FarhangYar فرهنگ‌یار
  • قرآن و عترت
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت رقیه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت فاطمه سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام زین العابدین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد باقر سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام جعفر صادق سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام موسی کاظم سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام رضا سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد جواد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام هادی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن عسکری سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام مهدی سلام الله علیه
  • ولایت فقیه
    منظرگاه مدیریتی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامه حفاظاته اصول دین عدل اصول دین. معاد احکام دین. نماز احکام دین. روزه احکام دین. حج احکام دین. تولا و تبرّا اصول دین. توحید احکام دین. زکات احکام دین. جهاد احکام دین. امر به معروف و نهی از منکر رذائل اخلاقی فضائل اخلاقی اصول دین نبوت احکام دین خمس اصول دین امامت
  • مناسبتها
    ماه های شمسی ماههای قمری خانواده در اسلام احکام حلال و حرام و مستحبات و مکروهات فرهنگ مدیریت و کارکنان احکام و قوانین مختلف دین و شریعت اسلام منظرگاه مدیریتی تعلیم و تربیت فرهنگ اقتصاد عفاف و حجاب
  • پیوندها
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی رفاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی ادبیات عطر بهار میز نظریه پرداری فرهنگ یار جوانان نماد شور و نشاط نگاه پر نور پای میز اندیشه اخلاق تعلیم و تربیت شخصیت و کرامت انسانی اصول و مبانی نقد و تبلیغ راه یافتگان منظرگاه مدیریتی مهدی منتظران منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • حوزه دین
    پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علم الهدی منظرگاه مدیریتی ثقلین منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید ابراهیم رئیسی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حائری شیرازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مصباح یزدی بنیاد فارس المومنین منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مکارم شیرازی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد مسعود عالی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد شهاب مرادی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علی سیستانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد پناهیان منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حسین انصاریان منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علی صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علوی گرگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله وحید خراسانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حاج شیخ علی فروغی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عبدالنبی نمازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله محمد جواد لنکرانی منظرگاه مدیریتی در راه حق منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مبشر کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شیخ حسین امامی نیای کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مجتهد تهرانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید رضی موسوی شکوری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله بهجت منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید عباس موسوی مطلق منظرگاه حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی خراسانی کتابخانه مجلس شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد علی جاودان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد محمدی مرکز تحقیقات اسلامی شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید حسن خمینی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد عبدالحسین بابائی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شوشتری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید حسن آملی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید محمد تقی مدرسی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عباس محفوظی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله مکارم شیرازی پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامة حفاظاته
  • رساله احکام دین
    رساله حضرت آیت الله سید علی خامنه ای رساله حضرت آیت الله فاضل لنکرانی رساله حضرت آیت الله بهجت رساله حضرت آیت الله سید حسینی سیستانی رساله احکام مراجع سایت انهار رساله حضرت آیت الله مظاهری رساله حضرت آیت الله جعفر سبحانی
  • کتابخانه
    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر کتابخانه تخصصی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کتابخانه تخصصی وزارت امورخارجه کتابخانه تبیان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کتابخانه نور کتابخانه تخصصی دانشگاه ادیان و مذاهب کتابخانه تخصصی فقه واصول کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی امیرکبیر کتابخانه ادبیات پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف کتابخانه دانشگاه پیام نور سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه ملی کتابخانه احادیث شیعه پایگاه مجلات تخصصی نور بزرگترین پایگاه قرآنی جهان اسلام جامع الاحادیث نور


چند نظریه بزرگان جهان ائمه معصومین سلام الله علیهم در باره ولایت و امامت.


شناخت و معرفی دقیق و کامل معصوم برای غیر معصوم ممکن نیست. عقول و افهام در درک و شناخت امام معصوم پر و بال ریخته اند. در این مجال سعی می شود با تمسک به احادیث اهل بیت (علیهم السّلام) پرتوی از نور وجودی حجج الهی معرفی گردد.

البته در این مورد روایات و گفتارها و بحث ها فراوان است ولی در بحث ذیل سعی می شود با استفاده از بیان معصومین (علیهم السّلام) بعضی از صفات امام برای حصول معرفت و شناخت ذکر گردد. از مجموعه احادیث رسیده درباره معرفی و شناخت امام چند حدیث که امام را به عنوان حجه الله معرفی نموده اند و همراه با صفت حجه الله، صفتهای دیگری نیز برای امام برشمرده اند؛ انتخاب گردیده است که در این مجال ذکر می شود:

نخست در دو حدیث کوجک اول کاملا دقت شود بعد بمطالعه آن یکی ها پرداخته شود.

1 - امیر مؤمنان علی علیه السلام می فرماید:

إیاکم والغلوّ فینا، قولوا: إنّا عبید مربوبون، وقولوا فی فضلنا ما شئتم؛(. الخصال: 614، بحار الانوار: 10/ 92 و 25/ 270.

هرگز در مورد ما غلو ننمایید. بگویید: ما بندگان تربیت یافته خدا هستیم و در مورد برتری ما آن چه خواستید بگویید.

2 - در روایت دیگر آمده -- لا تقولوا فینا ربّاً وقولوا ما شئتم ولن تبلغوا(. بحار الانوار: 25/ 347.

ما را خدا قرار ندهید و هر چه خواستید بگویید که هرگز به مقام ما راه نخواهید یافت.

چرا که عقول شما قاصر است که به آن مقاماتی که ما دارا هستیم برسد.

3 - حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَینُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع): أَنَّهُ جَاءَ إِلَیهِ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ یا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّک تُدْعَی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَمَنْ أَمَّرَک عَلَیهِمْ؟ قَالَ (ع) اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ أَمَّرَنِی عَلَیهِمْ فَجَاءَ الرَّجُلُ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ أَ یصَدَّقُ عَلِی فِیمَا یقُولُ إِنَّ اللَّهَ أَمَّرَهُ عَلَی خَلْقِهِ؟ فَغَضِبَ النَّبِی (ص) ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَلِیاً أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ بِوَلَایةٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَقَدَهَا لَهُ فَوْقَ عَرْشِهِ وَ أَشْهَدَ عَلَی ذَلِک مَلَائِکتَهُ إِنَّ عَلِیاً خَلِیفَةُ اللَّهِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ وَ إِنَّهُ لَإِمَامُ الْمُسْلِمِینَ طَاعَتُهُ مَفْرُوضَةٌ مَقْرُونَةٌ بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ مَعْصِیتُهُ مَقْرُونَةٌ بِمَعْصِیةِ اللَّهِ فَمَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ جَهِلَنِی وَ مَنْ عَرَفَهُ فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ أَنْکرَ إِمَامَتَهُ فَقَدْ أَنْکرَ نُبُوَّتِی وَ مَنْ جَحَدَ إِمْرَتَهُ فَقَدْ جَحَدَ رِسَالَتِی وَ مَنْ دَفَعَ فَضْلَهُ فَقَدْ نَقَصَنِی وَ مَنْ قَاتَلَهُ فَقَدْ قَاتَلَنِی وَ مَنْ سَبَّهُ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّهُ مِنِّی خُلِقَ مِنْ طِینَتِی وَ هُوَ زَوْجُ فَاطِمَةَ ابْنَتِی وَ أَبُو وُلْدِی الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ ثُمَّ قَالَ أَنَا وَ عَلِی وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ أَعْدَاؤُنَا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ أَوْلِیاؤُنَا أَوْلِیاءُ اللَّه. ( بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، جلد 2، صفحه 24 - الأمالی( للصدوق)، صفحه 132- 131 - إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، جلد 3، صفحه 59)

 جعفر بن محمد مسرور با اسنادی از ابوحمزه از حضرت امام سجاد از پدر گرامیش از امیرالمومنین (علیه السّلام) نقل می کند: مردی خدمت حضرت علی (علیه السّلام) آمد و عرض کرد به شما امیر المؤمنین گویند چه کسی تو را بر آنها امیر کرده است؟ فرمودند: خدای جلّ جلاله مرا امیر آنها کرده است. آن مرد نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت یا رسول اللَّه علی راست می گوید که خدا او را بر خلق امیر کرده است؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) خشمگین شدند؛ فرمودند: به راستی علی به ولایت از خدای عز و جل بر خلق امیر است. از بالای عرش خود آن را منعقد نموده و ملائکه را گواه گرفته که علی (علیه السّلام) خلیفة اللَّه و حجت اللَّه و امام مسلمانان است طاعتش واجب و قرین طاعت خدا و نافرمانی از او قرین نافرمانی خدا است هر که او را نشناسد مرا نشناخته و هر که او را بشناسد مرا شناخته است. هر که منکر امامت او است منکر نبوت من است و هر که امیری او را انکار کند رسالت مرا انکار کرده است و هر که فضایل او را رد کند از فضایل من کاسته است، هر که با او نبرد کند با من نبرد کرده است و هر که او را دشنام دهد مرا دشنام داده است زیرا او از من است از گل من خلق شده و او شوهر فاطمه دختر من است و پدر دو فرزندم حسن و حسین است سپس فرمودند: من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه فرزند حسین حجتهای خدا بر خلق او هستیم. دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدا هستند.(الأمالی (للصدوق)، صفحه 132 – 131

4 - حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ (رَحِمَهُ اللَّهُ) قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیرِی وَ سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عِمْرَانَ بْنِ مُوسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَیلٍ عَنْ غروان [غَزْوَانَ ] الضَّبِّی قَالَ أَخْبَرَنِی عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ إِسْحَاقَ عَنِ النُّعْمَانِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) قَالَ: أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ وَ أَنَا خَلِیفَةُ اللَّهِ وَ أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ وَ أَنَا بَابُ اللَّهِ وَ أَنَا خَازِنُ عِلْمِ اللَّهِ وَ أَنَا الْمُؤْتَمَنُ عَلَی سِرِّ اللَّهِ وَ أَنَا إِمَامُ الْبَرِّیةِ بَعْدَ خَیرِ الْخَلِیقَةِ مُحَمَّدٍ نَبِی الرَّحْمَةِ (ص).(لأمالی(للصدوق)، صفحه 35 - بحار الأنوار، جلد 39، صفحه 335

محمد بن موسی بن متوکل (رحمه الله) با اسنادی از نعمان بن سعد نقل کرده است که حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: من حجت خدا و خلیفة خدا و راه به سوی خدا و باب اللَّه هستم. من خزانه دار علم خدا و امین سرّ خدا هستم. من امام خلق پس از بهترین خلق محمد پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) هستم.( الأمالی (للصدوق)، صفحه 35

 5 - الْبُرْسِی فِی مَشَارِقِ الْأَنْوَارِ عَنْ طَارِقِ بْنِ شِهَابٍ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ((علیه السّلام) أَنَّهُ قَالَ: یا طَارِقُ الْإِمَامُ کلِمَةُ اللَّهِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ وَ وَجْهُ اللَّهِ وَ نُورُ اللَّهِ وَ حِجَابُ اللَّهِ وَ آیةُ اللَّهِ یخْتَارُهُ اللَّهُ وَ یجْعَلُ فِیهِ مَا یشَاءُ وَ یوجِبُ لَهُ بِذَلِک الطَّاعَةَ وَ الْوَلَایةَ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِهِ فَهُوَ وَلِیهُ فِی سَمَاوَاتِهِ وَ أَرْضِهِ أَخَذَ لَهُ بِذَلِک الْعَهْدَ عَلَی جَمِیعِ عِبَادِهِ فَمَنْ تَقَدَّمَ عَلَیهِ کفَرَ بِاللَّهِ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ فَهُوَ یفْعَلُ مَا یشَاءُ وَ إِذَا شَاءَ اللَّهُ شَاءَ وَ یکتَبُ عَلَی عَضُدِهِ «وَ تَمَّتْ کلِمَةُ رَبِّک صِدْقاً وَ عَدْلًا» فَهُوَ الصِّدْقُ وَ الْعَدْلُ وَ ینْصَبُ لَهُ عَمُودٌ مِنْ نُورٍ مِنَ الْأَرْضِ إِلَی السَّمَاءِ یرَی فِیهِ أَعْمَالَ الْعِبَادِ وَ یلْبَسُ الْهَیبَةَ وَ عِلْمَ الضَّمِیرِ وَ یطَّلِعُ عَلَی الْغَیبِ وَ یرَی مَا بَینَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَلَا یخْفَی عَلَیهِ شَی ءٌ مِنْ عَالَمِ الْمُلْک وَ الْمَلَکوتِ وَ یعْطَی مَنْطِقَ الطَّیرِ عِنْدَ وَلَایتِهِ فَهَذَا الَّذِی یخْتَارُهُ اللَّهُ لِوَحْیهِ وَ یرْتَضِیهِ لِغَیبِهِ وَ یؤَیدُهُ بِکلِمَتِهِ وَ یلَقِّنُهُ حِکمَتَهُ وَ یجْعَلُ قَلْبَهُ مَکانَ مَشِیتِهِ وَ ینَادِی لَهُ بِالسَّلْطَنَةِ وَ یذْعِنُ لَهُ بِالْإِمْرَةِ وَ یحْکمُ لَهُ بِالطَّاعَةِ وَ ذَلِک لِأَنَّ الْإِمَامَةَ مِیرَاثُ الْأَنْبِیاءِ وَ مَنْزِلَةُ الْأَصْفِیاءِ وَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ رُسُلِ اللَّهِ فَهِی عِصْمَةٌ وَ وَلَایةٌ وَ سَلْطَنَةٌ وَ هِدَایةٌ وَ إِنَّهُ تَمَامُ الدِّینِ وَ رُجُحُ الْمَوَازِینَ الْإِمَامُ دَلِیلٌ لِلْقَاصِدِینَ وَ مَنَارٌ لِلْمُهْتَدِینَ وَ سَبِیلُ السَّالِکینَ وَ شَمْسٌ مُشْرِقَةٌ فِی قُلُوبِ الْعَارِفِینَ وَلَایتُهُ سَبَبٌ لِلنَّجَاةِ وَ طَاعَتُهُ مُفْتَرَضَةٌ فِی الْحَیاةِ وَ عُدَّةٌ بَعْدَ الْمَمَاتِ وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِینَ وَ شَفَاعَةُ الْمُذْنِبِینَ وَ نَجَاةُ الْمُحِبِّینَ وَ فَوْزُ التَّابِعِینَ لِأَنَّهَا رَأْسُ الْإِسْلَامِ وَ کمَالُ الْإِیمَانِ وَ مَعْرِفَةُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْکامِ وَ تَبْیینُ الْحَلَالِ مِنَ الْحَرَامِ فَهِی مَرْتَبَةٌ لَا ینَالُهَا إِلَّا مَنِ اخْتَارَهُ اللَّهُ وَ قَدَّمَهُ وَ وَلَّاهُ وَ حَکمَهُ فَالْوَلَایةُ هِی حِفْظُ الثُّغُورِ وَ تَدْبِیرُ الْأُمُورِ وَ تَعْدِیدُ الْأَیامِ وَ الشُّهُورِ الْإِمَامُ الْمَاءُ الْعَذْبُ عَلَی الظَّمَإِ وَ الدَّالُّ عَلَی الْهُدَی الْإِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُطَّلِعُ عَلَی الْغُیوبِ الْإِمَامُ هُوَ الشَّمْسُ الطَّالِعَةُ عَلَی الْعِبَادِ بِالْأَنْوَارِ فَلَا تَنَالُهُ الْأَیدِی وَ الْأَبْصَارُ وَ إِلَیهِ الْإِشَارَةُ بِقَوْلِهِ تَعَالَی «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ» وَ الْمُؤْمِنُونَ عَلِی وَ عِتْرَتُهُ فَالْعِزَّةُ لِلنَّبِی وَ لِلْعِتْرَةِ وَ النَّبِی وَ الْعِتْرَةُ لَا یفْتَرِقَانِ فِی الْعِزَّةِ إِلَی آخِرِ الدَّهْرِ فَهُمْ رَأْسُ دَائِرَةِ الْإِیمَانِ وَ قُطْبُ الْوُجُودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُودِ وَ ضَوْءُ شَمْسِ الشَّرَفِ وَ نُورُ قَمَرِهِ وَ أَصْلُ الْعِزِّ وَ الْمَجْدِ وَ مَبْدَؤُهُ وَ مَعْنَاهُ وَ مَبْنَاهُ فَالْإِمَامُ هُوَ السِّرَاجُ الْوَهَّاجُ وَ السَّبِیلُ وَ الْمِنْهَاجُ وَ الْمَاءُ الثَّجَّاجُ وَ الْبَحْرُ الْعَجَّاجُ وَ الْبَدْرُ الْمُشْرِقُ وَ الْغَدِیرُ الْمُغْدِقُ وَ الْمَنْهَجُ الْوَاضِحُ الْمَسَالِک وَ الدَّلِیلُ إِذَا عَمَّتِ الْمَهَالِک وَ السَّحَابُ الْهَاطِلُ وَ الْغَیثُ الْهَامِلُ وَ الْبَدْرُ الْکامِلُ وَ الدَّلِیلُ الْفَاضِلُ وَ السَّمَاءُ الظَّلِیلَةُ وَ النِّعْمَةُ الْجَلِیلَةُ وَ الْبَحْرُ الَّذِی لَا ینْزَفُ وَ الشَّرَفُ الَّذِی لَا یوصَفُ وَ الْعَینُ الْغَزِیرَةُ وَ الرَّوْضَةُ الْمَطِیرَةُ وَ الزَّهْرُ الْأَرِیجُ وَ الْبَدْرُ الْبَهِیجُ وَ النَّیرُ اللَّائِحُ وَ الطِّیبُ الْفَائِحُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ وَ الْمَتْجَرُ الرَّابِحُ وَ الْمَنْهَجُ الْوَاضِحُ وَ الطِّیبُ الرَّفِیقُ وَ الْأَبُ الشَّفِیقُ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدَّوَاهِی وَ الْحَاکمُ وَ الْآمِرُ وَ النَّاهِی مُهَیمِنُ اللَّهِ عَلَی الْخَلَائِقِ وَ أَمِینُهُ عَلَی الْحَقَائِقِ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی عِبَادِهِ وَ مَحَجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ وَ بِلَادِهِ مُطَهَّرٌ مِنَ الذُّنُوبِ مُبَرَّأٌ مِنَ الْعُیوبِ مُطَّلِعٌ عَلَی الْغُیوبِ ظَاهِرُهُ أَمْرٌ لَا یمْلَک وَ بَاطِنُهُ غَیبٌ لَا یدْرَک وَاحِدُ دَهْرِهِ وَ خَلِیفَةُ اللَّهِ فِی نَهْیهِ وَ أَمْرِهِ لَا یوجَدُ لَهُ مَثِیلٌ وَ لَا یقُومُ لَهُ بَدِیلٌ فَمَنْ ذَا ینَالُ مَعْرِفَتَنَا أَوْ یعْرِفُ دَرَجَتَنَا أَوْ یشْهَدُ کرَامَتَنَا أَوْ یدْرِک مَنْزِلَتَنَا حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْأَفْهَامُ فِیمَا أَقُولُ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْعُلَمَاءُ وَ کلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ خَرِسَتِ الْبُلَغَاءُ وَ لَکنَتِ الْخُطَبَاءُ وَ عَجَزَتِ الْفُصَحَاءُ وَ تَوَاضَعَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنِ الْأَوْلِیاءِ وَ هَلْ یعْرَفُ أَوْ یوصَفُ أَوْ یعْلَمُ أَوْ یفْهَمُ أَوْ یدْرَک أَوْ یمْلَک مَنْ هُوَ شُعَاعُ جَلَالِ الْکبْرِیاءِ وَ شَرَفُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ جَلَّ مَقَامُ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) عَنْ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ وَ نَعْتِ النَّاعِتِینَ وَ أَنْ یقَاسَ بِهِمْ أَحَدٌ مِنَ الْعَالَمِینَ. کیفَ وَ هُمُ الْکلِمَةُ الْعَلْیاءُ وَ التَّسْمِیةُ الْبَیضَاءُ وَ الْوَحْدَانِیةُ الْکبْرَی الَّتِی أَعْرَضَ عَنْهَا «مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّی» وَ حِجَابُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ الْأَعْلَی فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ مِنْ هَذَا وَ مَنْ ذَا عَرَفَ أَوْ وَصَفَ مَنْ وَصَفْتُ ظَنُّوا أَنَّ ذَلِک فِی غَیرِ آلِ مُحَمَّدٍ کذَبُوا وَ زَلَّتْ أَقْدَامُهُمْ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ رَبّاً وَ الشَّیاطِینَ حِزْباً کلُّ ذَلِک بِغْضَةً لِبَیتِ الصَّفْوَةِ وَ دَارِ الْعِصْمَةِ وَ حَسَداً لِمَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ الْحِکمَةِ «وَ زَینَ لَهُمُ الشَّیطانُ أَعْمالَهُمْ » فَتَبّاً لَهُمْ وَ سُحْقاً کیفَ اخْتَارُوا إِمَاماً جَاهِلًا عَابِداً لِلْأَصْنَامِ جَبَاناً یوْمَ الزِّحَامِ وَ الْإِمَامُ یجِبُ أَنْ یکونَ عَالِماً لَا یجْهَلُ وَ شُجَاعاً لَا ینْکلُ لَا یعْلُو عَلَیهِ حَسَبٌ وَ لَا یدَانِیهِ نَسَبٌ. فَهُوَ فِی الذِّرْوَةِ مِنْ قُرَیشٍ وَ الشَّرَفِ مِنْ هَاشِمٍ وَ الْبَقِیةِ مِنْ إِبْرَاهِیمَ وَ النَّهْجِ مِنَ النَّبْعِ الْکرِیمِ وَ النَّفْسِ مِنَ الرَّسُولِ وَ الرِّضَی مِنَ اللَّهِ وَ الْقَوْلِ عَنِ اللَّهِ. فَهُوَ شَرَفُ الْأَشْرَافِ وَ الْفَرْعُ مِنْ عَبْدِ مَنَافٍ عَالِمٌ بِالسِّیاسَةِ قَائِمٌ بِالرِّئَاسَةِ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ إِلَی یوْمِ السَّاعَةِ أَوْدَعَ اللَّهُ قَلْبَهُ سِرَّهُ وَ أَطْلَقَ بِهِ لِسَانَهُ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُوَفَّقٌ لَیسَ بِجَبَانٍ وَ لَا جَاهِلٍ فَتَرَکوهُ یا طَارِقُ «وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَیرِ هُدی مِنَ اللَّهِ » وَ الْإِمَامُ یا طَارِقُ بَشَرٌ مَلَکی وَ جَسَدٌ سَمَاوِی وَ أَمْرٌ إِلَهِی وَ رُوحٌ قُدْسِی وَ مَقَامٌ عَلِی وَ نُورٌ جَلِی وَ سِرٌّ خَفِی فَهُوَ مَلَک الذَّاتِ إِلَهِی الصِّفَاتِ زَائِدُ الْحَسَنَاتِ عَالِمٌ بِالْمُغَیبَاتِ خَصّاً مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ نَصّاً مِنَ الصَّادِقِ الْأَمِینِ وَ هَذَا کلُّهُ لِآلِ مُحَمَّدٍ لَا یشَارِکهُمْ فِیهِ مُشَارِک لِأَنَّهُمْ مَعْدِنُ التَّنْزِیلِ وَ مَعْنَی التَّأْوِیلِ وَ خَاصَّةُ الرَّبِّ الْجَلِیلِ وَ مَهْبِطُ الْأَمِینِ جَبْرَئِیلَ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ سِرُّهُ وَ کلِمَتُهُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الصَّفْوَةِ عَینُ الْمَقَالَةِ وَ مُنْتَهَی الدَّلَالَةِ وَ مُحْکمُ الرِّسَالَةِ وَ نُورُ الْجَلَالَةِ جَنْبُ اللَّهِ وَ وَدِیعَتُهُ وَ مَوْضِعُ کلِمَةِ اللَّهِ وَ مِفْتَاحُ حِکمَتِهِ وَ مَصَابِیحُ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ ینَابِیعُ نِعْمَتِهِ السَّبِیلُ إِلَی اللَّهِ وَ السَّلْسَبِیلُ وَ الْقِسْطَاسُ الْمُسْتَقِیمُ وَ الْمِنْهَاجُ الْقَوِیمُ وَ الذِّکرُ الْحَکیمُ وَ الْوَجْهُ الْکرِیمُ وَ النُّورُ الْقَدِیمُ أَهْلُ التَّشْرِیفِ وَ التَّقْوِیمِ وَ التَّقْدِیمِ وَ التَّعْظِیمِ وَ التَّفْضِیلِ خُلَفَاءُ النَّبِی الْکرِیمِ وَ أَبْنَاءُ الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ وَ أُمَنَاءُ الْعَلِی الْعَظِیمِ «ذُرِّیةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ » السَّنَامُ الْأَعْظَمُ وَ الطَّرِیقُ الْأَقْوَمُ مَنْ عَرَفَهُمْ وَ أَخَذَ عَنْهُمْ فَهُوَ مِنْهُمْ وَ إِلَیهِ الْإِشَارَةُ بِقَوْلِهِ «فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی» خَلَقَهُمُ اللَّهُ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ وَلَّاهُمْ أَمْرَ مَمْلَکتِهِ فَهُمْ سِرُّ اللَّهِ الْمَخْزُونُ وَ أَوْلِیاؤُهُ الْمُقَرَّبُونَ وَ أَمْرُهُ بَینَ الْکافِ وَ النُّونِ إِلَی اللَّهِ یدْعُونَ وَ عَنْهُ یقُولُونَ وَ «بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ » عِلْمُ الْأَنْبِیاءِ فِی عِلْمِهِمْ وَ سِرُّ الْأَوْصِیاءِ فِی سِرِّهِمْ وَ عِزُّ الْأَوْلِیاءِ فِی عِزِّهِمْ کالْقَطْرَةِ فِی الْبَحْرِ وَ الذَّرَّةِ فِی الْقَفْرِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ عِنْدَ الْإِمَامِ کیدِهِ مِنْ رَاحَتِهِ یعْرِفُ ظَاهِرَهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ یعْلَمُ بَرَّهَا مِنْ فَاجِرِهَا وَ رَطْبَهَا وَ یابِسَهَا لِأَنَّ اللَّهَ عَلَّمَ نَبِیهُ عِلْمَ مَا کانَ وَ مَا یکونُ وَ وَرِثَ ذَلِک السِّرَّ الْمَصُونَ الْأَوْصِیاءُ الْمُنْتَجَبُونَ وَ مَنْ أَنْکرَتْ ذَلِک فَهُوَ شَقِی مَلْعُونٌ یلْعَنُهُ اللَّهُ وَ یلْعَنُهُ اللَّاعِنُونَ وَ کیفَ یفْرِضُ اللَّهُ عَلَی عِبَادِهِ طَاعَةَ مَنْ یحْجَبُ عَنْهُ مَلَکوتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِنَّ الْکلِمَةَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ تَنْصَرِفُ إِلَی سَبْعِینَ وَجْهاً وَ کلُّ مَا فِی الذِّکرِ الْحَکیمِ وَ الْکتَابِ الْکرِیمِ وَ الْکلَامِ الْقَدِیمِ مِنْ آیةٍ تُذْکرُ فِیهَا الْعَینُ وَ الْوَجْهُ وَ الْیدُ وَ الْجَنْبُ فَالْمُرَادُ مِنْهَا الْوَلِی لِأَنَّهُ جَنْبُ اللَّهِ وَ وَجْهُ اللَّهِ یعْنِی حَقَّ اللَّهِ وَ عِلْمَ اللَّهِ وَ عَینَ اللَّهِ وَ یدَ اللَّهِ فَهُمُ الْجَنْبُ الْعَلِی وَ الْوَجْهُ الرَّضِی وَ الْمَنْهَلُ الرَّوِی وَ الصِّرَاطُ السَّوِی وَ الْوَسِیلَةُ إِلَی اللَّهِ وَ الْوُصْلَةُ إِلَی عَفْوِهِ وَ رِضَاهُ. سِرُّ الْوَاحِدِ وَ الْأَحَدِ فَلَا یقَاسُ بِهِمْ مِنَ الْخَلْقِ أَحَدٌ فَهُمْ خَاصَّةُ اللَّهِ وَ خَالِصَتُهُ وَ سِرُّ الدَّیانِ وَ کلِمَتُهُ وَ بَابُ الْإِیمَانِ وَ کعْبَتُهُ وَ حُجَّةُ اللَّهِ وَ مَحَجَّتُهُ وَ أَعْلَامُ الْهُدَی وَ رَایتُهُ وَ فَضْلُ اللَّهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ عَینُ الْیقِینِ وَ حَقِیقَتُهُ وَ صِرَاطُ الْحَقِّ وَ عِصْمَتُهُ وَ مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَایتُهُ وَ قُدْرَةُ الرَّبِّ وَ مَشِیتُهُ وَ أُمُّ الْکتَابِ وَ خَاتِمَتُهُ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ وَ دَلَالَتُهُ وَ خَزَنَةُ الْوَحْی وَ حَفَظَتُهُ وَ آیةُ الذِّکرِ وَ تَرَاجِمَتُهُ وَ مَعْدِنُ التَّنْزِیلِ وَ نِهَایتُهُ فَهُمُ الْکوَاکبُ الْعُلْوِیةُ وَ الْأَنْوَارُ الْعَلَوِیةُ الْمُشْرِقَةُ مِنْ شَمْسِ الْعِصْمَةِ الْفَاطِمِیةِ فِی سَمَاءِ الْعَظَمَةِ الْمُحَمَّدِیةِ وَ الْأَغْصَانُ النَّبَوِیةُ النَّابِتَةُ فِی دَوْحَةِ الْأَحْمَدِیةِ وَ الْأَسْرَارُ الْإِلَهِیةُ الْمُودَعَةُ فِی الْهَیاکلِ الْبَشَرِیةِ وَ الذُّرِّیةُ الزَّکیةُ وَ الْعِتْرَةُ الْهَاشِمِیةُ الْهَادِیةُ الْمَهْدِیةُ «أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ» فَهُمُ الْأَئِمَّةُ الطَّاهِرُونَ وَ الْعِتْرَةُ الْمَعْصُومُونَ وَ الذُّرِّیةُ الْأَکرَمُونَ وَ الْخُلَفَاءُ الرَّاشِدُونَ وَ الْکبَرَاءُ الصِّدِّیقُونَ وَ الْأَوْصِیاءُ الْمُنْتَجَبُونَ وَ الْأَسْبَاطُ الْمَرْضِیونَ وَ الْهُدَاةُ الْمَهْدِیونَ وَ الْغُرُّ الْمَیامِینُ مِنْ آلِ طه وَ یاسِینَ وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَی الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اسْمُهُمْ مَکتُوبٌ عَلَی الْأَحْجَارِ وَ عَلَی أَوْرَاقِ الْأَشْجَارِ وَ عَلَی أَجْنِحَةِ الْأَطْیارِ وَ عَلَی أَبْوَابِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ عَلَی الْعَرْشِ وَ الْأَفْلَاک وَ عَلَی أَجْنِحَةِ الْأَمْلَاک وَ عَلَی حُجُبِ الْجَلَالِ وَ سُرَادِقَاتِ الْعِزِّ وَ الْجَمَالِ وَ بِاسْمِهِمْ تُسَبِّحُ الْأَطْیارُ وَ تَسْتَغْفِرُ لِشِیعَتِهِمُ الْحِیتَانُ فِی لُجَجِ الْبِحَارِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَمْ یخْلُقْ أَحَداً إِلَّا وَ أَخَذَ عَلَیهِ الْإِقْرَارَ بِالْوَحْدَانِیةِ وَ الْوَلَایةِ لِلْذُّرِّیةِ الزَّکیةِ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ إِنَّ الْعَرْشَ لَمْ یسْتَقِرَّ حَتَّی کتِبَ عَلَیهِ بِالنُّورِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِی وَلِی اللَّهِ. (مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین علیه السلام، صفحه 181 – 177- بحار الأنوار، جلد 25، صفحه 174 – 169

برسی در مشارق الانوار از طارق بن شهاب از حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) نقل می کند که فرمودند: ای طارق، امام کلمة اللَّه و حجت خدا و وجه خدا و نور خدا و حجاب خدا و نشانه و آیت خدا است. خدا او را انتخاب می کند و آنچه بخواهد در او قرار می دهد. به واسطه همین مقام اطاعت و ولایتش بر تمام خلق واجب است. او ولی خدا در آسمانها و زمین است. این پیمان برای او از جمیع بندگانش گرفته شده است. هر که خود را بر او مقدم بدارد کافر به خدا است. هر کار که مایل است بکند هر چه خدا بخواهد انجام می دهد. بر دست راستش نوشته می شود «وَ تَمَّتْ کلِمَةُ رَبِّک صِدْقاً وَ عَدْلًا» پس او راستی و حقیقت و مظهر عدالت است. برایش استوانه ای از نور قرار می دهد، از زمین تا آسمان اعمال بندگان را به وسیله آن می بیند و بر قامتش لباس عظمت می پوشد و او از غیب آگاه و بر اسرار مطلع است. بین مشرق و مغرب را می بیند. چیزی بر او از ملک و ملکوت پوشیده نیست و زبان پرندگان را هنگام ولایت می داند.

او را برای وحی انتخاب نموده و بر اسرار مطلع کرده و به کلام خود تأیید کرده و به او حکمت تفهیم نموده است. دلش مرکز اراده خدا است. به نامش سلطنت زده شده و به حکمفرمایی او اقرار شده و به اطاعت از او امر شده است و باید از او اطاعت کنند زیرا امامت؛ میراث انبیاء و مقام و مرتبه اصفیاء و برگزیدگان و خلیفه خدا و جانشین پیامبران است. امامت؛ عصمت و ولایت و سلطنت و هدایت است او سبب کامل شدن دین و موجب سنگین شدن ترازوی اعمال است.

امام هدف جویندگان و مرکز نور برای پذیرندگان هدایت و راه رهسپاران و خورشید درخشان دلهای عارفان است. ولایت او سبب رستگاری و اطاعتش در زندگی واجب است و ذخیره آخرت بعد از مرگ است و عزّت مؤمنین و شفیع گناهکاران و نجات دوستان و رستگاری پیروان است چون او رأس اسلام و کمال ایمان و عارف به حدود احکام و مبین حلال از حرام است این مقامی است که به آن نمی رسد مگر کسی که خداوند او را انتخابش کرده باشد و او را مقدم داشته باشد و به او ولایت و حکومت داده باشد. پس ولایت و حکمفرمایی برای او است. ولایت حفظ مرزها، تدبیر کارها و تعدید و تنظیم ایام و ماهها است.

امام آب خوشگوار در تشنگی و راهنمای هدایت است. امام پاک از گناه و آگاه از غیب است. امام خورشید درخشان بر بندگان است به مقام او کسی را یارای چشم بستن یا دست رساندن نیست این آیه به همان معنی اشاره دارد «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ » مؤمنین عبارتند از علی و خاندانش پس عزّت اختصاص به پیامبر و عترتش دارد، پیامبر و عترتش از یکدیگر تا ابد جدا نمی شوند.

امامان مرکز دائره ایمان هستند و قطب وجود و آسمان جود و شرف و نور خورشید عظمت و روشنی ماه و پایه و مبدأ و معنا و مبنای عزّت و مجد. امام چراغ فروزان و راه و شریعت و آب خروشان و دریای زخار و ماه تابان و برکه گوارا و راه آشکار و راهنمایی دلسوز در گرفتاریها و ابری باران زا و بارانی پیوسته و بدر کامل و راهنمای فاضل و آسمان سایه افکن و نعمت بزرگ و دریای خشک نشدنی و شخصیتی که قابل توصیف نیست و سرچشمه ای پر آب و باغستانی شاداب و گلی خوشبو و ماه خوشرو و ستاره درخشان و بوی خوش پراکنده و عمل صالح و منبع سود و راه واضح و طبیب دلسوز و پدر مهربان، پناه بندگان در گرفتاریها و حاکم و امر و نهی کننده، نگاهبان از جانب خدا بر خلایق و امین پروردگار بر حقایق و حجت او بر مردم و راه هموار در زمین و بلاد پاک از گناه و دور از عیوب و آگاه بر اسرار، ظاهرش را نمی توان مالک شد و باطنش را نمی توان درک کرد. یگانه روزگار و خلیفه خدا در امر و نهی. مثل و مانند ندارد و کسی را یارای برابری با او نیست چه کسی می تواند عارف به مقام ما شود یا به درجات ما واقف گردد و شاهد عظمت ما باشد و منزلت ما را دریابد. عقل و خردها حیران است و اندیشه سرگردان درباره آنچه می گویم بزرگان کوچک هستند و دانشمندان ناتوان و شعراء گنگ و بلیغان لال و سخنوران الکن و فصیحان عاجز، آسمان و زمین در مقام ستایش اولیاء اظهار کوچکی می نمایند.

آیا می توان معرفت یافت یا وصف کرد یا شناخت یا فهمید یا درک کرد یا احاطه کرد به کسی که پرتو جلال کبریا است و افتخار زمین و آسمان است؟

مقام آل محمّد از وصف ستایشگران و توصیف وصف کنندگان و اینکه احدی را با آنها مقایسه نمود بزرگتر است. چگونه می توان مقایسه کرد با اینکه آنها کلمه عالی و نام درخشان و وحدانیت کبرایی هستند که هر کس به آنها پشت کند یا کناره گیرد از توحید فاصله گرفته است و حجاب اعظم خداوند هستند.

چگونه می توان چنین شخصیتهایی را با انتخاب تعیین نمود و کجا عقلها می توانند آنها را درک کنند چه کسی می تواند آنها را بشناسد یا وصف کند که من توصیف نمودم. هرگاه خیال کردند که چنین موقعیت و مقامی می تواند در غیر آل محمّد باشد دروغ گفتند و گمراه شدند و گوساله ای را به خدایی پذیرفتند و در گروه شیاطین وارد شدند. تمام این انحرافات به واسطه عقده و کینه ای بود که با آل محمّد و خاندان عصمت داشتند و حسادتی که به منشاء رسالت حکمت می ورزیدند. شیطان آنها را تشویق کرد مرگ بر آنها باد چگونه فردی نادان، پرستنده بتها، فراری از جنگها را به عنوان امام اختیار و انتخاب کردند؟ با اینکه امام باید عالمی باشد که جهل بر او راه نیابد و شجاعی که ترسی او را فرا نگیرد و در نژاد و نسب بی مانند باشد. امام در بالاترین خانواده قریش و عظیمترین فرزندان هاشم و بازماندگان ابراهیم است و منبع سخاوت و چون جان پیامبر و شخصیت مورد رضای خدا و گوینده از جانب خدا است.

او بالاترین شخصیتها و از دودمان عبد مناف، آگاه به اداره امور و شایسته مقام زعامت و رهبری است و تا روز قیامت واجب الاطاعه است. دلش گنجینه اسرار خدا که زبانش گویای اسرار الهی است. امام به دور از گناه و اشتباه و پیروز و موفق است نه ترسو و نادان چنین امامی را رها کردند. ای طارق و پیرو هوای خویش گردیدند چه کسی گمراه تر است از آن کسی که پیرو هوای نفس خویش گردد.

ای طارق، امام انسانی ملکوتی و پیکر آسمانی و امر الهی و روحی قدسی، مقامی والا و نور اعلی و سرّ مخفی است او ذاتش فرشته ای و صفاتش خدایی و حسناتش فراوان و به اسرار آگاه و برگزیده پروردگار و به نص معین شده از جانب پروردگار صادق امین. تمام این مقامات اختصاص به آل محمّد دارد و کسی با آنها شریک نیست زیرا آنها معدن وحی و معنی تأویل و مورد عنایت پروردگار جلیل و محل نزول جبرئیل و برگزیده خدا و سرّ اللَّه و کلمه الله و شجره نبوت و منشاء اخلاص، سرچشمه گفتار و عالیترین راهنمای مردم و محکم کننده رسالت و نور خدا هستند، جنب اللَّه و ودیعه او و کلمة اللَّه و کلید حکمت او و چراغ رحمت خدا و سرچشمه های نعمت او و راه به سوی خدا هستند و چشمه سلسبیل و ترازوی عدل و شریعت و راه مستقیم و ذکر حکیم هستند و وجه کریم و نور قدیم و شخصیتهایی شایسته بزرگ داشتن تعظیم و ارزش نهادن و پیش داشتن و برتری دادن و رجحان نهادن هستند و جانشینان پیامبر جوانمرد و بخشنده و فرزندان پیامبر دلسوز و مشفق و امینان خداوند علی عظیم، « ذُرِّیةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ آنها فرزندان و (دودمانی) بودند که (از نظر پاکی و تقوا و فضیلت) بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند و خداوند، شنوا و دانا است.»

رکن اصلی و راهی استوار هستند هر که آنها را بشناسد و از ایشان اقتباس کند از آنها است. به همین معنی اشاره دارد این آیه «فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی: هر کس از من پیروی کند از من است. » خدا آنها را از نور عظمت خویش آفریده و ولایت جهان را به آنها داده است سرّ خدا ذخیره شده و اولیای مقرّب او هستند و امر خدا بین کاف و نون هستند دعوت به سوی او می کنند و از جانب او سخن می گویند و به امرش عمل می کنند.

علم انبیاء در مقابل علم آنها و سرّ اوصیاء با مقایسه با سرّ ایشان و عزّت اولیاء در مقام عزّت آنها مانند قطره در مقابل دریا و ذره ای در مقابل بیابان است و آسمانها و زمین در نزد امام چون مانند دست اوست نسبت به کف دستش. ظاهرش را از باطن و خوبش را از بد و خشکی را از تر تمیز می دهد. زیرا خداوند پیامبرش را از علم گذشته و آینده مطلع کرده است و او در اختیار اوصیای والا گوهر و شریف نهاده هر که منکر این مقام باشد شقی و ملعون است که مورد لعنت لعنت کنندگان قرار دارد چگونه خداوند اطاعت کسی را بر مردم واجب می کند که راه به ملکوت آسمانها و زمین نداشته باشد. هر سخنی از اهل بیت (به جهت عمق فرمایشات ایشان) به هفتاد وجه و بیان قابل تفسیر هست و هر آنچه در فرمایشات خداوند متعال از قرآن کریم آمده است و در آن از چشم، صورت، دست و پهلوی خدا سخن به میان آمده است مراد از آن امام است زیرا او جنب اللَّه و وجه اللَّه است یعنی حق اللَّه، علم اللَّه، عین اللَّه، ید اللَّه، آنها جانب بلند و چهره خشنود و سرچشمه سیراب کننده و راه راست و وسیله به سوی خدا و واسطه عفو و رضای او هستند.

آنها سرّ خدای واحد یکتا هستند کسی را نمی توان با آنها مقایسه کرد. مورد لطف خاص و خالص خدا و سرّ خداوند دیان و کلمه الله و باب ایمان و کعبه او، حجت اللَّه و راه روشن او، راهنمای هدایت و پرچم توحید و فضل خدا و رحمت او و عین الیقین و حقیقت آن و راه حق و عصمت او و مبدأ وجود و منتهایش و قدرت پروردگار و مشیت او و امّ الکتاب و خاتمه آن و فصل الخطاب و دلالتش و گنجینه وحی و نگهبان آن و آیه ذکر و ترجمه آن و معدن تنزیل و نهایت آن هستند.

آل محمد (علیهم السّلام) ستارگان آسمانی و انوار علوی هستند که از خورشید عصمت حضرت فاطمه (علیها السّلام) می درخشند در آسمان عظمت محمّد و شاخسار نبوی و درخت احمدی و اسرار الهی که در پیکر بشری به ودیعت قرار گرفته اند و ذریه پاک و عترت هاشمی که هدایت شده و هدایت شونده هستند آنها بهترین افراد بشر هستند.

آنها ائمه اطهار و عترت معصوم و ذریه گرامی و هدایت کننده و بزرگان صدیقین و اوصیاء برگزیده و اسباط پسندیده و هادیان هدایت یافته و پیشانی سپیدان مبارک و پرخیر و برکت از آل طه و یاسین و حجتهای خدا بر اولین و آخرین هستند.

نام آنها بر سنگها و برگهای درختان و بال پرندگان و ابواب بهشت و جهنم و بر عرش و افلاک و بال و پر ملائکه و بر حجابهای جلال الهی و سراپرده عزّ و جمال خداوندی نوشته شده است. به نام آنها پرندگان تسبیح می کنند و ماهیان دریای ژرف برای شیعیان آنها استغفار می کنند. خداوند احدی را خلق نکرده مگر اینکه از او اقرار به وحدانیت و ولایت ذریه پاک و بیزاری از دشمنان آنها گرفته است. عرش استقرار نیافت تا بر آن با نور نوشته شد: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ علی ولی اللَّه.( بحار الأنوار بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار)، جلد 3، صفحه 119 – 114

صفتهای برشمرده برای امام در حدیث

امام کلمة اللَّه و حجت اللَّه و وجه اللَّه و نور اللَّه و حجاب خدا و نشانه و آیت خدا، منتخب خدا، ولی خدا در آسمانها و زمین است. امام راستی و حقیقت و مظهر عدالت است، امام آگاه بر اسرار دلها، شرق و غرب عالم را می بیند و زبان پرندگان را می داند، امام انتخاب شده برای وحی الهی و آگاه به اسرار او و تایید شده به کلام الهی و دانا به حکمت الهی است، قلب امام محل اراده خدا است. حکمفرمایی و سلطنت از آن او است، امام واجب الطاعه است، امام میراث انبیاء و مقام برگزیدگان و خلیفه الله و جانشین پیامبر خدا است، شناخت امام سبب کامل شدن دین است، امام هدف جویندگان و مرکز نور برای پذیرندگان هدایت است. ولایت امام سبب رستگاری است، امام رأس اسلام و کمال ایمان و عارف به حدود احکام و مبین حلال از حرام است، امام آن نعمت بزرگ است، امام بدیل و مانندی ندارد، کسی نمی تواند به معرفت کامل امام دست یابد و درجات و عظمت و منزلت امام را دریابد، در شناخت امام عقل و خرد حیران، اندیشه سرگردان، بزرگان کوچک، علماء ناتوان، شعرا گنگ و بلغاء خاموش، خطیبان الکن هستند. امام پرتو جلال کبریا است، امام کلمه عالی و نام درخشان و وحدانیت کبری است، امام انسانی ملکوتی و پیکر آسمانی و امر الهی و روحی قدسی، مقامی والا و نور اعلی و سرّ مخفی است. او ذاتش فرشته ای و صفاتش خدایی و حسناتش فراوان و به اسرار آگاه و برگزیده پروردگار است و به نص از جانب معین شده پروردگار صادق امین است. امام آب خوشگوار در تشنگی و راهنمای هدایت است، امام پاک از گناه و مطلع بر عیوب است، امام خورشید درخشان بر بندگان است، به مقام او کسی را یارای چشم بستن یا دست رساندن نیست، در آیه «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ » مؤمنین عبارتند از حضرت امیرالمومنین و خاندانش پس عزّت به پیامبر و عترتش اختصاص دارد، مرکز دائره ایمان، قطب وجود، آسمان جود و شرف، نور خورشید عظمت، روشنی ماه، پایه و مبدأ و معنا و مبنای عزّت و مجد، امام چراغ فروزان، راه شریعت، آب سرشار، دریای زخار، راه آشکار و راهنمایی دلسوز در گرفتاریها، راه واضح، طبیب دلسوز، پدر مهربان، پناه بندگان در گرفتاریها، حاکم امر کننده و نهی کننده و مراقب از جانب خدا بر خلایق، امین پروردگار بر خلایق، حجت او بر مردم، راه هموار در زمین، بلاد پاک از گناه و دور از عیوب، آگاه بر اسرار است، ظاهر امام را نمی توان مالک شد و باطن امام را نمی توان درک کرد، یگانه روزگار، خلیفه خدا در امر و نهی، پرتو جلال کبریا است. او بالاترین شخصیتها و از دودمان عبد مناف است.

آل محمد (علیهم السّلام) معدن وحی و معنی تأویل و مورد عنایت پروردگار جلیل و محل نزول جبرئیل و برگزیده خدا و سرّ اللَّه و کلمه الله و شجره نبوت و منشاء اخلاص، سرچشمه گفتار و عالیترین راهنمای مردم و محکم کننده رسالت و نور خدا هستند، آل محمد (علیهم السّلام) جنب اللَّه و ودیعه او و کلمة اللَّه و کلید حکمت او و چراغ رحمت خدا و سرچشمه های نعمتش راهنما به سوی خدا و چشمه سلسبیل و ترازوی عدل و شریعت و راه مستقیم و شخصیتهایی شایسته بزرگ داشتن و ارزش نهادن و پیش داشتن و برتری دادن و رجحان نهادن هستند. امینان خداوند علی عظیم هستند، علم انبیاء در مقابل علم آنها و سرّ اوصیاء با مقایسه با سرّ ایشان و عزّت اولیاء در مقام عزّت آنها مانند قطره در مقابل دریا و ذره ای در مقابل بیابان است. کلماتی که نمودار شخصیت آل محمّد (علیهم السّلام) است هفتاد نوع است و هر آیه در قرآن مجید و کلام خدا سخن از عین و وجه و ید و جنب دارد منظور امام است زیرا امام جنب اللَّه و وجه اللَّه است یعنی حق اللَّه، علم اللَّه، عین اللَّه، ید اللَّه است، امام جانب بلند و چهره خشنود و سرچشمه گوارا و راه راست و وسیله به سوی خدا و واسطه عفو و رضای خداوند است.

امام سرّ خداوند دیان و باب ایمان و کعبه او است. امام حجت اللَّه و راه روشن او راهنمای هدایت و پرچم توحید و فضل خدا و رحمت او و عین الیقین و حقیقت آن و راه حق و عصمت او و مبدأ وجود و منتهایش و قدرت پروردگار و مشیت او و امّ الکتاب و خاتمه آن و فصل الخطاب و دلالتش و گنجینه وحی و نگهبان آن و آیه ذکر و ترجمه آن و معدن تنزیل و نهایت آن می باشد.

. این حدیث در بسیاری از کتب حدیثی شیعه نقل شده است:

6 - حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَسْوَدَ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ کنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَأَنْشَأَ یقُولُ ابْتِدَاءً مِنْ غَیرِ أَنْ یسْأَلَ: نَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ بَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ لِسَانُ اللَّهِ وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ وَ نَحْنُ عَینُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ نَحْنُ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ فِی عِبَادِهِ. (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، جلد 1، صفحه 61 - الخرائج و الجرائح، جلد 1، صفحه288 (حدیث ادامه دارد)- البرهان فی تفسیر القرآن، جلد 1، صفحه408 - بحار الأنوار، جلد 26، صفحه 246 - مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، جلد 2، صفحه120 - بحار الأنوار بخش امامت (ترجمه جلد 23 تا 27)، جلد 4، صفحه 182

احمد بن محمد از احمد بن محمد بن ابی نصر از محمد بن حمران از اسود بن سعید نقل می کند که گفت خدمت حضرت ابو جعفر امام محمد باقر (علیه السّلام) بودم بدون اینکه چیزی از آن جناب بپرسند فرمودند: ما حجت خدا و باب اللَّه و لسان الله و وجه اللَّه و عین اللَّه در میان مردم هستیم ما والیان امر الهی در میان بندگان خدا هستیم.

   

7 - حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیرِی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنِ ابْنِ أَبِی یعْفُورٍ قَالَ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ((علیه السلام): إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ أَحَدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِیةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ خَلَقَ خَلْقاً فَفَوَّضَ إِلَیهِمْ أَمْرَ دِینِهِ فَنَحْنُ هُمْ یا ابْنَ أَبِی یعْفُورٍ نَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ فِی عِبَادِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَی وَحْیهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَی عِلْمِهِ وَ وَجْهُهُ الَّذِی یؤْتَی مِنْهُ وَ عَینُهُ فِی بَرِیتِهِ وَ لِسَانُهُ النَّاطِقُ وَ قَلْبُهُ الْوَاعِی وَ بَابُهُ الَّذِی یدُلُّ عَلَیهِ وَ نَحْنُ الْعَامِلُونَ بِأَمْرِهِ وَ الدَّاعُونَ إِلَی سَبِیلِهِ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا عُبِدَ اللَّهُ نَحْنُ الْأَدِلَّاءُ عَلَی اللَّهِ وَ لَوْلَانَا مَا عُبِدَ اللَّهُ. ( التوحید، صفحه 152 - بحار الأنوار، جلد 26، صفحه260

محمد بن موسی بن متوکل از عبدالله بن جعفر حمیری از احمد بن محمد بن عیسی از حسن بن محبوب از عبدالعزیز از ابن ابی یعفور نقل می کند که گفت حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: خداوند یکتای بی همتا است به وحدانیت بی نظیر است و تنها خالق او است. خلقی را آفرید و امر دین خود را به ایشان تفویض فرمود ما آن گروه هستیم. پسر ابی یعفور ما حجت خدا در میان بندگان او و گواهان بر خلق و امینان بر وحی او و خزانه داران علم او هستیم و وجه خداییم که از طرف او آمده ایم و دیده او میان مردم و زبان گویا و قلب آگاه الهی و باب اللَّه هستیم که به سوی او رهبری می نماییم. ما عالم به امر و دعوت کننده به راه الهی هستیم. به واسطه ما خدا شناخته شد و پرستش گردید ما راهنمایان به سوی خداوند هستیم اگر ما نبودیم خدا پرستش نمی شد.

( بحار الأنوار بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27)، جلد 4، صفحه 194 - اسرار توحید، صفحه 148 – 147

   

8 - أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَصْرِی عَنْ أَبِی الْمِعْزَی عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ خَیثَمَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ((علیه السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یقُولُ: نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَتُهُ وَ نَحْنُ خِیرَتُهُ وَ نَحْنُ مُسْتَوْدَعُ مَوَارِیثِ الْأَنْبِیاءِ وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ وَ نَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَرْکانُ الْإِیمَانِ وَ نَحْنُ دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ وَ نَحْنُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ نَحْنُ الَّذِینَ بِنَا یفْتَحُ اللَّهُ وَ بِنَا یخْتِمُ وَ نَحْنُ أَئِمَّةُ الْهُدَی وَ نَحْنُ مَصَابِیحُ الدُّجَی وَ نَحْنُ مَنَارُ الْهُدَی وَ نَحْنُ السَّابِقُونَ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ الْعَلَمُ الْمَرْفُوعُ لِلْخَلْقِ مَنْ تَمَسَّک بِنَا لَحِقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنَّا غَرِقَ وَ نَحْنُ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ وَ نَحْنُ خِیرَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الطَّرِیقُ وَ صِرَاطُ اللَّهِ الْمُسْتَقِیمُ إِلَی اللَّهِ وَ نَحْنُ مِنْ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ نَحْنُ الْمِنْهَاجُ وَ نَحْنُ مَعْدِنُ النُّبُوَّةِ وَ نَحْنُ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ نَحْنُ الَّذِینَ إِلَینَا مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکةِ وَ نَحْنُ السِّرَاجُ لِمَنِ اسْتَضَاءَ بِنَا وَ نَحْنُ السَّبِیلُ لِمَنِ اقْتَدَی بِنَا وَ نَحْنُ الْهُدَاةُ إِلَی الْجَنَّةِ وَ نَحْنُ عِزُّ الْإِسْلَامِ وَ نَحْنُ الْجُسُورُ وَ الْقَنَاطِرُ مَنْ مَضَی عَلَیهَا سَبَقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا مَحَقَ وَ نَحْنُ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ وَ نَحْنُ الَّذِینَ بِنَا نَزَلَ الرَّحْمَةُ وَ بِنَا تُسْقَوْنَ الْغَیثَ وَ نَحْنُ الَّذِینَ بِنَا یصْرَفُ عَنْکمُ الْعَذَابُ فَمَنْ عَرَفَنَا وَ نَصَرَنَا وَ عَرَفَ حَقَّنَا وَ أَخَذَ بِأَمْرِنَا فَهُوَ مِنَّا وَ إِلَینَا.( بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، جلد 1، صفحه 63 - بحار الأنوار، جلد 26، صفحه 249 – 248

ابا عبدالله بصری از ابی معزی از ابی بصیر از خیثمه نقل می کند که گفت از حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) شنیدم که فرمودند: ما جنب اللَّه هستیم و ما برگزیدگان او هستیم و ما منتخب خدا هستیم و ما تحویل گیرنده میراث انبیا و امینان پروردگار هستیم و ما حجت خدا هستیم و ما ارکان ایمان و پایه های اسلام هستیم ما رحمت خدا بر خلق هستیم.

ما کسانی هستیم که خداوند به وسیله ما می گشاید و به وسیله ما ختم می کند. ما ائمه هدی و چراغهای روشنگر تاریکیها و مرکز نور هدایت و ما سابقون و آخرون (که در قرآن یاد شده هستیم) ما پایگاه برافراشته برای مردم هستیم هر که به ما تمسک جوید به ما ملحق شود و هر که از ما تخلف ورزد غرق می شود.

ما رهبر مردم رو سفید هستیم و برگزیده خدا و راه واقعی و صراط مستقیم به سوی خدا هستیم. ما از نعمتهای خدا بر خلق هستیم. ما راه شریعت و معدن نبوّت و پایگاه رسالت و ما همان کسانی هستیم که محل رفت و آمد ملائکه هستند و ما چراغ راهنما هستیم برای هر که از ما طلب نور کند. ما راهی هستیم برای کسی که پیرو ما باشد و ما هدایت کنندگان به بهشت هستیم.

ما عزت اسلام و ما پلها و معبرهای بزرگی هستیم که هر کس از روی آن بگذرد پیش می افتد و هر که تخلف جوید گمراه می شود. ما رکن اصلی هستیم و ما همان کسانی هستیم که به واسطه ما رحمت نازل می شود و به وسیله ما بر شما باران می بارد و به واسطه ما عذاب از شما برطرف می گردد. هر که ما را بشناسد و یاری کند و عارف به حق ما باشد و دستور ما را بپذیرد از ما است و بازگشت او به سوی ما است.( بحار الأنوار بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار)، جلد 4، صفحه 184 – 183

با توجه به احادیث ذکر شده امام حجه الله و خلیفه الله و جانشین خداوند روی زمین است و یکی از علل عقلی آن نیز این است که امام دارای مقام عصمت است و از گناه و اشتباه به دور است. امام را خداوند برگزیده و منتخب خداوند است. اگرچه شناخت کامل امام ممکن نیست اما شناخت امام سبب کامل شدن دین می گردد.

خداوند امامان را واسطه شناخت خود قرار داده است و امر دین خود را به امامان تفویض فرموده است و امامان را خزانه داران علم خود و باب اللَّه و مرکز نور هدایت و صراط مستقیم به سوی خدا و ولی خدا در آسمانها و زمین قرار داده است.

 امام هدف جویندگان و مرکز نور برای پذیرندگان هدایت است. کسی نمی تواند به معرفت کامل امام دست یابد و درجات و عظمت و منزلت امام را دریابد، در شناخت امام عقل و خرد حیران و اندیشه سرگردان است. امام پرتو جلال کبریا است، پناه بندگان در گرفتاریها و امین پروردگار بر خلایق است.

منابع

- اسرار توحید / ترجمه التوحید للصدوق، محمد بن علی ابن بابویه، محمد علی اردکانی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا

 بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق.

- البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی، تهران، بنیاد بعثت، 1416 ق.

- بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، محمد بن حسن صفار، 1جلد، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، ایران چاپ دوم، 1404 ق.

- التوحید، محمد بن علی ابن بابویه، قم، 1جلد،، جامعه مدرسین، چاپ: اول، 1398ق.

- الخرائج و الجرائح، سعید بن هبة الله قطب الدین راوندی، قم، مؤسسه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، 1409 ق.

- مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار)، 5جلد، اسلامیه - تهران، چاپ: دوم، 1363ش.

- مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، محقق / مصحح: هاشم رسولی محلاتی، تهران، دار الکتب الإسلامیة،1404 ق.

- مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیر المؤمنین علیه السلام، رجب بن محمد حافظ برسی، محقق / مصحح: علی عاشور، بیروت، أعلمی، 1422 ق.

یادداشت ارسالی از آیت الله امینی گلستانی

https://hawzah.net/fa/Note/View/71238/چند-حدیث-پر-معنا-و-پر-محتوی-در-باره-ولایت-و-امامت


چهارشنبه، 28 دی 1401 - 21:33 نظر بدهید

ارسال نظر آزاد است.
نظر بدهید ...


پنل مدیریت
  نسخه بتا 1.1.0