بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
اخلاق مدیریت و سیاست در دولت و بخش خصوصی در سخنان حضرت امیرالمؤمنین امام علی سلام الله علیه قسمت اول
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : حُسنُ السِّیاسَةِ یَستَدِیمُ الرِّئاسَةَ ؛ امام علی علیه السلام: نیکوییِ سیاست موجب پایندگی ریاست است .میزان الحکمه، ح 8998 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : رَأسُ السِّیاسَةِ استِعمالُ الرِّفقِ ؛ امام علی علیه السلام: پایه سیاست، مدارا است .میزان الحکمه، ح 9019 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : ملاکُ السِّیاسَةِ العَدلُ ؛ امام علی علیه السلام: بنیان سیاست، عدالت است .
میزان الحکمه، ح 9016 . - امیرالمؤمنین علی علیه السلام : ثَباتُ الدُّوَلِ بِإقامَةِ سُنَنِ العَدلِ ؛ امام علی علیه السلام: پایداری دولت ها به برپاداشتن راه و رسم دادگری است .غررالحکم و دررالکلم، ح 4715 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : مَنْ سَما إِلَی الرِّیاسَةِ صَبَرَ عَلی مَضَضِ السِّیاسَةِ ؛ امام علی علیه السلام: هر کس بر مسند سیاست نشیند، باید بر رنج سیاست صبر کند .میزان الحکمه ، ح 9002 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : حُسنُ السّیرَةِ جَمال القُدرَةِ و حِصنُ الإمرَةِ ؛ امام علی علیه السلام: رفتار نیکو، نشان زیبایی قدرت و پناهگاه زمام داری است .غررالحکم و دررالکلم، ح 4847 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : مِن أماراتِ الدَّولَةِ الیَقظَةُ لِحِراسَةِ الاُمورِ ؛ امام علی علیه السلام: از نشانه های [ پایداری ] دولت، هشیاری در سامان دادن کارها است .غررالحکم و دررالکلم، ح 9360 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : مِن دَلائِلِ الدَّولَةِ قِلَّةُ الغَفلَةِ ؛ امام علی علیه السلام: از نشانه های [ پایداری ] دولت، کمیِ غفلت از کارها است .غررالحکم و دررالکلم، ح 9410 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : اِجعَل لِرأسِ کُلِّ أمرٍ مِن أمورِک رأسا مِنهُم ، لایَقهَرُهُ کَبیرُها و لایَتَشتَّتُ عَلَیه کَثیرُها ؛
امام علی علیه السلام: برای سامان دادن به هر یک از کارهایت، سرپرستی از میان آنان بگمار که بزرگی کار، او را مقهور خود نسازد و بسیاریِ آن، آشفته اش نکند .نهج البلاغه، نامه 53 .
برداشت و راهبردِ رهنمودهایِ اخلاق مدیریت و سیاست در دولت و بخش خصوصی در سخنان امام علی سلام الله علیه قسمت اول
- سیاست موجب پایندگی ریاست است. 1-1 - سیاست ( سیاست دولتها ) به عنوان مجموعه تدابیری که طی نظرات و ایدهها و طرح و برنامه و قانون و دستورالعملهائی بر اساس معیارهای اعتقادی و ارزشی برای تأمین نیازهای مختلف مملکت (( امنیت، سلامت و بهداشت و درمان، مسائل انرژی، مسائل کشاورزی، مسائل تعلیم و تربیت کودکان و جوانان و بزرگسالان و افراد برای ایفای نقش در حاکمیت و جامعه در ابعاد علوم مختلف مورد نیاز زندگی جامعه و حاکمیت، مسائل هنری و فرهنگی، مسائل لشکری و کشوری و مسائل قضائی، مسائل انرژی، مسائل صنعت و معدن، مسائل کار، مسائل امور بین الملل و مسائل کودکان و جوانان و بزرگسالان و کهنسالان و خانواده و جامعه و برنامه هائی برای استمرار نسل و بقای نسل و همچنین تربیت بدنی، مسائل امدادوکمک و ایمنی، مسائل اقتصادی و مسائل کار و مهارت آموزی و تامین اجتماعی و بیمه ها و بازنشستگی و مسائل مادران و پدران و فرزندان ))، برای امور مختلف حکومتی توانمندی دوام و استمرار حاکمیتی برای حکومت را ایجاد می نماید.
1-2- سیاست ( سیاست دولتها ) مجموعه تدابیری هستند که باید در توانمندی اصل استمرار نظام را در خود برای حفظ حاکمیت بر مملکت را داشته باشد.
- پایه سیاست، مدارا است. 1-2-یکی از اصول اخلاقی در سیاست مدارا هست، مدارا کردن به معنای، مهربانی کردن و ملایمت نمودن با زیر دستان و مردم داری هست، به معنای حرف مردم را شنیدن و ملاحظه خداپسندانه حل مسائل مردم و برنامه برای مسائل مختلف مردم و پیشگیری از استضعاف آنها و بر طرف نمودن استضعافها و دستگیری و یاری و حمایت مردم و جامعه را در تعالی یافتن یاری نمودن و در حال و آینده خوب زندگی دنیوی و اخروی آنها را یاری دادن و با مشکلات و اشکالات آنها با شرح صدر و خردورزی و با ملاطفت رفتاری حکیمانه نمودن است.
2-2- مدارا در واقع اداره حکیمانه سعادتمندانه و ملاطفت آمیز جامعه هست، که موجب می شود مودت بین حاکمیت و ملت حفظ شود و حاکمیت مصداق رشد مهربانانی، فتوت و حکمت و تعالی انسانیّت و انسان دوستی و خداشناس بودن دارد و حکومت آگاهگر و بستر ساز و پشتیبان و راهنما و حامی و مددکار زندگی مردم است، بخصوص در این وضعیت صنعتی شدن و بالا رفتن هزینه های زندگی و کم شدن تعداد افراد خانوادهها، مدارا نمودن سیاستها و اجرائیات حاکمیت می تواند زندگی آرامش بخشی را برای جامعه ممکن نماید و جامعه دچار آسیب پذیری معضلات و مشکلات و گرفتاریهای مختلف نشود و آسیبهای ب افراد و اجتماعات جامعه را برطرف نماید.
2-3- خیلی از وضعیتهای اجتماعی و فردی جامعه به رفتار مدارای حکیمانه برای رفع اشکالات و یا رشد یافتن جامعه و افراد به وضعیت رشد یافته و متعالی دارد، با توجه به اینکه معمولا جوانع و مردم متاثر از سیاستهای مختلف سیاسی و اقتصادی و کم بودن میزان رشد و تعالی نگرشی و دانشی و مهارتی و سلامتی دچار صدمه می شوند و با عدم رشد متعالی و برخورداری از سلامت و توانمندیهای لازم زندگی و فعالیتهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و تعلیم و تربیتی می گردند، ضرورت دارد برای برخورداری از موارد ذکر شده تدابیر لازم به تعالی برای بقای اجتماعی سالم و سعادتمند در ابعاد مختلف نیازهای جامعه بخوبی دیده و بران پرداخته شود و نیروهای نظام خود را خادمان و یاری دهندگان مردم بدانند ، نه اینکه برایشان به وضعیت بد افتادن و انحرافات و مشکلات جامعه برایشان مسائلی نباشد که باید از آن جلوگیری نمایند و از آن پیشگیری نمایند. در عین حال باید قوانین و برنامه ها و اجرائیات و جامعه را به رشد و تعالی رساند که بتوانند تاثیر گذاری تعاملی و هماهنگیهای سعادتمندانه ای بر هم داشته باشند.
- بنیان سیاست، عدالت است.1-3- بنیان سیاست باید بر اساس عدالت باشد، تدابیر و سیاستگذاریها و قوانین و خلق پول و بودجه بندی ها، برنامه ها و طرحها با توجه به توانمندیهای متفاوت و مختلف اقتصاد و فرهنگ و رفاه افراد در جامعه باید بتواند همه اقشار را از برخورداریهائی که اصراف نباشد ولی نیازهای متفاوت جامعه را برای تعالی و رشد متناسب و عادلانه پاسخگو باشد.
- 3-2- در دیدگاه عدالت گستری ، تصمیمگیریها با یک دیدگاه فرا فردی، فرا، قشری، فرا اجتماعی، فرا گروهی در همه ابعا برای همه سنها برای همه توانمندیهای مورد نیاز مسائل را برای تمام مردمش به تعالی می بیند و سیاستگزاری و تصمیم گیری و قانونگذاری، می کند همه جامعه را در همه استانها و در همه دنیا مردم خود را مورد حمایت در جهت تعالی و رشد قرار می دهد، حاکمیت عدالتگستری مورد حمایت و رخمتهای بی واسع خداوند رحمان و رحیم است.
-3-3- طبیعت سیاستها و تدابیر عدالتگستر بهره مندی از وضعیتها ی مسائل مختلف همه مردم مملکت می باشد. برخورداری آمار به روز، شفاف سازیهای لازم در مسائل مختلف تاثیرگذار بر مسائل حاکمیّت و مردم و همچنین یهره مندی از توانمندیهای علومی است که بتواند این امکان را سهل و آسان در اختیار سیاستگزاران و قانونگذاران و طراحان برنامه های متناسب گذارد و همچنین داده هائی که باید به مردم و حاکمیت برای تولید و صادرات و واردات مردم قرار دهد، بستر آن و آموزشها و اطلاع رسانی ها و به روز بودنها و همچنین آموزشهای لازم به اندازه همه مملکت با استمرار و مراوت و به روز شدن بخوبی فراهم و محقق شود نگرشها و دیدگاهها و راهبردها و راهکارها متناسب با سیاستها و تدابیر برنامه های عدالتگسترانه در تمام مملکت باشد، گر چه این طرحها شاید لازم باشد بتدریج آماده نمودن امکانات و توانمندیهای لازم الاجرا باشد الویت بندیها باید بگونه ای باشد که اشکالات را برطرف نماید و از استضعاف پیشگیری نماید و تعالی را ممکن نماید و در ابعاد و جنبه های که باید پرداخته شود غفلتی صورت نپذیرد.
3-4- بهره مندی از توانمندیهای مملکت برای تحقق طرحهای عدالتگستری با بهره مندی با روحیه متعالی و رشد یافته و توانمند مختلف نظام و حاکمیت و مردم، بطور جهادی و بسیجی بدون ضایع نمودن حقوق افرادی که ایفای نقش می نمایند.
3-5- تعدادی از نظرات معصومین سلام الله علیهم در رابطه با عدالت:
حضرت علی سلام الله: عدالت را اجرا کن و از زورگویى و ستمگرى بپرهیز زیرا زورگویى مردم را به ترک از وطن وامىدارد، و ستم آنان را به قیام مسلّحانه مىکشاند. نهج البلاغه، حکمت 476
امام علی سلام الله علیه: دلهاى مردم صندوقچههاى حاکم است، پس آنچه از عدالت و یا ظلم در آنها بگذارد، همان را خواهد دید. غررالحکم، ج4، ص 521، ح 6825
امام علی سلام الله علیه: به راستى که عدالت ترازوى (معیار) خداى سبحان است که در میان خلق نهاده است و براى برپاداشتن حق نصب فرموده، پس در ترازوى خداوند با او مخالفت نکن و با حکومتش مقابله ننما. غررالحکم، ج2، ص 508، ح 3464
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : العَدلُ یُریحُ العامِلَ بِهِ مِن تَقَلُّدِ المَظالِمِ ؛ امام علی علیه السلام: عدالت، عمل کننده به آن را از به گردن گرفتن حقوق مردم و مظالم آسوده می کند .غررالحکم و دررالکلم، ح 1437 .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : فِی العَدلِ الاقتِداءُ بِسُنَّةِ اللّه ِ و ثَباتُ الدُّوَلِ ؛ امام علی علیه السلام: پیروی از سنّت خدا و پایداری دولت ها نتیجه عدالت است .میزان الحکمه، ح 11979 .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : أعدَلُ النّاسِ مَن أنصَفَ عَن قُوَّةٍ ؛ امام علی علیه السلام: عادل ترین مردم کسی است که با داشتن قدرت، عدالت بورزد .غررالحکم و دررالکلم، ح 3242 .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : أعدَلُ الخَلقِ أقضاهُم بِالحَقِّ ؛ امام علی علیه السلام: عادل ترین مردم کسی است که بیش از همه به حق داوری کند .میزان الحکمه، ح 12016 .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : العَدلُ أساسٌ بِهِ قِوامُ العالَمِ ؛ امام علی علیه السلام: عدالت شالوده ای است که جهان بر آن استوار است .میزان الحکمه، ح 11955 .
- پایداری دولت ها به برپاداشتن راه و رسم دادگری است . 1-4- پایداری و دوام دولتها در بر پاداشتن دادگری حکیمانه است و استلزام این مهم متعالی این است که برای پیشگیری از هجمه دادرسیها فرهنگ و آموزشها و تعلیم و تربیت لازم و اطلاع رسانی ها و پیشگیریهای لازم ساختاری و اطلاع رسانی و تقویت سالم نمودن ساختارها و سازوکارها و قوانین و دستورالعملهای مناسب و سلامت نگرشی و دیدگاهی تاثیرگذاران بر مسائل مختلف فردی و اجتماعی و حاکمیتی و تدبیر نمودن برای پیشگیری از بزه و یا جرم و یا ظلم و یا ناسازگاری و یا اتفاقات ناگوار به اندازه صورت پذیرد و همچنین قضات فقط قضاوت در مورد اتفاقی که افتاده ننمایند بلکه ببینند چه مسائلی تاثیر گذار بر آن قضیه بوده و برای آن نواقص از حاکمیت توضیح بخواهند و در جهت اصلاح به حاکمیت حکم نمایند، به این خاطر باید قوانین و دادگریها برا اساس قضا وتها و احکام خداپسندانه میزان باشد.
- 4-2 - راه و رسم دادگری باید بر اساس شرایط مورد نیاز رشد و تعالی ساختاری و روشنگریهای لازم برای مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و حاکمیتی برای تحقق عمل صالح صورت پذیرد، زمانی که این قضایا بخوبی صورت نپذیرفته است، مسائل مختلفی می تواند در انحرافات و یا ظلم و یا اشتباهات رفتاری تاثیر گذار باشد و این در حالی هست که بقیه که می توانند و باید به تعالی تاثیرگذار باشند خود را ملزم به پیشگیری برای چنین اتفاقاتی نمی بینند و این موضوع بسیار مهم است که اساسی و ریشه ای علت پیش آمدن انحرافات و همچنین ظلمها و اشتباهات رفتاری و گرفتاریهای مختلف بموقع و به جا برطرف شود، تا با برطرف شدن ضعفها و زمینه های اتفاقات ناگوار از تکرار حوادث و انحراف و ظلم و کجرویها پیشگیری از ایجاد جرم شود، و این در جامعه اسلامی که دارای رهبری و رهنمودهای عالی و متعالی هست و دارای نخبگان و خبرگان و فرهیختگان و دانشمندان و دانایان و حکیمان و علما در حاکمیت و جامعه هست، سزاوار نیست که وضعیتهائی موجود باشد که منجر به جرم شود. به همین دلیل باید اشکالاتی که منجر به انحرافات و گرفتاریها و ظلمها می شود برطرف شود، نه اینکه زمینه ها برای خطا فراهم باشد و سلامتی و تعالی ساختاری و قوانین و دستورالعملها و روشنگریها و آگاه نمودنهای بموقع و هدایتهای متعالی نیروها به اندازه وجود نداشته باشد و مسائل ترغیب کنندۀ دیگر برای به انحراف و اشتباه گرفتار شدن وجود داشته باشد و ما بخواهیم انتظار داشته باشیم که اشکالات موجود برطرف نشود و برای آنها برنامه های قوی و مستمر و متناسب و به تعالی و به سلامت دیده نشود و اصلاحات لازم صورت نپذیرد و جرم اتفاق نیافتد و یا شاهد تکرار جرمها باشیم، در حال حاضر به نظر می رسد که اگر برنامه های جدی بازدارنده از جرمهای مختلف وجود نداشته باشد، و عوامل مختلفی در وقوع جرمها نقش آفرینی خاموش یا آشکار داشته باشد، بتوان گفت که چنین دادرسی می تواند در تعالی رشد و کمالات و سلامت و پیشگیری از تکرار جرم و ازدیاد مجرمین تاثیرگذار باشد. به همین سبب باید کاری انجام داد که دادگری موجب سلامت دستگاهها و حاکمیت ( بخش دولتی و خصوصی ) و جامعه و پیشگیری از جرم زائی شود.
4-3- کوشش دادگاه برای برگرداندن مالی که پایمال شده تا حد امکان باید جدی و مؤثر و مفید باشد و همچنین جبران اشتباه باید تعلیم و تربیتی باشد نه اینکه منجر شود به حکمی بشود ولی رفتار اشنباه باز تکرار شود و یا در جامعه یا حاکمیت به دلائل مختلف تاثیرگذار آن انحراف و یا اشتباه یا جرم استمرار و تداوم داشته باشد.
4-4- باید وقتی کسی اشتباهی انجام می دهد میزان تاثیرگذاری فرد در اشتباه به دقت بررسی شود، نه اینکه صحنه سازی شود و یا ناعادلانه به خاطر اقتدار قاضی حکمی داد شود ولی حکم به صحت و سلامتی لازم بر اساس معیارها و تعالی دیدگاههای اسلامی نباشد. حکم نباید ظلم را با ظلمی دیگر پاسخ دهد، فرد به دلائلی اشتباه یا انحرافی داشته، نباید حکم قاضی هم دارای انحراف و اشتباه باشد، به همین دلیل نیاز است قانون و دستورالعملها و اطلاع رسانیها و تعلیم و تربیت و ساختار و عوامل مؤثر و همچنین خود قاضی که حکم می کند باید از سلامت و صلاحیتهای لازم تاثیرگذاری به تعالی و سلامتی داوری برخوردار باشند.
4-4- قاضی باید از ویژگیهای لازم برای ارائۀ رأی حکم خداپسندانه که تاثیر بر سلامت فرد و جامعه داشته باشد برخوردار باشد. باید قاضی یاریگر مظلوم باشد حالا اینکه کی موجب ظلم شده است نیاز به تعالی اطلاع و دانائیهائی لازم و بررسیهای لازم دارد، زیرا در جامعۀ پیچیدۀ کنونی که از ویژگیهای سلامت اجتماعی و حاکمیتی به تعالی مورد انتظار اسلام میزان نیست، باید بسیار دقت نمود که موجب رآی و نظری نشد که به کسی ظلمی شود.
4-5- تعدادی از آیات قرآن و نظرات معصومین سلام الله علیهم در رابطه با قضاوت: قرآن " همانا خداوند شما را به دادگری و نیکوکاری و بخشش فرمان می دهد و از فحشا و زشت کاری و ستم نهی می کند. او شما را اندرز می دهد باشد که پند گیرید. قرآن، سوره نحل، آیه90. امام صادق علیهالسلام :از داورى کردن بپرهیزید ؛ زیرا (منصب) داورى در حقیقت از آنِ امامى است که در قضاوت دانا باشد و در میان مسلمانان به عدالت حکم کند ؛ از آنِ پیغمبر یا وصىّ پیغمبر . الکافی : ۷ / ۴۰۶ / ۱ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۰. پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:دو قاضى در جهنمد و قاضى اى در بهشت است: قاضى اى که حق را بشناسد و بدان حکم کند در بهشت است، و قاضى اى که حق را بشناسد و دانسته منحرف شود، یا ندانسته قضاوت کند هر دو در جهنم اند. نهج الفصاحه. پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: خداوند یار قاضى است تا موقعى که ستم نکند، وقتى ستم کرد خدا او را رها می کند و شیطان قرین او مى شود. نهج الفصاحه. پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:اگر یکى از شما بکار قضاوت میان مسلمانان دچار شود باید به هنگام غضب از قضاوت خوددارى کند و میان ارباب دعوى در نگاه و نشیمن گاه و اشاره تفاوتى نگذارد. نهج الفصاحه. یامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: هدیه گرفتن امیر نارواست و رشوه گرفتن قاضى کفر است. نهج الفصاحه.
پیامبراکرم صلى الله علیه و آله وسلم می فرمایند :هرگاه قضاوت مى کنید، عادلانه قضاوت کنید و هرگاه سخن مى گویید، نیکو بگویید، زیرا خداوند نیکوکار است و نیکوکاران را دوست دارد. نهج الفصاحه، ح ۲۰۰
امام صادق علیهالسلام فرمودند: قاضیان چهار گروه هستند : سه گروه در آتش و یک گروه در بهشت. مردى که دانسته حکم ناحقّ صادر کند ، این قاضى در آتش است . مردى که ندانسته (و بى اطلاع از احکام و قوانین) حکم ناحقّ دهد ، این نیز در آتش است . مردى که ندانسته حکم درست و حقّ صادر کند ، این هم در آتش است و مردى که دانسته حکم حقّ و درست را صادر کند ، این قاضى در بهشت است .«الکافی : ۷ / ۴۰۷ / ۱ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۲»کسى که اندکى فقه (مسائل حقوقى و احکام قضایى) مى داند ، هرگز نباید به کار قضاوت چشم طمع داشته باشد. «بحار الأنوار : ۱۰۴ / ۲۶۴ / ۵». نواویس (که جایگاهى است در دوزخ) از گرماى سخت خود به درگاه خداوند عز و جل شکایت کرد . پس خداوند عز و جل خطاب بدان فرمود : ساکت باش ؛ همانا جایگاه قاضیان(ناعادل)، گرمایَش سختتر از توست!.« الفقیه : ۳ / ۶ / ۳۲۲۶ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۰». از داورى کردن بپرهیزید ؛ زیرا (منصب) داورى در حقیقت از آنِ امامى است که در قضاوت دانا باشد و در میان مسلمانان به عدالت حکم کند ؛ از آنِ پیغمبر یا وصىّ پیغمبر . الکافی : ۷ / ۴۰۶ / ۱ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۰
امیرالمؤمنین علی علیه السلام: أفضَلُ الخَلقِ أقضاهُم بِالحَقِّ ؛ امام علی علیه السلام: برترین مردم، داورترینِ آنها به حق است. غررالحکم و دررالکلم، ح 3323 .
رسول خدا(ص)میفرمود:«کسی که مسئولیت قضاوت میان مسلمانان را پذیرفت باید در نگاه و جایگاه نشستن و اشاره میان آنان مساوات را رعایت کند و نباید صدای خود را بر یک طرف نزاع بلندتر از دیگری کند» اخبار القضاه،ج 1،31 و سیره نبوی،589
امام باقر(ع)از امیر مؤمنان(ع)نقل میکند:«انصاف مایه پایداری مدیریت و عزتمندی آن است. بدانید که هر که از خود به مردم انصاف دهد خدا جز عزتش نیفزاید» کافی،ج 2،144.
- هر کس بر مسند سیاست نشیند، باید بر رنج سیاست صبر کند. 1-5- نظرها و اتفاقات در مملکت داری سنگینینیهای خاص خود را دارد، و نظرها برای سیاستگزاریها متفاوت هست و فرد سیاستگزار به جز علوم لازمی که باید برخوردار باشد باید از حلم، شرح صدر و صبوری لازم و ایمان قوی و توکل بر خدا برای چاره اندیش و تدبیر مناسب برخوردار باشد و فرد سیاستگزار باید دارای ویژگیهای لازم برای انجام چنین کاری باشد.
5-2-پرداختن به مسائل مملکت داری شرح صدر و صبوری و و در عین حال همت بلن و اندیشه و تفکر و مشورت و به موقع عمل نمودن را با مدد و یاری خداوند طلب می نماید.
- 5-3-تعدادی از نظرات معصومین سلام الله علیهم در رابطه با صبر: امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند : صبر، کلید رسیدن است و نجات سرانجام کسی است که شکیبایی میورزد. بحار الأنوار، جلد 75، صفحه 45.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند : براي تمام نعمت ها كليد و قفلي مقرر شده است، پس كليد آن صبر و قفل آن تنبلي است. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، جلد 20، صفحه 285. رسول خدا صلي الله عليه واله می فرمایند : نشانه هاي انسان صبور سه چيز است: 1- كسل و خسته نمي شود. 2- بي قراري نمي کند. 3- از پروردگارش شكايت نمي كند، چون وقتي كسل شود، حقوق را ضايع و تباه خواهد كرد و هنگامي كه بي قراري کند، سپاسگزاري نمي كند و وقتي از پروردگارش شكايت كند، گناه خواهد كرد. بحار الانوار، جلد 71، صفحه 86
امام محمد باقر عليه السلام می فرمایند : بردباری جامۀ دانشمند است، پس خود را از این جامه برهنه مساز. میزان الحکمه، حدیث 4356
امام سجاد عليه السلام می فرمایند : نزد خداوند متعال حالتي محبوبتر از يكي از اين دو حالت نيست: حالت غضب و خشمي كه مؤمن با بردباري و حلم از آن بگذرد و حالت بلا و مصيبتي كه مؤمن آن را با صبر و شكيبائي پشت سر بگذارد. مستدرك الوسائل، جلد 2، صفحه 424
- رفتار نیکو، نشان زیبایی قدرت و پناهگاه زمام داری است. 1-6- رفتار نیکو تضمین کننده پشتیبانی زمامداری و مملکت دار است.
6-2- رفتار نیکو عوامل حاکمیتی و کارکنان حافظ حکوکت ها می باشد.
6-3 تعدادی از نظرات معصومین سلام الله علیهم در رابطه با رفتار نیکو: امام سجاد عليهالسلام: قُلْتُ لِعَلىِّ بْنِ الْحُسَينِ عليهالسلام اَخْبِرنىِ بِجَميعِ شَرايِـعِ الّدينِ، قالَ عليهالسلام قَوْلُ الْحَقِّ وَ الْحُكْمُ بِالْعَدْلِ وَ الْوَفاءُ بِالْعَهْدِ؛خصال، ص 113، ح 90.
به امام سجّاد عليهالسلام عرض كردم: مرا از تمام دستورهاى دين آگاه كنيد، امام عليه السلام فرمودند: حقگويى، قضاوت عادلانه و وفاى به عهد . امام على عليهالسلام:رَأْسُ الْعِلْمِ التَّمْييزُ بَيْنَ الاَْخْلاقِ وَ اِظْهارُ مَحْمودِها وَ قَمْعُ مَذْمومِها؛غررالحكم، ح 5267. بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر و آشكار كردن اخلاق پسنديده و برطرف کردن اخلاق ناپسند است. پيامبرصلىاللهعليهوآله:ثَلاثٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فيهِ فَلَيْسَ مِنّى وَ لا مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. قيلَ: يا رَسولَ اللّهِ، وَ ما هُنَّ؟ قالَ: حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ وَ حُسْنُ خُلْقٍ يَعيشُ بِهِ فِى النّاسِ وَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ؛ خصال، ص 145، ح 172 سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى رسول خدا! آنها كدامند؟ فرمودند: بردبارى كه به وسيله آن جهالت نادان را دفع كند، اخلاق خوش كه با آن در ميان مردم زندگى كند و پارسايى كه او را از نافرمانى خدا باز دارد.
هرکس، از مرد و زن، که مؤمن باشد و کار نیکو انجام دهد، زندگی خوش و پاکیزه ای بدو خواهیم داد و پاداشی بهتر از کارشان به آنها می دهیم. قرآن، نحل، آیه ۱۳۱
امام علی(ع): بی گمان شما به آشکار ساختن اعمال نیازمندترید تا به آشکار ساختن گفته ها. زیرا شما به انجام درست و صحیح کارها نیازمندترید تا درست و فصیح ادا کردن سخنان میزان الحکمه،ج ۳
امام علی(ع): کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید، آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است؛ پس، خود را به آن پایان رسانید. نهج البلاغه،خطبه ۱۱۱
امام علی(ع): دانش تو را راهنمایی می کند و کار تو را به هدف می رساند. میزان الحکمه،ج ۳
امام علی(ع): چونان کسی مباش که بدون کار به آخرت امید می بندد… مردمان نیکوکار را دوست دارد، اما اعمال آنها را انجام نمی دهد، گنهکاران را دشمن دارد اما خود در جرگه ی آنهاست… برای دیگری به گناهی کمتر از گناه خود ترسان می شود و برای خود بیش از کردارش امید پاداش دارد… در کار(نیک) کوتاهی می ورزد و در درخواست پاداش اصرار می کند….حرف زیاد می زند و عمل کم می کند! نهج البلاغه:حکمه ۱۵۱.
امام علی(ع):هر که برای دین خود کار کند، خداوند امر دنیای او را کفایت فرماید. نهج البلاغه:حکمت۴۲۳
امام علی(ع) :هر که در عمل کوتاهی کند، به اندوه گرفتار آید. نهج البلاغه:حکمه ۱۲۱
پیامبر خدا(ص): همانا پاکیزه ترین شغل، شغل بازرگانی است، که چون سخنی گویند دروغ نگویند و هرگاه امانتی به آنها سپرده شود، خیانت نکنند و هرگاه وعده دهند، خلف وعده نکنند و وقتی چیزی می خرند، از آن نکوهش نکنند و وقتی چیزی می فروشند، تعریف و تبلیغ نکنند و هرگاه بدهکارند در پرداخت بدهی خود، تعلل نورزند و هرگاه طلبکار باشند برای گرفتن طلب خود، فشار نیاورند. میزان الحکمه،ج ۱۱
از امام صادق(ع) سؤال شد: راههای امرار معاش بندگان که از آن طریق با هم داد و ستد و کسب درآمد می کنند و شیوه های خرج و مخارج چند تاست؟ حضرت فرمود: کلیه راههای امرار معاش که مردم از آن طریق معامله و کسب درآمد می کنند، چهار راه است. سائل پرسید: آیا همه این چهار راه حلالند یا همه حرام هستند یا برخی حلالند و برخی حرام؟ حضرت فرمود: هر یک از این چهارراه، ممکن است از جهتی حلال باشد و از جهتی دیگر حرام. این چهار نوع معروف و شناخته شده هستند. نخستین راه از این راههای چهارگانه مدیریت است و مدیر و سرپرستی برخی نسبت به برخی دیگر(نظام اداری و کارمندی). در رأس این نظام، مدیریت کارگزاران است و سپس مدیریتِ کارگزارانِ کارگزاران، تا برسد به مراتب پائینی، پایه ترین کارگزاران که هر یک نسبت به زیردست خود مدیریت و تصدی دارد. هرگاه مدیر، با توجه به آنچه خداوند نازل کرده است، بی کم و زیاد و بی آن که سخنش را تحریف کند یا از فرمان او تجاوز کند، پیروی نماید، مدیر عادل است و ریاستش عدل است بنابراین حق حکومت دارد و کار کردن با او و کمک رساندن به وی در حکومتش و تقویت او کاری حلال و پاکیزه است و کسب درآمد از طریق آنها حلال می باشد. و اما مجموعه ای که کارشان حرام است، حکمرانی و ریاست ستمگر و مدیر کارگزاران است، از رئیس گرفته تا پیروان مدیر و کارگزار تا برسد به مراتب پایه ترین فرد این نظام حکومتی ( ستمگر کارشان حرام است. ).
دومین راه کسب درآمد، تجارت و بازرگانی است، در همه انواع خرید و فروش مردم با یکدیگر. گونه های حلال خرید و فروش شامل از آنچه خوراک بندگان خداست و مایه قوام زندگی آنها می باشد و زندگی ایشان جز با آنها میسر نیست، مانند آنچه می خورند و می نوشند و می پوشند و ازدواج می کنند و تملک می نمایند و از جهت تملکی که دارند از آنها استفاده می کنند و به کار گرفتن آنها در راه کسب سودها و منافعی که پایندگی زندگیشان بدانهاست و به نحوی از انحاء به مصلحت کار آنان می باشد.اما گونه های حرام خرید و فروش، هر چیزی که مایه فساد و تباهی است و از خوردن و آشامیدن یا کسب آن یا ازدواج کردن با آن یا مالک شدن آن یا نگه داشتن آن یا بخشیدنش یا عاریه دادنش، نهی شده یا چیزی که در آن به نحوی از انحاء فساد و تباهی است(فروش مردار، گوشت خوک، شراب و…) سومین راه، کسب درآمد، صنعت ها و فنون است که شامل انواع گوناگون آن می شود. هرگونه صنعت و فنی که بندگان خدا بیاموزند یا به دیگری یاد دهند، ( مانند نویسندگی ، دبیری و منشی گری وحسابداری و بازرگانی و زرگری و پالان دورزی سراجی و زین دوزی و بنایی و بافندگی و گازری و دوزندگی و فن نقاشی و ساختن انواع ابزارهایی که مورد نیاز مردم است و از آنها بهره برداری می کنند و بدون آنها امورشان نمی گذرد و وسیله تأمین نیازهای زندگی آنهاست.)انجام دادن و آموزش دادن و کار کردن باآنها و در آنها برای خود و دیگری حلال و مجاز می باشد.هرچند از آن صنعت و آن ابزار گاهی در راه های نادرست و معاصی و کمک به حق و باطل هر دو، استفاده شود، باز هم در ساختن این ابزار و تعلیم دادن نحوه ساختن آنها به دیگری، اشکالی وجود ندارد، و گناه آن برعهده ی کسی است که از این وسایل در راههای فساد و حرام استفاده کند. اما ساختن بت ها و نوشابه های حرام و آنچه که فساد محض در آن است و هیچ وجه صلاح و مصلحتی در آنها وجود ندارد حرام است.چهارمین راه کسب درآمد اجاره ها است. اجاره دادن این است که انسان خودش یا خانه اش یا زمینش یا چیزی را که ملک اوست، برای کسب سود و منفعتی اجاره دهد یا خودش کار کند یا فرزندش و مملوکش یا مستخدمش را به کار گمارد به شرط آن که نماینده و وکیل والی یا کارگزار او نباشد، این گونه اجاره دادنها و مستخدم گرفتن ها برای هر فردی از مردم حلال است.اما اگر مثلاً استخدام شود برای ضرر زدن به مساجد یا به ناروا کسی را کشتن یا حمل بت ها و شراب و هر چیزی که در آن فساد است حرام است.میزان الحکمه،ج۱۱( با کمی تصحیح ترجمه کلمات متناسب با کاربرد برای این زمان)
پیامبر اسلام حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله : هر کس در معاشرت با مردم به آنان ظلم نکند، دروغ نگوید و خلف وعده ننماید، جوانمردیش کامل، عدالتش آشکار، برادرى با او واجب و غیبتش حرام است. خصال، ص 208، ح 28
امام موسي كاظم عليه السلام می فرمایند : بر حذر باش از شوخي و مزاح ( بي جا ) چون كه نور ايمان را از بين مي برد و جوانمردي و آبرو را سبك و بي اهميّت مي گرداند. وسائل الشّيعة، جلد 12، صفحه 118، حدیث 15812
امام جواد عليه السلام می فرمایند :تواضع و فروتني زينت بخش علم و دانش است، أدب داشتن و اخلاق نيك زينت بخش عقل مي باشد، خوش روئي با افراد زينت بخش حلم و بردباري است. كشف الغمّة، جلد 2، صفحه 347
امام علی علیه السلام :کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید ؛ آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. نهج البلاغة (للصبحي صالح) ص 252
- از نشانه های [ پایداری ] دولت، هوشیاری و بصیرت در سامان دادن کارها است.1-7- هوشیاری و سامان دادن کارها موجب پایداری و تعالی دولت و جامعه و رضایتمندی مردم و قوام حاکمیت می گردد.
- 7-2-هوشیاری و بصیرت موجب می شود که نواقص و اشکالات و مزایا بخوبی و خداپسندانه دیده شود. فرد بصیر بوسیله دانش و ذکاوت و هوشیاری روشن بینی و اطلاعات صحیحی که از کارها دارد توانمند در سامان دادن کارها مدیریت و نقش آفرینی می نماید.
7-3- تعدادی از آیات قرآن و نظرات معصومین سلام الله علیهم در رابطه با هوشیاری و سامان دادن کارها: امیرالمؤمنین علی علیه السلام : امام علی علیه السلام: برای سامان دادن به هر یک از کارهایت، سرپرستی از میان آنان بگمار که بزرگی کار، او را مقهور خود نسازد و بسیاریِ آن، آشفته اش نکند .نهج البلاغه، نامه 53 .
امام صادق علیه السّلام : آن که بدون بصیرت در مسیری قدم برمی دارد مانند کسی است که بیراهه می رود و سرعت او جز بر دوری اش از مقصد نمی افزاید. امالی صدوق، ص 421.
امام صادق علیه السّلام: چگونه هدایت پذیرد آن که بصیرت ندارد و چگونه بصیرت یابد آن که تدبیر ندارد. اصول کافی، ج 1، ص 183.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: آن که بدون بصیرت در مسیری قدم برمی دارد مانند کسی است که بیراهه می رود و سرعت او جز بر دوری اش از مقصد نمی افزاید. امالی صدوق، ص 421.
علی علیه السلام در این باره می فرماید :أَفْکِرْ تَسْتَبْصِرْ. فکر کن تا بصیرت یابی. لَا بَصِیرَةَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ. نیست بصیرتى از براى کسى که نباشد فکرى از براى او. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57
حضرت علی علیه السلام فرموده اند :مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) هر که از قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود (نسبت به امور دور اندیشی کند) بینا گردد .
خداوند متعال می فرماید : «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می کند» انفال، آیه.29 پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ای که انسان در پرتو آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه های شیطانی را بشناسد و خود را از دام آن رهایی بخشد و قرآن کریم در این باره می فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی که شیطانی پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند.
حضرت علی علیه السلام در این خصوص فرموده اند :فِی کُلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 427 در هر عبرت گرفتنى بصیرتی است.
حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند :دَوَامُ الِاعْتِبَارِ یُؤَدِّی إِلَى الِاسْتِبْصَارِ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 دائم بودن عبرت گرفتن مىکشاند بسوى بصیرت.
حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید: فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّى یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا... (بحار الأنوار ج26 ص 7 هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند ...
رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است. البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداة 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/ 508 - الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى ص 108
- از نشانه های [ پایداری ] دولت، کمیِ غفلت از کارها است. 1-8- غفلت در کارها و از مسائل لازم موجب می شود که پایداری کشورها به خطر بیافتد.
8-2 – برای پایداری دولتها و حاکمیت ها باید به مسائلی که متوجه نظام می شود و در جریان است، و یا امکان جریان پیدا نمودن خواهد نمود، ( ائم از اقتصادی، فرهنگی، هنری، سیاسی، تعلیم و تربیتی، سلامت و بهداشت و درمان و تأمین اجتماعی، و کار و امور بین الملل و بپیشگیری و رفع استضعاف فردی و اجتماعی و حاکمیتی )، همواره دولتها باید هوشیار و با بصیرت و با قوانین و راهبردها و راهکارهای حکیمانه به جهت تعالی تلاش شایسته داشته باشند و از وضعیتهائی که برای جامعه و ملت و مملکت است، غفلت نورزند تا بتوانند دوام و پایداری حکومتها را تضمین نمایند.
8-3- تعدادی از نظرات آیات قرآن و معصومین سلام الله علیهم در رابطه با غفلت نورزیدن:
امام علی (ع) نیز می فرماید:كسی كه اوضاع روزگار خود را می شناسد از آمادگی در مقابل مقتضيات آن غفلت نمی ورزد. تحف العقول، ص 98 امام علی علیه السلام: دَوامُ الْغَفْلَةِ یعْمِى الْبَصیرَةَ. غفلت پیوسته ، بصیرت را كور گرداند.شرح غررالحكم ، ج 4، ص 22. امام على عليه السلام: إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا نَظَرَ اعْتَبَرَ وَ إِذَا سَكَتَ تَفَكَّر ... و الْمُنَافِقُ إِذَا نَظَرَ لَهَا وَ إِذَا سَكَتَ سَهَا. سكوت مؤمن تفكر و .... سكوت منافق غفلت است. تحف العقول ص 212 . امام على عليه السلام: مَنْ نَامَ عَنْ عَدُوِّهِ أَنْبَهَتْهُ الْمَكَايِدُ. هر کس از دشمن خود غافل شود دسیسه ها او را به خود آورد. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 334 ، ح 7687. امام على عليه السلام: اِعلَموا أنَّ الأمَلَ يُسهي العَقلَ، و يُنسي الذِّكرَ؛ بدانيد، كه آرزو خرد را دچار غفلت مى سازد و ياد خدا را به فراموشى مى سپارد. نهج البلاغة(صبحی صالح) ص 118، خطبه 86 . امام على عليه السلام: بِالْمَوَاعِظِ تَنْجَلِي الْغَفْلَةُ.با اندرزهاست كه (پرده) غفلت كنار مى رود. تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 224 ، ح 4530. امام سجّاد علیه السلام : اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ فِي أَيَّامِ الْمُهْلَةِ، وَ انْهَجْ لِي إِلَى مَحَبَّتِكَ سَبِيلًا سَهْلَةً، أَكْمِلْ لِي بِهَا خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.بارالها ! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و به هنگام غفلت، مرا به ياد خود هشيار ساز. به روزگار مهلت، مرا در راه طاعت خود به كار گير و راه آسانى به سوى دوستى ات برايم بگشا كه با آن، خير دنيا و آخرت را بر من كامل گردانى. صحيفه سجّاديه ص 102 ، دعاء 20.
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ «شمعون بن لاوی» یکی از مسیحیان معروف زمان خود، آمده است، هنگامی که شمعون از علائم غافلان از حضرتش سؤال کرد، ایشان در جواب فرمودند: اما علامة الغافل فأربعة؛ العمی و السهو و اللهو و النسیان ، نشانههای غافل چهار چیز است: نابینایی (و بستن چشم بر روی حقایق) و سهو و لهو و نسیان (به گونهای که گرفتار فراموشکاری و سردرگمی به شهوات و عدم توجه به سرنوشت آینده خویش میشود.) مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج1، ص122
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم): أغفل الناس من لم یتعظ بتغیر الدنیا من حال الی حال غافلترین مردم کسی است که از دگرگونیهای دنیا پند نگیرد. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج4، ص395 .
امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام): «کفی بالرجل غفلة ان یضیع عمره فی ما لاینجیه برای غفلت انسان، همین بس که عمر خود را در چیزی که مایه نجات او نیست، ضایع کند. آمدی، عبدالواحد، شرح غررالحکم، ج4، ص585
امام حسن مجتبی (علیه السلام) میفرماید: «الغفلة ترکک المسجد و طاعتک المفسد. غفلت آن است که مسجد را ترک کنی و از مفسد اطاعت نمایی. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص115
قرآن کریم : يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ؛ ای اهل ایمان! مبادا مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل کند. منافقون/9.
قرآن کریم: «يَاوَيْلَتىَ لَيْتَنىِ لَمْ أَتخَِّذْ فُلَانًا خَلِيلًا لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنىِ وَ كَانَ الشَّيْطَنُ لِلْانسَنِ خَذُولًا»ای وای! کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم! او بود که مرا به گمراهی کشانید؛ پس از آن که قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است. فرقان/28-29.
قرآن کریم: إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَ رَضُواْ بِالحَْيَوةِ الدُّنْيَا وَ اطْمَأَنُّواْ بهَِا وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ ءَايَاتِنَا غَافِلُونَ، أُوْلَئكَ مَأْوَئهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ. کسانی که امید به دیدار ما ندارند و به زندگی دنیا دل خوش کرده و بدان اطمینان یافتهان و کسانی که از آیات ما غافل هستند. آنان به کیفر آنچه به دست میآوردند، جایگاهشان آتش است. یونس/ 7-8.
امام باقر (علیه السلام) :ایاک و الغفلة ففیها تکون قساوة القلب از غفلت بپرهیز که مایه سنگدلی است. محدث نوری، مستدرک وسائل الشیعه، ج12، 94
قرآن کریم: وَ مَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَانِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ. و هرکس از یاد خدا روی گردان شود، شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست! زخرف/36.
امیرالمؤمنان علی (علیه السلام):«من غلبت علیه الغفلة مات قلبه.کسی که غفلت بر او چیره شود، قلبش میمیرد. آمدی، عبدالواحد، شرح غررالحکم، ج5، ص293.
امیرالمؤمنان علی (علیه السلام):«بینکم و بین الموعظة حجاب من الغفلة و الغرة». میان شما و موعظه و اندرز، حجابی از غفلت و غرور است. آمدی، عبدالواحد، شرح غررالحکم، ج3، ص268.
امیرالمؤمنان علی (علیه السلام):ایاک و الغفلة و الاغترار بالمهلة فان الغفلة تفسد الاعمال. از غفلت و غرور ناشی از مهلت و فرصت داده شده بپرهیز زیرا غفلت، اعمال آدمی را فاسد میکند. آمدی، عبدالواحد، شرح غررالحکم، ج2، ص213.
امیرالمؤمنان علی (علیه السلام):من حاسب نفسه ربح و من غفل عنها خسرهر آن کس مراقب نفس خویش بود سود برد، و هر کس غفلت ورزید زیانکار شد. نهج البلاغه، حکمت 208.
امام علی (علیه السلام) فرمود:«من طالت غفلته تعجلت هلکته» کسی که غفلتش طولانی شود، هلاکت او به سرعت فرا میرسد. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، خبر 8318.
امام علی (علیه السلام) میفرماید: دریغا بر هر غافلی که عمرش بر ضد او حجت باشد و روزهایش او را به سوی بدبختی کشاند شریف رضی، نهج البلاغه، خ64.
قرآن مجید میفرماید: «فَانتَقَمْنَا مِنهُْمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فىِ الْيَمِّ بِأَنهَُّمْ كَذَّبُواْ بَِايَاتِنَا وَ كَانُواْ عَنهَْا غَافِلِين. سرانجام از آنها انتقام گرفتیم و آنان را در دریا غرق کردیم، زیرا آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند. اعراف/136.
« قرآن مجید میفرماید: وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الجِْنِّ وَ الْانسِ لهَُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بهَِا وَ لهَُمْ أَعْينٌُ لَّا يُبْصِرُونَ بهَِا وَ لهَُمْ ءَاذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بهَِا أُوْلَئكَ كاَلْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئكَ هُمُ الْغَافِلُون» به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم، آنها دلها (عقلها)یی دارند که با آن (اندیشه نمیکنند و) نمیفهمند و چشمانی که با آن نمیبینند و گوشهایی که با آن نمیشنوند، آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراهند!) اعراف:179.
امام باقر (علیه السلام) در این رابطه میفرمایند: «ایّما مؤمن حافظ علی الصلوات المفروضة فصلاها لوقتها فلیس هذا من الغافلین»اگر) هر فرد با ایمانی، نمازهای واجب را به موقع و به طور صحیح انجام دهد، از غافلان نخواهد بود. کافی، ج3، ص270.
امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) پایان میدهیم: «إحذر منازل الغفلة و الجفاء و قلة الأعوان علی طاعة الله»از منزلگاههای «غفلت» و خشونت و جایی که یار و مددکاری بر اطاعت خدا ندارید، بپرهیز. ری شهری، محمدی، میزان الحکمه، حدیث 15147.
قال الامام علی - علیه السلام - : الغَفْلَةُ ضَلالُ النُّفُوسِ و عُنْوَانُ النّحُوسِ. امام علی - علیه السلام - فرمود: غفلت، گمراهی جانها و سر لوحه شومی ها و نافرجامی هاست. غررالحكم، ح 1404.
قال الامام علی - علیه السلام - : اَلْغَفْلَةُ ضَلالَةٌ. امام علی - علیه السلام - فرمود: غفلت، گمراهی است. غررالحكم، ح 196
قال الامام علی - علیه السلام - : الغَفْلَةُ تَكْسِبُ الاغْتِرَارَ، و تُدْنِی مِنَ الْبَوَارِ. امام علی - علیه السلام - فرمود: غفلت، فریب خوردگی می آورد و به هلاكت نزدیك می گرداند. غررالحكم، ح 2125
قال الامام علی علیه السلام : الغَفْلَةُ طَربٌ. امام علی - علیه السلام - فرمود: غفلت، باعث آشفتگی (یا سرمستی) می شود. غررالحكم، ح 221
قال الامام علی علیه السلام : الغَفْلَةُ فَقْدٌ. امام علی - علیه السلام - فرمود: غفلت، موجب گم كردن (راه حق) است. غررالحكم، ح85
قال الامام علی علیه السلام: الغَفلَةُ ضِدُّ الحَزْمِ. امام علی - علیه السلام - فرمود: غفلت، ضد هوشیاری است. غررالحكم، ح 1031
قال الامام علی علیه السلام: مِنْ دَلائِلِ الدَّوْلَةِ قِلَّةُ الْغَفْلَةِ. امام علی علیه السلام فرمود: یكی از نشانه های پیروزی دولتها كمی غفلت است. غررالحكم، ح 9410.
قال الامام علی - علیه السلام - : فی السُّكُونِ إلی الغفلَةِ اِغْتِرَارٌ. امام علی - علیه السلام - فرمود: روی آوردن به غفلت، موجب فریب خوردن است. غررالحكم، ح 6454
قال الامام علی علیه السلام: اِحْذَرْ مَنَازِلَ الغفلَةِ ... . امام علی - علیه السلام - فرمود: از منزلهای غفلت، دوری كن.غررالحكم، ح 2600
قال الامام علی - علیه السلام - فی صِفَةِ المُتَّقِین: یَبِیتُ حَذِراً وَ یُصْبِِحُ فَرِحاً، حَذِراً لَمَّا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ، و فَرِحاً بما أصَابَ مِنَ الفَضْلِ وَ الرَّحْمَةِ. امام علی - علیه السلام - در وصف پرهیزگاران فرمود: شب را در پرهیز کردن به سر می برد و روز را با شادی؛ پرهیز کردن از غفلتی كه او را از آن بر حذر داشته اند و شادی برای فضل و رحمتی كه به او رسیده است. نهج البلاغه، خطبه 193
قال الامام علیعلیه السلام : ضَادُّوا الْغَفْلَةَ بِالْیَقَظَةِ. امام علی - علیه السلام - فرمود: با هوشیاری، به جنگ غفلت بروید. غررالحكم، ح 5925
قال الامام علی - علیه السلام - : فَأَفِقْ أَیُّهَا السَّامِعُ مِنْ سَكْرَتِكَ، وَ استَیْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ، وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِكَ. امام علی - علیه السلام - فرمود: ای شنونده! از مستی خود به هوش آی و از خواب غفلتت بیدار شوو از شتابت بكاه. نهج البلاغه، خطبه 153
قال الامام علی - علیه السلام - : لا عَمَلَ لِغَافِلٍ. امام علی - علیه السلام - فرمود: شخص غافل را عمل نباشد (اعمال توأم با غفلت و بی توجهی دل، بی ارزش است). غررالحكم، ح 5767.
قال الامام علی - علیه السلام - : اِنْتِبَاهُ الْعُیُونِ لا یَنْفَعُ مَعَ غَفْلَةِ الْقُلُوبِ. امام علی - علیه السلام - فرمود:با وجود غفلت دلها، بیداری چشمها سودی نمی بخشد. غررالحكم، ح 1870
قال الامام علی - علیه السلام - : سكْرُ الْغَفْلَةِ وَ الْغُرُورِ أَبْعَدُ إِفَاقَةً مِنْ سُكِْرِ الْخَمُورِ. امام علی - علیه السلام - فرمود: مستی غفلت و فریب، دیرتر از مستی شرابها زایل می شود. «غررالحكم، ح 5651»
قال الامام علی - علیه السلام - : مَنْ غَلَبَتْ عَلَیْهِ الْغَفْلَةُ مَاتَ قَلْبُهُ. امام علی - علیه السلام - فرمود: هر كه غفلت بر او چیره گردد، دلش بمیرد. «غررالحكم، ح 8430»
الامام علی - علیه السلام - : مَنْ غَفَلَ جَهِلَ. امام علی - علیه السلام - فرمود: هر كه غافل شد، نادان شد. «غررالحكم، ح 7686»
قال الامام الباقر - علیه السلام - : إِیَّاكَ وَ الْغَفْلَةَ، فَفِیهَا تَكُونُ قَسَاوَةُ الْقَلْبِ. امام باقر - علیه السلام - فرمود: از غفلت بپرهیز؛ زیرا كه در آن، قساوت دل است. «بحار الانوار، ج 78، ص 164»
قال الامام علی - علیه السلام - : إِیَّاكَ وَ الْغَفْلَةَ وَ الاغْتِرَارَ بِالْمُهْلَةِ، فَإِنَّ الْغَفْلَةَ تُفْسِدُ الأَعْمَالَ. امام علی - علیه السلام - فرمود: زنهار از غفلت و فریب مهلت (عمر) را خوردن؛ زیرا كه غفلت اعمال را تباه می كند. «غررالحكم، ح 2717»
قال الامام علی - علیه السلام - : عَجِبْتُ لِغَفْلَةِ ذَوِی الأَلْبَابِ عَنْ حُسْنِ الاِرْتِیَادِ، وَ الاِسْتِعْدَادِ لِلْمَعَادِ. امام علی - علیه السلام - فرمود: از غافل بودن خردمندان، جهت نیكو طلب كردنِ (توشه و ذخیره آخرت) و آماده شدن برای معاد، تعجب می كنم. غررالحكم، ح 6263.
قال الامام علی - علیه السلام - : مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْه خَسِرَ. امام علی - علیه السلام - فرمود: هر كه نفس خود را حسابرسی كند، سود برد و هر كه از آن غفلت ورزد، زیان بیند. «نهج البلاغه، حكمة 208»
قال الامام علی - علیه السلام - : دَوَامُ الْغَفْلَةِ یُعْمِی الْبَصِیرَةَ. امام علی - علیه السلام - فرمود: ادامه یافتن غفلت، دیده بصیرت را كور می كند. «غررالحكم، ح 5146»
قال الامام علیعلیه السلام: اَلْحَذَرَ، اَلْحَذَرَ، أَیُّهَا الْمُسْتَمِعُ! وَ الجِدَّ اَلْجِدَّ أَیُّهَا الْغَافِلُ ! و لایُنَبِئُكَ مِثْلُ خَبِیرٍ. امام علی - علیه السلام - فرمود: هشدار! هشدار! ای شنونده! بكوش! بكوش! ای غافل! هیچ كس مانند شخصِ آگاه، تو را آگاه و خبردار نمی كند.نهج البلاغه، خطبه 153
- برای سامان دادن به هر یک از کارهایت، سرپرستی از میان آنان بگمار که بزرگی کار، او را مقهور خود نسازد و بسیاریِ آن، آشفته اش نکند.1-9- اداره کارها ی مختلف نیاز به مسئول مناسبی دارد که بزرگی کارها آنها را مقهور ننماید و بسیار کارها آشفته شان ننماید.
- 9-2- برای اداره کارها مسئولین باید دارای خصوصیاتی باشند که بتوانند با اداره درست کارها از عهده کارها بخوبی برآیند.
9-3- مقهور شدن نسبت به بزرگی کارها و یا آشفتگی از دیدن بسیاری کارها موجب ناتوانی در اداره کارها می گردد.
9-4- ریاست و مدیریت و اداره کارها به سازماندهی به گونه ای نیاز دارد که موجب سامان داده شدن کارها شود، به معنی اینکه انجام کارها روی روال درستی قرار گیرد و انجام کارها به خوبی صورت پذیرد.
9-5- تعدادی از نظرات معصومین سلام الله علیهم در رابطه با مدیریت کارها:
خداوند متعال در سوره ابراهیم آیه 1 میفرماید:«این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از ظلمتها خارج کرده و به سوی نور ببری،به راه خداوند عزیز و ستوده بینا»
امیر مؤمنان علی علیه السلام میفرماید: «زمامدار مانند رودخانه پهناوری است که رودهایی کوچک از آن جاری میشود،پس اگر آب آن رودخانه پهناور،گوارا باشد،آب درون رودهای کوچک گوارا خواهد بود،و اگر شور باشد آب درون آنها شور خواهد بود.» شرح ابن ابی الحدید،ج 20،279
امیر مؤمنان علی علیه السلام میفرماید: هرکس کار امانت (مسئوليت) را سبک بشمارد و در آن خيانت روا دارد و جان و دين خود را از خيانت ، پاک ننمايد ، درهاي خواري را در دنيا به روي خود گشوده و در قيامت ،خوارتر و رسواتر خواهد بود. نهج البلاغه ، نامه 26، ص 508
حضرت علي (ع) مي فرمايند: « به خدا سوگند، براي من اين کفش (کهنه ) از رياست بر شما محبوبتر است ؛ مگر اينکه حقي از شما را اداء يا از باطلي جلوگيري کنم و اگر خداوند از علما پيمان نگرفته بود که در برابر ظلم ستمگران و گرسنگي مظلومان سکوت نکنند مهار شتر خلافت را بر کوهان آن مي انداختم » نهج البلاغه ، خطبه 3، ص 48
حضرت علي (ع) مي فرمايند: « ابزار مديريت ، شرح صدر و گشايش سينه است» (نهج البلاغه ، حکمت 176، ص 667
حضرت علي (ع) مي فرمايند: « ثمره تجربه انتخاب نيکو است» عبدالواحد آمدي ،غررالحکم ، ح 10157
پیامبر(ص)زمانی که«معاذبن جبل»را به عنوان فرماندار به یمن فرستاد در دستور العملی به او فرمود«و تو را بدین امور سفارش میکنم:تقوای الهی،صداقت در گفتار،وفای به عهد،ادای امانت،ترک خیانت،نرمی گفتار،پیشی گرفتن در سلام،حفظ حقوق همسایه،مرحمت به یتیمان،خوب انجام دادن کار،کوتاه کردن آرزو،توجه و علاقه به آخرت،ترس از حساب،ملازمت بر ایمان،تفقه و تدبر در قرآن،فرو خوردن خشم،ملایمت و رحمت به مردم،توجه بیشتر به نماز که پس از اقرار به دین،نماز سر اسلام محبت بهترین عامل برای اصلاح و اداره و رهبری و هدایت مردم است است»تحف العقول،ص 19.
حضرت علی(ع)در عهدنامه مالک اشتر(نهج البلاغه،نامه 53)ابتدا او را به تقوا و ترس از خداوند،ایثار و فداکاری در راه طاعتش و پیروی از آنچه که خدا در قرآن به آن امر نموده است، فرمان میدهد و به او میفرماید که دین خدا را با قلب و دست و زبان یاری کند زیرا خداوند یاری کسیدین که او را یاری کند،تکفل کرده است و کسی که او را عزیز بدارد عزیز میدارد و نیز به او میفرماید که خواستههای نابجا نداشته باشد و هنگام وسوسههای نفسانی خویشتنداری کند زیرا نفس اماره همواره انسان را به بدی وا میدارد مگر این که رحمت الهی شامل او شود.
امیرمؤمنان در نهج البلاغه حکمت 70 میفرماید:«کسی که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد به تعلیم خویش بپردازد و باید تأدیب کردنش پیش از آن که به زبان باشد به رفتار و عمل باشد. با اصلاح رابطه خود و خدا، مدیریت بر قلب به دست میآید»
امیر المؤمنین علی(ع)در نامهای به قاضی منصوب از سوی خویش در اهواز(دعائم الاسلام،ج 2،531)مینویسد:«بدان ای رفاعه که این حکومت، امانتی است که هر کس به آن خیانت کند لعنت خدا تا روز قیامت بر او باشد و هر کس خائنی را استخدام کند و بر سر کار نهد،محمد(ص)از او در دنیا و آخرت بیزار است». کاری که در دست توست شکار و طعمه نیست که به چنگت افتاده باشد،بلکه امانتی است بر گردن تو(نهج البلاغه،نامه 5).امام(ع) همچنین در خطبه 172 نهج البلاغه میفرماید:«ای مردم! سزاوارترین کس به خلافت،قویترین مردم نسبت به آن و داناترین آنان به فرمانهای خداست».
امام صادق(ع)میفرماید:«سزاوار نیست که مؤمن خود را ذلیل کند.سؤال شد چگونه خود را ذلیل میکند؟ فرمود پذیرفتن کاری که در عهده و طاقت و توانایی او نیست. وسائل الشیعه،ج 11،ص 425
رسول مکرم اسلام(ص)فرمود: «هر کس کارگزاری از مسلمان را به کار گمارد و بداند که میان ایشان،افرادی شایسته و داناتر از او به کتاب خدا و سنت پیامبرش هست، به خدا و پیامبرش و همه مسلمانان خیانت کرده است»القضاه،ج 68،1 ( البته در مورد تخصصهای فنی و یا تخصصهای لازم حتما باید به آن علوم هم متخصص باشد)
امیر المؤمنین علی(ع)میفرماید:«چهار چیز نشانه تیرهبخشی و ادبار دولتهاست:واگذاردن کارهای اصلی و اساسی و پرداختن به امور فرعی،به کار گرفتن افراد ناتوان و کنار زدن صاحبان فضل» (غرر الحکم،ج 2،376)
امیر مؤمنان علی(ع)در دوران خلافتش شخصا در بازارها گردش میکرد و گمشدهها را راهنمایی مینمود و ضعیفان را کمک میکرد و از کنار فروشندگان و کاسبان رد میشد و آیه 84 سوره قصص را میخواند(«سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار میدهیم که اراده برتری جویی و فساد در زمین را ندارند و عاقبت برای تقوا پیشگان است»)و میفرمود:«این آیه درباره زمامداران عادل و متواضع و همچنین سایر مردم صاحب قدرت نازل شده است»
امام علی(ع)در عهدنامه مالک اشتر میفرماید:«مبادا بگویی من اکنون بر آنان مسلطم،از من فرمان دادن است و از آنان اطاعت کردن که عین راه یافتن فساد در دل و خرابی دین و نزدیک شدن تغییر و تحول(در قدرت)است.»
حضرت علی(ع)در نهج البلاغه خطبه 4 میفرماید«و اما حق من بر شما این است که در تبعیت خود با من وفادار باشد و در آشکار و نهان خیر خواهی را از دست ندهید چون شما را بخوانم،اجابت،و چون فرمانتان دهم اطاعت کنید.»«تدبیر کسی که فرمان،برده نمیشود سود نمیبخشد»شرح غرر الحکم،ج 2،414.
ابوحمزه ثمالی گوید:امام صادق(ع)فرمود:«از ریاستطلبی و دنبالهروی شخصیتها بپرهیز».به امام(ع)عرض کردم«فدایت شوم مقصود شما را در مورد ریاستطلبی فهمیدم ولی منظور شما را در مورد دنبالهروی نکردن از شخصیتها را نفهمیدم،زیرا دو سوم آنچه که تحصیل کردهام در نتیجه دنبالهروی از شخصیتها بوده است».امام(ع)فرمود:«منظورم از دنبالهروی شخصیتها آنچه گمان کردهای نیست،بلکه پرهیز از این که،بدون اجازه عقل و بدون دلیل،شخصی را به عنوان رهبر انتخاب کنی و هر چه گفت بدون چون و چرا و چشم و گوش بسته،بپذیری و تسلیم او شوی». کافی،ج 2،298
حضرت علی(ع)در نهج البلاغه خطبه 27 میفرماید:«...به سبب نافرمانی و بیاعتنایی به من رأی و تدبیرم را تباه ساختید....»
حضرت علی(ع)در برنامه به امام حسین(ع)(نهج البلاغه،نامه 31)مینویسد:«برای هر یک از خدمتگزاران و کارکنان خود،کاری معین کن که او را در قبال آن مسئول بدانی،زیرا این باعث میشود کارها را به یکدیگر واگذار نکنند».
امام علی(ع)در برنامه 53 نهج البلاغه هم،چنین میفرماید:«هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظر تو یکسان باشند زیرا این کار موجب میشود که افراد نیکوکار در نیکی کردن بیرغبت و بدکاران در عمل بدشان تشویق شوند هر یک را مطابق کارشان پاداش ده.»
رسول خدا(ص)میفرماید:«ارزش کار به پایان آن است و ملاک عمل خاتمه آن است»سیره نبوی،351
امیر المؤمنین(ع)در نهج البلاغه نامه 53 میفرماید:«پس روزی آنان را فراخ دار که فراخی روزی،نیروشان دهد تا در پی اصلاح خود برآیند و بینیازیشان بود تا دست به مالی که در اختیار دارند نگشایند و...»زیرا اگر کارگزاران،بینیاز باشند،ستم نمیکنند،رشوه نمیگیرند و در امانت خیانت نمیکنند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام: شَرُّ وُزَرَائِكَ مَنْ كَانَ لِلْأَشْرَارِ قَبْلَكَ وَزِيراً وَ مَنْ شَرِكَهُمْ فِي الْآثَامِ فَلَا يَكُونَنَّ لَكَ بِطَانَةً فَإِنَّهُمْ أَعْوَانُ الْأَثَمَةِ وَ إِخْوَانُ الظَّلَمَةِ وَ أَنْتَ وَاجِدٌ مِنْهُمْ خَيْرَ الْخَلَفِ مِمَّنْ لَهُ مِثْلُ آرَائِهِمْ وَ نَفَاذِهِمْ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ مِثْلُ آصَارِهِمْ وَ أَوْزَارِهِمْ مِمَّنْ لَمْ يُعَاوِنْ ظَالِماً عَلَى ظُلْمِهِ وَ لَا آثِماً عَلَى إِثْمِهِ أُولَئِكَ أَخَفُّ عَلَيْكَ مَئُونَةً وَ أَحْسَنُ لَكَ مَعُونَةً وَ أَحْنَى عَلَيْكَ عَطْفاً وَ أَقَلُّ لِغَيْرِكَ إِلْفاً فَاتَّخِذْ أُولَئِكَ خَاصَّةً لِخَلَوَاتِكَ وَ حَفَلَاتِكَ ثُمَّ لْيَكُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَكَ أَقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ لَكَ وَ أَقَلَّهُمْ مُسَاعَدَةً فِيمَا يَكُونُ مِنْكَ مِمَّا كَرِهَ اللَّهُ لِأَوْلِيَائِهِ وَاقِعاً ذَلِكَ مِنْ هَوَاكَ حَيْثُ وَقَعَ وَ الْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَ الصِّدْقِ ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَنْ لَا يُطْرُوكَ وَ لَا يُبَجِّحُوكَ بِبَاطِلٍ لَمْ تَفْعَلْهُ فَإِنَّ كَثْرَةَ الْإِطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ وَ تُدْنِي مِنَ الْعِزَّةِ وَ لَا يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ...امیرالمومنین امام علی علیه السلام در بخشی از نامه خود به مالک اشتر فرمودند: بدترين وزيران تو، كسى است كه پيش از تو وزير بدكاران بوده، و در گناهان آنان شركت داشت، پس مبادا چنين افرادى محرم راز تو باشند، زيرا كه آنان ياوران گناهكاران، و يارى دهندگان ستمكارانند. تو بايد جانشينانى بهتر از آنان داشته باشى كه قدرت فكرى امثال آنها را داشته اما گناهان و كردار زشت آنها را نداشته باشند. كسانى كه ستمكارى را بر ستمى يارى نكرده، و گناهكارى را در گناهى كمك نرسانده باشند، هزينه اين گونه از افراد بر تو سبك تر، و ياريشان بهتر، و مهربانيشان بيشتر، و دوستى آنان جز با تو كمتر است.آنان را از خواص، و دوستان نزديك، و رازداران خود قرار ده، سپس از ميان آنان افرادى را كه در حق گويى از همه صريح ترند، و در آنچه را كه خدا براى دوستانش نمى پسندد تو را مددكار نباشند، انتخاب كن، چه خوشايند تو باشد يا ناخوشايند.تا مى توانى با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند، و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند، و تو را براى اعمال زشتى كه انجام نداده اى تشويق نكنند، كه ستايش بى اندازه خودپسندى مى آورد، و انسان را به سركشى وامى دارد. نهج البلاغه، نامه53.
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : در وصیت به حسنین علیهم االسلام فرمود: وَاللّه َ اللّه َ فِی الجِهادِ بِأموالِکُم و أنفُسِکُم و ألسِنَتِکُم فی سَبیلِ اللّه ِ ؛ امام علی علیه السلام: خدا را خدا را در باره جهاد با مال و جان و زبان تان در راه خدا .نهج البلاغه ، نامه 47 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام : ألزِمِ الحَقَّ مَن لَزِمَهُ مِن القَریبِ و البَعیدِ و کُن فی ذلِکَ صابِرا مُحتَسِبا واقِعا ذلِکَ مِن قَرابَتِکَ و خاصَّتِکَ حَیثُ وَقَعَ ؛ امام علی علیه السلام: حق را، از آنِ هر که بود ، نزدیک یا دور، بر عهده گیر؛ در این راه شکیبا باش و آن را به حساب خداوند بگذار، هر چند این رفتار با نزدیکان و خویشاوندانت باشد .نهج البلاغه، نامه 53 .
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام: أنصِفوا النّاسَ مِن أنفُسِکُم وَاصْبِرُوا لِحَوائجِهِم . . . ولاتُحشِّمُوا أحَدا عَن حاجَتِهِ ولاتَحبِسُوهُ عَن طَلِبَتِهِ ؛ امام علی علیه السلام: داد مردم را از خود بستانید و در برآوردن نیازهایشان شکیبا باشید . . . کسی را برای نیازش شرمگین نسازید و از خواسته اش باز مدارید . نهج البلاغه، نامه 51 .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : اُوصیکُم بِتَقوَی اللّه ِ و نَظمِ أمرِکُم ؛ امام علی علیه السلام: شما را به تقوای الهی و نظم در کارتان سفارش می کنم .نهج البلاغه، نامه 47 .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : التَّدبیرُ قَبلَ العَمَلِ یُؤمِنُکَ مِنَ النَّدَمِ ؛ امام علی علیه السلام: تدبیر پیش از عمل، تو را از پشیمانی در امان می دارد .عیون أخبار الرّضا علیه السلام، ج 2 ، ص 54 .
امام علی (ع): پس بر شما باد كه با تلاش و كوشش پی گير و هوشياری، اين سرمايه های هستی را شكوفا ساخته و آمادگی لازم را بدست آوريد تا در آن زندگی جاويد نتيجه كوشش اين جهانی خود را دريابيد. نهج البلاغه معجم المفهرس. حكمت211
امام على عليه السلام : عَلَيْكُمْ بِالاَدَبِ ، فَاِنْ كُنْتُمْ مُلوكا بَرَزْتُمْ وَ اِنْ كُنْتُمْ وَسَطا فُقْتُمْ ، وَ اِنْ اَعْوَزَتْكُمُ الْمَعيشَةُ عِشْتُمْ بِاَدَبِكُم؛ ادب بياموزيد، زيرا كه [در اين صورت] اگر پادشاه باشيد، برجسته مىشويد، اگر ميانه باشيد، سرآمد مىشويد و اگر تنگدست باشيد، با ادبتان گذران زندگى مىكنيد. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج20 ، ص304 ،ح483
حضرت علی ( ع ) : (برای ترقی و پيشرفت) روشی بهتر از پژوهش و تحقيق نمی باشد. شرح غرر الحكم 6 / 381
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : أمضِ لِکُلِّ یَومٍ عَمَلَهُ فَإنَّ لِکُلِّ یَومٍ ما فیهِ ؛ امام علی علیه السلام: کار هر روز را در همان روز انجام ده ؛ زیرا هر روزی را کاری است (ویژه آن روز). نهج البلاغه، نامه 53 .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام : یا کُمَیلُ ما مِن حَرَکَةٍ إلاّ و أنتَ مُحتاجٌ فیها إلی مَعرِفَةٍ ؛ امام علی علیه السلام: ای کمیل! هیچ کاری نیست مگر این که تو در آن نیازمند شناخت هستی .نهج البلاغه ، ص 171 .
قال الامام علی - علیه السلام - : مَن طَلَبَ الرّئاسَة بِغَیرِ حَقٍ حُرِمَ الطّاعَة لَهُ. امام علی - علیه السلام - فرمود: هر که ناحق به دنبال ریاست باشد، اطاعت از او حرام است. تحف العقول، ص 321
- امام علی علیه السلام می فرماید: اعطاء المال فی غیر حقه تبذیر و اسراف؛ بخشیدن مال به کسی که حق او نباشد، خود گونه ای تبذیر و اسراف است. خطبه ها: 126
- امام علی علیه السلام می فرماید: ما عال من اقتصد؛درویش نشود، آن کس که زیاده روی نکند. نامه ها: 31.
- قال الامام علی - علیه السلام - : مَن جَعَلَ مُلکَهُ خادِماً لِدینِهِ اِنقادَ لَهُ کُلُّ سُلطانٍ، وَ مَن جَعَلَ دینَهُ خادِمَاً لِمُلکِهِ طَمَعَ لَهُ کُلُّ اِنسانٍ. امام علی - علیه السلام - فرمود: هر کسی که مقام و قدرت خود را در خدمت دین قرار دهد، همة قدرت ها تسلیم او خواهند شد و هر که دین را در خدمت مقام خود قرار دهد، همه در او طمع کنند. غرر الحکم، ص 344
- قال الامام علی - علیه السلام - : وَ اَشعِر قَلبَکَ الرَّحمَةَ لِلرَّعِیةِ وَ المَحَبَّةَ لَهُم وَ اللُّطفَ بِهِم وَ لا تَکونَنَّ عَلَیهِم سَبُعاً ضارِیاً تَغتَنِمُ اَکلَهُم. امام علی - علیه السلام – (در نامه ای به مالک اشتر) فرمود: دلت را از محبت به مردم و مهربانی و لطف در حق آنها پر گردان. مبادا مانند حیوان درنده در فکر دریدن آنان باشی. نهج البلاغه، نامه 53
- قال الامام علی - علیه السلام - : زَکاةُ السُّلطانِ اِغاثَةُ المَلهُوفِ. امام علی - علیه السلام - فرمود: زکات فرمانروایی، فریادرسی گرفتاران است. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 46
- امام علی علیه السلام :نَهى [رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله] أن يُسْتَعمَلَ أجيرٌ حتّى يُعلمَ ما اُجرتُهُ .(پيامبر خدا صلى الله عليه و آله) نهى فرمود از اين كه كارگرى، پيش از تعيين مزدش، به كار گرفته شود.من لا یحضره الفقیه ج 4، ص 10، ح 4968 - امالی(صدوق) ص 426، ح 1
- امام علی علیه السلام :لایکونن المحسن و المسی ء عندک بمنزلة سواء فان فی ذلک تزهیدا لاهل الاحسان فی الاحسان و تدریبا لاهل الاسائة علی الاسائة. افراد نیکوکار و خطاکار در نزد تو نباید برابرباشند. زیرا این کار سبب می شود که نیکوکاران در انجام کارهای نیک، بی رغبت وخطاکاران در انجام بدی ها، جسور شوند. نهج البلاغه، نامه ی 53.
- حضرت علی(ع): خطاکاران را با دادن پاداش به نیکوکار، جریمه و تنبیه کن.( نهج البلاغه،، حکمت 177
- حضرت علی علیه السلام در این باره فرمود: لاتصغرن عندک الرای الخطیر اذا اتاک به الرجل الحقیر. نظرات ارزشمند افراد معمولی را کوچک نشمارید. میزان الحکمه، ج 4، ص 40
- حضرت علی ( ع ) : "هيچ فعاليت و حركتی نيست مگر آن كه در انجام آن به علم و معرفت نيازمندی. تحف العقول ، ص 47 و 171
حضرت علی علیه السلام فلاتطولن احتجابک عن رعیتک فان احتجاب الولاة عن الرعیة شعبة من الضیق و قلة علم بالامور. پس دوری خود از زیر دستانت را طول مده. به درستی که کناره گیری مسؤولان اززیردستان، نوعی محدودیت و کم اطلاعی ازامور است. نهج البلاغه، نامه ی 53.
- حضرت علی علیه السلام: من استبد برایه هلک و من شاورالرجال شارکها فی عقولها. کسی که به فکر خودش استبداد بورزد، هلاک می شود و کسی که با دیگران مشورت بورزد، با آن ها در اندیشه هایشان شریک خواهد شد. نهج البلاغه، حکمت 161
- حضرت علی علیه السلام نیز به مالک اشتر فرمان می دهد که با خردمندان مشورت کند. نهج البلاغه، نامه ی 53.
- حضرت علی علیه السلام من قلت تجربته خدع. کسی که تجربه اش کم باشد، فریب خواهدخورد.
- امیرالمؤمنین علیه السلام: و من كلام له عليه السلام لما عوتب على التسوية في العطاء أَ تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِي السَّمَاءِ نَجْماً وَ لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إِسْرَافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِي الدُّنْيَا وَ يَضَعُهُ فِي الْآخِرَةِ وَ يُكْرِمُهُ فِي النَّاسِ وَ يُهِينُهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ لَمْ يَضَعِ امْرُؤٌ مَالَهُ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ إِلَّا حَرَمَهُ اللَّهُ شُكْرَهُمْ وَ كَانَ لِغَيْرِهِ وُدُّهُمْ فَإِنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ يَوْماً فَاحْتَاجَ إِلَى مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَدِينٍ وَ أَلْأَمُ خَلِيلٍ
امیرالمومنین امام علی علیهالسلام فرمودند: آيا به من دستور مىدهيد براى پيروزى خود، از جور و ستم درباره امت اسلامى كه بر آنها ولايت دارم، استفاده كنم؟به خدا سوگند! تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پى هم طلوع و غروب مىكنند، هرگز چنين كارى نخواهم كرد!اگر اين اموال از خودم بود به گونه اى مساوى در ميان مردم تقسيم مى كردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست.آگاه باشيد! بخشيدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زياده روى و اسراف است، ممكن است در دنيا ارزش دهنده آن را بالا برد اما در آخرت پست خواهد كرد، در ميان مردم ممكن است گراميش بدارند اما در پيشگاه خدا خوار و ذليل است. هيچ كس مالش در راهى كه خدا اجازه نفرمود مصرف نكرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آنكه خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستى آنها را متوجه ديگرى ساخت، پس اگر روزى بلغزد و محتاج كمك آنان گردد، بدترين رفيق و سرزنش كننده ترين دوست خواهند بود. نهج البلاغه، خطبه 126
- حضرت علی علیه السلام: مِن كِتابهِ للأشتَرِ لَمّا وَلاّهُ مِصرَ: ولْيَكُن أحَبَّ الاُمورِ إلَيكَ أوسَطُها في الحَقِّ، وأعَمُّها في العَدِل، وأجمَعُها لرِضا الرَّعِيَّةِ؛فإنَّ سُخطَ العامَّةِ يُجحِفُ برِضا الخاصَّةِ، وإنَّ سُخطَ الخاصَّةِ يُغتَفَرُ مَع رِضا العامَّةَ. ولَيسَ أحَدٌ مِن الرَّعِيَّةِ أثقَلَ علَى الوالِي مَؤونَةً في الرَّخاء، وأقَلَّ مَعونَةً لَهُ في البَلاءِ، وأكرَهَ للإنصافِ، وأسألَ بالإلحافِ، وأقَلَّ شُكرا عِندَ الإعطاءِ، وأبَطأ عُذرا عِندَ المَنعِ، وأضعَفَ صَبرا عِندَ مُلِمّاتِ الدَّهرِ، مِن أهلِ الخاصَّةِ. وإنّما عِمادُ الدِّينِ وجِماعُ المُسلمينَ والعُدَّةُ للأعداءِ: العامَّةُ مِن الاُمَّةِ، فلْيَكُنْ صِغوُكَ لَهُم، ومَيلُكَ مَعهم.
امیرالمومنین امام على عليهالسلام - در بخشی از فـرمان خویش به مالک اشتر - : بـايـد ميانه روى در حقّ و گستراندن عدالت و عمل به آنچه كه بيش از هر چيز رضايت مردم را فراهم مىآورد، محبوبترين كارها در نزد تو باشد.
زيرا نارضايى عموم مردم رضايت خواصّ را بىاثر مىسازد و نارضايتى خواص، با رضايت عموم مردم، بخشوده مىشود.
و هيچ يك از افراد ملّت همچون طبقه خواصّ نيست؛ زيرا اين طبقه در هنگام آسايش بار سنگين ترى بر دوش حكمران هستند و در گرفتارىها و مشكلات كمتر به او كمك مىكنند، دادگرى را ناخوش مىدارند، خواسته ها و توقّعات بيشترى دارند.
اگر به آنها چيزى داده شود، كمتر قدردانى مىكنند و اگر دريغ شود ديرتر عذر مىپذيرند و در پيشامدهاى ناگوار روزگار ناشكيباترند. ستون دين و جامعه مسلمانان و نيروى هميشه آماده در برابر دشمنان، در حقيقت همان عموم مردم است. پس بايد گرايش تو به آنان باشد. نهجالبلاغه، نامه 53
قال الامام علی - علیه السلام - : وَ اَمّا بَعدُ فَلا تُطَوِّلُنَّ اِحتِجابَکَ عَن رَعِیتِکَ فَاِنَّ احتِجابَ الوُلاةِ عَنِ الرَّعِیهِ شُعبَةٌ مِنَ الضّیقِ وَ قِلَّةُ عِلمٍ بِالاُمُورِ. امام علی علیه السلام (در نامه ای به مالک اشتر) فرمود: و اما بعد، فاصله ات را از مردم طولانی نکن، زیرا جدایی حاکمان از مردم باعث می شود حاکمان در تنگنا قرار بگیرند و به بسیاری از مسائل و امور آگاه نشوند. نهج البلاغه، نامه 53
- قال الامام علی - علیه السلام - : فَلیکُن اَحَبَّ الذَّخائِرِ اِلَیکَ ذَخیرةُ العَمَلِ الصّالِحِ فَاَملِک هَواکَ وَ شُحَّ بِنَفسِکَ. امام علی - علیه السلام – (در نامه ای به مالک اشتر) فرمود: ... بیش ترین چیزی که برای خود ذخیره می کنی، عمل صالح باشد. پس بر نفس خود مالک باش و طمع نکن. نهج البلاغه، نامه 53
- قال الامام علی - علیه السلام - : یحتاجُ الاِمامُ اَلی قَلبٍ عَقولٍ وَ لِسانٍ قَئُولٍ وَ جَنانٍ عَلی اِقامَةِ الحَقِّ صَئُولٍ .
امام علی - علیه السلام - فرمود: رهبر نیازمند سه چیز است: قلب اندیشمند و متفکر، زبان گویا و دل پر جرئت و قاطع در برابر اجرای حق. غرر الحکم، ص 340
- قال الامام علی - علیه السلام - : صَیرِ الدّینَ حِصنَ دَولَتِکَ وَ الشُّکرَ حِزرَ نِعمَتِکَ فَکُلَّ دَولَةً یحوطُهَا الدّینُ لا تُغلَبُ وَ کُلُّ نِعمَةٍ یحرُزُهَا الشُّکرَُ لا تُسلَبُ.امام علی - علیه السلام - فرمود: دین را دژ و حصار محکم حکومت خود قرار ده و با شکر گزاری، نعمت ها را حفظ کن؛ زیرا هر قدرتی که دین او را احاطه کرده باشد (عامل به دین باشد)، هرگز شکست نمی خورد و هر نعمتی که با سپاسگزاری همراه باشد، گرفته نمی شود. غرر الحکم، ص 343
- راهکارهای تعلیم و تربیّتی و فرهنگی:
1- مسئولین و عوامل تهیه محتوای تحقیقاتی و مطالعاتی پژوهشکدههای علوم انسانی و اسلامی و حوزهها و دانشگاهها مجموعه ای از آموزه های رفتارها و نگرشهائی که می تواند تعالی نگرشی و گفتاری و رفتاری را، که طبق موازین الهی و اسلامی، موجب رشد می شود را، باید در اختیار عوامل تعلیم و تربیّت و در اختیار انتشارات و وزارت آموزش و پرورش و حوزهها و دانشگاهها و مراکز و معاونتهای فرهنگی و پرورشی و وزارت ارشاد اسلامی و رسانه ها برای نشر و ترویج و آموزش فرهنگ الهی اسلام، بگذارند.
2- عوامل مؤثر در تهیه محتوای کتابهای درسی و غیر درسی، ادبیّات، بستر تبلیغات و لوازم التحریر و بازیها و فیلم و نمایشها و برنامه ها و مطالب رسانه ها و مبلغین برای ارتقاء فرهنگ تعلیم و تربیّت اسلامی جامعه به آموزههای رفتارها و نگرشهائی که می تواند تعالی نگرشی و گفتاری و رفتاری را طبق موازین الهی و اسلامی محقق نماید و جامعه را در ابعاد مختلف ( اعتقادی، فضائل اخلاقی، بصیرت، معارف لازم و دانش لازم زندگی)، به رشد رساند، متناسب با سن و به اندازه لازم پرداخته شود و آنرا به جامعۀ هدف عرضه نمایند.
گل افشان گل محمدی