فرهنگ اقتصادی
در روایت آمده است، اگر انسان خود را اجیر دیگران قرار دهد، رزق و روزی خویشتن را محدود کرده است. آیا این روایت، شامل کارمندان و کارگران فعلی هم خواهد شد؟ در منابع حدیثی، در باب کراهت استخدام و اجیر شدن برای دیگران در فعالیتهای اقتصادی روایتی با این عنوان وارد شده
۱ - ممنوعیت زیان رسانی گواه
اگر لا یضار در آیه ۲۸۲ سوره بقره فعل معلوم باشد ممنوعیت زیان رسانی گواه و نویسنده بر طرفین تجارت استفاده میشود :
... واشهدوا اذا تبایعتم ولایضار کاتب ولا شهید وان تفعلوا فانه فسوق بکم... «.هر گاه داد و ستد کردید گواه بگیرید. و هیچ نویسنده و گواهی نباید زیان ببیند(یا زیان بزند؛ اگر فعل «لایضار» معلوم باشد)، و اگر چنین کنید، از نافرمانی شما خواهد بود. و از خدا پروا کنید، و خدا (بدین گونه) به شما آموزش میدهد، و خدا به هر چیزی داناست.»
(استفاده فوق مبتنی بر این است که فعل «لایضار» معلوم باشد.)
۲ - ممنوعیت زیان رساندن به گواه
زیان رساندن به گواه و نویسنده در تجارت ممنوعیت است:
... الا ان تکون تجـرة... ولایضار کاتب ولا شهید وان تفعلوا فانه فسوق بکم... «و برای اینکه دچار شک نشوید (به احتیاط) نزدیکتر است، مگر آنکه داد و ستدی نقدی باشد که آن را میان خود (دست به دست) برگزار میکنید؛ در این صورت، بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید. و (در هر حال) هر گاه داد و ستد کردید گواه بگیرید. و هیچ نویسنده و گواهی نباید زیان ببیند، و اگر چنین کنید، از نافرمانی شما خواهد بود. و از خدا پروا کنید، و خدا (بدین گونه) به شما آموزش میدهد، و خدا به هر چیزی داناست.»
(مبنای مطلب یاد شده این است که «کاتب»، نایب فاعل «لایضار» باشد.)
حدیث (1) پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم:
الْبَيِّعَانِ بِالْخِيَارِ مَا لَمْ يَفْتَرِقَا فَإِنْ صَدَقَا وَ بَيَّنَا بُورِكَ لَهُمَا فِي بَيْعِهِمَا وَ إِنْ كَتَمَا وَ كَذَبَا مُحِقَ بَرَكَةُ بَيْعِهِمَا
خريدار و فروشنده، تا از يكديگر جدا نشده اند، اختيار [فسخ معامله را] دارند. اگر راست بگويند و [عيب را] آشكار بگويند، داد و ستد براى هر دو، بركت خواهد داشت، و اگر [عيب را] بپوشانند و دروغ بگويند بركت دادوستدشان خواهد رفت.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 13 ، ص 298 ، ح 15410
حدیث (2) امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام:
أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يَتَقَبَّلُ بِالْعَمَلِ فَلَا يَعْمَلُ فِيهِ وَ يَدْفَعُهُ إِلَى آخَرَ فَيَرْبَحُ فِيهِ قَالَ لَا إِلَّا أَنْ يَكُونَ قَدْ عَمِلَ فِيهِ شَيْئا
فردى كارى را بر مى دارد ؛ اما خودش آن را انجام نمى دهد ؛ بلكه به ديگرى وا مى گذارد و در اين ميان سود مى برد. فرمود: نه، مگر آن كه خودش نيز مقدارى از آن كار را انجام دهد.
کافی(ط-الاسلامیه) ج 5 ، ص 273 و 274 ، ح 1
حدیث (3) پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ وَ إِنَّ رِيحَهَا لَيُوجَدُ مِنْ مَسِيرَةِ خَمْسِمِائَةِ عَام
كسى كه مزدِ اجيرى را كم دهد ، خداوند عملش را باطل مى گرداند و بوى بهشت را كه از مسافت پانصد ساله به مشام مى رسد، بر وى حرام مى كند.
من لا یحضر الفقیه ج 4 ، ص 12 ، ح 4968 {شبیه این حدیث در امالی(صدوق) ص 427 ، ح 1 }
.اَلْحَمْدُ للهِ الَّذي خَلَقَ... لَهُمُ [للعباد] النَّهارَ... لِ... يَسْرَحُوا فِي أَرْضِهِ، طَلَبا لِما فيهِ؛۸
۰.سپاس خداوندى را كه براى بندگانش روز را آفريد تا در زمين گردش كنند و آنچه را در آن است طلب نمايند.
۹
امام صادق عليهالسلام:
۰.ضَمِنتُ لِمَنِ اقتَصَدَ أن لا يَفتَقِرَ ؛۹
۰.من براى كسى كه ميانهروى كند، ضمانت مىكنم كه فقير نشود.
۱۰
پيامبر صلىاللهعليهوآله:
۰.خَلَقَ اللّهُ عز و جل التَّوانِيَ والكَسَلَ، فَزَوَّجَهُما فَوُلِدَ بَينَهُمَا الفاقَةُ؛۱۰
۰.خداوند سستى و تنبلى را آفريد و ميان آن دو را پيوند داد؛ پس از آن دو، فقر زاده شد.
۱.۱. الكافى ۳ /۵۶۸/۶.
آهن ربا، ذره آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود می کشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، اما اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن می شود. در این جا خود پنبه جذب نمی شود، بلکه براده های آهنی که با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن کشیده می شوند.
معصیت ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، می تواند از کنار معصیت ها عبور کند و خود را نگه دارد. اما وقتی که لقمه حرامی را خورد، از کنار معصیت که می گذرد مجذوب آن می شود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است. اما لقمه صد درصد حلال که انسان کار صحیح درستی را انجام داده است و اجرت طیّب و صحیح و طاهری را در مقابل آن به انسان داده اند- که البته این کم پیدا می شود- وقتی که این لقمه را انسان مصرف می کند، از کنار عبادات که می گذرد، عبادات او را جذب می کنند، از کنار امامزاده که می گذرد، به زیارت آن میل و گرایش پیدا می کند. میل و گرایش به مسجد و روضه و تربت شهدا پیدا می کند و این جزء خاصیت و ذات لقمه ای است که از همه جهت حلال باشد. هنگامی که انسان آن را مصرف می کند در انسان نوری را ایجاد می کند.
عمل نیکوی "قرض دادن"، از امور مستحبی است که در قرآن و اسلام بسیار بر آن تاکید شده است به طوری که در چهارده آیه از سوره های مختلف قرآن این موضوع مطرح شده است. «قرض» در لغت به معنای «وام» است که در قرآن مجید نیز به آن اشاره شده است. بهترین نوع قرض، قرض الحسنه یا همان وام نیکو است که قرآن برای آن شرایطی قائل شده است:
چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۰
1.قرض الحسنه باید در دست افرادی قرار گیرد که محتاج هستند
2.با اخلاص همراه باشد
3. بدون منّت و آزار باشد
روایات و آیات موجود در مورد این عمل نیک، بیان می کنند که قرض "حسن"، نه تنها به حل بسیاری از گرفتاری های مردم کمک می کند، بلکه یک رفتار ارزشی و مؤثر در خودسازی و شکوفایی فردی و اجتماعی است. درست در نقطه مقابل آن قرض "ربوی" که نابودکننده روح ایثار، برادری، برابری و بسیاری از فضایل انسانی است.
در سوره های مختلفی از جمله تغابن، مائده، حدید، بقره، مزمل و ... به آیاتی برخورد می کنیم که همگی درباره اهمیت قرض و فضیلت آن هستند.
سوره تغابن آیات 17و 18:
«إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ؛ اگر به خدا وام نیکو بدهید، آن را برای شما چند برابر میکند و شما را میآمرزد و خدا، سپاسگزار، بردبار، دانای نهان و آشکار، عزیز و استوار است»
سوره حدید آیه 18
گاهی قصد داریم کالایی بخریم یا از خدمتی استفاده کنیم، اما پولش را نداریم! در این مواقع چه باید کرد؟ اولین و بهترین پیشنهاد سواد مالی این است: از این هزینه صرفنظر کن تا وقتی که به اندازۀ خرید این کالا یا خدمت پولهایت را جمع کرده باشی؛ سپس هزینه کن.
گاهی این هزینه اجتنابناپذیر و ضروری است، مانند هزینۀ درمان. در این صورت، میشود از صندوق اضطراری استفاده کرد و پس از گشایش، مبلغ را به صندوق بازگرداند. در نهایت، اگر صندوق اضطراری نیز خالی بود، چارهای جز قرض گرفتن نیست.
در موقعیتهای غیراضطراری، سواد مالی به گرفتن قرض توصیه نمیکند. آموزههای اسلامی نیز قرض گرفتن را ناپسند میدانند. بله؛ قرض دادن پسندیده است، اما قرض گرفتن، نه. در روایات، معصومین (ع) انسانها را از قرض گرفتن باز داشته و پیامدهای نامطلوب آن را بیان کردهاند: رنج و اندوه، خواری، گرفتاری، پیری چهره، سرگردانی ذهن، بیخوابی، بلای بزرگ، موجب ننگ و از بین برندۀ دین.
موضوع مورد تحقیق دارای سه بخش است در زمینۀ: قرض الحسنه، ربا و فلسفۀ آن دو، بخش اول دربارۀ حرام بودن ربا و معانی آن، و قرض و مبانی امام در این باره است. بخش دوم دربارۀ فلسفۀ حرمت ربا و تحسین و فلسفۀ قرض است و بخش پایانی دربارۀ قرض در قرآن و سنّت و...
۱ - تنظیم و ثبت سند دیون
باید سند دیون، طبق موازین شرع تنظیم و ثبت شود.
«یـایها الذین ءامنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل ولا یاب کاتب ان یکتب کما علمه الله فلیکتب ولیملل الذی علیه الحق ولیتق الله ربه ولا یبخس منه شیــا فان کان الذی علیه الحق سفیهـا اوضعیفـا او لایستطیع ان یمل هو فلیملل ولیه بالعدل...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسندهای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و کسی که قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن- همان طور که خدا به او تعلیم داده- خودداری کند! پس باید بنویسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، باید املا کند، و از خدا که پروردگار اوست بپرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید! و اگر کسی که حق بر ذمه اوست، سفیه (یا از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) است، یا (به خاطر لال بودن،) توانایی بر املا کردن ندارد، باید ولی او (به جای او،) با رعایت عدالت، املا کند!........»
(طبق یک احتمال «کما علمه الله» یعنی آن گونه که خداوند فقه و احکام آن معامله را به ایشان تعلیم داد بنویسد، بنابراین احتمال، امر برای وجوب است.
۲ - مهلت دادن به بدهکار
باید به بدهکار تنگدست، تا هنگام توان آن بر پرداخت بدهی خویش به سهولت و آسانی مهلت داد.
«یـایها الذین ءامنوا اتقوا الله وذروا ما بقی من الربوا ان کنتم مؤمنین• وان کان ذو عسرة فنظرة الی میسرة..؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید اگر ایمان دارید. • ..... • و اگر (بدهکار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایی، مهلت دهید! (و در صورتی که براستی قدرت پرداخت را ندارد،) برای خدا به او ببخشید بهتر است اگر (منافع این کار را) بدانید!»
۳ - عدالت کاتب
باید عدالت کاتب، در تنظیم اسناد دین مراعات شود.
«یـایها الذین ءامنوا اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه ولیکتب بینکم کاتب بالعدل...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که بدهی مدت داری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید! و باید نویسندهای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد!.....»
رعایت حق همکیش و برادر ایمانی طلبکار نقش مهمی در اعتمادسازی، انگیزه و رغبت افراد متمکن در قرض دادن به دیگران دارد و در حاکمیت بخشی فضای آرامش و امنیت در حوزه اقتصادی مؤثر است، از همینرو در آموزههای دینی تأکید شده است که باید بدهکار مواردی را در حق طلبکار رعایت کند که یکی از این موارد تلاش برای پرداخت بدهی است.
حجتالاسلام والمسلمین عیسی عیسیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم طی یادداشتی نوشت: از وظایفی که در آموزههای دینی، همکیشان و برادران دینی در حق همدیگر دارند پرداخت بدهی و دیون همدیگر است؛ از امام باقر(ع) نقل شده است که از حقوق برادران مؤمن و همکیش آن است که بدهکاریش را بپردازد. (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۱۶۹)
رسول خدا(ص) در ارزش پرداخت بدهی بدهکار فرمودند: محبوبترین کارها نزد خدا سه چیز است: «پرداخت بدهی بدهکار و...» (محمد بن جعفر برقی، المحاسن، جلد ۲، صفحه ۳۸۸) و در سخنی دیگر نیز فرمودند: «هر کس میخواهد دعایش مستجاب شود یا اندوهش زدوده شود، اندوه بدهکار ناتوان را برطرف کند.» (متقی هندی، کنزل العمال ج ۶، ص ۲۱۵)
امیرمؤمنان علی(ع) درباره ارزش یاری رساندن به بدهکار فرمودند: «کسی که به مالی دست یافت و به بدهکاران یاری رساند و در کسب ثواب و ادای حقوق صبر کند با این ویژگیها به شرف دنیا و فضایل آخرت میرسد.» (ابن شعبه حرانی، تحفالعقول، ص۱۸۶)؛ امام باقر(ع) نیز فرمودند: ای جابر، سوگند به خدا که شیعه ما نیست مگر آن که از خدا پروا و پیروی کند و شناخته نمیشوند مگر با دستگیری از بدهکاران.» (محمد بن یعقوب کلینی، الكافی، ج ۲، ص ۷۴، ح ۳)
مهلت دادن به بدهکار
مهلت دادن به همکیش و برادر مؤمن بدهکار از رسالتهای همکیشان نسبت به همدیگر است. قرآن در آيه ۲۸۰ سوره بقره به يكى از حقوق بدهكاران اشاره میکند كه اگر از پرداختن اصل بدهى خود عاجز باشند، بايد براى پرداختن اصل بدهى به آنها مهلت داده شود.