اصول دین امامت
«عقل»و«دین»چه نسبتی با هم دارند؟آیا این عقیده درست است که دین باید در جایی حضور داشته باشد که عقل از حضور در آن ناتوان است؟آیا می توان پذیرفت که عقل و دین ذاتا دو مقوله ناسازگارند؟یا اینکه باید به همراهی و سازگاری عقل و دین و اینکه یکی دیگری را کامل می کند قائل شویم؟آیا شق دیگری هم متصور است؟
در غرب مسیحی نزاع میان عقل و دین دیرینه تر و عادی تر از آن است که علاقه و حتی توجه کسی را برانگیزد.مسیحیان از همان آغاز با مستقلات عقلی سر سازگاری نداشته اند و حتی در بعضی از فقرات کتاب مقدس،عقل همان شجره ممنوعه و ابزار فریبکاری شیطان دانسته شده است.اما در اسلام و علی الخصوص نزد شیعیان که در مکتب خرد گرای اهل بیت(ع)پرورش یافته اند،تعارض عقل و دین هیچ مجالی برای طرح نمی یابد.
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ عَبْدَيْكَ وَ وَلِيَّيْكَ وَ ابْنَيْ رَسُولِكَ وَ سِبْطَيِ الرَّحْمَةِ وَ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
پروردگارا درود و رحمت فرست بر حسن و حسين دو بنده خاص و دوست خاص تو كه دو فرزند رسول اكرم و دو سيد جوانان اهل بهشتند
أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلاَدِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ
هر مسئله ای که اهمیت و مقبولیت عمومی داشته باشد، مخاطرات و تهدیدها نسبت به آن از ناحیه سودجویان و فرصت طلبان بیشتر خواهد شد. از جمله این مسائل ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) است که به منزله اعتقاد و باور عمومی مطرح شده است. از این رو پیشوایان دین برای جلوگیری از انحراف ها و کج روی ها و به جهت آگاهی بخشی به مردم جهان و رفع تحیر از آنان برای ظهور و قیام او نشانه ها و علایمی را بیان کرده اند که به نشانه های ظهور شناخته می شوند.