"(ناقه صالح (شتر صالح) معجزه حضرت صالح است که در قرآن از آن تعبیر به ناقة الله (ناقه الهی) شده است. این شتر به درخواست مشرکان و با اعجاز الهی از دل کوه بیرون آمد.
بر اساس روایات، خداوند با ناقه صالح، قوم ثمود را آزمود و آب نهر، یک روز به این ناقه اختصاص داشت و مردم در روز بعد میتوانستند از آب استفاده کنند و حق هیچ تعرضی به این شتر را نداشتند. اما با گذشت زمان، عدهای ناقه را از بین بردند و دیگران نیز بدان رضایت دادند. در نتیجه عذاب الهی نازل گشت و همه مشرکان نابود شدند.
نشانه الهی
ناقه صالح، شتر مادهای بود که با معجزه الهی و در تایید حضرت صالح خلق شد. قرآن در چند آیه از ناقه صالح یاد کرده و در عموم موارد از آن به «ناقَةُ اللَّه» تعبیر میکند.[ سوره اعراف، آیه ۷۳؛ سوره هود، آیه ۶۴.] دانسته شده که نشانه اهمیت این ناقه است.[ حسینی شیرازی، تقریب القرآن إلی الأذهان، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۲۰۰. اهمیت این ناقه به دلیل نحوه خاص خلق آن بوده که با معجزه خاص الهی خلق شده و وسیله امتحان قوم ثمود گردیده است.
قرآن این ناقه را نشانه و دلیلی از طرف پروردگار معرفی میکند: «قَدْ جاءَتْکمْ بَینَةٌ مِنْ رَبِّکمْ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَکمْ آیةً؛ دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده. این ناقه الهی برای شما معجزهای است». سوره اعراف، آیه ۷۳.
خلقت
قرآن از طریقه بهوجود آمدن این ناقه، صحبتی به میان نیاورده و تنها به نشانه بودن آن اشاره میکند سوره اعراف، آیه ۷۳. با این حال، روایات اسلامی جزئیات بیشتری از این معجزه ذکر کردهاند. صالح پس از دهها سال تبلیغ خداپرستی در میان قوم خود و ایمان نیاوردن عموم مردم، به آنان چنین پیشنهاد میدهد: «اگر مایلید، درخواستی از من کنید تا از خدای خود بخواهم و او نیز اجابت کند و یا اگر مایلید، من از خدایان شما چیزی بخواهم، پس اگر خدایان شما خواسته مرا پاسخ دادند، من از میان شما میروم. زیرا هم من شما را خسته کردم و هم شما مرا خسته کردید. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.
بر اساس این روایات، قوم ثمود پیشنهاد صالح را پذیرفتند و پس از آماده کردن مقدمات، صالح از تک تک بتها خواهان جواب شد، اما پاسخی نشنید. نوبت به درخواست از خدای صالح رسید. هفتاد نفر از بزرگان قوم به همراه صالح نزد کوهی رفتند. سپس از صالح چنین خواستند: «در همین ساعت یک شتر ماده، سرخمو، پرموی که ده ماهه باردار باشد و... از دل کوه بیرون بیاور.» صالح گفت: «آنچه خواستید با اینکه بر من سخت است ولی بر پروردگارم آسان خواهد بود.» سپس صالح این خواسته را از خداوند درخواست کرد. کوه با صدای بلندی شکافته شد. سپس شتری با همان مشخصات از دل کوه بیرون آمد. در عین حال قوم دوباره درخواست کرد که شتر، بچه خود را به دنیا بیاورد. شتر بچه خود را به دنیا آورد. در نهایت، تعداد اندکی از این هفتاد نفر ایمان آوردند و حقیقت امر را به مردم گفتند. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج ۸، ص۱۸۵.
آزمایش قوم ثمود
ناقه صالح با معجزه الهی به وجود آمد. وجود و حیات این معجزه الهی، دلیل محکمی برای مؤمنان بود. صالح و مؤمنان از شیر آن نیز مینوشیدند. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق،ج ۱۰، ص۴۵۸.
خداوند خواهان نگهداری و حفظ این ناقه بوده و تصریح میکند که این ناقه، برای امتحان و آزمایش است: «ما ناقه را برای آزمایش آنها فرستادیم. سوره قمر، آیه ۲۷.
بر اساس آیات قرآن، قوم ثمود در برابر ناقه، دو مسئولیت داشتند:
- «صالح گفت: این ناقه (معجزه من) است، آب نهر را روزی ناقه بنوشد و روزی شما بنوشید، کمترین آزاری به آن نرسانید که عذاب، در روزی بزرگْ شما را فرا خواهد گرفت. سوره شعراء، آیه ۱۵۵.
- «این ماده شتر خدا، برایتان نشانهای است. رهایش کنید تا در زمین خدا بچرد و هیچ آسیبی به او نرسانید که عذابی دردآور شما را فرا خواهد گرفت. سوره اعراف، آیه ۷۳.
کشتن ناقه و عذاب الهی
ناقه صالح با اینکه معجزهای بزرگ بود، اما قوم ثمود به دستورات خداوند پایبند نماندند و شتر را کشتند، و به صالح چنین گفتند: «ای صالح، اگر پیامبر هستی آنچه را به ما وعده میدهی بیاور. سوره اعراف، آیه ۷۷. در نهایت عذاب الهی شامل آنان شد. بر اساس آیات قرآن، آنها با پی بردن به قطعیت عذاب، پشیمان شدند. سوره شعراء، آیه ۱۵۷ اما سودی برایشان نداشت و جز مؤمنان، همه هلاک شدند. سوره اعراف، آیه ۷۸.
خطای یک فرد و عذاب قوم
یکی از آیات قرآن کشتن ناقه را به یک فرد استناد میدهد: «یارشان را ندا دادند و او شمشیر برگرفت و آن (شتر) را پی کرد». سوره قمر،آیه ۲۹.
از برخی روایات نیز همین مطلب به دست میآید.. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۵. اما آیات دیگر، کشتن ناقه را به همگان استناد داده و به تبع آن عذاب الهی نیز شامل همه آنها شد: «فَعَقَرُواْ النَّاقَةَ وَ عَتَوْاْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ؛ پس آنها، ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرباز زدند. سوره اعراف، آیه ۷۷.
این تعبیر متفاوت، برای تذکر به این نکته دانسته شده است که اگرچه برخی افراد این قتل را انجام دادند، ولی دیگران نیز بدان راضی بوده و آن را تایید کردند. فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۴، ص۲۸۷.
بر اساس حدیث نقل شده از امام علی(ع)، «شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند. سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، خطبه ۲۰۱، ص۳۱۹.
در روایتی در کافی آمده که فردی به نام قُدار او را کشت و قوم صالح گرد آمدند و همه به ناقه ضربهای زدند و گوشتش را تقسیم کردند و همگی از آن خوردند. صالح به آنان سه روز مهلت توبه داد و پس از آن عذاب نازل شد.. الکلینی، الکافی، الروضة من الکافی، ح ۲۱۴، ج۸، ص ۱۸۷. )" منبع ویکی شیعه