FarhangYar فرهنگ‌یار
  • قرآن و عترت
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت رقیه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت فاطمه سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام زین العابدین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد باقر سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام جعفر صادق سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام موسی کاظم سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام رضا سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد جواد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام هادی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن عسکری سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام مهدی سلام الله علیه
  • ولایت فقیه
    منظرگاه مدیریتی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامه حفاظاته اصول دین عدل اصول دین. معاد احکام دین. نماز احکام دین. روزه احکام دین. حج احکام دین. تولا و تبرّا اصول دین. توحید احکام دین. زکات احکام دین. جهاد احکام دین. امر به معروف و نهی از منکر رذائل اخلاقی فضائل اخلاقی اصول دین نبوت احکام دین خمس اصول دین امامت
  • مناسبتها
    ماه های شمسی ماههای قمری خانواده در اسلام احکام حلال و حرام و مستحبات و مکروهات فرهنگ مدیریت و کارکنان احکام و قوانین مختلف دین و شریعت اسلام منظرگاه مدیریتی تعلیم و تربیت فرهنگ اقتصاد عفاف و حجاب
  • پیوندها
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی رفاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی ادبیات عطر بهار میز نظریه پرداری فرهنگ یار جوانان نماد شور و نشاط نگاه پر نور پای میز اندیشه اخلاق تعلیم و تربیت شخصیت و کرامت انسانی اصول و مبانی نقد و تبلیغ راه یافتگان منظرگاه مدیریتی مهدی منتظران منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • حوزه دین
    پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علم الهدی منظرگاه مدیریتی ثقلین منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید ابراهیم رئیسی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حائری شیرازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مصباح یزدی بنیاد فارس المومنین منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مکارم شیرازی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد مسعود عالی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد شهاب مرادی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علی سیستانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد پناهیان منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حسین انصاریان منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علی صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علوی گرگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله وحید خراسانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حاج شیخ علی فروغی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عبدالنبی نمازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله محمد جواد لنکرانی منظرگاه مدیریتی در راه حق منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مبشر کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شیخ حسین امامی نیای کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مجتهد تهرانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید رضی موسوی شکوری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله بهجت منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید عباس موسوی مطلق منظرگاه حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی خراسانی کتابخانه مجلس شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد علی جاودان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد محمدی مرکز تحقیقات اسلامی شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید حسن خمینی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد عبدالحسین بابائی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شوشتری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید حسن آملی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید محمد تقی مدرسی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عباس محفوظی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله مکارم شیرازی پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامة حفاظاته
  • رساله احکام دین
    رساله حضرت آیت الله سید علی خامنه ای رساله حضرت آیت الله فاضل لنکرانی رساله حضرت آیت الله بهجت رساله حضرت آیت الله سید حسینی سیستانی رساله احکام مراجع سایت انهار رساله حضرت آیت الله مظاهری رساله حضرت آیت الله جعفر سبحانی
  • کتابخانه
    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر کتابخانه تخصصی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کتابخانه تخصصی وزارت امورخارجه کتابخانه تبیان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کتابخانه نور کتابخانه تخصصی دانشگاه ادیان و مذاهب کتابخانه تخصصی فقه واصول کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی امیرکبیر کتابخانه ادبیات پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف کتابخانه دانشگاه پیام نور سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه ملی کتابخانه احادیث شیعه پایگاه مجلات تخصصی نور بزرگترین پایگاه قرآنی جهان اسلام جامع الاحادیث نور


ولایت الهی از دیدگاه قرآن


 

 
ولایت الهی

فهرست مطالب این مقاله را ببینید [پنهان سازی فهرست]

    • 0.1 چکیده
  • 1 ولایت الهی در آیه ۲۵۷ بقره
  • 2 معنای ولایت در قرآن
  • 3 قرآن کریم و ولایت الهی
  • 4 عقل و ولایت الهی
    • 4.1 درس منادیان توحید
    • 4.2 پی نوشت ها

گاهی اوقات که در محفلی بحث از ولایت الهی و اولیاء او می‌‌‌شود عده‌ای سخن به اعتراض باز می‌‌کنند که «ولایت» کلمه‌ای است که هم معنای «دوستی» را تحمل می‌‌کند و هم معنای «سرپرستی» را، بنابراین شما با آیه‌ای مانند آیه ولایت که دربردانده این کلمه است نمی‌‌توانید بحث امامت را اثبات کنید. ما در این مقاله می‌‌خواهیم این موضوع را بررسی کنیم که ولایت در قرآن به چه معنایی است و خداوند این واژه را در چه مواقعی به کار برده؛ در زمانی که می‌‌خواسته از دوستی حرف بزند یا هنگامی‌ که می‌‌خواسته از امامت و سرپرستی سخن بگوید.
شما می‌‌توانید با خواندن چکیده مطالب با روند بحث آشنا شوید:

چکیده

آیه 257 سورهٔ بقره را می‌‌توان مبنای بحث امامت در قرآن کریم دانست.
 
فراز اول این آیه «اللَّهُ وَلِی الَّذینَ آمَنُوا» می‌‌باشد که در بیان منحصر بودن ولایت برای خداوند می‌‌باشد.
 
واژه‌ «ولایت» در قرآن کریم به معنای سرپرستی و حق تصرف است و دوستی با واژه‌ «حب» به کار می‌‌رود.
 
قرآن کریم در بیش از 10 آیه، ولایت را منحصراً از آنِ خدا می‌‌داند.
 
از نظر عقلی نیز انحصار ولایت برای خداوند ثابت است به این بیان که تنها مالک حقیقی حق تصرف دارد و مالک حقیقی کسی است که آن شیء را خلق می‌کند، بنابراین خدای خالق تنها مالک حقیقی عالم وجود است و تنها اوست که حق تصرف دارد.
 
تمام مالکیت‌ها به جز مالکیت خدا، اعتباری است.
 

ولایت الهی در آیه ۲۵۷ بقره

در ابتدا بیان یک نکته ضروری است و آن این که مقاله پیش رو بحث ولایت الهی را بر اساس آیه الکرسی پی می‌‌گیرد. آیه سوم آیات الکرسی مبانی امامت در اسلام را به خوبی تبیین کرده که می‌‌توان آن را در شش محور دنبال کرد. این بحث، محور اول این آیه را که همان ولایت الهی است مطرح می‌ کند. شما می‌‌توانید برای آشنایی با سایر محورهای این آیه به مقاله «تفسیر آیه الکرسی و مسأله امامت» مراجعه بفرماید.
«اللَّهُ وَلِی الَّذینَ آمَنُوا» تنها ولی بر حق خدا است و ولایت دیگران از او می‌‌باشد. در مقاله «امامت و ولایت الله» مطرح می‌‌شود که ولایت شاخه‌ای از توحید است. خداوند یکتا است و در ربوبیت و ولایت نیز شریک ندارد، یعنی مراتب توحید در همه شئون پروردگار جاری است. این طور نیست که فقط در وجود یگانه باشد و در صفاتِ دیگر شریک داشته باشد. بلکه او خالق است و شریکی در خلق کردن ندارد، او رب عالم است و در ربوبیت شریکی ندارد و یکتا است. در همه امور به این صورت است، او سرپرست و ولیِّ مردم است و در ولایت شریکی ندارد و یکتا است. درنتیجه در مورد قوانین، باید شریعت او ملاک باشد و در مورد ولایت و سرپرستی مردم، باید کسی که او تعیین می‌کند سرپرست مردم باشد. این اولین نکته است ولایت بر مؤمنان از آن خداوند است که در این زمینه به چند آیه از قرآن کریم اشاره می‌کنیم.

معنای ولایت در قرآن

شیعیان ولایت را به معنای سرپرستی و حق تصرف معنا می‌کنند، مخالفین گفته‌اند ولایت به معنای دوستی است. ولایت از «وَلی» «یَلی» به معنای در کنار چیزی قرار گرفتن است. کلمهٔ ولایت هر دو معنا را تحمل می‌کند اما در قرآن کریم هرگاه که صحبت از ولایت الهی و سرپرستی و حق تصرف خداوند است کلمهٔ «ولی» و مشتقات آن را به کار می‌برد و در مورد دوستی و دوست داشتن خداوند از کلمهٔ «حب» استفاده می‌کند.

نمودار ولایت الهی در قرآن

برای مثال می‌فرماید:

﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ‏﴾ 1

همانا خداوند كسانى را كه زود و زیاد توبه مى‌‏كنند و كسانى را كه كوشا در پاكى‏‌اند دوست دارد.

لکن کلمهٔ ولایت به معنای سرپرستی است. قرآن کریم در مورد ولایت الهی اینگونه می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ رَاكِعُون‏﴾ 2

این است و جز این نیست كه سرپرست و ولىّ امر شما خدا و فرستاده اوست و كسانى كه ایمان آورده‌اند، آن‌ها كه نماز را برپا مى‌‏دارند و در حالى كه در ركوع هستند زكات مى‏‌دهند.

بعضی ممکن است بگویند که «ولی» اینجا به معنای دوستی است، یعنی خدا دوست شما است، رسول الله دوست شما است. چند اشکال بر این مطلب وارد است:
اولاً سیاق بحث با این معنا ناخوانا است. نکتهٔ قابل توجه این است قرآن در این سوره بحث ولایت را از چند آیه قبل شروع می‌کند. در آیهٔ ۵۱ به مؤمنین خطاب می‌کند:

﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِياءَ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ‏﴾

اى اهل ایمان! یهود و نصارى را سرپرست خود نگیرید، آن‌ها سرپرست یكدیگرند و هر كس از شما، یهود و نصارى را سرپرست خود بگیرد از افراد آن‌ها است، بى‌‏تردید خدا گروه ستمكار را هدایت نمى‌‏كند.

یعنی اگر تحت ولایت آن‌ها بروید ظلم کرده‌اید و در زمرهٔ قوم ظالم خواهید بود. سؤال می‌‌کنیم آیا دوستی با یهود و نصاری در شریعت اسلام ممنوعیت دارد؟ همه می‌دانیم در اسلام جایز است که با یهود و نصاری معامله کنیم، باب تجارت را باز کنیم، باب دوستی را باز کنیم. حتی به ما دستور داده‌اند با اهل کتاب با حسن خلق رفتار کنید، اخلاق اسلامی‌ را به آن‌ها نشان دهید، با مودت با آن‌ها ارتباط داشته باشید، باید در مقام معاشرت دوست باشیم. البته اهل کتابی که به جنگ آمده باشند بحث دیگری دارد. مثلاً همسایهٔ ما یهودی است با او چطور باید سلوک کنیم؟ باید با او دشمنی کنیم یا برعکس باب دوستی را با او باز کنیم؟ ائمهٔ هدی (ع) چگونه عمل می‌کردند؟ پیامبراکرم (ص) چگونه عمل می‌کردند؟
یکی از اصحاب امام صادق (ع) عرضه داشت: من به مادر خود توجهی نمی‌کنم، چراکه او مسیحی است. امام صادق (ع) به او سفارش کردند که حتماً با او با احترام و نیکی برخورد کن و به او احسان کن چرا که او مادر تو است. آن شخص به سفارش امام عمل کرد و رفتار خود با مادر را تغییر داد. بعد از مدتی مادرش پرسید: فرزندم چه شده است یک مرتبه تغییر روش دادی؟ گفت: امام من سفارش کرد با شما خوب رفتار کنم. گفت: پس این دین حق است و مسلمان شد. سلوک ائمهٔ هدی (ع) با یهود و نصاری سلوک غیر دوستی نبوده است، مگر در مقام جنگ و دشمنی که آن‌ها بخواهند علیه جامعه‌ اسلامی برخیزند. آیا ما از دوستی با یهود و نصاری در مقام معاشرت منع شدیم؟ البته قرآن می‌فرماید:

﴿يَأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُم﴾ 3

اى اهل ایمان! از غیر خودتان براى خود محرم راز نگیرید.

همراز شدن بحث دیگری است اما باید با او سلام و علیک داشته باشیم، حسن معاشرت داشته باشیم. در جامعهٔ ما کسبهٔ یهود هستند، کسبهٔ نصرانی هستند، خیلی از صنعتگران مسیحی هستند، آیا باید با اینها بد سلوک کنیم؟ آیا دوستی ممنوع است؟ باب دوستی که بسته نشده است. حتی تا مرحلهٔ ازدواج موقت مرد مسلمان با زن اهل کتاب هم جایز دانسته شده، ازدواج، تجارت، این‌ها که با دشمنی نمی‌شود، در نتیجه معلوم است که قرآن کریم از دوستی منع نکرده است. بنابراین در آیهٔ 51 که می‌فرماید: «لا تَتَّخِذُوا الْیهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِیاءَ»، «اولیاء» به معنای «سرپرست‌ها» است و معنای «دوست‌ها» غلط است. در ادامهٔ همین مطلبی که در این آیه بیان شده است در چند آیهٔ بعد می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَ هُمْ رَاكِعُون‏﴾ 4

این است و جز این نیست كه سرپرست و ولىّ امر شما خدا و فرستاده اوست و كسانى كه ایمان آورده‌اند، آن‌ها كه نماز را برپا مى‌‏دارند و در حالى كه در ركوع هستند زكات مى‏‌دهند.

ولی شما سه دسته هستند، سرپرست شما خدا و رسول خدا و آن مؤمنی است که در رکوع نماز زکات داده، درنتیجه معلوم است که این ولایت در این چند آیه به معنای سرپرستی و نه دوستی است.
پس نکته اول در بحث ولایت الهی این بود که خدا ولی مؤمنین است، نکته دوم ولایت خدا به معنای سرپرستی و حق تصرف است. برای همین مسلمان‌ها حق ندارند یهود و نصاری را ولی بگیرند.

﴿لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً﴾ 5

خدا تا ابد اجازه نداده كه كافران كمترین تسلطى بر مؤمنان داشته باشند.

آن‌ها نمی‌توانند بر مؤمنین ولایت داشته باشند.

قرآن کریم و ولایت الهی

ولایت الهی انحصاری است، و فقط خداوند حق تصرف و سرپرستی دارد. در آیات متعددی در قرآن، بیش از 10 آیه، ولایت بر مؤمنین را منحصراً برای خدا می‌داند. با این نگاه ولایت رسول الله (ص) ولایت الهی است، یعنی با نصب الهی او بر مؤمنین ولایت دارد، ودر غیر این صورت حق امر و نهی بر مؤمنین را نداشتند. امیرالمؤمنین (ع) با نصب خدا مقام ولایت پیدا می‌کنند و به خودی خود، هیچ کسی بر هیچ کس دیگری حق ولایت ندارد. حتی هیچ کس بر خودش ولایت ندارد مگر به میزانی که خدا این ولایت را داده باشد، مثلاً به ما اجازه داده دربارهٔ خود تصرف کنیم، نوع غذا، نوع لباس، برنامه‌ریزی برای زندگی، انتخاب شغل، این‌ها را خدا به ما ولایت داده، حق داریم برای خود این کار‌ها را برنامه‌ریزی کنیم. امابه ما ولایت نداده است که خود را بکشیم، اگر مؤمنی خود را بکشد انسانی را کشته چرا که او برای خودش نیست:

﴿إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏﴾ 6

همانا ما برای خدا هستیم و همانا ما به سوی او برمی‌‌گردیم.

ما برای خدا هستیم او ما را ایجاد کرده، وجود ما از آن او است. ما حق خودکشی نداریم، حتی حق یک خراش بیجا بر بدن، یک ضرر زدن به بدن خود را نداریم، ما بر خود ولایت نداریم. رسول خدا نیز همینطور است نه بر ما و نه بر خود ولایت ندارد، مگر خداوند او را به ولایت منصوب کند که این کار را انجام داده، با این بیان مبنای اینکه از نظر قرآن ولایت رسول الله (ص) بر ما بیش از ولایت خودمان بر خودمان است، معلوم می‌شود. پس هر ولایتی باید از خدا نشأت بگیرد، در آیات متعددی قرآن کریم می‌فرماید ولایت فقط برای خدا است:

﴿وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ﴾ 7

برای شما به غیر از خدا هیچ ولی و یاوری نیست.

اگر کسی مثل امیرالمؤمنین (ع) بر ما ولایت دارد با نصب الهی است و بدون نصب الهی هیچ کس حق ولایت بر دیگری ندارد. و همه در سایه ولایت الهی است.

﴿وَ اللَّهُ وَلىُّ‏ الْمُؤْمِنِين﴾ 8

و خداوند سرپرست مؤمنین است.

﴿لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفيعٌ﴾ 9

برای آن‌ها غیر از خدا هیچ سرپرستی و شفاعت کننده‌ای نیست.

مگر ولیی که خدا تعیین کند و شفیعی که خدا اذن بدهد، که این‌ها هم در حقیقت ولایت الهی و شفاعت الهی می‌شود.

﴿لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفيعٌ ﴾ 10

برای نفوس مردم جز خدا هیچ سرپرستی و شفاعت کننده‌ای وجود ندارد.

﴿وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ﴾ 11

و برای شما غیر از خدا هیچ سرپرستی نیست.

﴿ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا يُشْرِكُ في‏ حُكْمِهِ أَحَداً﴾ 12

و براى آن‌ها جز او هیچ یاور و سرپرستى نیست، و او در حاكمیت خود احدى را شریك نمى ‏سازد.

﴿ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفيعٍ﴾ 13

و برای شما غیر از خدا هیچ سرپرستی و شفاعت کننده‌ای نیست.

﴿أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ ﴾ 14

آیا به جاى او سرپرست‌هایی براى خود گرفته‌اند؟ در حالى كه تنها سرپرست ایشان خدا است.

آیات دیگری هم وجود دارد که دلالت دارند، ولایت فقط برای خدا است و چیزی جز ولایت الهی وجود ندارد، حتی ولایت رسول الله (ص) منبعث از ولایت الله است. هر کسی هر مقداری که برخود و یا دیگری ولایت دارد از طریق خدا و با اذن او می‌‌باشد.

عقل و ولایت الهی

آیا این بحث قرآنی از نظر عقلی نیز قبول می‌شود؟
ولایت یعنی حق تصرف، کسی که مالک حقیقی باشد حق تصرف دارد نه مالک اعتباری. مالکیت اعتباری مالکیت حقیقی نیست، مالکیتی به اعتبار قانون است.

نمودار ولایت الهی

به عنوان مثال کسی به جنگل می‌رود با خود مقداری چوب می‌آورد، درختی را خرد می‌کند، می‌گویند تو زحمت کشیدی، تو می‌توانی بفروشی و از آن استفاده کنی. اما اگر قانون حراست جنگلها از این کار منع کرده باشد نه تنها او را مالک نمی‌شناسند چوب‌ها را از او می‌گیرند او را جریمه هم می‌کنند. درنتیجه به اعتبار قانون مالک چوب‌ها می‌شود و به اعتبار قانون سلب مالکیت می‌شود. کسی که معدنی را حفر می‌کند او نیز همینطور است.
اندکی تأمل کنیم می‌بینیم مالکیت‌های انسان همه اعتباری است، چرا که انسان چیزی را نیافریده است که مالک وجود آن باشد، مثلا کتابی در بازار هست من پولی می‌دهم، آن را در تصرف می‌گیرم این مالکیت حق تصرف است من مالک وجود او نیستم، تمام مالکیت‌ها غیر از مالکیت خدا مالکیت اعتباری است و مالکیت حقیقی است که حق تصرف می‌آورد.

در حوزه قانون اعتبار می‌دهند که تصرفات مالکانه چگونه باشد و چه ملاکی داشته باشد و از همین جهت در مواردی منع می‌کنند. اما در مالکیت حقیقی حق تصرف وجود دارد. یعنی مالکیت حقیقی حق تصرف و ولایت می‌آورد. مالک حقیقی کسی است که وجود ببخشد. خدا به همه ما وجود بخشیده مالک وجود ما است و او مالک حقیقی است. وجود ما برای خدا است و او حق تصرف دارد، پس او ولی است و کسی ولی خواهد بود که او تعیین کند؛ در غیر این صورت هیچ کس حق ولایت ندارد، حتی هیچ کس بر خود حق ولایت ندارد مگر به اذن و تفویض خدای منان و با ولایت الهی . بنابراین روشن است که از نظر عقلی نیز ولایت منحصراً برای خداست.

Cinque Terre

درس منادیان توحید

این مقاله بخشی از “درس‌ امامت” با عنوان “منادیان توحید” است که توسط استاد ارجمند دکتر سید محسن میرباقری تدریس شده است. علاقمندان به مباحث این درس می توانند آن را به صورت ویدیویی، صوتی یا متنی از لینک زیر دریافت کنند.

 

 

پی نوشت ها

  1. سورهٔ بقره، آیهٔ 222.
  2. سورهٔ مائده، آیهٔ ۵۵.
  3. سورهٔ آل عمران، آیهٔ 118.
  4. سورهٔ مائده، آیهٔ ۵۵.
  5. سورهٔ نساء، آیهٔ 141.
  6. سورهٔ بقره، آیهٔ 156.
  7. سورهٔ بقره، آیهٔ ۱۰۷ و سورهٔ عنکبوت، آیهٔ ۲۲.
  8. سورهٔ آل عمران، آیهٔ 68.
  9. سورهٔ انعام، آیهٔ 51.
  10. سورهٔ انعام، آیهٔ 70.
  11. سورهٔ توبه، آیهٔ 116.
  12. سورهٔ کهف، آیهٔ 26.
  13. سورهٔ سجده، آیهٔ 4.
  14. سورهٔ شوری، آیهٔ 9.
  15. https://imanoor.com/blog/divine-guardianship/

یکشنبه، 05 مرداد 1404 - 00:28 نظر بدهید

ارسال نظر آزاد است.
نظر بدهید ...


پنل مدیریت
  نسخه بتا 1.1.0