FarhangYar فرهنگ‌یار
  • قرآن و عترت
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت رقیه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت فاطمه سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام زین العابدین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد باقر سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام جعفر صادق سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام موسی کاظم سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام رضا سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد جواد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام هادی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن عسکری سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام مهدی سلام الله علیه
  • ولایت فقیه
    منظرگاه مدیریتی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامه حفاظاته اصول دین عدل اصول دین. معاد احکام دین. نماز احکام دین. روزه احکام دین. حج احکام دین. تولا و تبرّا اصول دین. توحید احکام دین. زکات احکام دین. جهاد احکام دین. امر به معروف و نهی از منکر رذائل اخلاقی فضائل اخلاقی اصول دین نبوت احکام دین خمس اصول دین امامت
  • مناسبتها
    ماه های شمسی ماههای قمری خانواده در اسلام احکام حلال و حرام و مستحبات و مکروهات فرهنگ مدیریت و کارکنان احکام و قوانین مختلف دین و شریعت اسلام منظرگاه مدیریتی تعلیم و تربیت فرهنگ اقتصاد عفاف و حجاب
  • پیوندها
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی رفاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی ادبیات عطر بهار میز نظریه پرداری فرهنگ یار جوانان نماد شور و نشاط نگاه پر نور پای میز اندیشه اخلاق تعلیم و تربیت شخصیت و کرامت انسانی اصول و مبانی نقد و تبلیغ راه یافتگان منظرگاه مدیریتی مهدی منتظران منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • حوزه دین
    پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علم الهدی منظرگاه مدیریتی ثقلین منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید ابراهیم رئیسی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حائری شیرازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مصباح یزدی بنیاد فارس المومنین منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مکارم شیرازی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد مسعود عالی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد شهاب مرادی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علی سیستانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد پناهیان منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حسین انصاریان منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علی صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علوی گرگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله وحید خراسانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حاج شیخ علی فروغی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عبدالنبی نمازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله محمد جواد لنکرانی منظرگاه مدیریتی در راه حق منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مبشر کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شیخ حسین امامی نیای کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مجتهد تهرانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید رضی موسوی شکوری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله بهجت منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید عباس موسوی مطلق منظرگاه حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی خراسانی کتابخانه مجلس شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد علی جاودان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد محمدی مرکز تحقیقات اسلامی شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید حسن خمینی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد عبدالحسین بابائی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شوشتری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید حسن آملی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید محمد تقی مدرسی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عباس محفوظی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله مکارم شیرازی پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامة حفاظاته
  • رساله احکام دین
    رساله حضرت آیت الله سید علی خامنه ای رساله حضرت آیت الله فاضل لنکرانی رساله حضرت آیت الله بهجت رساله حضرت آیت الله سید حسینی سیستانی رساله احکام مراجع سایت انهار رساله حضرت آیت الله مظاهری رساله حضرت آیت الله جعفر سبحانی
  • کتابخانه
    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر کتابخانه تخصصی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کتابخانه تخصصی وزارت امورخارجه کتابخانه تبیان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کتابخانه نور کتابخانه تخصصی دانشگاه ادیان و مذاهب کتابخانه تخصصی فقه واصول کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی امیرکبیر کتابخانه ادبیات پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف کتابخانه دانشگاه پیام نور سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه ملی کتابخانه احادیث شیعه پایگاه مجلات تخصصی نور بزرگترین پایگاه قرآنی جهان اسلام جامع الاحادیث نور


برخی در همین دنیا کار می‌کند و زحمت می‌کشند، اما هدفشان دنیا نیست


 مهر | دین و اندیشه | پنجشنبه، 01 دی 1401 - 09:29

شاید برخی خیال کنند که اهل دنیا کسانی هستند که به نعمت‌های دنیا متنعم‌اند، در صورتی که این‌گونه نیست. منظور از اهل دنیا کسانی است که هدف‌شان دنیا شده است.

دنيا،انسان،خدا،آخرت،اهل،تاريخ،دست،خداوند،نگاه،مذموم،فريب،زند ...


خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: تاریخ به عنوان یکی از ابعاد و مظاهر فرهنگ و تمدن حائز اهمیت است، زیرا شناخت و دریافت گونه‌های مختلف هر فرهنگ و تمدنی بدون دسترسی به تاریخ انواع هنرها و دانش‌هایی که در تمدن ظهور کرده یا تکامل یافته ممکن نخواهد بود.
اسلام هم که دینی کامل و غنی و دارای فرهنگ و تمدن عالی است توجّه بسیاری به تاریخ و تاریخ نگاری دارد.
با یک نگاه کلی به آیات قرآن و کلام بزرگان دین می‌توان به اهمیت تاریخ پی برد.
طوری که یک سوم آیات قرآن در مورد سرگذشت امت‌های گذشته است که خداوند به منظور عبرت گیری انسان‌ها این قصه‌ها را بیان فرموده است.
منشأ اصلی و حقیقی تاریخ‌نگاری اسلامی و نیرومندترین عامل الهام بخش مورخان برای پژوهش و تدوین تاریخ، دین اسلام بود که از شعور نیرومند تاریخی برخوردار است.
اشارات قرآن به وقایع و حوادث تاریخی حاکی از نگرش تاریخی به حوادث گذشته و بیانگر غایت تاریخ از دیدگاه قرآن و حاوی درس‌های مهم تاریخ و تجارب تاریخی است.
«به راستی در سرگذشت آنان، برای خردمندان عبرتی است.
سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق آنچه [از کتاب‌هایی‏] است که پیش از آن بوده و روشنگر هر چیز است و برای مردمی که ایمان می‌آورند رهنمود و رحمتی است.»تاریخ از دیدگاه بزرگان دین و مورخان اسلامی بهترین راهنمای انسان برای آگاهی از احوال نیکان، محرّک کسب فضائل و طرد رذائل و مشوق زهد از طریق تجربه پذیری از دگرگونی‌های روزگار و حصول نیرویی برای تمییز درست از نادرست و تحلیل و نقد و پیش بینی حوادث از طریق مقایسه آنها است.
آنچه پیش‌رو دارید گزیده‌ای از سخنان آیت‌الله مصباح‌یزدی است که در تاریخ ۲۵/‏۰۹/‏۱۳۹۴‬ پیرامون تحلیلی روان‌شناختی از تحولات صدر اسلام ایراد کرده‌اند:
در جلسه گذشته با استفاده از فرمایشات امیرمؤمنان در نهج‌البلاغه درباره عرصه‌های فریب دنیا و علت مذموم بودن آن سخن گفتیم و اشاره کردیم که مذموم بودن دنیا به خاطر مزاحمتی است که برای آخرت دارد، ولی همیشه جمع بین دنیا و آخرت محال نیست.
بسیاری از مردم تصور می‌کنند که اگر نعمت‌های دنیا نصیب کسی شد، حتماً از اهل آخرت نخواهد بود، و اگر کسی بخواهد صددرصد اهل آخرت باشد، باید از همه چیز زندگی دنیا صرف‌نظر کند؛ و از آن‌جا که دنبال هرچه برود مزاحمت با آخرت دارد، زندگی، سلامتی و آبرویش به خطر می‌افتد.
از اینجا این سوال پیش می‌آید که چگونه است که بین دنیا و آخرت تضاد است ولی ما نسبت به آن مسئولیت‌هایی داریم؟!
حتی تحصیل برخی از امور دنیا برای انسان واجب است؛ مثلاً انسان باید برای رفع نیازهای ضروری خود و خانواده‌اش کار کند.
جمع این مسائل با هم چگونه ممکن است؟
این شبهه‌ها به‌خاطر نقصی است که ما در تعریف دنیا و آخرت از نظر فرهنگ اسلامی داریم؛ به‌خصوص روایاتی که در آن‌ها دنیا مذمت می‌شود و اهل دنیا مورد نکوهش قرار می‌گیرند، بر ابهام‌ها می‌افزاید.
نگاه ابزاری و استقلالی به دنیا
در بحث‌های پیشین چندین بار اشاره کردیم که مذمت دنیا، مذمت کسانی است که فریب دنیا را خورده‌اند.
ذات دنیا مذمتی ندارد.
نعمت‌هایش هم نعمت خداست و باید خدا را برای آن‌ها شکر کرد، و استفاده از این نعمت‌ها عیبی ندارد.
آن‌چه هست این است که فریب دنیا را نخوریم؛ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا.
[۱] فریب مقوله‌ای است که با ذهن و فکر ارتباط دارد و استفاده از نعمت در معنای آن نیست.
در جلسات گذشته نیز به این خطبه امیرمؤمنان‌علیه‌السلام اشاره کردیم که حضرت دنیا را سجده‌گاه فرشتگان و تجارت‌خانه اولیای خدا معرفی می‌کند.
فریب خوردن این است که انسان از چیزی تصوری داشته باشد، اما باطنش طور دیگری باشد و انسان فریب ظاهر آن را بخورد و از مطلوب واقعی‌اش باز بماند.
در جلسه گذشته درباره فرمایشی از امیرالمؤمنین‌سلام‌الله‌علیه سخن گفتیم که می‌فرمود: اگر کسی به خود دنیا چشم بدوزد، دنیا کورش می‌کند، اما اگر دنیا را ابزاری قرار دهد تا ماورایش را ببیند، بر بصیرتش می‌افزاید.
دنیا همانند عینکی است که انسان آن را به چشمش می‌زند تا با آن پشت آن را ببیند.
دنیا ابزار است.
وقتی شما با کارد میوه‌ای را پوست می‌گیرید اصلاً توجه ندارید که این کارد چگونه و چه رنگی است.
اگر از شما بپرسند که دسته آن کارد چه رنگی بود، ممکن است بگویید اصلاً متوجه رنگ آن نشدم.
این نظر ابزاری و آلی است و چنین نگاهی به دنیا مذموم نیست.
مذموم آن است که ما به دنیا به نظر استقلالی نگاه کنیم؛ یعنی به خودش خیره شویم و خودش را هدف قرار دهیم.
نظر ابزاری به دنیا نه تنها ضرری ندارد و انسان را کور نمی‌کند، بلکه بر بصیرت انسان می‌افزاید؛ وَمَنْ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَمَنْ‏ أَبْصَرَ إِلَیْهَا أَعْمَتْهُ.
بنابراین ممکن است انسان از دنیا لذت ببرد و مذموم هم نباشد؛ حتی گاهی کسب و استفاده از متاع دنیا واجب می‌شود و لذتی که شخص از آن می‌برد ثواب اخروی هم دارد؛ ولی گاهی نیز تمام زحماتی که انسان می‌کشد همه برای دنیاست و هباءً منثوراً می‌شود؛ وَقَدِمْنَا إِلَی مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاء مَّنثُورًا؛ [۲] همانند گردی که پخش می‌شود و چیزی از اثرش باقی نمی‌ماند.
نیت؛ اصلی‌ترین عامل ایجاد ارزش
اکنون این پرسش مطرح می‌شود که دلیل این مسئله چیست؟
چرا دنیا از یک نظر مذموم و از نظر دیگر ممدوح است؟
حل این مسئله در گرو تبیین منشأ ارزش‌های اخلاقی است.
از دیدگاه اسلامی، اصلی‌ترین عامل ایجاد ارزش، نیت است؛ باید انگیزه کار را دید.
اگر انگیزه خدایی باشد، آن کار ارزشمند می‌شود و اگر انگیزه شیطانی باشد (حتی اگر آن کار عبادت، شب‌زنده‌داری یا جهاد باشد)، هیچ ارزشی ندارد؛ بلکه گاهی گناه هم دارد.
پس ارزش دنیا بسته به این است که ما چگونه به دنیا نگاه کنیم.
مغرور شدن و فریب‌خوردن از دنیا این است که نظرمان را به خود دنیا و لذت‌های آن بدوزیم و فراموش کنیم که آخرتی نیز هست.
ارزش مثبت یا منفی کار اختیاری بسته به نیت انسان است که چگونه با آن برخورد کند، چگونه آن را ببیند و چگونه و برای چه هدفی آن را انجام دهد.
اگر خود دنیا و لذت‌های دنیا هدف شد، این همان «ابصر الیها» و نظر استقلالی است، اما اگر آن را ابزار قرار داد، همان «ابصر بها» است که با آن حقایق را بهتر می‌بیند و پند می‌گیرد.
در این صورت همین دنیا باعث می‌شود که انسان بصیر شود و اشتباه نکند.
اهل دنیا
امیرمؤمنان در نهج‌البلاغه تعبیر بسیار عجیب و زننده‌ای نسبت به اهل دنیا دارند.
می‌فرماید: به این کسانی که به دنیا چسبیده، آن را هدف خودشان قرار داده‌اند، نگاه نکن!
فَإِنَّمَا أَهْلُهَا کِلَابٌ‏ عَاوِیَةٌ … یَهِرُّ بَعْضُهَا عَلَی بَعْضٍ؛ [۳] این‌ها سگ‌هایی هستند که پارس می‌کنند؛ کارشان این است که به جان هم بیافتند و از همدیگر گاز بگیرند.
تو هم می‌خواهی مثل این‌ها بشوی؟!
اگر نمی‌خواهی، خیلی به این‌ها و لذت‌هایشان نگاه نکن!
خداوند در آیه ۱۳۱ سوره طه خطاب به پیغمبر اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَی مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ؛ مبادا به کسانی که دارای نعمت‌های دنیا هستند، چشم بدوزی و حسرت آن‌ها را بخوری!
این‌ها وسیله آزمایش است.
دنیا همانند شمشیر دولب است؛ هم می‌تواند وسیله‌ای برای سعادت ما باشد، هم وسیله‌ای برای سقوط؛ سقوط و سعادتی که حد و مرزی ندارد.
اگر انسان با دنیا معامله صحیح و خداپسندی داشته باشد، اگر به گونه‌ای با دنیا ارتباط داشته باشد که خداوند دنیا را برای آن خلق کرده است، آن قدر ترقی می‌کند که هیچ منجم و ریاضی‌دانی نمی‌تواند آن را به حساب بیاورد، و البته سقوطش نیز همین‌گونه است.
امروز در دنیا و حتی برخی کشورهای اسلامی کسانی دیده می‌شوند که از هر سگ و کفتاری بدترند.
سقوط این‌ها قابل اندازه‌گیری نیست و با هیچ عددی نمی‌شود پستی این‌ها را نشان داد.
معجزه خلقت، وجود انسان است؛ خداوند چه چیزی آفریده است؟!
این جنس دو پا تا کجا می‌تواند ترقی کند، و تا چه حد می‌تواند تنزل کند!
اختیارش در دست خودش است.
شاید برخی خیال کنند که اهل دنیا کسانی هستند که به نعمت‌های دنیا متنعم‌اند، در صورتی که این‌گونه نیست.
منظور از اهل دنیا کسانی است که هدف‌شان دنیا شده است، اگرچه به دنیا نرسند.
ممکن است کسی تهی‌دست، بدبخت و بیچاره باشد ولی از اهل دنیا به شمار رود.
اهل دنیا کسانی هستند که غیر از لذت دنیا چیزی نمی‌خواهند.
حتی ممکن است به آن نرسند، ولی از آن‌جایی که نگاه‌شان به دنیا نگاه اصیل و استقلالی است، اهل دنیا هستند.
هم‌چنین ممکن است کسانی متنعم در نعمت‌های دنیا باشند و در عین حال مقامات عالی آخرتی نیز داشته باشند.
حضرت سلیمان یک نمونه از آن‌هاست.
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَّا یَنبَغِی لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِی؛ [۴] خداوند می‌فرماید: سلیمان گفت: خدایا به من سلطنتی بده که نظیرش در عالم وجود نداشته باشد.
خدا این سلطنت را به او داد و همه چیز، جن، انس، باد و باران در اختیارش بود.
این در دنیا؛ در آخرت نیز یکی از انبیای الهی است و از بزرگ‌ترین مقامات اخروی هم بهره‌مند است.
کار خدایی و سود مضاعف دنیایی!
امیرمؤمنان‌علیه‌السلام در یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه از کسانی سخن می‌گوید که با یک درخواست از خدا برخی نعمت‌های دنیا را به دست می‌آورند (که دیگران سال‌ها با زحمت به‌دست می‌آورند)، و مقامات اخروی‌شان هم محفوظ است.
می‌فرماید: آدمیزادها در دنیا همیشه در حال کارند، هر کسی هدفی دارد و چیزی را دنبال می‌کند.
هر کسی از چیزی خوشش می‌آید و به دنبال آن می‌گردد تا آن را به دست آورد؛ النَّاسُ‏ فِی‏ الدُّنْیَا عَامِلَانِ ‏ عَامِلٌ عَمِلَ فِی الدُّنْیَا لِلدُّنْیَا قَدْ شَغَلَتْهُ دُنْیَاهُ عَنْ آخِرَتِهِ فَیُفْنِی عُمُرَهُ فِی مَنْفَعَةِ غَیْرِهِ؛ [۵] تلاش انسان‌ها در دنیا بر دوگونه است؛ برخی در دنیا کار می‌کنند اما هدف‌شان خود دنیاست.
هدف‌شان این است که به دنیا برسند و مقصود دیگری ندارند.
چنین تلاشی انسان را از کار آخرتی باز می‌دارد.
کار می‌کند که پول در بیاورد و اندوخته‌هایش در بانک‌های داخلی و خارجی زیاد شود.
روشن است که این فرد با این زحمتی که می‌کشد زندگی خودش را به راحتی می‌تواند تأمین کند، ولی به این اکتفا نمی‌کند و در این فکر است که فرزندانش نسل اندر نسل راحت زندگی کنند.
چنین کسی عمرش را صرف نفع نسل آینده‌اش می‌کند.
کار می‌کند و زحمت می‌کشد برای این‌که بعداز مثلاً صدسال دیگرانی از نسل خودش در این دنیا خوش باشند و از این پول‌ها استفاده کنند.
وَعَامِلٌ عَمِلَ فِی الدُّنْیَا لِمَا بَعْدَهَا؛ اما برخی در همین دنیا کار می‌کند و زحمت می‌کشند، اما هدفشان دنیا نیست.
امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام چقدر زحمت می‌کشید تا نخلستان به بار آورد؟
زمانی قناتی را به دست خودش ایجاد کرد؛ آن قدر کلنگ زد تا چاهی را به آب رساند و آن را به چاه‌های دیگر مربوط کرد تا قنات آماده شد.
هم‌اکنون قنات امیرالمؤمنین در مدینه هست و به نام «آبار علی» معروف است.
وقتی چاه‌ها به آب می‌رسید، هنوز عرقش خشک نشده بود که می‌گفت قلم و کاغذ بیاورید و همان‌جا آن را وقف می‌کرد.
با آن مقامش این زحمت‌ها را می‌کشید، اما برای خدا.
این کار شدنی است.
اگر من و شما هم شیعه علی باشیم باید از علی یاد بگیریم.
حضرت می‌فرماید: وَعَامِلٌ عَمِلَ فِی الدُّنْیَا لِمَا بَعْدَهَا؛ برخی در همین دنیا کار می‌کند، چه بسا همین‌گونه کارها را نیز انجام می‌دهند، اما هدفشان دنیا نیست.
هدف چنین کسی اطاعت خدا و خدمت به خلق خداست؛ کارش را به صورت عبادت انجام می‌دهد، عبادت‌هایی که گاهی ثوابش بارها از نماز و روزه بیشتر است.
فَجَاءَهُ الَّذِی لَهُ مِنَ الدُّنْیَا بِغَیْرِ عَمَلٍ؛ فَأَحْرَزَ الْحَظَّیْنِ مَعاً وَمَلَکَ الدَّارَیْنِ جَمِیعاً؛ خداوند متعال نعمت‌های دنیوی را که دیگران با زحمت به دست می‌آوردند، به راحتی در دسترس چنین کسانی قرار می‌دهد.
بنابراین هم بهره دنیا را می‌برد و هم بهره آخرت را.
بهره دنیایش نعمت بی‌زحمتی است که خداوند نصیبش می‌کند.
نمونه‌های عجیبی برای این مورد تجربه شده است.
کشاورزی خود برای من نقل می‌کرد که من در کشتزاری، زمینی کوچک داشتم که همه را گندم می‌کاشتیم.
یک سال ملخ آمد و تمام محصول این کشتزار را از بین برد جز محصول قطعه زمین من که سالم ماند، زیرا من همیشه خمس و زکات مالم را می‌دادم و زمینم محفوظ ماند، ولی دیگران دربند این مسائل نبودند و همه اموال‌شان به یک باره از بین رفت.
گاهی ممکن است انسان کاری دنیایی انجام می‌دهد، کشاورزی می‌کند، یا کارگری است که کار می‌کند؛ اما یک مرتبه به ذهنش می‌رسد که اگر این‌گونه عمل بکنیم و فلان ترکیب را انجام بدهیم، چه می‌شود؛ و چیزی را کشف می‌کند که برای خودش و برای آیندگانش درآمد بسیار دارد.
البته همیشه این طور نیست.
این مسائل بسته به حکمت خداست که چه چیزی را اقتضا کند و برای فرد و جامعه چه چیزی مفید و لازم باشد.
گاهی این‌گونه می‌شود که فرد در کار دنیایی چنان سودی نصیبش می‌شود که نصیب هیچکس دیگری نمی‌شود.
این شخص همانند دیگران کار کرده، اما نیتش اطاعت خدا بوده است، درآمدی هم که به دست می‌آورد برای استفاده خودش نمی‌خواهد، می‌خواهد به خلق خدا خدمت کند.
أَصْبَحَ‏ وَجِیهاً عِنْدَ اللَّهِ لَا یسْأَلُ اللَّهَ شَیئاً فَیمْنَعَهُ؛ چنین کسی چنان آبرویی پیش خدا پیدا می‌کند که هر چه از خدا بخواهد به او می‌دهد.
اگر نعمت دنیایی هم از خدا بخواهد به او می‌دهد؛ مستجاب‌الدعوه می‌شود.
چنین کسی هم دنیا را دارد هم آخرت را، اما در عین حال دنبال سورچرانی، شهوت‌رانی و هوس‌بازی نمی‌رود.
حضرت سلیمان نبی که آن سلطنت را داشت از زاهدترین افراد زمان خودش بود.
می‌کوشید با دست خودش کار شخصی‌اش را انجام بدهد و روزی خودش را از آن‌جا به دست بیاورد.
چنین کسانی در بین علما و بزرگان ما بسیار بوده و هستند.
حضرت آیت‌الله بروجردی (ره) یکی از بزرگ‌ترین مراجع قرن اخیر بود.
ایشان بسیار مرجع محترمی بود که حتی در دستگاه سلطنت هم برای ایشان حساب باز می‌کردند و اگر ایشان امری می‌کردند، جرئت مخالفت نداشتند.
در زمان ایشان هیچکدام از اقران ایشان از جهت وسعت ریاست، وجوهات، پرداخت شهریه و کارهای خیر توفیق ایشان را نداشتند، اما زندگی شخصی خود ایشان از درآمد قطعه زمینی که ارث به ایشان رسیده بود اداره می‌شد.
در آن زمین گندم می‌کاشتند و غذای سال‌شان از گندم زمین خودشان بود.
آن گندم را آرد می‌کردند و در خانه خودشان خمیر می‌کردند و به یک نانوایی سنگکی در کوچه عشقعلی می‌دادند تا برایشان بپزد.
غذای سال آیت‌الله بروجردی (ره) از گندم ملک ارثی خودش بود!
ایشان حتی هزینه نانشان را از وجوهات استفاده نمی‌کردند؛ اما اگر کسی از دور می‌دید می‌گفت: آقای بروجردی چه قدر وجوهات، مساجد، مدارس دارد و آیا خودش چه قدر استفاده می‌کند!
اما او خودش می‌دانست و خدای خودش که حتی یک نان سنگک هم از سهم امام مصرف نمی‌کرد.
خوش به حال آن‌هایی که دانستند چگونه زندگی کنند که هم در دنیا عزیز باشند و هم پیش خدا آبرومند باشند، و هم خوشی و لذت دنیا نصیب‌شان بشود و هم آخرت.
[۱].
لقمان، ۳۳.
[۲].
فرقان، ۲۳.
[۳].
نهج‌البلاغه، ص ۴۰۰.
[۴].
ص، ۳۵.
[۵].
نهج‌البلاغه، ص ۵۲۲.

 

دنيا،انسان،خدا،آخرت،اهل،تاريخ،دست،خداوند،نگاه،مذموم،فريب،زند ...


لینک کوتاه خبر


شنبه، 03 دی 1401 - 21:02 نظر بدهید

ارسال نظر آزاد است.
نظر بدهید ...


پنل مدیریت
  نسخه بتا 1.1.0