اعوذبالله من اشیطان رجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان
- نظریات و رهنمودهای آیت اول تا هفدهم سوره مطففین کتاب قران در عبارتهایِ"( وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ ﴿۱﴾ وای بر کم فروشان! (۱) الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ ﴿۲﴾ آنان که چون از مردم کالایی را با پیمانه و وزنمی ستانند، تمام و کامل می ستانند، (۲)وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ ﴿۳﴾ و چون برای آنان پیمانه و وزن کنند، کم می دهند. (۳) أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ ﴿۴﴾ آیا اینان یقین ندارند که حتماً بر انگیخته می شوند؟ (۴) لِيَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۵﴾ برای روزی بزرگ، (۵)يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶﴾ روزی که مردم در برابر پروردگار جهانیان به پا می ایستند. (۶)كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ ﴿۷﴾ این چنین نیست که می پندارند [در آن روز] یقیناً پرونده بدکاران در سجّین است. (۷) وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ ﴿۸﴾ و تو چه می دانی که سجّین چیست؟ (۸)كِتَابٌ مَرْقُومٌ ﴿۹﴾ قضا و سرنوشتی حتمی [برای خائنان] است. (۹) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۰﴾ وای در آن روز بر تکذیب کنندگان. (۱۰) الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۱۱﴾ آنان که همواره روز جزا را تکذیب می کنند. (۱۱)وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿۱۲﴾ و آن را جز هر متجاوز گناه پیشه تکذیب نکند، (۱۲) إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۳﴾ (که) هرگاه آیات ما را بر او خوانند می گوید: افسانه های پیشینیان است. (۱۳) كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۴﴾ این چنین نیست که می گویند، بلکه گناهانی که همواره مرتکب شده اند بر دل هایشان چرک و زنگار بسته است [که حقایق را افسانه می پندارند.] (۱۴)كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ ﴿۱۵﴾ این چنین نیست که آنان می پندارند، بلکه اینان در آن روز از پروردگارشان محجوب اند. (۱۵)ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصَالُو الْجَحِيمِ ﴿۱۶﴾ سپس آنان بی تردید وارد دوزخ می شوند. (۱۶) ثُمَّ يُقَالُ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ ﴿۱۷﴾ (به آنان) گویند: این است آن دوزخی که همواره تکذیبش می کردید. (۱۷))"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیه اول و دوم و سوم سوره مطففین در عبارتهای " وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ ﴿۱﴾ وای بر کم فروشان! (۱) الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ ﴿۲﴾ آنان که چون از مردم کالایی را با پیمانه و وزنمی ستانند، تمام و کامل می ستانند، (۲)وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ ﴿۳﴾ و چون برای آنان پیمانه و وزن کنند، کم می دهند. (۳)"، گواه این نظریه است که کم فروشی یا گرانفروشی رفتاری اشتباه و گناه و ستم و ظلم است و مطففین به این معنی که وقتی جنسی را از ارزش آن با قیمتی بیشتر فروش رود گران فروخته شده است، پس کم فروشی به نوعی گرانفروشی است و به عبارت دیگر گرانفروشی به عبارتی کم فروشی است. پس می شود نتیجه گرفت که کم فروشی و گرانفروشی هر دو اشتباه و خطا و جرم و گناه است و انسانها نباید به هر دلیل کم فروشی و یا گرانفروشی نمایند. 2- در آیات دوم و سوم سوره مطففین در عبارتهایِ"( الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ ﴿۲﴾ آنان که چون از مردم کالایی را با پیمانه و وزنمی ستانند، تمام و کامل می ستانند، (۲)وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ ﴿۳﴾ و چون برای آنان پیمانه و وزن کنند، کم می دهند. (۳)"، گواه این نظریه هست که مطففین و کم فروشان با ذهنیت بی تقوائی و طمع در فروش و یا عدم سلامت اخلاقی و رُشد فضیلتی در کسب و کار رفتار می نمایند و نحوه رفتار مطففین عبارت است از: الف – مطففین کسانی هستند که چون از مردم کالایی را با پیمانه و وزن می ستانند، تمام و کامل می ستانند. ( مطففین کسانی هستند که خود وقت خرید به اندازه ارزش جنس پول می دهند. ) ب – مطففین کسانی هستند که وقتی که پیمانه و وزن کنند برای فروش، از جنسی که می خواهند بفروشند کم می دهند. ( به نوعی گرانفروشی خود را با کم دادن اجناس در فروش انجام می دهند. ) پ- مطففین بر اثر بی انصافی و رذیلت طمع و حرص ممکن می شود و انسانها باید خود را منزه از رفتار ناپسند حرص و طمع نمایند و خود را به تعالی به رُشد و کمالات و فضائل مناعت طبع و منزهی و تقوای عمل میزان نمایند. 3- موضوع آیات اول تا سوم سوره مطففین در رابطه با احکام اقتصادی اسلام می باشد و مربوط به کسب و کارِ حلال و اخلاق کارِ حلال می باشد. 3- آیات چهارم و پنجم و ششم سوره مطففین در عبارتهایِ " أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ ﴿۴﴾ آیا اینان یقین ندارند که حتماً بر انگیخته می شوند؟ (۴) لِيَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۵﴾ برای روزی بزرگ، (۵)يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶﴾ روزی که مردم در برابر پروردگار جهانیان به پا می ایستند."، گواه این نظریه هست که 1- .خداوند با آیات انذارش اراده نموده که انسانها را با آگاهی بخشی از انحرافات و اشتباهات نجات دهد. 2- به یقین انسانها بعد از مرگ و در قیامت برای پاسخگوئی اعمالشان به خداوند برانگیخته می شوند و به یقین روز بزرگ قیامت خواهد رسید و به یقین انسانها در قیامت باید در محضر پروردگارشان پاسخگوی اعمالشان باشند و باید انسانها اعمالشان را مطابق خواست و رهنمودها و نظریات خداوند و حجتهای معصوم خداوند به تعالی و سلامت انجام داده باشند. 3- یقیناً انسانها برای پاسخگوئی اعمالشان که چه میزان را به اطاعت از رهنمودهای خداوند انجام داده اند و چه میزان آن را بر اثر طغیان و سرکشی از اطاعت رهنمودهای خداوند انجام داده اند حسابرسی می شوند و باید پاسخگوی خداوند باشند. 4- لازم است نظام تعلیم و تربیّت و نظام قانونگذاری و اجرائیات و اطلاع رسانی ها براساس اصول و مبانی دستورها و رهنمودها خداوند و حجتهای معصوم خداوند نقش آفرینی نمایند و باید به کسب و کار حلال مردم را آموزش و پرورش دهند. 5- موضوع آیات چهارم و پنجم و ششم سوره مطففین، از نظر اصول دین معاد است و خداوند در آیات فوق از نظر احکام دین به نهی از منکر پرداخته است و آیات چهارم و پنجم و ششم سوره مطففین از آیات انذار محسوب می گردند. 6- در آیات هفتم تا چهاردهم سوره مطففین در عبارتهایِ " كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ ﴿۷﴾ این چنین نیست که می پندارند [در آن روز] یقیناً پرونده بدکاران در سجّین است. (۷) وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ ﴿۸﴾ و تو چه می دانی که سجّین چیست؟ (۸)كِتَابٌ مَرْقُومٌ ﴿۹﴾ قضا و سرنوشتی حتمی [برای خائنان] است. (۹) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۰﴾ وای در آن روز بر تکذیب کنندگان. (۱۰) الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۱۱﴾ آنان که همواره روز جزا را تکذیب می کنند. (۱۱)وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿۱۲﴾ و آن را جز هر متجاوز گناه پیشه تکذیب نکند، (۱۲) إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۳﴾ (که) هرگاه آیات ما را بر او خوانند می گوید: افسانه های پیشینیان است. (۱۳) كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۴﴾ این چنین نیست که می گویند، بلکه گناهانی که همواره مرتکب شده اند بر دل هایشان چرک و زنگار بسته است [که حقایق را افسانه می پندارند.] (۱۴)"، گواه این نظریه هست که 1- یقینا کتاب عمل بدکاران در سجیّن است و سجیّن کتاب اعمال و سرنوشتی حتمی برای تکذیب کنندگان و طغیانگران از دین خداوند می باشد. (سرنوشتی که خود انسانها رقم زده اند و آنرا برای خود ساخته اند.) 2- کتاب اعمال سجیّن در انتظار آنانی هست که همواره روز بازخواست از اعمال انسانها ( بر اساس میزان مطابقت با دین خداوند ) را تکذیب می نمایند. 3- روز پرسیدن از اعمال انسانها که بعد از مرگ و در قیامت ممکن می شود، برای تکذیب کنندگان رهنمودهای دین خداوند، روز بسیار سختی است. روز قیامت و بازپرسی از اعمال مطابق معیارهای دین خاتم الانبیاء حضرت محمد سلام الله علیه می باشد. 4- روز قیامت یقیناً وجود دارد و اهل سجیّن به علّت جهل و تکبر و خودپسندی و رذالت و گناهان خود و گمراه بودن انکارش می نمودند. 4- بعضی از گمراهان و جاهلان و رذیلت پیشگان وقتی آیات و رهنمودهای خداوند را برایشان می خوانند، آنان می گویند از افسانه های گذشتگان است، در حالی که از نظر خداوند تفکّر افسانه بودن رهنمودهای خداوند، اشتباه هست و آیات قرآن از طرف خداوند توسط جبرئیل نازل شده است. 5- دلیل اینکه بعضی رهنمودها و آیات خداوند را تکذیب می نمایند به سبب زشتی عملشان و آثار گناه بر قلبشان می باشد که حقایق رهنمودها و نظریاتِ دین خداوند را نمی بینند و به اشتباه افسانه می پندارند. 6- بعضی دانسته های انسانها یا بر اثر القائات و خطورات و اشتباه نفس خود می باشد و یا به خاطر القائات و خطورات شیاطین و خناسان و جهالتهای جن و انسان می باشد و انسانها باید با اهتمام خداپسندانه بسیار مراقبت نمایند و تا با یاری گرفتن از خداوند و کتاب خداوند و رهنمودهای حجتهای معصوم خداوند، از دین خداوند جدا نشوند.
- نظریات و رهنمودهای آیات هیجدهم تا بیست و هشتم سوره مطففین در عبارتهایِ"( كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ﴿۱۸﴾ این چنین نیست [که این سبک مغزان درباره نیکان می پندارند] بلکه پرونده نیکان در علیّین است (۱۸) وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ ﴿۱۹﴾ تو چه می دانی علیّین چیست؟ (۱۹)كِتَابٌ مَرْقُومٌ ﴿۲۰﴾ قضا و سرنوشتی حتمی [برای نیکان] است. (۲۰) يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۱﴾ مقربان آن را مشاهده می کنند. (۲۱)إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿۲۲﴾ بی تردید نیکان در نعمتی فراوانند (۲۲) عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿۲۳﴾ بر تخت ها [ی آراسته و پرارزش تکیه زده و مناظر زیبای بهشت را با چشم سر و جمال محبوب را با چشم دل] می نگرند. (۲۳) تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ ﴿۲۴﴾ در چهره هایشان شادابی وطراوت نعمت را می یابی. (۲۴) يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ ﴿۲۵﴾ آنان را از باده ناب و طهوری که سربسته و مُهر و موم شده است، می نوشانند. (۲۵) خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ ﴿۲۶﴾ مُهر و مومش مشک است، و رقابت کنندگان و مسابقه گران باید به سوی این نعمت ها بر یکدیگر پیشی گیرند، (۲۶) وَمِزَاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ ﴿۲۷﴾ و [این باده ناب مُهر و موم شده،] آمیخته ای از «تسنیم» است (۲۷) عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۸﴾ (آن) چشمه ای که همواره مقربان از آن می نوشند. (۲۸))"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیات هیجدهم تا بیست و یکم سوره مطففین در عبارتهای" كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ﴿۱۸﴾ این چنین نیست [که این سبک مغزان درباره نیکان می پندارند] بلکه پرونده نیکان در علیّین است (۱۸) وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ ﴿۱۹﴾ تو چه می دانی علیّین چیست؟ (۱۹)كِتَابٌ مَرْقُومٌ ﴿۲۰﴾ قضا و سرنوشتی حتمی [برای نیکان] است. (۲۰) يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۱﴾ مقربان آن را مشاهده می کنند. (۲۱)"، گواه این نظریات می باشد" 1- کتاب زندگی انسانهای نیکوکار و اَبرار که به رضایتمندی خداوند و حجتهای معصوم خداوند نیّات و گفتار و رفتارشان عمل می نمایند، در علییّن می باشد. 2- باید پرسش نمود و عالم شد که علیین چیست و پرسش نمودن از آنچه که از آن اطلاع ندارید برای شناخت حق و باطل لازم است. 3- علیین کتاب سرنوشت و قضای حتمی هست که برای نیکوکاران و اَبرار مرقوم شده است. 4- انسانهای نیکوکار و اَبرار باید بدانند که خداوند به تعالی برایشان سرنوشتی عالی معین نموده است و انسانها با اعمال نیکویشان بر سنوشت دنیا و آخرت خود به تعالی تاثیرگذار هستند. 5- مقربان درگاه خداوند کتاب ابرار و نیکوکاران علیین را مشاهده می نمایند. 2- آیات بیست و دوم تا بیست و هشتم سوره مطففین در عبارتهایِ" إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ ﴿۲۲﴾ بی تردید نیکان در نعمتی فراوانند (۲۲) عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿۲۳﴾ بر تخت ها [ی آراسته و پرارزش تکیه زده و مناظر زیبای بهشت را با چشم سر و جمال محبوب را با چشم دل] می نگرند. (۲۳) تَعْرِفُ فِي وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِيمِ ﴿۲۴﴾ در چهره هایشان شادابی وطراوت نعمت را می یابی. (۲۴) يُسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ ﴿۲۵﴾ آنان را از باده ناب و طهوری که سربسته و مُهر و موم شده است، می نوشانند. (۲۵) خِتَامُهُ مِسْكٌ وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ ﴿۲۶﴾ مُهر و مومش مشک است، و رقابت کنندگان و مسابقه گران باید به سوی این نعمت ها بر یکدیگر پیشی گیرند، (۲۶) وَمِزَاجُهُ منْ تَسْنِيمٍ ﴿۲۷﴾ و [این باده ناب مُهر و موم شده،] آمیخته ای از «تسنیم» است (۲۷) عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۸﴾ (آن) چشمه ای که همواره مقربان از آن می نوشند. (۲۸))"، گواه این نظریه هست که 1- حداقل قسمتی از پاداش زندگی ابرار و نیکوکاران در دنیای آخرت بعد از قیامت در بهشت می باشد. در رابطه با نشانه ها و ویژگیهای جایگاه ابرار و بهشت می باشد. 2- نشانه ها و ویژگیهای پاداش ابرار و نیکوکاران عبارت است از: الف- بی تردید نیکان در نعمتی فراوانند. ب- نیکان در دنیای آخرت بر تخت ها [ی آراسته و پرارزش تکیه زده و مناظر زیبای بهشت را با چشم سر و جمال محبوب را با چشم دل] می نگرند. ت- نیکان و اَبرار در چهره هایشان شادابی وطراوت نعمت را می یابید. ث- نیکان و اَبرار را از باده ناب و طهوری که سربسته و مُهر و موم شده است، می نوشانند. مُهر و مومش مشک است و [این باده ناب مُهر و موم شده،] آمیخته ای از «تسنیم» است. خ- تسنیم چشمه ای که همواره مقربان از آن می نوشند و برای رسیدن به مقام اَبرار و نیکوکاران و پاداش آن در دنیا و آخرت باید در انجام کارهای نیکو به اندازۀ توان، رقابت نمود و در دنیا باید رقابت کنندگان و مسابقه گران به سوی این نعمت ها بر یکدیگر پیشی گیرند. 3- خداوند قدرشناس انسانهائی هست که در زندگیشان به رضایتمندی خداوند و حجتهای معصوم خداوند به تعالی و به کمالات و به خلوص و تواضع و خشوع در محضر خداوند بندگی خداوند می نمایند، پس باید هر کس اشتباهی در زندگی خود داشته است از خداوند عذرخواهی نماید و چنان به رضایتمندی خداوند بندگی خداوند نماید و از به رهنمودها و فرامین خداوند و حجتهای معصوم خداوند با شناخت و آگاهی عمل نماید تا شامل بشارت خداوند شود و هم در دنیا از نیکوکاران باشد و هم همواره در دنیا و آخرت شامل رحمتهای بی شمار خداوند شود. ( البته پاداش و رحمت خداوند در ازای دانائی و شناخت و آگاهیهای انسانها نسبت به دین خداوند و صبوری و تلاشهای شایسته انسانها برای کسب رضایت خداوند و بندگی خداوند کسب می شود. ).4- آیات بیست و دوم تا بیست و هشتم سوره مطففین در رابطه با نیکوکاران و علیین و همچنین ویژگیهای پاداش نیکوکاران در بهشت و بشارت می باشد و از نظر اصول دین به موضوع معاد پرداخته است و از نظر احکام دین به امر به معروف پرداخته است.
- نظریات و رهنمودهای آیات بیست و نهم تا سی و ششم سوره مطففین در عبارتهایِ "( إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ ﴿۲۹﴾ بدکاران همواره [در دنیا از روی ریشخند و استهزا] به مؤمنان می خندیدند (۲۹) وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ ﴿۳۰﴾ و هنگامی که بر آنان می گذشتند آنان را با اشاره چشم وابرو به مسخره می گرفتند، (۳۰) وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ ﴿۳۱﴾ و چون به خانواده خود بازمی گشتند [به سبب تمسخر مؤمنان] خوشحال و شادمان باز می گشتند، (۳۱) وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ ﴿۳۲﴾ و هنگامی که مؤمنان را می دیدند، می گفتند: بی تردید اینان گمراه اند؛ (۳۲) وَمَا أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حَافِظِينَ ﴿۳۳﴾ و حال آنکه کافران را بر مؤمنان نگهبان و مراقب نفرستاده بودند [که مراقب هدایت و گمراهی آنان باشند.] (۳۳)فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ ﴿۳۴﴾ پس امروز همواره مؤمنان به کافران می خندند. (۳۴) عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿۳۵﴾ بر تخت ها [ی آراسته و پرارزش تکیه زده] می نگرند (۳۵) هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ که آیا کافران را در برابر آنچه همواره انجام می دادند کیفر داده اند؟ (۳۶) )"، دلالت دارد بر اینکه 1- آیات بیست و نهم تا سی و سوم سوره مطففین در عبارتهای" إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ ﴿۲۹﴾ بدکاران همواره [در دنیا از روی ریشخند و استهزا] به مؤمنان می خندیدند (۲۹) وَإِذَا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغَامَزُونَ ﴿۳۰﴾ و هنگامی که بر آنان می گذشتند آنان را با اشاره چشم وابرو به مسخره می گرفتند، (۳۰) وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ ﴿۳۱﴾ و چون به خانواده خود بازمی گشتند [به سبب تمسخر مؤمنان] خوشحال و شادمان باز می گشتند، (۳۱) وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ ﴿۳۲﴾ و هنگامی که مؤمنان را می دیدند، می گفتند: بی تردید اینان گمراه اند؛ (۳۲) وَمَا أُرْسِلُوا عَلَيْهِمْ حَافِظِينَ ﴿۳۳﴾ و حال آنکه کافران را بر مؤمنان نگهبان و مراقب نفرستاده بودند [که مراقب هدایت و گمراهی آنان باشند.]"، گواه این نظریه هست که اعمال بدکاران و کافران به دین خداوند در دنیا اعمال ناپسندی است و از جمله کافران مؤمنان را با اشاره چشم و ابرو و گفتار و رفتارشان مسخره و استهزاء می می نمایند و وقتی به خانوادههای خود در دنیا مراجعه می نمودند و نزد خانواده خود می روند از اینکه مؤمنان را استهزاء نموده اند خوشحالی می نمایند و و وقتی مؤمنان را می بینند از روی جهالت و نادانی و رذالت مؤمنان را گمراه می دانستند و این در حالی هست که خداوند هرگز کافران و بدکاران را نگهبان و مراقب مؤمنان قرار نداده است و کافران و بدکاران از حد خود عدول نموده و به بیراهه رفته و برخود و بر مؤمنان ستم می نمایند و از محضر خداوند و از عمل زشتشان حیا و شرم ندارند. 2- انسانها نباید بدون علم و دانائی و یقین کار و رفتار دیگران بخصوص مؤمنان را مورد نقد و سرزنش قرار دهند. 3- رذائل اخلاقی از جمله غرور و کِبر و خودپسندی و جهالتها و نادانی انسانها را به اشتباه می اندازد و در حالی که خود کافر و بدکار هستند، مؤمنان را کافر و بدکار و گمراه می پندارند و به خود اجازه می دهند که دیگران را مسخره نمایند و از تمسخر دیگران خوشحال باشند و در حالی که شایستگیهای لازم را ندارند نسبت به دیگران قضاوت نمایند و آنان را سرزنش نمایند و گمراه بخوانند، در حالی که خود به دلیل رفتار اشتباه و غیر خداپسندانه شان در گمراهی هستند. 4- باید پژوهشگران علوم انسانی و اسلامی علل رفتارهای بدکاران و گمراهان را بررسی نمایند و نظام تعلیم و تربیّت و فرهنگ سازی و تبلیغات اسلامی و خانوادهها و جامعه برای رفع علل بدکاری و گمراهی انسانها با طرحها و برنامه ها عالمانه و سنجیده و با قوام و جامع برای سنین مختلف چنان عمل نمایند که حاکمیتها و جوامع دچار گمراهی و بازدارندگی مؤمنان از اعمال درستشان نگردند.
4- آیات سی و چهارم و سی و پنجم و سی و ششم سوره مطففین در عبارتهای" فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ ﴿۳۴﴾ پس امروز همواره مؤمنان به کافران می خندند. (۳۴) عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿۳۵﴾ بر تخت ها [ی آراسته و پرارزش تکیه زده] می نگرند (۳۵) هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾ که آیا کافران را در برابر آنچه همواره انجام می دادند کیفر داده اند؟ (۳۶)"، گواه این نظریه هست که 1- در روز معاد در قیامت مؤمنانی که مورد مسخره و استهزاء قرار گرفته اند به کافران می خندند و در حالی که بر تختهای با عظمت تکیه زده اند در مورد کافران و بدکاران قضاوت نمایند که آیا به کافران را در برابر آنچه همواره انجام می دادند کیفر داده اند؟ 2- خداوند بدیها و خوبیهای انسان را یا در این دنیا و یا در آخرت و یا هم در این دنیا و هم در آخرت جبران می نماید و خداوند سزا و پاداش بدکاران و کافران و مؤمنان و بندگان صالحش را به عدالت و رحمت عطا می نماید. 3- آیات بیست و نهم تا سی ام سوره مطففین در مورد رفتار بدکاران و کافران در دنیا با مؤمنان می باشد و از نظر احکام نهی از منکر است و از آیات انذار محسوب می شود.4- آیات سی و چهارم و سی و پنجم و سی و ششم سوره مطففین در رابطه با رفتار مأمنان در رابطه با کافران و بدکاران در آخرت می باشد و از نظر احکام دین امر به معروف و نهی از منکر است و از نظر اصول دین از آیات معاد و قیامت و بشارت محسوب می شود.
گل افشان گل محمدی