خلاقيت
از سوی دانشمندان، تعريفهای متعددی از خلاقيت ( Creativity)، نوآوری( Innovation )، تغيير( Change )، انطباق ( Adaptiop ) صورت گرفته است. برخی خلاقيت و نوآوری را با تغيير برابر دانسته و برخي با انطباق مناسب برابر گرفته اند و برخی هم خلاقيت و نوآوريی را امری فراتر از تغيير و انطباق می دانند. در اينجا برخی از تعريفهای مهم مورد بررسی قرار می گيرد:
ـ خلاقيت به كارگيری تواناييهای ذهني برای ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.(1)
ـ نوآوری به كارگيری ايده های نوين ناشی از خلاقيت است كه می تواند يك محصول جديد، خدمت جديد يا راه حل جديد انجام كارها باشد.(2)
ـ نوآوری، فرآيند ادراك يا ايجاد دانش مربوط و تبديل آن به محصولات و خدمات بهبود يافته و يا جديد،برای افرادی كه خواهان آنها هستند، می باشد.(3)
ـ خلاقيت به معنای توانايی تركيب ايده ها در يك روش منحصر به فرد يا ايجاد پيوستگی بين ايده هاست.(4)
ـ نوآوری، فرآيند اخذ ايده خلاق و تبديل آن به محصول خدمات و روشهای جديد عمليات است.(5)
ـ نوآوری به معنای ايجاد، قبول و اجرای ايده ها و فرآيندها و محصولات يا خدمات جديد است، بنابراين نوآوری، استعداد و توانايی تغيير يا انطباق را به وجود می آورد.(6)
با توجه به اين تعريفها، خلاقيت ايجاد يك ايده يا مفهوم جديد از طريق به كارگيری توانائيهای ذهنی و علت و سبب نوآوری است و بدون آن نوآوری صورت نمی گيرد. نوآوری ايجاد و توسعه محصول، خدمات يا فرآيند جديد است كه منتج از ايده های جديد باشد. اين نوآوری برای صنعت، بازار و محيط كلی مربوط، جديد است و به تغيير و انطباق بهتر با شرايط محيطی منجر می گردد.(7)
خلاقيت امكان دارد در داستانهايی كه می گويند،اشعاری كه می سرايند، نمايشنامه ای كه اجرا می كنند، تصاويری كه می كشند و چيزهايی كه می سازند يا طرح يك بازی جديد يا راهی تازه در آزمايشهای علمی يا تدبير يك راه حل جديد در يك مسأله رياضی باشد،
(1) و (2) ـ رضائيان ، علي ، دانش مديريت ، دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني ، شماره سوم ، زمستان 1376 ، ص 101 ، 98 .
(4) _ American management Association. Ibid p.24.
(5) _II_Stephen p.Robbins, Mangement, third Edition. West publishing compeny.1992.p254.
(6) _VictoA.thompson.p.168.
(7) ـ حسن زارعي متين ، خلاقيت و نوآوري ، دانش مديريت ، شماره 24 ، بهار 1373 .
مربیان و معلمین بايد به اين قبيل موارد توجه داشته باشند و شرايطی فراهم آورند تا كودكان سهلتر و بهتر بتوانند، پرورش ذهنی پيدا كنند و روال عادی و معمولی مدرسه آنها را بی تفاوت ننمایند.
در مدارس بايد به شگفتی و پرورش استعدادهای كودكان توجه داشته باشند تا به تدريج آنها مسير قطعی ذوق خود را باز يابند و در نوجوانی از سرگشتگی و ترديد آسوده باشند، همه ما به ميزانی كه استعداد خلاقيت و ذوق خود را باز شناخته باشيم می توانيم،غنيتر،آسوده تر و آرامتر زندگی كنيم و از جهت اين كه اگر دانش آموزی مطابق ذوق و استعدادش پرورده شود به حال جامعه سودمندتر بوده و می تواند منشاء خدماتی باشد، مدرسه مسئوليت سنگين تر و جديدتری را عهده دار است.(1)
كارل راجرز : خلاقيت عبارت است از اظهار وجود، استقلال طلبی و حفظ شخصيت انسان.(2) همچنين او اظهار می دارد : «واضح است كه خلاقيت را نمی توان با فشار به وجود آورد، بلكه بايد به آن اجازه داده شود تا ظهور كند، همان طور كه زارع نمی تواند جوانه را از دانه بيرون بياورد، اما می تواند شرايط مناسب برای رشد دانه را فراهم سازد، در مورد خلاقيت هم همين وضع صادق است، چگونه می توانيم شرايط خارجی را مساعد سازيم تا شرايط داخلی تسريع شود و پرورش يابد.»(3)
همچنين كارل راجرز می گويد :« بايد به هر فرد كمك كرد تا خود را بشناسد و اعتماد به نفس را در او افزايش يابد، همچنين بايد وسايل لازم برای كسب اطلاعات و معلومات در اختيار او گذاشته شود، اگر برای انسان محيط مساعد فراهم شود، طبيعتاً به سوی سازندگی و خلاقيت گام بر خواهد داشت.»(4)
تورانس : خلاقيت شكافتن بن بست ها و دست دادن با فرد است.(5) به عقيده صاحب نظران ديگر: ـ خلاقيت عبارت است: قدرت ايجاد چيزی نو و يا ابداع عقيده ای كه قبلاً وجود نداشته است.(6)
(1) ـ استعداد خلاقيت در كودكان از ترجمه علي پرنيا .
(2)و(4)و(7) ـ فرج اله فرنوديان ، مجله تكنولوژي آموزشي ، شماره 5 تا 8 فروردين ، 69ـ68 .
( 3) ـ هما اميري ، بررسي عوامل مؤثر در شكوفايي خلاقيت ، پايان نامه كارشناسي ارشد ( تهران ، دانشگاه تهران ، 1358 ) .
(5) ـ غلامعلي افروز ، نوجوان استقلال و شخصيت و خلاقيت ، پيوند .
(6) ـ نقل از : محمد آرمند ، مجله رشد معلم ، شماره 120 ، تابستان 1373 .
و در دو عبارت ديگر: ـ خلاقيت عبارت است از نشان دادن عمل يا رفتار و توانايی خلاق و به طور كلی عمل خلاقه يعنی ارائه يك راه حل مناسب برای مسائل و مشكلات.(7) ـ خلاقيت عبارت است از جريان فكری فرد و اعمالی كه متعاقب آن برای حل مشكلی انجام می دهد.(1)
گيلفورد در رابطه با خلاقيت اين گونه اظهار می دارد:
ـ خلاقيت نبايد فقط از زاويه اعمال فرآورده های ابداعی مورد توجه قرار گيرد، بلكه بايد به طور واقعی يعنی به عنوان استعدادهای ذهنی كه درجات مختلف بالقوه در نزد همه افراد بشر اعم از كوچك و بزرگ وجود دارد، مورد مطالعه قرار گيرد، تا وقتی انسان به مشكلی برخورد نكند و زندگی او از روی عادت و يا بر مبنای دور زدن مشكلات سپری شود، خلاقيتی در كار نخواهد بود ولی همين كه به مشكلی برخورد كرد و خواست آن را حل كند،آن فرآيند فكری و اعمالی كه متعاقب آن برای حل مشكل ايجاد می شود، خلاقيت نام دارد. خلاقيت را نوعی توانايی فكری دانسته است و تفكر خلاق را كه منجر به خلاقيت می شود يكی از انواع تفكر( تفكر واگرا ) می داند. گيلفورد دو نوع تفكر را مطرح می كند: تفكر واگرا و تفكر همگرا. در تفكر واگرا، فرد با وجود اطلاعات كم می تواند ايده جديدی را در يك موقعيت به وجود آورد؛ در مقابل تفكر همگرا تفكری قالبی،غير قابل انعطاف كه چارچوب آن از قبل تعيين شده است.(2)
ويژگيهای افراد خلاق:
برخی از دانشمندان معتقدند كه خلاقيت و نوآوری مختص افراد خاصی نيست و تمام افراد می توانند در جهت آن كوشش كنند و بيان می دارند كه انسانها در هر سطح سازمانی و در هر رده شغلی، قدرت خلاقيت، تفكر و انديشه دارند و همچنين برخی بيان داشته اند كه اين مهم مختص نوابغ است و در صد مهمی از خلاقيت و نوآوری توسط آنها انجام می شود. آقاي پاركر بيان می دارد كه هميشه تعداد اندكی از افراد در يك سازمان، قسمت زيادی از ايده های اوليه را برای فرآيند نوآوری خلق می كنند.(3)
بسياری از مطالعات نشان می دهد كه توانايی خلق ايده و نوآوری، تقريباً بين تمام انسانها عموميت نسبی دارد و تجزيه و تحليلی از تمام آزمايشهای روانی كه تاكنون به عمل آمده، به اين نتيجه اشاره دارد كه استعداد خلاقيت به طور نرمال تقسيم شده است، ولی مطالعات نشان می دهد كه درجه مؤثر بودن خلاقيت ما با كوشش و پشتكار ما در به كار بردن مغزمان، ارتباط بيشتری دارد تا با استعداد درونی ما.(4)
(1) ـ فرج اله فرنوديان ، مجله تكنولوژي آموزشي ، شماره 5 تا 8 فروردين ، 69ـ68 .
(2) ـ نقل از : فرج اله فرنوديان ، مجله رشد تكنولوژي آموزشي ، شماره 5 تا 8 فروردين ، 69ـ68 .
(3) _Torrington, Weightman, Kirsty Johns, Ibid,p.215
(4) ـ الكس اس . اسبورن ، پرورش استعداد همگاني ابداع و خلاقيت ، ترجمه حسن قاسم زاده ، انتشارات نيلوفر ، چاپ اول ، تابستان 1368 ه ش ، ص 19ـ12 .
البته قابل ذكر است كه ويژگيهايی كه به عنوان مشخصات افراد خلاق بيان مي شود، ويژگيهايی هستند كه يقيناً در بروز خلاقيت و نوآوری كمك می كند، اما مهمتر اين كه آنها ويژگيهايی نيستند كه هر فرد به طور ذاتی داشته باشد و برخی از افراد از آن بی بهره باشند، بلكه می توان اين ويژگيهای مؤثر را در افراد پرورش داد و افراد را تشويق كرد تا اين عوامل را تجربه كنند، اصولاً ابتكار و خلاقيت و ابراز فكر و نظر جزء نيازهای فطری همه افراد است اما مهم اين است كه به اين نياز در بسياری از موارد از طرف مربيان و مديران مدارس، آموزشگاهها، دانشگاهها و سازمانها توجه نمی شود و عوامل بازدارنده زيادی مانع از پرورش ويژگيهای خلاقيت در افراد می شود، بنابراين اگر در يك سازمان خلاقيت و نوآوری وجود ندارد، به اين دليل نيست كه افراد آن سازمان استعداد و توانايی آن را ندارند.
ويژگيهاي افراد خلاق:
در زمينه بررسی شخصيت خلاق بايد به مطالعه تعميقی تيلر و بارون اشاره كرد كه در آن با بيان چند ويژگی مهم، نيم رُخ فرد خلاق را نمايان می سازد:
ـ شخصيت خلاق در افكار و اعمال مستقل است به آسانی در يك گروه مستحيل نمی گردد و اگر فعاليتها و ارزشهای گروه با انتخابهای شخصی وی منطبق نباشند خود را تابع ارزشهای گروه قرار نمی دهد.
ـ شخصيت خلاق گرايش دارد كه در برداشت خود از زندگی كمتر جزيی نگر و بيشتر نسبی نگر باشد.
ـ شخصيت خلاق به جنبه های بی اساس يا غير منطقی رفتار خود اذعان دارد.
ـ شخصيت خلاق پيچيدگي و تازگي را بر سادگي و شناخته شدگي ترجيح مي دهد.
ـ شخصيت خلاق طنز را می پسندد و از شوخ طبعی و ظرافت ذهنی برخوردار است.(1)
روان شناسان سعی داشته اند تا مشخصات افرادی را كه دارای سطح بالايی از خلاقيت هستند مشخص كنند، استيز عوامل زير را براي افراد خلاق بيان داشته است:(2)
1 ـ سلاست و روانی ادراكی: توانايی ايجاد تعداد زيادی ايده به طور سريع.
2 ـ انعطاف پذيری ادراك: توانايی دست كشيدن از يك قاعده و چارچوب برای ديگران.
3 ـ ابتكار: توانايی و تمايل ايجاد جوابهای غير معمول و بی قاعده.
4 ـ ترجيح دادن پيچيدگی در عين سادگی: توجه كردن و در نظر گرفتن چالشهای جديد مسائل پيچيده.
5 ـ استقلال رای و داوری: متفاوت بودن از همكاران و ملاقات مافوقها مرسوم است.(3)
(1) ـ گستره خلاقيت ، دكتر محمود منصور .
(2) _Steiner.6.A.the Creative Organization,university of chicago press.1965,p.7.8
(3) ـ خلاقيت و نوآوري ، حسن زارعي متين ( مجله دانش مديريت ، شماره 24 ، بهار 1373 ، ص 60 ) .
مطالعه ديگر برای شناسايی تواناييهای فردی و منحصر به فرد قهرمانهای نوآورمشخصات زير را برای افراد خلاق و نوآور بيان می دارد:(1)
1 ـ اعتماد به نفس.
2 ـ مقاوم و سبح بودن ( شناوری )، در كار.
3 ـ پر تكاپو و دارای انرژی بودن.
آثار غفلت از پرورش خلاقيت افراد در عرصه تعليم و تربيت ( آموزش و پرورش ):
1 ـ عدم توانايی افراد در برخور عاقلانه به حل مسائل و مشكلاتی كه با آن رو به رو هستند.
2 ـ احساس عدم قدرت در راه برد فردی،احساس خود باختگی در رابطه با قابليت های درونی، سرگردانی، تضعيف انگيزه پويايی و در نتيجه دلسردی، بی تفاوتی و درماندگی می شود.
3 ـ عدم توازن بين داده های آموزشی به لحاظ سرمايه گذاری انجام شده و برون داده ها از نظر ميزان بهره وری از سرمايه صرف شده و عدم تطابق درون داده دانش انتقال داده شده با برون داده ها و بهره مندی از ابداع و ابتكار.
4 ـ عدم تطابق چرخه كار و توليد ( ابداع ) با چرخه خلاقيت.
5 ـ ايجاد وابستگی های فرهنگی و اقتصادی.
بايد توجه داشت كه هدف از آموزش انباشتن يك سلسه واقعيات در ذهن دانش آموزان نيست، بلكه هدف آن است كه دانش آموزان بر اساس استنباط و به كمك معيارهايی كه فراهم می كند، صحت ارتباطهای خود را مورد آزمايش قرار دهد. «به ير» درباره يادگيری اكتشافی به عنوان يك روش چنين می گويد: ـ يادگيری اكتشافی راهبردی است كه در آن دانش آموز بايد مسأله مورد نظر را مشخص كند و اين راه حلها را با توجه شواهد آزمايش كند و نتيجه گيريهای مناسبی را با توجه به اين آزمايش به دست آورد،اين نتيجه گيريها را درباره داده های جديد به كار برده و تعميم دهد.
ـ در يارگيری اكتشافی فرا گيرنده نسبت به روش تدريس توضيحی فعال تر است زيرا در اين شيوه يادگيری فرا گيرنده برای يافتن راه حل مسائل مشخص و يافتن ارتباط ساختی بين عوامل مختلف، بايد اطلاعات را به نحو معنا داری سازمان دهد.(2)
(2) ـ برنامه ريزي درسي مدارس ، ترجمه فريده مشايخي .
بررسی تحقيقات نشان می دهد برای به وجود آوردن محيطی مساعد برای فراهم شدن زمينه پرورش خلاقيت دانش پژوهان ( دانش آموزان ) به شرح زير قابل توجه مربيان و معلمين است:
1 ـ بايد به نظرات،عقايد و ساخته های دانش پژوهان احترام گذاشته شود.
2 ـ وسايل مورد نياز آموزشی در حد امكان توسط اولياء مدرسه و دانش آموزان فراهم شود.
3 ـ تشويق به فعاليت بيشتر برای تقويت اعتماد به نفس دانش آموزان.
4 ـ نقش راهنما معلم داشتن برای حل مسأله و انجام داد تكاليف.
5 ـ فراهم كردن فرصت برای بيان مطالبی كه دانش آموز ياد گرفته است.
6 ـ طرح سؤالات كتاب درسی و بيرون از كتاب درسی برای رو برو كردن دانش پژو با مسئله و مشكل.
7 ـ ايجاد روحيه پرسش گری در دانش پژوهان.
8 ـ در حد توان دانش پژوهان مسئوليتهايی را به آنها محول كنيم تا به هر شيوه ای كه مناسب می دانند، نسبت به انجام آنها اقدام كنند. ( روش مناسب، منظور روشی است كه با بهره وری بهينه داشته به خود و يادگيری لطمه ای وارد نشود.)
9 ـ تشويق دانش پژوهان به خواندن داستان و تعريف نمودن آن.
10 ـ تحمل عقايد مخالف دانش پژوهان و تشويق و انتقاد سازنده.
11 ـ عدم توصيف مخترعين و هنرمندان به عنوان افرادی كه كارهای مافوق انسانی انجام می دهند.
12 ـ طرح مسأله جهت حل مسأله با نظريه ها و سليقه های مختلف به دانش پژوهان و جمع آوری آراء دانش پژوهان برای اظهار نظر نهايی دانش پژوهان در حل مسأله و حل مسأله نهايی.
13 ـ اختصاص نمره بيشتر به كارهای خلاقه.
14 ـ اختصاص كارهای دستی و ساخت وسايل آموزشی و هنری در حد امكان به دانش آموزان با سليقه ها و علائق مختلف.
15 ـ طرح سؤالات بحث انگيز كه باعث يادگيری بيشتر شده و در رشد فكری دانش آموزان مؤثر باشد.
16 ـ از تحميل يك الگوی خاص خود داری شود و اجازه داده شود تا دانش پژوهان در انتخاب شيوه حل صحيح مسائل آزاد باشند.
17 ـ حساس تر كردن دانش پژوهان به محركهای محيطی تا به دقت اشياء را مشاهده نمايند و جزئيات امور را مورد توجه قرار دهند.
18 ـ معلم بايد با تشويق، زمينه لازم را برای توسعه تواناييهای دانش آموزان فراهم آورده به آنها آموزش دهد و راه يادگيری فعاليتهای نظير طراحی، تاليف، حدس و بيان و... . فراهم گردد
19 ـ تشويق كارهای ابتكاری دانش پژوهان و نصب كارهای آنها در جلو ديد و تابلو در كلاس، راهرو يا نمايشگاه.
20 ـ سعی كنيم تا حداكثر انعطاف ممكن را در برنامه ها به وجود آوريم تا خلاقيت دانش پژوهان به دليل انطباق خشك با برنامه درسی يا انجام دادن كارها به طريق معمول از بين نرود.
21 ـ تكاليف نا تمام تعيين كنيم تا حداكثر فرصت برای اكتشاف و ابتكار فراهم شود.
22 ـ ايجاد و تقويت مهارتهای حل مسئله در دانش آموزان و دانشجویان و فراگیران.
23 ـ ايجاد فرصتهايی تا دانش آموزان افكار خود را از قالبهای موجود و از پيش تعيين شده رها سازند و راه های جديد برای مسايل پيشنهاد كنند.
24 ـ آموزش صحيح مطالعه به دانش پژوهان ( روش صحيح مطالعه، مطالعه ای است كه به قضاوت و تجزيه تحليل و تأمل با توجه به ميزان درك رشد سنی منجر شود.)
25 ـ تقويت قدرت بيان و فراهم نمودن فرصت برای اظهار نظر در رابطه با مطالب خوانده شده.
26 ـ فراهم نمودن فرصت برای تفكر و تقويت قدرت تفكر با تحليل كردن مطالب درسی مقالات، روزنامه ها و بررسی و تحليل نكات اساسی مطالب و كاوش در رابطه با هدف نويسنده و دلايل آن.
27 ـ دنبال كردن راه و روشهای برانگيزاننده و نه الزام آور در آموختن كامل اطلاعات به افزايش علاقه برای يادگيری مفاهيم ( با روشهای كاربردی كه در زندگی روزمره نيز سودمند باشد.)
28 ـ به كارگيری بيشتر شيوه های آموزش.
29 ـ فراهم نمودن دست يابی دانش پژو به اطلاعات لازم و هماهنگی سطح مطالب كتاب، رسانه های اطلاع رسانی پيشنهادی با سطح فكری دانش پژوهان.
30 ـ رعايت توالی منطقی محتوای آموزش زيرا دانش پژوهان نياز دارد به منظور درك و فهم مطاللب در ساختار دانش موجود ذهن خود تغييراتی به وجود آورند تا بتوانند ارتباط منطقی مطالب را بر قرار نمايد.
31 ـ تقويت اعتماد به نفس و خود باوری(خود پذيری) (خود پذيری، نه خود كمتر از آن چه هست ببيند و نه خود را بيشتر از آن چه هست ببيند.)
32 ـ اجتناب از عوامل اضطراب زا در دانش پژوهان.
33 ـ پرهيز از تنبيه و تهديدها و سرزنش، تحقير.
34 ـ غنی بودن محيط آموزشی(1) در چهار چوب ضوابط برنامه.
35 ـ تقويت تخيل ( خلاقيت شكلی از تخيل كنترل شده است و پرهيز از سرزنش خلاقيت دانش آموزان كه به نوعی به ابداع و نو آوری منجر می شود.)
36 ـ پرهيز از تقويت روحيه خجالتی بودن و تقويت روحيه اظهار نظرات ديگرا ن.
37 ـ تقويت قدرت استدلال منطقی و تحمل نظرات ديگران و منطقی بودن.
38 ـ آموزش جنبه های مختلف نقد.
(1) ـ محيط غنی آموزشی محيطی است كه در آن تمام امكانات آموزشی در جهت تحقق اهداف درسی فراهم گردد . محيط غنی آموزشی در اصل يك محيط يادگيری است كه در آن محيط وسائل آموزشی كلاس درس كتابخانه ، آزمايشگاه ، گردش علمی و فرصتهای يادگيری و … به منظور انجام فعاليتهای يادگيری فردی و اجتماعی فراهم باشد .
گل افشان گل محمدی