)[21]"، دلالت دارد بر اینکه 1- برای پیشگیری برطرف شدن غفلت از اصول و مبانی اعتقادی باید سیر و سفر در زمین نمودن و در گذشته جوامع قوی که بخاطر غفلت و ستمشان دچار عذاب الهی شدند تفکر نمود و از آن عبرت گرفت. 2- بعضی فکر می کنند آنها از نسلهائی که در گذشته زندگی می نمودند قوی تر و بهتر هستند و پیامبرانشان هم آنها را هدایت نموده اند. این در حالی هست که آن جوامع ، جوامع قوی در آبادانی و زندگی و عمران و بهره مندی از نعمتهای خداوند بوده اند ولی بخاطر غفلتشان از اصول و مبانی اعتقاد دینی و ستم به خودشان و دیگرشان مورد عذاب خداوند در دنیا قرار گرفتند و خداوند آنها را از روی زمین محو نمود.
فرصت طلائی جبران غفلت
- خداوند همواره فرصت داده است تا انسانها اگر غافل شده اند، جبران نمایند، تا نه تنها جبران نمایند بلکه با توبه آثار گناه را از بین ببرند. نظریه رهنمود قرآن، سوره کهف، آیه بیست و چهار و قرآن، سوره شوری آیه بیست و پنج، در عبارتهای"( إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَىٰ أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَٰذَا رَشَدًا. مگر این که خدا بخواهد و هرگاه فراموش کردی (جبران کن) و پروردگارت را به خاطر بیاور و بگو. امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت کند.[22] وَ هُوَ الَّذِى یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَعْفُواْ عَنِ السَّیَِّاتِ وَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُون و اوست کسى که از بندگانش توبه می پذیرد و از گناهان در می گذرد و آنچه را که می کنید، می داند.)[23]"، دلالت دارد بر اینکه 1-15- خداوند بخشنده مهربان با وجودی که بندگان بر اثر غفلت از اصول و مبانی دین دچار گناه می گردند، اجازه داده است، هر گاه متوجه شدی که خدا را فراموش کردی، جبران کن و پروردگارت را به خاطر بیاور و از خداوند کمک بخواه و امیدوار باش که خداوند انسان را به راهی روشن تر هدایت نماید. 2-15- خداوند توبه بندگانش را می پذیرد از گناهان آنها در می گذرد و خداوند از اعمال بندگانش مطلع هست.
تذکر و روشنگری علماء و فقها به مردم
- زمانی که برای فرد و یا افرادی غفلت ایجاد می شود لازم است تذکرداده شود، تا آن افراد با استدلال از غفلت به درآیند. در نهج البلاغه آمده است که حضرت علی در تشییع جنازه مؤمنی شرکت نموده بودند، ناگهان صدای خنده کسی را شنیده شد. حضرت ناراحت شدند و این گفتار حکیمانه را بیان فرمودند: «کأنّ الموت فیها علی غیرنا کتب و کأنّ الحقّ فیها علی غیرنا وجب و کأنّ الّذی نری من الاموات سفر عمّا قلیل الینا راجعون؛ گویی مرگ برای غیر ما مقرّر شده و حق [تنها] بر دیگران واجب شده است و گویی [این] مُردگانی را که میبینیم [مثل] مسافران هستند، به زودی به سوی ما بازمی گردند. سپس افزودند: نبوّئهم أجداثهم و نأکل تراثهم کأنّا مخلّدون بعدهم ما آنها را در قبرشان می گذاریم و میراثشان را میخوریم، گویی بعد از آنها، عمر جاودان داریم.)[24]" دلالت دارد بر اینکه هر گاه افرادی در اثر غفلت عمل ناپسندیده ای انجام دادند باید عالم و افراد فقیه با استدلال آنها را متوجه اشتباهشان نمایند تا عمل ناپسندیده آگاهانه ترک شود.
مطالعه در داستانهای عبرتهای تاریخی کتاب قرآن
- مطالعه در داستانهای عبرت آمیز تاریخی در قرآن می تواند انسانها را از غفلت به در آورد. نظریه رهنمود کتاب قرآن، سوره یونس ، آیه نود و دو، در عبارت "( فَالْيَوْمَ نُنَجِّيکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آيَةً وَ إِنَّ کَثيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُونَ. ولی امروز، بدنت را [از آب] نجات میدهیم تا عبرتی برای آیندگان باشی و بسیاری از مردم، از آیات ما غافلند.)[25]" دلالت دارد بر اینکه 1- خداوند با بندگانش حتی پیامبران بگونه ای عبرت آمیز رفتار نموده است تا مردم از غفلت به درآورند و هوشیار باشند و دچار غفلت نشوند. 2- داستان حضرت یونس که سخنی گفت که موجب شد خداوند او را در دهان ماهی گرفتار نماید ولی با استغفار از سخنی که به زبان آورده بود ( که خداوند از پیامبرش انتظار نداشت )، خداوند پیامبرش حضرت یونس را از آب نجات داد تا عبرتی شود برای همه انسانها تا دچار غفلت نورزند و به رهنمودها و انتظارات خداوند در بندگی نمودن و اطاعت از خداوند توجه به اندازه داشته باشند.
موعظه و نصیحت برادران دینی
18- یکی از عوامل بیرون آوردن از غفلت تذکر و راهنمائی برادران دینی می باشد که توصیه شده است در پنهان صورت پذیرد و یا غیر مستقیم بگونه ایکه آبروی افراد حفظ شود. نظریه رهنمود امام علی سلام الله علیه در عبارت"( یکی از حقوق برادران و خواهران ایمانی بر یکدیگر موعظه و نصیحت برای توجه و درمان عیوب یکدیگر است. از این رو یکی دیگر از مؤثرترین شیوهها برای درمان غفلت شرکت در جلسات موعظه و استفاده از نصیحتهای دیگران است. چنانچه امام علی میفرماید: «أخوكَ فِي اللّهِ مَن هَداكَ إلى رَشادٍ، و نَهاكَ عَن فَسادٍ، و أعانَكَ إلی اصلاحِ مَعادٍ؛برادر تو در راه خدا، کسی است که تو را به سوی رشد هدایت میکند، از فساد باز میدارد و در اصلاح آخرتت یاریت میرساند.)[26]"، دلالت دارد بر اینکه 1-18- برادران دینی باید یکدیگر را در مسیر رشد و هدایت یاری دهند. 2-18- برادران دینی باید با هدایت راهنمائیشان برادران خود را از فساد باز دارند. 3-18- برادران دینی باید برادران خود را در اصلاح آخرت یاری دهند.
پرهیز از ترک مسجد و اطاعت از مفسدین
19- از جمله عوامل به غفلت دچار نشدن، ترک ننمون مسجد و برگزاری عبادات در مسجد و همچنین پرهیز از اطاعت از مفسد می باشد. نظریه رهنمود امام حسن مجتبی سلام الله علیه در عبارت "(الغفلة ترکک المسجد و طاعتک المفسد. غفلت آن است که مسجد را ترک کنی و از مفسد اطاعت نمایی. )[27]"، دلالت دارد بر اینکه 1-19- ترک مسجد در غافل شدن انسانها از اصول و مبانی دینی تاثیرگذار است. 2-19- اطاعت از مفسدان در غفلت از اصول و مبانی دین مؤثر است. 3-19- از جمل عوامل پیشگیری از غفلت پرهیز از ترک مسجد و پرهیز از اطاعت از انسان فاسد می باشد.
صرف عمر در لهویات
20- از نشانهها و عوامل مؤثر دیگر در غفلت از اصول و مبانی اعتقادی، آن است که انسان عمر خود را در اموری صرف کند که برای دنیا و آخرت سودی ندارد. نظریه رهنمود امام علی سلام الله علیه در عبارت "( کفی بالرجل غفلة ان یضیع عمره فی ما لاینجیه .برای غفلت انسان، همین بس که عمر خود را در چیزی که مایۀ نجات او نیست، ضایع کند.)[28]" دلالت دارد بر اینکه 1-23- نباید انسان عمر خود را در امور و کارهائی به کار بگیرد که برای دنیا و آخرت او سودی ندارد و عمر او را ضایع می نماید. 2-23- از نشانه های دیگر انسان غافل عبارت است از اینکه عمر خود را در کاری که مایۀ نجات او نیست به کار می گیرد و عمر خود را ضایع می نماید. 3-23- از جمله عوامل پرهیز از غفلت و برطرف شدن غفلت، استفاده بهینه و مفید عمر برای رضایتمندی خداوند به نفع دنیا و آخرت می باشد.
راهبردها و راهکارها پیشگیری و درمان غفلت
- انسانهائی که قلبشان درست احساس کند و درک و فهم ننمایند و چشمهیشان ببیند و درک و بصیرت نداشته باشد و گوشهایشان بشنود و رفتارهایشان چنان است مثل اینکه نمی شنوند، باید در نوع نگاه و نگرش آنها نسبت به مسائل و میزان اهمیت مسائل و همچنین میزان دانائی و دانش نسبت به مسائل و عاقبت نگری آنها و قیدها و محدودیتها و سلامت مغز و میزان گیجی آنها و درک بموقع مسائل توجه نمود زیرا این مسائل می تواند در چگونگی مواجه انسانها با مسائلی که احساس می کنند و می بینند و می شنوند تاثیرگذار باشد.
- لازم است در مورد عوامل و علتهای غفلت کاری فرآیندی با روشهای علمی و روانشناسانه و نظرسنجی و پزشکی و مصاحبه ها و تستهای مختلفی صورت پذیرد تا به حقایق مستتر در برخورد و مواجه شدن ( انسانها ) پدید می آید و با غفلت همراه هست صورت پذیرد تا عوامل مؤثر بر غفلت آشکار شود و راههای درمان غفلتی که خداوند آنرا عاملی برای جهنمی شدن انسانها می شود، مشخص شود.
- عوامل تعلیم و تربیتی و نگرشی و ارتباطاتی و سلامتی که منجر به غفلت انسانها منجر می شود باید مشخص شود و به راهبردها و راهکارهائی که می تواند بیماری غفلت را درمان نماید و به درمان غفلت منجر شود مورد پژوهش و تحقیق و کاوش قرار گیرد و راهبردهای و راهکارهای درمان بکار گرفته شود و آموزشها و تعلیم و تربیت لازم و درمان پزشکی در صورت نیاز صورت پذیرد.
- با توجه به اینکه نتیجه غفلت به هر علتی که باشد آتش جهنم است، لازم است محققان و پژوهشگران عوامل آن را یافته و برای درمان آن و برطرف نمودن آن راهبردها و راهکارهای مدبرانه و مسئولانه ارائه دهند.
- پرهیز از تاثیرات تعلیم و تربیت بیمار و انحرافی ( مانند تعلیم و تربیّت اعتماد به نفسانیاتی که به رضایتمندی خداوند نیست و تعلیم و تربیت و افکار و راه و منش اشتباه و در مقابل رضایتمندی خداوند و عقاید پسندیده الهی و تعلیم و تربیت روحیۀ مستکبرانه و خودبزرگ بین و فخر فروشی و زرنگ بودن به قیمت ظلم نمودن می باشد و نداشتن توان تصمیم گیری صحیح در مواقع لازم و عدم منزه بودن نفس، روشن نبودن مسائل بر انسانها و مجهول بودن همه ابعاد مسائل برای آنها و ناآگاهیها و خستگی و ناتوانائیها می تواند در به اشتباه افتادن انسانها در هدایت در صراط مستقیم و راه رشد و تعالی خداپسندانه مؤثر باشد.
6- عوامل مؤثر در پرهیز از غفلت عبارت است از: تعلیم و تربیت صحیح بر اساس معیارهای خداپسندانه و فضائل اخلاقی مانند فروتنی و تعالی دانائی و آگاهیهای لازم برای حقایق مسائل مورد نظر و پیراستن انسانها از رذائل اخلاقی مانند خودبزرگ بینی، پرهیز از افراط در اعتماد به نفس ( نفسانیاتی که مورد رضایت خداوند نیست، مانند حکم نفس به ظلم نمودن، مال کسی را غصب نمودن، آسیب به کسی رساندن و روحیات مستکبرانه و خودخواهانه و باید انسانها از چنین تسلط نفسانی ناصواب پرهیز نماید. ) توجه به آگاهیهای درست و انسان لازم است برای هر کار که باید با آگاهی، راه درست و صحیح رشد و هدایت را طی نماید، دچار تردید و گمراهی نشود و از روی خستگی و گیجی و ناچاری به راه باطل گرفتار نگردد.
- به دلیل اینکه مسائلی هست که خیلی مسائلش روشن نیست و انسان در غفلت واقع می شود، مانند مسائل غیب و امکان دارد انسانها بر اثر مجهول بودن مسائل و اهدافی که به دنبالش هستند به گیجی و سرگردانی دچار شوند، همواره باید خداوند بخشنده و مهربان و افرادی که به راه و تعالی اهداف مسلط هستند از جانب خداوند انسانها را یاری دهند، بنابراین با از خداوند خواست که خداوند انسان را در راه حق و رشد و هدایت صراط مستقیم یاری دهد.
- چون انسان دارای مسائل پیچیده ای دارد و عوامل مختلفی بر انسان تاثیرگذار است باید دید آیا غیر از مسائلی که مربوط می شود به هر فردی عواملی دیگری هست که بر انسان تاثیرگذار هست و موجب می شود که وقتی انسان به حق می رسد او را از راه رشد و هدایت صراط مستقیم بازدارد و انسان را به راه باطل گرفتار آرد و پژوهش و تحقیق شود که چگونه عوامل مختلف تاثیرگذار در صراط مستقیم بودن انسان می تواند انسان را در راه حق و رشد و هدایت خداوند یاری دهد و چگونه عوامل درونی یا عوامل بیرونی بر وجود و موجودیت انسانها تاثیرگذار به ناصواب نگذارند و موجب بازدارندگی از راه حق و گرفتار شدن به راه باطل نشود.
- عوامل تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی و تبلیغات اسلامی باید نسبت به محتوای تعلیم و تربیتی و فرهنگی و تبلیغی لازم برای معرفی درست دین در سنین مختلف نقش آفرینی شایسته ای داشته باشند.
- باید در زندگی پیشنیان و اقوام گذشته که مورد عذاب خداوند قرار گرفتند تفکر نمود و از غفلت آنان به اصول و مبانی و اعتقادی دینی، عبرت گرفت و دچار غفلت آنها از اصول و مبانی دینی نشد.
10- باید عوامل تعلیم و تربیّت و فرهنگ سازی به تعلیم و تربیّت انسانهائی با درایت و آینده نگر و آگاه از اعتقادات دینی و با بینشی دینی عمیق و معقول و متعالی متناسب با سن، توجّه کافی داشته باشند.
11- مسئولین و عوامل تهیه محتوای تحقیقاتی و مطالعاتی پژوهشکدههای علوم انسانی و اسلامی و حوزهها و دانشگاهها مجموعه ای از آموزه های رفتارها و نگرشهائی که می تواند تعالی نگرشی و گفتاری و رفتاری را، که طبق موازین الهی و اسلامی، موجب رشد می شود را، در اختیار عوامل تعلیم و تربیّت ( از جمله نشرها و وزارت آموزش و پرورش و حوزهها و دانشگاهها و مراکز و معاونتهای فرهنگی و پرورشی و وزارت ارشاد اسلامی و مبلغین و رسانه ها)، برای نشر و ترویج و آموزش فرهنگ الهی اسلام، قرار دهند.
21- عوامل مؤثر در تهیه محتوای کتابهای درسی و غیر درسی، و تولید کنندگان محتوای ادبیّات و بسترهای تبلیغاتی و لوازم التحریر و بازیها و فیلم و نمایشها و برنامه ها و مطالب رسانه ها و مبلغین برای ارتقاء فرهنگ تعلیم و تربیّت اسلامی جامعه به آموزههای رفتارها و نگرشهائی که می تواند تعالی نگرشی و گفتاری و رفتاری را طبق موازین الهی و اسلامی محقق نماید و جامعه را در ابعاد مختلف ( اعتقادی، فضائل اخلاقی، بصیرت، معارف لازم و دانش لازم زندگی)، به رشد رساند، متناسب با سن و به اندازه لازم هماهنگ با دیدگاههای قرآن و چهارده معصوم سلام الله علیهم مطالب تعلیم و تربیتی بهای لازم را بدهند و به مطالب به اندازه پرداخته شود و آن را به جامعۀ هدف به تعالی لازم عرضه نمایند.
گل افشان گل محمدی
[2] - قرآن در سوره اعراف، آیه صدوهفتادونه
[3] - نهج البلاغه: خطبۀ 108
[4] - قرآن، سوره یونس، آیه هفت و هشت
[5] - قرآن سوره انبیاء، آیه نودوهفت
[6] - قران، سوره حدید، آیه هفده
[7] - قرآن، سوره کهف، آیه بیست و هشت.
[8] - کتاب قرآن، سورۀ منافقون، آیۀ نه.
[9] - قرآن، سورۀ اعراف، آیۀ دویست و پنج.
[10] - قرآن، سوره روم، آیه هفت
[11] - قرآن سوره اعراف، آیه صدوچهل وشش.
[12] - کتاب قرآن، سوره اعراف، آیه دویست و یک
[13] - کتاب قرآن، سوره اعراف، آیه صد و سی و شش.
[14] - کتاب قرآن، سوره عنکبوت، آیه شصت و پنج.
[15] - کتاب قرآن، سوره زخرف، آیه سی و شش.
[16] - کتاب قرآن، سوره قاف، آیه بیست و دو.
[17] - کتاب قران، سوره مریم، آیه سی و نه.
[18] - کتاب قرآن، سوره روم، آیه هشت.
[19] - کتاب قرآن، سوره روم ، آیه نه.
[20] - کتاب قرآن، سوره طه، آیه صدوبیست و هشت.
[21] - کتاب قرآن، سورۀ یس، آیۀ سی و یک.
[22] - قرآن، سوره کهف، آیه بیست و چهار.
[23] - قرآن، سوره شوری آیه بیست و پنج.
[24] - نهج البلاغه: حکمت 122.
[25] - کتاب قرآن، سوره یونس ، آیه نود و دو.
[26] - غرر الحكم: ج ۲، ص۸۰، ح ۱۹۱۸.
[27] - بحارالانوار: ج 75، ص 115.
[28] - میزان الحکمه: ج 3، ص 2287، ح 15212.