FarhangYar فرهنگ‌یار
  • قرآن و عترت
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت رقیه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت فاطمه سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام زین العابدین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد باقر سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام جعفر صادق سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام موسی کاظم سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام رضا سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد جواد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام هادی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن عسکری سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام مهدی سلام الله علیه
  • ولایت فقیه
    منظرگاه مدیریتی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامه حفاظاته اصول دین عدل اصول دین. معاد احکام دین. نماز احکام دین. روزه احکام دین. حج احکام دین. تولا و تبرّا اصول دین. توحید احکام دین. زکات احکام دین. جهاد احکام دین. امر به معروف و نهی از منکر رذائل اخلاقی فضائل اخلاقی اصول دین نبوت احکام دین خمس اصول دین امامت
  • مناسبتها
    ماه های شمسی ماههای قمری خانواده در اسلام احکام حلال و حرام و مستحبات و مکروهات فرهنگ مدیریت و کارکنان احکام و قوانین مختلف دین و شریعت اسلام منظرگاه مدیریتی تعلیم و تربیت فرهنگ اقتصاد عفاف و حجاب
  • پیوندها
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی رفاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی ادبیات عطر بهار میز نظریه پرداری فرهنگ یار جوانان نماد شور و نشاط نگاه پر نور پای میز اندیشه اخلاق تعلیم و تربیت شخصیت و کرامت انسانی اصول و مبانی نقد و تبلیغ راه یافتگان منظرگاه مدیریتی مهدی منتظران منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • حوزه دین
    پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علم الهدی منظرگاه مدیریتی ثقلین منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید ابراهیم رئیسی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حائری شیرازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مصباح یزدی بنیاد فارس المومنین منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مکارم شیرازی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد مسعود عالی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد شهاب مرادی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علی سیستانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد پناهیان منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حسین انصاریان منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علی صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علوی گرگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله وحید خراسانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حاج شیخ علی فروغی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عبدالنبی نمازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله محمد جواد لنکرانی منظرگاه مدیریتی در راه حق منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مبشر کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شیخ حسین امامی نیای کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مجتهد تهرانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید رضی موسوی شکوری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله بهجت منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید عباس موسوی مطلق منظرگاه حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی خراسانی کتابخانه مجلس شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد علی جاودان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد محمدی مرکز تحقیقات اسلامی شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید حسن خمینی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد عبدالحسین بابائی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شوشتری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید حسن آملی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید محمد تقی مدرسی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عباس محفوظی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله مکارم شیرازی پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامة حفاظاته
  • رساله احکام دین
    رساله حضرت آیت الله سید علی خامنه ای رساله حضرت آیت الله فاضل لنکرانی رساله حضرت آیت الله بهجت رساله حضرت آیت الله سید حسینی سیستانی رساله احکام مراجع سایت انهار رساله حضرت آیت الله مظاهری رساله حضرت آیت الله جعفر سبحانی
  • کتابخانه
    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر کتابخانه تخصصی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کتابخانه تخصصی وزارت امورخارجه کتابخانه تبیان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کتابخانه نور کتابخانه تخصصی دانشگاه ادیان و مذاهب کتابخانه تخصصی فقه واصول کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی امیرکبیر کتابخانه ادبیات پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف کتابخانه دانشگاه پیام نور سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه ملی کتابخانه احادیث شیعه پایگاه مجلات تخصصی نور بزرگترین پایگاه قرآنی جهان اسلام جامع الاحادیث نور


شهادت میرزا تقی خان امیر کبیر


حدود سال ۱۲۲۲ هجری قمری، محمدتقی به دنیا آمد. پدرش، کربلایی محمد قربان بود که در خانه قائم مقام فراهانی آشپزی می کرد. محمدتقی با فرزندان قائم مقام بزرگ شد. زیردست قائم مقام، منشی گری آموخت و در علم و ادب پرورش یافت. در ۴۲ سالگی به صدارت دربار ناصرالدین شاه رسید. سه سال و اندی صدراعظم ایران بود و سرانجام از صدارت عزل شد و چهل روز بعد در کاشان و به دستور ناصرالدین شاه به شهادت رسید.
شخصیت امیر
افزون بر ویژگی های دینی، منش رفتاری و ویژگی های اخلاقی هر فرد، ساخته دوران پرفراز و نشیب زندگی اوست. خانواده ای که در آن تولد یافته است، دوستانی که هم بازی اش بوده اند، معلمانی که تربیتش کرده و مردمانی که با او سروکار داشته اند، همگی بر شخصیت انسان اثرگذارند.
میرزا تقی خان امیرکبیر، آشپززاده ای است که خدمت کار قائم مقام فراهانی بود. گرچه به ظاهر از مردم محروم و فرودست ایران بود، ولی این امتیاز را داشت که در جمع یکی از بهترین و اصیل ترین خاندان آن روز ایران تربیت یابد. هم خواسته های توده مردم را می دانست و هم با افکار بزرگان مملکت آشنا بود. رنج و زحمت مردم را تجربه کرده و رفاه سردمداران را به چشم خود دیده بود. او با لیاقتی که از خود نشان داد، در کنار فرزندان قائم مقام آموزش دید. ازاین رو، هرگز به مردمش خیانت نکرد و مصلحت آنان را بر همه چیز مقدم داشت. مدیری کاردان، سیاست مدار، میهن پرست و مردم دوست و مردی از جنس مردم، با اندیشه ای در خدمت مردم بود.
امیر از نگاه بیگانگان
منشی سفارت انگلیس در تهران، شخصیت امیر و کردارش را چنین توصیف می کند: «امیر نظام به کسی قول نمی دهد، اما وقتی انجام کاری را وعده می دهد، باید به سخنش اعتماد کرد و انجام آن کار را محقق شمرد. امیر نظام به کلی فراتر از آن بود که کسی بتواند او را به رشوه بفریبد. روزها و هفته ها می گذشت که از بام تا شام کار می کرد و نصیب خود را همان وظیفه مقدس می دانست. دشواری ها و نیرنگ ها نیز او را از کار، سست و دل سرد نمی ساخت. اگر امیر نظام در همه نقشه هایش کام یاب نگردید، کاستی از دانایی و نیروی کارش نبود؛ تقصیر از آنان بود که در یاری او کوتاهی کردند».
مبارزه با رشوه
فساد مأموران حکومتی و گسترش رشوه گیری، میوه تلخ حکومت فاسد و ضد مردمی است. از سوی دیگر، بازگذاشتن دست چنین مأمورانی در تجاوز به حقوق مردم، نشانه ناتوانی رهبران کشور است. امیرکبیر کوشید تا پایه های نظمی قوی را استوار سازد و بساط فساد و رشوه خواری را برهم زند؛ چراکه تا پیش از آن، رشوه گیری و باج خواهی، عادت روزانه درباریان شده بود.
یکی از مستشاران انگلیسی می گوید: «از خصلت های ناپسند ایرانیان، «مداخل» است. این واژه به گوش ایرانیان بسیار خوشایند است. مأموران دولت تنها با مداخل خوش حال می شوند. مقرری آنان، چندان مورد توجه نیست و تنها مداخل یک شغل است که تمام حواس آنان را به طرف خود جلب می کند... میرزا تقی خان، کسی نبود که اسم مداخل و رشوه پیش او برده شود. این مرد بی طمع، تمام اصول و رشته های ناپسند را برهم زد و از بین برد و ارتکاب آن را به کلی ممنوع کرد».
روشن فکر دین دار
همان اندازه که تعصب خشک و دین داری کورکورانه، جامعه را از ترقی بازمی دارد، بی توجهی به سنت های دینی و ملی نیز کشور را دچار بی هویتی و بیگانه پرستی می کند. مردان موفق، افرادی هستند که با تکیه بر فرهنگ دینی و ملی خویش و با کمک گرفتن از الگوها و ابزارهای مورد نیاز ـ اگرچه از بیگانگان به دست آمده باشند ـ جامعه را به سوی آبادانی هدایت می کنند. امیرکبیر نمونه برجسته از این گونه انسان هاست. زمانی که فرمانده سپاه اَرزنةُ الروم از او می خواهد تا برای مدت اندکی لباس ترکان عثمانی را بپوشد و از حمله اوباش در امان بماند، با تندی پاسخ می دهد: اگر سر از تنم جدا سازند، لباسی را که مخصوص ایرانیان است، از تن بیرون نمی آورم.
امیری که برای حفظ سنت های کشور خویش چنین سخت گیر بود، به دستاوردهای غرب هم توجه داشت و از بررسی پیشرفت های آنان غافل نبود. ازاین رو، مردم را تشویق می کرد که پیشرفت های غربیان را مطالعه کنند و برای یادگیری دستاوردهای روز غرب، کمر همت ببندند.
توطئه انگلیس
زمانی که کشورهای استعمارگر، فردی را مانع رسیدن به اهداف خود بدانند، از هر وسیله ای برای کنار زدن او استفاده می کنند؛ پیمان دوستی، رشوه، تهدید، بدنام کردن و در نهایت، قتل. امیرکبیر سدّ استواری بود که سعی داشت هیچ روزنه ای برای دست اندازی استعمارگران به ثروت ایران باقی نگذارد.
سفیر انگلستان چندین بار به امیر پیشنهاد رشوه داده بود، ولی امیر، هیچ کدام را نپذیرفت و همین موضوع، خشم سفیر را برانگیخت. سفیر بارها گفته بود: «پول هایی که برای رشوه به امیر پیشنهاد کردند و ایشان نپذیرفت، صرف کشتن وی کردند.» سرانجام نیز دسیسه های انگلیس و جیره بگیرانش در دربار، بزرگ مردی را به کام مرگ فرستاد که شهادتش، مُهر ننگی بر پیشانی دشمنان زد و زندگی اش، سند افتخاری شد در دستان ملت.
امیرکبیر و صنعت
در عصری که نهضت صنعتی در اروپا به اوج خود نزدیک می شد، عقب ماندگی کشورهایی مانند ایران، آشکارتر از گذشته رخ می نمود. اگر بخواهیم اقدامات امیرکبیر را برشماریم، از توجه فراوان امیر به صنعت نباید غافل باشیم. سیاست کلی امیر بر پایه توسعه صنعت و پیشرفت کشاورزی استوار بود. سعی او افزایش تولید ایرانی و کاهش واردات بود. امیر، کارخانه های شکر، پارچه بافی، کاغذسازی، فلزکاری، بلور، چینی سازی و... را در شهرهای ایران راه اندازی کرد.
او دستور داد دستگاه های جدید را به ایران آورند و از مهندسان و صنعت کاران اروپایی بخواهند تا صنایع گوناگون را در ایران آموزش دهند. معادن، شناسایی شد و استخراج فلزات، آغاز گشت. امیر در ترویج و تشویق صنعت گران آن قدر اصرار داشت که عهد بسته بود به هر فردی که هنر بدیع و صنعت تازه ای بیاورد، پاداش خوبی خواهد داد.
رونق کشاورزی
امیرکبیر اعتقاد داشت که یک کشور مستقل، باید همه چیز را در داخل سرزمین خود تأمین کند. او برای رونق کشاورزی، گام های زیادی برداشت. آنچه او انجام داد، شروع حرکتی بود که در آینده باید سامان می یافت. برخی از مهم ترین اقدامات وی برای بهبود وضعیت کشاورزی عبارتند از: ایجاد امنیت برای کشاورزان، تشویق آنان به صنعتی کردن مسیر تولید، کم کردن مالیات، ساخت سدّ ناصری بر رودخانه کرخه و دو سد دیگر در گرگان و قم.
بهداشت
اجتماعی که دچار بیماری های جسمی و روحی است، طعم آرامش را نخواهد چشید. بی توجهی به سلامت و بهداشت، گسترش بیماری ها را در پی دارد. مردمی که در فقر و آلودگی رشد می کنند، رنگ آسایش و پیشرفت را نخواهند دید. امیرکبیر که خود از میان مردم برخاسته بود و با رنجشان آشنایی دیرین داشت، ابتکار زیادی برای بالا بردن سطح بهداشت عمومی به خرج داد. وی آبله کوبی را در ایران عمومی ساخت و به دستور او کتاب های لازم در این زمینه به فارسی ترجمه و چاپ شد. آبله کوبان را با حقوق کافی، استخدام کرد و به شهرهای گوناگون فرستاد. مبارزه با بیماری وبا، ساخت نخستین مریض خانه های دولتی، تعلیم پزشکان، نظافت شهر و گردآوری بیماران از سطح شهرها، از اقدامات دیگر امیر در این راستا هستند.
امیر علم دوست
توجه به علم و ادب و فراهم آوردن محیط لازم برای گسترش دانش، نخستین برنامه برای بالا بردن فهم و درک مردم است. آنچه از امیرکبیر، چهره ای روشن فکر و اندیشمند ساخته، توجه او به علم و فرهنگ بوده است. او در عصری که کتاب، مهم ترین وسیله دانش اندوزی و تولید اندیشه بود، دست به ابتکارهایی زد که ارزش آنها را امروزه به خوبی می توان دریافت.
در دوران صدارت او، کتاب های فراوانی از اروپا به ایران آورده شد که در زمینه های گوناگونی نوشته شده بودند. کتاب هایی درباره علوم طبیعی، صنعت، زراعت، تجارت، اقتصاد، سیاست، قوانین معدن شناسی، تربیت حیوانات اهلی و خانگی، پرورش درختان صنعتی و میوه، باغبانی، نظام لشکری و فنون جنگ، طب، دام پزشکی و... . افزون بر این، امیر ۳۲۳ نقشه جغرافیای جهان را یک جا به ایران آورد.
میرزا تقی خان کتاب خانه ای در کنار مدرسه دارالفنون تأسیس کرد تا دانش آموزان با علوم مورد علاقه خود آشنا شوند. راه اندازی چاپ خانه مدرسه دارالفنون هم از کارهای اندیشمندانه امیر بود که چاپ کتاب ها را آسان تر، سریع تر و ارزان تر می کرد. در هیچ دوره ای از تاریخ قاجار، چنین رویکردی به علم وجود نداشت و چنین ستایش مندانه برای خودکفایی علمی گام برداشته نشد.
امیر مقتدر
امیرکبیر، فروش شراب را قدغن کرده بود. روزی غلام سیاهی به خانه یک ارمنی رفت و شراب خواست. ارمنی نپذیرفت. غلام اصرار کرد و به تهدید ارمنی پرداخت. ارمنی که جرئت سرپیچی از دستور امیر و فروش شراب را نداشت، سرکه شیره را با آب مخلوط کرد و به غلام فروخت. غلام تمامی آن را یک باره سر کشید و شروع به عربده کشی و آزار مردم کرد. غلام را گرفتند و نزد امیر آوردند. امیر دستور داد تا ارمنی را بیاورند و تنبیه کنند. ارمنی قصه را بازگفت که من سرکه شیره به او فروختم، نه شراب. غلام با خشم گفت: چرا این را نگفتی که من بدمستی نکنم؟ امیر که ماجرا را فهمیده بود، خندید و ارمنی را مرخص کرد و غلام را گوشمالی داد.
دارالفنون
پرورش مردان صاحب اندیشه و صنعت گر، نه تنها نیازمند استادانی باتجربه است، بلکه بدون ایجاد مراکز مناسب و سازمان دهی درست، تحقق نمی یابد. امیرکبیر از سال ها پیش از صدارت خود، در تلاش بود تا مدرسه ای تأسیس کند. او قصد داشت دانش آموزانی را در علوم گوناگون تربیت کند و ایران را در مسیر شکوفایی قرار دهد. سرانجام در سال ۱۲۶۶ هـ . ق ساخت مدرسه ای را آغاز کرد و آن را «دارالفنون» نامید.
از آنجا که امیر نیز مانند مردم ایران از انگلیسی ها و روس ها تنفر داشت، به استخدام معلمان اتریشی پرداخت. مدرسه دارالفنون با نُه استاد اتریشی در رشته های مهندسی، تاکتیک نظامی، توپ خانه، سواره نظام، معدن شناسی، طب و دواسازی، با حضور صدوپنجاه دانش آموز، زمانی شروع به کار کرد که سیزده روز قبل از آن، امیرکبیر را در باغ فین به شهادت رسانده بودند و او نتوانست ثمره تلاش های خود را در راه اندازی دارالفنون ببیند.
وقایع اتفاقیه
بالا بردن سطح آگاهی جامعه و رشد فرهنگی مردم، بهبود زندگی آنان را در پی دارد. دوره سلطنت قاجارها چنان مردم را در تنگ دستی و نادانی قرار داده بود که کمتر کسی گمان می کرد امیرکبیر بتواند تأثیر عمیقی بر فرهنگ مردم به جا بگذارد.
یکی از اساسی ترین اقدامات او برای افزایش اطلاعات و آگاهی جامعه، انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه بود. گرچه پیش از آن، روزنامه های دیگری به زبان فارسی منتشر شده بودند، ولی هیچ کدام موفقیت روزنامه وقایع اتفاقیه را به دست نیاوردند. رویکرد مردم به این روزنامه، چنان رو به فزونی نهاد که حتی ایلات و عشایر نیز مبلغی برای اشتراک این روزنامه می پرداختند تا آن را مطالعه کنند. چگونگی ترقی دولت های اروپایی، رشد صنعت در آنها و اکتشافات جدید، مهم ترین مطالبی بود که در این روزنامه به صورت دنباله دار چاپ می شد.
یکی از نمایندگان انگلیس در ایران می نویسد: «تأسیس این روزنامه، نشانه ای است از عزم راسخ امیر بر ترقی ایران و روشن گردانیدن افکار هم وطنانش».

وابستگی به بیگانه، هرگز!
ایران، سال های فراوانی را به یاد دارد که بیگانگان به سرمایه های ملی آن دست اندازی و در سرنوشت ایرانیان دخالت می کردند. دوران قاجارها نیز با زورگویی های انگلستان و روسیه همراه بود. میرزا تقی خان امیرکبیر از مخالفان گسترش نفوذ تاراج گرانه بیگانگان در ایران بود. او حامی استقلال ملی بود و در برابر خواسته های نابجای بیگانگان، سرسختانه مقاومت می کرد. ازاین رو، می کوشید از دادن هرگونه امتیازی به این کشورها پرهیز شود
ایجاد رابطه با کشورهایی همچون اتریش، ایالات متحده، فرانسه و آلمان، سیاست دیگری برای محدود کردن وابستگی به دو دولت انگلستان و روسیه بود. یکی از نمایندگان انگلیس می گوید: «سعی من و کوشش نماینده روسیه و تلاش مشترک ما، همگی باطل است. کسی نمی تواند میرزا تقی خان را از تصمیمش بازدارد».
حقوق شاه و درباریان
مفت خوری، عیش و نوش، شهوت رانی و ثروت اندوزی، مهم ترین ویژگی شاهزادگان قاجاری بود. شاهزادگانی که برای خوش گذرانی های خود، به سرمایه های ملت چوب حراج زده و بر فقر و گرسنگی مردم، چشم بسته بودند. فساد مالی و خرج های سنگین دربار قاجار، مهم ترین دلیل نفرت مردم از سلطنت آنان بود. هدیه های بی حسابی که از خزانه به دوستان و آشنایان می دادند، مسافرت های پر خرج و ول خرجی های کلان آنها، روز به روز بیشتر می شد.
میرزا تقی خان امیرکبیر، مردی نبود که بی عدالتی را تاب بیاورد. گرچه صدارت کوتاه او فرصتی نبود که بتواند فساد مالی را ریشه کن کند، ولی با شجاعت تمام، حقوق و مزایای درباریان، شاهزادگان و حتی ناصرالدین شاه را کم کرد. امیر چنان بنیان منظم و محکمی برای خزانه کشور بنا نهاد که سال ها پس از وی نیز دست فرصت طلبان از ثروت و ملت، کوتاه بود.
نقشی بر دیوار
لحظه ای که امیر روی صحن حمام فین نشسته بود و فوران خون خویش را تماشا می کرد، مانند همیشه آرام، متین و در تفکری عمیق بود. ناگهان همچون فردی که چیزی به یاد آورده، از جا برخاست و دست خون آلود خود را بر دیوار گذاشت؛ گویا می خواست چیزی بنویسد. شاید امیر به یاد مرگ مربی خود ـ یعنی قائم مقام ـ افتاده بود که او نیز به دست محمدشاه ترور شده بود و در لحظه جان دادن بر دیوار نگارستان نوشت:
روزگار است این که گه عزت دهد، گه خوار دارد            چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد
عده ای گفته اند که امیر نیز بر دیوار، متنی نوشت، ولی خوانده نشد و برخی گفته اند که خوانا هم بوده، ولی به نفع خاندان قاجار نبوده و آن را محو کرده اند. یک اروپایی که به ایران سفر کرده بود، گفته است که جمله لا اله الا الله بر دیوار نوشته شده بود.
از تمام شایدها که بگذریم، آنچه می توان به یقین گفت، سخن کُنت دوگوبینوی فرانسوی است. او می نویسد: «به هر حال، اگر بخواهیم پی ببریم که آن نقوش چه بوده یا در مضمون آن خط چه نوشته، می توانیم بگوییم که مُهر بدبختی دولت و ملت ایران بوده که بر پیشانی کشور نقش می بست و سند ننگ تاریخی و ابدی دوران سلطنت ناصرالدین شاه بود که برای همیشه در صفحات تاریخ به یادگار می گذاشت».

https://www.balagh.ir/content/11695


شنبه، 20 دی 1399 - 15:49 نظر بدهید

ارسال نظر آزاد است.
نظر بدهید ...


پنل مدیریت
  نسخه بتا 1.1.0