شخصیت و فضائل اخلاقی حضرت زینب (س)
شخصیت و فضایل اخلاقی حضرت زینب(س) چگونه بوده است؟
با بررسی نیاکان و آبا و اجداد حضرت زینب (س) به این موضوع پی می بریم که اجداد و پدر و مادر ایشان همه افرادی با ایثار و شهامت و شجاعت و با تقوی بودند کسانی که هر کدام به نوعی در راه اسلام خدمت کردند و خود را مسئول در برابر خدا می دانستند و هر کدام رشادتهایی در راه اسلام انجام دادند پس مشخص می شود ازچنین نیاکانی باید بانویی پا به عرصه گذارد که نگهدار و امانت دار نهضت عاشورا باشد شخصیت حضرت زینب (س) شخصیت تاثیر گذار بر تاریخ است شخصیتی که در استغنای درونی به مقام توحید رسیده است، آرمان ایشان برتری کلمه توحید در تاریخ و تحقق ولایت الهیه و شکل گیری جامعه بر محور ولایت اهل بیت بوده است و مقاومت ایشان در برابر شداید مقاومتی است که ظرفیت شکستن جبهه باطل و پیروزی حق را در افق بالایی داشته است.[1]
عبادت زینب (س)
زینب کبری (س) در خانه ای پرورش یافت که عبادت به عنوان جوهر و زینت زندگی در آن مطرح بود. در فضای ملکوتی کلبه ای با صفا و نورانی، شخصیت زینب (س) به گونه ای شکل گرفت که در هر بعدش فضایل و کمالات جد عزیز و والدین بزرگوارش را تداعی می کرد. زینب (س) آئینه تمام نمایی بود که هرکس در او نظر می کرد عظمت خاندان عصمت (ع) را مشاهده می نمود، آن گونه به نماز می ایستاد که گویی حضرت فاطمه (ع) است و آن چنان ناله سر می داد که یاد پدر گرامیش را در خاطره ها زنده می کرد و همچنین در شب زنده داری و ذکر دائم و سجده های طولانی با برادران خویش امام حسین و[2] امام حسن (ع) هماوردی می کرد به گونه ای که امام حسین (ع) در آخرین وداع به او فرمود: خواهرجان! در نماز شب مرا فراموش مکن.[3]
و درباره شب عاشورای زینب (س) از فاطمه دختر امام حسین (ع) نقل شده که در باره حضرت زینب گوید: عمه ام زینب (س) پس وی همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود وبه درگه خدای تعالی استغاثه می کرد و در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.
و از حضرت سجاد (ع) نقل شده است که آن حضرت فرمود: همانا عمه ام زینب (س) همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده می خواند، و در بعضی از منزلها نشسته نماز خواند و این هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی را که به او می دادند میان اطفال تقسیم می کرد، چون که آن مردمان سنگدل در هر شبانه روز به ما یک قرص نان بیشتر نمی دادند.
این بود نمونه و گوشه ای از عبادتهای بدنی و انجام نمازواجب و نافله زینب (س)، و ضمناً بزرگترین خصلت نیکی که در یک انسان وجود دارد ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود است، که ازاین حدیث مقام ایثار زینب (س) نیز معلوم می شود که چگونه سه شبانه روز به گرسنگی صبر می کند و سهم غذای خود را به اطفال خردسال و معصوم امام (ع) می دهد!
از این جنبه که بگذریم. خود همین مسافرت تاریخی و تحمل آن همه مرارتها و مصیبتهایی که در طول تاریخ بشریت کم نظیر و یا بی نظیر است. و قیام در برابر طاغوتها و ستمگران زمان و رسوا ساختن و محکوم کردن آنها با آن سخنان نافذ و خطبه های آتشین که اظهار هر جمله اش احتمال خطرهایی جانی برای خود او و دیگران داشت و درک رشد دادن به مردم جاهل و نادان و یا ترسوئی که یکسره خود را در برابر یاغی زمان باخته، و یا با مشتی درهم و دینار سعادت ابدی و آخرت خود را به دنیای ناپایدار و لذت زودگذر جهان فانی فروخته بودند و بیدار کردن مردم بی درکی که گول تبلیغات دستگاه دیکتاتوری بنی امیه را خورده و امام حسین (ع) را به عنوان اخلالگر، لازم القتل می دانستند و رساندن پیام مقدس حجت زمان و سرور آزادگان حضرت اباعبدا.. . الحسین (ع) که جنایتکاران کوفه و شام خیال کردند آن ندای مقدس را در میان شنهای تفتیده نینوا خاموش کردند، به اقصی نقاط جهان حتی به گوش یهودیان و مسیحیان و بیگانگانی که در مجلس یزید برای تماشا یا تبریک آمده [4] اجتماع کرده بودند و خلاصه انجام یک سلسله رسالتهای الهی و تاریخی که پشت گردان جهان در حمل آن خم می شد، و از عهده شان خارج بود. هرکدام از آنها عبادت بزرگی بود که این بانوی بزرگوار و تربیت شده مکتب علی و زهرا (ع) انجام آن را به عهده گرفت، وغایت خضوع و تسلیم خود را بدین وسیله به پیشگاه مقدس پروردگار خویش اظهار نمود.
آری حضرت زینب (س) مفهوم لذت زندگی را در عیش جاودانی ذکر خدا می داند در منطق او حیات بدون ذکر خدا از صدها مرگ بدتر است. انوار آسمانی آن چنان درذات او فروزان شده که تاریکیهای آلام و دردهای دنیا در نظرش روشن و زیبا جلوه می دهد و شوق عبادت سموم غم ها و مصیبت ها را در کام او به شربتی گوارا مبدل ساخته است.[5]
زهد زینب (س)
زینب کبری (س) در خانه ای نشوونما کرد که زهد به عنوان یکی از اصولی ترین پایه های اخلاق و ایمان در آن حاکم بود، زینب (س) ازخردسالی شاهد بود که پدرش همواره غذای خود را به افراد یتیم و بی چیز می داد و مادرش تا پاسی از شب لباسهای کهنه را وصله می زد بارها برای زینب (س) اتفاق افتاده بود که شام شب آنها را سائل طلب می کرد و والدینش با کمال میل به او می بخشیدندو جملگی شب دراز را با شکمی گرسنه به صبح می رساندند و بالاخره دختر علی (ع) می دید که فرش منزل آنها از پوست گوسفند است آری زینب (س) زهد را در شعار و لفظ فرانگرفت بلکه به طور عملی در خانه ای محقر و بی ریا لذت زهد را چشیده و به نقش سازنده آن در تکامل اخلاق و معنویت، علم پیدا کرده بود[6]
علم زینب (س)
قطعاً علم زینب کبری (س) از سنخ معلومات بشری نبوده است بلکه دل او در سایه افاضات الهی و تعلیمات معلمان بزرگ وحی و در مکتب نبوت و امامت از منبع علوم غیبی سیراب گشته بود و البته شواهد و قراینی نیز وجود دارد که جملگی بر مقام علمی آن بانوی بزرگوار دلالت دارد.
سید نورالدین فاضل جزایری در کتاب خصائص زینبیه می نویسد: حضرت زینب (س) مجلس تعلیم و تربیت و تدریس داشته است و در مدت امامت پدرش در کوفه برای زنان مجالس تفسیر احکام اسلامی برگزار می کرد یک روز در حالیکه پیرامون کلمه «کهیعص» صحبت می نمود پدرش وارد شد و فرمود: «می شنوم تفسیر کهیعص را برای زنان می گویی؟» زینب (س) عرض کرد: «بلی پدر» سپس حضرت علی (ع) فرمود: «نور دیده من در این کلمه رمزی است که بر مصیبت هایی که بر شما وارد می شود حکایت می کند» عرض کرد: «چگونه[7] است آن مصیبت؟» حضرت علی ماجرای مصیبت او را تعریف کرد و سپس زینب (ع) سخت گریست.
از جمله شواهد دیگری که بر مقام علمی و فضیلت زینب کبری (س) دلالت می کند بیان حضرت زین العابدین (ع) در کوفه است زمانی که سفیر کربلا خطبه آتشین و کوبنده خود را درکوفه ایراد می نمود آن حضرت فرمود:
یا عَمَهُ اسکتی، أَنتِ بِحَمدِ اللهِ عالِمَهُ غَیرُ مُعَّلِمهَ و فَهِمَهُ غیرُ مُفَّهِمَهَ
عمه جان، آرام بگیر، الحمدا... تو دانشمند بدون معلم و متفکر بدون کلاس و مدرسه هستی
مقام زینب (س) به آنجا می رسد که امام حسین (ع) نیابت امام را در کربلا به دلیل بیماری امام زین العابدین (ع) بدو می سپارد. شیخ صدوق علی بن بابویه در این زمینه می فرماید: «حضرت زینب (س) نیابت خاص را از طرف امام حسین (ع) به عهده داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او رجوع می کردند، تا زمانی که امام زین العابدین (ع) از بیماری خلاصی یافت. از همه مهمتر، خطبه های زینب کبری (س) در کوفه و شام اسناد گویایی هستند که مقام علمی او را بدون شواهد به اثبات می رسانند، نکات علمی و ادبی و معانی به کار رفته در خطبه های سفیر کربلا بحدی است که ذهن هر خواننده دل آگاه و اندیشمند را به تماشای فرازهای ظریف و بلیغ آن می نشاند.[8]
فداکاری و جهاد حضرت زینب (س) در راه دین
ایمان به خدا آثار و لوازمی دارد و مسئولیتها و تعهداتی به دنبال می آورد که هر کس نمی تواند بدان ها جامه عمل بپوشاند و به آثار و لوازم آن عمل نماید و از آن جمله است مبارزه و جهاد در راه پیشبرد این هدف مقدس و پیکاربا بی دین نان، و گذشت و فداکاری در این راه از مال و جان این حقیقت را خدای جهانیان در ضمن چند آیه بیان فرموده که یکی از آنها این آیه شریفه است که می فرماید:
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِک هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا[9]
آنان که ایمان آورده و مهاجرت کردند و در راه خدا پیکار و جهاد نمودند و هم آنان که (مومنان را) پناه داده و یاری کردند، مومن واقعی و حقیقی اینهایند.
منظور از جهاد همان جهد و کوشش و پیکار در راه خدا و فداکاری و گذشت در این راه است، و این کار از هر کسی به نحوی ساخته است و تحت شرایط خاصی شایسته است، و بر آنها واجب نیست، اما اگر از راههای دیگری که با ساختمان وجودی و عفت و شخصیت آنان سازگار باشد بتوانند خدمتی در این راه انجام دهند یکی ازنشانه های ایمان و کمال آنها است ازاین رو حضرت زینب (س) در راه مبارزه با بی دینان و بدعت گذاران از تمام فرصت هایی که پیش می آمد استفاده می کرد و تا جایی که مقدور بود از طریق سخنرانی و تذکر و گفتگوی با صحابه خطرهایی را که به دنبال انحراف در رهبری و نافرمانی و سرپیچی از دستور پیغمبر احساس می کرد و مسلمانان را تهدید می نمود گوشزد فرمود، و چون می دید از این راه نتیجه مطلوب عایدش نمی شود حتی از طریق گریه و ناله، نارضایتی خود را از نظام حاکم انحرافاتی که پیش آمده بود اظهار می داشت. یادگار این بانوی بزرگ یعنی زینب کبری (س) نیز همانند مادرش فاطمه زهرا (س) وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه دین و پیکار مبارزه با بی دینان به دوشش آمده و در این راه باید از مال و منال شوهر و فرزند بگذرد حتی اگر لازم شود از دادن جان نیز دریغ نکند با کمال شهامت و فداکاری از خانه و کاشانه و شوهر و زندگی که داشت دست کشید و فرزند یا فرزندان خود را نیز برای قربانی به همراه خود به قربان گاه نینوا آورد و در همه جا، یاری مهربان و دلسوز برای رهبر عالیقدر این قیام و نهضت مقدس یعنی حضرت اباعبدا.. . الحسین (ع) بود و چون عصر عاشورا شد و آن حجت الهی به درجه شهادت رسید، و سهم عمده دیگری از این مبارزه مقدس بر سهم قبلی افزون شد، و بار تازه ای از این مسئولیت سنگین بدوش این بانوی شجاع نهاده شد با کمال شهامت و بزرگواری و گذشت و فداکاری همچون کوهی پولادین و سری آهنین در برابر دشمنان منحرف و گرگان خونخوار ضد دین و انسانیت قیام کرد، و حتی در موارد چندی جان فرزند برومند امام حسین (ع) و حجت ا.. . زمان یعنی حضرت سجاد (ع) را از مرگ حفظ کرد، و در سخت ترین شرایط و پرخفقان ترین محیط ها در برابر جنایتکاران و ستمگران بی دین بدون هیچ واهمه و بی مهابا ازدین و آئین خود و مسلمانان دفاع کرد، و هرکلمه از سخنان پرمعنا و روح بخش و نیز هر جمله از نطقها و سخنرانی هایش همچون تیرکاری و شهاب سوزانی بود که بر قلب دشمنان می نشست، با کمال سرافرازی و موفقیت این مسئولیت سنگین را به خوبی [10] انجام داد، و باری را که مردان بزرگ نمی توانستند به صورت دسته جمعی به منزل برسانند این بانوی با عظمت یک تنه و به تنهایی به منزل رسانید.[11]
پی نوشت ها
[1] . نشريه تجلى كوثر در فاطمه معصومه سلام ا ... عليها پاورقى تقويم 73
[2] . دكتر اسماعيل، منصورى لاريجانى، زينب كبرى فريادى بر اعصار صفحه 32 و 31 و 30
[3] . همان.
[4] . سيد هاشم، رسولى محلاتى، فرازهايى از زندگانى حضرت فاطمه زهرا( س) و زينب كبرى. صفحه 81 و 80
[5] . همان، 82
[6] . دكتر اسماعيل منصور لازيجانى: زينب كبرى فريادى بر اعصار، صفحه 36 و 35 و 34
[7] . همان، صفحه 27 و 26
[8] . همان، 29 و 28
[9] . قرآن مجيد، سوره انفال آيه 74
[10] . سيد هاشم، رسولى محلاتى، فرازهايى از زندگى حضرت فاطمه( س) و زينب كبرى( س) صفحه 86 و 85 و 84
[11] . همان صفحه 87
https://hawzah.net/fa/Question/View/64838
شخصیت و فضائل اخلاقی حضرت زینب (س)
شخصیت و فضایل اخلاقی حضرت زینب(س) چگونه بوده است؟
با بررسی نیاکان و آبا و اجداد حضرت زینب (س) به این موضوع پی می بریم که اجداد و پدر و مادر ایشان همه افرادی با ایثار و شهامت و شجاعت و با تقوی بودند کسانی که هر کدام به نوعی در راه اسلام خدمت کردند و خود را مسئول در برابر خدا می دانستند و هر کدام رشادتهایی در راه اسلام انجام دادند پس مشخص می شود ازچنین نیاکانی باید بانویی پا به عرصه گذارد که نگهدار و امانت دار نهضت عاشورا باشد شخصیت حضرت زینب (س) شخصیت تاثیر گذار بر تاریخ است شخصیتی که در استغنای درونی به مقام توحید رسیده است، آرمان ایشان برتری کلمه توحید در تاریخ و تحقق ولایت الهیه و شکل گیری جامعه بر محور ولایت اهل بیت بوده است و مقاومت ایشان در برابر شداید مقاومتی است که ظرفیت شکستن جبهه باطل و پیروزی حق را در افق بالایی داشته است.[1]
عبادت زینب (س)
زینب کبری (س) در خانه ای پرورش یافت که عبادت به عنوان جوهر و زینت زندگی در آن مطرح بود. در فضای ملکوتی کلبه ای با صفا و نورانی، شخصیت زینب (س) به گونه ای شکل گرفت که در هر بعدش فضایل و کمالات جد عزیز و والدین بزرگوارش را تداعی می کرد. زینب (س) آئینه تمام نمایی بود که هرکس در او نظر می کرد عظمت خاندان عصمت (ع) را مشاهده می نمود، آن گونه به نماز می ایستاد که گویی حضرت فاطمه (ع) است و آن چنان ناله سر می داد که یاد پدر گرامیش را در خاطره ها زنده می کرد و همچنین در شب زنده داری و ذکر دائم و سجده های طولانی با برادران خویش امام حسین و[2] امام حسن (ع) هماوردی می کرد به گونه ای که امام حسین (ع) در آخرین وداع به او فرمود: خواهرجان! در نماز شب مرا فراموش مکن.[3]
و درباره شب عاشورای زینب (س) از فاطمه دختر امام حسین (ع) نقل شده که در باره حضرت زینب گوید: عمه ام زینب (س) پس وی همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود وبه درگه خدای تعالی استغاثه می کرد و در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد.
و از حضرت سجاد (ع) نقل شده است که آن حضرت فرمود: همانا عمه ام زینب (س) همه نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده می خواند، و در بعضی از منزلها نشسته نماز خواند و این هم به جهت گرسنگی و ضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی را که به او می دادند میان اطفال تقسیم می کرد، چون که آن مردمان سنگدل در هر شبانه روز به ما یک قرص نان بیشتر نمی دادند.
این بود نمونه و گوشه ای از عبادتهای بدنی و انجام نمازواجب و نافله زینب (س)، و ضمناً بزرگترین خصلت نیکی که در یک انسان وجود دارد ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خود است، که ازاین حدیث مقام ایثار زینب (س) نیز معلوم می شود که چگونه سه شبانه روز به گرسنگی صبر می کند و سهم غذای خود را به اطفال خردسال و معصوم امام (ع) می دهد!
از این جنبه که بگذریم. خود همین مسافرت تاریخی و تحمل آن همه مرارتها و مصیبتهایی که در طول تاریخ بشریت کم نظیر و یا بی نظیر است. و قیام در برابر طاغوتها و ستمگران زمان و رسوا ساختن و محکوم کردن آنها با آن سخنان نافذ و خطبه های آتشین که اظهار هر جمله اش احتمال خطرهایی جانی برای خود او و دیگران داشت و درک رشد دادن به مردم جاهل و نادان و یا ترسوئی که یکسره خود را در برابر یاغی زمان باخته، و یا با مشتی درهم و دینار سعادت ابدی و آخرت خود را به دنیای ناپایدار و لذت زودگذر جهان فانی فروخته بودند و بیدار کردن مردم بی درکی که گول تبلیغات دستگاه دیکتاتوری بنی امیه را خورده و امام حسین (ع) را به عنوان اخلالگر، لازم القتل می دانستند و رساندن پیام مقدس حجت زمان و سرور آزادگان حضرت اباعبدا.. . الحسین (ع) که جنایتکاران کوفه و شام خیال کردند آن ندای مقدس را در میان شنهای تفتیده نینوا خاموش کردند، به اقصی نقاط جهان حتی به گوش یهودیان و مسیحیان و بیگانگانی که در مجلس یزید برای تماشا یا تبریک آمده [4] اجتماع کرده بودند و خلاصه انجام یک سلسله رسالتهای الهی و تاریخی که پشت گردان جهان در حمل آن خم می شد، و از عهده شان خارج بود. هرکدام از آنها عبادت بزرگی بود که این بانوی بزرگوار و تربیت شده مکتب علی و زهرا (ع) انجام آن را به عهده گرفت، وغایت خضوع و تسلیم خود را بدین وسیله به پیشگاه مقدس پروردگار خویش اظهار نمود.
آری حضرت زینب (س) مفهوم لذت زندگی را در عیش جاودانی ذکر خدا می داند در منطق او حیات بدون ذکر خدا از صدها مرگ بدتر است. انوار آسمانی آن چنان درذات او فروزان شده که تاریکیهای آلام و دردهای دنیا در نظرش روشن و زیبا جلوه می دهد و شوق عبادت سموم غم ها و مصیبت ها را در کام او به شربتی گوارا مبدل ساخته است.[5]
زهد زینب (س)
زینب کبری (س) در خانه ای نشوونما کرد که زهد به عنوان یکی از اصولی ترین پایه های اخلاق و ایمان در آن حاکم بود، زینب (س) ازخردسالی شاهد بود که پدرش همواره غذای خود را به افراد یتیم و بی چیز می داد و مادرش تا پاسی از شب لباسهای کهنه را وصله می زد بارها برای زینب (س) اتفاق افتاده بود که شام شب آنها را سائل طلب می کرد و والدینش با کمال میل به او می بخشیدندو جملگی شب دراز را با شکمی گرسنه به صبح می رساندند و بالاخره دختر علی (ع) می دید که فرش منزل آنها از پوست گوسفند است آری زینب (س) زهد را در شعار و لفظ فرانگرفت بلکه به طور عملی در خانه ای محقر و بی ریا لذت زهد را چشیده و به نقش سازنده آن در تکامل اخلاق و معنویت، علم پیدا کرده بود[6]
علم زینب (س)
قطعاً علم زینب کبری (س) از سنخ معلومات بشری نبوده است بلکه دل او در سایه افاضات الهی و تعلیمات معلمان بزرگ وحی و در مکتب نبوت و امامت از منبع علوم غیبی سیراب گشته بود و البته شواهد و قراینی نیز وجود دارد که جملگی بر مقام علمی آن بانوی بزرگوار دلالت دارد.
سید نورالدین فاضل جزایری در کتاب خصائص زینبیه می نویسد: حضرت زینب (س) مجلس تعلیم و تربیت و تدریس داشته است و در مدت امامت پدرش در کوفه برای زنان مجالس تفسیر احکام اسلامی برگزار می کرد یک روز در حالیکه پیرامون کلمه «کهیعص» صحبت می نمود پدرش وارد شد و فرمود: «می شنوم تفسیر کهیعص را برای زنان می گویی؟» زینب (س) عرض کرد: «بلی پدر» سپس حضرت علی (ع) فرمود: «نور دیده من در این کلمه رمزی است که بر مصیبت هایی که بر شما وارد می شود حکایت می کند» عرض کرد: «چگونه[7] است آن مصیبت؟» حضرت علی ماجرای مصیبت او را تعریف کرد و سپس زینب (ع) سخت گریست.
از جمله شواهد دیگری که بر مقام علمی و فضیلت زینب کبری (س) دلالت می کند بیان حضرت زین العابدین (ع) در کوفه است زمانی که سفیر کربلا خطبه آتشین و کوبنده خود را درکوفه ایراد می نمود آن حضرت فرمود:
یا عَمَهُ اسکتی، أَنتِ بِحَمدِ اللهِ عالِمَهُ غَیرُ مُعَّلِمهَ و فَهِمَهُ غیرُ مُفَّهِمَهَ
عمه جان، آرام بگیر، الحمدا... تو دانشمند بدون معلم و متفکر بدون کلاس و مدرسه هستی
مقام زینب (س) به آنجا می رسد که امام حسین (ع) نیابت امام را در کربلا به دلیل بیماری امام زین العابدین (ع) بدو می سپارد. شیخ صدوق علی بن بابویه در این زمینه می فرماید: «حضرت زینب (س) نیابت خاص را از طرف امام حسین (ع) به عهده داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او رجوع می کردند، تا زمانی که امام زین العابدین (ع) از بیماری خلاصی یافت. از همه مهمتر، خطبه های زینب کبری (س) در کوفه و شام اسناد گویایی هستند که مقام علمی او را بدون شواهد به اثبات می رسانند، نکات علمی و ادبی و معانی به کار رفته در خطبه های سفیر کربلا بحدی است که ذهن هر خواننده دل آگاه و اندیشمند را به تماشای فرازهای ظریف و بلیغ آن می نشاند.[8]
فداکاری و جهاد حضرت زینب (س) در راه دین
ایمان به خدا آثار و لوازمی دارد و مسئولیتها و تعهداتی به دنبال می آورد که هر کس نمی تواند بدان ها جامه عمل بپوشاند و به آثار و لوازم آن عمل نماید و از آن جمله است مبارزه و جهاد در راه پیشبرد این هدف مقدس و پیکاربا بی دین نان، و گذشت و فداکاری در این راه از مال و جان این حقیقت را خدای جهانیان در ضمن چند آیه بیان فرموده که یکی از آنها این آیه شریفه است که می فرماید:
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِک هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا[9]
آنان که ایمان آورده و مهاجرت کردند و در راه خدا پیکار و جهاد نمودند و هم آنان که (مومنان را) پناه داده و یاری کردند، مومن واقعی و حقیقی اینهایند.
منظور از جهاد همان جهد و کوشش و پیکار در راه خدا و فداکاری و گذشت در این راه است، و این کار از هر کسی به نحوی ساخته است و تحت شرایط خاصی شایسته است، و بر آنها واجب نیست، اما اگر از راههای دیگری که با ساختمان وجودی و عفت و شخصیت آنان سازگار باشد بتوانند خدمتی در این راه انجام دهند یکی ازنشانه های ایمان و کمال آنها است ازاین رو حضرت زینب (س) در راه مبارزه با بی دینان و بدعت گذاران از تمام فرصت هایی که پیش می آمد استفاده می کرد و تا جایی که مقدور بود از طریق سخنرانی و تذکر و گفتگوی با صحابه خطرهایی را که به دنبال انحراف در رهبری و نافرمانی و سرپیچی از دستور پیغمبر احساس می کرد و مسلمانان را تهدید می نمود گوشزد فرمود، و چون می دید از این راه نتیجه مطلوب عایدش نمی شود حتی از طریق گریه و ناله، نارضایتی خود را از نظام حاکم انحرافاتی که پیش آمده بود اظهار می داشت. یادگار این بانوی بزرگ یعنی زینب کبری (س) نیز همانند مادرش فاطمه زهرا (س) وقتی احساس کرد مسئولیت بزرگ جهاد در راه دین و پیکار مبارزه با بی دینان به دوشش آمده و در این راه باید از مال و منال شوهر و فرزند بگذرد حتی اگر لازم شود از دادن جان نیز دریغ نکند با کمال شهامت و فداکاری از خانه و کاشانه و شوهر و زندگی که داشت دست کشید و فرزند یا فرزندان خود را نیز برای قربانی به همراه خود به قربان گاه نینوا آورد و در همه جا، یاری مهربان و دلسوز برای رهبر عالیقدر این قیام و نهضت مقدس یعنی حضرت اباعبدا.. . الحسین (ع) بود و چون عصر عاشورا شد و آن حجت الهی به درجه شهادت رسید، و سهم عمده دیگری از این مبارزه مقدس بر سهم قبلی افزون شد، و بار تازه ای از این مسئولیت سنگین بدوش این بانوی شجاع نهاده شد با کمال شهامت و بزرگواری و گذشت و فداکاری همچون کوهی پولادین و سری آهنین در برابر دشمنان منحرف و گرگان خونخوار ضد دین و انسانیت قیام کرد، و حتی در موارد چندی جان فرزند برومند امام حسین (ع) و حجت ا.. . زمان یعنی حضرت سجاد (ع) را از مرگ حفظ کرد، و در سخت ترین شرایط و پرخفقان ترین محیط ها در برابر جنایتکاران و ستمگران بی دین بدون هیچ واهمه و بی مهابا ازدین و آئین خود و مسلمانان دفاع کرد، و هرکلمه از سخنان پرمعنا و روح بخش و نیز هر جمله از نطقها و سخنرانی هایش همچون تیرکاری و شهاب سوزانی بود که بر قلب دشمنان می نشست، با کمال سرافرازی و موفقیت این مسئولیت سنگین را به خوبی [10] انجام داد، و باری را که مردان بزرگ نمی توانستند به صورت دسته جمعی به منزل برسانند این بانوی با عظمت یک تنه و به تنهایی به منزل رسانید.[11]
پی نوشت ها
[1] . نشريه تجلى كوثر در فاطمه معصومه سلام ا ... عليها پاورقى تقويم 73
[2] . دكتر اسماعيل، منصورى لاريجانى، زينب كبرى فريادى بر اعصار صفحه 32 و 31 و 30
[3] . همان.
[4] . سيد هاشم، رسولى محلاتى، فرازهايى از زندگانى حضرت فاطمه زهرا( س) و زينب كبرى. صفحه 81 و 80
[5] . همان، 82
[6] . دكتر اسماعيل منصور لازيجانى: زينب كبرى فريادى بر اعصار، صفحه 36 و 35 و 34
[7] . همان، صفحه 27 و 26
[8] . همان، 29 و 28
[9] . قرآن مجيد، سوره انفال آيه 74
[10] . سيد هاشم، رسولى محلاتى، فرازهايى از زندگى حضرت فاطمه( س) و زينب كبرى( س) صفحه 86 و 85 و 84
[11] . همان صفحه 87
https://hawzah.net/fa/Question/View/64838/
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «شخصیت و فضائل اخلاقی حضرت زینب (س)» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.
ترجمه
The Character and Moral Virtues of Lady Zaynab (s.a.)
Character and Moral Virtues of Lady Zaynab (s.a.)
How was the character and moral virtues of Lady Zaynab (s.a.)?
By examining the ancestors and lineage of Lady Zaynab (s.a.), we find that her ancestors and parents were all individuals of selflessness, courage, bravery, and piety. They were people who served Islam in various ways, considering themselves responsible before God, and performed acts of bravery in the path of Islam. Thus, it is evident that a woman destined to be the guardian and custodian of the Karbala movement should emerge from such a lineage. Lady Zaynab (s.a.) possessed a character that profoundly impacted history – a personality that attained the station of monotheism through inner detachment. Her aspiration was for the supremacy of the word of monotheism in history, the realization of divine guardianship, and the formation of a society centered on the household of the Prophet. Her resistance to adversity was a resistance that held the potential to break the front of falsehood and bring about the victory of truth. [1]
Worship of Lady Zaynab (s.a.)
Lady Zaynab al-Kubra (s.a.) was raised in a home where worship was presented as the essence and adornment of life.
In the ethereal atmosphere of a pure and luminous hut, Lady Zaynab’s (s.a.) personality took shape, echoing the virtues and perfections of her revered grandfather and her esteemed parents.
Lady Zaynab (s.a.) was a mirror reflecting the greatness of the House of Immaculate Purity (a.s.). She stood in prayer as if she were Lady Fatima (a.s.), lamented as if recalling her father, and engaged in nightly prayers, remembrance, and lengthy prostrations alongside her brothers, Imam Hussein (a.s.) and Imam Hassan (a.s.). It is narrated that during their final farewell, Imam Hussein (a.s.) said to her: "Sister, do not forget me in the night prayer." [3]
Regarding the night of Ashura, it is narrated from Fatima, daughter of Imam Hussein (a.s.), who said about Lady Zaynab (s.a.): "My aunt, Lady Zaynab (s.a.), remained standing in her place of worship throughout that night, imploring God. None of us slept, and our lamentations did not cease."
And from Imam Sajjad (a.s.), it is narrated that he said: "My aunt, Lady Zaynab (s.a.), performed all obligatory and supererogatory prayers throughout the journey from Karbala to Kufa and Damascus. She sometimes performed prayers while sitting, due to hunger and weakness, as she distributed the food given to her for three nights and days among the children, as those hardened hearts gave them only one loaf of bread each day and night."
This was the example and a glimpse of the bodily worship and performance of obligatory and supererogatory prayers of Lady Zaynab (s.a.). Furthermore, the greatest trait that exists in a human being is selflessness, which is also evident from this narration, revealing how Lady Zaynab (s.a.) patiently endured hunger and distributed her food ration to the young and innocent children of Imam (a.s.)!
Moving on from this point, the historical journey itself and the endurance of all those hardships and calamities are unparalleled in human history.
Her stand against tyrants and oppressors of the time, exposing and condemning them with those powerful and fiery speeches that carried the risk of mortal danger for herself and others, awakening the ignorant and foolish or the cowardly who had completely surrendered themselves to the time and sold their eternal happiness and afterlife for the fleeting pleasures of the transient world. Awakening those who were deceived by the propaganda of the Umayyad dynasty, who considered Imam Hussein (a.s.) as a disruptor, necessary to be executed, and delivering the sacred message of the time and the leader of the free, Hazrat Abu Abdullah al-Hussein (a.s.), whose criminals of Kufa and Damascus thought they would extinguish that sacred voice in the sands of Karbala. Reaching the farthest reaches of the world, even to Jews, Christians, and foreigners who had gathered in the assembly of Yazid to watch or congratulate. In short, performing a series of divine and historical missions that would bend the world's axis and be beyond its capacity.
Each of these was a great act of worship that this noble lady, raised in the school of Ali and Zahra (a.s.), undertook, and expressed her utmost humility and submission before the sacred presence of her Lord.
Indeed, Lady Zaynab (s.a.) understands the concept of the joy of life in eternal remembrance of God. In her logic, life without remembrance of God is worse than a hundred deaths.
Celestial lights shine so brightly within her being that the darkness of the pains and sorrows of the world appear bright and beautiful to her, and the longing for worship transforms the poisons of grief and calamity into a sweet drink. [5]
Asceticism of Lady Zaynab (s.a.)
Lady Zaynab al-Kubra (s.a.) grew up in a home where asceticism was presented as one of the most fundamental pillars of ethics and faith. Lady Zaynab (s.a.) witnessed her father constantly giving his food to orphans and the needy, and her mother patching up old clothes late into the night. It often happened that their evening meal was requested by a beggar, and her parents would give it to them with generosity, and they would spend the whole night with empty stomachs. Ultimately, the daughter of Ali (a.s.) would see that their home’s carpet was made of sheepskin. Indeed, Lady Zaynab (s.a.) did not grasp asceticism in words and phrases, but practically experienced the joy of asceticism in a humble and simple home, and gained knowledge of its constructive role in the moral and spiritual development. [6]
Knowledge of Lady Zaynab (s.a.)
The knowledge of Lady Zaynab al-Kubra (s.a.) was certainly not of the human type, but her heart was nourished by divine grace and the teachings of great prophets and imams, from the source of supernatural knowledge. There is also evidence that supports the fact that this noble lady possessed such a status.
Sayyid Nur al-Din al-Jaza’iri in his book Khususiyyat Zaynabiyya writes: Lady Zaynab (s.a.) had a teaching and training session and held interpretation sessions for women in Kufa during the imamate of her father. One day, while discussing the word "Qaf," she was approached by her father, who said: "I hear you are interpreting 'Qaf' for women?" Lady Zaynab replied: "Yes, Father." Then, Hazrat Ali (a.s.) said: "My eyes’ light holds a secret that narrates the calamities that will befall you." She asked: "How is that calamity?" Hazrat Ali described the calamity of her suffering, and then Lady Zaynab (s.a.) wept bitterly.
Among other evidence that demonstrates the scientific status and virtue of Lady Zaynab al-Kubra (s.a.) is the statement of Hazrat Zain al-Abidin (a.s.) in Kufa when the ambassador of Karbala delivered his fiery and condemning speech. He said:
"O my aunt, be silent, you are, by the praise of God, a knowledgeable one not taught, and a thinker not instructed."
The status of Lady Zaynab (s.a.) reaches the point where Imam Hussein (a.s.) entrusts her with the special deputation from Imam Zain al-Abidin (a.s.) due to his illness.
Sheikh Saduq, Ali ibn Babuya, says: "Lady Zaynab (s.a.) had the special deputation from Imam Hussein (a.s.) and people would consult her on matters of halal and haram until Imam Zain al-Abidin (a.s.) recovered from his illness."
Most importantly, the speeches of Lady Zaynab al-Kubra (s.a.) in Kufa and Damascus are compelling evidence that demonstrates her scientific status. The scientific, literary, and meaningful points used in the speeches of the ambassador of Karbala are such that the mind of every thoughtful and discerning reader is drawn to contemplate the subtle and eloquent phrases. [8]
Selflessness and Jihad of Lady Zaynab (s.a.) in the Path of Religion
Belief in God has consequences and responsibilities that not everyone can fulfill, and to act upon them. Among these is the struggle and jihad in the path of advancing this sacred goal, fighting against irreligion, and sacrifice and selflessness in this path, which God has expressed in several verses, one of which is:
"And those who believed and emigrated and fought in the way of Allah and those who gave refuge and helped - these are the true believers." [9]
The meaning of jihad is effort, struggle, and striving in the path of God, and this is possible for everyone in their own way, and under certain conditions, it is not obligatory on them, but if they can serve through other ways that are compatible with their existence, purity, and personality, it is a sign of their faith and perfection. Therefore, Lady Zaynab (s.a.) used every opportunity that arose to fight against irreligious people and innovators, and as much as possible, she used speech, reminders, and conversations with companions to warn of the dangers that arose from deviations in leadership, disobedience, and defiance of the Prophet’s orders. When she saw that this was not producing the desired result, she even expressed her displeasure with the ruling system through crying and lamenting.
The legacy of this noble lady, Lady Zaynab (s.a.), is like her mother, Lady Fatima Zahra (s.a.), when she felt the responsibility of great jihad in the path of religion and fighting against irreligious people, and had to leave behind her husband, children, and comfortable life, she bravely and selflessly left her home and family, and brought her children along to the sacrificial arena of Karbala, and in every situation, she was a loving and compassionate helper for the leader of this sacred movement, Hazrat Abu Abdullah al-Hussein (a.s.). And when the fateful day of Ashura arrived, and that divine argument attained the degree of martyrdom, a new share of this great responsibility was added to the share of this brave lady, and a new burden of this heavy responsibility was placed on the shoulders of this noble lady. With complete courage and generosity, she stood against the deviant and bloodthirsty anti-religious and anti-human wolves, without any fear or hesitation, defended her religion and faith, and every word from her meaningful and soul-stirring speeches, and every sentence from her speeches, was like an arrow and a blazing meteor that struck the hearts of the enemies. With complete pride and success, she performed this heavy responsibility well, and delivered the world’s axis and the burden that great men could not carry together, alone. [11]
Footnotes
[1].
Tazli Koohsar publication in Fatima Masouma (s.a.) calendar 73
[3].
Dr. Ismail Mansuri Larijani, Zaynab Kubra: A Cry Across the Ages, pages 32, 31, and 30
[4].
Sayyid Hashim Rasouli Mahallati, Fragments from the Life of Lady Fatima (s.a.) and Lady Zaynab (s.a.).
pages 81 and 80
[5].
Ibid, 82
[6].
Dr. Ismail Mansur Lazejani: Zaynab Kubra: A Cry Across the Ages, pages 36, 35, and 34
[7].
Ibid, pages 27 and 26
[8].
Ibid, pages 29 and 28
[9].
Quran, Surah Anfal, verse 74
[10].
Sayyid Hashim Rasouli Mahallati, Fragments from the Life of Lady Fatima (s.a.) and Lady Zaynab (s.a.). pages 86, 85, and 84
[11].
Ibid, page 87
https://hawzah.net/fa/Que
https://sharifsearch.ir/fa/cached/6007c928-769a-4bb4-99b3-12f9a1315858
گفتگو با هوش مصنوعی
💬 سلام! میخوای دربارهی «شخصیت و فضائل اخلاقی حضرت زینب (س)» بیشتر بدونی؟ من اینجام که راهنماییت کنم.
شخصیت حضرت زینب و فضائل اخلاقی بانوی کرامت حضرت زینب سلام الله علیها از نظر شما چگونه هست؟
شخصیت و فضائل اخلاقی حضرت زینب (س) حقیقتاً بینظیر و الهامبخش است. بررسی زندگی و سخنان ایشان نشان میدهد که یک زن کامل، عابد، عالم، شجاع، سخنور و فداکار بود. در اینجا به برخی از مهمترین ابعاد شخصیت و فضائل اخلاقی ایشان اشاره میکنم:
1. ایمان و عبادت:
- زینب کبری (س) در خانوادهای پر از ایمان و عبادت پرورش یافت. پدر و مادرش، امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، الگوهای کامل ایمان و تقوا بودند. ایشان از کودکی شاهد عبادت و زهد والدین خود بود و این ویژگیها را در خود پرورش داد.
- نماز شب و ذکر دائم: نقل شده که حضرت زینب (س) شبها به عبادت میپرداخت و در نماز شب با برادرانش، امام حسین (ع) و امام حسن (ع)، همدردی میکرد.
- سجدههای طولانی: ایشان در سجدههای طولانی با برادرانش همسنگ میشد و این نشاندهنده عمق ارتباط معنوی و عبادت اوست.
- ایثار و فداکاری: در شرایط سخت و بحرانی، ایشان سهم غذایی خود را به اطفال یتیم و معصوم امام (ع) میداد و این نشاندهنده ایثار و فداکاری اوست.
2. علم و حکمت:
- دانش عمیق: حضرت زینب (س) از دانش عمیقی در تفسیر قرآن، احکام اسلامی و مسائل کلامی برخوردار بود.
- سخنرانیهای آتشین: سخنرانیهای ایشان در کوفه و شام، نشاندهنده دانش، حکمت و قدرت بیان اوست. این سخنرانیها، افشاگریهای مهمی در مورد ظلم و ستم بنیامیه بود و مردم را به تفکر و بیداری فرا میخواند.
- تدریس به زنان: ایشان در کوفه، مجلسهایی برای آموزش قرآن و احکام اسلامی به زنان برگزار میکرد.
3. شجاعت و فداکاری:
- حضور در کربلا: حضرت زینب (س) با وجود زن بودن، در واقعه کربلا حضور داشت و در کنار برادرش، امام حسین (ع)، در دفاع از آرمان اسلام شجاعانه ایستاد.
- نقش در حفظ آرمانها: پس از واقعه کربلا، ایشان با سفر به کوفه و شام، نقش مهمی در حفظ آرمانهای امام حسین (ع) و افشای جنایات بنیامیه ایفا کرد.
- حفظ ناموس و آبروی اسلام: ایشان با حفظ ناموس و آبروی اسلام در شرایط سخت و بحرانی، شایستگی خود را به عنوان یک زن مسلمان و یک فداکار در راه آرمانهای اسلامی به اثبات رساند.
4. صبر و استقامت:
- تحمل مصیبتها: حضرت زینب (س) در طول زندگی خود، مصیبتهای فراوانی را تحمل کرد، از جمله شهادت پدر و مادر، شهادت برادر و یارانش، اسارت و تبعید.
- استقامت در راه حق: ایشان با صبر و استقامت، در راه حق ایستاد و از هیچگونه تلاش برای دفاع از آرمانهای اسلامی دریغ نکرد.
5. سخاوت و کرامت:
- سخاوت در مواجهه با دشمن: در اسارت، با وجود شرایط سخت، با یزید و اطرافیانش با کرامت و بزرگواری برخورد کرد و از هیچگونه توهین و تحقیر آنها چشمپوشی نکرد.
- احترام به یتیمان و نیازمندان: ایشان همواره به یتیمان و نیازمندان رسیدگی میکرد و از آنها حمایت میکرد.
به طور خلاصه، حضرت زینب (س) یک الگو کامل برای زنان و مردان در تمام دوران است. ایشان با ایمان، علم، شجاعت، فداکاری، صبر، استقامت، سخاوت و کرامت خود، راه را برای رسیدن به کمال انسانی و رسیدن به آرمانهای اسلامی روشن کرده است.
https://sharifsearch.ir/fa/cached/6007c928-769a-4bb4-99b3-12f9a1315858/
/
/