بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
شرحی بر انشراح سوره مسد قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده مهربان
تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ 1دستهای ابولهب بریده باد و هلاک بر او باد.
مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ 2دارایی او و آنچه به دست آورده بود به حالش سود نکرد.
سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ 3 و به زودى وارد آتشى مى شود كه داراى شعله فروزان است .
وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ 4 و همچنين همسرش در حالى كه هيزم به دوش مى كشد،
فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ 5 و در گردنش طنابى از ليف خرما است !
(اطلاعات عمومي سوره مسد):
سوره 111 ـ سوره مسد ـ مكي ـ 5 آيه ـ 20 كلمه ـ 77 حرف
(معني):ريسماني از ليف خرما.
(علت نامگذري):نام معروف اين سوره اگر مسد باشد آخرين آيه علت نامگذاري است و اگر تبت باشد در آيه اول ابو لهب و همسرش دشمنان سرسخت پيامبر(ص)نفرين شده اند مسد به معناي طناب و ريسمان است و منظور از آن در اين سوره طنابي است كه زن ابو لهب با آن هيزمها را مي بست و بر دوش مي انداخت. آشنايي با سوره هاي قرآن – ص 141 – جعفر شيخ الاسلامي.
(مأخذ نامگذاري):سوره لهب ابو لهب(كه از دشمنان پيامبر(ص)در مكه بود)مأخذ نامگذاري آيه اول سوره است. دانستنيهاي قرآن – ص 185 – مصطفي اسرار.
(نامهاي ديگر):تبت(شكسته باد)،لهب،ابي لهب.
(ترتيب نزول و جمع آوري سوره مسد):
به ترتيب جمع آوري،صد و يازدهمين سوره است.
به ترتيب نزول،پنجمين سوره است كه بعد از سوره«مدثر»و قبل از سوره«تكوير»نازل شده است.
(ترتيب آغاز و پايان سوره مسد):
آغاز:«تَبَّتْ يَدآ اَبي لَهَبٍ وَ تَبّ».
پايان:«في جيدِها حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ». آشنايي با سوره هاي قرآن – ص 141 – جعفر شيخ الاسلامي.
(پرسش و پاسخ سوره مسد):
2ـ نام ديگر سوره تبت چيست؟سوره ابو لهب يا سوره مسد(طناب).
3ـ تبت به چه مناسبتي نازل گرديد؟به مناسبت مذمت و كوبيدن ابو لهب و همسر او كه به دشمني با رسول خدا(ص)مي پرداختند. پرسش و پاسخ هايي در شناخت تاريخ و علوم قرآني – ص 119 / 214 – دكتر مجيد معارف.
(محتواي سوره مسد):
1- حمله شديد و نفرين با ذكر نام يكي از دشمنان اسلام و پيامبر(ص)يعني ابو لهب.
2- اعلام اينكه ابو لهب و همسرش هر دو اهل دوزخند و راه نجاتي براي آنها نيست.
3- هشداري به همه مشركان و دشمنان اسلام و پيامبر(ص). آشنايي با سوره هاي قرآن – ص 141 – جعفر شيخ الاسلامي.
در اين سوره حمله شديدي با ذكر نام به يكي از دشمنان اسلام و پيامبر در آن عصر و زمان يعني ابو لهب شده است و اشاره مي نمايد كه او و همسرش هر دو اهل دوزخ هستند. دانستنيهاي قرآن – ص 68 – مصطفي اسرار.
(فضيلت خواندن سوره مسد):
1- پيامبر اسلام(ص)فرمود:«هر كس سوره مسد را تلاوت كند من اميدوارم خداوند او و ابو لهب را در يك خانه جمع نكند»(يعني او اهل بهشت خواهد بود در حالي كه ابو لهب اهل دوزخ است). (مجمع البيان جلد 10 ص 558)
پیامها و راهبردها و راهکارهای شرحی بر انشراح سوره مسد قرآن
0به نام خداوند بخشاینده مهربان
- خداوند به نام الله دارای همه صفات و اسماء الحسنی و تعالی تاثیرگذاری جامع در حیات و ممات و افول و تعادل و تعالی موجودات را دارا می باشد.
- ابتدا کارها را با بهره مندی از توان درخشندگی نور الهی جمله بسم الله الرحمن الرحیم باید شروع نمود.
- انسان هر آنچه دچار رفتار نادرست شده باشد، باید بداند که خداوند بخشنده و مهربان است، پس تلاش نماید که توبه و استغفار نماید و دیگر کار اشتباه را اصلا تکرار ننماید و بندگی خداوند نموده و برای رضایت خداوند تلاش نماید.
- نظریات معصومین سلام الله علیهم مربوط به ذکر الله و بسم الله الرحمن الرحیم:
- امام على عليه السلام :اُذكُرُوا اللّه ذِكراخالِصاتَحيَوابِهِ أَفضَلَ الحَياةِ وَتَسلُكوابِهِ طُرُقَ النَّجاةِ؛خدا را خالصانه ياد كنيد تا بهترين زندگى را داشته باشيد و با آن راه نجات و رستگارى را به پيماييد. بحارالأنوار، ج78، ص39، ح16
- رسول اكرم صلى الله عليه و آله :مَن أَطاعَ اللّه عَزَّوَجَلَّ فَقَد ذَكَرَ اللّه وَإِن قَلَّت صَلاتُهُ وَصيامُهُ وَتِلاوَتُهُ لِلقُرآنِ؛ هر كس خداى عزوجل را اطاعت كند خدا را ياد كرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندك باشد. بحارالأنوار، ج77، ص86، ح3
- امام صادق عليه السلام :فى قَولِهِ تَعالى: (لَذِكرُ اللّه أَكبَرُ) ـ : ذِكرُ اللّه عِندَ ما أَحَلَّ وَحَرَّمَ؛ درباره آيه «ياد خدا بزرگتر است» ـ : به ياد خدا بودن در هنگام روبه رو شدن با حلال و حرام. نورالثقلين، ج4، ص162، ح61
- امام باقر عليه السلام :كَأَنَّ المُؤمِنينَ هُمُ الفُقَهاءُ أهلُ فِكرَةٍ وَعِبرَةٍ، لَم يُصِمَّهُم عَن ذِكرِ اللّه ما سَمِعوا بِآذانِهِم وَلَم يُعمِهِم عَن ذِكرِ اللّه ما رَأو امِنَ الزّينَةِ؛ گويا مؤمنان همان فقيهان (فرزانگان دين فهم) و اهل انديشيدن وپند گرفتن هستند. شنيده هاى دنيوى، گوش آنها را از (شنيدن) ياد خدا كر نمى كند و زرق و برق دنيا چشم آنان را از ياد خدا كور نمى گرداند. بحارالأنوار، ج73، ص36، ح17
- امام صادق عليه السلام :قالَ: أَوحَى اللّه عَزَّوَجَلَّ إِلى موسى عليه السلام يا موسى، لاتَنسَنى عَلى كُلِّ حالٍ وَلا تَفرَح بِكَثرَةِ المالِ، فَإِنَّ نِسيانى يُقسِى القُلوبَ، وَمَعَ كَثرَةِ المالِ كَثرَةُ الذُّنوبِ؛
خداى عزوجل به موسى وحى كرد: اى موسى در هيچ حالى مرا فراموش نكن و به ثروت زياد شاد نشو، زيرا از ياد بردن من دلها را سخت مى كند و همراه ثروت زياد، گناهان زياد است. كافى، ج8، ص45، ح8 - امام صادق عليه السلام :لِجَرّاحِ المَدائِنىِّ ـ : ألا اُحَدِّثُكَ بِمَكارِمِ الأخلاقِ؟ اَلصَّفحُ عَنِ النّاسِ ، وَمُواساةُ الرَّجُلِ أخاهُ فى مالِهِ ، وَذِكرُ اللّه كَثيرا؛ به جرّاح مدائنى فرمودند: آيا به تو بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟ گذشت كردن از مردم، سهيم كردن برادر (دينى) در مال خود و بسيار به ياد خدا بودن. غررالحكم، ج2ف ص451، ح3260
- امام حسن عسکری عليه السلام :أكثِروا ذِكرَ اللّهِ وذِكرَ المَوتِ وتِلاوَةَ القُرآنِ. خدا را بسيار ياد كنيد و هميشه به ياد مرگ باشيد و قرآن زياد بخوانيد. ميزان الحكمة : ح 21781
- رسول اكرم صلى الله عليه و آله :ما مِن ساعَةٍ تَمُرُّ بِابن آدَمَ لَم یُذکَر اللهُ فیها إلّا حَسِرَ عَلَیها یَومَ القیامَةِ.هر لحظه ای که بر فرزند آدم بگذرد و او به یاد خدا نباشد روز قیامت حسرتش را خواهد خورد. کنز العمال ح1819
- حضرت محمد سلام الله علیه: قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ... اِذا قالَ العَبدُ: «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» قالَ اللّهُ ـ جَلَّ جَلالُهُ ـ : بَدَاَ عَبدى بِاسمى، وَ حَقٌّ عَلَىَّ اَن اُتـَمِّمَ لَهُ اُمورَهُ و اُبارِكَ لَهُ فى اَحوالِهِ؛ خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم، خداى متعال مىگوید: بنده من با نام من آغاز كرد. بر من است كه كارهایش را به انجام رسانم و او را در همه حال، بركت دهم». عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59
10. حضرت محمد سلام الله علیه: مَنْ قَرَأ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ كَـتَبَ اللّهُ لَهُ بِكُلِّ حَرفٍ أربَعَةَ آلافٍ حَسَنَةً و مَحا عَنهُ أربَعَةَ آلافِ سَیِّـئَةٍ و رَفَعَ لَهُ أربَعَةَ آلافِ دَرَجَةٍ؛ هر كس بسم اللّه الرحمن الرحیم را قرائت كند خداوند به ازاى هر حرفِ آن چهار هزار حسنه برایش مىنویسد و چهار هزار گناه از او پاك مىكند و چهار هزار درجه او را بالا مىبرد. بحارالأنوار، ج 92، ص 258
- 11. حضرت محمد سلام الله علیه: عَنِ اللّهِ جَلّ وَ عزَّ أنَّهُ قالَ: كُلُّ أمرٍ ذى بالٍ لَم یُذكَر فیهِ بِسمِ اللّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ؛ از خداوند عزیز و جلیل نقل كرده است كه فرمود: هر كار ارزشمندى كه در آن بسم اللّه ذكر نشود ناقص است. بحارالأنوار، ج 76، ص 305
12 حضرت محمد سلام الله علیه: مَن حَزَنَهُ أَمرٌ تَعاطاهُ فَقالَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ و هو مُخلِصٌ لِلّهِ بِقَلبِهِ إلَیْهِ لَم یَنفَكَّ مِن إحدَى اثْنَتَینِ إمّا بُلُوغُ حاجَتِهِ فِى الدُّنیا و إمّا یَعدِلُهُ عِندَ رَبِّهِ و یَدَّخِرُ لَدَیهِ و أبقى لِلْمُؤمِنینَ؛ هر كس كارى او را اندوهگین و به خود مشغول كند و او با اخلاص براى خدا بسم اللّه الرحمن الرحیم بگوید و با قلبش به سوى او رو كند، یكى از این دو براى او خواهد بود: یا در دنیا به حاجتش مىرسد و یا حاجتش نزد پروردگار بوده و براى او ذخیره مىشود و آن براى مؤمنان ماندگارتر است. التوحید، ص 232
13. حضرت محمد سلام الله علیه: مَن أرادَ أَنْ یُنجِیَهُ اللّهُ مِنَ الزَّبانیَةِ التِّسعَةِ عَشَرَ فَلْیَقرَأْ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَإنَّها تِسعَةَ عَشَرَ حَرفا لِیَجعَلَ اللّهُ كُلَّ حَرفٍ مِنها جُنَّةً مِن واحدٍ مِنهُم؛ هر كس مىخواهد خداوند او را از زبانیه (فرشتگان عذاب) نوزدهگانه برهاند، بسم اللّه الرحمن الرحیم را قرائت كند زیرا آن نوزده حرف است. تا خداوند هر حرف آن را سپرى در مقابل یكى از آن فرشتگان قرار دهد. بحارالأنوار، ج 89 ، ص 258
14. حضرت محمد سلام الله علیه: إذا مَرَّ الْمُؤمِنُ عَلَى الصِّراطِ فَیَقولُ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ طَفِئَتْ لَهبُ النِّیرانِ وَ نَقولُ: جُز یا مُؤمِنُ فَإنَّ نورَكَ قَد أطفَأ لَهِبى؛ هنگامى كه مؤمن بر صراط مىگذرد، و مىگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم. ناگاه زبانههاى آتش خاموش مىشود و مىگوید: اى مؤمن عبور كن زیرا نور تو آتش مرا خاموش كرد. جامع الأخبار، ص 120
- تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ دستهای ابولهب بریده باد و هلاک بر او باد.
- از جمله نشانه های فرود آمدن بلا مورد نفرین قرار گرفتن انسان می باشد و بلا می تواند نشان دهنده ظلمی باشد که انسان بر دیگران نموده است و موجب غضب خداوند نسبت به خود شده است. (حضرت محمد سلام الله علیه در حال دعوت به اسلام بوده است که ابولهب ناسزا به پیامبر اسلام می گوید و دین اسلام " خداپرستی" را انکار می نماید، خداوند سوره مسد را نازل می نماید.)
- از آنجا که آیات خداوند بشارت دهنده( بشیر) به رفتارهای خوب است و نهی کننده (انذار)، از رفتارهای ناپسند از نظر خداوند است، اینکه خداوند غضب خود را در آیاتش اعلام می دارد، نشان می دهد که می خواهد بندگانش را از دچار شدن به نیات و رفتارها و کارها سوء چون کفر و شرک و نفاق و کجرویها پیشگیری نماید و ناهی آنها از دچار شدن به سرکشی از عبد بودن خداوند چنان باشند که دچار غضب الهی دیر یا زود نشوند.
- ابولهب که از خویشاوندان پدری حضرت محمد سلام الله علیه بود با اینکه در آغاز از شنیدن خبر ظهور پیامبر جدید بسیار خوشحال شد، اما در زمانی که حضرت محمد سلام الله علیه مردم را به خداپرستی دعوت نمود و از پرستش بتها ( که از روی جهل آنها را پرستش می کردند) نهی نمود، بر اثر جهل و نادانی و تکبر و خودبزرگ بینی و کینه، همراه با همسرش در مقابل حضرت محمد سلام الله علیه، ایستاد و حتی دشنام به حضرت محمد سلام الله علیه، در هنگامی که حضرت به اسلام دعوت می نمود، داد و نتوانسب بر اثر خودبزرگ بینی و مال اندوزی که از طریق بتها داشت، رسالت برادرزاده خود حضرت محمد سلام الله علیه که خاتم الانبیاء بود و خبر آمدنش را در کتابهای آسمانی آمده بود، را بپذیرد. به همین دلیل خداوند در مقابله ای که عیان با حضرت محمد سلام الله همراه همسرش داشت ( همسر ابولهب بر اثر جهل و عناد و کینه و تکبر سخنها و شعرهائی در مقابله و انکار رسالت و پیامبری حضرت محمد سلام الله علیه می سرود ) خداوند هم آیات سوره مسد را در زمان دشنام دادن به حضرت رسول خدا سلام الله علیه نازل نمود و این نشان می دهد که هر فردی ( حتی خویشاوند) مقابله با اسلام نماید، می تواند غضب خداوند شامل حالش می شود.
- می توان در اینجا ابولهب را استعاره ای از حرف بیهوده و لغو ادعا نمودن ( کفر و ناسزاگوئی به پیامبر اکرم سلام الله علیه ) و کفر ابولهب را استعاره ای از عامل بوجودآورنده آتش جهنم دانست.
- احادیث و روایات دلائل هلاکت و سوره مسد:
- قالَ الإمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عَلَیْهِ السَّلام : هَلاكُ الْمَرْءِ فى ثَلاث: اَلْكِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ; فَالْكِبْرُ هَلاكُ الدّینِ،، وَبِهِ لُعِنَ إبْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّهِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ. امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: هلاكت و نابودى دین و ایمان هر شخص در سه چیز است: تكبّر، حرص، حسد. تكبّر سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تكبّر شیطان ـ با آن همه عبادت ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طورى كه حضرت آدم (علیه السلام) به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند. أعیان الشّیعه: ج 1، ص 577، بحارالأنوار: ج 75، ص 111، ح 6.
- امام علی سلام الله علیه: عجله مايه هلاكت مردم است؛ اگر مردم با تأمل كارشان را انجام مىدادند، كسى به هلاكت نمىرسيد. بحار، ص 71، ج 339 ..
- امام صادق علیه السلام فرمودند: ایـاکـم ان یحسـد بعضکـم بعضـا فـان الکفـر اصله الحسـد.از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است. تحف العقول ، ص ۳۱۵
- الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : مَعنَى الكُفرِ كُلُّ مَعصيَةٍ عُصِيَ اللّه ُ بها بجِهَةِ الجَحدِ و الإنكارِ و الاستِخفافِ و التَّهاوُنِ في كلِّ ما دَقَّ و جَلَّ ، و فاعِلُهُ كافِرٌ ··· فإن كانَ هُو الذي مالَ بِهَواهُ إلى وَجهٍ مِن وُجوهِ المَعصيَةِ لجِهَةِ الجُحودِ و الاستِخفافِ و التَّهاوُنِ فقد كَفَرَ ، و إن هُو مالَ بِهَواهُ إلَى التَّديُّنِ لجِهَةِ التأويلِ و التَّقليدِ و التَّسليمِ و الرِّضا بقَولِ الآباءِ و الأسلافِ فقد أشرَكَ وسائل الشيعة : 1/24/15
امام صادق عليه السلام : معناى كفر، هر معصيتى است كه با آن، از روى نفى و انكار و استخفاف و بى اعتنايى به ريز و درشت، خداوند نافرمانى شود و اين نافرمان، كافر است··· چنين كسى اگر به سبب هواى نفْس خويش به معصيتى بگرايد و انگيزه اش انكار و استخفاف و بى اعتنايى باشد، كافر شده است و اگر به سبب هواى نفْس خويش به ديندارى روى آورد و انگيزه اش تأويل و تقليد و تسليم و تن دادن به گفته هاى پدران و نياكانش باشد، شرك ورزيده است.
- قالَ الإمامُ الباقرُ عليه السلام : كُلُّ شَيءٍ يَجُرُّهُ الإقرارُ و التَّسليمُ فهُو الإيمانُ ، و كُلُّ شَيءٍ يَجُرُّهُ الإنكارُ و الجُحودُ فهُو الكُفرُ الكافي : 2/387/15. امام باقر عليه السلام فرمود : هر چيزى (طاعتى) كه از اقرار و تسليم برخيزد، آن ايمان است و هر چيزى (عملى) كه از انكار و نفى مايه بگيرد آن كفر است.
و في روايةٍ عن الإمامِ الصّادقِ عليه السلام : لو أنّ العِبادَ إذا جَهِلُوا وَقَفُوا و لم يَجحَدُوا لم يَكفُروا الكافي : 2/388/.19 در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است: اگر بندگان هنگام ندانستن، درنگ مى كردند و به انكار برنمى خاستند، به كفر كشيده نمى شدند. - امام صادق عليه السلام : مَن شَكَّ في اللّه ِ و في رسولِهِ صلى الله عليه و آله فهُو كافِرٌ .الكافي : 2/386/10 امام صادق عليه السلام : كسى كه در خدا و رسول او شكّ كند، كافر است.
- امام باقر علیه السلام: پس از نزول این سوره، رسول خدا در نمازش گاهی این سوره را می خواند. ام جمیل-همسر ابولهب و خواهر ابوسفیان- برای پاسخ و توهین به پیامبر خارج شد به پیامبر گفتند: ام جمیل به سوی شما می آید و ممکن است به شما ناسزا بگوید: پیامبر فرمودکه او مرا نخواهد دید. ام جمیل بدون اینکه رسول الله را ببیند از کنار ایشان عبور کرد. (مناقب الامام امیرالمومنین علیه السلام، ص380) امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند میان او و رسولش حجابی قرار داد تا دیده نشود. الخرائج و الجرائح، ج2، ص775
- مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ دارایی او و آنچه به دست آورده بود به حالش سود نکرد.
1-2- وقتی انسان بندگی خداوند ننماید و یا مقابل دین خداوند و پیامبر خداوند ایستادگی و مقابله نماید، دیگر دارائی و مالش، برایش سودمند نخواهد بود.
2-2- میزان سودمندی مال بر اثر میزان پذیرش دین خداوند و اطاعت خداوند و کمال بندگی خداوند حاصل می شود.
3-2- دنیا و آنچه در آن است به شرطی سودمند هست، که تلاشهای دنیوی با توجه به رضایتمندی خداوند باشد.
3- نظریات معصومین سلام الله علیهم در رابطه با کفر و تاثیرات آن:
- امام صادق عليه السلام ـ به هيثم تميمى ـ فرمود :يا هَيثمُ التَّميميُّ ، إنّ قَوما آمَنوا بالظاهِرِ و كَفَروا بالباطِنِ فلم يَنفَعْهُم شيءٌ ، و جاءَ قَومٌ مِن بَعدِهِم فآمَنوا بالباطِنِ و كَفَرُوا بالظاهِرِ فلم يَنفَعْهُم ذلكَ شيئا ، و لا إيمانَ بظاهِرٍ إلاّ بباطِنٍ ، و لا بباطِنٍ إلاّ بظاهِرٍ .اى هيثم تميمى! گروهى به ظاهر ايمان آوردند و به باطن كفر ورزيدند. از اين رو، چيزى سودشان نبخشيد و بعد از آنان گروهى آمدند كه به باطن ايمان آوردند و ظاهر را كافر (منكر) شدند و اين شيوه نيز آنان را سودى نداد. ايمانِ به ظاهرِ چيزى، ايمان نيست مگر آن گاه كه با ايمانِ به باطن همراه باشد و ايمانِ به باطنِ چيزى، ايمان نيست مگر آن گاه كه با ايمانِ به ظاهر توأم باشد. بحار الأنوار، 24/302/11
- حضرت محمد ص : هر امتی گوساله ای دارد ( که او را منحرف می کند ) و گوساله این امت ( امت پیامبر اکرم ) دینار و درهم است.یعنی همانطور که گوساله بنی اسرائیل پیروان حضرت موسی (ع) را گمراه کرد و آنان گوساله پرست شدند ، مال و ثروت هم موجب انحراف امت پیامبر (ص) می گردد. ( امروز شاهدیم که طبق گفته پیامبر (ص) خیلی از پیروان آن حضرت حتی از به ظاهر خوبان این امت چنین شده اند) محجة البیضاء جلد ۷ صفحه ۳۲۸
- امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده : درهم و دینار ( و دوستى آنها ) آنان را که پیش از شما بودند هلاک کردند، و همان دو هلاک کننده شمایند. اصول کافى جلد ۴ صفحه ۴
- مولا علی (ع): مال دوستی عاقبت انسان را تباه می کند و آرزوها را گسترده و طولانی می کند. میزان الحکمة جلد ۴ صفحه ۲۹۸۳ حدیث ۱۹۳۲۹
- مولا علی (ع): زیادی ثروت قلبها را تباه میسازد و گناهان را پدید می آورد. میزان الحکمة جلد ۴ صفحه ۲۹۸۵
- امام صادق (ع) ثروت از آن خداست و او آن را نزد بندگان خود امانت گذاشته و دستور داده است که از آن در حد متعارف بخورند و بیاشامند و لباس تهیه کنند و ازدواج کنند و برای سواری از آن استفاده کنند وبا بقیه آن به مومنان نیازمند کمک کنند ، بنابراین کسی که در هر قسمت از آن از حد معمول تجاوز کند و بیشتر مصرف کند ، مرتکب گناه شده است و آنچه زیادی خورده یا آشامیده یا پوشیده یا در امر ازدواج و سواری صرف کرده است ، حرام است. بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۱۶ حدیث ۷۴
- امام صادق (ع): ابلیس ملعون می گوید : در مورد بنی آدم ، هرچه مراخسته و ناتوان کند ( فریبم را نخورد ) ، در این سه چیز به فریب دادن آنها موفق میشوم : ۱- به دست آوردن مال از راه غیر حلال ۲- جلوگیری کردن او از پرداخت واجب مالی ( مانند زکات، خمس و …. ) ۳- مصرف کردن مال در راه ناروا و حرام. خصال الصدوق صفحه ۱۳۲ حدیث ۱۴۱
- سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ و به زودى وارد آتشى مى شود كه داراى شعله فروزان است .
1-3- نتیجه کفر در دنیای آخرت ( دنیای بعد از قیامت ) سوختن در آتش جهنم است.
2-3- کفر ورزیدن انسان از حقایق دین خداوند، و مخالفت با آن موجب بد شدن نتیجه اعمال انسان می شود.
4- نظریات معصومین سلام الله علیهم در رابطه با جهنم:
- امام على عليه السلام: اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ لِهَذَا الْجِلْدِ الرَّقِيقِ صَبْرٌ عَلَى النَّارِ فَارْحَمُوا نُفُوسَكُمْ فَإِنَّكُمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِي مَصَائِبِ الدُّنْيَا أَ فَرَأَيْتُمْ جَزَعَ أَحَدِكُمْ مِنَ الشَّوْكَةِ تُصِيبُهُ وَ الْعَثْرَةِ تُدْمِيهِ وَ الرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ فَكَيْفَ إِذَا كَانَ بَيْنَ طَابَقَيْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِيعَ حَجَرٍ وَ قَرِينَ شَيْطَان بدانيد كه اين پوست نازك تحمل آتش را ندارد، پس به خودتان رحم كنيد، شما در مصيبتهاى دنيا آزمايش كرده ايد كه وقتى خارى به بدن يكى از شما مى رود و يا به زمين مى خورد و خونى مى شود و يا شن هاى داغ پايش را مى سوزاند چگونه بيتابى مى كند؟! پس، چگونه خواهد بود اگر ميان دو لايه از آتش قرار گيرد و هم بسترش سنگ و همدمش شيطان باشد؟! نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 267 ، خطبه 183
- پيامبر صلى الله عليه و آله: أَدنى اَهلِ النّارِ عَذابا يَنتَعِلُ بِنَعلَينِ مِن نارٍ يَغلى دِماغُهُ مِن حَرارَةِ نَعلَيهِ؛كم عذابترين اهل جهنم دو كفش از آتش به پا دارد كه از حرارت آنها مغزش به جوش مىآيد. (كنزالعمال، ج14، ص527، ح39507)
- پيامبر صلى الله عليه و آله: أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ النَّارَ أَمِيرٌ مُتَسَلِّطٌ لَمْ يَعْدِلْ وَ ذُو ثَرْوَةٍ مِنَ الْمَالِ لَمْ يُعْطِ الْمَالَ حَقَّهُ وَ فَقِيرٌ فَخُورٌ.اولين كسى كه به جهنم مى رود فرمانرواى قدرتمندى است كه به عدالت رفتار نمى كند و ثروتمندى كه حقوق مالى خود را نمى پردازد و نيازمند متكبر.امالی(مفید) ص 99 - عيون الاخبارالرضا ج 2 ، ص 28 ، ح 20
- قال الله تعالی: یا عیسی ... هی(جهنم) دَارُ الْجَبَّارِينَ وَ الْعُتَاةِ الظَّالِمِينَ وَ كُلِّ فَظٍّ غَلِيظٍ وَ كُلِّ مُخْتَالٍ فَخُور به عيسى علیه السلام وحى شد كه : جهنم سراى جباران و سركشان ظالم است و جايگاه هر تندخوى خشن و هر متكبر مغرورى.كافى(ط-الاسلامیه) ج 8 ، ص 136، ح 103
- پيامبر صلى الله عليه و آله: وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ بَشِيراً لَا يُعَذِّبُ اللَّهُ بِالنَّارِ مُوَحِّداً أَبَداًسوگند به آن كس كه مرا نويد دهنده برانگيخت، خداوند هرگز يكتا پرست را در آتش عذاب ندهد.امالی(صدوق) ص 296 - توحيد(صدوق) ص 29، ح 31
- امام صادق عليه السلام: إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيهَا أَنْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَى- قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ قَالَ عَلَى نِيَّتِهِ.جهنميان از اين رو در آتش جاويدانند كه در دنيا نيّتشان اين بود كه چنانچه تا ابد زنده بمانند تا ابد خدا را نافرمانى كنند و بهشتيان نيز از اين رو در بهشت جاويدانند كه در دنيا بر اين نيت بودند كه اگر براى هميشه ماندگار باشند براى هميشه خدا را فرمان برند. پس، جاودانگى هر دو گروه به سبب نيتهايشان است. آنگاه حضرت اين آيه را تلاوت كردند: «بگو هر كس طبق نيت خود عمل مى كند».محاسن ص 331 ، ح 94 - كافى(ط-بیروت) ج 2، ص 85 ، ح 5
- پيامبر صلى الله عليه و آله: مَنِ اشْتاقَ اِلَى الْجَنَّةِ سارَعَ اِلَى الْخَيْراتِ وَ مَنْ اَشْفَقَ مِنَ النّارِ لَهى عَنِ الشَّهَواتِ؛ هر كس مشتاق بهشت است، به سوى نيكى ها مى شتابد و هر كس از جهنم بترسد، از هوا و هوس روى مى گرداند.نهج الفصاحه ص 726 ، ح 2768
- امام حسین علیه السلام: الْبُكَاءُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ نَجَاةٌ مِنَ النَّارِ.گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است جامع الاخبار(شعیری) ص 97
- وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ و زنش هیزم کش است.
1-4- تاثیرکفر و عناد با حقایق توحیدی و اعتقادات اسلامی و دین پیامبر خداوند حضرت محمد سلام الله علیه عاملی برای فراهم شدن هیزمهای آتشها جهنم است و زندگی آخرت نتیجه زندگی دنیا می باشد.
2-4- ابولهب و همسرش هر دو در مسیر باطلی حرکت داشته اند در اینجا کنایه از هیزم کش بودن به معنای فراهم آوردن مقدمات آتش جهنم می باشد، چون تلاش انسان در دنیا برای فراهم نمودن زندگی در آخرت است، اگر انسان بندگی خداوند نماید موجب فراهم شدن زندگی بهشتی می شود ولی اگر انسان در جهت باطل تلاش نماید هیزم آتش جهنم را فراهم نموده است و چون همسر ابولهب یاری دهنده ابولهب در کفر به دین اسلام و خداوند است ، موجب فراهم آمدن آتش جهنم در آخرت خود می گرد.
3-4- اگر یکی از زوجین به راه کفر و باطل و ظلم تمایل پیدا نماید نباید همسر زوج در کفر و باطل و ظلم و آنچه حرام است، او را یاری دهد.
4-4- در زندگی معیار رضایتمندی خداوند و توحید و بندگی نمودن خداوند می باشد و از مسائل مهمی هست که انسانها باید در زندگی مجردی و متاهلی به آن توجه داشته باشند و نجات در دنیا و آخرت در ایمان و اعتقاد داشتن و عمل نمودن به آیات الهی است.
5- فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ و بر گردن ریسمانی از لیف خرما دارد.
1-5- بر گردن لیف خرما داشتن، نماد سزای کفر همسر ابولهب را در جهنم بیان می نماید.
2-5- آیه و بر گردن از لیف خرما داشتن نشان دهنده این است که همسر ابولهب با کفر و انکار دین خداوند و رسالت پیامبر اسلام، اسباب هلاکت و نابودی خود را فراهم می نماید.
3-5- نتیجه زندگی در آخرت بر اثر اعتقادات و اعمال انسان در دنیا پدید می آید.
4-5- اگر انسان به مسئله ای که نمی داند عقیده ندارد باید خویشتنداری نماید و با ناسزاگوئی با دیگران رفتار ننماید.
5- راهبردها و راهکارها متناسب با سوره مسد:
- باید انسانها توجه داشته باشند که بگونه ای به تهذیب نفس خود بپردازند که عواملی چون حرص و تکبر و خودبزرگ بینی و خود برتر بینی و جهل و وابستگی های دنیوی عاملی بر گمراهی و عدم درک حقایق و ظلمت و ظلم و انکار حقایق توحید و دین حضرت محمد سلام الله علیه اسلام نگردند و اخلاق پسندیده و خویشتنداری می تواند انسان را از به کفر افتادن محافظت نماید.
- در همه وجوه و ابعاد زندگی مجردی و متاهلی معیار سلامت و سعادتمندی دنیا و آخرت رضایت مندی خداوند و معتقد بودن به دین خداوند و بندگی نمودن خداوند است.
- در اینجا معیار برای انتخاب فرد شایسته، اعتقاد درست و اخلاق نیکو و دانائی می باشد.
- امکان دارد فقر هم موجب کفر شود ولی داشتن ثروت بدون فضائل اخلاقی و تهذیب نفس هم، می تواند موجب کفر و شرک شود.
6- راهکارهای تعلیم و تربیّتی و فرهنگی:
1- مسئولین و عوامل تهیه محتوای تحقیقاتی و مطالعاتی پژوهشکدههای علوم انسانی و اسلامی و حوزهها و دانشگاهها مجموعه ای از آموزه های رفتارها و نگرشهائی که می تواند تعالی نگرشی و گفتاری و رفتاری را، که طبق موازین الهی و اسلامی، موجب رشد می شود را، باید در اختیار عوامل تعلیم و تربیّت و در اختیار انتشارات و وزارت آموزش و پرورش و حوزهها و دانشگاهها و مراکز و معاونتهای فرهنگی و پرورشی و وزارت ارشاد اسلامی و رسانه ها برای نشر و ترویج و آموزش فرهنگ الهی اسلام، بگذارند.
2- عوامل مؤثر در تهیه محتوای کتابهای درسی و غیر درسی، ادبیّات، بستر تبلیغات و لوازم التحریر و بازیها و فیلم و نمایشها و برنامه ها و مطالب رسانه ها و مبلغین برای ارتقاء فرهنگ تعلیم و تربیّت اسلامی جامعه به آموزههای رفتارها و نگرشهائی که می تواند تعالی نگرشی و گفتاری و رفتاری را طبق موازین الهی و اسلامی محقق نماید و جامعه را در ابعاد مختلف ( اعتقادی، فضائل اخلاقی، بصیرت، معارف لازم و دانش لازم زندگی)، به رشد رساند، متناسب با سن و به اندازه لازم پرداخته شود و آنرا به جامعۀ هدف عرضه نمایند.
گل افشان گل محمدی