اصول دین نبوت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿۸﴾
[اى پيامبر] ما تو را [به سمت] گواه و بشارتگر و هشداردهنده اى فرستاديم (۸)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا ﴿۱﴾
ما تو را پيروزى بخشيديم [چه] پيروزى درخشانى (۱)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ ﴿۲۹﴾
و چون تنى چند از جن را به سوى تو روانه كرديم كه قرآن را بشنوند پس چون بر آن حاضر شدند [به يكديگر] گفتند گوش فرا دهيد و چون به انجام رسيد هشداردهنده به سوى قوم خود بازگشتند (۲۹)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴿۲۱﴾
و برادر عاديان را به ياد آور آنگاه كه قوم خويش را در ريگستان بيم داد در حالى كه پيش از او و پس از او [نيز] قطعا هشداردهندگانى گذشته بودند كه جز خدا را نپرستيد واقعا من بر شما از عذاب روزى هولناك مى ترسم (۲۱)
موضوع: آیات وحی قرآن در رابطه با گفتگوی پیامبر اکرم حضرت محمد سلام الله علیه با کافران
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۷﴾
و چون آيات روشن ما بر ايشان خوانده شود آنان كه چون حقيقت به سويشان آمد منكر آن شدند گفتند اين سحرى آشكار است (۷)
أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۸﴾
يا مى گويند اين [كتاب] را بربافته است بگو اگر آن را بربافته باشم در برابر خدا اختيار چيزى براى من نداريد او آگاه تر است به آنچه [با طعنه] در آن فرو مى رويد گواه بودن او ميان من و شما بس است و اوست آمرزنده مهربان (۸)
قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۹﴾
بگو من از [ميان] پيامبران نودرآمدى نبودم و نمى دانم با من و با شما چه معامله اى خواهد شد جز آنچه را كه به من وحى مى شود پيروى نمى كنم و من جز هشداردهنده اى آشكار [بيش] نيستم (۹)
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَكَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۰﴾
بگو به من خبر دهيد اگر اين [قرآن] از نزد خدا باشد و شما بدان كافر شده باشيد و شاهدى از فرزندان اسرائيل به مشابهت آن [با تورات] گواهى داده و ايمان آورده باشد و شما تكبر نموده باشيد [آيا باز هم شما ستمكار نيستيد] البته خدا قوم ستمگر را هدايت نمى كند (۱۰)
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ ﴿۱۱﴾
و كسانى كه كافر شدند به آنان كه گرويده اند گفتند اگر [اين دين] خوب بود بر ما بدان پيشى نمى گرفتند و چون بدان هدايت نيافته اند به زودى خواهند گفت اين دروغى كهنه است (۱۱)
وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ﴿۱۲﴾
و [حال آنكه] پيش از آن كتاب موسى راهبر و [مايه] رحمتى بود و اين [قرآن] كتابى است به زبان عربى كه تصديق كننده [آن] است تا كسانى را كه ستم كرده اند هشدار دهد و براى نيكوكاران مژده اى باشد (۱۲)
سوره احقاف ( سوره چهل و ششم ) کتاب آسمانی قرآن، جزء بیست و ششم، آیات هفتم تا دوازدهم.
مهر | دین و اندیشه | شنبه، 06 فروردین 1401 - 10:18
پیش از آغاز ماه مبارک رمضان، ۱۲ هزارنفر کار ضد عفونی مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص) را انجام می دهند.
خلاصه خبر
این خبرگزاری اعلام کرد: کارکنان مسجدالحرام و مسجدالنبی (ص) به چهار گروه اعم از زن و مرد تقسیم میشوند و کار ضد عفونی را انجام میدهند.
پیش از آغاز ماه رمضان مقامات سعودی اقدام به ضدعفونی مسجدالحرام و مسجدالنبی (ص) کرده اند و فاصله گذاری اجتماعی میان نمازگزاران جمع شده است و تنها اعلام شده است زائران با زدن ماسک، پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
مهر | فرهنگی و هنری | یکشنبه، 15 اسفند 1400 - 17:41
نخستین شماره از نشریه «همبستگی ادیان» با ویژهنامهای پیرامون زندگی و آثار بنیانگذار مرکز اسلامی امام علی سوییس مرحوم حجتالاسلام سیدمقتدا حسینی منتشر شد.
خلاصه خبر
به گزارش خبرنگار مهر، نخستین شماره از سالنامه «همبستگی ادیان» ارگان رسمی مرکز فرهنگی امام علی (ع) در لوگانو سوییس منتشر شد.
مدیر مسئول این نشریه سیدعلی حسینی است و در دو قالب الکترونیکی و چاپی به دو زبان فارسی و ایتالیایی (زبان رسمی مردم منطقه لوگانو) منتشر شده است.
جملگی تصدیق کردند که مسیر شخصی و حرفهای پدر تجربههای منحصربهفردی است.
بهتر است که مطالب به تدریج تدوین و رونمایی شود.
آنها پیشنهاد دادند نشریهای که مد نظر پدر بوده را منتشر کنیم و شماره نخستین آنرا به وی اختصاص دهیم.
مأخذ اصلی این شماره مطالب نوشتههای دستی است که به قلم خود آقا سید مقتدا نوشته شده است.
مدیرمسئول این نشریه درباره فراخوان اخذ مقالات برای نخستین شماره این نشریه گفت: برای شروع در ابتدا فراخوان دادیم؛ خوشبختانه کثرت یادداشتها و مقالههای فاخر و وزینی که خویشاوندان، همکاران، دوستان و شاگردان سید مقتدا درباره بنیانگذار این مرکز در مقام پاسخ به فراخوان دست اندرکاران این نشریه ارسال کردند، موجب حیرت و شگفتی ما شد، اما محدودیت صفحات نشریه، ما را در شرایطی قرار داد که این شماره را صرفاً به تعدادی از آن یادداشتها و مقالهها اختصاص دهیم و سایر مقالههای موجود را در شمارگان آتی، به صورت «ویژهنامه ضمیمه» تقدیم خوانندگان عزیز کنیم، لذا فرصت را غنیمت شمرده و در همین جا، عذر خویش را به پیشگاه تمامی عزیزانی که با قلم فاخر و وزین خویش ما را در این راه پشتیبانی کردند، اما محصول فکری آنان در این شماره به زیور طبع آراسته نشد، اعلام کنیم.
مهر | دین و اندیشه | سه شنبه، 10 اسفند 1400 - 08:52
مبعث در حقیقت روز برافراشته شدن پرچم رسالتی است که خصوصیات آن برای بشریت، ممتاز و بینظیر است، بعثت نبی اکرم برای بشر آغاز راه نویی بود.
خلاصه خبر
بعثت نبی اکرم برای بشر آغاز راه نویی بود.
هدف اصلی از مبعوث شدن پیامبران و به اصطلاح منظور نهایی از ارسال رسل و انزال کتب چیست؟
ممکن است گفته شود هدف اصلی، هدایت مردم، سعادت مردم، نجات مردم، خیر و صلاح و فلاح مردم است.
شک نیست که پیامبران برای هدایت مردم به راه راست و برای سعادت و نجات مردم و خیر و صلاح و فلاح مردم مبعوث شده اند.
سعادت مردم از نظر این مکتب در چیست؟
آن دو امر عبارت است از: شناختن خدا و نزدیک شدن به او، و دیگر برقراری عدل و قسط در جامعه بشری.
ما تو را گواه (گواه امّت) و نوید دهنده و اعلام خطرکننده و دعوت کننده به سوی خدا به اذن و رخصت خود او، و چراغی نورده فرستادیم.
در میان همه جنبههایی که در این آیه آمده است، پیداست که «دعوت به سوی خدا» تنها چیزی است که میتواند هدف اصلی به شمار آید.
این آیه صریحاً برپاداشتن عدل و قسط را هدف رسالت و بعثت پیامبران معرّفی کرده است.
دعوت به خدا و شناختن او و نزدیک شدن به او یعنی دعوت به توحید نظری و توحید عملی فردی، امّا اقامه عدل و قسط در جامعه یعنی برقرار ساختن توحید عملی اجتماعی.
اکنون پرستش به این صورت مطرح است: آیا هدف اصلی پیامبران خداشناسی و خداپرستی است و همه چیز دیگر و از آن جمله عدل و قسط اجتماعی مقدّمه این است، و یا هدف اصلی برپا شدن عدل و قسط است، شناختن خدا و پرستش او مقدّمه و وسیلهای است برای تحقّق این ایده اجتماعی؟
یکی از این دو مقصد به زندگی اخروی و سعادت اخروی بشر مربوط است (توحید نظری و توحید عملی فردی)، و دیگری به سعادت دنیوی او (توحید اجتماعی).
پیامبران از آن نظر که در اندیشه سعادت دنیوی بشر بودهاند، به توحید اجتماعی پرداختهاند و از آن جهت که میخواستهاند سعادت اخروی بشر را تأمین کنند، به توحید نظری و توحید عملی فردی که صرفاً روحی و ذهنی است پرداختهاند.
توحید نظری مربوط به شناخت خداوند است.
برای انسان- فی حدّ ذاته- هیچ ضرورتی نیست که خدا را بشناسد یا نشناسد، تنها عامل محرّک روح او خدا باشد یا هزاران چیز دیگر- همچنانکه به طریق اولی برای خداوند فرق نمیکند که انسان او را بشناسد یا نشناسد، بپرستد یا نپرستد- ولی نظر به اینکه کمال انسان در «ما» شدن و توحید اجتماعی است و این امر بدون توحید نظری و توحید عملی فردی میسّر نیست، خداوند معرفت خود و پرستش خود را فرض کرده است تا توحید اجتماعی محقّق گردد.
فطرت بشر فطرت خداجویانه است، از این رو سعادتش، کمالش، نجاتش، خیر و صلاح و فلاحش در معرفت خدا و پرستش و پیمودن بساط قرب اوست، ولی نظر به اینکه انسان بالطّبع اجتماعی است و اگر انسان را از جامعه جدا کنیم دیگر انسان نیست و اگر بر جامعه نظامات متعادل اجتماعی حکمفرما نباشد حرکت خداجویانه انسان امکان پذیر نیست، پیامبران به اقامه عدل و قسط و نفی ظلم و تبعیض پرداختهاند.
نظریّه چهارم این است که همچنانکه در نظریّه سوم آمده است غایت انسان و کمال انسان، بلکه غایت و کمال واقعی هر موجودی، در حرکت به سوی خدا خلاصه میشود و بس.
ارزشهای اخلاقی و اجتماعی نسبت به معرفت حق و پرستش حق، از نوع دوّم است.
چنین نیست که اگر انسان به معرفت کامل حق و پرستش حق رسید، وجود و عدم راستی، درستی، عدل، کرم، احسان، خیر خواهی، جود، عفو علی السّویه است، زیرا اخلاق عالی انسان نوعی خدا گونه بودن است (تخلّقوا باخلاق اللّه) [۴] و در حقیقت، درجه و مرتبهای از خداشناسی و خداپرستی است و لو به صورت ناآگاهانه، یعنی علاقه انسان به این ارزشها ناشی از علاقه فطری به متّصف شدن به صفات خدایی است هر چند خود انسان توجّه به ریشه فطری آنها نداشته باشد و احیاناً در شعور آگاه خود منکر آن باشد.
انقلاب حضرت محمد (ص)
یکی از مناسبتهایی که امام موسی صدر اهتمام جدی به گرامیداشت آن داشت، اعیاد اسلامی بود.
آنچه در ادامه میخوانید، بخش نخست سخنان امام موسی صدر درباره انقلاب حضرت محمد (ص) است.
میدانیم که اگر اسلام را انقلاب بنامیم، تنها اندکی از حق آن را ادا کردهایم، زیرا نظامهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و نیز آداب و رسوم و اندیشهها و ایدئولوژیهایی که اسلام ارائه کرد، اختلافی ریشهای با اندیشهها و نظامها و اوضاع حاکم بر جامعه قبل از اسلام داشت.
عربِ پیش از اسلام در چه وضعی قرار داشت و اسلام او را به سوی چه فراخواند؟
وقتی جامعه عرب پیش از اسلام را، که اسلام آن را جاهلیت مینامد، با جامعهای مقایسه کنیم که اسلام به آن فراخواند، درمییابیم که تفاوت میان آن دو بسیار است.
اساساً، اگر اسلام را انقلاب بنامیم تنها بخشی از حقیقت را بیان کردهایم.
میدانید که دعوت به اسلام تا سه سال مخفیانه صورت میگرفت و در این مدت پنجاه نفر اسلام آوردند.
پس از آن، پیامبر مأمور شد که: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ.» از این رو، پیامبر خاندان عبدالمطلب را جمع کرد و آنان را به اسلام فراخواند و گفت نخستین کسی که اسلام بیاورد، خلیفه و جانشین او خواهد بود.
سپس، شروع به بشارت دهی کرد و گفت: ای مردم، من فرستاده خداوند به سوی شما و به سوی همه مردمان هستم.
بخش سلبی میگوید که خدایی نیست و بخش ایجابی میگوید که فقط و فقط الله خداست.
همه ما الحمدلله مسلمان هستیم، مسلمان سنتی، ولی باید اسلام را از نو بفهمیم.
بنابراین، پرستش غیر خدا، ارزش و جایگاه و کرامت انسان را پایین میآورد.
پرستش غیر خدا، ارزش و جایگاه و کرامت انسان را پایین میآورد.
پرستش اینگونه خدایان به چه معناست؟
امام حسین (ع) در کربلا فرمود که مرگ بهتر از ننگ و خواری است و ننگ و خواری بهتر از ورود به آتش است.
شما وقتی میخواهید کاری انجام دهید، انگیزۀ شما هوس، پول، عشیره یا جاه و مقام نیست، بلکه انگیزۀ شما خداست.
خواهیم گفت که کاری ارزش است که به فرمان خدا، برای خوشنودی خدا و در راه خدا صورت گیرد.
یعنی کسی که رئیس خود را میپرستد، نه خدا را.
خدا را به خشم میآورند تا رئیس را خوشنود کنند؛ میمیرند تا او را زنده کنند؛ خود را فدا میکنند تا جایگاه او را بالا ببرند.
امّا اگر نماز و عبادات و مرگ و زندگی من برای به دست آوردن جاه و مقام باشد، برای اینکه مردم بگویند فلانی چه خوب نماز میخواند، فلانی مرد عبادت پیشهای است، مرد پرهیزگار و دین مداری است، چنین عبادتی پرستش مردم و پرستش جایگاه و اعتبار است.
وقتی انسان چنین پرستشی را نفی کرد و خود را به خداوند پیوند داد، جایگاه و کرامت و مقام او بالا میرود و برای او خط مشی و هدف و آرمان تعیین میشود.
خدا کرامت است.
البته، صحبت دربارۀ خدا و تأثیر خدا بر ساختن فرد و ساختن جامعه بحث بیشتری میطلبد.
ما معتقدیم تنها ایمان به خداوند است که زیربنای ایمان به ارزشهای مطلق است و تنها در اثر ارزش هاست که جامعه متفاوت میشود: جامعهای با ارزشهای مطلق و جامعهای با ارزشهای غیرمطلق.
امّا ما معتقدیم جوامعی که بر ارزشهای مادی استوار است، یک گونه است و جوامعی که بر ارزشهای مطلقِ برگرفته از ایمان به خدا استوار است، گونهای دیگر.
رجوع شود به بخش آخر کتاب عدل الهی از مؤلف.
تسنیم | فرهنگی و هنری | سه شنبه، 03 اسفند 1400 - 13:12
بعثت از لحاظ تاریخی، تحولی شگرف در اندیشه جهان آن روز ایجاد کرد، تحولی که ثمرات آن تاکنون پابرجا است و تا ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه ادامه دارد.
خلاصه خبر
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله نقطه عطفی در تاریخ بشریت در راستای تحقق برنامههای الهی و مُلک مهدوی محسوب میشود.
این روز که آغاز رسمیِ رسالت نبی مکرم اسلام است، با نزول اولین آیات قرآن همراه بود.
ابلیس که به واسطه اخبار پیامبران با ظهور رسول خدا و تبعات بعثت آگاهی داشت، همواره مترصد اولین فرصت بود تا به وسیله ایادی اِنسی خود که متشکل از یهودیان شبهجزیره عربستان بودند، مقابل پیامبر و ظهور اسلام بایستد، اما خواست خداوند تحقق یافت و خط جریان بعثت روز به روز مرزهای اعتقادی و جغرافیایی را در مینوردید.
این تحول عظیم، دلیل ترس و نگرانیِ ابلیس از بعثت بود؛ لذا طبق حدیث، از اولین موقعیتهایی که ناله ابلیس در آمد، روز بعثت نبی خدا بود.
ابلیس، دشمن خدا چهار بار ناله کرد: روزى که مورد لعن خدا واقع شد، روزى که به زمین هبوط کرد، روزى که پیامبر مبعوث شد و روز عید غدیر.