مهر | دین و اندیشه | پنجشنبه، 09 شهریور 1402 - 11:28
شریف لک زایی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: امام صدر معتقد بود؛دولت باید مبتنی بر قواعد و قوانین ملی فعالیت کند و به گونهای باید حرکت کند که بتواند محرومیت را از بین ببرد.
خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه- فاطمه علی آبادی: امام موسی صدر در ۱۴ خرداد ۱۳۰۷ شمسی در قم و در بیت مرحوم حضرت آیت الله سید صدرالدین صدر متولد شد.
او تحصیلات علوم دینی را در شهر قم به اتمام رسانده و یکی از معدود روحانیونی بود که در کنار دروس حوزوی تحصیلات رسمی را هم با تکمیل کردن دوره دبیرستان ادامه داد.
در همان سالها او به عنوان اولین طلبه تحصیل در دروس دانشگاهی خود را آغاز کرد و سرانجام لیسانس رشته حقوق در اقتصاد را به عنوان نخستین طلبهای که وارد دانشگاه تهران شد، دریافت کرد.
سید موسی صدر پس از آن به نجف میرود تا دوره جدید تحصیلات حوزوی خود را آغاز کند و تا سال ۱۳۳۷ در نجف میماند و به تکمیل این تحصیلات میپردازد.
سید محمدباقر صدر پسر عمو و همسر خواهر سید موسی در این مدت هم مباحثه او بود.
صدر در سال ۱۳۳۸ به دعوت علامه سید عبدالحسین شرفالدین، پیشوای شیعیان لبنان به این کشور سفر کرد.
پس از شرفالدین، مسئولیت هدایت شیعیان لبنان بر عهده سید موسی صدر گذاشته شد.
وی همراه با کار فرهنگی و فقر زدایی از جامعه مسلمانان لبنان به ایجاد تشکیلات اسلامی برای احقاق حق مسلمانان و مبازره مؤثر با صهیونیسم نیز اقدام کرد.
تشکیل مجلس عالی شیعیان لبنان (حرکت المحرومین) از اقدامات مهم وی در این کشور بود.امام موسی صدر در طول ۲۰ سال اقامت خود در لبنان، تلاشهای فراوانی در جهت ارتقای کمی و کیفی رفاه شیعیان و ارتقای دین و اخلاقیات آنان انجام داد.
با برنامهریزیهای وی و حمایت اکثریت جوانان شیعه لبنان، مشاغل متعددی به شکل گرفت و بسیاری از زنان و مردان در آموزشگاهها، مراکز فنی و حرفهای، کارگاهها و مدارس مشغول کار و تحصیل شدند.
در شهریور ۱۳۵۷، امام موسی صدر در پاسخ به دعوت دولت لیبی برای دیدار با معمر قذافی، رئیس جمهور و دیگر مقامات این کشور، بیروت را به مقصد طرابلس غربی ترک کرد.
سفر امام موسی صدر به لیبی ضروری بود؛ زیرا اسرائیل از اجرای قطعنامه ۴۲۵ شورای امنیت و عقبنشینی از مناطق مرزی لبنان سر باز زده بود و امام موسی صدر برای مذاکره درباره اوضاع بحرانی لبنان و خطرهای تهدید کننده جنوب آن، با رهبران کشورهای عربی به سوریه، اردن، عربستان سعودی و الجزایر سفر کرد و این کشورها را به برگزاری نشست محدود سران فراخواند.سرانجام پس از پنج روز اقامت در این کشور، اعلام شد که سید موسی صدر و همراهانش یک روز پیش از آغاز مراسم سالگرد بزرگداشت به قدرت رسیدن معمر قذافی، بهطور غیر منتظره لیبی را به مقصد رم در ایتالیا ترک کردهاند حال آنکه همه اسناد، شواهد و مدارک نشان میداد که او توسط معمر قذافی جنایتکار ربوده شده است.
خبر ناپدید شدن امام موسی صدر در ۹ شهریور ۱۳۵۷ اعلام شد و از آن موقع، هر سال روز نهم شهریور بیش از همیشه از او سخن گفته میشود.
به همین مناسبت بر همین اساس با شریف لک زایی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در خصوص نهادسازی و مدیریت تشکیلاتی امام موسی صدر به گفتگو پرداختیم که در ادامه تقدیم مخاطبان میشود:
*ابتدا بفرمائید امام موسی صدر چرا در بحث تشکیلات به مساله هویت و هویت یابی اهمیت میدادند؟
تفاوتی که در فعالیت امام موسی صدر با کار دیگر علما و متفکران برجسته اجتماعی و سیاسی وجود دارد این است که امام موسی صدر در یک جامعه متنوع و متکثر به لحاظ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی فعالیت خود را شروع میکند.
ایشان وقتی فعالیت خود را که آغاز میکند و میخواهد این فعالیتها در راه رسیدن به اهداف مشخص شده مؤثر باشد میداند که عناصر اصلی باید در جامعه وجود و حضوری پر رنگ داشته باشند تا این حضور در روابط و مناسبات اجتماعی جلوهگر شود.
این مساله هم به جهاتی اهمیت پیدا میکند و هم به جهت دیگر باید به گونهای انجام شود که در جامعه موفق شود.
بنابراین امام در فضایی اقدام به فعالیت میکند که برای مثال بحث شیعیان حساسیتی برای اهل سنت و پیروان دیگر ادیان ایجاد نکند.
در واقع امام باید به گونهای عمل کند که جامعه شیعیان لبنان به لحاظ فرهنگی تقویت و رشد و ارتقا یابد و همچنین از نظر مادی جامعه به یک جامعه متعالی تبدیل شود تا همین مهم در تقویت تعاملات و مناسبات اجتماعی میان فرق مختلف موجود در لبنان کمک کند.
در لبنان حدود ۱۸ طایفه زندگی میکنند که از نظر نگاه فرهنگی و دینی با یکدیگر متفاوت هستند.
هر تشکل و طایفه و عنصر فرهنگی که در این جامعه فعالیت میکند بر اساس یک هدف و غایتی شکل میگیرد، این هدف و غایت به نوعی در فضای اجتماعی یک حضور مؤثری پیدا میکند که به اعضای متکثر و متنوع این جامعه هویت میبخشد و باعث میشود هر یک از تشکلها، فرقهها و موسسهها متمایز از دیگر موسسهها و تشکلها شود.
اگر جامعهای بخواهد به لحاظ مادی و معنوی در جامعه خویش و ارتقای انسانی مؤثر باشد باید به سمت و سوی هدف خاصی حرکت کند که موسی صدر در این زمینه بحثهای مؤثر و خوبی دارد.
قبل از اینکه امام در لبنان اقدام به فعالیت کند و حضور داشته باشد جامعه شیعیان جامعهای بود که پستترین کارها را انجام میداد و اساساً اینکه بگوید من شیعه و از کدام فرقه هستم ابا داشت آن را مطرح کند.
اما با فعالیتهایی که امام موسی صدر انجام میدهد شیعه لبنانی با افتخار میگوید من شیعه هستم
تحقق هویت به لحاظ دینی، سیاسی و قومی در یک جامعه متکثر بسیار دشوار و سخت است؛ همان گونه که بیان شد امام موسی صدر از یک طرف میخواهد وضعیت شیعیان لبنان را در همه زمینهها ارتقا ببخشد مثلاً در زمینه بهداشت و درمان امام تلاش میکند تا وضعیت بهداشت و درمان جامعه لبنان بخصوص شیعیان بهبود و ارتقا یابد و در بخش سواد آموزی دانش و علم و حتی مهارتهایی که یک فرد طی یک سری آموزشها دریافت میکند.
زمانی که امام در صور است مؤسسه جبل عامل را تأسیس میکند و افرادی را آنجا آموزش میدهد و مهارت میبینند تا از مسیر این آموزش چرخ اقتصاد و معیشت آنان بچرخد.
از طرف دیگر ضمن این فعالیتها به آن بخش هویت شیعی نیز اهمیت میدهد و دنبال میکند.
همه فعالیتهای سید موسی صدر در لبنان گرچه این است که انسان ارتقا یابد و انسانی که در این جهان و نقطهای از کره خاکی زیست میکند یک وضعیت مطلوبی در زندگی خویش داشته باشد و در این میان شیعیان ضمن اینکه به لحاظ مادی رشد میکنند به لحاظ معنوی، سطح اخلاقی، سیاسی و فرهنگی نیز بتوانند ارتقا یابند لذا اینجا این هویت بارزتر میشود.
برای مثال قبل از اینکه امام در لبنان اقدام به فعالیت کند و حضور داشته باشد جامعه شیعیان جامعهای بود که پستترین کارها را انجام میداد و اساساً اینکه بگوید من شیعه و از کدام فرقه هستم ابا داشت آن را مطرح کند.
اما با فعالیتهایی که امام موسی صدر انجام میدهد شیعه لبنانی با افتخار میگوید من شیعه هستم و رهبرم امام موسی صدر است زیرا قرار گرفتن در این سلک را با توجه به فعالیتهایی که امام انجام میدهد برای خود افتخار میداند.
بنابراین میبینیم مساله و بحث هویت فرهنگی، سیاسی و قومی جامعه شیعیان لبنان برای موسی صدر مهم است.
امام موسی صدر حدود ۲۰ سال در لبنان حضور و فعالیت داشت در این سالها میبینیم که تا حد زیادی اهداف ایشان محقق میشود.
برای مثال در عرصه اجتماعی و احکام شخصی همه فرقههای لبنانی مجلس داشتند اما شیعیان از این موقعیت بی بهره بودند و مجلس نداشتند اما با تلاشهای امام در سال ۱۹۶۹ میلادی مجلس اعلای شیعیان شکل میگیرد و ریاست آن به ایشان سپرده میشود و سالها این فعالیت را دارد و به صورت منسجم و تشکیلاتی مطالبات شیعیان را در جامعه لبنان دنبال میکند.
به لحاظ سیاسی هم باز میبینیم گرچه خودشان ورود مستقیم ندارند و وارد احزاب لبنان نمیشوند اما یک سری مطالبات جدی به منظور کسب هویت شیعیان دارند مبنی بر اینکه مناسب و پستهای سیاسی که در قانون اساسی لبنان برای شیعیان منظور شده آنها بر عهده خود شیعیان گذاشته شود و آنجا به رقم اینکه ایشان نظام سیاسی سکولار و فرقه گرا را در لبنان نفی میکند ولی به دنبال این مطالبات است تا آن واقعیت بیرونی تحقق پیدا کند تا در آینده آن زمینههای آرمانی که در ذهن ایشان هست شکل بگیرد.
شاید مهمترین بحثها و اقداماتی که امام درباره مساله هویت و هویتیابی انجام داده است میتوان به تأسیس بعضی از تشکلها و نهادهای غیر دولتی و مؤسسات آموزشی اشاره کرد و حتی در بخش نظامی جنبش امل تأسیس شد که همه در راستای ارتقای هویت شیعه و انسان لبنانی است.
امام در این سالها فعالیتهای مهمی انجام دادند و اگر به صورت اجباری ناپدید نمیشدند این فعالیتها اوج میگرفت و با هم افزایی که میتوانست با انقلاب اسلامی داشته باشد تحقق اهداف ایشان سرعت میگرفت.
* ایشان برای عبور از فردیت و رسیدن به جماعت به منظور خدمت رسانی به مردم چه کرد؟
بحث تشکل و تشکیلات و تأسیس مؤسسات در سطوح مختلف توسط امام موسی صدر در لبنان به وجود آمد و شکل گرفت که بخش مهمی از حیات اجتماعی، سیاسی، دینی و فرهنگی امام سید موسی صدر را در لبنان تشکیل میدهد.
شاید به نوعی این هویتیابی را در مسیر تأسیس موسسهها و نهادها و تشکیلات پیگیری میکرد؛ بنابراین مهمترین نکتهای که در اینجا پدید میآید ایجاد یک هم افزایی میان نیروهای مختلف و امکانات گوناگون و ظرفیتهایی است که در جامعه لبنان وجود دارد.
در اینجا بهره گیری از همه ظرفیتها و امکانات، تجمیع همه نیروها و هم افزایی استفاده از امکانات و ابزارها در صورتی ممکن خواهد بود که تحت قواعدی در بیاید.
مهمترین شرطی که این وضعیت را ارتقا میبخشد ایجاد مؤسسات و نهادها و تشکیلاتی است که امام از طریق آنها اقدام میکند.
اتفاقی که اینجا رقم میخورد این است که وقتی انسان فارغ از مؤسسات، تشکیلات و نهادها هست به یک معنا آزادتر است ولی وقتی وارد این تشکیلات میشود باید به گونهای عمل کند و حرکت داشته باشد که در جهت اهداف تعیین شده در این تشکیلات و مؤسسات باشد و حرکتش در تشکیلات بروز و ظهور داشته باشد از این رو اگر خلاف آن حرکت کند تشکل و مؤسسهای شکل نمیگیرد.
به همین منظور مهمترین نکته اینجا آن هدفی است که باید دنبال شود.
امام موسی صدر در قالب این مؤسسات و تشکیلاتی که شکل میدهد هدف اصلی خود را خدمت به انسان و انسان محروم لبنان تنظیم میکند.
از این رو ورود به هر تشکلی شاید در ظاهر به عنوان از دست دادن بخشی از آزادی انسان باشد.
از این رو بر اساس مبانی نظری، تشکیلات باید به یک التزامهایی دست یابد یا به یک سری التزامها تن بدهد و رعایت کند و محدودیتها را بپذیرد برای همین این مسیر مسیری است که خدمت به هم نوع، مردم و ارتقای انسان در این تشکیلات میتواند این فردیت را به یک وضعیت متفاوتی که جماعت است تبدیل کند.
در این جمع، فرد از بین نمیرود اما در عین حال که فرد وجود دارد کارها و اقدامات بر اساس مبانی نظری و هم افزایی ایجاد و انجام میشود و با توجه به تقسیم کار و نظمی که وجود دارد این حرکت میتواند یک حرکت نظاممندی ترقی شود و در آن هدف خدمت به انسان باشد.
البته امام در این بحثها آگاهانه وارد مباحث فلسفی اصالت فرد و جمع نمیشود و معتقد است که نه فرد اصیل است و نه قائل به اصالت جمع است و تاکید دارد که بر اساس آن اهدافی که داریم باید به صورت نظام مند حرکت کنیم تا مسیر سعادت انسان طی شود.
بر این اساس کسی که خودش را مذهبی میداند ایمان خود را خارج از جمع نمیداند و امام ایمان و دینداری را در بخش عمدهای خدمت به انسان بیان میکند و این مهم میتواند تفسیر متفاوتی را در جامعه به وجود بیاورد.
آن امکانات و بهرهمندی هایی که یک سری از انسانها از آن برخوردار هستند وقتی در اختیار کسانی قرار میگیرد که آن افراد به آن امکانات نیازمند هستند در اصل آنان را با داشتههای خود شریک میکنند از این جهت امام میفرمایند فرد قبل از آنکه به آن شخص نیازمند کمک کند به خودش کمک کرده است به ارتقای جامعه خودش کمک کرده است.
برای مثال زمانی که به یک نیازمند کمک میشود دیگر آن شخص اقدام به دزدی نمیکند و جامعه از سرقت و آسیب در امان میماند.
بنابراین این اقدام باعث میشود جامعه از فردیت محض خارج و در جماعت ذوب شود و در اندیشه جمع و جماعت باشد و بتواند به ارتقای جامعه فکر کند.
*نداشتن صداقت چرا زمینه ساز فروپاشی تشکل است؟
امام صدر در زمینه صداقت مباحث مهمی را مطرح کردند.
هر جامعه، تشکل، نهاد و مؤسسهای بخواهد پایدار باشد و فعالیتهایش استمرار و تداوم یابد نیازمند وجود عناصر و مؤلفههای مختلفی است که بتواند این گروه، تشکل و جامعه را منسجم نگاه دارد و از آسیبهایی که ممکن است به آن برسد محافظت کند.
یک بخش مهمی از آن به مباحث نظری بر میگردد که شامل مباحث هستی شناسی، جامعه شناسی، فرجام شناسی و غیره میشود که در اینجا باید دریافتهای مشترکی داشته باشند و کمترین تفاوت را آنجا اینجا کند و تفاوتهای عمدهای نباشد.
از لحاظ نظری و مبانی نظری نیز باید یک سری مسائل وجود داشته باشد اما جدای از آن موفقیت عملی این مساله نیز در گرو وجود عناصری است که در اقدامات تشکل و جامعه و افرادی که در فضای مشترکی زیست میکنند معنا میبخشد از این رو هر مؤلفهای که به فروپاشی این جامعه و تشکل و مؤسسه و نهاد ختم شود ممنوع است در اینجا است که امام بحث صداقت را دروازه کار تشکیلاتی و جمعی میداند.
البته سید موسی صدر در بحثهای خودشان الزاماتی را نیز برای کار جمعی و تعاملات و ارتباطات اجتماعی در نظر میگیرد که مساله صداقت در صدر آن است.
ایشان فرمودند من در جامعه لبنان موفق و محبوب شدم و…؛ امام یکی از عناصر سهگانه موفقیت خویش را صداقت بیان میکند میگوید تا حد ممکن بنده با همه افراد با صداقت رفتار میکنم؛ این مساله به انسجام اجتماعی کمک میکند و مانع فروپاشی جامعه، تشکل، مؤسسه و نهاد میشود.
وجود و فقدان صداقت میتواند اثرات به شدت متفاوتی را در جامعه ایجاد کند.
*زمانی که امام موسی صدر جنبش محرومان را تشکیل داد آیا مختص شیعه بود؟
ایشان در بحثهایی که دارند اشاره میکنند که این جنبش گرچه خاستگاه شیعی و اسلامی دارد ولی هرگز به معنای آن نیست که منحصر به شیعیان باشد بلکه منحصر به محرومان است و میخواهد محرومان جامعه لبنان را تقویت کرده و متحول کند.
در اساسنامه جنبش محرومان که سال ۱۹۷۷ در کنگره این جنبش تدوین و منتشر شده آنجا در بخش هدف اشاره به این مهم دارد که این جنبش جنبشی انسانی و مردمی است که ساختن انسان کامل را بر اساس ارزشها و به دور از موانع و قیودی که در مسیر سعادت آدمی وجود دارد و همچنین ساختن جامعه انسانی کامل را دنبال میکند و همه جامعه انسانی لبنان را در بر میگیرد.
یکی از نقدهای امام به دولت لبنان یا بر نظام سیاسی فرقه گرا همین است و اعتقاد دارد که دولت باید مبتنی بر قواعد و قوانین ملی فعالیت کند و نباید دولت، دولت اشخاص یا فرقهها باشد و به گونهای باید حرکت کند که بتواند محرومیت را از بین ببرد.
امام در فرمایشاتی که در تبیین این جنبش دارند خصلت فرقهگرایانه جنبش را نفی میکنند اگر چه خاستگاه آن را یک فرقه خاصی که شیعه است، میداند اما گستره و شمولیت آن این است که همه محرومان را باید در بر بگیرد و بتواند زندگی آنها را متحول و دچار تغییر کند.
لینک کوتاه خبر