جمادات که در برابر چشمان ما انسان ها، خود نمائی می کنند، تشکیل و تشکل یافتن، هر یک از آنها و همه این کوه و دشت و کویرها و دره و سنگ و شنزارهاوو.. .، داستان ها و سرگذشت های ممتد و تاریخی دارد که متخصصین فن برای اطلاع یافتن و پی بردن به زوایای گوناگون آن، سفرهاکرده و زحمتها کشیده و عمرها فدا کرده و آزمایشها نموده اند که آن سرش ناپیدا!.
ما در این موارد - بیشتر به آیات قرآن و گفته آن، تکیه داریم.
آفرینش زمین در دو روز
در مورد کیفیت آفرینش و شکل گیری زمین و کروی بودن وکوهها و منافع آن وو.. ، آیاتی در قرآن کریم آمده است که با اکتشافات روز، مطابقت دارد، و دقت در این آیات برای ما روشن می نماید، که آورنده آن به مبدئی وابسته بوده است که خود، آن را به وجود آورده است، برای درک این اسرار به چند آیه ذیل، دقت نمائید.
1-.. . قُلْ أَ إِنَّکمْ لَتَکفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یوْمَینِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِک رَبُّ الْعالَمِینَ (9) وَ جَعَلَ فِیها رَواسِی مِنْ فَوْقِها وَ بارَک فِیها وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَةِ أَیامٍ سَواءً لِلسَّائِلِینَ ( فصلت: 9)
: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرارمی دهید؟! او پروردگار جهانیان است! او در زمین کوه های استواری قرار داد و برکاتی در آن آفرید و موادّ غذایی آن را مقدّر فرمود،- اینها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان!.
منظور از «یوم » در این آیات به معنای دوران می باشد حالا این دوران هاچقدر طول کشیده میلیون یا میلیاردها سال؟ فقط خود او می داند، ولی آوردن این آیات در این کتاب صرفاً به خاطر این است که معلوم گردد قرآن در زمان و مکانی که از این علوم کوچکترین اثری وجود نداشت، مسائل را بدین گونه مطرح نموده است که این خود یکی از اعجاز علمی قرآن است.
حرکت زمین یک معجزه دیگر
می دانیم نخستین دانشمندانی که حرکت کره زمین را کشف کردند: گالیله ایتالیائی و کپرنیک لهستانی بودند که در اواخر قرن 16 و اوائل 17 میلادی این عقیده را برملا ساختند: هر چند ارباب کلیسا شدیدا آنها را محکوم کرده و تحت فشار گذاشتند!.
ولی قرآن مجید حدود یک هزار سال قبل از آنها: پرده از روی این حقیقت برداشت: و حرکت زمین را به صورت آتی به عنوان یک نشانه توحید مطرح ساخت. به آیات ذیل دقت نمائید.
1-.. وَ تَرَی الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِی تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کلَّ شَی ءٍ إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ ( نمل: 88)
کوهها را می بینی و آنها را ساکن و جامد می پنداری در حالی که مانند ابر در حرکتند این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده او از کارهائی که شما انجام می دهید آگاه است.
این آیه اشاره به یکی دیگر از آیات عظمت خداوند در پهنه عالم هستی کرده است زیرا قرائن فراوانی در آیه وجود دارد که آیه فوق از قبیل آیات توحید و نشانه های عظمت خداوند در همین دنیا است و به حرکت کره زمین که برای ما محسوس نیست اشاره می کند.
ظاهر آیه فقط یک تفسیررا می پذیرد و آن حرکت میکانیکی زمین (به دور خویش یا به دور خورشید) است.
توضیح اینکه:
1- آیه فوق می گوید: گمان می کنی کوهها جامد و ساکنند: در حالی که همچون ابر در حرکتند، معلوم است این تعبیر با حوادث آغاز رستاخیز سازگار نیست: چرا که حوادث رستاخیز به قدری آشکار و رعب آور است که به تعبیر قرآن از مشاهده آنها مادران کودکان شیرخوار خود را فراموش می کنند و زنان باردار سقط جنین می نمایند: و مردم از شدت وحشت همچون مستانند در حالی که مست نیستند! (سوره حج آیه 2).
2- تشبیه به حرکت ابرها متناسب حرکات یک نواخت و نرم و بدون سر و صدا است: نه انفجارهای عظیم رستاخیز که صدای رعد آسایش: گوشها را کر می کند.
3- تعبیر بالا نشان می دهد: در عین این که ظاهرا کوهها ساکنند در واقع در همان حال به سرعت حرکت می کنند (یعنی دو حالت از یک شی ء را در آن واحد بیان می کند).
4- تعبیر به اتقان که به معنی منظم ساختن و محکم نمودن است نیز تناسب با زمان برقراری نظام جهان دارد: نه زمانی که این نظام فرو می ریزد و متلاشی و ویران می گردد.
5- جمله إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ مخصوصا با توجه به این که تَفْعَلُونَ فعل مضارع است نشان می دهد که مربوط به این دنیا است چرا که می گوید: او از اعمالی که شما در حال و آینده انجام می دهید با خبر است و اگر مربوط به پایان این جهان بود گفته می شد مافعلتم (کاری که انجام دادید) (دقت کنید).
از مجموع این قرائن دقیقاً چنین استفاده می شود که این آیه یکی دیگر از عجائب آفرینش را بیان می کند
نتیجه ای که از این تفسیرمی گیریم این است که، این کوهها که ما آنها را ساکن می پنداریم با سرعت زیاد در حرکتند: مسلماً حرکت کوهها بدون حرکت زمین های دیگر که به آنها متصل است معنی ندارد: و به این ترتیب معنی آیه چنین می شود که زمین با سرعت حرکت می کند همچون حرکت ابرها! طبق محاسبات دانشمندان امروز سرعت سیر حرکت زمین به دور خود نزدیک به 30 کیلومتر در هر دقیقه است و سرعت سیر آن در حرکت انتقالی به دور آفتاب از این هم بیشتر است.
اما چرا قرآن کوهها را مرکز بحث قرار داده شاید به این جهت است که کوهها از نظر سنگینی و وزن و پا بر جائی ضرب المثل اند و برای تشریح قدرت خداوند نمونه بهتری محسوب می شوند: جائی که کوهها با این عظمت و سنگینی به فرمان خدا (همراه زمین) حرکت کنند قدرت او بر هر چیز به ثبوت می رسد.
به هر حال آیه فوق از معجزات علمی قرآن است: زیرا حرکت زمین یکی ازاکتشافات قرون اخیر است که کاشفان آن بخود می بالید وافتخار می کرد، در حالی که قرآن 14 قرن پیش درچندین آیه به این مطلب اشاره صریح دارد. ( تفسیر نمونه ج: 15 ص: 570
2- الَّذِی جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ سَلَک لَکمْ فِیها سُبُلًا وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَباتٍ شَتَّی ( طه: 53)
همان خداوندی که زمین را برای شما محل آسایش قرار داد؛ و راه هایی در آن ایجاد کرد؛ و از آسمان، آبی فرستاد!» که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم
3- الَّذِی جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَکمْ فِیها سُبُلًا لَعَلَّکمْ تَهْتَدُونَ ( زخرف: 10)
همان کسی که زمین را محل آرامش شما قرار داد، و برای شما در آن راه هایی آفرید، باشدکه هدایت شوید (و به مقصد برسید)!.
می دانیم که مهد (یعنی گهواره) آن زمان برای بچه رضایت بخش و آرامش دهنده و ایده آل است که در حرکت باشد و گرنه ساکن بودن گهواره برای نوزاد لذت بخش نمی شود؛
زمین را که خداوند برای ما گهواره قرار داده است، آسایش و آرامش ما درصورتی تأمین است که درحرکت باشد و با روبرو شدن با آفتاب و ماه و تشکیل دادن فصول چهارگانه با هزاران حکمت ومنافع و برکاتش، و شب را برای استراحت و خواب، و روز را برای سعی و تلاش و تأمین معاش، نیازهای زندگی ما را بر طرف سازد و دهها منافع دیگر که با تفکر دریافته می شود.
اعجاز علمی قرآن در کروی بودن زمین
کروی بودن زمین نیز، یکی از اکتشافات قرن های اخیر است که آزمایش ها و فورمول های علمی به آن راه یافته است در حالی در قرآن کریم آیاتی اشاره، مانند تصریح دارد که با دقت در محتوی و جمله بندی های آن ها به دست می آید.
1- (فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ ) ( معارج/ 40. سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها!
2- (رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَینَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ). ( الصافات: 5)
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو قرار دارد: و پروردگار مشرقها!.
در اینجا دو سؤال پیش می آید:
1- بعد از ذکر آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو قرار گرفته دیگر چه نیازی به ذکر مشارق (مشرق ها) می باشد که این نیز جزئی از آن است.
پاسخ: این سؤال با توجه به یک نکته روشن می شود و آن این که: مشارق خواه اشاره به مشرقها و خاستگاههای خورشید در ایام سال بوده باشد: و یا مشرق های ستارگان مختلف آسمان: همه دارای نظم و برنامه خاصی است که نظام آنها علاوه بر نظام آسمانها و زمین قدرت و علم بی پایان آفریننده و مدبر آنها است.
خورشید آسمان در هر روز از سال از نقطه ای غیر از نقطه روز قبل و بعد طلوع می کند: و فاصله این نقاط با یک دیگر آنقدر منظم و دقیق است که حتی یک هزارم ثانیه کم و زیاد نمی شود: و هزاران هزار سال است که نظم مشارق شمس برقرار می باشد.
در طلوع و غروب ستارگان دیگر نیز همین نظام حکمفرما است.
بعلاوه اگر خورشید این مسیر تدریجی را در طول سال نمی پیمود: فصول چهارگانه و برکات مختلفی که از آن حاصل می شود عاید ما نمی گشت: و این خود نشانه دیگری بر عظمت و تدبیر او است.
از این گذشته یکی دیگر از معانی مشارق این است که زمین به خاطر کروی بودن هر نقطه ای از آن نسبت به نقطه دیگر مشرق یا مغرب محسوب می شود، و به این ترتیب آیه فوق ما را به کرویت زمین و مشرقها و مغربهای آن توجه می دهد (اراده هر دو معنی از آیه نیز بی مانع است).
2- سؤال دیگر این که: چرا در مقابل مشارق این آیه سخن از مغارب به میان نیامده همانگونه که در آیه 40 سوره معارج آمده است: فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ: سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها!؛
پاسخ: این است که گاه بخشی از کلام را به قرینه بخش دیگر حذف می کنند: و گاه هر دو را با هم می آورند: و در اینجا ذکر مشارق قرینه ای است بر مغارب و این تنوع در بیان از فنون فصاحت محسوب می شود. « ( تفسیرنمونه ج: 19 ص: 13
معجزه علمی قرآن در مورد جوّ زمین و آسمان ها،
بسیاری از ما حتی به آسمان بالای سرخودمان نگاه نمی کنیم چه برسد به این که به نقش آن توجه کنیم تصور کنید که اگر نقش جوّ زمین که خداوند برای حفاظت زمین در مقابل سنگ های آسمانی وجود نداشت، آن وقت زمین به چه شکلی در می آمد؟ آن وقت ساکنان زمین باید دائم در مورد برخورد سنگ هاو شهاب سنگهای آسمانی نگران می شدند و خواب خوشی به چشمشان نمی آمد.
در اثر برخورد فقط یک شهاب سنگ در صحرای آریزونای آمریکا حفره عظیمی ایجاد کرده است که، شایسته دیدن است.
خداوند متعال در قرآن کریم توجه ما را به موضوع مهمی در مورد جوّ زمین جلب می کند. «وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آیاتِها مُعْرِضُونَ» ( انبیاء: 32)
آسمان را سقفی محافظ قراردادیم ولی آن ها از نشانه های او روی گردان هستند.
این سقف آسمانی در قرن 20 با تحقیقات دانشمندان ثابت شد جوّی که اطراف زمین را فراگرفته است دارای عملکرد های حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگ های کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکرده و ایجاد زلزله و تخریب های ویرانگر نکنند.
علاوه بر این، جوّ زمین تشعشعات خورشیدی را تصفیه می کند و اجازه نمی دهد که همگی آن ها از جوّ عبور کنند زیرا بسیاری از آن ها برای حیات روی کره زمین بسیار خطرناک هستند، جالب است که جوّ تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور می دهد، تمامی این تشعشعات برای حیات روی زمین ضروری هستند، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش که جو زمین تنها مقداری از آن را اجازه عبور می دهد برای انجام عمل فوتوسنتز که در گیاهان انجام می شود بسیار مهم است. بیشتر تشعشعات فرابنفش قوی که از طرف خورشید ساطع می شوند توسط جوّ گرفته می شوند و فقط قسمت ضروری و کمی از آن طیف به زمین می رسد.
نقش حفاظتی جوّ به این جا خاتمه نمی یابد. بلکه جوّ، زمین را در مقابل دمای بسیار کم فضای بیرونی که حدود 270 درجه سانتی گراد زیر صفر است حفاظت می کند.
شهاب سنگ هائی که به طرف زمین در حال حرکت می باشد و خرده سنگ هایی که در فضا سرگردان هستند و تعدادشان بسیار زیاد می باشد، خطر زیادی برای زمین دارند. اگر به سطح ماه نگاه کنید می بینید که دارای فرورفتگی های عمیق است که در اثر برخورد شهاب سنگ ها با آن می باشد. ولی خداوند متعال جوّ زمین را به گونه ای آفریده است که این اجرام اجازه رسیدن به زمین نداشته باشند و قبل از رسیدن به سطح زمین در اثر حرارت زیاد به وجود آمده در اثر اصطکاک با جوّ ذوب شده و نابود گردد!. خداوند را به خاطر این نعمت بزرگ شاکر هستیم.
انرژی ساطع شده از خورشید آن قدر زیاد است که حتی تصور آن برای ما مشکل می باشد. یک انفجار خورشیدی معادل 100 میلیارد بمب اتمی است که آمریکا در جنگ جهانی درشهر هیروشیمای ژاپن انداخت. در هر لحظه ده ها انفجار از این نوع در خورشید رخ می دهد. 58 ساعت بعد از یکی از این انفجارات مشاهده شد که، عقربه های قطب نماها حرکاتی غیر عادی نشان می دهند و دمای جو زمین در ارتفاع 250 کیلومتری به بیش از 2500 درجه سانتی گراد رسید. بدون وجود جو مناسب و کمربند «ون آلن»، این تشعشعات زندگی را روی زمین به سرعت نابود می کرد.
مگنتوسفر(magneto spher) یا میدان مغناطیسی اطراف زمین که به خاطر میدان مغناطیسی خود زمین به وجود می آید، زمین را در مقابل اجرام آسمانی، تشعشعات خورشید و ذرات کیهانی حفاظت می کند. این میدان مغناطیسی که به نام کمربند «ون آلن» نیز شناخته شده است و صدها کیلومتر بالاتر از جو زمین قرار دارد.
دکترHough Ross در مورد اهمیت کمربند «ون آلن» می گوید:
در حقیقت زمین بیشترین چگالی را در میان تمامی سیارات منظومه شمسی دارد. هسته زمین که از دو فلز نیکل و آهن تشکیل شده است عامل به وجود آمدن این میدان مغناطیسی است. این میدان مغناطیسی نیز به نوبه خود کمربند (ون آلن) را به وجود می آورد که زمین را در مقابل بمباران تشعشعات خورشیدی حفاظت می کند. اگر این حفاظ وجود نداشت حیات روی زمین غیر ممکن بود. تنها سیاره دیگری که میدان مغناطیسی دارد مریخ می باشد اما قدرت آن 100 برابر کمتر از قدرت جو زمین است. حتی سیاره زهره که خواهر سیاره زمین می باشد دارای میدان مغناطیسی نیست و این میدان فقط برای زمین خلق شده است.
این تنها گوشه ای از معجزات علمی قرآن در مورد کیهان بود. آیات بسیاری در قرآن وجود دارد که انسان ها را به تأمل در این مورد جلب می کند. « ( نوشته: هارون یحیی، اصلاح عبارات و انتقال از انترنت توسط مؤلف. به فصل بعد توجه کنید.
بیان دیگر در باره جوّ زمین
آیه های 31 تا 33 را سوره انبیاء را با هم می خوانیم و می بینیم که این آیه ها با کشفیات علم روز در مورد جوّ زمین مطابقت دارد و بهتر شناخته می شوند در واقع این آیه هانمایانگر حکمت و رحمت خالق بی همتااست.
با نگاهی به تعدادی از سیارات منظومه شمسی، مفهوم این آیه های نورانی را بهتر درک می کنیم زمین ما به گونه ای طراحی شده است تا آب را در حالت مایع در خود نگه دارد و با نظمی بسیار پیچیده تحت فرمان الهی حیات را در آن زنده نگه دارد. به آیه ها با دقت توجه نمائید.
وَ جَعَلْنا فِی الْأَرْضِ رَواسِی أَنْ تَمِیدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِیها فِجاجاً سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یهْتَدُونَ* وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آیاتِها مُعْرِضُونَ* وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کلٌّ فِی فَلَک یسْبَحُونَ (انبیاء: 33- 32- 31)
و در زمین کوه ها را قرار دادیم تا جنبش ناموزون آن را بگیرند و در آن دره ها و راه ها قرار دادیم تا در آن ها راه بروند.
و آسمان را سقفی محافظ قرار دادیم ولی آن ها از نشانه های او روی گردان هستند.
اوست که شب و روز و مهر و ماه را آفریده است و هریک در مسیری در حال حرکت هستند.
نظریه های علمی: مطالعه این چند آیه پشت سر هم نشان دهنده آن است که حقایق علمی دیگری در قرآن وجود دارد. خداوند در این آیه ها به ما می گوید: که سیاره بسیار یگانه برای ما آفریده است که دارای جرم و اندازه معینی است و آسمان آن به عنوان سپر برای ما است و از حیات ما مراقبت می کند. او همچنین برای ما راه هایی را مهیا کرد تا از آن ها عبور کنیم. او همچنین اشاره می کند که با حرکت خورشید و ماه، طول روز و شب مشخصی را برای ما فراهم می کند. بنابراین اعلامی است در مورد این که نظم موجود در این دنیا بر اساس خواسته او است.
به منظور فهمیدن علم خداوند در مورد خلقت زمین ما و جوّ منحصر به فردش بهتر است نگاهی به سیارات دیگر بیندازیم.
1- اجازه دهید باسیاره ای به نام عطارد شروع کنیم. این سیاره کوچک ترین سیاره منظومه شمسی است و به زمین نزدیک است اما به خورشید نزدیک تر می باشد. جرمش کم تر از جرم زمین است و قدرت جاذبه اش یک سوم قدرت جاذبه زمین است. بنابر این ما نمی توانیم بر روی این سیاره زندگی کنیم زیرا نمی تواند جوّ مشابهی مانند زمین را به خود بگیرد. چون دارای جوّ مناسبی نیست پس نمی تواند در مقابل سنگ های آسمانی از خود دفاع کند و نیز نمی تواند تشعشعات مضر خورشید را دفع کند. سطح چنین سیاره ای به خاطر برخورد اجرام دارای فرورفتگی های زیادی است و نمی تواند برای حرکت انسان مفید باشد. ساختار عطارد، گردش و طول روز آن را تحت تأثیر قرار داده است و یک روز آن معادل 88 روز زمین است و این باعث می شود تا دمای آن در روز به 400 درجه سانتی گراد و در شب به 180- سانتی گراد برسد بنابراین هیچ اثری از حیات و آب در آن پیدانمی شود.
2- سیاره دیگر ونوس می باشد که سردترین سیاره منظومه شمسی است و جرم و حجمش تقریبا مشابه زمین است ولی به خورشید نزدیک تر است. چون جرم مشابه زمین دارد، جاذبه اش نیز مشابه زمین است و توانائی مشابه زمین در نگه داشتن جوّ دارد. ولی جوّ آن از گاز سنگینی به نام دی اکسید کربن تشکیل شده است و ابر هایش از بخار اسید سولفوریک تشکیل شده است. چون دی اکسید کربن گازی سنگین است، بنابراین تشعشعات خورشیدی را بسیار جذب می کند و جوّ سیاره به خاطر همین، بسیار داغ می گردد. ابر های اسیدی آن باران های اسیدی ایجاد می کنند که سطح آن رانرم می کند و برای حرکت مناسب نمی باشد. روز آن نیز معادل 243 روز زمین است. به خاطر نزدیکی اش به زمین و روز بلندش، دمای آن در روز به 450 درجه سانتی گراد و فشار جوش به 90 بار می رسد. با وجود چنین شرایطی وجود آب و حیات روی آن غیر ممکن است.
3- با نگاه به مریخ همسایه ما، می بینیم که طول روز مشابه زمین دارد اما جوّ آن از دی اکسید کربن تشکیل شده است و فشار آن نیز بسیار کم است. چون مریخ از خورشید دور تر است حداکثر دمای آن 40- است و بیشتر مواقع به 123- درجه سانتی گراد می رسد. در چنین دمای پایینی محتویات آب سیاره به حالت جامد است و هیچ علایمی از حیات در آن دیده نشده ولی ممکن است حیات به صورت موجودات ذره بینی در بعضی از مکان های آن که دارای شرایط خاصی است پیداشود ولی هیچ گاه تنوع میلیون ها گونه موجودات روی زمین را که در هوا و خشکی و دریا هستند پیدانمی کند مگر این که با گذر زمان طولانی به تدریج شرایط زندگی در آن فراهم آید آن گونه که درطولانی مدت در زمین به وجود آمد.
ولی جوّ زمین به گونه ای طراحی شده است تا با دو گاز عمده اکسیژن و نیتروژن که در آن است مانند یک سقف برای ما عمل کند. این گاز ها تمامی تشعشعات خورشید را جذب نمی کنند و آن را از خود عبور می دهند تا محیط را برای رشد موجودات فراهم کنند. بنابراین جو زمین دارای ترکیباتی است که برای زمین مانند یک سقف محافظ عمل می کند. این جو همچنین زمین را در مقابل شهاب سنگ ها محافظت می کند و در هنگام برخورد آن ها به جو به علت اصطکاک زیادی که ایجاد می شود می سوزند. لایه ازن موجود در جوّ نیز تشعشعات مضر را دفع می کند. پایداری زمین به خاطر جرم و مساحت آن است که با دقت بسیاری تنظیم شده است. جرم محتویات هسته زمین باعث می شود که جاذبه معینی داشته باشد و در نتیجه جوّ خود را حفظ کند و در عین حال دارای فشار، دما و رطوبت مخصوصی باشد. شرایط ایجاد شده توسط این جوّ زندگی را برای همه موجودات ممکن می سازد. گردش معین زمین به دور خود و به دور خورشیدباعث می شود تا جاذبه مناسبی روی زمین به وجود بیاید و همه موجودات بتوانند به راحتی روی زمین راه بروند. فاصله معین از خورشید و گردش مخصوص زمین باعث ایجاد درجه معینی از انحراف گردش زمین به دور محور خودش به نسبت گردش دور خورشید می شود در نتیجه میدان مغناطیسی ایجاد می کند که بر روی تمامی موجودات زنده تأثیر می گذارد. مسلماً با وجود چنین انحرافی، ما دارای شرایط آب و هوایی متفاوت در چهار فصل هستیم.
با نگاهی به سیاره خودمان و دیگر سیارات منظومه شمسی، ناچار به اقرار به این موضوع هستیم که زمین همان طور که خداوند می گوید: دارای محیطی خاص برای زندگی ما است. آیا کسی می تواند ادعا کند که طبیعت (به طور تصادفی) این امکانات را برای ما به وجود آورده است؟ یا کسی می تواند بگوید: که حضرت محمد صلی الله علیه و آله خودش این آیه ها را در بیش از 14 قرن پیش که اثری از این علوم وجود نداشت، نوشته است؟!.
منبع: کتاب -اسلام فراتر از زمان، ص: 161 ببعد تآلیف محمد امینی گلستانی
https://hawzah.net/fa/Article/View/108612/%25C2%25A0