FarhangYar فرهنگ‌یار
  • قرآن و عترت
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت رقیه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت فاطمه سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام زین العابدین سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد باقر سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام جعفر صادق سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام موسی کاظم سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام رضا سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام محمد جواد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام هادی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام حسن عسکری سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام مهدی سلام الله علیه
  • ولایت فقیه
    منظرگاه مدیریتی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامه حفاظاته اصول دین عدل اصول دین. معاد احکام دین. نماز احکام دین. روزه احکام دین. حج احکام دین. تولا و تبرّا اصول دین. توحید احکام دین. زکات احکام دین. جهاد احکام دین. امر به معروف و نهی از منکر رذائل اخلاقی فضائل اخلاقی اصول دین نبوت احکام دین خمس اصول دین امامت
  • مناسبتها
    ماه های شمسی ماههای قمری خانواده در اسلام احکام حلال و حرام و مستحبات و مکروهات فرهنگ مدیریت و کارکنان احکام و قوانین مختلف دین و شریعت اسلام منظرگاه مدیریتی تعلیم و تربیت فرهنگ اقتصاد عفاف و حجاب
  • پیوندها
    منظرگاه مدیریتی دیدگاه قرآن منظرگاه مدیریتی رفاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خانواده منظرگاه مدیریتی دیدگاه حضرت محمد سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی امام حسن مجتبی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی ادبیات عطر بهار میز نظریه پرداری فرهنگ یار جوانان نماد شور و نشاط نگاه پر نور پای میز اندیشه اخلاق تعلیم و تربیت شخصیت و کرامت انسانی اصول و مبانی نقد و تبلیغ راه یافتگان منظرگاه مدیریتی مهدی منتظران منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت فاطمه سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی حضرت زینب سلام الله علیها منظرگاه مدیریتی دیدگاه امام علی سلام الله علیه منظرگاه مدیریتی حضرت خدیجه سلام الله علیها
  • حوزه دین
    پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علم الهدی منظرگاه مدیریتی ثقلین منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید ابراهیم رئیسی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حائری شیرازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مصباح یزدی بنیاد فارس المومنین منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مکارم شیرازی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد مسعود عالی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد شهاب مرادی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید علی سیستانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد پناهیان منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حسین انصاریان منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علی صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله علوی گرگانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید موسی شبیری زنجانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله وحید خراسانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد حاج شیخ علی فروغی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عبدالنبی نمازی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله محمد جواد لنکرانی منظرگاه مدیریتی در راه حق منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مبشر کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شیخ حسین امامی نیای کاشانی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله مجتهد تهرانی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید رضی موسوی شکوری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله بهجت منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید عباس موسوی مطلق منظرگاه حضرت آیت الله حاج شیخ محمد صالح کمیلی خراسانی کتابخانه مجلس شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد علی جاودان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد محمد محمدی مرکز تحقیقات اسلامی شورای اسلامی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد سید حسن خمینی منظرگاه مدیریتی حجةالاسلام و المسلمین حضرت استاد عبدالحسین بابائی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله شوشتری منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید حسن آملی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله سید محمد تقی مدرسی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله عباس محفوظی منظرگاه مدیریتی استاد حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله جعفر سبحانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی منظرگاه مدیریتی حضرت آیت الله مکارم شیرازی پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله امام خمینی رحمت الله علیه منظرگاه مدیریتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله سید علی خامنه ای پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دامة حفاظاته
  • رساله احکام دین
    رساله حضرت آیت الله سید علی خامنه ای رساله حضرت آیت الله فاضل لنکرانی رساله حضرت آیت الله بهجت رساله حضرت آیت الله سید حسینی سیستانی رساله احکام مراجع سایت انهار رساله حضرت آیت الله مظاهری رساله حضرت آیت الله جعفر سبحانی
  • کتابخانه
    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران کتابخانه تخصصی فرهنگستان هنر کتابخانه تخصصی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کتابخانه تخصصی وزارت امورخارجه کتابخانه تبیان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کتابخانه نور کتابخانه تخصصی دانشگاه ادیان و مذاهب کتابخانه تخصصی فقه واصول کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی امیرکبیر کتابخانه ادبیات پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه های ایران کتابخانه مرکزی دانشگاه صنعتی شریف کتابخانه دانشگاه پیام نور سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه ملی کتابخانه احادیث شیعه پایگاه مجلات تخصصی نور بزرگترین پایگاه قرآنی جهان اسلام جامع الاحادیث نور


هدف انبیا و قرآن این نیست که مردم دست از دنیا بکشند


مهر | دین و اندیشه | چهارشنبه، 27 مهر 1401 - 09:30

چه کسی گفته دنیا بد است؟ جواب این است که این مذمت یا حُسن، تابع نظر ماست. اگر ما به دنیا نظر ابزاری کردیم، باور کردیم که وسیله است اشکالی ندارد اما اگر هدفش دنیا باشد،بهره‌ای در آخرت ندارد.

وَ،دنيا،خدا،پيغمبر،وآله،السلام،قرآن،آخرت،مَنْ،كانَ،فِي،اميرالمؤمن ...


به گزارش خبرنگار مهر، بهترین راه برای شناختن پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) بیانات امیرالمؤمنین (علیه السلام) است.
پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه وآله) را از دیدگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) و در آینه نهج البلاغه بررسی کردیم.
آنچه پیش رو دارید گزیده ای از سخنان آیت اللّه مصباح یزدی در دفتر مقام معظم رهبری است که در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان ۱۴۲۷ ایراد کرده اند:
تأسی به رسول الله (ص)
قرآن می‌فرماید: پیغمبر برای شما اسوه‌ایست که باید از او پیروی کنید «لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرا»؛ یکی از ۱؛ برکات وجود بعضی از انبیا: علاوه بر مقام رسالت، مقام امامتی است که در قرآن به آن اشاره شده «وَ إِذِ ابْتَلی؛ إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماما»؛ به مقتضای این مقام، کسانی که اهتمام به امام دارند از گفتار و رفتار او تأسی می‌کنند.
امام معنایش ۲؛ همین است، قدم پیش می‌گذارد دیگران هم پشت سرش، همه گفتار و رفتارش الگوست.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این باره می‌فرمایند: «وَ لَقَدْ کَانَ فِی رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله علیه وآله) کَافٍ لَکَ فِی الْأُسْوَةِ وَ دَلِیلٌ لَکَ عَلَی ذَمِّ الدُّنْیَا وَ عَیْبِهَا»؛ الگو بودن ۳؛ پیغمبر (صلی‌الله علیه وآله) برای شما کافیست، زیرا دنیا بسیار نارسا و معیوب است «وَ کَثْرَةِ مَخَازِیهَا وَ مَسَاوِیهَا»؛ زشتی‌ها و پلیدی‌هایش چقدر زیاد است «إِذْ قُبِضَتْ عَنْهُ أَطْرَافُهَا»؛ چیزی از دنیا در اختیار او قرار داده نشد «وَ وُطِّئَتْ لِغَیْرِهِ أَکْنَافُهَا»؛ و اکناف دنیا در اختیار غیر او قرار داشت «وَ فُطِمَ عَنْ رَضَاعِهَا»؛ مثل بچه‌ای که از شیر گرفته می‌شود پیغمبر از دنیا گرفته شد «وَ زُوِیَ عَنْ زَخَارِفِهَا»؛ از زیورهای دنیا دور شد.
تا اینجا که «فَتَأَسَّ بِنَبِیِّکَ الْأَطْیَبِ الْأَطْهَرِ (صلی‌الله علیه وآله) فَإِنَّ فِیهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّی وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّی»؛ اگر می‌خواهی الگو بگیری، به پیغمبرت تأسی کن «وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَی اللَّهِ الْمُتَأَسِّی بِنَبِیِّه»؛ کسی نزد خدا محبوبتر است که به پیغمبر (صلی‌الله علیه وآله) تأسی کند «وَ الْمُقْتَصُّ لِأَثَرِه»؛ و کسی که آثار او را دنبال کند.
«قَضَمَ الدُّنْیَا قَضْما»؛ به اندازه ضرورت از دنیا استفاده کرد، «وَ لَمْ یُعِرْهَا طَرْفا»؛ حتی گوشه چشمی هم به دنیا نکرد.
«عُرِضَتْ عَلَیْهِ الدُّنْیَا فَأَبَی أَنْ یَقْبَلَهَا»؛ جبرئیل به پیغمبر (صلی‌الله علیه وآله) عرض کرد که کلید گنج‌های زمین در اختیار شما است، فرمود: من دوست دارم یک روز از نعمت خدا بهره‌مند شوم و شکر خدا کنم، روز دیگر گرسنه باشم و باز احتیاج خودم را از خدا بخواهم.
صفاتی از پیامبر اکرم (ص)
ما باید به اندازه توان، همت و شرایط زندگی‌مان از پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) پیروی کنیم و نحوه زندگی آنها را قله‌ای در نظر بگیریم و به طرف آن حرکت کنیم.
حضرت امیر (علیه السلام) در مورد خصوصیات پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) می‌فرماید: «وَ لَقَدْ کَانَ (صلی‌الله علیه و آله) یَأْکُلُ عَلَی الْأَرْض»؛ روی زمین می‌نشست و همانجا غذا می‌خورد «وَ یَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْد»؛ مانند بردگان می‌نشست «وَ یَخْصِفُ بِیَدِهِ نَعْلَه»؛ پیغمبر به جای اینکه کفش نو بخرد یا آن را به دیگری بدهد تا وصله بزند، با دست خودش وصله می‌زد «وَ یَرْقَعُ بِیَدِهِ ثَوْبَه»؛ لباس پاره‌اش را با دست خودش وصله می‌زد «وَ یَرْکَبُ الْحِمَارَ الْعَارِی»؛ بر الاغ برهنه سوار می‌شد «وَ یُرْدِفُ خَلْفَهُ وَ یَکُونُ السِّتْرُ عَلَی بَابِ بَیْتِهِ فَتَکُونُ فِیهِ التَّصَاوِیر»؛ حضرت به یکی از همسرانش که پرده‌ای به در خانه آویخته بود که تصویری روی آن بود، فرمودند: «یَا فُلَانَةُ غَیِّبِیهِ عَنِّی»؛ این پرده را از جلوی چشم من دور کن «فَإِنِّی إِذَا نَظَرْتُ إِلَیْهِ ذَکَرْتُ الدُّنْیَا وَ زَخَارِفَهَا»؛ وقتی نگاهم به این پرده می‌افتد به یاد دنیا و زخارف آن می‌افتم.
بعد امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرماید «فَأَعْرَضَ عَنِ الدُّنْیَا بِقَلْبِهِ وَ أَمَاتَ ذِکْرَهَا مِنْ نَفْسِه»؛ محبت دنیا را از دلش بیرون و یاد آن را از خاطرش دور کرد «وَ أَحَبَّ أَنْ تَغِیبَ زِینَتُهَا عَنْ عَیْنِه»؛ دوست داشت که حتی زینت‌های دنیا جلوی چشمش نباشد «لِکَیْلَا یَتَّخِذَ مِنْهَا رِیَاشاً وَ لَا یَعْتَقِدَهَا قَرَاراً وَ لَا یَرْجُوَ فِیهَا مُقَاما»؛ مبادا وقتی نگاهش به زینت‌های دنیا می‌افتد فکر این باشد که از اینها برای خودش انتخاب کند، و باور کند که دنیا جایگاه خوبی است و بد نیست در آن اقامت کنیم «وَ کَذَلِکَ مَنْ أَبْغَضَ شَیْئاً أَبْغَضَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَیْهِ وَ أَنْ یُذْکَرَ عِنْدَه»؛ اگر کسی چیزی را زشت بشمارد و با آن دشمنی داشته باشد، نه می‌خواهد به آن نگاه کند، نه حتی یادی از آن بکند.
تا اینجا که امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرماید: «فَلْیَنْظُرْ نَاظِرٌ بِعَقْلِه»؛ کسی می‌خواهم که با عقل خودش قضاوت و فکر کند «أَکْرَمَ اللَّهُ مُحَمَّداً بِذَلِکَ أَمْ أَهَانَه»؛ اینکه خدا نعمت‌هایش را در اختیار پیغمبر (صلی‌الله علیه وآله) نگذاشت، برای پیغمبر (صلی‌الله علیه وآله) اکرام و احترام بود یا اهانت!؟
«فَإِنْ قَالَ أَهَانَهُ فَقَدْ کَذَبَ وَ اللَّهِ الْعَظِیمِ بِالْإِفْکِ الْعَظِیم»؛ به خدای بزرگ قسم اگر کسی بگوید خدا می‌خواهد با این وسیله به پیغمبرش بی‌احترامی کند دروغ بزرگی به خدا بسته «وَ إِنْ قَالَ أَکْرَمَه»؛ اگر کسی جواب دهد که نه، خدا بی‌احترامی نکرده است، «فَلْیَعْلَم»؛ اگر خدا او را به ندادن نعمتهای دنیا اکرام کرده بود، پس به آنهایی که نعمت داده، اهانت کرده است؟
بالاخره آیا نعمت دادن نشانه اکرام است یا اهانت؟
در سوره فجر هم آمده «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَن»؛ وقتی خدا نعمتی به انسان می‌دهد می‌گوید: خدا خیلی به من اکرام کرد.
۴؛ اما اگر نعمت را از او بگیرد و روزی‌اش را تنگ کند، می‌گوید: من پیش خدا خوار شدم که روزی‌ام را کم کرد.
اصلاً اینها ملاک نیست.
اینها همه وسیله امتحان است.
به هر کس پول می‌دهند، برای این است که آیا اکرام یتیم می‌کند، به فقرا رسیدگی می‌کند یا نه؟
نه اینکه اگر کسی ثروت دارد، پیش خدا عزیز است و آن کسی که ندارد پیش خدا ذلیل.
«خَرَجَ مِنَ الدُّنْیَا خَمِیصا»؛ پیغمبر (صلی‌الله علیه وآله) از دنیا رفت در حالی که شکمش گرسنه بود «وَ وَرَدَ الْآخِرَةَ سَلِیما»؛ اما با سلامت وارد عالم آخرت شد «لَمْ یَضَعْ حَجَراً عَلَی حَجَر»؛ سنگی روی سنگ نگذاشت و خانه‌ای نساخت «حَتَّی مَضَی لِسَبِیلِهِ وَ أَجَابَ دَاعِیَ رَبِّه»؛ تا اینکه جهان را ترک گفت و دعوت پروردگارش را پذیرفت «فَمَا أَعْظَمَ مِنَّةَ اللَّهِ عِنْدَنَا حِینَ أَنْعَمَ عَلَیْنَا بِهِ سَلَفاً نَتَّبِعُهُ وَ قَائِداً نَطَأُ عَقِبَه»؛ در اینجا امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرماید: چگونه شکر خدا را به جا آوریم که یک همچون الگویی برای ما قرار داد تا به او تأسی کنیم و پا جای پای او بگذاریم.
بعد اشاره می‌کند که من سعی می‌کنم مثل پیغمبر باشم «وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِی هَذِهِ حَتَّی اسْتَحْیَیْتُ مِنْ رَاقِعِهَا»؛ به خدا سوگند آنقدر این پیراهن پشمین را وصله زدم که دیگر خجالت می‌کشم بدهم وصله کنند.
آن قدر به تعمیرکاری که لباس من را وصله می‌کرد مراجعه کردم که دیگر به من گفت: هنوز وقت آن نشده که این پیراهن را دور بیاندازی «وَ لَقَدْ قَالَ لِی قَائِلٌ أَ لَا تَنْبِذُهَا عَنْکَ فَقُلْتُ اغْرُبْ عَنِّی فَعِنْدَ الصَّبَاحِ یَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَی»؛ گفتم از من دور شو به من کاری نداشته باش، صبحگاهان، رهروان شب ستایش می‌شوند.
این ضرب‌المثلی است در بین اعراب؛ کسانی که شب‌رو هستند و می‌خواهند به مقصد بزرگی برسند، شب تا صبح خستگی می‌کشند و در تاریکی راه سخت را طی می‌کنند اما وقتی صبح می‌شود و به مقصد می‌رسند، خوشحال می‌شوند و این شب روی خودشان را ستایش می‌کنند.
یعنی بگذار این دنیا بگذرد و وقت پاداش برسد؛ آن وقت می‌ببینی نتیجه زندگی من کسانی که دل به دنیا نبسته‌اند چه خواهد شد؟
این نمونه‌ای است از نگاه پیغمبر اکرم (صلی‌الله علیه وآله) و شاگردش علی (علیه السلام).
طرح و حل مسئله آنچنان که باید!
قرآن با نظر بسیار تحقیرآمیزی به دنیا نگاه می‌کند، «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور» ۵؛ این چه نگاهی است به زندگی؟
در جای دیگر هم با تأکید می‌فرماید «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلاد»؛ دنیا ۶؛ اینهاست، خوردن و پول جمع کردن و افتخار کردن به این و آن، به خود بالیدن و فخر فروشی کردن.
در اامه می‌فرماید همه اینها «کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاما»؛ سراسر دنیا مثل بارانی است که می‌بارد و گیاه سبز و خرمی از زمین می‌روید «أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُه»؛ کسانی که کشاورزی می‌کنند و دانه‌ها را زیرزمین می‌کنند خیلی خوششان می‌آید «ثُمَّ یَهِیج»؛ بعد این گیاهان رشد می‌کند و میوه می‌دهد «فَتَراهُ مُصْفَرًّا»؛ سپس کم‌کم زرد می‌شود از آن طراوت و خرمی اثری نمی‌ماند.
این دنیاست.
این بیان قرآن برای چیست؟
یعنی به دنیا بچسبید که چیز ارزشمندی است!؟
پیداست در مقام تحقیر است «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیماً تَذْرُوهُ الرِّیاح» ۷؛ مَثل زندگی دنیا همچون آبی است که از آسمان می‌آید و گیاهی سبز می‌شود.
طولی نمی‌کشد خار و خاشاک می‌شود و بادها آن را به اطراف پراکنده می‌کنند.
«وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوان»؛ انواع وسایل تأکید در این آیه به کار رفته ۸؛ «لَهِیَ الْحَیَوان»، تنها زندگی آخرت، زندگیست.
اصلاً دنیا را در مقابل آخرت، نمی‌شود زندگی نامید، و لذا کافر در روز قیامت می‌گوید «یا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیاتِی»، ۹؛ کاش برای زندگی فکری کرده بودم.
در نهج‌البلاغه کمتر صفحه‌ایست که درباره مذمت دنیا، چیزی در آن نباشد.
چرا این‌جوری است؟
یعنی اسلام می‌خواهد یک مشت درویش‌مآبِ صوفی‌مسلک تربیت کند که دنیا را رها کنند و بروند یک گوشه بنشینند و ذکر بگویند.
مگر پیغمبر (صلی‌الله علیه وآله) و علی (علیه السلام) این‌گونه بودند؟
مگر علی نخلستان‌ها به بار نیاورده بود؟
مگر چاه‌های بسیاری حفر نکرده بود؟
قرآن چه می‌خواهد بگوید؟
دو نکته مهم‌
می‌دانیم هدف انبیا و پیغمبر اسلام و قرآن این نبوده که مردم دست از دنیا بکشند؛ و در گوشه‌ای دیرنشینی کنند.
اسلام این را نمی‌گوید.
از یک طرف هم بیانات عجیبی وجود دارد که آدم را سوق می‌دهد به اینکه حتی گوشه چشمی به دنیا نکند، علی (علیه السلام) می‌گوید: «لَمْ یُعِرْهَا طَرْفا»؛ شما باید به پیغمبری تأسی کنید که گوشه چشمی به دنیا نکرد.
اصلاً گوشه چشمش را هم به دنیا عاریه نداد.
چگونه این را حل کنیم؟
باید توجه داشته باشیم که دنیا صرف نظر از روش، رفتار و ارتباطی که ما با آن برقرار می‌کنیم، مخلوق خداست و هیچ مخلوقی فی حد نفسه زشت و بد نیست «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَه» ۱۰؛ مخصوصاً در همین نهج‌البلاغه می‌فرماید: دنیا تجارت‌خانه اولیاءالله و مسجد ملائکةالله است.
۱۱؛
چه کسی گفته دنیا بد است؟
جواب این است که این مذمت یا حُسن، تابع نظر ماست.
اگر ما به دنیا نظر ابزاری کردیم، باور کردیم که وسیله است و بخاطر وسیله بودن سراغش رفتیم؛ اشکالی ندارد.
پول دربیاوریم برای اطاعت خدا، برای کمک به بندگان خدا، هیچ عیبی ندارد «مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیب»؛ اگر کسی هدفش دنیا باشد، اندکی از امور و لذایذ دنیا به او می‌دهیم، اما بداند «وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیب»؛ هیچ بهره‌ای در آخرت نخواهد داشت.
«مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّم» ۱۲؛ آنهایی که عاشق؛ دنیا هستند یک مقداری از دنیا بهشان می‌دهیم، «ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِید».
همه دنیا که بهشان نمی‌رسد!
دنیا محدود است ولی این قطعی است که آنها که فقط هدفشان دنیاست جهنم در انتظارشان است.
«ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُورا»؛ این یک دسته، «وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعی؛ لَها سَعْیَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ کانَ سَعْیُهُمْ مَشْکُورا» ۱۳؛ اینها هم دسته دیگر هستند.
دسته سوم‌
ما چه هستیم؟
نه کسی هستیم که همیشه فقط به فکر بندگی خدا باشیم و بگوییم جز اطاعت خدا و رضایت خدا هیچ چیز نمی‌خواهیم، ما معمولاً این‌گونه نیستیم.
آن گونه هم نیستیم که اصلاً خدا و قیامت را فراموش کرده باشیم.
نمونه‌اش همین نمازی که می‌خوانیم، توسلات و توبه‌هایی که می‌کنیم.
پس ما در واقع گروه سومی هستیم.
پس چرا قرآن انسان را دو نوع معرفی کرده یک جا می‌گوید «مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا»؛ و یک جا هم می‌گوید «مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَة»؛
تربیت قرآن و دسته سومی‌ها!
این روش تربیت قرآن است.
دو قطب را مشخص می‌کند مثل کفر و ایمان، تا اشخاص این قله‌ها را بشناسند.
ببینند سمت و سویشان به کدام طرف است.
اما گاهی این طرف و گاهی آن طرف، نوسان پیدا می‌کنند «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئا» ۱۴؛ گروهی که؛ گاهی به یاد آخرت می‌افتند و دوست دارند در آخرت مقام و حور و قصر داشته باشند؛ ولی حریف نفسشان هم نمی‌شوند که به طور کلی لذت‌های دنیا را رها کنند؛ تکلیف ما که در این گروه هستیم چیست؟
جواب این است که به دلت نگاه کن.
ببین بیشتر به کدام قطب توجه داری.
قرآن معیاری برای ما مشخص کرده می‌گوید: باید ببینی دلبستگی‌ات به کدام بیشتر است؟
چون دلبستگی کمّی نیست نمی‌توان نشان داد که آدم بیشتر دلش به این بسته است یا آن.
به قول معروف اینها از مقولات کیفی است نه کمّی.
باید بگردیم فرمولش را پیدا کنیم.
بعضی از چیزهای دنیا ضرر اساسی به آخرت نمی‌زند مثلاً ترک مستحبات و انجام مکروهات مستوجب عذاب نمی‌شود یا به کلی آخرت را نمی‌سوزاند.
«الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإثْم… إِلاَّ اللَّمَم» ۱۵؛ لغزش‌های کوچک زودگذری که آدم دنبال؛ نمی‌کند، یک وقت این چیزهاست؛ یک وقت نه، دلبستگی‌هایی است، آدم به گناهی عادت می‌کند که مانع می‌شود وظایف واجبش را درست انجام بدهد.
این خطرناک است.
«قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا» ۱۶؛ باید محبت‌هایتان را بسنجید.
ببین محبتت به دنیا بیشتر است یا آخرت؟
دنیا همین پدر و مادر، همسر و فرزند است «تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها»؛ کسب و کار بازار است؛ می‌خواهم درآمدم روزبه روز بیشتر شود «وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها»؛ کاخ‌های زیبا بسازم.
ببین اینها را بیشتر دوست داری یا خدا و پیغمبر و جهاد را؟
اگر جایی امر دایر شد که رضایت خدا را به دست بیاوری یا رضایت همسرت را یا یکی از دوستان، ببین کدام را فدای دیگری می‌کنی.
اینجا معلوم می‌شود چه کاره هستی.
اگر علاقه‌ات به دنیا بیشتر بود، جز دنیاپرستانی «فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِه»؛ پس منتظر عقوبت خدا باش.
قرآن از یک طرف قله اوجی را برای عظمت و کمال انسان معرفی می‌کند که آن مقام انبیا و اولیا خدا است، یک حضیض هم نشان می‌دهد؛ ته جهنم.
آن هم کسانی هستند که همه چیز را فدای شهوت می‌کنند، بعد می‌گوید: خودت را بسنج؛ به کدام نقطه نزدیکتری؟
اوج چه هست؟
آن نقطه‌ای که پیغمبر رسیده بود «مَنْ أَبْغَضَ شَیْئاً أَبْغَضَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَیْهِ وَ أَنْ یُذْکَرَ عِنْدَه»؛ شما باید به این سمت حرکت کنید، دست کم آنجا که هوس دنیا با تکالیف واجب و حرام اصطکاک پیدا کرد، اگر توانستید توقف پیدا کنید و از هوس بگذرید، رسته‌اید و الا خطر است.
پی نوشت
۱؛ احزاب، ۲۱.
۲؛ بقره، ۱۲۵.
۳؛ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۶۰، ص ۲۲۶.
۴؛ فجر، ۱۵.
۵؛ آل عمران، ۱۸۵.
۶؛ حدید، ۲۰.
۷؛ کهف، ۴۵.
۸؛ عنکبوت، ۶۴.
۹؛ فجر، ۲۴.
۱۰؛ سجده، ۷.
۱۱؛ «إِنَّ الدُّنْیَا… مُصَلَّی مَلَائِکَةِ اللَّهِ وَ… مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّه»؛ ر.
ک: نهج‌البلاغه، حکمت ۱۳۱، ص ۴۹۳.
۱۲؛ اسرا، ۱۸.
۱۳؛ اسرا، ۱۹.
۱۴؛ توبه، ۱۰۲.
۱۵؛ نجم، ۳۲.
۱۶؛ توبه، ۲۴.

 


پنجشنبه، 28 مهر 1401 - 13:17 نظر بدهید

ارسال نظر آزاد است.
نظر بدهید ...


پنل مدیریت
  نسخه بتا 1.1.0