خرما

خرما ميوهاى است لذيد و خوراكى كه تمام قسمت آن خوردنى است. قسمت سخت و شكننده آن كه هسته ناميده مىشود درون ميوه نيست، بلكه آلبومين شاخى دانه است كه اين حالت را پيدا نموده است.

معروف است كه خرماى عراق از همه بهتر است. در نيم كيلو خرما 1275 درجه كالرى غذائيست است.

رنگ سياه و سرخ. ذائقه شيرين. مزاج آن گرم دو درجه و تر يك درجه است.

آيات و روايات:

وَ هُوَالَّذى انْشَا جَنّاتٍ مَعْروُشات وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخَلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفا اكُلُه وَ الزَّيْتُونَ وَ الرَّمانَ مُتَشابِها وَ غَيْرَ مُتَشابِه كُلُوا مِنْ ثَمَرِه اذا اثْمَرَ وَ اتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِه. «2»

و اوست آنكه پديد آورده است باغهاى افراشته و ناافراشته و خرما و كشتزار در حاليكه گوناگون است ميوه (يا مزه) آن و زيتون و انار در حاليكه همانند و ناهمانند هستند، بخوريد از ميوه آن هنگامى كه ميوه دهد و بپردازيد بهره آن را روز درو.

در صحيحين از ابن عمر نقل شده كه: نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهبوديم ناگاه مغز ريشه درخت خرما آوردند، رسول خدا صلى الله عليه و آلهفرمود: از ميان درختها درختى هست همانند مرد مسلمان كه برگش ريخته نمىشود بگوييد ببينم آن كدام است؟ مردم به سوى درختهاى بيابان رفتند به نظرم رسيد كه آن درخت خرماست، اما چيزى نگفتم، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

آن خرماست، به عمر گفتم در پاسخ من گفت: كمى آن برايم بهتر است از زيادى چيزديگر.

ابى الحسن امام رضا عليهالسلام فرمود: حضرت آدم از وصيتهايى كه برهبهاللّه نمود يكى آن بود بر تو باد خرما زيرا اگر آن را در حالت گرسنگى بخورى برتو كفايت مىكند و اگر در حالت سيرى بخورى غذا را هضم مىكند. «2»

عجوه: اسم نوعى از خرما است كه در مدينه منوره مىرويد و بزرگتر از ضمانى و در حديث شريف است كه خوردن هفت دانه آن صبح ناشتا مانع اثر سم و سحر در آن روز است. «3»

رسول خدا صلى الله عليه و آلهفرمود: هركس با چند خرماى عجوه صبحانه بخورد در آن روز سم و سحر بر وى اثرى نمىگذارد. «4»

قال رسولاللّه صلىاللهعليهوآله: من تصبح بسبع تمرات من تمرالعالية لم يضره ذلك اليوم سم و لاسحر.

يعنى پيغمبر خدا صلى الله عليه و آلهفرمود: هركس در اول صبح هفت عدد خرماى عالى بخورد در آن روز سحر و سم بر وى ضرر نمىرساند.

خرما و زيبايى و رفع تعب و رنج:

امام عليهالسلام فرمود: برشما باد خرماى برنى كه تعب و رنج را مىبرد و قر (سردى يا بادفتق) را دفع مىنمايد و از گرسنگى سير مىگرداند و هفتاد مرض را شفاست.

امام صادق صلى الله عليه و آلهفرمود: در وقت نفاس بر زنهاى خود خرماى برنى بخورانيد كهفرزندانتان زيبا شود.

خرما ميوه غذايى:

امام صادق صلى الله عليه و آلهفرمود: آنچه حضرت نوح عليهالسلام در كشتى از درخت خرما حمل نمود عجوه و عذق (شاخه درخت خرما) بود.

عبداللّه بن سنان گويد: امام صادق عليهالسلام فرمود: هركس در يك روز هفت عجوه خرما ناشتا بخورد شيطان به وى ضرر نمىرساند.

خرما و رفع ضعف:

محمد بن حسن شمون مىگويد: به امام ابىالحسن عليهالسلام نوشتم كه برخى از دوستان ما از بخر (ضعف) شكايت مىكنند آن حضرت نوشت: خرماى برنى را ناشتا بخور و پس از آن آب بخور آن شخص همين كار را كرد و چاق شد ولى رطوبت بر وى غلبه كرد و از اين ناراحتى نيز به امام شكايت كرد، آن حضرت نوشت: خرماى برنى را ناشتا بخور ولى رويش آب نخور. اين چنين كرد و مزاجش بحالت اعتدال آمد.

امام صادق عليهالسلام فرمود: بهترين خرماى شما خرماى برنى است. درد را مىبرد و در آن دردى نيست. سير مىنمايد و بلغم را مىبرد و در هر خرما يك حسنه هست و در برخى از روايات آمده: غذا را هضم مىكند و خستگى را مىبرد وسير مىنمايد. «1»

امام صادق عليهالسلام فرمود: خرماى برنى را ناشتا خوردن باعث فلجى مىشود. «2»

پيغمبر فرمود: خرما را ناشتا بخوريد كه كرمهاى شكم را مىكشد. «3»

رسول خدا صلى الله عليه و آلهجماز (پيه نخل و دل خرما) و گل خرما را مىخورد.

مرض قلب و خرما:

ابوداود در سنن خود به نقل ابن قيم جوزى در كتاب الطب النبوى، ص 75 از سعد

نقل مىكند كه مريض بودم پيغمبر صلى الله عليه و آلهبه عيادت من آمد و دست خود را بر سينهام گذاشت و فرمود: «انك رجل مفئود، فأت الحرث بن كلده من ثقيف» تو از قلب مريضى، حارث بن كلده را از ثقيف بياور.

فليأخذ سبع تمرات من عجوة المدينة فليجاء هن بنواهن ثم ليلدك بهن.

يعنى: هفت خرماى سياه و خوب را بردارد و آنها را با هسته مىكوبد، سپس به سينه مىمالد.

در علم روز: خرما در اثر دارا بودن آن به مواد قندى قابل جذب بدن مىباشد و هم به مقدار كافى مواد چربى و مواد معدنى مانند كلسيم، فسفر، گوگرد، پتاسيم و آهن دارد.

چنانكه در گذشته اشاره شد كلسيم ضرورى بدن و آهن سازنده خون و فسفر به فعاليت مغز و تشكيل دهنده مواد هورمونى و پتاسيم بر تعادل بدن كمك مىكند.

همين طور ويتامينهايى كه در فعاليت غدد بدن و ويتامين آ بر نور چشم و فعاليت سلولها و ويتامينهاىB براى قدرت عصبى و نيروى جسمانى مفيد است.

از امام صادق عليهالسلام منقول است كه: هركه خواهد كه درخت خرما خوب بار آورد و خرمايش نيكو شود ماهىهاى كوچك خشك را بگيرد و نيم كوب كند و بر هر شكوفه اندكى بپاشد و باقيش را در كيسه پاكيزه كند و در ميان درخت خرما جا دهد. «1»

تركيب شيميايى:

چنانكه دكتر رضا پاك نژاد فرموده است چربى خرما داراى 9 پروتئين، 6/ 6 سلولز (فيبر) مواد قندى، نشاستهاى 67 و خاكستر 4/ 9 درصد مىباشد.

ويتامينهاى آن: ويتامينهاى خرما عبارتند از: ويتامين آ و ب و اى و ث و مشتقات آن.

املاح موجود در خرما عبارتند از پتاسيم، سديم، كلسيم، منيزيم، آهن، مس، فسفر، گوگرد، كلر.

______________________________

(1)- حليهالمتقين، ص 305.

خرما داراى معادل 22 تا 26 درصد ساكارز، 50 درصد گلوكز، آب، موسيلاژ، مواد آلبومينوئيدى و پكتيكى است. به علاوه ويتامينهاى مختلفى نظيرA وB و به مقدار جزئى ويتامينهاىE وC و املاح معدنى در بر دارد.

خواص:

اميرالمومنين عليهالسلام مىفرمايد: نزد رسول خدا صلى الله عليه و آلهبوديم گروه عبدالقيس وارد شدند بر آن حضرت سلام كردند و نزدش يك ظرف خرما گذاشتند، آن حضرت فرمود: صدقه است يا هديه؟ گفتند: هديه، فرمود: كدام خرما از خرماى شماست؟ گفتند: برنى، فرمود:

در اين خرماى شما نُه خاصيت است كه جبرئيل به من خبر داد: بوى دهن را پاك مىكند، معده را تميز مىنمايد، غذا را هضم مىكند، بر قوت گوش و چشم مىافزايد وپشت را قوى مىنمايد، شيطان را فلج مىكند به خدا نزديك و از شيطان دور مىسازد «1».

اين روايت در محاسن با جزيى تغيير نقل شده و در آنجا به جاى بعضى از فقره روايت قوه باه و دورى از درد گفته شده است. «2»

خرما ميوهاى است شيرين، خوش طعم و انرژى دهنده كه در كشورهاى مختلف مخصوصا در مناطق گرم كه درخت خرما در آنجا پرورش مىيابد غذاى اهالى را تشكيل مىدهد از خرما معمولا نوعى ليكور تهيه مىشود كه مورد توجه اعراب است خرما اثر رفع ناراحتىهاى سينه دارد وبراى اين كار نيز از آن به صورت جوشاندههاى 50 در هزار استفاده مىشود ضمنا چون مقدارى موسيلاژ و مواد پكتيك همراه دارد آرام كننده سرفه نيز هست براى خرما اثر معالج در رفع اخلاط خونىhemoptysie قائلاند.

گلهاى آن طعم تلخ و اثر مسهلى و خلط آور دارند براى ميوه گياه خرما اثر مقوى باه و زياد كننده خون قائلاند.

درخت خرما از قديم الايام مورد شناسائى مردم دورانهاى قبل بوده است به طورى

______________________________

(1)- بحار، ج 66، ص 120.

(2)- محاسن، ص 13؛ مكارم الاخلاق، ص 193.

كه مشخصات آن در ديواره قبور مصريان قديم شرح داده شده است. مردم بابل نيز از خصوصيات آن با اطلاع بودند واز ميوهاش نوعى سركه تهيه مىكردند. از فرمان تئوفر است طريقه آميزش گلهاى درخت خرما كه هرنوع آن بر روى يك پايه جاى دارد به مردم شناسانده شد.

پرورش درخت خرما امروزه به علت مغذى بودن ميوه آن در غالب نواحى مساعد معمول است.

ميوه رسيده گياه طعم شيرين و اثر مقوى دارد ولى مصرف آن يبوست ايجاد مىكند.

براى آن اثر مقوى باه و درمان ناراحتىهاى قلبى قائلاند. از گرد ميوه خشك شده گياه مخلوط با مغز بادام، مغز پسته، ادويه و شكر مادهاى به نام پوش نيك تهيه مىشود كه اثر مقوى و نيرو دهنده دارد و در ايران نمىرويد. «1»

مىگويند: در خرما و هسته آن راديواكتيو وجود دارد و نيز خوردن آن به طور پخته در غذا براى امراض روماتيسمى و دردهاى ناشى از آن مفيد است و پخته آن در شير گاو يا گوسفند براى بيماريهاى ريوى و سرفه و آسم وبرونشيت نافع است.

زياد خوردن خرما موجب غلظت خون وجوش بدن و سنگينى كبد و سوزش مجراى ادرار مىشود. نوعى از آن را كه خرما خرك نامند و خشك سفيد سفت بسيار شيرين است در معالجه كرم كدو يا ساير ادويه بكار مىرود.

خرماى خشك را براى استعمال طبى بيان نمودهاند كه آن را در اردو «چهورا» مىگويند. و آن گلى است كه قبل از خرما شدن بردرخت مىرويد كوشن خرما يا بهار خرما و در عربى طلع گويند.

مولد خون صالح، كثير الغذا، بدن را چاق مىكند، مقوى باه است، كمر و گرده را قوت مىبخشد. در دواى يونانى مركب مشهور معجون آرد خرما به طور دارو استعمال شده و

______________________________

(1)- گياهان دارويى، دكتر على زرگرى، ج 3، ص 140.

صمغ درخت آن به طور دارو استعمال شده و صمغ درخت آن به طور ملطف براى اعضاى تناسل و بول استعمال شده پوستش را سرخ كرده و ساييده مثل قهوه مىخورند. «1»

رنگ خرما سرخ مايل به سياه و زرد بيان شده. ضرر آن مجفف اعضا نوشته شده مصلح آن نبات و به دانه است.

مقوى معده، مقدار خوراك تا 18 گرم و نوشته شده با مغز بادام خوردن قوت زياد مىدهد و همچنين براى سينه و ريه فايده مىبخشد و براى فالج و لقوه بسيار مفيد است. «2»

در مخزن المفردات نوشته شده خونى كه از خرما درست مىشود غليظ مىباشد و براى طحال وجگر مضر است و براى چاق شدن افراد لاغر آن را در شير جوشانده و مصرف مىكنند و نيز براى امراض بلغمى فايده مىدهد وبراى افراد سرد مزاج مفيد است وبراى گرم مزاجها مضر است و قبض مىآورد. مصلح آن كاهو و سكنجبين است. «3»

مقوى باه است، مقوى معده و جگر است براى مزاج سرد خيلى مفيد است بدن را چاق مىكند. در فلج ولقوه مفيد است. آرد تخم آن اسهال را بند مىآورد. پودر سوخته تخم آن در بستن خونريزى جلدى نافع است و زخم را التيام مىدهد و مسواك گرد آن دندان را جلا مىدهد. در بعضى مناطق هند عصاره تازه آن به نام سيندهى را به بيماران سل مىدهند. «4»

رنگ: قرمز.

ذائقه: شيرين.

______________________________

(1)- المفردات، ص 227.

(2)- بستان المفردات، ص 133.

(3)- مخزن المفردات، ص 177.

(4)- المفردات، ص 392.

مقدار خوراك: براى دارو تا 7 عدد.

بدل: بهبو و مازو.

محل رويش:

درخت خرما در نواحى مختلف ايران از جمله كرمان، بم، بلوچستان، اهواز، آبادان، قصر شيرين، خرمشهر، يزد و بعضى نواحى مركزى ايران پرورش مىيابد. «1»

درخت خرما نر و ماده است. نر آن فقط گل مىدهد كه در آن گرد است و آن را كشن خرما مىگويند وقتى ميوه در مىآيد گرد گل مذكر بر ميوه مونث پاشيده مىشود و از آن ميوه شيرين درست مىشود از ابتداى شكوفه تا پخته شدن ميوه هفت مرحله با هفت نام انجام مىشود:

1- طلع، وليغ، عنب النخل. يونانى: خلبان فارسى: بهار خرما و آن شكوفه خرما است شكل آن مانند ماهى بى سرو بى دم مىباشد ابتدا كه باز مىشود از آن مجموعهاى از خرماى كوچك ظاهر مىشود كه به اندازه جو و سفيد رنگ مىباشد پوست خشك كه پاره مىشود و خرما از آن بيرون مىآيد كفرى نام دارد و خرماى تازه را وليغ مىگويند و در فارسى غوره خرما مىگويند و گردى كه بر آن است كشن يا دقيق النخل نام دارد.

2- بلح: تا وقتى كه خرما سبز است و شيرين نشده آن را بلح مىگويند.

3- خلال: وقتيكه در آن كمى شيرين مىشود خلال مىگويند.

4- بسر: رنگ زرد شده و شيرينى اوليه كمى بيشتر مىشود.

5- قسب: آن را مقلقل، عرق، برشوم و در فارسى خرماى سنگ شكن، خرماخرك و

______________________________

(1)- گياهان دارويى، دكتر على زرگرى، ج 3، ص 138.

قسبك مىگويند در اين حالت كمى از رسيدن خرما باقى مانده آن را كنده وخشك مىكنند و آن چند قسم است يك شكل اول آن را مىكنند و در آب مىجوشانند بعد دو قسمت كرده آن را خشك مىكنند كه به آن شكم دريده مىگويند و اگر در اين حالت بر درخت كمى از آن را بلبل خورده مىگويند و بسيار شيرين مىشود.

رطب: اگر خرما خيلى پخته شود و خشك نشود آن را رطب مىگويند.

تمر: حالت آخر است كه پخته شده كمكم خشك شدن شروع مىشود در هندى آن را چهواره مىگويند. «1» كهجور در هندى نوع بيابانى را مىگويند

مقدار تركيبات خرما:

علاوه بر آنچه گفيتم خرما داراى مقدارى آب، مواد قندى، مواد سفيدهاى و چربى است كه اندازه همه آنها به قرار زير است (در هر صد گرم خرما):

آب 8/ 13 تا 59 گرم

مواد قندى 6/ 37 تا 70 گرم

مواد سفيدهاى 9/ 0 تا 9/ 1 گرم

چربى 3/ 0 تا 5/ 2 گرم

پتاسيم 9/ 64 تا 75 ميلى گرم

سديم 1/ 4 تا 48 ميلى گرم

كلسيم 51 تا 75 ميلى گرم

______________________________

(1)- لاثانى لغات الادويه، ص 98.

(2)- همان، ص 218.

منيزيم 3/ 50 تا 5/ 58 ميلى گرم

آهن 3/ 1 تا 6 ميلى گرم

مس 18/ 0 تا 28/ 0 ميلى گرم

فسفر 8/ 54- 8/ 63 ميلى گرم

املاح گوگرد 8/ 43 تا 50 ميلى گرم

املاح كلر 248 تا 290 ميلى گرم

ويتامينA 05 تا 100 واحد بينالمللى

ويتامينB 701/ 0 تا 7/ 0 ميلى گرم

ويتامينB 502/ 0 تا 3/ 0 ميلى گرم

ويتامين (نياسين)P .P 6/ 0 تا 3/ 3 ميلى گرم

ويتامينC 7/ 2 تا 10 ميلى گرم

وهر صد گرم خرما 157 كالرى حرارت داده وتا رقم 383 نيز گفته شده است ارقام فوق بر حسب آنكه خرما از چه نوع ونژادى باشد مخصوصا خرماى تر و تازه يا خشك فرق كرده است.

دانستنيهايى چند از خرما:

كورنونسكى در كتابى كه مخصوص خرما نوشته مىگويد: علاوه بر اين كه خوردن قند خرما ارزش غذايى بيشترى از ساير قندها دارد و در مواقع خستگى مفيدتر است زيرا جذب بدن مىگردد و در ضمن خوردنش را به ورزشكاران توصيه مىنمايد چنين مطلبى را دارد: دانشمندان حساب كردهاند براى اينكه خرما به خوبى برسد بايد مدت شش ماه 29 تا 30 درجه حرارت ببيند كه حاصل جمع آن مىشود 6000 درجه حرارت در صورتى كه فقط سه هزار درجه حرارت صرف رسيدن گندم مىشود واز اين رو بايد بپذيريم كه خرما يكى از ذخيره كنندهاى انرژى براى رفع نيازهاى انسان بخصوص بچهها مىباشد. خرما مخصوص نقاط گرمسير است.

نقاط گرمسير يعنى مناطقى كه بنابر عقايد بعضى داراى تشعشعات سرطانزا است، اما آفريده شدن منيزيم در اين خرما و اشتهاى آدمى در نقاط گرمسير نسبت به خرما خود نعمتى است زيرا كمبود منيزيم زمينه را براى ابتلا به سرطان آماده مىسازد يك نفر بدوى در نقاط گرم خرماخيز ساليانه بين 150- 200 كيلو خرما مصرف مىنمايد. خرما را بايد بصورت طبيعى مصرف نمود و كنسرو آن بسيارى از عناصر مفيدش را از بين مىبرد. بايد توجه داشت كه همه جا سخن از خواص خرماى رسيده و خوب است خرماى كهنه و فاسد توليد ناراحتى و مسموميت مىكند. مصلح خرما بادام با آب انار است. اسيد پالمپتيك جوهر نخل است با فرمول 31.

خرما بعد از زايمان:

با آنكه بيش از ده خبر و روايت وارد شده است كه به زائو را خرما بدهيد از آنجا كه در قرآن نيز اشارهاى شده به بحث مختصرى مىپردازيم. در سوره مريم است: «و هزى اليك بجذع النخلة تساقط عليك رطبا جنيا»: و مضمون قضيه مختصرا از اين قرار كه:

سيده زنان جهان عصر خويش بانوى محترمه بزرگوار حضرت مريم آن روزى كه از اهل خانه خويش كنارى را به طرف مشرق براى عبادت انتخاب كرد (بيت المقدس را) آنگاه كه از همه خويشاوندانش به كنج تنهايى پنهان گرديد اما روح پروردگار (روح القدس كه فرشته اعظم است) بر او به صورتى زيبا مجسم شد. مريم پاكيزه چون آن جوان را ديد گفت: من از تو به خداى رحمان پناه مىبرم اگر خيال بدى در بارهام كنى، روح القدس گفت: من فرستاده خداى توام، آمدهام تا به امر او ترا فرزندى بخشم بسيار پاك سيرت و پاكيزه، مريم گفت: از كجا مرا پسرى تواند بود و حال آنكه دست بشرى به من نرسيده است و من كار ناشايستهاى نكردهام.

فرستاده خدا از طرف خدا گفت: البته اين كار خواهد شد و اين پسر آيت بزرگ و عظيمالشأن و رحمت واسعهاى خواهد گرديد. مريم بار برداشت وبراى اينكه از سرزنش قوم دور باشد به مكانى دور رفت و منزل گزيد تا درد زائيدنش پيش آمد زير شاخهدرخت خرمايى رفت و از شدت حزن و اندوه با خود مىگفت: اى كاش مرده بودم و نامم از صفحه روزگار برافتاده بود كه ناگاه روحالقدس يا فرزندش حضرت عيسى ندا داد كه اى مريم غمگين مباش كه خداى از زير قدمت چشمه آبى جارى كرد «و هزى اليك ...» اى مريم شاخه درخت را حركت ده تا از آن براى تو رطب تازه فرو ريزد و آن را تناول كن و از چشمه بنوش و ... حتما به دستورات قرآن توجه فرموديد و سه مسئلهاى را كه مربوط به خرما طرح كرد با آنچه از خواص خرما گفتيم تطبيق نموديد:

1- خرماى تازه و تازه از درخت جدا شده كه لازم به توضيح نيست و در هر مورد تازه خورى اصلح است و قبلا شرح دادهام و خبرى نيز در اين باره است كه خواهم گفت.

2- بعد از زايمان و وضعى كه بايد جبران نقاهت زائو شود و به نوزاد نيز آنچه از راه شير سرايت مىكند بهترينش برسد وچه زائويى و چه نوزادى عليهماسلاماللّه.

از درخت خرما، سركه به اين صورت حاصل مىشود: ابتدا پوست بالا را برطرف كرده يك سوراخ مثلثى در آن مىكنند ويك ظرف زير آن مىگذارند و آن آب را جمع مىكنند آب تازه آن را نيره واتمبا مىگويند لكن وقتى كه در آن كمى ترشى مىآيد آن را سيندهى گويند. «1»نورانى، مصطفى، دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى (نورانى)، 5جلد، ارمغان يوسف - قم، چاپ: اول، 1384.