FarhangYar فرهنگ‌یار
  • قرآن و عترت
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت رقیه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت فاطمه سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام زین العابدین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد باقر سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام جعفر صادق سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام موسی کاظم سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام رضا سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد جواد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام هادی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن عسکری سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام مهدی سلام الله علیه
  • ولایت فقیه
    منظرگاه مدیریتی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامه حفاظاته اصول دین عدل اصول دین. معاد احکام دین. نماز احکام دین. روزه احکام دین. حج احکام دین. تولا و تبرّا اصول دین. توحید احکام دین. زکات احکام دین. جهاد احکام دین. امر به معروف و نهی از منکر رذائل اخلاقی فضائل اخلاقی اصول دین نبوت احکام دین خمس اصول دین امامت
  • مناسبتها
    ماه های شمسی ماههای قمری خانواده در اسلام احکام حلال و حرام و مستحبات و مکروهات فرهنگ مدیریت و کارکنان احکام و قوانین مختلف دین و شریعت اسلام منظرگاه مدیریتی تعلیم و تربیت فرهنگ اقتصاد عفاف و حجاب
  • پیوندها
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی رفاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی ادبیات عطر بهار میز نظریه پرداری فرهنگ یار جوانان نماد شور و نشاط نگاه پر نور پای میز اندیشه اخلاق تعلیم و تربیت شخصیت و کرامت انسانی اصول و مبانی نقد و تبلیغ راه یافتگان منظرگاه مدیریتی مهدی منتظران منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • حوزه دین
    پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علم الهدی منظرگاه مدیریتی ثقلین منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید ابراهیم رئیسی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حائری شیرازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مصباح یزدی بنیاد فارس المومنین منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مکارم شیرازی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد مسعود عالی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد شهاب مرادی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علی سیستانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد پناهیان منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حسین انصاریان منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علی صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علوی گرگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله وحید خراسانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حاج شیخ علی فروغی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عبدالنبی نمازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله محمد جواد لنکرانی منظرگاه مدیریتی در راه حق منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مبشر کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شیخ حسین امامی نیای کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مجتهد تهرانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید رضی موسوی شکوری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله بهجت منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید عباس موسوی مطلق منظرگاه حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی خراسانی کتابخانه مجلس شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد علی جاودان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد محمدی مرکز تحقیقات اسلامی شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید حسن خمینی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد عبدالحسین بابائی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شوشتری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید حسن آملی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید محمد تقی مدرسی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عباس محفوظی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله مکارم شیرازی پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامة حفاظاته
  • رساله احکام دین
    رساله حضرت آیت الله سید علی خامنه ای رساله حضرت آیت الله فاضل لنکرانی رساله حضرت آیت الله بهجت رساله حضرت آیت الله سید حسینی سیستانی رساله احکام مراجع سایت انهار رساله حضرت آیت الله مظاهری رساله حضرت آیت الله جعفر سبحانی
  • کتابخانه
    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر کتابخانه تخصصی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کتابخانه تخصصی وزارت امورخارجه کتابخانه تبیان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کتابخانه نور کتابخانه تخصصی دانشگاه ادیان و مذاهب کتابخانه تخصصی فقه واصول کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی امیرکبیر کتابخانه ادبیات پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف کتابخانه دانشگاه پیام نور سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه ملی کتابخانه احادیث شیعه پایگاه مجلات تخصصی نور بزرگترین پایگاه قرآنی جهان اسلام جامع الاحادیث نور


جایگاه عقل در فرهنگ اسلامى


جایگاه عقل در فرهنگ اسلامى

 
نویسندگان: محمود مهدی پور
شناخت سرمایه­های فرهنگی و بهره­گیری از آن مهم­ترین نیازهای جوامع انسانی است. عقل و وحى دو گوهر آسمانى؛ همچون دو چراغ فروزان و خورشید گیتی فروز آفاق زندگی بشر را نورانی می­کند و زمینه را برای اقدامات انسانی و ارزشی فراهم می­آورد. اگر در جهان آفرینش دو نعمت الهی را برترین بدانیم؛ درون انسان نعمت عقل بزرگ­ترین نعمت است و در نظام وجود پیام­آوران و اولیای الهی بزرگ­ترین نعمت بیرونی و عطیه­ی خدا به زمین و زمینیان.
انسان در سایه­سار عقل و وحی از سطح دیگر جانوران ارتقا می­یابد و مقام عالی فضیلت و اخلاق و انسانیت را فتح می­کند.
عقل و وحی دو چشم ضروری برای دیدن حقایق هستی و شرط هرگونه فعالیت انسانی و ارزشی و راهنمای فوز و فلاح جامعه­ی بشری است. شناخت عقل و وحی و پیروی از پیام­های این دو، تنها راه­کار هماهنگی رفتار انسان با قوانین الهی و نظام آفرینش به شمار می­آید.
انسان با شناخت قانون خدا و اطاعت از آن، دروازه­های بهشت را به روی خویش می­گشاید. و بدون پیروی از عقل و وحی راهی به سوی نیک­بختی دنیوی و سعادت جاوید وجود ندارد؛ چرا که عقل و وحی نرم­افزار کاربردی نظام آفرینش است، که بدون بهره­گیری از این دو نرم­افزار و نصب آن در قلب و مغز جامعه­ی انسانى، دیگر امکانات هدر می­رود و نصب ناقص آن نیز مشکلات فراوان در پی دارد.
گناه و معصیت، ناهماهنگی انسان با قوانین الهی است و این عقل و وحی است که انسان را با جهان هماهنگ می­سازد.
در حدیث شریف نبوی(ص) آمده است:
قیل له: ماالعقلُ؟ قال: العملُ بطاعة اللهِ و إنَّ العمّالَ بطاعةِ الله هُمُ العُقلاءُ؛ به آن بزرگوار گفتند: عقل چیست؟ فرمود: عمل به فرمان خداوند، عاقلان راستین آن­هایند که از خداوند اطاعت می­کنند.([1])
در کتاب کنزالفواید کراجکی از رسول اعظم(ص) نقل شد که فرمود:
أفضلُ النّاس، أعقلُ النّاس؛ برترین مردم عاقل­ترین ایشان است.([2])
امام صادق(ع) در پاسخ این پرسش که عقل چیست؟ فرمود: مُا عُبِدَ بِه الرّحمنُ واکْتُسِبَ بِهِ الجِنَانُ؛ عقل چیزی است که بدان خدای رحمان عبادت شود و بهشت به دست آید. سؤال کننده پرسید: پس در معاویه که معروف به هوشمندی بود، چه چیزی بود؟ حضرت فرمود: آنچه معاویه داشت، نکرا و شیطنت و چیزی شبیه عقل بود که عقل نیست.([3])
در کتاب حدیثی محاسن برقی از رسول گرامی9 نقل است، که فرمود:
خداوند چیزی بهتر از عقل در میان مردم توزیع نکرده است؛ بنابراین خواب عاقل از بیداری جاهل برتر است. افطار عاقل از روزه­داری جاهل بالاتر است. اقامت عاقل از کوچ و سفر جاهل برتر است. خداوند هیچ رسول و پیامبری را مبعوث نکرد، مگر وقتی عقل او کامل گردید و عقل او از عقل تمام امّت وی فراتر رفت و آنچه پیامبر بزرگوار9 در دل دارد، از دستاورد تمام تلاش­گران بالاتر است. هر خردمندی که فرایض الهی را به پا داشته از آن بزرگوار گرفته است. تمام عبادت کنندگان در پاداش عبادت به جایگاه "عاقل" نمی­رسند. به راستی عاقلان همان "اولوالألباب" هستند که خداوند فرموده است: )إنّما یتذکّر اولوالألباب(([4])؛ تنها خردمندان یادآور می­شوند.
خدا و پیامبران الهی از انسان انتظار دارند؛ که وی از نیروی عقل خویش استفاده کند و راه زندگی بهتر را بجوید. فعالیت­های خویش را با دستورهای آسمانی هماهنگ سازد، و از جاده سعادت نلغزد، و در بیراهه گام برندارد. و سلامت و سعادت خویش را با خطر مواجه نسازد. نرده­های عقل و وحی در دو سوی صراط مستقیم نصب شده است. بشر با تعطیل و تخریب عقل و تکذیب وحى، جهنم را به روی خویش می­گشاید. عقل و وحی دوگوهر آسمانی است که آفاق زندگی انسان را روشن می­کند.
از حضرت موسی­بن جعفر 9 نقل شده که به هشام­بن حکم فرمود:
یا هشامُ! إنَّ لله علی­النّاس حجّتین، حجّةً ظاهرةً و حجّةً باطنةً؛ فامّا الظّاهرةُ فالرّسلُ والأنبیاءُ والائمةُ: و أمَّا الباطِنةُ، فَالعقولُ([5])؛ ای هشام خدای را بر مردم دو حجّت و راهنماست. حجتی آشکار و حجتی پنهان؛ حجّت آشکار الهی رسولان، انبیا و ائمه: هستند، و حجّت پنهان عقل­هاست.
نقش عقل در زندگی انسان نقشی بی­بدیل است. شناخت خدا، شناخت صفات الهى، شناخت نعمت­های خدا، شناخت آیات و نشانه­های پروردگار، شناخت حق و باطل، شناخت معروف و منکر، شناخت اولیای الهی و دشمنان خدا و خلق، شناخت دنیا و آخرت، شناخت قرآن و معارف آن همه و همه در پرتو عقل و اندیشه به دست می­آید.
امیرالمؤمنین علی(ع) فرموده است:
صدرُالعاقلِ صُندوق سِرِّه، لاغِنی کالعَقلِ ولافَقْرَ کالجَهْلِ ولامیراثَ کالأدب و... لامال اعودَمِنَ العقلِ ولاعقلَ کالتَدّبِیرِ([6])؛ سینه خردمند، صندوق اسرار اوست، هیچ بی­نیازی بسان خرد و روزی نیست، هیچ فقری مانند نادانی نیست، هیچ میراثی همانند، تربیت نیست، و هیچ ثروتی چون عقل ثمربخش نیست و هیچ خردمندی چون آینده­نگری و تدبیر نیست.
نیروی عقل از دیدگاه­های مختلف مورد توجه است:
گاهی آن را زیور انسان دانسته­اند؛ زینةُ الرّجل عَقْلُه.([7])
گاهی آن را ثروت و مایه­ی بی­نیازی بشر شمرده­اند؛ لاغنی کالعقل.([8])
گاه آن را ذخیره زندگی شمرده­اند؛ لاعُدة أنفعُ مِنَ العقل.([9])
گاه آن را ستون زندگی مؤمن و مرکب راه­وار انسان شمرده­اند.([10])
گاه آن را دوست نزدیک و یار و یاور انسان دانسته­اند.([11])
بی­تردید، مهم­ترین سرمایه فرهنگی جامعه­ی بشرى، عقل و اندیشه و قدرت تفکر و تحلیل و شناخت حق و باطل و راست و دروغ و نیک و بد و سود و زیان فرد و جامعه در شرایط و حوادث مختلف اجتماعی است.
شناخت ارزش­ها و ضدارزش­ها، شناخت نیازها و اولویت­بندی آن­ها، شناخت خودی و غیر خودى، شناخت دوستان و دشمنان، شناخت مبدأ و معاد، شناخت منابع فرهنگی زلال و آلوده و شناخت وظیفه در شرایط گوناگون؛ نماد خردورزی و عقل مداری است.
جایگاه خردورزی در قرآن
در قرآن کریم واژه­های هم­خانواده عقل 49 بار به کار رفته است.‌ واژه تفکر و مشتقات آن 18 بار مورد استفاده قرار گرفته است.
کلمه­ی تدبّر با تأکید بر تدبّر در قرآن 4 بار آمده است.
تعبیر اولوالألباب 16 بار در قرآن عظیم به کار رفته است.
دعوت به تعقل و تفکر، میادین تفکر و تعقل، آثار تعقل و تدبر، و پیامدهای دوری از این گوهر آسمانى، و راکد گذاشتن آن و کمیت عاقلان و جاهلان یادآوری شده است.
شاید این آیه شریفه: ) إِنّ شَرّ الدّوَابّ ِ عِنْدَ اللّهِ الصّمّ الْبُکْمُ الّذینَ لا یَعْقِلُونَ(([12])؛ قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانی­اند که نمی­اندیشند؛ یکی از تندترین انتقادهای قرآن از اقدامات جاهلانه و غیرعاقلانه باشد. آن­ها که از شنیدن حق کر و از گفتن آن لال­اند و با وجود دو پیامبر درونی و برونی از آن بهره نمی­برند؛ انسان نیستند، بلکه جانورند. آن­هم از نوع بدترین جانوران! خلقت آسمان و زمین، تحولات شب و روز، آیات الهی در جهان و قرآن و حوادث عالم، بهترین راه­های تفکر و تذکّر و شناخت جهان و وظایف انسان است. رابطه عقل و ایمان، عقل و تقوا و عقل و جهل و بسیاری معارف دیگر در قرآن شریف آمده است. برای شناخت بهتر موضوع عقل و خرد در قرآن باید به تفسیر راهنما و دایرة المعارف موضوعی قرآن کریم مراجعه کرد، تا ابعاد مختلف آن روشن گردد.
واژه­شناسی عقل
واژه­های عقل، لُبّ، حِجا، نُهیَه، قلب، فؤاد، شعور، فطانت، فهم، حفظ، حلم، علم، فکر، حِجر، هدایت، رشد و معرفت که با اندکی تفاوت مسأله خردورزی و ابعاد و آثار و موانع و دستاوردهای بهره­گیری از این گوهر الهی را نشان می­دهد. گاهی اضداد عقل و پیامدهای عدم تعقل با واژه­هاى: جنون، سفه، حمق، بلاهت، جهل مورد نقد و هشدار قرآن و حدیث قرار گرفته است. جست­وجوی دقیق این کلمات در قرآن و روایات می­تواند، جایگاه تعقل و تفکر و آثار سوء بی­توجهی به این سرمایه­ی بزرگ الهی را نشان دهد.
ایمان کامل جز در پرتو عقل کامل پدید نمی­آید. اسحاق­بن عمار از امام صادق(ع) نقل کرده است که آن بزرگوار فرمود: من کان عاقلاً کان له دین و من کان له دین کان له الجنّة [دخل الجنّة] ([13])؛ هرکس خردمند باشد، دین­دار است و هرکس دین­دار باشد، بهشت از آن اوست [وارد بهشت می­شود].
عقل با ایمان، تقوا، و عدالت پیوندی ناگسستنی دارد. عقل و علم، عقل و وحى، عقل و ایمان، عقل و توحید، عقل و پیامبران، عقل و عدل، عقل و امامت، عقل و اتحاد و برادری تفکیک ناپذیرند. دفاع از تعقل؛ دفاع از دانش، دفاع از پیام آسمانى، دفاع از یکتاپرستى، دفاع از پیام­آوران الهى، دفاع از عدل و امامت و دفاع از برادری و اخوت اسلامی است.
از سوی دیگر شبهه پراکنی پیرامون این حقایق، تلاش برای غبارآفرینی و تیره­سازی فضای عقل و اندیشه است.
امروز همه­ی جهان، ضرورت اتاق فکر، هسته­های مشورتى، مجالس شور و مشورت، هم­اندیشی و هم­فکری را باور دارند و در این­که فکر فردی و رأی و نظر یک فرد، یا افراد محدود راه­گشای بشر در مسایل بزرگ و مهم زندگی نیست، تردید ندارند. روزانه هزاران، بلکه میلیون­ها، نشست هم­فکری و مشورتی در سراسر جهان برگزار می­شود و هرچه انسان از عقل بیشتر بهره می­گیرد به بهشت نزدیک­تر می­شود.
در منیة المرید، شهید بزرگوار از زبور نقل کرده است که خداوند به داوود فرمود: به احبار و رهبان بنی­اسراییل بگو:
1. با پارسایان هم سخن شوند. اگر پارسایی نیافتند با دانشوران گفت­وگو کنند، اگر دانشوری پیدا نشد، با عاقلان هم صحبت گردند؛ زیرا تقوا و علم و عقل سه درجه و پایه­ی بلند است که هر کدام را به آفریدگانم دهم او را هلاک نمی­کنم.([14])
عقل، راهی به سوی خداشناسی و نعمت­شناسی و آیه شناسى، و شناخت صفات جمال و جلال ربوبی است.
عقل، ابزاری برای شناخت خود و دیگران و سرمایه­های فراوان فرد و جامعه است.
عقل، در اداره­ی بهتر زندگی اجتماعی بهترین یار و یاور مدیران و مسؤولان اجتماعی است.
عقل، در تمام مباحث اصول دین حاکم و داورنهایی است و در مباحث اعتقادی پرتوی مطمئن­تر از این نور الهی و آینه­ای زلال­تر از آن وجود ندارد.
در برخی مباحث اصول فقه عقل تنها منبع نور و معرفت است و در مستقلات عقلیه تنها عقل است که ظلم و عدل و حسن و قبح را می­فهمد و به علاوه فهم مسایلى، چون:‌ اجتماع ضدین، ارتفاع نقضین و برخی مباحث دانش منطق تنها در سایه­ی عقل، قابل فهم و توضیح برای مخاطبان دیگر است.
بخشی از مسایل اصول فقه در پرتو عقل روشن می­شود. بدون مباحث حکمت الهى، و سیره عقلا، دانش منطق، فلسفه، و اصول فقه و مبانی حقوق بی­پایه است.
تکریم خردمندان
آنچه به عنوان حرمت­گذاری به پیران، تکریم بازنشستگان و احترام و احسان بر والدین در فرهنگ اسلام مورد توجه قرار گرفته، بخشی از آن به پاس خردورزى، دانش تجربی و خدمات قبلی است و خود ساختاری اجرایی برای بهره­گیری از اطلاعات و تجارب نسل­های قبلی محسوب می­شود.
جامعه­ای که به کهن­سالان خویش حرمت ننهد و از تجارب نسل­های قبلی بهره نگیرد، مجبور است همیشه از صفر آغاز کند و امکانات فراوان را از دست بدهد.
تأکید این قلم است که آدم­های قدیمی میراث فرهنگی راستین­اند، باید به جای صرف هزینه­های کلان برای ساختمان­ها و سنگ نبشته­ها، خاطرات و اطلاعات نسل­های قبلی محفوظ بماند.
و بیش از تشویق خاطر بر ویرانه­ها و کاخ­ها و آثار باستانى، باید دغدغه انتقال آگاهی­ها، اطلاعات، تجربیات، عواطف و هنر نسل پیشین را داشته باشیم.
عقل در انتقال و حفاظت از دانش­ها، تولید علم و هنر، تبادل تجارب و روش­ها نقش نمادی دارد. در فلسفه و کلام، در اصول دین،‌ در فروع دین، در مدیریت، در جامعه­شناسى، در بیان حقوق، در اصول فقه، و حتی در فهم درست علوم قرآن و حدیث جایگاهی بلند دارد. عقل هم چراغ است و هم ترمز، هم عامل حرکت است و هم اهرم جهت بخش­، عقل، سلطان عادل کشور جود انسان است، چراغ راهنمای هوشمند در چهارراه زندگی است.
نه تنها معارف نظری انسان مدیون و مرهون عقل فطری و اکتسابی انسان است، بلکه تمام دانش­های تجربی و کاربردی بدون بهره­گیری از نیروی عقل و اندیشه مشکلی از زندگی انسان حل نمی­سازد. اندیشه و تفکر عاقلانه، بخش مفید در زندگی اجتماعی است. البته خیال­پردازی و فیلم­های دروغین بحث دیگر دارد. در دنیای اخلاق فقط آداب و اخلاق منطبق بر عقل و روش عاقلان گره از زندگی بشر می­گشاید. سازمان­ها و نهادهای اجتماعی به میزانی که با عقل هماهنگ باشد، دارای ارزش و ماندگاری است. رفتار غیر عاقلانه در هر سطح و هر حوزه، و به هر میزان، ظلم و بیداد شناخته می­شود. و هرچه شدّت و حدّت وسعت آن بیشتر باشد، ظلمی بزرگ­تر است.
عقل معاد و عقل معاش
فعالیت­های انسان به سه دسته تقسیم می­شود:
1. فعالیت­هایی که در سعادت جاوید و آخرت انسان نقش دارد و همچون عبادات، کارهای ارزشى، انفاق، ایثار و خدمت­رسانی به بندگان خدا، برای رضای خدا و به قصد قربت انجام می­شود.
2. فعالیت­هایی که در جهت تأمین منطقی و منصفانه حوایج دنیوی انسان است و نیازهای طبیعی و غریزی انسان را برطرف می­سازد.
3. کارها و اقداماتی که دردی از دنیا و آخرت انسان درمان نمی­کند، بلکه به دلیل فخر فروشی و امتیاز طلبى، عادت و سرگرمى، یا کم­رویی و هم­رنگی با جماعت انجام می­گیرد.
نوع اوّل از فعالیت­ها کاملاً منطقی است و از پشتوانه عقل قوی برخوردار است. و انسان باید بیش از هرچیز به فکر سعادت جاودانه خویش باشد، این تلاش­ها مولود عقل معاد است.
نوع دوّم از فعالیت­ها در حدّ تأمین نیازهای واقعی خود و وابستگان، کارهای مشروع و اقتصادی و اقداماتی عاقلانه است؛ زیرا انسان بدون تأمین روزی حلال، حتی از عبادات و خدمت­ کردن به دیگران هم باز می­ماند.
نوع سوّم که گاهی به بهانه تفریح و ورزش صورت می­گیرد، اگر پس از تأمین نیازهای واقعی دنیا و آخرت و با هزینه مشروع و حاصل دستاورد خویش و در حدّ معقول انجام شود، تلاشی عقلانی و منطقی است.
امّا بدون پرداختن به نیازهای اخروى و دنیوی و رسیدگی به وظایف الهی و اجتماعى، فقط به فکر تفریح و شادی و ورزش بودن و به آتش بی­کاری و مصرف­گرایی و وقت­گذرانی و مسابقات ورزشی داخلی و خارجی دامن زدن کاری عاقلانه نیست.
اشتباه بزرگ سیاست گذاران ما این است که امکانات بیت­المال را به نیازهای نوع سوم اختصاص داده­اند، در شرایطی که هنوز نیازهای علمى، ایمانى، عبادی برآورده نشده و نیازهای دفاعى، درمانى، امنیتی و نیازهای اولیه جامعه بدون بودجه و بی سرو سامان و ناقص رها شده است، امروز تربیت بدنی و ورزش بخش عظیمی از اموال محرومان و اکثر اوقات صدا و سیما را آگاهانه، یا ناآگاهانه تصاحب می­کند و بیت­المال صرف بازی­های مترفان می­شود که با توجه به دیگر نیازهای اقتصاد و تندرستی و درمانى هیچ اولویتی ندارد.
به این گونه فعالیت­های بشری سوره جمعه چنین پرداخته است:
) فَإِذا قُضِیَتِ الصّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی اْلأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللّهِ وَ اذْکُرُوا اللّهَ کَثیرًا لَعَلّکُمْ تُفْلِحُونَ ?
وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضّوا إِلَیْها وَ تَرَکُوکَ قائِمًا قُلْ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ مِنَ اللّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللّهُ خَیْرُ الرّازِقینَ(([15])؛ و چون نماز گزارده شد، در [روى] زمین پراکنده گردید و فضل خدا را جویا شوید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که شما رستگار گردید ? و چون داد و ستد، یا سرگرمی­ای ببینند، به سوی آن روى آور می­شوند، و تو را در حالی که ایستاده­ای ترک می­کنند. بگو: "آنچه نزد خداست از سرگرمی و از داد و ستد بهتر است، و خدا بهترین روزی دهندگان است.".
سال­هاست که به بهانه تفریح و بازی و مسابقه، استادیوم­های چند ده هزار نفرى، حتی روزهای جمعه و شب­های ماه رمضان، نسل جوان و نوجوان را از پرداختن به نیایش و عبادت و نماز باز می­دارد. و این منکر بزرگ و فراگیر از صدا و سیما تبلیغ و تشویق می­شود.
سال­هاست برخی دانشگاه­ها در روزهای جمعه و هم­زمان با ساعت نماز جمعه در سراسر کشور کلاس برگزار می­کنند و به تدریس و تجارت مشغولند و به نماز جمعه و فرهنگ جمعه بی­توجهی می­شود.
تجارت فردی و بازی­های افراد، چندان مشکلی ایجاد نمی­کند، ولی برنامه­ریزی برای کشاندن جوانان به کلاس­ها و اختصاص مساجد به پیران، یا خلوت کردن آن و برگزاری کلاس­ها هم­زمان با نماز جمعه و برگزاری بازی­هایی با عنوان جام رمضان، خطا و خیانت به فرهنگ اسلامی است.
علل مظلومیت فرهنگى
اگر بودجه فرهنگ اسلامى، صرف میراث تاریخی سلاطین جبّار قبل از اسلام گردد، اگر امکاناتی که باید صرف انسان­ها شود در خدمت ویرانه­ها و خانه­های سلاطین و خوانین ظالم قرار گیرد، بودجه­ای که باید صرف مردم بم شود به بازسازی بی­منطق ارگ تاریخی بم اختصاص ­یابد؛ طبیعی است که فرهنگ به معنای ایمان و اخلاق و دانش مظلوم و محروم خواهد ماند. سال­هاست که به جای حمایت از تولید، امکانات کشور صرف بازی و سرگرمی و مسابقات و آمد و شد تیم­ها به کشورهای خارجی و آوردن مربی و مشاوران ورزشی بیگانه با فکر و فرهنگ اسلامی می­شود. و روز به روز بر دامنه­ی آن افزوده می­گردد. اگر تابه حال این اسراف و ولخرجی­ بر مردان اختصاص داشت، هم­اکنون مسابقات ورزشی بانوان و اخبار ورزشی آنان پی­گیری می­شود. وندالیسم و اتفاقات غیر عاقلانه و ویران­گرانه و تخریب و شکستن شیشه­های وسایل نقلیه عمومی و خصوصی که پس از هر برد و باخت تیم­های ورزشی اتفاق می­افتد، برای یک بار کافی بود که مدیران کشور در بودجه ورزش و تبلیغات ورزشی صدا و سیما تجدید نظر کنند، ولی تکرار آن نشان می­دهد که خردورزی کافی بر بودجه­ها، بر صدا و سیما، و بر تربیت بدنی حاکم نیست؛ و حال­ آن­که امام صادق(ع) می­فرماید: لایلسَعُ العاقلُ من جُحْرِ مَرَّتین([16])؛ عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی­شود. امروز صدا و سیما آن­قدر ورزش و مسابقات ورزشی گوناگون را بزرگ کرده که از آن حق پخش تلویزیونی را مطالبه می­کنند.
اگر امروز از فقر اخلاق و ضعف حاکمیت ارزش­ها در زندگی عمومی گله­مندیم، ریشه­ی این مسایل به عدم بهره­گیری فردی و اجتماعی از نیروى عقل باز می­گردد. تولید و تروىج بی­اندازه کالا و برنامه­های تبلیغاتی و فاقد منطق و پخش موسیقی و ورزش­های بی­ثمر از یک سو، فقر و مشکلات اقتصادی مردم از سوی دیگر، زمینه خردورزی را از میان برده است. گروهی از فقر و ناداری فرصتی برای اندیشه و تعقل ندارند و گروهی به دلیل اتراف و اسراف و شرکت در مسابقات بی­مرز و مداوم تجمّل فرصتی برای تعقل و تفکر پیدا نمی­کنند. برای برخی فقر عامل اقدامات غیر عاقلانه است و در زندگی برخی ثروت بی­اندازه عامل گوشه نشینی عقل و اندیشه شده است.
تبعیض و فاصله­ی شدید طبقاتى، هر دو گروه را به سوی اقدامات فاقد پشتوانه عقلی سوق می­دهد. آمار بالای جرایم و معاصی در گروه­ها و طبقات بالای اقتصادی و به گونه­ای در میان محرومان و فقیرترین اقشار اجتماعی به نوعی دیگر نشان می­دهد، که عقل و خرد بر رفتار مترفان و مستضعفان حاکم نیست. این گروه­ها کمتر فرصت تفکّر و تعقل و بهره­گیری از این گوهر ملکوتی را دارند؛ و حال آن­که ‌امروز کل جامعه به تقویت خردورزی نیاز دارد:
1. حفظ تجارب و نشر و گسترش آن از طریق صدا و سیما([17])،
2. تکیه بر عقل جمعی و تأکید بر مشاوره در کلیه­ی امور زندگى،
3. تحقیق و تأمّل و خودداری از اقدامات تندخویانه و عجولانه،
4. مردم دوستی و ارتباط صمیمانه با مردم.
در این زمینه رسول اکرم9 فرموده است: رأسُ العقلِ بعد الإیمان التودّد إلی النّاس([18])؛ سرچشمه عقل پس از ایمان به خداوند، دوستی با مردم است.
5 . معاشرت با خردمندان، عامل اصلاح اخلاق و رفتار عاقلانه است.
امیرالمؤمنین(ع) نیز فرمود: فسادُ الأخلاق معاشرة السّفها و صلاح الأخلاق معاشرة العقلا([19])؛ فساد اخلاقی ریشه در معاشرت سبک مغزان دارد و اصلاح اخلاق در پرتو هم­نشینی با عاقلان به دست می­آید.
6 . گسترش عدالت اقتصادی و اجتماعى.
عدالت هم فرزند عقل و خرد است، و هم پدر و مادر رفتار عاقلانه در دیگران. به هر نسبت که امکانات الهی عادلانه در جامعه توزیع شود، زمینه رشد فکری و فرهنگی پدید می­آید و بخش فرهنگ از هیمنه­ی اقتصاد و سیاست آزاد می­شود.
در فضای عدالت­محورى، عقل و وحى بر زندگی بشر فرمان می­راند، ولی در محیط استثمار و بی­داد عقل و وحى به اسارت شیاطین و سلاطین در می­آید.
به امید روزی که در دولت مبارک حضرت مهدوی عقل هر فرد برابر با عقل چهل انسان عاقل باشد. إن­شاءالله مباحث خردورزی را در شماره­های آینده پی­ خواهیم گرفت.
پی­نوشت:
[1]. عوالم العلوم، ج 2، ص 64 و بحارالأنوار، ج 1، ص 131.
[2]. همان، ص 29 و همان، ص 160.
[3]. محاسن برقى، ج 1، ص 195 و همان، ص 167.
[4]. همان، ص 193.
[5]. کافى، ج 1، ص 16.
[6] . الفتال النیشابورى، روضة الواعظین، ص 4.
[7]. عوالم العلوم، ج 2، ص 13 و 32 و بحارالأنوار، ج 1، ص 95.
[8]. همان، ج 12، ص 12 و بحارالأنوار، ج 1، ص 95.
[9]. همان، ج 2، ص 13 و ص 34 و بحارالأنوار، ج 1، ص 95.
[10]. همان، ص 9.
[11]. همان، ص 36.
[12]. الأنفال (8) : 22.
[13]. ثواب الأعمال، ج 1، ص 37 و بحارالأنوار، ج 114، ص 192.
[14]. عوالم العلوم، ج 2، ص 5 .
[15]. الجمعه (62) : 10 و 11.
[16]. عوالم العلوم، ج 2، ص 71 و بحارالأنوار، ج 1، ص 133.
[17]. العاقل من وعظت التجارب، همان، ص 66 .
[18]. عوالی اللئالى، ص 5 و بحارالأنوار، ج 1، ص 131.
[19]. بحارالأنوار، ج 1، ص 160.

تبلیغات

۶
 
۵
 
۴
 
۳
 
۲
 
۱
http://ensani.ir/fa/article/71658

دوشنبه، 06 بهمن 1399 - 17:24 نظر بدهید

ارسال نظر آزاد است.
نظر بدهید ...


پنل مدیریت
  نسخه بتا 1.1.0