حجت الاسلام دکتر مهدی ابوطالبی، عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره)، در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، درباره شاخصه‌های دین و دانش در منظومه فکری و عملی رهبر معظم انقلاب گفت: از نظر دین، ایشان معتقدند باید دینی جامع بر محوریت توحید(پرستش خدا و پرهیز از طاغوت) باشد و در همه عرصه‌های زندگی نیز حضور پیدا کند؛ البته در مجموع نگاه ایشان به عقاید دینی این است که نباید صرفا باور و عقیده نظری باشند بلکه لازم است در همه عرصه‌های زندگی متجلی شوند از این رو بر اجتماعی شدن توحید و حضور این اصل محوری در متن زندگی تاکید دارند و در همه مباحث سیاسی اجتماعی اقتصادی نیز به آن اشاره می‌کنند.
وی افزود: در زمینه دانش نیز باید گفت رهبر معظم انقلاب هم نسبت به دانش‌های مربوط به اداره امور دنیایی و هم دانش‌های معرفتی و شناختی تأکید دارند چراکه علم منشأ قدرت است؛ در عین حال اعتقاد دارند هر دانشی، مبانی‌ای دارد که در آن اثرگذار است به همین دلیل با نگاه توحیدمحور خود نسبت به خطر مبانی علوم غربی هشدار داده و تاکید دارند ما ابایی از آموختن و شاگردی علوم جدید غربی نداریم اما نباید همیشه شاگرد بمانیم؛ بر این اساس لازم است علوم مبتنی بر مبانی خود را تولید کرده و استاد شویم.
چرایی تأکید غرب بر جدایی دین و دانش در عرصه‌های اجتماعی
حجت الاسلام ابوطالبی در توضیح چرایی تأکید غرب بر جدایی دین و دانش از یکدیگر در عرصه‌های اجتماعی اظهار کرد: از دو زاویه می شود به این مهم پرداخت؛ نخست آنکه همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، انقلاب اسلامی حرکتی در مقابل تمدن جدید غرب است که تمدنی سکولار بوده و همه عرصه‌های دنیوی زندگی انسان را جدا از دین می‌داند؛ از این رو در نظام‌های آن که از علوم مختلف منبعث شده است نیز، یک گزاره دینی پیدا نمی‌شود و همه مبتنی بر مباحث تجربی و گاها عقلی است.
استاد دانشگاه ادامه داد: تمدن غرب مدعی است که بعد از رنسانس بدون ذره‌ای نیاز به دین، اقتصاد، جامعه شناسی، فرهنگ، حقوق، تکنولوژی، معماری و ...
تولید کرده است‌ و این یعنی بشر جدید غربی برای آباد کردن دنیای خود هیچ نیازی به دین ندارد، فقط ممکن است در وجود خودش نیاز به معنویت حس کند که برای آن هم عرفان‌های جدید مادی ایجاد کرده‌اند؛ در مقابل، انقلاب اسلامی آمد گفت این‌طور نیست و بهترین سبک زندگی آن است که خداوند تعیین می‌کند؛ اعلام کرد که پرچم لااله الاالله باید در قله‌های دنیا به اهتزار درآید و این یعنی همه زندگی و نظام های تمدنی باید بر مبنای توحید باشد، بنابراین حرکت دنیا بر عکس روال قبلی شد و اکنون جهان به سمت قدسی شدن پیش می‌رود که به معنای زیر سؤال رفتن بنیاد تمدن غرب است که پایه‌های هژمونی و قدرت امروز غرب روی آن چیده شده است.
وی خاطرنشان کرد: اگر بطلان نگاه غرب به دنیا ثابت شود و بدانند که سیاست، حقوق، اقتصاد و فرهنگ مبتنی بر دین بهتر منافع بشر را فراهم می‌کند، حتی غیرمسلمانان هم خود به خود سراغ تمدن اسلامی می‌آیند.
تاکنون نظام اسلامی ما در عرصه سیاسی با محوریت سیاست دینی‌اش یعنی مردم‌سالاری دینی موفق عمل کرده و امتیازاتش را به دنیا نشان داده است؛ اهل سنت دیده‌اند که تنها نظام مدافع مظلوم در جهان، نظام شیعی جمهوری اسلامی ایران است، دانشجویان أمریکا و اروپا می‌بینند که تنها کشور مبارز علیه ظلم و مدافع حق، نظام ایران است و توجهشان نسبت به ماهیت آن جلب می‌شود؛ اگر در عرصه اقتصاد هم اینگونه پرقدرت ظاهر شویم، جای تردید برای جهانیان نمی‌ماند.
حجت الاسلام ابوطالبی گفت: زاویه نگاه دوم به علت دشمنی با دین و دانش ما این است که دشمنان دنبال سلطه هستند و چون سلطه‌پذیر نیستیم، به دنبال پیشرفت علمی برای حفظ قدرت و استقلال خود هستیم و این همان چیزی است که دشمن نمی‌خواهد.
در مورد دین نیز دشمنان به درستی دریافته و معترف‌‌اند که محوریت قدرت مردم در انقلاب، با رهبری دینی است بنابراین دین هرچه در هویت و زندگی مردم پررنگتر باشد، بهتر مقابل سلطه‌گران می‌ا‌یستند.
از نگاه علمی به نهادسازی اجتماعی انقلاب غفلت کرده‌ایم
عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی با اشاره به اهمیت برخورداری از علم نافع، درباره اینکه انقلاب اسلامی تاکنون چقدر در دستیابی به آن موفق بوده است، ابراز کرد: در برخی عرصه‌ها موفق بوده و در برخی دیگر هنوز دچار ضعف هستیم؛ از نمونه‌های موفق می‌توان به مدل سیاسی جمهوری اسلامی(مردم‌سالاری دینی) اشاره کرد که پیش‌تر هم اشاره شد و برخلاف برخی دیدگاه‌ها، با دارابودن شاخص‌هایی چون آزادی، مشارکت سیاسی مردم، استقلال، نهادهای مدنی و احزاب سیاسی از دیدگاه غرب جزو نظام‌های مدرن محسوب می‌شود.
وی با بیان اینکه این نظام تاکنون نهادهای خاص خود همچون بسیج، کمیته امداد، سپاه پاسداران، بنیاد شهید و....
را تولید کرده است، افزود: این‌ها نهادسازی اجتماعی است که با وجود تجربه موفق در ایران، لبنان، عراق و یمن، متاسفانه تا امروز به آن نگاه علمی نداشته ایم و تئوریزه نشده‌اند.
داشتن رویکرد اسلامی در بخش‌های مختلف نیز از نمونه‌هایی است که هنوز جای کار دارد.
حجت الاسلام ابوطالبی اضافه کرد: به عنوان مثال یکی از مراحل اقتصاد اسلامی، بانک و بانکداری اسلامی است که تاکنون باوجود نظریه بانکداری اسلامی، محقق نشده است و بانک‌های ما ماهیتا هنوز مولد تورم هستند؛ بنابراین با اینکه هنوز نظام اقتصادی اسلامی کامل ایجاد نشده است؛ ولی رویکرد اسلامی در نظام اقتصادی، بخشی از مشکلات مانند عدم ارتکاب حرام را حل کرده است.
در زمینه هنر و آموزش و پرورش نیز همین‌گونه است.
خبرنگار: زهرا شریعتی
انتهای پیام/