به منظرگاه مدیریتی حضرت امام موسی کاظم سلام الله علیه خوش آمدید.
مهر | دین و اندیشه | یکشنبه، 18 تیر 1402 - 09:25
غلامی گفت: امام کاظم علیه السلام یک طراحی سازمان یافتهای را به نام شبکه وکالت برای جامعه شیعی انجام دادند که از طریق آن توانستند بسیاری از بحرانها و چالشهای عصر خودشان را مدیریت کنند.
خلاصه خبر
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- زینب حسینی روش: حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام، پس از شهادت پدرش امام جعفر صادق علیه السلام به امامت رسید و از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳ به مدت ۳۵ سال رهبری شیعیان را بر عهده گرفت.امام موسی کاظم (ع) عالم ترین، سخاوتمند ترین و بردبارترین فرد زمان خودش بود که سبب وحشت عباسیان میشد، به گونهای که با خلافت هارون، امام در سال ۱۷۰ هجری زندانی شد و از سال ۱۷۸ تا ۱۸۳ هجری قمری به طور متوالی در زندان بود و در سیاهچال های عباسی به دست بدترین زندان بان ها شکنجه میشد.
طبیعتاً حکومت عباسی وقتی به قدرت رسید برای آنکه بتواند قدرت خود را تثبیت کند و بر جریانات شیعی تسلط داشته باشد حضرت با چالش و فشارهای زیادی مواجه شدند.
با توجه به اختلاف و تفرقهای که در جامعه شیعی شکل گرفته بود یکی از اهداف حضرت حفظ جامعه شیعی و رسیدن به وضع مالی شیعیان بود.
غلامی ادامه داد: لازم بود با گسترش فضای جغرافیایی جامعه اسلامی حضرت به بسیاری از مسائل شرعی و سوالات پاسخ دهند و برای حل آن چارهای بیاندیشند.
قائم مقام بنیاد هدایت خاطرنشان کرد: برخی از یاران و اصحاب امامان پیشین بخصوص یاران امام صادق به عنوان وکیل حضرت در بخشی از شئون ورود داشتند که برخی از آن وکلا به نامها مفضل بن عمر جعفی در کوفه، عبدالرحمان بن حجاج در بغداد، عبدالله بن جندب در اهواز، علی بن یقطین در کوفه، اسامة بن حفص، ابراهیم بن سلام نیشابوری در نیشابور، یونس بن یعقوب در کوفه، علی بن حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی، احمد بن بشر سرّاج، عثمان بن عیسی رواسی در مصر، منصور بن یونس بزرج و حیان سرّاج بودند.
مهر | دین و اندیشه | یکشنبه، 18 تیر 1402 - 11:28
روایتی از حضرت موسیبنجعفر وجود دارد و سندش، سند بسیار معتبری است و صحیح است که توصیه میفرمایند به «جدّیّت»؛ جدّیّت یعنی تلاشِ تام و تمام.
خلاصه خبر
عَن اَبِی الحَسَن (عَلَیهِ السَّلام) اَنَّهُ قالَ: عَلَیکَ بِالجِدِّ وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِهِ فَاِنَّ اللهَ تَعالیٰ لا یُعبَدُ حَقَّ عِبادَتِه .(۱) عَلَیکَ بِالجِد
جِدّ در مقابل هزل (۲) نیست، در مقابل وهن (۳) است، [به معنی] سستیکردن، عدم مبالات؛ قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی وَ اشدُد عَلَی العَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَ الدَّوامَ فِی الِاتِّصالِ بِخِدمَتِک .(۴) میفرمایند در رفتارِ دوران حیات خود، در مقابل وظیفه، در مقابل پروردگار دارای جِدّ باش!
وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه
مغفرت الهی و گذشت الهی، مورد نیاز صدّیقین و اولیای معصومین است؛ یعنی آنها هم «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِک »،(۵) حقّ عبادت الهی را، حقّ اطاعت الهی را بهجا نیاوردند؛ با اینکه همهی وجودشان غرق در عبادت و محبّت و معرفت الهی است، در عین حال «ما عَبَدناکَ حَقَّ عِبادَتِکَ وَ ما عَرَفناکَ حَقَّ مَعرِفَتِک »؛(۶) بنابراین میفرماید که «وَ لا تُخرِجَنَّ نَفسَکَ مِن حَدِّ التَّقصیرِ فی عِبادَةِ اللهِ وَ طاعَتِه».
عرض کردم که سند این روایت، یک سند بسیار معتبری است و انسان در بین این روایات اخلاقی و مانند اینها کمتر سند به این محکمی مشاهده میکند.
مهر | دین و اندیشه | یکشنبه، 18 تیر 1402 - 13:34
از تمام اقطار اسلامی کسانی بودند که با حضرت موسیبنجعفر ارتباط داشتند. منتها این ارتباطات در حدی نبود که حضرت موسیبنجعفر بتوانند به یک حرکت مبارزهی مسلحانهی آشکاری دست بزنند.
خلاصه خبر
زندگی حضرت موسیبنجعفر(ع) یک زندگی شگفتآور و عجیبی است.
اولاً: در زندگی خصوصی حضرت موسیبنجعفر(ع) مطلب برای نزدیکان آن حضرت روشن بود.
هیچ کس از نزدیکان آن حضرت و خواص اصحاب آن حضرت نبود که نداند حضرت موسیبنجعفر برای چی دارد تلاش میکند، و خود حضرت موسیبنجعفر در اظهارات و اشارات خود و کارهای رمزیای که انجام میداد، این را به دیگران نشان میداد.
ببینید چه چیز سمبلیک و چه نشانهی زیبائی است، در اتاق خصوصی حضرت که جز اصحاب خاص آن حضرت کسی به آن اتاق دسترسی ندارد، نشانههای یک آدم جنگیِ مکتبی، مشاهده میشود.
حضرت موسیبنجعفر یقیناً یک دورانی را در خفا زندگی میکرده.
زندانش کردند، بردند برای اینکه از او بپرسند حضرت موسیبنجعفر کجاست.
دو تا خلیفه هست؛ یکی تویی، یکی حضرت موسیبنجعفر.
اما یک واقعیت بود، از تمام اقطار اسلامی کسانی بودند که با حضرت موسیبنجعفر ارتباط داشتند.
منتها این ارتباطات در حدی نبود که حضرت موسیبنجعفر بتوانند به یک حرکت مبارزهی مسلحانهی آشکاری دست بزنند.
امام کاظم ستمگران را به حال خود نگذاشت تا مانع رسیدن دستورات و ارشادات دینی به مردم شوند
امام موسی بن جعفر (ع) از جمله این امامان است، در زندگی ایشان ویژگی خاصی وجود داشته است که موجب شده است زندگی این امام از دیگر امامان متمایز و متفاوت باشد.
این ویژگی این است که امام تحت ظلم و ستم شدیدی زندگی میکرده است که در زیارتنامه خاص ایشان نیز به آن اشاره شده است.
امام در زندان به سر میبرد و از این زندان به آن زندان منتقل میشد.
امام موسی بن جعفر بیشتر دوران نشاط زندگی اش را در زیر ظلم و ستمی پیوسته به سر میبرد.
کدام ظلم؟
ظلم جدا کردن و دور نگه داشتن ایشان از مردم.
این مرد از اینکه مبتلا به نیرنگ ستمگران است نزد امام کاظم (ع) شکایت آورد و گفت: دوست دارم این کار را رها کنم ولی بر سر جانم میترسم.
از وضع خود گله میکرده اند و از همکاری با ظالمان راضی نبوده اند، هرچند در آن مال و ثروت و مقام بوده است.
آنان نگران دین خود بوده اند، زیرا میدانسته اند که پیامبر (ص) و خاندان ایشان فرموده اند کسی که ستمگر را کمک و یاری کند با او شریک است هرچند به این اندازه که قلمی به دست ستمگر بدهد تا بنویسد.
گفت: آری، امام فرمود: بنابراین، تو به بقای ستم راضی هستی و بقای ستمگر را دوست داری.
امامان تا این درجه همراهی و سازش با ستمگران را در هر مقام و لباس و درجه ای که باشند، نمیپذیرفته اند و آن را مشارکت با آنان میدانستهاند.
علی بن یقطین میگوید: از وضع خودم به امام گله کردم.
امام فرمود: تو برای حاکم ستمگر کار میکنی، ولی میتوانی از این رهگذر به هم کیشان و دوستان و مستضعفان خدمت کنی و از آنان دفاع کنی، و حقوقشان را پرداخت کنی.
حاکمان آن زمان، امام را بسیار آزار میدادند.
چه ستم و آزاری بیش از این میخواهید؟
این ظلم به تمام معناست، ولی آیا امام سکوت کرد؟
در روایاتی که از سایر امامان نقل شده، نام امام ذکر شده است و مثلاً راوی گفته است: از امام صادق شنیدم...
یعنی نام امام را به طور رمزی ذکر میکردند.
مهر | دین و اندیشه، استانها | پنجشنبه، 27 بهمن 1401 - 14:52
مشهد ـ نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی گفت: طاقوتستیزی امام موسی بن جعفر از سایر ائمه بیشتر بود و باید موسی بن جعفر در مسئله طاغوتستیزی و طاغوتزدایی تظاهر بیشتری میداشتند.
خلاصه خبر
وی افزود: والی مدینه به منصور نامه نوشت و گفت «امام صادق که به شهادت رسیده است، وصیتنامه آن حضرت صادر شده، پنج وصی برای خود تعیین کردند، وصی اول منصور دوانیقی، وصی دوم محمد بن سلیمان، وصی سوم عبدالله بن جعفر پسر بزرگ امام، وصی سوم موسی بن جعفر و وصی پنجم همسر امام صادق علیهالسلام، کدامیک را گردن بزنم و سر بریدهاش را برای شما بفرستم؟»؛ او در مقابل این طرح سیاستمدارانه امام صادق مندک شد و نتوانست جوابی در برابر والی مدینه بدهد لذا امام هفتم بهعنوان امام بعد از امام صادق (ع) مدتی در خفا بودند، شیعیان امام هفتم را صدا میزدند «العبدالصالح» تا ایشان در مقابل جنایت منصور در مخاطره قرار نگیرد.
طاغوتستیزی امام موسی بن جعفر
تلاش هارون برای مصادره امامت
وی به تبیین شرایط دوره امامت امام موسی بن جعفر علیهالسلام پرداخت و گفت: طبیعی است وقتی مسئله طاغوتستیزی امام توسعه پیدا میکرد، ظلم و جنایت آنان نیز افزایش پیدا میکرد، امام موسی بن جعفر در طاغوتستیزی از فراز بالاتری برخوردار بود زیرا چهار طاغوت در دوره ایشان وجود داشت.
آیت الله علم الهدی ادامه داد: اول منصور دوانیقی، دوم مهدی عباسی بود که موسی بن جعفر را به زندان انداخت، طاغوت سوم هادی عباسی، پسر مهدی عباسی که او نیز جنایتگر بود و طاغوت چهارم، هارون ملعون بود که مورخین نوشتند «هارون جنایتگری بود که از لبه تیز شمشیرش، قطرههای خون میریخت»، ۱۵ سال موسی بن جعفر در مقابل هارون ایستاده بودند و او جنایتگرتر از همه در تلاش بود امام را در خط خود دربیاورد.
شکست نقشه هارون علیه اهل بیت
موسی بن جعفر فرمودند «یک حد فدک قسطنطنیه است، یک حد آن ماوراءالنهر خراسان است و یک حد فدک، افریقیه است»، هارون گفت «شما دارید حدود کشور را میگوئید؟» حضرت گفتند «بله، این حدود فدک است»؛ هارون همینجا تصمیم گرفت موسی بن جعفر را دستگیر کند.
وی گفت: هارون ملعون دستور داده بود موسی بن جعفر را در زندان کوفه زندانی کنند، زندانی که هارون ملعون دستور داده بود، زندان طاموره بود، زندانی که در دل زمین و به نحوی ساخته شده بود که روز شب را نمیشد تشخیص داد، حضرت را در این زندان محصور کردند.
مهر | دین و اندیشه | پنجشنبه، 27 بهمن 1401 - 08:41
حسنلو گفت: امام موسی کاظم (ع) در مقابل فرقهها و انحرافات خشم خود را فرو میبردند و این خصلت در حضرت متجلی بود چرا که با برخورد خود مکتب اسلام را این گونه با بردباری حفظ و حراست کردند.
خلاصه خبر
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-نگار احدپور اقبلاغ : امروز ۲۵ ماه رجب سالروز شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام است.امام موسی کاظم (علیهالسلام) امام هفتم شیعیان پس از تحمل سالها شکنجه و زندان، سرانجام به دستور هارون الرشید مسموم و به شهادت رسید.
ایام امامت امام کاظم علیهالسلام معاصر بود با خلافت چهار تن از خلفای عباسی (منصور، مهدی، هادی و هارون).
حجت الاسلام امیرعلی حسنلو عنوان کرد: امام موسی کاظم (ع) ملقب به کاظم و باب الحوائج هفتمین امام شیعیان دوازده امامی است.
دوران ۳۵ ساله امامت او با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی همزمان بود.
با شهادت او، امامت به فرزندش علی بن موسی (ع) منتقل شد.
تأسیس سازمان وکالت توسط امام کاظم (ع)
حرم امام کاظم (ع) و حرم نوهاش امام جواد (ع) در منطقه کاظمین در شمال بغداد، به حرم کاظمین شهرت دارد و زیارتگاه مسلمانان بهویژه شیعیان است.
بنی عباس هم از این فرقه حمایت میکردند و در رواج آن میکوشیدند لذا امام در مقابل انحرافات این فرقه پاسخهای علمی و مستدلی میدادند.
ظهور فرقه غالیان
پیروان این فرقه ائمه را در حد خدا بالا میبردند.
واقفیه معتقد به پایان امامت در عصر امام کاظم (ع) بودند
یکی دیگر از فرقههای فعال در دوران امام موسی کاظم (ع) فرقه واقفیه بود که پیروان این فرقه معتقد به این بودند که امامت به امام موسی کاظم (ع) ختم میشود.
در واقع زیاد بن مروان قندی معتقد بود امامت در امام موسی کاظم پایان مییابد و این را در میان پیروان خود تبلیغ میکرد.
بیشتر پیروان فرقه واقفیه به روایتی از امام صادق (ع) اعتقاد خود را نسبت میدادند که قائم همان موسی بن جعفر است.
با این استدلال فرقه واقفیه این طور میتوان برداشت کرد که روایت قائمیت امام زمان از ابتدا وجود داشته است و این خود نشان میدهد در زمان پیامبر (ص) در جامعه اسلامی ساری و جاری شده بود و همه میدانستند اهل سنت هم به آن قائل بودند که امام زمان ظهور خواهد کرد اما پیروان فرقه واقفیه مصداق قائم را امام موسی کاظم میدانستند و به برخی از مباحث خرافی در شرایط خفقان دوران امامت این حضرت دامن میزدند لذا امام موسی کاظم (ع) با این فرقه مقابله کرد اما اصل برخورد با فرقه واقفیه با امامت امام رضا (ع) همراه بود.
حادثه فخ و بزرگترین فاجعه شیعه بعد از کربلا