آداب تربیت فرزند از منظر اسلام
|
بخش اول
مقدمه
فرزند انسان نتیجه آمال و آرزوهای او میباشد؛ زیرا ثمره حیات وی محسوب میگردد که به عنوان جانشین او باقی میماند. شایسته است که این نماینده واقعی انسان، به خصوصیات ویژهای آراسته گردد، و نمیتوان به این هدف نایل گشت؛ مگر اینکه فرزند را به آداب نیکو تربیت نمود.
پیامبر (ص) میفرمایند: «اکرِمُوا أولادَکُم و أحسِنوا آدابَهُم یُغفَرلَکُم؛ (۱) فرزند خود را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید تا آمرزیده شوید.» برای رسیدن به این هدف، خود والدین باید اهل تحقیق و مطالعه باشند تا بر اساس تحقیق و بررسیهای که به دست آوردهاند، آنچه را که میخواهند به فرزندشان بیاموزند، درستی آن را باور داشته باشند. متأسفانه بسیاری از اطلاعاتی که والدین دارای آن میباشند بر اساس القائات محیطی و تعصبات والدین به آنها رسیده است و باید توجه داشت که این اطلاعات ممکن است نادرست و همراه با خطا باشد. محیط، اولین معمای کودک است که تمام القائات فکری و فرهنگی و آموزشی خود را به کودک ارائه میکند؛ زیرا که پس از سه چهار سال، وقتی با کودک سخن میگوییم، ملاحظه میکنیم که کودک، درست به زبانی سخن میگوید که والدین، اطرافیان و به طور کلی محیط تربیتی او به او القاء کرده است. پس میتوان گفت که محیط پرورشی کودک، اطلاعات فرهنگی خود را بر ذهن و قلب کودکان به طور اجباری القا میکند. چنین القایی نه تنها در مورد زبان، بلکه در موارد دیگر نظیر فرهنگ اقتصاد و ... دین وجود دارد.
القائات و یادگیری مذهبی، از شایعترین القائات محیط پرورشی کودک میباشد. به لحاظ اینکه، کودکی که در یک خانواده مسلمان به دنیا آمده باشد، بر اثر تربیت والدین آن خانواده، مسلمان تربیت میشود و کودکی که در یک خانواده مسیحی به دنیا آمده باشد، بر اثر تربیت آن خانواده، مسیحی خواهد گردید و همین طور یهودی و ... میتوان چنین نتیجه گرفت که پذیرش دین کودک از طرف والدین نمیتواند یک دین واقعی باشد؛ زیرا والدین، آن را بر اساس تعصبی که دارند به فرزندان خود القاء نمودهاند. این موضوع بسیار دقیق علمی را حضرت پیامبر (ص) چه زیبا میفرمایند: «کُلُّ مُولودِ یولَدُ عَلی الفِطرۀِ حتّی یکونَ اَبَواهُ یُهَوِّدانِهِ و یُنَصِّرانِهِ؛ (۲) هر کودکی با فطرت توحید متولد میشود، لیکن این والدین او هستند که کودک را یهودی یا مسیحی تربیت میکنند.»
خالی الذهن بودن کودک
کودک در سنین اول زندگی خود فاقد هر گونه ادراکی است. اما احساس او کامل است. در مورد خالی الذهن بودن کودک از ادراک، خدای تعالی در قرآن کریم، سوره نحل آیه ۷۸ میفرماید: «وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَاتَعْلَمُونَ شَیًْاً؛ خداوند شما را از شکمهای مادرانتان خارج کرد در حالی که چیزی نمیدانستید.» کلام خداوند متعال از خالی الذهن بودن قلب و ذهن کودک از هر گونه آگاهی و ادراک میباشد. به تدریج که کودک رشد میکند؛ اطلاعات و ادراکات محیطی؛ ذهن او را فرا میگیرند. ذهن و قلب کودک همچون آینه شفاف است که هر گونه محرکی را در خود منعکس میسازد. هر گونه ادراکی که در حد توانائی ذهنی به کودک ارائه شود، به سرعت آن را جذب میکند. در زمینه سرعت انتقال ادراکات و یادگیریها به ذهن و قلب کودک، مولا امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «و اِنما قَلبَ الحَدَث کَالأرضِ الخالیهی، ما اُلقیَ فیها مِن شیء قَبِلَتهُ؛ (۳) قلب نوجوان نورس مانند زمین خالی است. هر تخمی که در آن افشانده شود به خوبی میپذیرد.» یکی از دلایلی که ثابت میکند تمام محرکات محیطی میتواند در ضمیر کودک ثبت شود، وجود رفتارهای ناخود آگاه میباشد؛ زیرا انسان گاهی رفتاری از خود بروز میدهد که از چگونگی آن رفتار آگاهی کافی ندارند؛ مثل ترس از تاریکی. (۴)
اسلام مکتب تربیت است و والدین را به تربیت نیکوی خود و فرزندانشان ترغیب و تشویق نموده است. خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «یَا أَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکمُ ْوَ أَهْلِیکم نَارًا؛ (۵) ای کسانی که ایمان آوردهاید؛ خود و خانواده خود را از آتش نگاه دارید.» مولا امیرالمومنین (ع) در تفسیر این آیه شریفه میفرمایند: «عَلّموا انفُسَکُم و اُهلِیکُم الخَیر و أدَّبوهُم؛ (۶) یعنی به خود و خانواده خود خوبی بیاموزید و آنان را تربیت کنید.» با توجه به آیهای که مورد مطالعه قرار گرفت، اهمیت تربیت فرزندان به خوبی آشکار میشود. فرزندانی که تحت سرپرستی والدین قرار میگیرند؛ امید میرود که اگر به خوبی تربیت شوند؛ بتوانند افراد مفیدی برای خود و جامعه واقع گردند؛ زیرا تربیت فرزندان میتواند بهترین هدیه از سوی والدین برای فرزندان محسوب میشود.
حضرت امام صادق (ع) میفرماید: «بهترین میراث پدران برای فرزندان، ادب است نه مال و ثروت! زیرا ثروت از میان میرود و ادب پایدار میماند.» (۷) کودکی که در خانواده با ایمان و روشن ضمیر تربیت شده باشد، دارای ارزش والائی است؛ زیرا زندگی انسان بر پایه تربیت صحیح استوار است و اگر کودکی نیکو تربیت شود؛ بدون تردید میتواند فردی صالح و شایسته برای جامعه واقع گردد. تربیت خوب فرزند، بدون تردید دارای اجر اخروی نیز برای والدین میباشد؛ زیرا اثر فرزند صالح پس از مرگ والدین؛ همواره به آنها میرسد و خداوند متعال آنها به خاطر تربیت فرزند صالح؛ مورد تکریم قرار میدهد. پیامبر بزرگوار (ص) میفرمایند: «هر کس دختر داشته باشد و او را خوب تربیت کند و به خوبی او را دانش بیاموزد و از نعمتهائی که خداوند به او عطا فرموده، به وفور بهرهمندش سازد، آن دختر مانع و سپر پدر در برابر آتش دوزخ خواهد بود.» (۸) مناسبترین و معروفترین طبقه بندی مراحل تربیتی کودک، توسط حضرت امام صادق (ع) ارائه گردیده است. آن بزرگوار به طور تلویحی در این روایت، تمام مسائل رشد جسمی، روانی، عاطفی و شخصیتی را مورد توجه قرار دادند. امام صادق (ع) میفرمایند: «کودک خود را رها کن تا هفت سال بازی کند، سپس او را به مدت هفت سال تربیت کن، و به مدت هفت سال دیگر مشاورو ملازم خود قرار بده؛ اگر در این امر موفق گشتی چه بهتر، و در غیر این صورت هیچ خیر و ثمری در او نخواهد بود.» (۹) در این روایت، امام صادق (ع) مراحل تربیتی کودک را تا رسیدن به مرحله جوانی به سه مرحله هفت ساله طبقهبندی میکنند. هر کدام از این مراحل دارای ویژگی خاصی میباشد که بر اساس رهنمودهائی از سوی آن بزرگوار توصیه گردیده است. با آگاهی از این رهنمودهای ارزشمند، میتوان انتظار داشت که والدین و مربیان بتوانند آن چنان که شایسته است، فرزندانی تربیت کنند که فردی لایق برای خود و جامعه و خانواده خود باشند. (۱۰)
احترام به فرزند
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «فرزند شایسته، دسته گلی از جانب خداوند است که میان بندگان قسمت میکند.» (۱۱) برای رسیدن به چنین موهبت عظیمی، شایسته است که والدین با آگاهی تمام با تربیت صحیح کودکان، راه را برای رسیدن به چنین مرحلهای بگشایند. مهمترین وظیفه والدین نسبت به فرزندشان آن است که با احترام گذاشتن به او، همواره شخصیت فردی و اجتماعی او را حفظ کنند و او را در میان همسالان و همبازیهایش خفیف و خوار جلوه ندهند. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «همان گونه که فرزند نباید به والدین خود بی احترامی کند، والدین نیز نباید نسبت به او بی احترامی نمایند.» (۱۲) احترام به حقوق فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان از اهمیت بسزائی برخوردار است؛ زیرا که دارای حقوق اجتماعی، آنان میآموزد که در آینده فردی عدالت خواه تربیت شوند. بدین جهت لازم است والدین در میان آنها به عدالت رفتار نمایند تا این خصیصه در رفتار آینده آنان جلوهگر شود. آن بزرگوار در کلامی دیگر میفرمایند: «میان فرزندان خود در عطا و بخشش به عدالت رفتار کنید، همچنان که دوست دارید آنان نیز، در احترام و محبت، میان شما عادلانه عمل کنند.» (۱۳)
چند راه ارتباط مطلوب با فرزندان (۱۴)
۱. باید به فرزندانتان احترام بگذارید و برایشان ارزش قائل شوید و در صورت لزوم، خطاهای آنان را تذکر داده تا در رفع و اصلاح آنها بکوشند.
۲. در محیطی آرام به بحث و گفتگو بپردازید.
۳. سعی نمائید احساسات مثبت خود را در رفتار و گفتار آنان نشان دهید؛ ولی احساسات منفی را فقط در قالب کلمات با ملایمت ابراز نمائید.
۴. به خاطر داشته باشید که نوجوانان نسبت به امر و نهی کردن بسیار حساس هستند.
۵. هرگز در صدد قدرت نمائی بر نیایید؛ چون هم والدین و هم کودکان میل به احساس قدرت نمائی دارند و از این عمل لذت میبرند.
۶. برای کودکان مسئولیت تعیین نمائید.
۷. با ابراز علاقه، آنان را از ابتلا به عقب ماندگی عاطفی نجات دهید.
۸. از بی اعتنائی و بی تفاوتی بپرهیزید؛ که باعث نابودی و خرابی ارتباطات میشود.
۹. همیشه به آنها پند و اندرز ندهید فقط گوش کنید و گوش کنید.
مراقبتهای والدین در رابطه با فرزندان (۱۵)
در سه سال اول که دوره پرستاری، نام دارد والدین وظایفی دارند:
۱. استحمام کودک تا سه سالگی توسط مادر انجام میشود؛ اما از چهار سالگی، دختر توسط مادر و پسر توسط پدر حمام میشوند. البته عورتین باید پوشیده باشد.
۲. در پوشش لباس تا سه سالگی باید لباسهای رنگ روشن داشته باشند و بعد از آن، رنگ و دوخت لباس باید جنسیت کودکان همخوانی داشته باشند. اگر لباس، تنگ و چسبان باشد باعث فشار؛ خستگی و عصبانیت کودک میشود. ضمناً در بیداری پیش از موعد غریزه جنسی، مؤثر است. لباسهای زیر نباید زبر و از الیاف پلاستیک باشد بلکه باید از جنس نخ پنبهای باشد.
۳. ختنه پسران، همان هفته اول بعد از تولد یا حداکثر تا پایان ماه اول باشد که زخم آن خیلی زود جوش میخورد.
۴. خوب است کودکان در حضور و دید والدین بازی کنند تا خطاهای اخلاقی با تذکر بر طرف شود. به کودکان اجازه ندهید کولی بازی یا عروس و داماد بازی کنند.
۵. در معاشرتها فرهنگ برهنگی در دختران بیش از پسران است چه والدین و چه فرزندان در منزل آستینها تا مچ و پاها را نیز تا مچ پا بپوشانند. نامحرمان حق ندارند کودکان ممیز را ببوسند و محرمان فقط باید پیشانی بچهها را ببوسند، دختران در سن تمیز نباید روی پای پدران، و پسران روی پای مادران بنشینند!
۶. اگر زخم یا دمل در محدودهی عورتین و کشاله ران پیدا شد باید برای درمان سریع آن اقدام شود.
۷. برای دفع انگلها و کرمکها که موجب تحریک مخرج است باید اقدام شود.
۸. در سایشها هرگز به کودک اجازه ندهیم که به رو بخوابند!
۹. در نوازش کودکان که امر لازمی است از جملات نادرست استفاده نکنید.
۱۰. در پاسخ به سئوالات کودکان، گوش کنیم ساده و صحیح جواب دهیم. اگر پرسیدند: من چگونه به وجود آمدم؟ خوب است مادر بگوید: تو خیلی کوچک بودی و من خیلی تو را دوست داشتم و در شکم خود گذاشتم، بعد خدا تو را به دنیا آورد به تو شیر دادم تا بزرگ شدی و خدا را شکر میکنم کودکان تا همین حد راضی میشوند. هرگز نباید در پاسخ به آنها مسائل زناشوئی مطرح شود!
زمان آغاز تربیت دینی
بزرگان، دوران نونهالی را آغاز آموزش دینی میدانند. در روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده است که خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) فرمودند: «فرزندم، قبل از این که دلِ نرم تو سخت، و فکرت مشغول شود، من به تربیت تو اقدام کردم» (۱۶) در نگاه دینی، برای داشتن فرزند سالم و صالح؛ علاوه بر انتخاب همسری اصیل و دیندار، رعایت مسائلی مانند زمان و چگونگی آمیزش و نیز دقت در تغذیه حلال و مناسب در دوران بارداری و شیردهی ضروری است. بخشی از سلامتی و بیماری، زشتی و زیبائی؛ خوش خلقی و بدخلقی؛ و باهوشی و کودنی فرزندان، به تغذیه پدر و مادر در آنها قبل از انعقاد نطفه و دوران جنینی مربوط میشود؛ به عنوان نمونه از رسول اکرم (ص) نقل شده است که شیر، پایه و اساس تربیت است؛ چرا که صفات زن را به طفل منتقل میکند. (۱۷) زمان شروع تربیت دینی از دوران نونهالی است؛ چرا که فطرت خداجوی کودک هنوز دست نخورده است و این، کار مربی را بسیار آسان میکند. حضرت علی (ع) میفرمایند: «آنچه را فرد در کودکی میآموزد، مانند نقشی است که روی سنگ حک میشود.» (۱۸) یا اینکه میفرمایند: «قلب کودک مانند زمین خالی است که هر بذری را در آن بریزند، رشد خواهد کرد» (۱۹) اذان و اقامه که در بدو تولد در گوش نوزاد طنین انداز میشود، در واقع عصارهای از آموزههای دینی- الهی است که در ضمیر ناخودآگاه او تأثیر خواهد داشت؛ لذا بر انجام این کار بسیار تأکید شده است. بسیاری از ما نیز خاطرات تلخ و شیرین از دوران طفولیت و کودکی خود در ذهن داریم و این امر نشان دهندهی تأثیر پذیری در دوران کودکی است. (۲۰)
تأثیر باور دینی در تربیت
پیش شرط تأثیر امر و نهی والدین این است که خود آنها عامل به مسائل و احکام دینی باشد و پیش شرط عامل بودن والدین، باور قلبی آنها به آموزههای الهی است. در تعالیم دینی آمده است که در یک مورد اجازهی ریا داریم، آن هم هنگام آموزش اخلاق به فرزندانمان است؛ یعنی انجام اعمال دینی در معرض دید کودک باشد تا او نیز به آن سمت و سو تشویق شود؛ مانند خواندن نماز در کنار فرزند و یا کمک به نیازمندان توسط کودک. از همین رو به دیگران نیز توصیه شده است که در طول زندگی، دیگران را با رفتار خود به دین دعوت کنند. امام صادق (ع) در روایتی میفرمایند: «کُونوا دَعاه لِلنّاس بغیرِ ألسِنَتِکُم؛ (۲۱) یعنی مردم را با روشی غیر زبانتان، به سوی خدا بخوانید.»
پس چنانچه فرزند ما بر خلاف آموزههای دینی رفتار میکند، باید علت را در خودمان جستجو کنیم و ببینیم کجا اشتباه کردهایم؟ اگر والدین معتقد نباشند که نماز، کلید رستگاری و خوشبختی آدمی است، در نتیجه برای آموزش نماز به فرزندان نیز وقت نمیگذارند. کودک باید دین را که در روانشناسی، یک اصل مهم تربیتی به شمار میآید. هنگام نماز، پدر و مادر هر دو باید به نماز بایستند. اگر مادر به نماز بایستد، ولی پدر مشغول کار دیگری باشد، بچه با خود میگوید: گویا نماز خیلی مهم نیست، چون پدر نخواند و طوری هم نشد! حتی مادر در ایام عذر شرعی، میتواند بر سر سجاده بنشیند و مشغول ذکر و دعا باشد و یا فرزند به مسجد و ... برده شود. نقل میکنند که فردی در مراجعه به منزل یکی از آشنایان خود، از فرزندش سراغ او را میگیرد. او در جواب میگوید: پدرم کار دارد. آن فرد میپرسد: مشغول نماز خواندن است؟ کودک پاسخ میدهد: نه، پدرم اصلاً نماز نمیخواند! چند لحظه بعد، پدرش میآید. آن شخص با تعجب میگوید: پسرت فکر میکند تو نماز نمیخوانی! او با خنده میگوید: درست است، چون نماز خواندن مرا ندیده است. صبح زود که همه خواب هستند، من به مسجد میروم و نماز میخوانم. ظهر هم سرکار هستم و همان جا نماز میخوانم. غروب هم برای نماز به مسجد میروم. از این داستان میتوان دریافت که اگر فرزندان، نماز خواندن بزرگترها را نبینند به نماز تشویق نمیشوند. در چنین مواردی گاهی لازم است که والدین نمازشان را در خانه بخوانند و یا فرزندشان را با خود به مسجد ببرند. در واقع آنچه که به کوچکترها درس میدهد، «رفتار» بزرگترهاست، نه «گفتار» آنها. اما به راستی آیا تا به حال از خود پرسیدهایم که تا چه اندازه به ارزشهای اسلامی و اعتقادات باور داریم که بخواهیم آنها را به فرزندان خود منتقل کنیم!؟ بدانیم اگر در حضور فرزندان خود کتاب زندگی یعنی قرآن را مطالعه نکنیم، کودک نیز در آینده این کار را نمیکند. اگر قرآن به دست گرفتن فقط به سفرهی عقد و مجلس ختم خلاص شود، هیچ اثری نخواهد داشت. یک نمونه از این بی توجهی، این است که وقتی دانشجوی ما کتاب قرآن را باز میکند، یاسین را «یِس» میخواند! بنابراین باور قلبی والدین به مفاهیم دینی، بسیار مهم است. (۲۲)
موارد آموزش دینی
محتوای آموزش دینی بعد از دو سالگی که تکلم کودک کامل میشود، عبارت است از: آموزش صلوات و ذکرهائی مثل «لا اله الاالله»، ایجاد محبت به پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)، بیان خوبیها و بدیها، مشاهده نماز و مناجات والدین با پروردگار و ... پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «وقتی فرزندانتان شش ساله شدند، امر کنید نماز بخوانند. وقتی هفت ساله شدند، در اینباره بیشتر تأکید کنید و در صورت لزوم میتوانید آنها را بزنید». (۲۳) از مجموع روایات میتوان دریافت که والدین باید به کودک خود از سه سالگی ذکر «لااله الا الله» و از چهار سالگی ذکر «محمد رسول الله» را بیاموزند. همچنین در پنج سالگی او را به قبله متوجه کنند و از شش سالگی سجده و رکوع را به او یاد دهند. از هفت سالگی نیز شیوه وضو گرفتن به کودک نشان دهند و او را به نمازگذاران امر کنند. البته نباید نقش زمان و مکان را در القای این آموزههای دینی نادیده گرفت. لحظات خستگی، آشفتگی، خواب آلودگی، اضطراب و کسالتهای جسمی و روحی، زمان خوبی برای این امر خطیر و مقدس نیست. (۲۴)
آموزش قرآن و روایات اسلامی
آموزش قرآن در دوران کودکی که سنین آموزش وی به شمار میرود از اهمیت زیادی برخوردار است. کودکانی که با قرآن مأنوس شده باشند از لحاظ رفتاری با دیگر کودکان تفاوتهای بسیاری دارند. خواندن قرآن و درک مفاهیم آن میتواند رفتارهای نامطلوب انسان را از بین ببرد. علاوه بر آن، آموزش قرآن به فرزندان برای والدین اجر اخروی نیز دارد.
در روایتی از امام صادق (ع) میخوانیم: «هر کس فرزندش را ببوسد خداوند برای او کار نیکی در نامه عملش مینویسد و هر کس او را شاد کند، خداوند او را در قیامت شاد میگرداند و هر کس او را قرآن یاد بدهد والدینش فراخوانده میشوند و دو جامه ارزشمند به آنان میپوشانند که از نور آن در جامه صورتهای بهشتیان، نورانی میگردد.» (۲۵) از دیدگاه اسلام، همراه آموزش قرآن، فراگیری سخنان ائمه معصومین (ع) نیز از اهمیت بسزائی برخوردار است؛ زیرا کلام ارزشمند آن بزرگواران، تفسیر کننده آیات قرآن کریم میباشد و قرآن و روایات اسلامی مکمل یکدیگرند و یکی بدون دیگری نمیتواند فهم و درک عمیق در انسان ایجاد کند. حضرت امام صادق (ع) در این زمینه میفرمایند: «پیش از آنکه مرجئه (صاحب افکار باطل) بر شما پیشی بگیرند به یاد دادن احادیث به فرزندان خود مبادرت کنید.» (۲۶) آموزش احادیث و سخنان ائمه معصومین (ع) میتواند دلهای کودکان را بیدار نماید و قلوب آنان را مملو از آگاهی گرداند. علت انحراف نوجوانان و جوانان، در اثر وجود خلاء فکری آنان میباشد؛ زیرا اگر آنان از سنین کودکی به آموزش و تربیت اصیل اسلام با روشی که ائمه معصومین (ع) بیان فرمودهاند؛ سوق داده شده بودند، اکنون در ذهن خود احساس بیهودگی نمیکردند و به سوی افکار باطل گرایش پیدا نمیکردند. مولا امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «از دانش ما به کودکان خود چیزی بیاموزید که خداوند به واسطه آن سودشان بخشد و صاحبان افکار باطل با آرای خود بر آنان چیره نشوند.» (۲۷) بدین ترتیب وظیفه والدین در امر تعلیم و تربیت کودک، در این مراحل سنی بسیار سنگین میباشد؛ زیرا که این دوران، مرحله مهم آموزش است و نباید فرصتهای طلائی آن را از دست داد.
آموزش و رعایت احکام
یکی دیگر از مراحل مهم این دوران که بر عهدهی والدین میباشد، دادن آموزشهای خاص به کودکان و نوجوانان است؛ زیرا آنان در این سنین، به طور کامل راهنمائیهای والدین را میپذیرند، بنابراین والدین باید از این موهبت خدائی استفاده کنند و آنها را با آموزشهای خاص این دوران آشنا سازند. یادگیری نماز صحیح، یکی از آموزشهای خاص این دوران است که با دقت تمام از سوی والدین باید به فرزندان آموزش داده شود آموزش نماز دارای اهمیت ویژهای است و کودکان و نوجوانان بهتر است از ابتدای این دوران به برگزاری نماز بپردازند. البته باید توجه داشت که این عمل به آموزش صحیح نماز نیازمند است و این وظیفه والدین است که آنها را به این عمل تشویق و ترغیب نمایند. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «فرزندان خود را در هفت سالگی نماز بیاموزید و چون ده ساله شدند، آنها را بر ترک نماز تنبیه کنید.» (۲۸) یکی از مشکلات خاص این دوران؛ آشکار شدن بلوغ زودرس در بعضی از نوجوانان میباشد. این موضوع میتواند علامت هشدار دهندهای برای والدین باشد. برای جلوگیری از بلوغ زودرس در نوجوانان، دستورات مؤکّدی از سوی ائمه معصومین (ع) بیان گردیده است که میتواند قابل توجه والدین باشد. امام صادق (ع) در اینباره میفرمایند: «کودک وقتی سن هفت سالگی را پشت سر گذاشت، دیگر جایز نیست زنها را ببوسد.» (۲۹) اسلام از همان آغاز تولد دوران دوم کودکی، دستور میدهد که آثار بلوغ زودرس را باید در کودک از بین برد و لذا چنین دستوری را برای والدین ارائه نموده است. یکی دیگر از عوامل بلوغ زودرس در کودکان، خوابیدن آنان کنار هم در یک رختخواب میباشد و لذا اسلام دستور داده است که کودکان بعد از ده سالگی به هیچ وجه نباید در یک رختخواب بخوابند. امام صادق (ع) در این زمینه میفرمایند: «باید رختخواب بین پسر با پسر، پسر با دختر و دختر با دختر را در ده سالگی از هم جدا کرد.» (۳۰) یکی دیگر از عوامل ایجاد بلوغ زودرس در کودکان و نوجوانان که اهمیت بسیاری دارد و والدین همواره باید در رعایت آن کوشا باشند جدا کردن اتاق خواب نوجوانان از خود میباشد. پژوهشها نشان میدهد، خانوداههایی که بیش از یک اتاق خواب برای خود و فرزندان ندارند و فرزندان نیز در اتاق والدین میخوابند، فرزندانشان به بلوغ زودرس دچار میشوند! (۳۱) این موضوع میتواند هشدار برای والدین باشد و آنان را از خواب غفلت بیدار کند. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «اگر مردی با زنش بیامیزد و در خانه، کودکی بیدار باشد و آن دو را ببیند و یا صدای نفس زدنشان را بشنود، آن کودک هرگز رستگار نخواهد شد.» (۳۲) اکثر مطالعات منشأ انحرافات جنسی را ناشی از عدم آگاهی والدین بیان میکند.
چگونگی انتقال مفاهیم دینی
باید توجه داشت که ممکن است برخی از مفاهیم دینی برای کودکان ثقیل و خام باشد؛ لذا باید آن را مانند شکر در آب حل کنیم و همچون شربتی شیرین به فرزندانمان بچشانیم؛ یعنی برای آشنا ساختن آنان با ائمه اطهار (ع) از داستاهای معجزه و کرامات آنها شروع کنیم تا برای نونهالان ما شیرین و جذاب باشد؛ زیرا آنان در سنی نیستند که از ما استدلال بخواهند. با همین روش باید آنها را با فضایل و ارزشهای مانند ایثار، جهاد، کمک به هم نوع و دیگر مفاهیم دینی همچون نماز، روزه و حجاب، احترام به والدین و معلم، نظم و انضباط، پاکیزگی و آراستگی، امانتداری، صداقت و ... آشنا کرد. نکته مهم برای ایجاد رابطه با نوجوانان و جوانان این است که مانند پیامبر اکرم (ص) «طبیب دوار؛ پزشک سیار» (۳۳) باشیم و خود به سراغ بیمار برویم؛ نباید انتظار داشت که جوان به سراغ ما بیاید. در همین خصوص، نقل میکنند که پیامبر اکرم (ص)، حسن (ع) و حسین (ع) را به پشت خود سوار میکرد و میفرمود: «نیکو شتری است، شتر شما» (۳۴) بنابراین قبل از هر چیزی باید اعتماد و علاقه جوانان را به خود جلب کنیم تا به آنچه آموزش میدهیم، اقبال داشته باشند. سعی کنیم فضای خانواده به گونهای باشد که کودک دچار سانسور فکری نشود. در حقیقت باید زمینهای فراهم گردد که فرزند به راحتی و با اشتیاق، مشکلات و سئوالات خود را با والدین مطرح کند اگر آنان نتوانند این وظیفه را به خوبی انجام دهند، جوان برای دریافت پاسخ سئوالات خود به راههای نادرست و منابع غیر مطمئن روی آورده و دچار گمراهی و مشکلات روحی و فکری میگردد. (۳۵)
اهمیت دادن به سن تکلیف
یکی دیگر از وظایف والدین در حین آغاز سن تکلیف فرزندشان، این است که برای او جشن تکلیف برگزار میکنند و معنا و فلسفه آن را برای فرزند خود بیان نمایند؛ مثلاً در مورد لزوم نماز خواندن به او بگویند: «خدا نعمتهای زیادی به ما داده که ما باید برای تشکر از او، نماز بخوانیم». یکی از بزرگان دین به نام سید بن طاووس (ره) نه تنها به سالروز مکلف شدن خود اهمیت میدهد و از آن روز به عنوان بزرگترین عید یاد میکند، بلکه به فکر میافتد تا جشنی برای بالغ شدن فرزند خود ترتیب دهد و از آن روز فراموش نشدنی تجلیل فراوان به عمل آورد. وی در نوشته خود از پدران و مادران، چنین گلایه میکند: «من تا کنون نشنیدهام کسی برای این روز بسیار بزرگ و فراموش نشدنی ارزشی قائل باشد و حق چنین روزی را ادا کرده باشد و یا برای از دست رفتن چنین روزی، لحظهای غصه خورده باشد. از این رو خود و فرزندان و دوستانم را سفارش میکنم که حق چنین روزی را ادا کنند در بزرگ داشت و احترام آن بکوشند.» (۳۶)
آری برگزاری جشن تکلیف، تأثیر ماندگار و نیکی در فرزندان دارد. همان گونه که ما برای او جشن تولد میگیریم و بهترین هدایا را در آن روز تقدیمش میکنیم تا خاطرهای دلنشین در آلبوم زندگیاش برای او ثبت شود، چنان چه برای جشن تکلیف نیز جشن و سرور بر پا کنیم، آغاز سن تکلیف برای او به یاد ماندنی و ارزشمند خواهد شد. (۳۷)
ملایمت و پرهیز از نصیحت زیاد نوجوان
والدین نباید نوجوانان و جوانان را با اعمال نسنجیده خود به عصیانگری وادار نمایند؛ زیرا روحیه عصیانگری و تمرُّد در آنها به شدت وجود دارد. پیامبر اکرم (ص) خطاب به مولا علی (ع) میفرمایند: «یا علی، لعنت خدا بر پدر و مادری باد که فرزند خویش را به عصیان وادارند و باعث قطع رابطه محبت شوند.» (۳۸) گاهی والدین از رفتار پرخاشگرانه فرزندان خود شکوه و شکایت میکنند، در حالی که نمیدانند که خود آنان محرک پرخاشگری جوانان خود میباشند؛ زیرا جوان بر اساس دارا بودن روحیه جوانی، در مقابل هر محرکی که برایش غیر منطقی جلوه کند، واکنش نشان میهد. یکی دیگر از نابسامانیها دوران نوجوانی، داشتن حالت لجاجت جوانان میباشد. این ویژگی ناهنجار، در بعضی از جوانان قابل مشاهده میباشد؛ باید دانش که انگیزه لجاجت هم، مانند انگیزه پرخاشگری، در رفتار خود والدین نهفته است. مولا علی (ع) در مورد علت لجاجت جوانان میفرمایند: «زیادهروی در ملامت کردن، شعله لجاجت را مشتعل میسازد.» (۳۹) وقتی نصیحت گوئی والدین، رنگ ملامت به خود میگیرد سبب میشود که جوانان در مقابل این عمل واکنش نشان دهند. باید توجه داشت که نصیحت گوئی بیش از حد برای جوانان، آن هم در حضور دیگران میتواند شخصیت آنان را سرکوب و خدشهدار نماید مولای (ع) میفرمایند: «نصیحت گفتن فردی در حضور دیگران کوبیدن شخصیت او میباشد.» (۴۰) بنابراین والدین باید به این امر آگاهی داشته باشند که هر گونه دلسوزی نا آگاهانه که در چهره ملامت کردن و نصیحت گوئی برای تربیت جوانان ابراز گردد، نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه رابطه والدین و جوان را مکدر خواهد نمود. (۴۱)
خانه و خانواده خوب و سالم از دیدگاه کودکان و نوجوانان (۴۲)
۱. کودک در خانواده مورد پذیرش و توجه باشد و خود نیز به خوبی از آن آگاه باشد.
۲. نسبت به پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده احساس تعلق و پیوستگی کند و خود را بخش مهمی از شبکه خانوادگی به حساب آورد.
۳. از آزادی متناسب با سن و نیازهای خود در چهار چوب ضوابط اخلاقی و تربیتی متعادل برخوردار باشد.
۴. به او مسئولیتهای متناسب با سن و توانائیش داده شود.
۵. به کودکان برای همکاری فرصت دهید؛ و در صورت انجام دستور از آنها تشکر کنید.
۶ . افکارش را بتواند با والدین خود در میان بگذارد و درخواستهای خود را واضح و روشن بیان کند و از تجربه و تبادل نظر والدین بهرهمند گردد.
۷. حداقل در پارهای از تصمیمات، دخالت داشته باشد.
۸. پدر و مادر، خود، الگوی عملی همه آن چیزهایی باشند که به فرزندانشان میگویند و از آنان انتظار دارند.
۹. اشتباهات و خطاهای آنان را بدون تنبیه و تمسخر اصلاح کنند.
۱۰. پدر و مادر با رابطه گرم و صمیمانه فضای خانه را مطبوع سازند، به گونهای که در آن، همه افراد همدیگر را دوست بدارند و به یکدیگر کمک کنند.
۱۱. پدر و مادر با تشویق و مهربانی، زمینههای اعتقادی و مذهبی را در آنان پرورش دهند.
۱۲. پدر و مادر انتظارات و توقعات خود را از فرزندانشان، متناسب با سن و تجربه کودک از او بخواهند.
۱۳. از آنجا که پارهای از یادگیریها به دلیل بی تجربگی و نا آگاهی کودک همیشه قرین با موفقعیت نخواهد بود پدر و مادر سعی کنند بیشتر به موفقعیتها و پیشرفتهای او تکیه کنند تا بر شکستها و خطاهای او.
نتیجه مباحثی که به آنها پرداخته شد به شرح ذیل میباشد:
۱. هر کودکی با فطرت توحید متولد میشود، لیکن این والدین او هستند که کودک را یهودی یا مسیحی تربیت میکنند.
۲. محبت خود را به بچهها صادقانه ثابت کنیم و توجه داشته باشیم که آنها فرق لوس کردن با محبت را میفهمند.
۳. در اجرای دستورات دینی، سخت گیری نکنیم. توجه داشته باشیم که آنها به اندازه خودشان مکلف هستند.
۴. زمان شروع تربیت دینی از دوران نونهالی است؛ چرا که فطرت خداجوی کودک هنوز دست نخورده است و این، کارِ مربی را بسیار آسان میکند.
۵. پیش شرط تأثیر امر و نهی والدین این است که خود آنها عامل به مسائل و احکام دینی باشد و پیش شرط عامل بودن والدین، باور قلبی آنها به آموزههای الهی است.
۶. باید زمینهای فراهم گردد که فرزند به راحتی و با اشتیاق، مشکلات و سئوالات خود را با والدین مطرح کند.
۷. قبل از هر چیزی باید اعتماد و علاقه جوانان را به خود جلب کنیم تا به آنچه آموزش میدهیم، اقبال داشته باشند.
۸. نصیحت گویی بیش از حد برای جوانان، آن هم در حضور دیگران میتواند شخصیت آنان را سرکوب و خدشهدار نماید.
پي نوشت ها :
۱. میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۰۳
۲. الحدیث، ج ۲، ص ۳۷۷
۳. تحف العقول، ص ۶۷
۴. تربیت فرزند از دیدگاه مکتب اسلام، صص ۶۱ و ۶۲
۵. تحریم، ۶
۶. میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۰۳
۷. میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۰۱
۸. میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۰۱
۹. میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۰۵
۱۰. تربیت فرزند از دیدگاه مکتب اسلام، صص ۷۴ - ۷۲
۱۱. میزان الحکمه، ج ۱۴، ص ۷۰۸۵
۱۲. میزان الحکمه، ج ۱۴، ص ۷۱۰۹
۱۳. میزان الحکمه، ج ۱۴، ص ۷۰۸۹
۱۴. بایدها و نبایدها در تربیت کودکان و نوجوانان، صص ۱۷ و ۱۸
۱۵. بایدها و نبایدها در تربیت کودکان و نوجوانان، صص ۷۰ و ۷۱
۱۶. نهج البلاغه، نامه ۳۱، ص ۵۲۲
۱۷. مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۳
۱۸. بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۲۴
۱۹. نهج البلاغه، نامه ۳۱، ص ۵۲۲
۲۰. آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان، صص ۴۷ و ۴۸
۲۱. وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۲۴۶
۲۲. آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان، صص ۴۳- ۴۵
۲۳. مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۱۸
۲۴. آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان، صص ۴۱ و ۵۲
۲۵. پژوهشی در تعلیم و تربیت اسلامی، ص ۲۰۳
۲۶. حدیث تربیت، ج ۱، ص ۱۳۰
۲۷. میزان الحکمه، ج ۱۴، ص ۷۱۰۷
۲۸. میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۰۳
۲۹. اسلام و روان شناسی، ص ۹۹
۳۰. اسلام و روان شناسی، ص ۹۹
۳۱. تربیت فرزند از دیدگاه مکتب اسلام، ص ۹۸ و ۹۹
۳۲. اسلام و روان شناسی، ص ۱۰۰
۳۳. بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۲۳۹
۳۴. بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۲۸۵
۳۵. آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان، صص ۵۳ و ۵۴
۳۶. حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (ع)، صص ۲۹۴ و ۲۹۶
۳۷. آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان، صص ۵۷ و ۵۸
۳۸. الحدیث، ج ۱، ص ۳۰۱
۳۹. حدیث تربیت، ج ۲، ص ۶۵
۴۰. الحدیث، ج ۱، ص ۱۳۰
۴۱. تربیت فرزند از دیدگاه مکتب اسلام، ص ۱۰۸
۴۲. بایدها و نبایدها در تربیت کودکان و نوجوانان، صص ۱۶ و ۱۷
بخش دوم
تاثير «اسم» در شخصيت افراد
قال علی عليه السلام: حق الولد على الوالد ان يحسن اسمه ويحسن ادبه ويعلمه القرآن» (۱)
حق فرزند بر پدر اين است كه نام نيك برايش انتخاب كند و او را خوب تربيت نموده و به اوقرآن ياد دهد.
يكى از عوامل مهمى كه در شكل گيرى شخصيت افراد مؤثر است، «نام» آنهاست.نامگذارى و انتخاب نام شخصى، اظهار محبت و بزرگداشت و وابستگى به صاحباصلى آن نام است. شخصى به امام صادق عليه السلام عرضه داشت: جانم به فدايت، ما اسامى شما وپدران شما را بر فرزندانمان مى گذاريم، آيا اين كار براى ما سودمند هست؟ امام در جواب فرمودند:« اي والله وهل الدين الا الحب. قال الله: «ان كنتم تحبون الله فاتبعونى يحببكم الله ويغفر لكمذنوبكم;» (۲) و (۳) (بله به خدا سوگند! و آيا دين غير از حب و دوست داشتن ما اهل بيت است؟ خداوند مى فرمايد:(اى رسول ما بگو) اگر خدا را دوست مي داريد، مرا پيروى كنيد كه خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد.)
انتخاب اسم براى فرزندان نشانگر فرهنگ و تمدن جامعه است. شخصى ازامام رضا عليه السلام سؤال كرد از اين كه چرا اعراب روى فرزندانشان اسامى حيوانات درنده مى گذاشتند (مانند: كلب، نمر وفهد)؟ امام در جواب فرمودند:«كانت العرب اصحاب حرب فكانت تهول على العدو باسماء اولادهم ويسمون عبيدهم فرحومبارك وميمون وامثال ذلك يتيمنون بها; (۴)»(چون مردم عرب اهل جنگ و نزاع بودند، با گذاشتن اسمهاى جنگى روى فرزندانشان دردشمن ايجاد ترس مى كردند; و بردگان خود را فرح، مبارك، ميمون و امثال اينها نامگذارى مى كردند، تا بدين وسيله از نام آنها تبرك جويند.)
تاثير اسم افراد،علاوه بر صاحب اسم بر شنوندگان آن اسم نيز غير قابل انكاراست; مثلا، كودكى را كه «چنگيز» نام نهاده اند، هنگام صدا كردن او ديگران از شنيدن اسم چنگيز به ياد خون آشاميهاى چنگيزخان مغول مي افتند و احساس نفرت مي نمايند، حتى از كودكى كه صرفا شباهت اسمى دارد و اصلا در گناه چنگيز مغول شريك نيست. چه بسا اين كودك پس از بزرگ شدن و خواندن و شنيدن تاريخ سراسر تاريك چنگيز، از خود و كسانى كه اين نام را بر او نهاده اند احساس نفرت مى كند. در مقابل، اسامى زيبا، هم در روحيه صاحب نام مؤثر است و هم در شنوندگان باعث احساس سرور و بهجت مى شود; مثلا، نام شخصى كه «عبدالله» باشد، هم براى صاحب نام آثار خوب دارد و هم شنوندگان رابه ياد بندگى و عبوديت پروردگار عالم مى اندازد.
امام باقرعليه السلام مى فرمايند:«اصدق الاسماء ماسمي بالعبودية وافضلها اسماء الانبياء;»(۵)( صادقترين اسامى نامهايى است كه حكايت از عبوديت و بندگى خدا كند و برترين نامها اسامى انبياست.)
شخصى با امام صادق عليه السلام در باره نامگذارى فرزندش مشورت نمود; امام فرمودند: سمه اسماءا من العبودية. پرسيد: اسمهاى عبوديت چه اسمهايى است؟فرمودند: عبدالرحمن. در روايات علاوه بر دستور اكيد بر انتخاب اسم خوب براى فرزندان، بر تغييردادن نامهاى بد نيز تاكيد شده است:
امام صادق عليه السلام مى فرمايند: «ان رسول الله صلى الله عليه وآله كان يغير الاسماء القبيحة في الرجال والبلدان;»(۶)( پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله پيوسته نامهاى زشت مردان و شهرها را تغيير مى دادند.)
شخصى نصرانى از اهالى روم خدمت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله شرفياب شد; حضرت نام او را پرسيدند، گفت: اسم من عبدالشمس است. حضرت فرمودند: «بدل اسمك فاني اسميك عبدالوهاب;»(۷) (اسمت را عوض كن، من اسم تو را عبدالوهاب نهادم.)
در جامعه كنونى ما هم دو گرايش غلط در نامگذارى فرزندان رايج شده است:يكى گرايش به نام اسطوره هاى ايران باستان و شاهان ستمگرى كه تاريخ زندگى آنهاسراسر چپاول و غارت و استثمار مردم است; ديگر گرايش به نامهاى غربى كه يكى ازجلوه هاى تهاجم فرهنگى مى باشد. اميد است والدين در جامعه اسلامى بيش از پيشبه اين مسئوليت مهم در نامگذارى توجه داشته باشند.
نقش والدين در ادب كردن فرزند
روايات فراوانى كه در كيفيت انتخاب همسر وارد شده، بيانگر اين مطلب استكه صلاحيت و شايستگى مربى بسيار مورد توجه قرار گرفته است.در كتاب وسائل در ابواب مقدمات نكاح چگونگى انتخاب همسر را شرح داده اند.با توجه به روايات درمى يابيم كه اسلام به مسئوليت پدر در تربيت و تاديب فرزند تا چه اندازه اهميت مى دهد، حتى به خصوصياتى كه از طريق عوامل وراثتى به فرزند انتقال مى يابد توجه نموده، تا چه رسد به تربيتهاى پس از ولادت. (۸)
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله در اهميت نقش پدر و مادر در تربيت فرزند مى فرمايند:«كل مولود يولد على الفطرة حتى يكون ابواه يهودانه وينصرانه ويمجسانه;»(۹)(هر نوزادى بر فطرت الهى و توحيد متولد مى شود و والدين او هستند كه او را يهودى، نصرانى يا مجوس مى كنند.)انسان با فطرت توحيد و خداپرستى و حق جويى آفريده شده است، اين پدر و مادرند كه مى توانند فطرت الهى و توحيدى كودك خود را شكوفا سازند يا روى آن پرده هاى ضخيم جهل و نادانى و گمراهى بيفكنند.
امام سجادعليه السلام در اهميت مسئوليت والدين در تربيت فرزند مى فرمايند:«واما حق ولدك فتعلم انه منك ومضاف اليك في عاجل الدنيا بخيره وشره وانك مسؤول عماوليته من حسن الادب والدلالة على ربه والمعونة على طاعته فيك وفي نفسه فمثاب على ذلكومعاقب فاعمل في امره عمل المتزين بحسن اثره عليه في عاجل الدنيا المعذر الى ربه فيما بينكوبينه بحسن القيام والاخذ له منه;»(۱۰) (اما حق فرزندت، بدان كه او از توست و خير وشرش در دنيا به تو خواهد رسيد و منسوب به تومى شود و تو مسئول هستى در قبال وظايفى كه بر عهده توست از حسن ادب و هدايت و راهنمايى به سوى پروردگارش، و او را يارى كنى در اطاعت پروردگار. اگر وظايف خود را به خوبى به انجام رساندى به تو ثواب مى رسد و در غير اين صورت عقاب خواهى شد; پس به خوبى وظيفه تربيت راانجام بده، مانند كسى كه در همين دنيا آثار نيك كارهاى فرزندش به او مى رسد و مانند كسى كه درمقابل خداوند عذر داشته باشد، يعنى هيچ گونه كوتاهى در امر تربيت فرزند روا مدار. )
از رسول اكرم صلى الله عليه وآله روايت شده كه فرمودند: «رحم الله عبدا اعان ولده على بر بالاحسان اليه والتالف له وتعليمه وتاديبه;»(۱۱) (خدا بيامرزد بندهاى را كه فرزندش را به كارهاى خوب وا مى دارد و با او مهربان است و در صدد آموزش و پرورش اوست.)
مسئوليت پدر در تعليم فرزند
از نظر اسلام، پدر مسؤوليت سنگينى در ياد دادن علوم دينى و ساير دانشهايى كه براى زندگى فرزندش لازم است دارد.
آموزش قرآن و احكام و علوم اهل بيت:خواندن و نوشتن و يادگيرى حرفه هاى لازم براى اداره زندگى از كارهايى است كه پدر بايد براى فرزندش انجام دهد و در ايفاى اين مسئوليت مهم بايد خودش متصدى آموزش شود يا براى فرزندش معلم شايسته انتخاب نمايد. در اهميت آموزش به كودكان و نونهالان پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله فرموده اند:«ان المعلم اذا قال للصبي بسم الله كتبت له وللصبي ولوالديه براءة من النار;»(۱۲) (همانا زمانى كه معلم به كودك، بسم الله ياد دهد، براى او و كودك و پدر و مادرش آزادى از جهنم نوشته مى شود.)
امام صادق عليه السلام مى فرمايند:«قال رسول الله صلى الله عليه وآله: من قبل ولده كتب الله له حسنة ومن فرحه فرحه الله يوم القيامة ومنعلمه القرآن دعي بالابوين فكسيا حلتين تضيء من نورهما وجوه اهل الجنة;»(۱۳) (پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: كسى كه فرزندش را ببوسد، خداى تعالى براى او حسنه مى نويسد وكسى كه فرزند را شاد كند، روز قيامت او را شاد مى گرداند و كسى كه به فرزندش قرآن ياد دهد، برپدر و مادرش حله هايى از نور مى پوشانند كه چهره هاى بهشتيان از آن نورانى مى گردد.)
در لزوم آموزش قرآن و احكام حلال و حرام به فرزند مى فرمايند:«الغلام يلعب سبع سنين ويتعلم الكتاب سبع سنين ويتعلم الحلال والحرام سبع سنين;» (۱۴) (كودك تا هفت سال بازى مى كند، پس از آن هفت سال به او نوشتن و پس از آن قرآ ن و احكام آموزش بدهيد. )
در همين زمينه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله روايت شده كه فرمودند:«ويل لاطفال آخر الزمان من آبائهم. فقيل من آبائهم المشركين؟ فقال: لا من آبائهم المؤمنين لايعلمونهم شيئا من الفرائض واذا تعلموا اولادهم منعوهم ورضوا عنهم بعرض يسير من الدنيا فانامنهم برئ وهم مني براء;» (۱۵) (واى بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان. سؤال شد از پدران مشرك آنها؟ فرمودند: نه، ازپدران مؤمن آنها كه به آنها واجبات و حلال و حرام دين را نمى آموزند و از يادگيرى آنها جلوگيرى مى كنند و تنها به كاميابى هاى دنيوى آنها راضى اند; من از آنها بيزارم و آنها از من.)
از حقوق فرزند بر پدر اين است كه پدر بايد به فرزندش نوشتن بياموزد: «قال رسول الله صلى الله عليه وآله: من حق الولد على والده ثلاثة: يحسن اسمه ويعلمه الكتابة ويزوجه اذابلغ;» (۱۶)(از حقوقى كه فرزند بر پدر دارد سه چيز است: ۱. نام خوب برايش انتخاب كند; ۲. نوشتن به اوياد دهد; ۳. هنگامى كه به سن بلوغ رسيد برايش همسر بگيرد.)
از جمله چيزهايى كه پدر بايد به فرزندش آموزش دهد، تيراندازى و شناست. قال اميرالمؤمنين عليه السلام: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: «علموا اولادكم السباحة والرماية;» (۱۷)(پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: به فرزندانتان شنا و تيراندازى ياد دهيد.)
پى نوشتها:
۱. نهج البلاغه، حكمت ۳۹۹.
۲. آل عمران (۳) آيه ۳۱.
۳. مستدرك الوسائل، ج۱۵، ص۱۲۹.
۴. بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۳۰.
۵. وسائل الشيعه، ج۱۵، ص۱۲۵.
۶. بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۲۷.
۷. مستدرك الوسائل، ج۱۵، ص۱۲۸.
۸. ر.ك: وسائل الشيعه، ابواب مقدمات نكاح، باب ۱۲.
۹. بحارالانوار، ج۶۱، ص۱۸۶.
۱۰. تحف العقول، ص۲۶۳.
۱۱. بحارالانوار، ج۷۴، ص۷۷.
۱۲. مستدرك الوسائل، ج۱۵، ص۱۶۶.
۱۳. وسائل الشيعه، ج۱۵، ص۱۹۴.
۱۴. همان جا.
۱۵. مستدرك الوسائل، ج۱۵، ص۱۶۴.
۱۶. بحارالانوار، ج۷۴، ص۸۰ .
۱۷. وسائل الشيعه، ج۱۵، ص۱۹۴.
|
|
|
آسیب شناسی تربیت دینی فرزندان
عزیزان مستحضر هستند، در کتابهای دوره ابتدایی ، ابتدای هر کتاب نوشته بود :"توانا بود هر که دانا بود" دانایی رمز توانایی است و توانایی به انسان این اجازه را می دهد که بتواند یک مدیریت خوبی در کانون خانواده اجرا کند.تربیت به معنای مدیریت است ،هر چقدر انسان بتواند مدیریت در خانواده را با اطلاعات و آموزش های خوب بالا ببرد،به همان میزان می تواند در تربیت خانواده خودش موفق باشد،اما نکته مهم اینجاست، ما برای اینکه بتوانیم خوب تربیت بکنیم،نیاز به این مطلب داریم ،که نسبت به آسیبهای مسیر تربیت شناخت پیدا کنیم ؛ ما در این جا قصد داریم ضمن معرفی چند آسیب ، راههای مقابله با آن ها را نیز بیان نماییم. بنا بر این بحث ما دو بخش دارد:
۱ - آسیب شناسی
۲- راههای مقابله با این آسیببها .
ان شا ا.. در بخش راهکار ها ودرمانها عزیزان به نکاتی دست خواهند یافت که با این نکات خیلی از آسیبها را در زندگی فرزندانشان کنترل کنندو از آنها پیشگیری کنند.
۱- آسیبها
۱-۱) اولین آسیبی که ما از ناحیه عوامل موثر تربیت می بینیم از طرف پدران است
همه ما پدرها ابتدا ازدواج می کنیم بعد صاحب فرزند می شویم و بعد که فرزندانمان به دنیا آمدند برایشان پدری می کنیم . اولین قدم اشتباه تربیتی از اینجا شروع می شود که ما ابتدا فرزندانمان به دنیا می آیند و بعد برای آنها پدری می کنیم. چه بسا خیلی از کسانی که امروزه پدر می شوند، که صلا حیت پدر شدن را نداشته اند.
امروزه وقتی شما مراجعه می کنید ، به علت اصلی آسیبها و پرهیز کاریهای اجتماعی اولین عاملی که ذکر می شود می گویندما پدران و مادران خوبی نداشتیم . در بند ۳ زندان وقتی از افرادی که در سنین ۱۶ ، ۱۷ و ۱۹سال قرار داشتند سئوال کردیم، که علت فرار شما از خانه و انتقال به این مرکز و مکان چه هست ؟ اولین اشاره ای که بعد از اعتیاد داشتند این بود که ما پدر خوبی نداشتیم،یعنی چی پدر خوبی نداشتیم؟ یعنی این که پدر ما از ما به عنوان طعمه خود استفاده کرد و ما را وسیله امرار معاش خود قرار می داد . اینها گریه می کردندو می گفتند : " حد اقل بطور متوسط در طول یک روز، ۵ تا ۶ نفر به ما تجاوز می کردند !" به این پدر می گویند که تو صلا حیت پدر شدن را نداشتی .
با توجه به اینها شما می توانید نکات دیگری را دریافت کنید ،راه حل درست این است که قبل از اینکه پدر بشویم اول صلاحیت پدر شدن را در خود ایجاد کنیم ،بعد پدر شویم . اول باید آموزش دید،واقعا پدران ما چقدر آموزش دیده بودند؟ما چقدر آموزش دیدیم؟چقدر از شیوه های سالم برخوردار بودیم، تا بتوانیم از همان میزان فرزندانمان را تربیت کنیم ؟
۲-۱) آسیب دوم از ناحیه مادران است،مادرانی که به طهارت لازم نرسیده اند
یکی از بخشهای تربیتی طهارت دادن مادران است ،در قرآن یکی ازمهمترین عواملی که در مورد حضرت مریم ذکر می کند این که مادر پاک دامن باش ، این همان سخن امام حسین (ع) است .افرادی آمدند برای یزید از امام بیعت بگیرند، امام در جواب آنان که آمدند فرمودند : شما آمدید از کسی بیعت بگیرید، که این شخص تربیت شده دامن های پاک است، چرا می گوئیم پاکدامنی مادر؟چون اولین مدرسه تربیت انسان دامن پاک مادرانشان است ، و اولین درس ، درس عاطفه و محبت است بخاطر همین، ما بطور طبیعی به مادرانمان بیشتر گرایش داریم تا به پدرانمان ، چرا ؟ چون ظرف عاطفی ما را مادرانما پر می کنند، که این هم دستوردین وهم توصیه علم است. خداوند در سوره مبارکه اعراف این دستور را به انسان می دهد ، به مادرت بیشتر توجه کن. شاید مادری آمد و این دامن پاک را نداشت و نیاز عاطفی را نتوانست تامین کند، آن وقت تربیت ما به یک آسیب جدی تبدیل می شود .
امروزه اگر در بخش روانشناسی دقت نمائید،بیشترین عوامل بیماریهای روانی ما می تواند به مادران مربوط باشد ، چگونه ؟ آن وقتی که مادر بایستی نیاز عاطفی فرزندان را تامین می کرده و نکرده ! توی چه زمانی ؟ یکی در دوران بارداری ودیگری در دوران شیر خوارگی است.
۳-۱) سومین آسیبی که انسان را تهدید می کند عامل وراثت است
این که تاکید به وراثت صالح شده که اگر وراثت صالح نباشد، خطر جدی است ، چون در این بخش از انسان کاری ساخته نیست، بالاخره ژن اثر خود را می گذارد . امیر المومنین علی (ع) میفرماید : ببین این نطفه راتوی کدام رحم میگذاری بالاخره این ژن کار خوش را می کند،خیلی توانمند باشیم می توانیم از این آثار کم کنیم وگرنه جلوی اصل فعالیت ژن را نمیتوانیم بگیریم .ژن یک حرکت مکانیسمی دارد ، که به طور طبیعی فعالیت خود را در بدن انجام می دهد ، حالا اگر همت داشته باشیم بتوانیم اثرش راضعیف سازیم .
۹۹ ژن در پدر و۹۹ژن در مادر وجود دارد وقتی اینها باهم ازدواج می کنند این ژن ها باهم ترکیب شده و از ترکیب این ژن ها مجموعه ای به نام انسان متولد می شود ، ما خیلی وقت ها می بینیم وقتی فرزندانمان به دنیا می آیند یک خصوصیتی دارند که نه ما داریم و نه همسران ما ، تعجب می کنیم ، خدایا این خصوصیت از کجا آمده؟! این یک ژن پنهانی بوده که در اجداد ما وجود داشته حالا آمده تا در این فرزند ما سیر فعالیتش وظهورش را ایجاد نماید، برای همین است که به ما توصیه شده سراغ همسری بروید که از وراثت صالح بر خوردار باشد، چرا؟چون این ژن اثر می گذارد .
پیامبر اسلام (ص) میفرماید : وقتی میخواهی بروی خواستگاری کسی ، به دایی او نگاه کن ،برای همین می گویند حلال زاده به دایی اش میره ، چرا که ، اثری که از طرف مادر به انسان می رسد بیشتر از اثری است که از پدر به انسان میرسد. البته ما از یک روش عمومی و طبیعی صحبت می کنیم ،ممکن است شخصی دای اش انسانی بد کار هم باشد ولی او مثل دایش نشه .اما به طور طبیعی این اثر و خصوصیات طرف مقابل ، موثر و اقدام کننده است و از طریق همین ژن ها سه تا از خصوصیات ما به فرزندان ما منتقل می شود :
۱-۳-۱)خصوصیات خَلقی مثل : وزن و شکل و اندام و... ،و این را کاریش نمی توان کرد .چون یک سوم رشد بدن انسان از طریق این ژن هاست .اگر کسی قدش کوتاه باشد کاریش نمی توان کرد .
۲-۳-۱) خصوصیات خُلقی مثل : اخلاق، اوصاف انسانی و ... یعنی می بینید بعضی ها چقدر آدمهای مهربانی هستند و دلسوزند اما بعضی ها سرد و خشکند ، در بین خودتان هستند کسانی که شاید در طول عمرتان یک بار هم نتوانستید با او ارتباط برقرار کنید ،خیلی سرده ، خیلی سخته ،ولی در همین مدت بعضی ها را شاید اصلا یک بار هم ندیده اید ولی با یک برخورد گویی سالیان سال با او آشنا هستید،گرم و صمیمی ارتباط برقرار می کنید. این بر می گردد به همان اوصاف خلقی او.
۳-۳-۱)سومین خصوصیتی که از طریق ژن انتقال می یابد و مهم تر از خصوصیت قبلی نیز هست، خصوصیت روانی می باشد، امروز دانشمندان مهمترین عامل اختلالات روانی را مربوط به عامل ژن می دانند ، مخصوصا مادر، مخصوصا در دوران بارداری ، مخصوصا بین ماه سوم و ماه پنجم ،خوب این هم یک آسیب ،حال اگر این ژنها و وراثت اینها صالح نباشد،خوب همینها را دارند به ما متقل می کنند.
۴-۱) چهارمین آسیب که بارز ترین نقش را دارا می باشد ، تغذیه ناسالم انسان است
غذا دو قسمت بدن را مورد تاثیر قرارمی دهد، اول نفس و روان شما به تابع آن جسم شما غذا که می خوردید اول روی سیستم روان شما تاثیر می گذاردو بعد از طریق سیستم روانی از طریق دستگاه گوارش جذب بدن می شود ، قدرتی که خداوند در بدن انسان قرار داده باعث می شود که شما با خوردن یک گندم،خون تازه درانسان تولید شود برای همین است که می گویند به غذاهایتان دقت کنیدو سفارشهای قرآن داریم ، که خداوند میفرماید انسان به غذایش توجه کند.
نگاه کن به غذایی که داری می خوری چه می خوری ، این غذا چیه؟ مفید،مضر ، حرام یا حلال است ،این اثر وضعی دارد.تو اینطور نمی توانی اثر وضعی را بگیری مثل اثر وضعی که شراب دارد و آنهم مستی است . غذاهم این اثر را دارد این که سفارش می شودغذاهایی را بخورید که ماهیت و کیفیت داشته باشد، به همین دلیل است.
به فرمولی از امیر المومنین علی (ع) توجه کنید .در این فرمول بیشترین معضلات و انحرافات اخلاقی را می توانید پیدا کنید. این فرمولی که امیر المومنین علی (ع) آنرا به امام حسن مجتبی (ع) می دهد :
حضرت می فرمایند که فرزندم در آمدت را حلال ساز چرا ، چون اگر در آمدت حلال شد قطعا غذا و لقمه ات هم حلال می شود ، و هرگاه غذا و لقمه تو حلال شد نطفه تو هم حلال می شود .نطفه تو همان غذایی است که می خورید .پس نطفه تو هم حلال می شود. اگر نطفه تو حلال شد ،نسل تو می شود حلال زاده و بلعکس این امر نیز صادق است خیلی هار اشما می شناسید اینها پدر و مادر حلالی داشته اند اما خودشان افراد خبیثی هستند،پلیدند.این خباثت ورذالت از کجا آمده ؟از طریق این لقمه هاست ،این که ما نگران فرزندانمان هستیم که می گوئیم جوان ما به مسائل معنوی گرایش نداره نماز را جدی نمی گیره خوب یه لحظه برگردیم به این قسمت توجه کنیم که چقدر ما در غذای اینها دقت کردیم.آمد خدمت امیر المومنین علی (ع) و گفت:" خیلی وقتها تصمیم می گیریم کار خوبی را انجام بدهیم، می رویم این کار را انجام بدهیم ، اما موفق نمی شویم . توضیح اش را پیدا نمی کنیم، حضرت فرمود: به غذایی که خوردی نگاه کن ! خیلی مهمه، یکی از شرایط ورود به بهشت را پیامبر اسلام (ص) در آن حدیث معروف در مورد درهای بهشت همین غذای حلال می داند .
اینکه چه نوع غذایی را بخوریم هم مهم است خیلی وقتها ما رعایت یک رژیم غذای سالم را نمی کنیم و بعد می بینیم دچار عوارضی می شویم، برخی غذاها خودشان همدیگر را خنثی می کنند،ما فکر می کنیم یک غذای خوب و کاملی خوردیم ،یک غذای مفصلی به ما داده اند که کنارش سالاد ، ماست و ... بوده،نوشیدنی هم دادندو ما همه اش را خوردیم خوب خیلی وقتها اینها همدیگر را خنثی می کنند،هر مزاجی یک نوع رژیم غذایی داردخوب اگر رعایت نشود این غذاها در بدن ما کار ساز نیست.این که شما خیلی وقتها در توصیه های پیامبر می بینیدکه می گوید من سر سفره ایی که دو خورشتبوده باشد نشسته ام، علتش همین است،خیلی وقتها این دو خورشت همدیگر را دفع می کنند.
۵-۱)آسیبهای بعدی محیط و فضا .
هر محیطی که انسان در آن قرار می گیرد می تواند رنگ آن محیط شود و تحت تاثیر آن محیط قرار بگیرد. شما اکنون زائرین ثامن الحجج امام هشتم وقتی وارد حرم می شوید چه حالی پیدا می کنید ، اون فضایی که در آن قرار دارید روی شما اثرمی گذارد، البته توصیه شده فضای خانواده را فضای پاک قرار دهید،ببین وقتی الان وارد نمازخانه شدید یک حس خاصی پیدا می کنید ،می روید داخل کلاس فضای خاصی به شما دست می دهد،خیلی اثر دارد و البته اینکه گویند ، محیط ها را پاک بکنید و آلوده گیهایش را بر طرف کنید، به همین دلیل است. اولین محیطی که انسان در آن شروع به رشد می کند رحم مادر است مادران ما برای پاک کردن محیط رحمشان چه کار کردند؟ چند تا از ۱۸۰تا دستور اسلام را مادران و خواهران ما بلدند که با آن دستورات می توانند رحمشان را پاک کنند ؟ مادری که از ۱۸۰تا دستور ۸تاشو بلده، انتظار نداشته باشدکه ابن سینا بدنیا بیاورد.
۶-۱) آسیب بعدی که نقش مهمی دارد آسیب مربیان معلمان و همنشینان انسان است
شعر سعدی که: "پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد سگ اصحاب کف چندی نیکان گرفت و مردم شد ." بیاد بیاورید،قرآن عامل انحراف پسر نوح را ۲چیز می داند ، یکی مادرش (۲ تا از زنان بدنامی که خداوند در قرآن از آنها به بدی یاد می کند یکی همین همسر حضرت نوح است و دیگری هم همسر حضرت لوط ) مادر کافر ،دامن نا پاک ،رحم نا پاک فرزند نا پاک به دنیا می آورد
عامل دوم کسانی که به آنها گروید همنشینان ، تو اول بگو با کیان زیستی - پس آنکه بگوییم که تو کیستی
میگن طرف را می خواهی بشناسی ببین باکی رفت ،آمد داره ، شما همین همنشینان را در مورد پسر یزید هم نگاه کنید ، یزید یک موجود ناپاک ،یک لقمه ناپاک ،از او یک فرزند پاک بدنیا می آید بنام معاویه که معروف به معاویه ثانی می شود ، اسم باباشو می زارند روی بچه ، این معاویه ثانی همان کسی است وقتی یزید به درک و اصل می شود به خلافت می رسد روز ۲۰خلافت در دارالخلافه ، خودش می ره روی منبر می گوید ایهاالناس این منبری که من روش نشستم برای جدش رسول الله است ( اشاره به امام سجاد علیه السلام) و ما و پدرانمان آن راغصبکردیم ، ردای خلافت از تن بیرون می آورم و اون را به صاحب این خلافت می سپارم ، می رود خدمت امام سجاد ، دست امام سجاد را می بوسه و از امام سجاد می خواهد او را به عنوان یکی از درباریان خود بپذیرد. حالا اینطوری که در تاریخ نوشته اند ، بنی امیه بعد از این جریان متوجه می شود که معاویه ثانی مسیر پدرا نشون را ادامه نمی دهد و مسمومش می کنند که بعد از سه ماه از دنیا می رود ، حالا می خواهیم بدانیم علت چیه ؟چطور شد که که یک موجود پاک،یک لقمه نا پاک یک پدر نا پاک تبدیل شد به یک موجود پاک ؟
۲ تا عامل را می توان بررسی کرد .
۱-مادرش : زنی بود به نام هنده ،هنده کیه؟ کنیز مکتب حضرت زینب ،مادر وقتی رحمش پاک شد ، می تواند نطفه ی نا پاک رو تبدیل به انسانی پاک کند.
۲- معلم اش : همانطور ی که برای دانش آموزان معلمان یک حجت هستند ، تک تک حرکت و سکنات معلم روی این فرزندان تاثیر میگذارد . خدا حفظ کند حضرت آیت الله آملی در یک جلسه خدمت ایشان رسیدم فرمودند من از استادم یادگرفتم که اگر انسان برای پیدا کردن یک معلم خوب چهل سال عمرش را صرف کنید ضرر نکرده است.
۷-۱ ) اراده های ضعیف :
آسیب دیگری که انسان میبیند ، از اراده های ضعیف است، اراده هایی که در انسان بارور نشدند. بهترین زمان تربیت اراده ها تا قبل از کودکی دوم انسان ،یعنی دقیقا قبل از ۱۱ سالگی است. یعنی در همان زمان ما با تربیت نادرست خودمان به جای تقویت اراده ها ، اراده ها را تضعیف کردیم! زمانی که بچه یک کار غلطی را انجام داده و ما بجای این که کار غلطش را رد بکنیم ،خودشو تنبیه می کنیم! این بچه کارش غلط بوده خودش که غلط نیست ، ممکن است کار غلطش هم عمدی نبوده باشد اماگیریم که عمدی هم باشد ،وقتی فرزندان کار غلطی می کنند ما بایستی کار آنها را رد بکنیم و به جای اینکه کار غلط آنها را توبیخ بکنیم خودشونو توبیخ می کنیم و این کار ما باعث فقدان شخصیتی می شود و وقتی به سنین نو جوانی می رسند، دیگر قابل کنترل نیستند.
راهکارها :
حال باید از کجا شروع بکنیم ؟
۳فرصت داریم :
۱- فرصت تربیت انسان قبل از انعقاد نطفه
پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: تربیت ۷ سال قبل از ازدواج شروع می شود ؛ما ۷ سال بعد از ازدواج یادمان می یاد که بایستی بچه هایمان را تربیت کنیم ! بنابر این مهمترین رسالت پدر و مادر قبل از انعقاد نطفه، یک مطلب بیش تر نیست و اون پاک سازی رحم و نطفه هست . چگونه پاک کنیم ؟ ۲ راه کار وجود دارد ،راهکار اول راهکار علمی است و راهکار دوم را امیر المومنین علی (علیه السلام) بیان میکند ، می فرماید" راهی برای سعادت فرزندانتان است ..." که در ادامه خواهم گفت.
راه اول : میل را بایستی پاک کنی ، در رابطه زناشویی سالم ۴ مرحله وجود دارد : اول میل ، تا میلی نباشد رابطه ای ایجاد نمی شود . باید این انگیزه پاک شود یک نمونه آن اشاره به این روایت از پیامبر(ص) است :مردی اگر رفت بیرون و میل زن دیگری در دل و سرش افتاد با اون میل و هوس با همسرش نزدیکی نکند ، چون میل انسان بر نطفه انسان اثر می گذارد میل ناپاک نطفه ناپاک می آورد و نطفه ناپاک به تو فرزند ناپاک می دهد . پیامبر (ص) می فرماید، بر این اساس فرزند انسان به سمت زنا می رود ( خیلی وقتها میل ما بر اساس تحریک های خارجی و کاذب ایجاد می شود که این نا پاک است.) این نکته را بدانید که اگر یک فرزندایی از پدر و مادر نا صالح به دنیا آمده این بدان معنا نیست که به صورت مطلق زمینه هدایت به روی فرزند بسته شده است. چون خداوند به انسان نیروی اراده را داده که می تواند با این اراده بر آثار نامطلوب غلبه بکند، که امام صاددق می فرماید :حتی برای حرام زاده فقهی راه بسته نیست ، فقط جاده اش خاکی می شود. خدا گفته : اگر یک حلال زاده یک قدم سمت من بیاید یک قدم برایش حساب می کنم ولی اگه یک حرام زاده یک قدم به سمت من بیاد برای او ده قدم حساب می کنم .
امروز علم به این مطلب رسیده ، آقای ویلیام جیمز یکی از بزرگترین روانشناسای دنیا است این شخصیت می گوید" من گشتم در طول عمرم ، و تحقیق کردم ، دیدم تربیت انسان این نیست مگر اینکه انسان وجودشو پاک سازد و از آن وجود پاک فرزندان سالم به وجود آید . "
راه دوم: راه دوم را امیر المومنین علی (ع) می فرمایدروزه است ، چرا ؟ چون حضرت می فرمایند" هیچ چیز به اندازه روزه در پاک کردن حرام در جان تو نقش ندارد" او یادگاری که می خواستم به شما بدهم اینه ، فرزندان رمضانی و نطفه های روزه، تافته های جدا بافته اند.بچه هایی که در ماه مبارک رمضان نطفه هایشان بسته می شود یا فرزندانی که بعد از ۳روز ، روزه گرفتن نطفه هایشان بسته می شود از دیگر فرزندان ممتاز ترند .
امروزه ثابت شده بطور علمی که روزه یکی از عوامل تقویت کننده سلولهای بارور جنسی است ، به همان اندازه که روزه قوه ی تحریک انسان را تضعیف می سازد سلولهای جنسی را تقویت می کند. این علم ثابت کرده و قرآن نیز تایید کرده، مانند سوره ی حضرت مریم آیه ۱:خداوند به حضرت زکریا می فرماید که به تو بشارت فرزندی می دهیم ، او می گوید من که پدرم و همسرم که علیل اند، مگه می شه؟ حضرت زکریا در سن ۸۰سالگی دارای فرزند می شود و خداوند می فرماید ۳روز روزه سکوت بگیرید.
شما بگویید مهمترین بخش روزه وجود انسان کدام بخش است : روزه زبان ، روزه زبان سخت تر از روزه شکم است ، مخصوصا انسان اگر در سن بالا باشد ، گویند بچه ها چون بچه اند تمام زورشان در زانوهایشان است و در جوانی زورشان در کمرشان است(یادتونه در جوانی کمر به کمر می گرفتید و زور آزمایی می کردید، چون در این سنین تمام قوت در کمر انسان است.) وقتی پیر می شود زورش در زبانش است . پس روزه یکی از مهمترین عوامل است .
جوان عزیز قبل از انعقاد نطفه ۳روز روزه بگیرید ، آقایان پزشک این امر را تایید کرده اند ،چون نقش روزه در تاثیر سلول های بارور جنسی، که نقش مهمی است حتی در تعیین جنسیت که این سخن امام صادق است ،که تغییرجنسیت بستگی به میزان رطوبت در رحم مادر دارد، هرچه میزان رطوبت بالا برود رحم اسیدی می شود و فرزندش دختر می شود هرچه میزان رطوبت پایین بیاید رحم قلیایی ، می شود و فرزندش پسر می شود . روزه میزان رطوبت را پایین می آورد، این دستورات دین است و علم هم ثابت کرده.
البته تولد حضرت فاطمه (س) یک هدیه الهی است و این قضیه اش فرق می کند ولی به طور طبیعی سفارش ۳روز روزه را خداوند به طور خاص به اکثر پیامبران کرده است مانند حضرت ذکریا ، ابراهیم و پیامبر اسلام (ص) که این یکی از عوامل تغییر جنسیت است
فرصت دوم عامل بعدی دوران حمل بار داری می باشد
وجود پیامبر اسلام در کتاب وسایل الشیعه در جلد دوم این فرمایش را دارد که مادران در دوره بارداری و از ۴ ماهگی به بعد،تحریکات شدید جنسیشان را تعدیل کرده و کاهش دهند. دلیل علمی آن این است که اگر مادر از ۴ ماهگی به بعد تحریکات شدید جنسی را کنترل نکند،این تحریکات از طریق اندام های حسی در سیستم عصبی وجود داره بروی بچه نیز تاثیر می گذارد، به طوری که وقتی بچه به دنیا می آید دچار یک اختلال روانی ورفتاری به نام پیش فعالی جنسی می شود ، یعنی این بچه ها با میل بالای حنسی به دنیا می آیند ، کسانی که با اشتهای بالای جنسی متولد می شوند بلوغ زود رس جنسی دارند.و اولین شکل آنها در این سن تجربه غلط جنسی دارد .چون این تجربه غلط را با استرس و ترس انجام می دهد و در ضمیر ناخوداگاه او قرار میگیرد ودر ذهن او میماند حالا اگر این فرزند تا دوره ازدواج منحرف نشود. وقتی به دوره ازدواج میرسد و در کنار همسر ش می خواهد تجربه صحیح جنسی داشته باشد به محض اینکه می خواهد تجربه درست را داشته باشد اون تجربه غلط که درضمیر ناخوداگاه اوست از طریق اندام های حسی فعال شده و منجر به ارضاع زود هنگام می شود. (در نتیجه نه خود به نتیجه مطلوب جنسی میرسد و نه همسرش)
در بین آقایان یکی از بیماریها زود انزالی است . بیماری زود انزالی تعریف علمی دارد . اگر یک مردی نتواند بعد از دخول با همسرش بین ۲ تا ۴ دقیقه خودش را کنترل کند به این بیماری زود انزالی گویند . امروز این جوان دچار بیماریی شده که علت آن به دوران بارداری بر می گیرد ،اگر مادر در دوران بارداری ، سفارش پیامبر را رعایت می کرد فرزندش امروز به این بیماری دچار نمی شد .یکی از عوامل بیماری زود انزالی ، کمبود تستسترون ها و دیگر عوامل آن تجربه غلط جنسی است .
فرصت سوم بعد از تولد است که دارای چنددوره است:
۱) دوره نوزادی تا ۴۰ روز
۲) دوره طفولیت تا ۲ سالگی
۳) دوره کودکی که دارای ۲ بخش است :
۱-۳)کودکی اول از ۲ سالگی تا پایان ۶ سالگی
۲-۳)کودکی از ۷ تا پایان ۱۱سالگی است
بچه ها وقتی به سن ۱۲ سال به بعد می رسند و بزرگ می شوند، برای اینها چه کار می توان کرد؟
۲ راه کار ساده وجود دارد: یک راه کار علمی و یک راه کار دینی.
۱-شنوای فعال :اجازه بدهید بچه هایتان حرف دلشان را با شما بزنند هرچند بر خلاف میل شما باشد،چون اگرمشکلشان را بگویند ما می توانیم راهی برای کنترل آنها داشته باشیم ولی اگر ما این اجازه را ندهیم که حرفشان را به ما بزنند آنها کسی را پیدا می کنند که شنوای حرفشان باشد و شاید اون یک نفر صلاحیت رفع این مشکل را نداشته باشد .(آنوقت ممکن است فرزند شما را به انحراف بکشاند.)
۲- همدلی :جوانتان نیازمند همراهی شماست پس از همراهی با او دریغ نکنید. چرا دوست یابی می کند ؟ چون نیاز به همراه دارد. یکی از عللی که جوانان ما به سمت جنس مخالف می روند دلیلش همین است که همراهای خوبی نداشتند،می بینند که پدر ، مادر ، برادر و خواهر همراهی اش نمی کنند نا گزیر می روند سراغ جنس مخالف .
راه کار و دستور دینی :
پیامبر خدا ( صلی الله علیه و اله) می فرمایند: اگر پدری برای فرزندش این دستور العمل را انجام دهد من پیامبر سعادت آن فرزند را ضمانت می کنم .
این دستور العمل تحت عنوان "نماز پدر برای سعادت فرزند است" که به صورت نماز چهار رکعتی و به شیوه زیر خوانده می شود.
طریقه خواندنش :رکعت اول حمد یک بار ده مرتبه آید ۱۲۸ سوره بقره ، رکعت دوم حمد یک بار ده مرتبه آیات ۴۰و۴۱ سوره ابراهیم رکعت سوم حمد یک بار و ده مرتبه آیات ۷۴ سوره فرقان ،رکعت چهارم سلام دادی بعد از سلام ۱۰مرتبه آیه ۷۴ فرقان را تکرار می کنی و بعد برای فرزندان دعا می کنی .
منابع:
گل همیشه بهار – احمد حسین شریفی- نهاد نمايندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
مقاله حسن مانیان و محتوای تدریس دکتر طباطبائی
https://www.monirnet.ir/article/576/%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85