* نظریه و رهنمود شروع قرآن با عبارت "( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. به نام خداوند رحمتگر مهربان.)"، دلالت دارد بر اینکه 1- شروع خواندن قرآن و شروع کارها با بیان بسم الله الرحمن الرحیم، نشان از اعلام مقصود خواندن قرآن و انجام کار برای رضایتمندی خداوند بخشنده و مهربان است و آنچه مورد رضایت خداوند است موجب رشد و تعالی و سلامت عبادتها و کارهای انسان می شود. 2- خواندن با اعتقاد عبارت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، نشان موحد بودن فرد و معتقد بودن به خداوند بخشنده و مهربان است. 3- خداوند به بندگانش متذکر می شود که حتی اگر متوجه شدند، آیه ای از عذاب بر کارهای بدی که انجام می دهند شامل آنها می گردد ولی باید بدانند خداوند بخشنده و مهربان است و از رحمت و مغفرت خداوند نا امید نباشند و همیشه از کاری که گناه هست به خداوند پناه آورند و از کاری که عذاب شاملش می شود پرهیز نمایند و دیگر انجامش ندهند تا بخشش و رحمت و مهربانی خداوند شامل آنها گردد و از عذاب گناهی که انجام داده اند، نجات یابند. 4- انجام کار بدون رضایت خداوند و انجام دادن کار بدون ذکر و خواندن نام خداوند ممکن است انسان را در ورطه نفوذ شیطان بیاندازد و این موضوع انسان را از بندگی خداوند خالق یکتای بی همتا و مهربان باز دارد و امکان دارد انسان دچار غفلت شود و انسان در ورطه اطاعت از شیطان قرار گیرد و موجب شود که به خطا رفتن و به گناه آلوده شدن انسان و همچنین از رحمت الهی دور شدن انسان، ممکن شود. 5- بزرگان دین، بسیار تاکید دارند که انسانها در ابتدای هر کاری بسم الله الرحمن الرحیم را به زبان بیاورند. ( تا انسانها از شر شیطان در امان باشند و تحت عنایات خداوند محفوظ بمانند و خود را در محضر خداوند ببینند و کارشان را به تعالی برای رضایت خداوند انجام دهند. )*
ادامه پیامها و راهبردهای شرحی بر انشراح سوره لیل کتاب قرآن
- نظریه و رهنمود آیات اول تا سوم سوره لیل کتاب قرآن در عبارتهای "( وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى ۱ سوگند به شب چون پرده افكند ۱ وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ۲ سوگند به روز چون جلوه گرى آغازد ۲ وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ۳ و [سوگند به] آنكه نر و ماده را آفريد ) ۳"، دلالت دارد بر اینکه 1- در آیه اول و دوم سوره لیل، خداوند برای بیان نمودن حقایق از قسم به رویدادهای طبیعی و مخلوقات خود به بزرگی و ارزشمندی یاد نموده است. 2- در آیه سوره لیل، خداوند به خود که خالق طبیعت می باشد، قسم یاد نموده است. 3- در آیه اول سوره لیل در عبارت "وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى ۱ سوگند به شب چون پرده افكند ۱" دلالت دارد بر اینکه اتفاقاتی که برای شب حادث می شود از جمله به پایان رسیدن شب دارای ارزش متعالی در آفرینش می باشد. 4- در آیه دوم سوره لیل در عبارت "وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ۲ سوگند به روز چون جلوه گرى آغازد۲ " دلالت دارد بر اینکه اتفاقاتی که برای روز حادث می شود از جمله شروع و تجلی روز دارای ارزشمندی خاصی در آفرینش می باشد. 5- در آیه سوم سوره لیل در عبارت "وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ۳ و [سوگند به] آنكه نر و ماده را آفريد ) ۳"، دلالت دارد بر اینکه خداوند به توانمندی خالقی خود سوگند یاد نموده است و خداوند به عظمت توانمندی علم و حکمت و قادری و غدیری و احسن الخالقینی خود موجودات را از جنسیت نر و ماده آفریده است و بقای آفرینش طبیعت را در طول و عرض زمان استمرار بخشیده است.6- آیه اول و دوم سوره لیل می تواند استعاره ای باشد و اشاره به این داشته باشد که زمانی می رسد که ظلمتها و تاریکی های وهم و جهل و نادانی و ناآگاهیها و رذالتها و رشد نیافتگیها ( رشد نیافتگیهای علم متعالی و اعتقادات حکیمانه و فضیلتها )، به پایان می رسد و خداوند به تعالی اراده خود انسانها بلکه خلقت را به نور خود به روشنیهای دانش و علم و اعتقادات درست و آگاهیها و فضیلتها راهبری و هدایت می نماید. 7- خداوند در بطن خلقت خود پویائی و رشد و تعالی و به کمال رساندن را لحاظ نموده است، به همین سبب همواره لازم است انسانها حق را از باطل و درست را از نادرست مطابق دیدگاه خداوند و خاتم الانبیاء حضرت محمد سلام الله علیه و حجتهای معصوم خداوند ( سلام الله علیهم)، به درستی بشناسند و به کمالات و آگاهی در تحقق خواستگاه بندگی خداوند، به سبک و روش پسندیدۀ خداوند به تعالی عمل نمایند.
- نظریه و رهنمود آیه چهارم سوره لیل در عبارت " إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى ۴ كه همانا تلاش شما پراكنده است ۴ " دلالت دارد بر اینکه 1- خداوند با تاکید اشاره دارد که تلاشها و سعیها و کارهای شما متفاوت است. ( تفاوتهای رفتاری منطبق به رضایتمندی خداوند عمل نمودن و خلاف رضایتمندی خداوند عمل نمودن، حق و باطل را تشکیل می دهند ولی شاخص شناخت حق و باطل نظریات و رهنمودهای خداوند و پیامبر خداوند حضرت محمد سلام الله علیه و حجتهای خداوند امامان معصوم سلام الله علیهم می باشد.)
- نظریه و رهنمود آیه پنجم و ششم و هفتم سوه لیل در عبارتهایِ فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ۵ اما آنكه [حق خدا را] داد و پروا داشت" به تقوا عمل نمود" ۵ وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ۶ و [پاداش] نيكوتر را تصديق كرد ۶ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى ۷ بزودى راه آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت ۷) "، دلالت دارد بر اینکه 1- ادامه عبارتهای آیات پنجم به بعد سوره لیل در ارتباط با آیات قبلی خود بخصوص در ارتباط مستقیم با مقصود خداوند از عبارت آیه چهارم سوره لیل می باشد. ( از جمله نشانه های متفاوت بودن تلاشها و سعی انسانها عبارت است از اینکه، افرادی با فضیلت کارها را شایسته و نیکو با احسان انجام می دهند و افرادی متاثر از رذائل منتج از اشتباهات و بدیهای نگرش و نفس خود به بُخل رفتار می نمایند. در آیات فوق سوره لیل، خداوند در رابطه با انواع رفتارها و نتیجه چنین رفتارهای امر به معروف و نهی از منکر می نماید.) 2- آیه پنجم و ششم سوره لیل گواه و مؤید نوعی از سعیها و تلاشها و کارها برای آن دسته از افرادی هستند که در زندگی خود به راه خداوند هدیه و بخشش و انفاق و صدقات خود را به شایستگی به رضایتمندی خداوند عطا می نمایند و کار خیر خود را از روی صداقت و اخلاص به نیکوئی انجام می دهند و در عین حال تقوا پیشه می نمایند و و در نگرش و گفتار و عمل موحد هستند و عمل نیکو و رفتاری به تقوا شایسته و قوی و رشد یافته و کمال یافته، را لازم می دانند و تصدیق می نمایند. 3- آیه هفتم سوره لیل گواه و مؤید این نظریه هست که به دلیل اینکه بعضی به نیکوئی در راه خداوند رفتار می نمایند و عطایا و هدایا و صدقات و تلاش و سعیشان با رفتار نیکو و خداپسند و کرامت و صداقت همراه می باشد، خداوند هم مسیر راه زندگیشان را برایشان همواره می سازد و خداوند به پاس رفتار و تلاش و سعی پسندیده و کار نیکویشان بهترین وضعیت را برایشان ایجاد می نماید و در کارشان به نیکوئی گشایش می نماید. 4- سبک و روش زندگی انسانهای مؤمن به خداوند باید بر اساس رفتار و تلاش و سعی نیکو به رضایتمندی خداوند خالصانه و با صداقت ( نه از روی ریا و اکراه و اجبار ) و به مهر محبت با تقوا و پاکی و با وارستگی از پَستیها به تعالی صورت بپذیرد. 5-گشایشها و عنایات و توجهات خاص خداوند در اثر سعی و تلاشهای نیکوی انسانها در محبت و کار نیکوی خداپسندانه به رضایتمندی خداوند می باشد. 6- افرادی که می بخشند و هدیه و صدقات و انفاق و زکات و خمس و....در راه خدا می دهند تجلی صفات ارحم الراحمینی و رزاق بودن و رئفت خداوند هستند، که با مهربانی و بخشندگی رفتار می نمایند. ( البته باید در بخشش متعادل رفتار نمود و از افراط و تفریط پرهیز نمود و در بخشش ضمن اینکه نباید بُخل داشت، نباید خود را هم، دچار درماندگی نمود، باید به تعادل رفتار نمود.) 7- خداوند با بیانی پسندیده در آیات پنجم و ششم و هفتم سوره لیل ضمن امر به معروف فضائل اخلاقی، فضیلت شایسته و نیکو و با کرامت و با تقوای عطا و بخشش برای کسبِ رضایتِ خداوند با بشارت پاداش رفتار حسنه و خوب بندگانش را در آسان نمودن مسیر زندگی و گشایش کارها به نیکوکاران مژده می دهد. 8- برای رسیدن به تعالی تجلی فضائل اخلاقی انسانها نیازمندِ عنایات خداوند و مدد گرفتن از رهنمودهای خداوند در کتاب قرآن و همچنین رهنمودهای حجتهای معصوم خداوند ( چهارده معصوم سلام الله علیهم )، می باشند.
- نظریه و رهنمودهای آیات نهم و دهم و یازدهم سوره لیل کتاب قرآن در عبارتهای "( وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى ۸ و اما آنكه بخل ورزيد و خود را بى نياز ديد ۸ وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى ۹ و [پاداش] نيكوتر را به دروغ گرفت.۹ فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى ۱۰ بزودى راه دشوارى به او خواهيم نمود ۱۰ وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى ۱۱ و چون هلاك شد [ديگر] مال او به كارش نمى آيد ۱۱ )"، دلالت دارد بر اینکه 1- نظریات و رهنمودهای خداوند در آیات هشتم و نهم و دهم و یازدهم سوره لیل در رابطه با آن دسته از انسانهائی می باشد که سعی و تلاش و کارشان از روی بُخل هست و خود را به انجام کارهای نیکو بی نیاز می دانند و رفتار پسندیده و کار نیکو و حسنه را اعتقاد ندارند و انجام کارهای نیکو را، ضروری نمی دانند و به عبارتی ضرورت و لزوم انجام کارهای نیکو را، تکذیب می نمایند و انجام کار نیکو و پسندیده هدیه دادن و عطا نمودن و بخش نمودن از روی اخلاص و رضایت دل ( در حد امکان )، را جزء رفتارهائی که باید در طریق سلامت زندگی، و به رضایتمندی خداوند عمل نمود را، قبول ندارند و تکذیب می نمایند. ( انکار حقایق اعتقادی و فضیلتی و نیازمند بودن انسان به انجام آن، دروغگوئی است )2- در آیه هشتم سوره لیل در عبارت" و اما آنكه بخل ورزيد و خود را بى نياز ديد"، دلالت دارد بر اینکه انسانها نباید از روی خُلق و خوی رذیلت بُخل، خود را از بخشش و انجام کارهای پسندیده بی نیاز بدانند و همه انسانها نیازمند هستند که محبت نمایند و هدایای خود را در راه خداوند نیکو و پسندیده و با کرامت عطا نمایند، زیرا خالق انسانها بی شمار و به تعالی به مخلوقاتش بخشش نموده است و انتظارش از انسانها که عالیترین خلقت خداوند هستند این است که آنها هم از توانمندیها و دارائیها و امکانات خود در یاری دیگران سعیِ شایسته ای داشته باشند. 3- در آیه نهم سوره لیل در عبارت وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى و [پاداش] نيكوتر را به دروغ گرفت." دلالت دارد بر اینکه نباید کار پسندیده و خواست خداوند را به رفتار پسندیده و حسنه را تکذیب نمود و کار غیر لازم دانست و تکذیب انجام کار پسندیده به عنوان رفتار حسنه مورد رضایت خداوند نیست. 4- در آیه دهم سوره لیل در عبارت" فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى بزودى راه دشوارى به او خواهيم نمود" دلالت دارد بر اینکه در اثر اینکه انسان انجام کار نیکو و پسندیده عطا نمودن و هدیه و صدقه دادن را تکذیب می نماید و انجام کار حسنه را لازم نمی دادند و سرسختی می نماید خداوند مسیر راه زندگیش و انجام کارهایش را با دشواری و سختی همراه می نماید. 5- در آیه یازدهم سوره لیل در عبارت" وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى ۱۱ و چون هلاك شد [ديگر] مال او به كارش نمى آيد ۱۱" دلالت دارد بر اینکه انسانها حتی اگر از مال دنیا غنی شوند و مال زیادی جمع نمایند، زمانی می رسد که دنیا را ترک خواهند نمود و آنگاه مالشان دیگر به کارشان نخواهند آمد ( جز اینکه در راه خداوند کار نیکوئی با مالشان انجام داده باشند. )، پس باید انسانها تا زمانی که در دنیا هستند، بخل نورزند و به تعالی خداپسندانه رفتار نمایند و با صدقات و هدایا و انفاق خود، خداوند را از اعمال خود خشنود نمایند تا سزاوار پاداش خداوند در دنیا و آخرت بشوند. 6- در آیات هشتم و نهم و دهم و یازدهم سوره لیل، خداوند با بیانی نیکو، انسانها را از انجام رذیلت اخلاقی بُخل نهی نموده است و عواقب بروز رذیلت بُخل در زندگی را ناهموار شدن مسیر زندگی ( در دنیا و آخرت )، اعلام نموده است و رذیلتها از جمله رذیلت بُخل ناشی از نگرشها و رفتارهای نادرست و ناحق نفسِ انسان و رشد نیافتگی به تعالی می باشد. در واقع خداوند با عطوفت و مهربانی به نور هدایت و راهنمائیش با بیان چنین نظریات و رهنمودها و روشنگریهائی اراده نموده است تا با نهی از منکر بندگانِ خود را از گرفتار شدن به کجروی و گمراهی و انجام رفتار اشتباه و انحراف از دین و خواست خالق خود، نجات دهد. 7- در رابطه با اینکه چگونه انسانها از رذالتها و نگرشها و تفکرات اشتباه نجات یابند و به تعالی فضائل اخلاقی در سنین مختلف به تعالی میزان شوند و چگونه نظام تعلیم و تربیت و تبلیغات اسلامی و وزارت ارشاد اسلامی و پژوهشکدهها و مراکز تحقیقات و عوامل فرهنگ سازی و رسانه ها، مردم و حاکمیت را به تعالی فضائل اخلاقی ( در برنامه ها و طرحهای مختلف متناسب با رشد سنی)، آراسته نمایند و چگونه مردم از نظر اقتصادی و اعتقادی توانمندیها و مهارتها و دانش لازم را برای اجرا و تحقق برنامه های خداوند به تعالی داشته باشند و ایفای نقش شایسته ای در تحقق متعالی رشد انسانها مطابق خواست خداوند بطور مستمر صورت پذیرد و با تحقیقات و قوانین و فرهنگ سازی و تعلیم و تربیت و اطلاع رسانی و طرحها و برنامه های متناسب مفید و مؤثر و خداپسندانه، صورت پذیرد.
- نظریه و رهنمودهای آیات دوازدهم و سیزدهم سوره لیل در عبارتهای "( إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى همانا هدايت بر ماست. وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى و در حقيقت دنيا و آخرت از آن ماست )"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیه دوازدهم سوره لیل در عبارت" إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى همانا هدايت بر ماست "، گواه این است که خداوند هادی بندگان است و خداوند با نزول نظریات و رهنمودهای خود در قرآن و ارسال پیامهای الهی، هدایت بندگانش را مدیریت می نماید و هدایت خلایق بر عهده خداوند است ( خداوند از طرق مختلف با هدایتهای تکوینی و تشریعی و هدایت شریعت دین و از راه هدایتهای عقلها و دلها مخلوقات خود بخصوص انسانها را، هدایت می نماید.) 2- آیه سوم سوره لیل در عبارت" وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى ۱۳ و در حقيقت دنيا و آخرت از آن ماست ۱۳"، گواه این است که اول و آخر آفرینش و هستی و دنیا و آخرت همه متعلق به خالق هستی بخش، است و اداره آن به دست خداوند بزرگ و حکیم و علیم و بادرایت است.3- به راستی خداوند پرورش دهنده همه مخلوقات و بخصوص پرورش دهنده انسانها می باشد. ( البته لازم است پیامهای خداوند به زبانهای مختلف و به درستی و به تعالی بر بندگان خداوند عرضه و نشر و اطلاع رسانی شود.) 4- خداوند هادی و مدیر و تعیین کننده سبک و روش زندگی انسانها است.
- نظریه و رهنمودهای آیات چهاردهم و و پانزدهم و شانزدهم سوره لیل کتاب قرآن در عبارتهایِ "( فَأَنْذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى ۱۴ پس شما را به آتشى كه زبانه مى كشد هشدار دادم ۱۴ لَا يَصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى ۱۵ جز نگونبخت تر[ين مردم] در آن درنيايد ۱۵ الَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّى ۱۶ همان كه تكذيب كرد و رخ برتافت ۱۶ )"، دلالت دارد بر اینکه 1- در آیه چهاردهم سوره لیل در عبارت" فَأَنْذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى ۱۴ پس شما را به آتشى كه زبانه مى كشد هشدار دادم " گواه و مؤید آن است که دسته ای که به رضایتمندی خداوند بندگی خداوند رفتار ننمایند و بخل بورزند و به جهل و رذیلت رفتار نمایند، برای آنها آتش جهنم زبانه خواهد کشید، پس باید انسانها از بُخل ورزیدن، پرهیز نمائید تا به راه جهنم نروند و رفتارشان را اصلاح نمایند و آیه چهاردهم سوره لیل جزء آیات انذار است و خداوند بخاطر محبتی که به بندگانش دارد و آنها را دوست دارد، اراده نموده که با هشدار دادن به بندگانش آنها را هدایت نماید تا آنها رفتارشان را اصلاح نمایند و از رفتار نادرست و ناپسند پرهیز نمایند و به رفتار متعالی خداپسندانه خود را میزان نمایند. 2- در آیه پانزدهم سوره لیل در عبارت" ۱۴ لَا يَصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى ۱۵ جز نگونبخت تر[ين مردم] در آن درنيايد ۱۵"، گواه و مؤید آن است که فقط اشقیاء راه صلاح و اصلاح و سلامت رفتار را نمی روند و به تعالی رفتار نمی نمایند و فقط اشقیاء شامل آتش جهنم می گردند. ( اشقیاء وضعیتی در انسانها هست که بر اثر اصرار ورزیدن در رفتار و تعصبات جاهلانه و رذیلانه در انسانها پدید می آید و موجب دل مردگی و ناامیدی و کجرویها و غفلت و فاصله گرفتن انسانها از زندگی متعالی می گردد) و افراد صالح که به صلاح خود آنطور که خداوند و حجتهای معصوم خداوند هدایت نموده اند، بندگی خداوند می نمایند، وارد آتش سوزان جهنم نمی شوند. 3- باید علل اینکه انسانها جزء اشقیاء می شوند بررسی شود و به گونه ای به تعلیم و تربیت و فرهنگ سازی و به امور انسانها به تعالی پرداخته شود، که انسانها از اشقیاء نباشند. 4- در آیه شانزدهم سوره لیل در عبارت" الَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّى. همان كه تكذيب كرد و رخ برتافت"، گواه و مؤید آن است که انسان نباید حقایقی که مورد رضایتمندی خداوند است را انکار نماید و از دوستی با حقایق الهی رو برگرداند و از انجام دادن و پیوستن به آنچه رضایتمندی خداوند است روی برگرداند و امتناع ورزد. 5- باید علل اینکه انسانها از حقایق و کارهائی که نزد خداوند پسندیده است روی بر می گردانند و دوری می ورزند و انکار و تکذیب می نمایند شناسائی شود و باید انسانها با آگاه شدن و تعلیم و تربیت و رشد و منزهی متناسب و لازم و بموقع به مرتبه معنوی و رشد و دانش و تزکیه و شناخت حق از باطل برسند و نسبت به امور پسندیده و ناپسند از نظر خداوند عالم شوند تا دچار تکذیب حقایق و کارهای پسندیده نشوند و از انجام کارهای پسندیده دوری ننمایند و از انجام معارف الهی روی گردان نباشند در انجام کارهای خداپسندانه دچار تردید نشوند.
- نظریه و رهنمودهای آیات هفدهم و هیجدهم و نوزدهم و بیستم و بیست و یکم سوره لیل در عبارتهای ِ "( وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى ۱۷ و پاكرفتارتر[ين مردم] از آن دور داشته خواهد شد17 الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى ۱۸ همان كه مال خود را مى دهد [براى آنكه] پاك شود ۱۸ وَمَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى ۱۹ و هيچ كس را به قصد پاداش يافتن نعمت نمى بخشد ۱۹ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى ﴿۲۰﴾ جز خواستن رضاى پروردگارش كه بسى برتر است [منظورى ندارد] ۲۰ وَلَسَوْفَ يَرْضَى ۲۱ و قطعا بزودى خشنود خواهد شد ۲۱ )"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیات هفدهم و هیجدهم و نوزدهم و بیستم و بیست و یکم سوره لیل در رابطه با رفتارهای نیکو و حسنه انسانهائی هست که موجب خشنودی خداوند می شوند. 2- آیه هفدهم سوره لیل در عبارت " وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى. و پاكرفتارتر[ين مردم] از آن دور داشته خواهد شد."، گواه و مؤید آن است که انسانهائی که متقی هستند و رفتاری پسندیده و پاک و حَسِنِه به رضایتمندی خداوند انجام می دهند، آنها سزاوار و شایسته هستند که به آتش جهنم در قیامت گرفتار نشوند و در جایگاه متقیان قرار گیرند. 3- آیه هیجده سوره لیل در عبارت" الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى. همان كه مال خود را مى دهد [براى آنكه] پاك شود. "، گواه و مؤید آن است که کسانی شامل جهنم نمی شوند و شامل رحمت خداوند می شوند و به طرف جهنم و آتش دوزخ برده نمی شوند که از مال خود را در راه خداوند عطا می نمایند تا مالشان پاک باشد. ( قابل ذکر است پرداخت صدقات و انفاق و هدایا و زکات و خمس و انجام کارهای حسنه و نیکو موجب پاک شدن مال انسان و آمرزش و منزهی انسان از معاصی و گناهان می گردد. ) 2- در آیه نوزدهم سوره لیل در عبارت" وَمَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى ۱۹ و هيچ كس را به قصد پاداش يافتن نعمت نمى بخشد." گواه و مؤید این است که فرد نیکوکاری که صدقه و انفاق و هدیه می دهد باید نیّتش خالص باشد و باید انسانهای نیکوکار و مؤمن کار نیکویشان را با اخلاص و اطاعت از خداوند انجام دهند و نباید کار نیکوی خود را برای پاداش گرفتن انجام دهند. 3- انسانها باید به مرتبه رشد و آگاهی و تعالی و منزهی و نفس زکیه ای برسند که کارهای نیکوی خود را برای رضایت خداوند انجام دهند و این موضوع باید در فرهنگ سازیها و در تعلیم و تربیت انسانها لحاظ شد.ه و بدان پرداخته شود. 4- تلاش انسانها برای کسب حلال و به دست آوردن مال حلال پسندیده لازم است، تا هم خود درمانده نباشند و هم بتوانند دیگران را یاری دهند و در کنار، کسب درآمد حلال قدری از مال را باید در راه خداوند بخشش نمایند.
- در آیه بیستم سوره لیل در عبارتهای " إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى ﴿۲۰﴾ جز خواستن رضاى پروردگارش كه بسى برتر است [منظورى ندارد] ۲۰" آیه بیستم سوره لیل گواه و مؤید این است که انسانهای نیکوکار باید با اخلاص کار خود را برای رضایتمندی خداوند انجام دهند تا اثر کار نیکویشان بقا پیدا نماید و کار نیکویشان وجهی الهی داشته باشد و خداوند مهربان و متعال با عمل به وجه الهی و توجه به رضایتمندی خواست خداوند، کار نیکوی انسان را ارتقاء می بخشد و انسان را به تعالی و کمال می رساند، در واقع کارهای نیکوی انسانها که برای رضایتمندی خداوند می باشد موجب رشد و تعالی انسانها می گردد و کار نیکو دارای آثار و حاصل باقی و ماندگاری می شود که خداوند بر ارزش آن می افزاید. 6- در آیۀ بیست و یکم سوره لیل در عبارت " وَلَسَوْفَ يَرْضَى ۲۱ و قطعا بزودى خشنود خواهد شد ۲۱" گواه و مؤید آن است که خداوند پاسخ نیکوئی به کارهای نیکوی انسانها بقدری خواهد داد که انسانهای نیکوکار را راضی خواهد نمود. 7- نوع خوب و بد بودن کار انسانها را باید با شاخص رضایتمندی کار، در نزد خداوند لحاظ نمود. 8- آیه نوزدهم و بیستم و بیست و یکم سوره لیل در عبارتهایِ " = وَمَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى ۱۹ و هيچ كس را به قصد پاداش يافتن نعمت نمى بخشد ۱۹" إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى ﴿۲۰﴾ جز خواستن رضاى پروردگارش كه بسى برتر است [منظورى ندارد] ۲۰" وَلَسَوْفَ يَرْضَى ۲۱ و قطعا بزودى خشنود خواهد شد ۲۱" " گواه و مؤید این است – که نتیجه و آثار کار نیکوئی که در ازای رضایت خداوند انجام می شود ( انجام کار نیکو صِرف تحقق وجه پرورش یافته و عمل نیکوی منتج از مرتبه عالی رشد کمالات انسانی و تحقق خواست خداوند انجام می گردد)، پاداش چنین کار نیکوئی بقاء و ماندگاری و تعالی است، و بزودی فرد نیکوکار نتیجه کار نیکوی خود را در دنیا و آخرت مشاهده خواهد نمود و در واقع خداوند با کار نیکوی خداپسندانه مستمر انسانها، آنها را از مرتبه اسفل سافلینی ( پائین ترین مرتبه انسانی )، به مرتبه اعلی علیین ( بالاترین مرتبه متعالی کمال ) در دنیا و آخرت ارتقاء می بخشد. ( البته همواره انسانها با مراقبت از رفتارهای نیکویشان به کسب رضایتمندی خداوند باید در حد توان خود بر امتیازات خود را برای به تعالی رسیدن بیافزایند و با مدد از عنایات خداوند با بهره مندی نظری و عملی از ولایت فقاهتِ رهنمودها و نظریات خداوند و چهارده معصوم سلام الله علیهم باید در رسیدن به تعالی اعلی علیین تا همیشه تلاش شایسته و ارزشمندی داشته باشند، هر چند امکان دارد این ممارست و سعی و تلاش در راه کسب رضایتمندی خداوند با سختیهائی همراه باشند ولی باید بدانند خداوند حتما راه مسیر زندگی را با توکل به خداوند و تلاش شایسته آنان هموار می نماید.
- گل افشان گل محمدی