اصول دین امامت
- منبع
۱ - مقدمه
[ویرایش]
پس از شهادت امام جواد (علیهالسّلام)، شیعیان به استثنای افراد معدود، امامت امام هادی (علیهالسّلام) را که هنوز بیش از شش سال نداشت، پذیرفتند.
[۱]
پذیرش امامت امام هادی (علیهالسّلام) آنهم در سنین کودکی و پیش از او، امامت پدرش امام جواد (علیهالسّلام)، مرهون شفاف سازیهایی است که معصومین (علیهمالسلام)، از پیش بیان داشتند. آنها امامت را مقامی الهی میدانستند که اگر اراده خداوند متعال تعلق بگیرد حتی آن را به یک کودک میدهد همانطور که مقام نبوت را در کودکی به حضرت عیسی (علیهالسّلام) عطا نمود.
احادیث منابع امامیه پیرامون امامت امام هادی (علیهالسّلام)، متنوع است. محدثان امامی گاهی این احادیث را بهطور اختصاصی در "بَابُ الْاِشَارَةِ وَ النَّصِّ عَلَی اَبِی الْحَسَنِ الثَّالِثِ علیه السلام" گرد آوردند.
[۲]
و مواردی آنها را به مناسبت، ذیل ابواب گوناگون انعکاس دادند.
[۳]
[۴]
آنچه در پی میآید تعداد ۱۲ روایت، به عنوان جزء کوچکی از این مجموعه است. برخی از این نصوص به عنوان نصوص خاص و تعدادی هم به عنوان نصوص عام امامت امام هادی (علیهالسّلام) به شمار میروند. این مجموعه به لحاظ حجم گستردهای که دارد یقینآور است اگرچه در این میان تعداد قابل توجهی از این روایات به تنهایی هم معیار مقبولیت و پذیرش از منظر دانش حدیث را دارایند.
این گزارشها با محوریت چهار دسته از احادیث منابع امامیه، از هر دسته سه روایت، تشکیل میشود:
امامت امام هادی (علیهالسّلام) در احادیث معراج.
امامت امام هادی (علیهالسّلام) در احادیث لوح.
امامت امام هادی (علیهالسّلام) در احادیث اثناعشر.
امام باقر عليه السلام :پيامبر خدا از مدينه حج گزارْد، در حالى كه پيش از آن، همه فرمان هاى دينى را، جز حج و ولايت ، به امّتش ابلاغ كرده بود. پس، جبرئيل عليه السلام به نزدش آمد و گفت :
اى محمّد! خداوند ـ نامش بزرگ باد! ـ به تو سلام مى رساند و مى گويد : «من هيچ يك از پيامبران و فرستادگانم را جز پس از تكميل دين و استوار كردن حجّتم، قبض روح نكرده ام و از اين دين، دو فريضه به عهده تو مانده كه نياز است به قومت برسانى. فريضه حج و فريضه ولايت و خلافت پس از خودت ؛ چرا كه من زمينم را از حجّت، تهى ننهادم و هرگز آن را تهى نمى نهم». خداوند ـ ستايشش شكوهمند باد! ـ به تو فرمان مى دهد كه حج را به قومت ابلاغ كنى و خود ، حج بگزارى و نيز هر كس از شهرنشينان و اطراف و اكناف و باديه نشينان كه مى توانند ، با تو حج بگزارند. دانستنى هاى حج را به آنان بياموز، همچنان كه نماز و زكات و روزه شان را به آنان آموختى و همان گونه كه آنان را از همه آيين ها و فريضه ها آگاه كردى، از آن هم آگاهشان كن.
منادىِ پيامبر خدا در ميان مردم ، ندا در داد : هان! پيامبر خدا آهنگ حج دارد و همان گونه كه آيين هاى دينتان را به شما آموخته، آن را هم به شما بياموزد و همان گونه كه شما را از احكام ديگر آگاه كرده بود ، از آن هم آگاهتان كند .
مهر | فرهنگی و هنری | دوشنبه، 10 دی 1403 - 16:46
مجموعهشعر «اربعین علی» سروده امید رها توسط نشر نزدیکتر منتشر و راهی بازار نشر شد.
خلاصه خبر
اینکتاب نخستین مجموعه شعر امید رها شاعر متولد ۱۳۶۰ است که شامل ۴۰ غزل است.
توجه به فضاهای امروزی در شعر اهل بیت (ع) و تنوع مضامین از ویژگیهای اشعار اینکتاب هستند.
غزل امانت نهم از این مجموعه را با هم میخوانیم:
تسنیم | فرهنگی و هنری | پنجشنبه، 06 دی 1403 - 16:52
حجت الاسلام و المسلمین علوی گفت: تلاش مرحوم شهید بهشتی بر این است که نظم مطلوب سیاسی را با ایده نظام امت_امامت سامان بدهدد.
خلاصه خبر
عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام گفت: شهید بهشتی میفرماید نظام سیاسی امت_امامت دو خصوصیت دارد.
شهید بهشتی اذعان میکند که ممکن است این نظام امت و امامت در جهان اندیشه معاصر فهم نشود.
میگوید: بین نظامهای سیاسی موجود و نظام مردم سالاری و دین سالاری و نظامهای ترکیبی که از بین این نظامها خلق میشود معتقد است که نظام امت و امامت نظام معنایی امت و امامت یک نظام دوگانه بین مردمسالاری و دینسالاری است.
رئیس دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام ادامه داد: شهید بهشتی بعد از آن به تفاوتهای نظام امت و امامت با نظام تئوکراسی میپردازد و میگوید: تئوکراسی یک نظام دینی است؛ اما میتواند تحمیلی هم باشد.
بعد از آن مفهومی را به نام عدل در امامت مطرح میکند و بر آن تأکید میکند که در کنار یک نظام سیاسی مطلوب که نتیجه آن قرار است نظم حقوقی را خلق بکند مابین اندیشه (نظام معنایی) و ساختار مفهومی (شکل نظام پذیرش شده) تا تحقق عینی در سطح جامعه میگوید این نظام برای اینکه در مطلوبترین وضعیت امت و امامت قرار بگیرد و آن نظم حقوقی مطلوب سریان پیدا بکند یک لایه سومی دارد که تعابیر حقوقدانان معاصر از آن حاکمیت قانون است.
علوی در توضیح حکومت قانون گفت: امام خمینی رحمت الله علیه در کتاب حکومت اسلامی مفهومی دارند با نام «حاکمیت قانون در اسلام»، این مفهوم حقوقی، مفهوم جدیدی است؛ اما این فهم حکومت قانون یک فهم اصیل در اندیشه امام بوده است.
امام بر این باور است که اساساً حکومت، حکومت شخص نیست؛ بلکه حکومت قانون است.
البته مفهوم حکومت قانون در اندیشه امام با حکومت قانون نزد حقوقدانان غربی متفاوت است.
اشکالی هستند و قابی هستند که قلبی و جانی و روحی دارند و عدل، روح نظام امت و امامت است.
روز گشايش و درود
عن ابى عبد الله(علیه السلام) قال:والعمل فيه يعدل ثمانين شهرا، و ينبغى ان يكثر فيه ذكر الله عزوجل، والصلوة على النبى(صلی الله علیه و آله و سلم) ، ويوسع الرجل فيه على عياله....وسائل الشيعه 7: 325، ح 6.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
ارزش عمل در آن روز (عيد غدير) برابر با هشتاد ماه است، و شايسته است آن روز ذكر خدا و درود بر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) زياد شود، و مرد، بر خانواده خود توسعه دهد.
در این نوشته، حکمت و سخنان حکیمانه اهل بیت(ع) به ویژه امام حسین(ع) مورد بررسی قرار گرفته است
واژه «حکمت» ، در لغت ، از ریشه «حُکم» به معنای منع است ؛ زیرا حُکم و داوری عادلانه ، مانع ظلم است . همچنین ، دهنه اسب و دیگر چارپایان ، «حَکمه» نامیده می شود ؛ چون مانع و مهار کننده حیوان است و نام گذاری علم به «حکمت» ، بر همین پایه است ؛ چون از جهل ، جلوگیری می کند .[۱]همچنین بر هر چیز نفوذناپذیری ، صفت «محکم» اطلاق می گردد .[۲]
آلوسی ، در تفسیر روح المعانی ، در تبیین واژه «حکمت» ، از کتاب البحر ، چنین نقل می کند :
دانشمندان ، در معنای این کلمه (حکمت) ، ۲۹ قول دارند که برخی از آنها به هم نزدیک است و پاره ای از عالمان ، بیشتر این معانی را اصطلاحی می دانند که قائل به آن ، به مصداق مهمّ «حکمت» ، بسنده کرده و همان را در معنای آن آورده است ؛ وگر نه در اصل ، از مصدر «إحکام» است که به معنای استواری در علم ، گفتار و کردار و یا همه اینهاست .[۳]بنا بر این ، از منظر واژه شناسی ، کلمه «حکمت» ، حاکی از نوعی استواری و اِتقان است و به هر چیز استوار و نفوذناپذیر ، اعم از مادّی و معنوی ، اطلاق می گردد .
حکمت ، در قرآن و حدیث
قالَ الاْءمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: مِنَ التَواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ. [بحارالانوار 78: 372 ح 9]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: سـلام كردن به هر كس كه بر او مى گذرى ونشستن در جايى كه پايين تر از جايگاه (توست) نشانه تواضـع و فـروتنى اسـت.
مسیر این حدیث در کتابخانه : چهل حدیث « گهرهای عسکری » علیه السلام حدیث شماره : ۱۳۰۱
نمایش منبع
قالَ الاِْمامُ الْعَسكَرىّ عليه السلام: مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ المَجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللّه ُ وَمَلائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتّى يَقُومَ. [تحف العقول: 486]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: كسى كه در مجلس به پايين تر از جايگاه خود راضى شود، همواره خدا و فرشتگان الهى بر او درود مى فرستند تا وقتى كه برخيزد.
مسیر این حدیث در کتابخانه : چهل حدیث « گهرهای عسکری » علیه السلام حدیث شماره : ۱۳۰۲
الإمامُ المهديُّ عليه السلام : لا يَحِلُّ لأِحدٍ أن يَتَصَرَّفَ في مالِ غَيرِهِ بغَيرِ إذنِهِ .[وسائل الشيعة : 17/309/4.]
امام مهدى عليه السلام : بر هيچ كس روا نيست كه بدون اجازه ديگرى در مال او تصرف كند.
مسیر این حدیث در کتابخانه : میزان الحکمه ج۸ حدیث شماره : ۲۵۰۱۵۱۰۴
نمایش منبع
الإمامُ المهديُّ عليه السلام ـ لمحمّدَ بنِ عليِّ بنِ هلالٍ الكَرْخيّ ـ : يا محمّدَ بنَ عليٍّ ، تعالَى اللّه ُ عَزَّ و جلَّ عمّا يَصِفُونَ ، سبحانَهُ و بِحَمدِهِ ، ليسَ نَحنُ شُرَكاءَهُ في عِلمِهِ ، و لا في قُدرَتِهِ .[بحار الأنوار: 25/266/9.]
امام مهدى عليه السلام ـ به محمّد بن على بن هلال كرخى ـ فرمود : اى محمّد بن على! خداوند عزّ و جلّ از آنچه در وصفش مى گويند برتر است، پاك است و ستايش، همه از آنِ اوست. ما نه در علم او شريك او هستيم و نه در قدرتش.
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
خدایا از تو میخواهم و بهسویت روی آوردم به وسیله پیامبرت، پیامبر رحمت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) ای ابا القاسم، ای فرستاده خدا، ای پیشوای رحمت، ای آقا و مولای ما، به تو رو آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو متوسل شدیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن؛
يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا عَلِىَّ بْنَ أَبِى طالِبٍ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
ای ابا الحسن، ای امیرالمؤمنین، ای علی بن ابیطالب، ای حجّت خدا بر بندگان، ای آقا و مولای ما، به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و بهسوی خدا به تو متوسل شدیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم، ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن؛