بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
ضمن تبریک عید قربان به همه مسلمانان تذکر این مسئله مهم لازم است که عید قربان تسلیم حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل سلام الله علیهم و توجه و عنایات خداوند به ریختن خون انسانی بی گناه و اهداء گوسفند از ناحیه خداوند قصه تاریخی هست که در رابطه با تسلیم خداوند بودن و اجابت قربانی نفس در برابر خواست خداوند مهربان می باشد ولی تفسیر اینکه خداوند بی نیاز مهربان چرا حضرت ابراهیم سلام الله علیه را چنین امتحان نمود، خداوندی که آنقدر مهربان است که هر آنچه انسانها در زمین به آن نیاز داشته اند برایشان فراهم نموده است، پس آن خواسته برای این است که حضرت ابراهیم فرزندش را قربانی نماید نبوده است بلکه با هدف والای ارتقاء مقام بندگی حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل سلام الله علیه و اطاعت نفس آنها از خواست خداوند رحمان و رحیم بوده است ولی خداوند برای ریخته نشدن خون انسانی بی گناه، گوسفندی را عطا می نماید تا خون گوسفند ریخته شود، و در آیات و احادیث متعدد خداوند همواره ریختن خون انسانها ی با ایمان و انسانهای بی گناه را نهی نموده است.
در حال حاضر در روز عید قربان در برنامه حج و در جهان میلیونها گوسفند و چهارپای حلال قربانی می شود و برای مردم جهان هدیه می شود و به سنت زیبای خداوند مهربان انسانها قربانیهای حلال را به بندگان خداوند نذری می دهند ولی باید بیش از انجام سنت الهی توجه به منزهی نفس و تعالی نفس و شناخت رهنمودها و دستورات خداوند و اطاعت از خداوند و حجت معصوم خداوند مورد توجه قرار گیرد و در برنامه های تبلیغی و فرهنگ سازی و تعلیم و تربیتی به تعالی کسب معارف مربوطه و تاثیرات متعالی آن بر جوامع و حاکمیّتها بدان پرداخته شود. ضمن گرامی داشت یاد همۀ آزادگان و جانبازان و شهدائی که به تعالی در راه اعتلای دین خداوند از جانشان گذشتند و به منزهی نفس با ایثار جانشان به لقاء الله پیوستند و جانبازان و آزادگانی که برای تحقق اعتلای دین خداوند به تعالی جانفشانی نمودند، با طرح نظریات و رهنمودهای خداوند و حجتهای معصوم خداوند در رابطه با پرهیز از کشتن انسانهای بی گناه و تربیّت نفس و پرهیز از اطاعت از بدیهای نفس، جامعۀ انسانی و حاکمیّتها، به تأمّل و تفکّر و بهرهمندی از نظریات و رهنمودهای فوق دعوت می شوند:
در آیه ۳۲ سوره مائده در این رابطه آمده است: «مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ».
در این آیه خداوند متعال میفرماید: «از این روى بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کسى را جز به قصاص قتل یا [به کیفر] فسادى در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر کس کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است و قطعاً پیامبران ما دلایل آشکار براى آنان آوردند [با این همه] پس از آن بسیارى از ایشان در زمین زیادهروى میکنند».
و (عبادالرحمن) کسانی هستند که... انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده (و بیگناه است) جز به حق (بخاطر قتل نفس یا موارد دیگری که براساس قوانین اسلام مستحق قتل شده) نمیکشند. فرقان، آیه شصت و هشت
در آیه ۱۵۱ سوره انعام در این رابطه آمده است: «قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلاَدَکُم مِّنْ إمْلاَقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛بگو بیایید تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چیزى را با او شریک قرار مدهید و به پدر و مادر احسان کنید و فرزندان خود را از بیم تنگدستى مکشید ما شما و آنان را روزى میرسانیم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشیده[اش] نزدیک مشوید و نفسى را که خدا حرام گردانیده جز بحق ( برای قصاص به نا به قانون و احکام اسلام ) مکشید اینهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بیندیشد».
پس کسی را که خداوند مدافع او است چگونه انسان به خود جرأت میدهد که پردهاش را بدرد و رازش را فاش کند یا عیبش را آشکار سازد، و یا بی دلیل به او تهمت وارد نموده و آبروی او را بریزد و به حیثیّتش صدمه برساند(سوره حج آیه38).
اسلام برای جان و حيات انسان، ارزش فراوان قائل شده و حفظ نفس را گرامی داشته و تجاوز به حيات و نفس ديگران را بعد از كفر و شرك از بزرگترين گناهان قرار داده است خداوند می فرمايد:
﴿ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا ﴾(مائده: 32).
«همانا هر كس شخص را بدون قصاص و يا بی آنكه در زمين فتنه و فسادی بر پا كند بكشد مانند آن است كه تمام مردم را كشته است».
و چون از ديدگاه اسلام نوع انسان يک خانواده است ظلم و تجاوز به هر يک از افراد آن خانواده در حقيقت تعدی و تجاوز به نوع انسانيت است و خصوصاً اگر مقتول مظلوم يک فرد مسلمان باشد، گناه آن بسيار بزرگتر و طبق فرمان صريح خداوند قاتل اهل دوزخ خواهد شد.
﴿ وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا ﴾(نساء: 93). «و هر كس عمداً مؤمنى را بكشد كيفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى گيرد و لعنتش مى كند و عذابى بزرگ برايش آماده ساخته است».
قربانی نمودن گوسفند وقتی ارزشمند است که رفتار و اعمال انسانها به تقوا میزان شود.
خداوند متعال می فرماید: «لَن یَنَالَ اللَّهَ لحُومُهَا وَ لَا دِمَاؤُهَا وَ لَاكِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ» (37/حج)؛ هرگز گوشت ها و خون هایشان به خدا نمى رسد؛ بلكه تقواى شما به او مى رسد.
. قال الامام علي - عليه السّلام - : افضلُ الجهادِ جهادَ النفسِ عن الهوي و فطامها عن لذّات الدنيا.«غررالحكم، ح ۲۲۳۲»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: برترين جهاد، مبارزه كرن با هواي نفس و بازگرفتن آن از لذت هاي دنياست.
۲. قال الامام علي - عليه السّلام - : حارِبوا انفُسَكم علي الدُّنيا و اصرِفُوها عَنها فانّها سريعة الزّوال و كثيرة الزلزال.«تصنيف غررالحكم، ح ۴۹۲۳»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: با نفسهايتان در دنيا مجاهده كنيد و از دنيا منصرفش كنيد، چرا كه دنيا به سرعت از بين مي رود و لغزشگاه هايش بسيار است.
۳. قال الامام الصّادق - عليه السّلام - : ذِكْرُ الموتِ يَميتُ الشهواتِ في النفس و يَقطعُ مَنابتَ الغفلةِ و يقَوِي النفسَ بمواعد الله ... .«مستدرك الوسائل، ج ۲، ص ۱۰۵»
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: ياد مرگ، خواسته هاي نفساني را مي ميراند و عوامل غفلت را ريشه كن مي كند و نفس را به وسيله وعده هاي الهي، قوت مي بخشد.
۴. قال الامام علي - عليه السّلام - : ان المجاهد نفسه علي طاعة الله و عن معاصيه عند الله سبحانه بمنزلة الشهيد.«غررالحكم، ح ۳۵۴۶»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: كسي كه در راه فرمانبرداري از خدا و دوري از نافرماني او با نفس خويش مبارزه كند، نزد خداي سبحان منزلت شهيد را دارد.
۵. قال الامام الكاظم - عليه السّلام - : جاهدَ نفسَك لِتَردَّها عن هواها، فانه واجبٌ عليك كجهادِ عدوِك.«تحف العقول، ص ۳۹۹»
امام كاظم - عليه السلام - فرمودند: براي بازداشتن نفس خود از خواهش هايش با آن مبارزه كن كه مبارزه با نفس همچون مبارزه با دشمنت بر تو واجب است.
۶. قال الامام علي - عليه السّلام - : ينبغي للعاقل ان لا يَخْلوا في كلِّ حالةٍ عن طاعة ربّه و مجاهدة نفسه.«غررالحكم، ح ۱۰۹۲۲»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: سزاوار است که خردمند در هيچ حالي از طاعت پروردگارش و پيكار با نفسش باز نايستد.
۷. قال الامام علي - عليه السّلام - : جاهدَ نفسَك و قَدِّم توبتَك تَفُز بطاعة ربك.«غررالحكم، ح ۴۷۵۹»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: با (خواهش هاي) نفست مبارزه کن و توبه ات را پيش انداز تا به طاعت پروردگارت دست يابي.
۸. قال الامام الباقر - عليه السّلام - : ان المؤمنَ معنيٌ بمجاهدةِ نفسه لِيَغلَبُها علي هواها فمرةً يُقيمَ اَودها و يَخالف هواها في محبة الله ... .«تحف العقول، ص ۲۸۴»
امام باقر - عليه السلام - فرمودند: همانا مؤمن به پيكار با نفس خودش اهتمام مي ورزد تا بر هوي و خواهش آن چيره شود، گاه كجي نفس را راست مي كند و در راه محبت خدا با خواهش هاي نفساني مي ستيزد و گاهي هم نفسش او را بر زمين مي زند و لذا پيرو هواهاي آن مي شود، اما خداوند او را از جا بلند مي كند و از لغزشش مي گذرد و او نيز متوجه مي شود.
۹. قال الامام علي - عليه السّلام - : حارِبو هذه القلوبَ فانها سريعة العثار.«غررالحكم، ح ۴۹۳۱»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: با اين دلها (نفس ها) بجنگيد كه آنها زود مي لغزند.
۱۰. قال الامام الصّادق - عليه السّلام - : مَن لَم يكُن له واعظٌ مِن قلبِه و زاجر مِن نفسِه و لم يَكن لهُ قَرين مُرشد استمكن عدوه من عنقه.«وسائل الشيعه، ج ۱۵، ص ۱۶۲»
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: كسي كه واعظي در قلب خودش و بازدارنده اي در نفس خودش و راهنمايي روشنگر نداشته باشد، دشمنش بر او مسلط مي شود.
۱۱. قال الامام الصّادق - عليه السّلام - : ان النبي - صلّي الله عليه و آله - بَعثَ بِسرية فلما رجعوا قال: مرحباً بقوم قضوا الجهادَ الاضعرَ و بقي الجهادُ الاكبرُ قيلَ يا رسولَ الله و ما الجهادُ الاكبرُ. قال: جهادُ النفسِ.«الكافي، ج ۵، ص ۱۲»
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: همانا پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - لشكري را براي جهاد فرستاد، زماني كه برگشتند به آنها فرمودند بارك الله بر قومي كه جهاد اصغر را با موفقيت پشت سر گذاشتند و براي آنها جهاد اكبر باقي است. گفتند: يا رسول الله جهاد اكبر چيست؟ حضرت فرمودند: جهاد با نفس.
۱۲. قال الامام الصّادق - عليه السّلام - : اغلق ابوابَ جوارِحك عمّا (يقع) ضرره الي قلبك و يذهب بوجاهتك عندالله و يعقّب الحسرة و الندامة يوم القيامه ... .«مستدرك الوسائل، ج ۱۱، ص ۲۷۱»
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: درهاي اعضا و جوارحت را از آنچه براي قلبت ضرر دارد ببند، چرا كه اگر نبندي آبرويت را نزد خدا مي برد و در قيامت حسرت و ندامت را برايت در پي دارد.
۱۳. قال الامام علي - عليه السّلام - : ان نفسَك لَخَدوعٌ اِن تَثِق بها يقتَدَك الشيطانُ الي ارتكابِ المحارمِ ان النفسَ لأمارةٌ بالسوءِ ... .«مستدرك الوسائل، ج ۱۱، ص ۲۳۶»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: نفس تو بسيار فريبكار است، اگر به او اعتماد كني تو را به پيروي كردن از شيطان و ارتکاب محارم الهي مي كشاند، (چنانكه خداوند متعال فرمودنده:) همانا نفس امر كننده به بدي است.
۱۴. قال الامام الكاظم - عليه السّلام - : المجاهدُ مَن جاهدَ نفسَه.«وسائل الشيعه، ج ۱۳، ص ۲۷۹»
امام كاظم - عليه السلام - فرمودند: مجاهد كسي است كه با نفس خود پيکار كند.
۱۵. قال رجل لأبي جعفر - عليه السّلام - : انّي ضعيف العمل قليل الصلاة قليل الصوم و لكن ارجو ان لا آكل الّا حلالّا و لا انكح الّا حلالّا؟ فقال - عليه السّلام - : اي جهادٍ افضل من عفة بطن و فرج.«بحار الانوار، ج ۶۸، ص۲۷۳»
شخصي به امام محمد باقر - عليه السّلام - گفت: من در عمل ضعيف و نماز و روزه ام كم است، لكن اميد دارم در خوردن بجز حلال نخوردم و روابطم جز روابط مشروع نباشد؟ امام - عليه السّلام - فرمودند: چه جهادي برتر از پاكي شكم (از حرام) و ارتباط مشروع است.
۱۶. قال الامام الصّادق - عليه السّلام - : طوبي لِمَن جاهد في الله نَفْسَه و هواهُ وَ مَنْ هَزَمَ جُنْدَ هواهُ ظَفِرَ برضي الله تعالي ... .«مستدرك الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۳۹»
امام صادق - عليه السلام - فرمودند: خوشا به حال كسي كه در راه خدا با خواهش هاي نفسش مجاهده كند و كسي كه لشكر خواهش هاي نفسش را شكست دهد، موفق به كسب رضاي الهي مي شود.
۱۷. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اَعدَي عدوِك نفسُكَ التي بينَ جَنبَيك.«بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۳۶»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: بزرگترين دشمن تو نفس تو است كه بين دو پهلوي توست (هميشه با تو همراه است).
۱۸. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : افضلُ الجهادِ مَن اصبَح لا يَهُمُّ بظلم احد.«وسائل الشيعه، ج ۱۵، ص ۱۶۲»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: برترين جهاد آن است كه انسان روز خود را آغاز كند در حالي كه در انديشه ستم كردن بر احدي نباشد.
۱۹. قال الامام علي - عليه السّلام - : ذروةُ الغايات لاينالها الّا ذوو التهذيب و المجاهدات.«غرر الحکم، ح ۵۱۹۰»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: به اوج اهدافشان نرسند، مگر وارستگان نفس ستيز.
۲۰. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - في صفة اهل الآخرة: يَتعَبونَ انفسَهم و لا يُريحونَها، إنّ راحةَ اهلِ الجَنةِ في المْوتِ و ... .«بحار الانوار، ج ۷۷، ص ۲۵»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - (در توصيف اهل آخرت) فرمودند: جان هاي خويش را به رنج مي افكنند و طعم آسودگي را به (جان هايشان) نمي چشنانند، همانا آسودگي اهل بهشت در مردن است و آخرت محل راحتي و آسايش خداپرستان است.
۲۱. قال الامام علي - عليه السّلام - : جاهدَ نفسَك علي طاعة الله مجاهدة العدوِّ عدوّه و غالبها مغالبةَ الضّد ضدَّه فانّ اقوي الناس من قوي علي نفسه.«غررالحكم، ح ۴۷۶۱»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: در راه طاعت خدا با نفس خود پيكار كن همچون كسي كه با دشمنش مي جنگد و بر آن چيره شو، همچون چيره آمدن خصم بر خصم، زيرا نيرومند ترين مردمان كسي است كه بر نفس خويش چيره شود.
۲۲. قال الامام علي - عليه السّلام - : المجاهد النفس شميةُ النُّبَلاءِ.«غررالحكم، ح ۹۷۵۶»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: مبارزه كردن با نفس، خصلت مردان شريف و بزرگوار است.
۲۳. قال الامام علي - عليه السّلام - : جهادُ النفس بالعلم عنوان العقل.«غررالحكم، ح ۴۷۷۲»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: جهاد آگاهانه با نفس، سرلوحه خرد است.
۲۴. قال الامام علي - عليه السّلام - : كفاك في مجاهدة نفسِك ان لاتزال ابداً لها مغالباً و علي اهويتها محارباً.«غررالحكم، ح ۷۰۸۰»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: در پيكار با نفست تو را همين بس كه همواره بر آن چيرگي جويي و با خواهش هايش در ستيزه باشي.
۲۵. قال الامام علي - عليه السّلام - : ثمرةُ المحاسَبة صلاحُ النَّفس.«مستدرك الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۵۴»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: ثمره محاسبه (افعال)، اصلاح نفس است.
۲۶. قال الامام علي - عليه السّلام - : رَدْعُ النفس و جهادُها عن اَهْوَيتِها يرفعُ الدرجات و يضاعفُ الحسنات.«غررالحكم، ح ۵۴۰۷»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: پيكار با نفس و بازداشتن آن از خواهشهايش، درجات را رفعت مي بخشد و حسنات را دو چندان مي كند.
۲۷. قال الامام علي - عليه السّلام - : جهادُ النفس مَهْرُ الجنّة.«غررالحكم، ح ۴۷۵۵»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: جهاد با نفس، كابين بهشت است.
۲۸. قال الامام علي - عليه السّلام - : جهادُ الهوي ثَمنُ الجّنة.«غررالحكم، ح ۴۷۵۶»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: مبارزه با خواهش هاي نفساني، بهاي بهشت است.
۲۹. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : بالمجاهدةِ يُغلَبُ سوءُ العادهِ.«تنبيه الخواطر، ج ۲، ص ۱۱۹»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: با مجاهده مي توان بر عادت هاي بد غلبه آمد.
۳۰. قال الامام علي - عليه السّلام - : ثمرة المجاهد قهر النفس.«غررالحكم، ح ۴۹۱۴»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: ثمره مجاهده، مقهور كردن نفس است.
۳۱. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : جاهَدوا نفسُكم بقلة الطعام و الشراب تظلَّكم الملائكه و يَفِرُّ عنكم الشيطان.«تنبيه الخواطر، ج ۲، ص ۱۲۲»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: با كم خوردن و كم آشاميدن به جنگ با نفس هايتان رويد تا فرشتگان بر شما سايه افكنند و شيطان از شما بگريزد.
۳۲. قال الامام علي - عليه السّلام - : املكُوا انفسكم بدوامِ جهادِها.«غررالحكم، ح ۴۸۹۸»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: با پيكار بي امان با نفسهايتان، زمام آنها را در اختيار خود گيريد.
۳۳. قال الامام علي - عليه السّلام - : رُدّ عن نفسِك عند الشهوةِ و أقِمها علي كتاب الله عند الشبهات.«غررالحكم، ح ۵۴۰۶»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: در هنگام شهوت، نفست را نگه دار و در هنگام شبهات به كتاب خدا ارجاع ده.
۳۴. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : حاسِبوا انفسَكم قبلَ ان تحاسَبُوا وَ زِنُوها قَبل أن تُوزُنوا و تَجَهَزُّوا لِلعرض الْاَكبر.«وسائل الشيعه، ج ۱۶، ص ۹۹»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: از نفسهايتان حساب كشي كنيد قبل از آنكه اعمال شما را حسابرسي كنند، و اعمال خويش را وزن كنيد قبل از آنكه اعمال شما را وزن كنند، و خودتان را مجهز كنيد براي روزي كه همه اعمال عرضه مي شوند (قيامت).
۳۵. قال الامام علي - عليه السّلام - : اِنَّ مجاهدةَ النفسِ لتزمها عنِ المعاصي و تَعصمُها عنِ الردي.«غررالحكم، ح ۳۴۸۸»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: پيکار با نفس، آن را در ارتكاب گناهان مهار مي كند و از هلاكت و نابودي نگهش مي دارد.
۳۶. قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : اجتهدوا في العمل، فإنْ قَصُرَبكم الضَّعفُ فكفَوا عن المعاصي.«بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۰۰»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: در كار (طاعت خدا) سخت بكوشيد و اگر ناتواني شما را از طاعت خدا سست و درمانده كرد، از گناهان خودداري كنيد.
۳۷. قال الامام علي - عليه السّلام - : كيفَ يَستَطِيعُ صلاحَ نفسِه من لا يَقنعُ بالقليلِ.«تصنيف غررالحكم، ح ۴۸۰۶»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: كسي كه به كم قانع نيست، چگونه مي تواند نفس خويش را اصلاح كند (يعني نمي تواند چنين کند).
۳۸. قال الامام علي - عليه السّلام - : في خلافِ النفسِ رشدُها.«تصنيف غررالحكم، ح ۴۸۰۵»
امام علي - عليه السلام - فرمودند: رشد و تکامل آدمي، در مخالفت با نفس است.
۳۹. قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : اشّد الناس اجتهاداً من ترك الذنوب.«امالي شيخ صدوق، ص ۲۸، ح ۴»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: سخت كوش ترين مردم كسي است كه گناهان را فروگذارد.
۴۰. قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : المجاهدُ مَن جاهَدَ نفسَه في الله.«كنزالعمال، ح ۱۱۲۶۱»
رسول خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: مجاهد كسي است كه در راه خدا با نفسش مبارزه كند.
http://dar-al-quran.ir
کسی که از هوای نفس خود اطاعت کند آرزوی دشمن خویش را برآورده است.
(سفینة البحار، هوی، ص 728)
جواد الائمه علیه السلام:
«توسد الصبر واعتق الفقر وارفض الشهوات و خالف الهوی واعلم انک لن تخلو من عین الله فانظر کیف تکون »
صبر را تکیه گاه خود کن و فقر را در آغوش گیر، شهوات را دور افکن و با هوای نفس مبارزه کن و بدان که از دید الهی نهان نمی گردی پس بنگر که چگونه ای!
(بحار، ج 78، ص 358)
امام علی علیه السلام:
«اعجز الناس من عجز عن اصلاح نفسه »
ناتوانترین مردم کسی است که از اصلاح خود ناتوان باشد.
(غرر الحکم)
امام علی علیه السلام:
و بدانید که بزرگترین جهاد، جهاد با نفس اماره است پس آماده شوید و به جهاد با نفس خود بپردازید تا به سعادت ابدی برسید و قیل و قال را ترک کنید و حرف و گفت و گو را به دور ریزید تا به ساحل سلامت برسید و خدا را بسیار یاد کنید تا به ذکر خدا غنیمت یابید و ای بندگان خدا با هم برادر ایمانی باشید تا نزد خدا در بهشت نعیم جاودانی به سعادت برسید.
(شرح غرر الحکم، ج 6، ص 469)
امام علی علیه السلام:
«من غلب عقله هواه افلح، و من غلب هواه عقله افتضح »
کسی که عقلش بر هوای نفس غالب باشد به رستگاری و سعادت نائل می شود، و آن کس که عقلش مغلوب تمایلات نفسانیش باشد، سرانجام رسوا و مفتضح می گردد.
(مستدرک، ج 2، ص 287)
امام علی علیه السلام:
«من لم یجهد نفسه فی صغره لم ینبل فی کبره »
کسی که در کوچکی با خواهش های نفسانی مجاهده نکرده باشد، در بزرگی به مقام فضل و شایستگی نائل نمی شود.
(غرر الحکم، ص 645)
امام علی علیه السلام:
«من لم یهذب نفسه فضحه سوء العادة »
کسی که روان خود را از ناپاکی های اخلاق تطهیر ننماید، عادات ناپسندیده اش او را رسوا خواهد ساخت.
(غرر الحکم، ص 719)
امام علی علیه السلام:
«من لم یتدارک نفسه باصلاحها اعضل داءه و اعیی شفاءه و عدم الطبیب »
کسی که به اصلاح نفس خویش نپردازد و هر چه زودتر خود را درمان ننماید بیماری اش تشدید می شود و علاجش سخت می گردد و فاقد طبیب معالج خواهد شد.
(مستدرک، ج 2، ص 310)
امام علی علیه السلام:
«طوبی لمن غلب نفسه و لم تغلبه و ملک هواه و لم تملکه »
سعادتمند کسی است که همواره بر نفس خود غالب باشد و نفسش بر او مسلط نگردد، او مالک هوی و تمایلات خود باشد و هوای نفس بر وی حکومت نکند.
(فهرست غرر، ص 427)
امام علی علیه السلام:
«ان من احب عبادالله الیه عبدا اعانه الله علی نفسه فاستشعر الحزن و تجلبب الخوف فزهر مصباح الهدی فی قلبه... فهو من معادن دینه و اوتاد ارضه »
همانا محبوبترین بنده نزد خدا بنده ای است که خدا او را در پیکار نفس یار است، بنده ای که از درون، اندوهش شعار است و از برون، ترسان و بی قرار، چراغ هدایت در دلش روشن است... پس او گوهرهای دین را کان است و کوهی است که زمین بدو از لغزش در امان است.
(نهج البلاغه، خطبه 87)
امام علی علیه السلام:
«ان المجاهد نفسه علی طاعة الله و عن معاصیه عند الله سبحانه بمنزلة بر شهید»
هر که با نفس خود در راه اطاعت از خدا و دوری از گناهان پیکار کند، جهاد چنین فردی نزد خداوند سبحان، به منزله شهید است.
(غرر الحکم، ج 1، ص 226)
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/3419/16236
تا اینجا مطالب، صددرصد درست و بسیار عمیق و دقیق است و شواهد قرآنی و حدیثی بسیاری، این مطالب را تأیید می كند كه اگر بخواهم آنها را برایتان ذكر كنم خیلی مفصل می شود. به طور اجمال عرض می كنم كه هیچ شكی در این مطلب نیست كه انسان، گذشته از آن خود ابتداییِ حیوانیِ خودمحوری كه فقط در فكر خودش است و از جنبه ی مثبت یا منفی در فكر دیگران نیست، كه این یك حالت عادی است، حالت آز و حرص دارد كه یك بیماری عجیب است و همچنین دچار بیماریهای مخفی و عقده های روحی و روانی می شود. اینها همه در جای خود درست است، حال نتیجه چیست؟ نتیجه این است كه نفس را، آنجا كه به صورت آز و حرص درمی آید و آنجا كه آن میلها به صورت سگهای خفته ای در درون انسان مخفی می شوند و آنجا كه نفس انسان حالت آن افعی را پیدا می كند، باید از بین برد و جهاد با نفس كرد؛ یعنی باید با نفس امّاره ی بالسوء، كه این تعبیر هم از قرآن است، این
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 234
نفسی كه به شدت فرمان به بدی می دهد، مبارزه كرد. آن حد اول كه می خواهد یك لقمه نان بخورد، فرمان به بدی نیست. آن غریزه، طبیعی است و خوب هم هست.
ولی وقتی به صورت آز و حرص و بخل و حسد و كینه و عقده و خشم و غضب و امثال اینها درمی آید، آن وقت است كه این نفسْ «امّاره ی بالسوء» می شود. قرآن هم می گوید با نفس امّاره ی بالسوء باید مبارزه كرد:
فَأَمّا مَنْ طَغی . `وَ آثَرَ اَلْحَیاةَ اَلدُّنْیا. `فَإِنَّ اَلْجَحِیمَ هِیَ اَلْمَأْوی . `وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی اَلنَّفْسَ عَنِ اَلْهَوی . `فَإِنَّ اَلْجَنَّةَ هِیَ اَلْمَأْوی . .
قرآن تصریح می كند كه باید جلو نفس را گرفت و باید آن را از اینكه دنبال هوای خودش برود نهی كرد. در جای دیگر می فرماید: أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ [1]آیا دیدی آن كسی را كه معبودش همان هوای نفسش است؟ در جای دیگر از زبان یوسف صدّیق نقل می كند: وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ اَلنَّفْسَ لَأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ [2]من هرگز نفس خودم را تبرئه نمی كنم. ببینید یوسف چه می گوید. یوسفی كه از خودش مطمئن است، در عین حال می گوید: إِنَّ اَلنَّفْسَ لَأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ. می خواهد بگوید دستگاه نفس انسان آنقدر پیچیده و پیچیده است كه گاهی ممكن است در آن لایه ی دهمش چیزی باشد كه انسان خودش نفهمد، و لهذا می گوید: من هرگز نفس خودم را تبرئه نمی كنم، و خصلت مؤمن این است كه هیچ گاه به نفس خود از نظر شرارت نكردن اعتماد نمی كند.
بنابراین، اسلام هم جهاد با نفس را تأیید می كند و اصلاً كلمه ی «جهاد نفس» از خود اسلام است. كلمه ی «جهاد با نفس» آنجا [مطرح شد] كه گروهی از صحابه از غزوه ای مراجعت كردند و به طور دسته جمعی خدمت حضرت رسیدند [3]. ببینید پیغمبر چقدر فرصت شناس است و می داند در كجا چه سخنی را بگوید. مردمی سرباز و غازی [4]از جنگ برگشته اند، پیغمبر می خواهد به آنها آفرین بگوید،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 235
همین جا بزرگترین درس اخلاق را به آنها می دهد، می فرماید: مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهادَ الْاَصْغَرَ وَ بَقِیَ عَلَیْهِمُ الْجِهادُ الْاَكْبَرُ آفرین! آفرین بر مردمی كه از نبرد كوچك بازگشته اند و نبرد بزرگ بر آنها باقی مانده است. عرض كردند: یا رسولَ اللّه! وَ مَا الْجِهادُ الْاَكْبَرُ؟ نبرد بزرگ چیست؟ فرمود: جِهادُ النَّفْسِ [5]مجاهده ی با نفس امّاره از جهاد با انسان دیگر بزرگتر است. پس جهاد با نفس را هم اسلام گفته است. تا اینجا مطالب مكتب عرفان در این باره درست است.
ولی ما در این مكتب- كه اسمش را مكتب عرفان و تصوف می گذاریم- در مرحله ی جهاد با نفس و مبارزه با خودخواهی و خودپرستی و درهم كوبیدن «خود» ، گاهی به جایی می رسیم كه اسلام آن را تأیید نمی كند. البته می گویم «گاهی» ، نمی خواهم بگویم حتی اكابر هم این اشتباه را می كرده اند، ولی این اشتباه در كلمات اهل این مكتب زیاد است.
یكی از مراحل، ریاضتهای شاقّه است. به اینجا كه می رسد، اسلام در مقابل آن می ایستد، می گوید بدنت بر تو حق دارد. اصحابی از پیغمبر بودند كه می خواستند خودشان را در این ریاضتهای شاق وارد كنند. پیغمبر به شدت با آنها مبارزه كرد. در عین حال گاهی دیده می شود افرادی تن به ریاضتهای شاقه ای می دهند كه اسلام در آن حد، این ریاضتها را تأیید نمی كند. این یك [اشكال ] كه خیلی مهم نیست.
مجاهده ی با نفس دو گونه است. گاهی مجاهده ی با نفس به شكل ریاضت است؛ یعنی خیلی به تن سختی می دهند: غذا خیلی كم می خورند و خواب را خیلی تقلیل می دهند. بدن انسان هم حالتی دارد كه هرطور كه انسان آن را پرورش دهد قبول می كند. ممكن است كسی در اثر ممارست زیاد، كاری كند كه در شبانه روز واقعاً بتواند با چند مغز بادام بسر ببرد و همه ی خوابش در شبانه روز به یك ربع ساعت تقلیل پیدا كند؛ یعنی این تن را در حالت زجر قرار دهد كه این كار بیشتر در بین هندیها معمول است و در میان مسلمین كمتر یافت می شود، چون منطق اسلام اجازه نمی دهد كه این كار رایج شود.
ولی قسم دیگر جهاد با نفس مبارزه ی با تن نیست، مبارزه با خود نفس و با روان است، یعنی برخلاف میل نفس رفتار كردن است كه این هم تا حدی درست است.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 236
ولی در همین جا گاهی چیزهایی می بینیم كه با منطق اسلام جور در نمی آید، یعنی انسان كامل اسلام این طور نیست. حال اینها را یك یك برای شما عرض می كنم
[1] جاثیه/23
[2] یوسف/53
[3] شاید هم پیغمبر اكرم به استقبالشان رفته بودند.
[4] [به معنای جنگجو]
[5] وسائل ، ج /11ص 122
http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=408&BookArticleID=130280
حدیث (1) امام علی عليه السلام :
إِذَا رَغِبْتَ فِي صَلَاحِ نَفْسِكَ فَعَلَيْكَ بِالاقْتِصَادِ وَ الْقُنُوعِ وَ التَّقَلُّل
تربیت کردن نفس های خود را به عهده بگیرید و آن ها را از سلطه عادت هایشان باز دارید.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 237 ، ح 4767
حدیث (2) امام علی عليه السلام :
مُعلّمُ نفسِهِ و مُؤدّبُها أحَقُّ بالإجْلالِ مِن معلّمِ النّاسِ و مُؤدّبِهِ
کسی که آموزگار و مربی خود باشد،بیشتر در خور بزرگداشت است تا کسی که آموزگار و مربی مردم باشد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 480 ، ح 73
حدیث (3) امام علی عليه السلام :
إنّ النَّفسَ لَجَوهَرَةٌ ثَمينَةٌ ؛ مَن صانَها رفَعَها ، و مَنِ ابتَذَلَها وَضَعَها .
همانا نفس گوهری گران بها است،هر که آن را نگه داشت بلند مرتبه اش گردانید و هر که از آن نگهداری نکرد پست و خوارش ساخت.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 231 ، ح 4616
حدیث (4) امام علی عليه السلام :
لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ مِنَ النَّفْسِ الْمُطِيعَةِ لِأَمْرِه
در روی زمین چیزی نزد خداوند سبحان گرامی تر از نفسی که مطیع فرمان او باشد،وجود ندارد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 182 ، ح 3408
حدیث (5) امام علی عليه السلام :
النّفوس طلقة لكنّ أيدى العقول تمسك أعنّتها عن النّحوس
نفس ها افسار گسیخته اند ،اما دست های خرد عنان آن ها را گرفته اند نمی گذارند به بدبختی و هلاکت بیافتد
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم ج2 ، ص 119 ، ح 2048
حدیث (6) امام علی عليه السلام :
النّفس الامّارة المسوّلة تتملّق تملّق المنافق و تتصنّع بشيمة الّصديق الموافق حتّى إذا خدعت و تمكّنت تسلّطت تسلّط العدوّ و تحكّمت تحكّم العتوّ فأوردت موارد السّوء
نفس امّاره، همچون منافق چاپلوسی میکند خود را چون دوستی سازگار و دلسوز جلوه می دهد و همین که فریب داد و بر انسان تسلط یافت، هم چون دشمن، بر او مسلّط شده و با خودخواهی و قلدری فرمان می راند و شخص را به جایگاه های سوء و هلاکت می کشاند
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 234 ، ح 4683
حدیث (7) امام على علیه السلام :
إنّ النَّفسَ لَأمّارَةٌ بالسُّوءِ و الفَحشاءِ ، فمَنِ ائتَمَنَها خانَتهُ ، و مَنِ استَنامَ إلَيها أهَلَكَتهُ ، و مَن رَضِيَ عَنها أورَدَتهُ شَرَّ المَوارِدِ
نفس همواره به بدی و زشت کاری فرمان می دهد.پس هر که به نفس خویش اعتماد کند نفس به او خیانت می ورزد و هر که به آن دل خوش کند نفس به او خیانت می ورزد و هرکه به آن دل خوش کند نفس او را به هلاکت می افکند و هر که از آن خشنود شود، نفس او را به جایگاه های بد درآورد
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 237 ، ح 4782
حدیث (8) امام علی عليه السلام :
إنّ هذهِ النَّفسَ لَأمّارةٌ بالسُّوءِ ، فمَن أهمَلَها جَمَحَت به إلَى المَآثمِ
به راستی که این نفس همواره به بدی فرمان می دهد.بنابراین،هر کس عنان آن را رها کند همچون مرکبی سرکش او را به تاخت به سوی گناهان می برد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 237 ، ح 4779
حدیث (9) امام علی عليه السلام :
إنّ نَفسَكَ لَخَدُوعٌ ؛ إن تَثِقْ بها يَقتَدْكَ الشَّيطانُ إلَى ارتِكابِ المَحارِم
همانا نفس تو بسیار فریبکار است.اگر به آن اعتماد کنی،شیطان تو را به سمت ارتکاب حرام می کشاند.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 237 ، ح 4781
حدیث (10) امام علی عليه السلام :
كُن أوثَقَ ما تَكونُ بنَفسِكَ ، أحذَرَ ما تَكونُ مِن خِداعِها
زمانی که به نفس خود بیشترین اعتماد را داری ،از فریب او بیشتر در حذر باش.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 307 ، ح 7057
حدیث (11) امام علی عليه السلام :
و قَد مَرَّ بقَتلَى الخَوارِجِ يَومَ النَّهرَوانِ ـ : بُؤسا لَكُم ، لَقَد ضَرَّكُم مَن غَرَّكُم ، فقيلَ لَهُ : مَن غَرَّهُم يا أميرَ المؤمنينَ ؟ فقالَ : الشَّيطانُ المُضِلُّ ، و الأنفُسُ الأمّارَةُ بالسُّوءِ ، غَرَّتهُم بالأمانِيِّ ، و فَسَحَت لَهُم بالمَعاصي ، و وَعَدَتهُم الإظهارَ ، فاقتَحَمَت بهِمُ النّارَ
پس از پایان جنگ نهروان بر کشتگان خوراج گذشت فرمود : بدا به حال شما!آن کس که فریبتان داد به شما زیان رساند.شیطان گمراه کننده و نفس های بد فرمان که آنان را با آرزوهای خام فریب دادندو ایشان را به میدان فراخ گناهان و نافرمانی ها کشانیدند و نوید پیروزی به آنان دادند و در نتیجه ،آنان در آتش فرو افکندند.
بحار الانوار(ط-بیروت) ج 33 ، ص 356 - نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 532 ، ح 323
حدیث (12) امام علی عليه السلام :
مَا مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ شَيْءٌ إِلَّا يَأْتِي فِي شَهْوَةٍ فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَيْءٍ مَنْزِعاً وَ إِنَّهَا لَا تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِيَةٍ فِي هَوًى
هیچ معصیتی از معاصی خداوند نیست مگر اینکه با شهوتی همراه است.پس،رحمت خداوند بر انسانی که از شهوات خویش باز ایستد و هوای نفس خود را سرکوب کند؛زیرا که این نفس به سختی از شهوات باز می ایستد و همواره به نافرمانی برخاسته از هوس،گرایش دارد.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 251 ، از خطبه 176
حدیث (13) امام علی عليه السلام :
إِنَّ نَفْسَكَ قَدْ أَوْلَجَتْكَ شَرّاً وَ أَقْحَمَتْكَ غَيّاً وَ أَوْرَدَتْكَ الْمَهَالِكَ وَ أَوْعَرَتْ عَلَيْكَ الْمَسَالِك
به راستی که نفس تو،تو را به شر و بدی وادار ساخته و در گمراهی فرو برده و در مهلکه ها در انداخته و راه های درستی و رستگاری را بر تو صعب العبور ساخته است.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 390 ، از نامه 30
حدیث (14) امام علی علیه السلام :
مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً- [فَعَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ] فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم
هر که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد باید از تعلیم دیگران ، به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه به زبانش تربیت کند،با رفتار خود تربیت نماید و کسی که آموزگار و مربی خود باشد بیشتر سزاوار بزرگداشت است تا آن که آموزگار و مربی دیگران است.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 480 ، ح 73
حدیث (15) امام علی علیه السلام :
أَيُّهَا النَّاسُ تَوَلَّوْا [عَنْ] مِنْ أَنْفُسِكُمْ تَأْدِيبَهَا وَ اعْدِلُوا بِهَا عَنْ [ضِرَايَةِ] ضَرَاوَةِ عَادَاتِهَا
ای مردم!به تربیت نفس های خود بپردازید و آن را از آزمندی به عادت هایش بازدارید.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 537 و 538 ، ح 359
حدیث (16) امام علی علیه السلام :
الاشتغال بتهذیب النفس اصلح
پرداختن به تهذیب نفس شایسته تر است.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 239 ، ح 4839
حدیث (17) امام على علیه السلام :
ذروة الغايات لا ينالها الّا ذوو التّهذيب و المجاهدات
به اوج اهداف نرسند مگر کسانی که در راه تهذیب نفس خود بسیار تلاش می کنند.
شرح آقا جمال الدین خوانساری ج 4 ، ص 34 ، ح 5190
حدیث (18) امام على علیه السلام :
سياسَةُ النَّفسِ أفضَلُ سياسَة
سیاست(تربیت)نفس بهترین سیاست است
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 238 ، ح 4798
حدیث (19) امام علی علیه السلام :
الرَّجُلُ حَيْثُ اخْتَارَ لِنَفْسِهِ إِنْ صَانَهَا ارْتَفَعَتْ وَ إِنِ ابْتَذَلَهَا اتَّضَعَت
آدمی جایگاه خودش را خودش بر می گزیند.اگر نفس خود را از آلودگی و پستی نگه دارد،بلند مرتبه می شود و اگر آن را نگه ندارد پست می گردد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 238 ، ح 4794
حدیث (20) امام علی علیه السلام :
اامْلِكُوا أَنْفُسَكُمْ بِدَوَامِ جِهَادِهَا
امام علی علیه السلام : از طریق جهاد پیگیر با نفس هایتان بر آن ها مسلط شوید.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 241 ، ح 4898
حدیث (21) امام علی علیه السلام :
صَلَاحُ النَّفْسِ مُجَاهَدَةُ الْهَوَى
خودسازی در گرو مبارزه با هوای نفس است
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 241 ، ح 4881
حدیث (22) امام على علیه السلام :
أَعْوَنُ شَيْءٍ عَلَى صَلَاحِ النَّفْسِ الْقَنَاعَة
کمک کننده ترین عامل در راه خودسازی ،قناعت است.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 391 ، ح 8984
حدیث (23) امام على علیه السلام :
كَيْفَ يَسْتَطِيعُ صَلَاحَ نَفْسِهِ مَنْ لَا يَقْنَعُ بِالْقَلِيل
چگونه می تواند خودسازی کند کسی که به اندک قانع نیست.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 238 ، ح 4806
حدیث (24) امام على علیه السلام :
إِذَا رَغِبْتَ فِي صَلَاحِ نَفْسِكَ فَعَلَيْكَ بِالاقْتِصَادِ وَ الْقُنُوعِ وَ التَّقَلُّل
اگر خواهان خودسازی هستی،باید صرفه جویی و قناعت و کم خواهی را پیشه کنی
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 237 ، ح 4766
حدیث (25) امام علی علیه السلام :
إِذَا صَعَبَتْ عَلَيْكَ نَفْسُكَ فَاصْعَبْ لَهَا تَذِلُّ لَكَ وَ خَادِعْ نَفْسَكَ عَنْ نَفْسِكَ تَنْقَدْ لَك
هرگاه نفس تو در برابرت سرکشی کرد،تو نیز در برابر او سرکشی کن،تا رام شود و نفس خود را درباره خودت دهتا فرمانبردار تو شود
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 239 ، ح 4820
حدیث (26) امام علی علیه السلام :
ان تقوی الله دواء داء قلوبکم ... طُهُورُ دَنَسِ أَنْفُسِكُم
تقوای الهی داروی درد دل های شماست...و پاک کننده آلودگی جان هایتان
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 312 ، از خطبه 198
حدیث (27) امام على علیه السلام :
اعْلَمْ أَنَّكَ إِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَكَ عَنْ كَثِيرٍ مِمَّا تُحِبُّ مَخَافَةَ [مَكْرُوهِهِ] مَكْرُوهٍ سَمَتْ بِكَ الْأَهْوَاءُ إِلَى كَثِيرٍ مِنَ الضَّرَرِ فَكُنْ لِنَفْسِكَ مَانِعاً رَادِعاً وَ [لِنَزَوَاتِكَ] لِنَزْوَتِكَ عِنْدَ الْحَفِيظَةِ وَاقِماً قَامِعا
بدان که اگر از افتادن در ورطه امور ناخوشایند پروا نداشته باشی و نفس خود را از بسیاری امور دل خواهش بازنداری هوس ها تو را به سوی زیان ها های فراوانی خواهد کشاند. پس،در برابر نفس خود عاملی بازدارنده باش هنگام خشم،جلوی برآشفتگی خود را بگیر و آن را در هم شکن.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 447
حدیث (28) امام علی علیه السلام :
أَقْبِلْ عَلَى نَفْسِكَ بِالْإِدْبَارِ عَنْهَا
با پشت کردن به نفس اماره خود به نفس فاضله و ناطقه انسانی خویشتن روی کن
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 238 ، ح 4815
حدیث (29) امام على علیه السلام :
يَنْبَغِي لِمَنْ أَرَادَ صَلَاحَ نَفْسِهِ وَ إِحْرَازَ دِينِهِ أَنْ يَجْتَنِبَ مُخَالَطَةَ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا
کسی که خواهان خودسازی و نگهداری دین خود است،باید از آمیختن با دنیاپرستان دوری کند
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 319 ، ح 7374
حدیث (30) امام على علیه السلام :
أَرْجَى النَّاسِ صَلَاحاً مَنْ إِذَا وَقَفَ عَلَى مَسَاوِيهِ سَارَعَ إِلَى التَّحَوُّلِ عَنْهَا
امیدوارترین مردم به اصلاح نفس کسی است که هر گاه بر بدی های خود آگاه شود،در بر طرف ساختن آنها شتاب ورزد
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 236 ، ح 4762
حدیث (31) امام على علیه السلام :
من ذمّ نفسه أصلحها من مدح نفسه ذبحها
هر که نفس خود را نکوهش کند آن را اصلاح گرداند و هر که نفس خویشتن را بستاید آن را بکشد
شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم ج5 ، ص 445 و 446 ، ح 9103 و 9104
حدیث (32) امام على علیه السلام:
دَوَاءُ النَّفْسِ الصَّوْمُ عَنِ الْهَوَى وَ الْحِمْيَةُ عَنْ لَذَّاتِ الدُّنْيَا
داروی نفس،خویشتن داری از هوس است و پرهیز کردن از لذت های دنیا
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 235 ، ح 4718
حدیث (33) امام على علیه السلام :
مَنْ لَمْ يُهَذِّبْ نَفْسَهُ لَمْ يَنْتَفِعْ بِالْعَقْل
هر که نفس خود را تهذیب نکند،از خرد بهره مند نشود
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 240 ، ح 4856
حدیث (34) امام على علیه السلام :
مَنْ لَمْ يُهَذِّبْ نَفْسَهُ فَضَحَهُ سُوءُ الْعَادَة
هر که خود را مهذب نسازد،عادت های زشت او را رسوا کند
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 240 ، ح 4858
حدیث (35) امام على علیه السلام :
أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنْ إِصْلَاحِ نَفْسِه
ناتوانترین مردم کسی است که از اصلاح خودش ناتوان باشد
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 236 ، ح 4761
حدیث (36) امام على علیه السلام :
أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ قَدَرَ عَلَى أَنْ يُزِيلَ النَّقْصَ عَنْ نَفْسِهِ وَ لَمْ يَفْعَل
ناتوانترین مردم کسی است که بتواند عیب و کاستی خودش را برطرف سازد و این کار را نکند
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 262 ، ح 5647
حدیث (37) امام على علیه السلام:
مَنْ أَصْلَحَ نَفْسَهُ مَلَكَهَا مَنْ أَهْمَلَ نَفْسَهُ فَقَدْ أَهْلَكَهَا
هر که نفس خود را اصلاح کند ،بر آن مسلط شود و هر که نفس خویش را به حال خود رها سازد او را هلاک گرداند.
مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 11 ، ص 324 ، ح 13159
حدیث (38) امام على عليه السلام :
مَنْ لَمْ يَتَعَاهَدِ النَّقْصَ مِنْ نَفْسِهِ غَلَبَ عَلَيْهِ الْهَوَى وَ مَنْ كَانَ فِي نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَيْرٌ لَه
هر که به نقص خود رسیدگی نکند،هوا و هوس بر او چیره گردد و هر که نقص داشته باشد،مرگ برایش بهتر است.
امالی(صدوق)ص 393 - من لایحضره الفقیه ج 4 ، ص 382
حدیث (39) امام على علیه السلام :
لَا تَطْلُبَنَّ طَاعَةَ غَيْرِكَ وَ طَاعَةُ نَفْسِكَ عَلَيْكَ مُمْتَنِعَة
وقتی نفس خودت را نمی توانی مطیع خود گردانی ، هرگز از دیگران انتظار اطاعت نداشته باش
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 238 ، ح 4790
حدیث (40) امام على علیه السلام :
إِذَا فَرَغْتَ مِنْ صَلَاتِكَ فَقُلِ اللَّهُم ... أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْصِمَنِي مِنْ مَعَاصِيكَ وَ لَا تَكِلَنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً مَا أَحْيَيْتَنِي لَا أَقَلَّ مِنْ ذَلِكَ وَ لَا أَكْثَرَ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين
هنگامی که از نماز فارغ شدی پس بگو خداوندا ... از تو می خواهم که مرا از نافرمانیت حفظ کنی و تا زنده ام،هرگز کمتر و بیشتر از چشم بر هم زدنی ،مرا به خودم وامگذاری؛زیرا که نفس همواره به بدی فرمان می دهد مگر اینکه تو رحم کنی
کافی(ط-الاسلامیه) ج 3 ، ص 345 ، ح26
http://www.aviny.com/hadis-mozooee/ejtemai/trbiyat-nafs.aspx
بنابر وعده ای که در پایان «پند پربار» در شماره ی پیشین داده شد، مقالات «جهاد با نفس» را با استعانت از خداوند متعال آغاز می کنیم.
شیخ حرّ عاملی که از دانشمندان نامدار شیعه است و در سال 1104 هجری قمری وفات یافته و در جوار امام هشتم(ع) به خاک سپرده شده است در کتاب «وسایل الشیعه» خود که دست افزار همه فقیهان در سده های اخیر است، در "کتاب الجهاد" پس از باب های مربوطه به جهاد با دشمن، 910 حدیث از میان احادیث انبوهی که درباره ی تهذیب نفس و درمان بیماری های آن از پیشوایان معصوم: رسیده است را برگزیده و آن ها را در 101 باب با عنوان «ابواب جهاد النفس و مایناسبه» مرتب ساخته است.
ما در این نوشتار، این احادیث را از نظر خواهیم گذراند و ره توشه ای از آن ها برخواهیم گرفت، إن شاءالله. اما پیش از پرداختن به احادیث، ناگزیر از آوردن مقدمه ای هستیم و آن، این که:
انسان تنها موجودی است که دو راه فرا روی او قرار دارد؛ یکی به سوی خوبی ها و دیگری به سوی بدی ها، و او با آزادی هر یک را که بخواهد در پیش می گیرد و می تواند خود را به آخرین منزلگاه (چنانچه بتوان آخری برای راه انسان فرض کرد) برساند. شاعری که گویا جامی است می گوید:
آدمی زاده طـرفه معجونی است کـز فـرشته سـرشتـه وز حـیوان
گر بدین میل کند بود بد از این ور بدان میل کند شود به از آن
جنبه ی حیوانی انسان ـ بنابر تعبیری که در شعر بالا به کار برده شده ـ در علم اخلاق اسلامی «نفس» و «نفس امّاره» نامیده شده است.
واژه ی «نفس» چند کاربرد دارد که برخی از آن ها عبارت است از:
1. عامه مردم آن را در معنای خمیره و طینت به کار می برند. آن گاه که گفته می شود: «فلانی دارای نفس زکیه ای است»، یا گفته می شود «بهمان خبیث النفس» است، این معنا مراد است. سعدی می گوید:
توان شناخت به یک روز در شمایل مرد که تا کجاش رسیده است پایگاه علوم
ولی ز باطنش ایمن مــباش و غـِـرّه مشـو که خُبث نفس نگردد به سال ها معلوم
2. فیلسوفان «نفس» را در معنای «روح» به کار می برند.
3. در علم النفس و روان شناسى، «نفس» را به معنای «خود» گرفته و گفته اند: خودِ هر کس همان است که هر یک از ما با کلمه «من» به آن اشاره می کنیم. این معنا هرچند به معنای مورد نظر فلسفه نزدیک است، اما عین آن نیست. خود هر کس عبارت است از: حقیقت وجودی و تمام شخصیت او، و این معنا به لحاظ مفهومی با معنای «روح» یکی نیست. سعدی می گوید:
بگفتا که این مرد بد می کند نه بر من که با نفس خود می کند
4. در علم اخلاق این کلمه در دو معنا به کار برده شده است:
یکم در معنای مقابل خدا؛ هرگاه کسی برای خود در برابر خداوند متعال شأن و شخصیتی قایل باشد، و برای خود صرف نظر از خواست خدا چیزی بخواهد، علمای اخلاق می گویند: «او گرفتار نفس، یا گرفتار هوای نفس است و باید نفس و هوای نفس را از میان بردارد تا بتواند به قرب پروردگار نایل آید».
گه دلت پیش خود و گه پیش دوست رو که در یک دل نمی گنجد دو دوست
دوم شاخه ای (جلوه ای) از روح آدمی که او را به سوی بدی ها فرا می خواند.
«نفس» در معنای اخیر که به آن «نفس اماره» نیز گفته می شود، از آن رو که نه تنها بازدارنده ی انسان از گرایش به خوبی هاست، سوق دهنده ی او به بدی ها نیز می باشد و چنانچه زمینه را مساعد ببیند، تا صاحب خود را به پایین ترین نقطه ی پستی نرساند، دست بردار نیست، دشمن بلکه دشمن ترین دشمنان انسان دانسته شده است. پیامبر(ص) فرموده است: «أعدی عدُوِّکَ نفسُکَ الّتی بینَ جَنْبَیْک؛ دشمن ترین دشمنان تو نفس تو است که در درون تو جای دارد».
نفس در بیت سعدی که در زیر می آید می تواند به هر یک از دو معنای بالا باشد:
ما کشته ی نفسیم و بس آوخ که برآید از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
در حدیثی دیگر آمده است که: «کسی از پیامبر پرسید راه موافقت با حق چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: مخالفت با نفس. باز پرسید راه دست یابی به رضای حق (خدا) چیست؟ پیامبر پاسخ داد: ناخشنودی نفس. پرسش و پاسخ میان او و پیامبر(ص) به شرح زیر ادامه یافت:
ـ راه رسیدن به حق چیست؟
ـ دوری از نفس.
ـ راه پیروی از حق چیست؟
ـ نافرمانی نفس.
ـ راه این که به یاد حق (خدا) باشیم، چیست؟
ـ فراموش کردن نفس.
ـ راه نزدیک شدن به حق (خدا) چیست؟
ـ دور شدن از نفس.
ـ راه انس گرفتن با حق (خدا) چیست؟
ـ بی زاری از نفس.
ـ را دست یابی به این امور چیست؟
ـ یاری جستن از خدا در برابر نفس».
به شاخه یا جلوه ی دیگر روح انسان که صاحب خود را به خوبی ها دعوت می کند «نفس» گفته نمی شود مگر همراه با صفت «لوّامة». لوّامه به معنای نکوهشگر است. و به جلوه ی خیرخواه نفس از این رو «نفس لوّامه» گفته می شود که با نکوهش کردن صاحب خود به خاطر گرایش به بدی ها، او را از ادامه دادن این راه کج و انحرافی باز می دارد.
دوگانه و دو گونه بودن گرایش ها و تمایلات روحی انسان و مرکب بودن آدمی زاده از دو جنبه ی رحمانی و شیطانى، در قرآن مجید مورد توجه قرار گرفته است. قرآن می فرماید:
(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّیها ? فَألْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْویَها)؛ نفس در این آیه شریفه به معنای روح است. قرآن همچنین فرموده است: (رَبّکُمْ أَعْلَمُ بِما فی نُفُوسِکُمْ إِنْ تَکُونُوا صالِحینَ فَإِنّهُ کانَ لِْلأوّابینَ غَفُورًا).
به هر یک از دو جلوه (شاخه) نفس آیات دیگری جدا جدا پرداخته اند.
آیات مربوط به جنبه ی خیرگرایی نفس، مانند: )وَ لا أُقْسِمُ بِالنّفْسِ اللّوّامَةِ(، ) وَ إِذْ أخَذَ رَبّکَ مِنْ بَنی ءَادَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرّیّتَهُمْ وَ أشْهَدَهُمْ عَلی أنـْفُسِهِمْ ألَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی ...( ، )فَأقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ().
آیات ناظر به جنبه ی شرخواهی نفس انسان، مانند:( وَ ما أبَرِّیُ نَفْسی إِنّ النّفْسَ َلأمّارَةٌ بِالسّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی إِنّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ)،(... وَ کَذلِکَ سَوّلَتْ لِی نَفْسِی)،( ... قالَ بَلْ سَوّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمیلٌ...) ، (... إن یتبعون إلاّ الظّنّ وَ ما تَهْوَی اْلأَنْفُسُ...)، (وَ لَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ...) ، ( بَلْ یُریدُ اْلإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أمامَهُ).
مبارزه با نفس اماره و سرکوب جنبه ی شرگرایی نفس، از پرورش نفس لوّامه و تقویت جنبه ی خیرگرایی نفس بسی مهمتر است؛ زیرا نفس اماره و عملکرد آن، دل و جان آدمی را به صورت شوره زار و باتلاقی در می آورد که هر نهالی در آن غرس شود و هر اندازه که آبیاری شود، ثمری به بار نخواهد آمد.
شیخ اعظم انصاری(ره) بر این گفته ی برخی از اصولیین که در دَوَران امر بین وجوب و حرمت باید جانب حرمت را گرفت، استدلال کرده است به این که: «شارع و عُقلا، دفع مفسده را اولی از جلب منفعت دانسته و به آن اهتمام بیشتری ورزیده اند و روایتی هم از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده که فرموده است: «اجتناب السّیّئات أولی من اکتساب الحسنات».
شاید به همین دلیل است که هم در قرآن مجید و هم در روایات و دعاهای رسیده از پیشوایان معصوم: بسیار بیشتر از توجه به نقش مثبت نفس لّوامه، به نقش منفی و مخرّب نفس اماره توجه شده و نسبت به خطرناک بودن آن هشدار داده شده است.
مناجات الشّاکین امام سجاد(ع) تنها یک نمونه از این دست هشدارهاست. امام در این مناجات می گوید: «إلهی إلیکَ أشکُو نَفْساً بالسّوء أمّارَةً و إلی الْخَطیئَةِ مُبادِرَةً وَبِمَعاصیکَ مُولَعَةً و لِسَخَطِکَ مُتَعَرِّضَةً تَسْلُکُ بی مَسالِکَ الْمَهالِکِ وَتَجْعَلُنی عِندَکَ أهْوَنَ هَالک. کثیرةَ العِلَلِ طَویلَةَ الأمَلِ إنْ مَسّها الشرُّ تَجْزَعُ وَ إن مسّها الخیر تمنعُ مَیّالَةً إلیَ اللَّعْبّ وَاللّهْوِ مملوّة بالغفلة والسّهو. تسرع بی إلی الحوبة و تسوّفنی بالتّوبة. إلهی أشکو إلیک عدوّاً یُضِلُّنی وَ شَیطاناً یُغْوینی قَدمَلأَ بِالْوَسْواسِ صَدْری وَ أحاطَتْ هَواجِسُهُ بِقَلْبی یعاضِدُلی الهَوی وَ یُزَیِّنُ لی حبّ الدّینا و یحول بینی و بین الطّاعة والزّلفى. إلهی إلیک أشکو قلباً قاسیاً مع الوسواس متقلّباً و بالرّین والطّبع متلبّساً...»
چندین حدیث درباره ی ارزشمند بودن «شناخت نفس» از پیشوایان معصوم: به دست ما رسیده است که دوتای آن ها به این شرح است:
علی(ع) فرموده است: «معرفة النفس أنفع المعارف: شناخت نفس، پرسودترین شناخت هاست».
هم او(ع) فرموده است: «من لم یعرف نفسه بعُدَ عن سبیل النّجاة و خبطَ فی الضّلال و الجهالات: کسی که نفس خود را نشناسد از راه نجات منحرف می شود و در گمراهی ها و نادانی ها سرگردان خواهد شد».
راز این گران بهایی را از حدیث دیگری که آن نیز از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است می توان دریافت و آن حدیث این است: «من عَرف نفسَهُ جاهدهَا و من جَهِلَ نفسَه أهْمَلهَا: کسی که نفس خود را بشناسد در پی مبارزه با آن بر می آید و کسی که نفس را نشناسد آن را رها می کند». از این حدیث معلوم می شود فایده ی شناخت نفس این است که انسان با فریب ها و نیرنگ های نفس اماره که آشنا شد در پی سرکوب آن بر می آید.
انسان، چنانچه نفس خود را با جنبه های قوت و ضعفی که دارد خوب نشناسد و برای بهره برداری از توانمندی های بالقّوه ی خود و در امان ماندن از آفات کژاندیشی ها و انحراف جویی های نفس خود، و به دیگر سخن برای شناختن امکانات خود در پیمودن راهی که او را به سعادت و نیک بختی می رساند و بستن گذرگاه های خطرناکی که گام نهادن در آن ها موجب سقوط او در ورطه ی هلاکت است برنامه ریزی نکند، از رسیدن به مقصد شریف انسانیت باز خواهد ماند و به اردوگاه چرندگان و درندگان و بدتر از آن ها درخواهد آمد.
احادیث دیگری هم درباره ی اهمیّت شناخت نفس در دست است، مانند این حدیث که هم از پیامبر(ص) نقل شده است و هم از علی(ع): «من عَرف نفسَهُ فَقَد عَرَف ربَّه: کسی که خود را شناخت، خدا را هم شناخته است» و این حدیث علی(ع): «مَعرِفة النّفس أنفعُ المعرِفَتیَن: شناخت نفس از آن شناخت دیگر نافع تر است». اما ظاهراً این گونه حدیث ها مربوط به مقوله «شناخت» است و با مقوله «اخلاق» که محور آن جهاد با نفس است ارتباط مستقیم ندارد.
چکیده ی پیش گفتار
ـ شیخ حرّ عاملی(ره) 910 حدیث در ابواب جهاد بانفس وسایل الشیعه آورده است.
ـ انسان تنها موجودی است که دو راه پیش رو دارد: یکی به سوی خوبی ها و دیگری به سوی بدی ها.
ـ جلوه ای از روح که انسان را به راه بدی ها فرا می خواند «نفس» نامیده شده است.
ـ واژه ی «نفس» نزد عامه ی مردم، در فلسفه، در علم النفس و روان شناسى، و در علم اخلاق کاربردهای گوناگونی دارد. در علم اخلاق هم این واژه در دو معنا به کار می رود.
ـ روح انسان دو شاخه (دو جلوه) دارد. یکی او را به خوبی ها دعوت می کند که به آن «نفس لوّامه» می گویند و دیگری او را به بدی ها سوق می دهد که به آن «نفس امّاره» گفته می شود.
ـ مبارزه با نفس امّاره از تقویت نفس لوّامه مهمتر است و لذا در دعاها و احادیث به جهاد با نفس بسیار پرداخته شده است.
http://ensani.ir/fa/article/71640/
گل افشان گل محمدی